نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 245350
از وقت شناسی عام تا وقت شناسی خاص
بخش تعاملی الف - ضیا رشوند*
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۵۵
الوین تافلر در کتاب موج سوم، سیر تمدن های بشری را درسه دسته بندی می کند که تقسیم بندی درست و بجایی است. تمدن موج اول همان دوران های سنتی مبتنی برکاریدی و کشاورزی است که هزاران سال به طول انجامید. تمدن موج دوم از اواخر قرن هجدهم میلادی، با اختراع ماشین بخار شروع شد که تولید انبوه همراه با استانداردسازی یکسان محصولات صنعتی نمونه بارز آن است. طبق نظر تافلر موج سوم ماهیت نرم افزاری دارد بر فناوری و اطلاعات مبتنی است. کامپیوترها، لپ تاپ ها، انواع موبایل ها و... از مصادیق موج سوم به شمار می روند. گذر از وقت شناسی عام به وقت شناسی خاص یکی از پیامدهای گذراز موج اول به موج سوم است.

درتمدن موج اول وقت شناسی چندان مهم نبود. درنظام سنتی موج اول که بر پایه کشاورزی و دامداری استوار بود وقت شناسی، سر وقت حاضر شدن، تابع تغییرات فصول بود. و تاخیر حضور بر سرکار اخلال در نتیجه کار ایجاد نمی کرد. از طرفی به دلیل ماهیت بازویی و قدرت بدنی کارها و شغل ها، خستگی تن را عاید انسان گذشته می کرد که مدت زمان استراحت بیشتری را بر نیروی کار تحمیل می کرد. دربرابر تحلیل رفتن جسمانی، زمان های استراحت و خواب به قدرکفایت و به موقع بود لذا بشر کمتر با عارضه های روانی ناشی از کار مواجه بود.

اما درتمدن موج دوم به دلیل همزمان سازی ماشین، انسان را به قابلیت های ماشین به شدت وابسته کرد و کل زندگی اجتماعی انسان را دریک چارچوب مشخص محدود ساخت. این اتفاق در کشورهای سوسیالیت و سرمایه داری به یکسان اتفاق افتاد. در این نظام تولیدی انبوه بایستی تمامی نیروی کار در یک بازه زمانی مشخص مثلا شش صبح سرشفیت های کاری حاضرمی شدند. دریک نظم دقیق، شفیت های کاری را بی وقفه تحویل گرفته و کار را شروع می کردند. نیروی کار در هشت ساعت کاری بایستی به توناژ یا مقدار برنامه ریزی شده می رسید. توانایی و قابلیت ها در قبال میزان تولید مورد سنجش قرار می گرفت. این وضعیت به دلیل ماهیت تضادی که داشت نیروی کار را در رسیدگی به امورات جاری زندگی باز نگه می داشت.

در موج دوم زمان از حالت هم گسیخته موج اول به زمان برنامه ریزی شده انعطاف ناپذیر تغییر شکل داد. فشارهای کاری و حساسیت حضور نیروی کار در زمان های مشخص کماکان ادامه یافت. درموج سوم دامنه و گستردگی زمان خاص یا مجازی بیشتر گردید.

اما موج سوم به جای زمان بندی عام و همگانی، زمان بندی خاص و شخصی را به همراه آورده است. دربسیاری موارد تاخیر یک فرد تاثیری بر فرایندهای کاری و کار دیگران ندارد. تاخیرداشتن گرچه ممکن است دوست یا همکاری را برنجاند اما آثارمخرب و مختل کننده بر تولید ندارد. از وابستگی شدید بین انسان و ماشین خبری نیست. با گسترش کامپیوترها و ساختارهای آنلاین، وقت شناسی عام اهمیت خود را ازدست داده و به وقت شناسی خاص مبدل شده است.

درتمدن موج سوم کارکنان مجبور نیستند دریک زمان یکسان سرکار حاضر بشوند. بلکه برحسب دسترسی به امکانات و تجهیزات آنلاین، سیستم های تولیدی و خدماتی را براساس وظایف محوله هدایت و راهبری می کنند. در این وضعیت چه کارکنان و چه مشتریان دغدغه و استرس زمان های همگانی را ندارند بلکه در زمان سیال مختص به خود می تواننداز خدمات و سرویس های سازمان ها بهره مند شوند.

درحال حاضر آثار و برکات تمدن موج سوم درتمامی کشورها به نسبت برخورداری از امکانات فناوری مشاهده می شود. به عنوان مثال دیگر از انبوه صف های بانک ها برای واریز فیش های تلفن و آب و برق و برداشت وجه نقد خبری نیست. در هر ساعتی از شبانه روز می توان از خدمات سازمان ها برخوردارشد. واز تلف شدگی زمان جلوگیری نموده است. و انباشته وقت را برای انسان امروز ایجاد کرده است که می تواند آن را در رشد و بالندگی زندگی شخصی و اجتماعی برنامه ریزی نماید و لذت ببرد.

اما مشکلی که به موجب تمدن موج سوم به دلیل وقت شناسی خاص درحال بروز است. پناه بردن به سرگرمی های فناوری در قالب شبکه های اجتماعی مانند: وایبر تانگو و واتس آپ و...غیره می باشد. انسان امروز بیشتر مجهز است تا انسان مدرن، انسانی که با تجهیزات فناوری می تواند درحداقل زمان لازم، بسیاری از امورات زندگی و کاری خود را انجام دهد و مابقی زمان انباشته خود را ا با سرگرمی های فناوری (اس ام اس بازی، بازی های آنلاین، شبکه های اجتماعی فناوری و...) سپری می کند. این وضعیت باعث شده است ماهیت اجتماعی بودن انسان جای خود را به ماهیت فردی، حضورفیزیکی انسان، جای خود را به حضور انزوایی و مجازی انسان، با هویت های متفاوت، تغییر شکل بدهد.

مشکل زمان خاص یا اختیاری جزء با به رسمیت شناختن اصول و مناسبات اجتماعی زندگی انسان ها قابل حل نیست. باید دراین وقت های انباشته، وقت هایی را به رسیدگی به امور خانواده، خویشاوندان وهمسایگان، مطالعات جدی بابرنامه، کار و تلاش های سودمند و خیرخواهانه اختصاص داد و سهم زمانی آن ها را نادیده نگیریم.
* دانشجوی دکترای کارآفرینی –گرایش کسب و کار
۱۳۹۳/۱۲/۰۹ ۱۴:۴۶
 
۱۳۹۲/۰۸/۲۶ ۰۶:۴۳
 
 
کلمات کلیدی : ضیا رشوند
 
hoosh
۱۳۹۳-۰۷-۲۴ ۰۸:۲۵:۱۴
درود بر شما نويسنده محترم. عالي بود. (2429567) (alef-3)
 
رضا
۱۳۹۳-۰۷-۲۵ ۰۸:۴۸:۱۲
نویسنده در سیر تمدنی موج اول تا سوم بریک نکته مهم تاکید دارند انسان معاصر وقت انباشته دارد وقتی که بیشتر مدیریت نمی شودو هدر می رود (2431304) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.