نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 369254
نفع و ضرر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا برای ایران، روسیه و آمریکا
بخش بین الملل الف، 14 تیر 95
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۶
بریتانیا همیشه به عنوان عضوی «پرمدعا و غرغرو» در اتحادیه اروپا شناخته می‌شد و از این که همردیف با دیگر کشورهای عضو به حساب آید اجتناب می‌کرد و رغبتی نیز به کاهش حاکمیت خود در راستای تقویت اتحادیه اروپا نشان نمی‌داد و در نهایت نیز با خروج خود موجب کاهش جدی قدرت اتحادیه در آینده ای قابل تصور شد.

به گزارش الف، پس از مدت‌ها بحث و جدل، سرانجام مردم انگلیس راه خود را از اتحادیه اروپا جدا کرد و ۲۳ ژوئن (۳ تیر) مردم پادشاهی متحد انگلیس (انگلستان، ولز، اسکاتلند،‌ ایرلند شمالی) در یک رفراندوم تاریخی به خروج از اتحادیه رأی دادند. در حال حاضر بر مبنای اساسنامه اتحاديه اروپا، بريتانيا بايد درخواست رسمی خود را برای خروج از اتحادیه اروپا ارائه دهد و پس از آن مذاکرات برای پیش بینی سازوکار فرایند خروج شروع شود که ممکن است تا دو سال و یا بیشتر نیز این پروسه ادامه پیدا کند.

انتظار می‌رود خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، علاوه بر تأثیر بر بازارها، ارزها و اقتصاد جهان، بر سازمان‌ها و ائتلاف‌ها در سطح اروپا و بین المللی نیز تأثیر بگذارد. البته درک ابعاد مختلف تأثیر خروج انگلیس شاید به گذشت زمان نیاز داشته باشد. با وجود این در ادامه تلاش شده تا ضمن پرداختن به نحوه ورود انگلیس به اتحادیه اروپا، تأثیر آن بر آمریکا، روسیه، ایران و خود اتحادیه اروپا ارزیابی شود.

عضویت در اتحادیه از روی منفعت طلبی
اتحادیه اروپا نخستین بار در سال ۱۹۵۲ تحت عنوان «سازمان ذغال‌سنگ و فولاد اروپا» آغاز به کار کرد که در سال ۱۹۶۷ به اتحادیه اقتصادی اروپا تغییر نام داد و در نهایت در سال ۱۹۹۳ اتحادیه اروپای کنونی شکل گرفت. انگلستان در ابتدا تمايلي برای عضويت در اتحاديه اروپا نداشت و سعي داشت در مقابل تحقق جامعه اقتصادي اروپا ايستادگي كند و به اين منظور منطقه تجارت آزاد اروپا را تشكيل داد كه اتريش، كشورهاي اسكانديناوي و پرتغال نیز به آن پيوستند اما وقتی مشاهده كرد كه به رغم تلاش‌هايش جامعه اقتصادي اروپا در حال گسترش است تقاضاي ورود به جامعه اقتصادي اروپا را به اين جامعه داد. این درخواست با مخالفت‌های جدی فرانسه و شارل دوگل روبه رو شد. دوگل معتقد بود گرایش‌های انگلیس عمدتاً فرا آتلانتیکی و کمتر اروپایی است و فرهنگ آن نیز بیشتر آنگلوساکسونی می‌باشد. همچنین دوگل بر این نظر بود انگلستان همواره سعي داشته نقش اسب تروآ را ايفا كند؛ به اين معنا كه بعد از داخل شدن، اتحاديه اروپا را تخريب می‌کند و مانع قدرت گرفتن آن می‌شود؛ اما در نهایت انگلستان بعد از برکناری دوگل و در سال ۱۹۷۳ به اتحادیه اقتصادی اروپا پیوست و در دهه ۹۰ میلادی به عنوان عضوی از اتحادیه اروپا شناخته شد.

رأی به خروج به عنوان عضو خاص
انگلستان در بیش از چهار دهه ای که عضو اتحادیه اروپا بوده تلاش کرده تا به عنوان عضو خاص اتحادیه اروپا ضمن بهره مندی از مزایای این الحاق از برخی شرایط و مقررات محدود کننده مستثنی شود. مثلاً آن‌ها هرگز به منطقه شنگن و حذف گذرنامه بین کشورهای اتحادیه و واحد پول اروپا یعنی یورو ملحق نشدند. همچنین بریتانیا با توجه به پیشینه سیاسی تاریخی خود به‌ هیچ‌وجه علاقه‌مند نبود تصمیم‌گیری در مورد دیگر سیاست‌های کلان خود مثلاً در حوزه دفاعی، امنیت، سیاست خارجی و امور اجتماعی را به یک سازمان فراملّی و اروپایی واگذار کند. به همین دلیل برخی معتقدند انگلستان به عنوان عضو ناهماهنگ و یک مانع در همگرایی بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا عمل می‌کرد. بر این اساس همواره در سیاست انگلیس افراد و احزابی حضور داشتند که از ادغام این کشور با دیگر کشورهای اروپایی رضایت نداشتند. شمار افراد این گروه در سال‌های اخیر و به خصوص در پی بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ و ناتوانی اتحادیه در حل مشکلات افزایش یافت. بر اساس نظر برخی تحلیل گران همین کم تحرکی درمقابله با بحران‌ها یکی از دلایل ناامیدی مردم بریتانیا و رأی آن‌ها به خروج از اتحادیه اروپا بوده است.

مسئله دیگر، تغییر قوانین مهاجرت بود. قوانین اتحادیه، کشورهای عضو را ملزم می‌کند تا شمار نامحدودی از مهاجران دیگر کشورها را بپذیرند. این در حالی است که بریتانیایی‌ها حضور مهاجران در کشور خود را باعث سلب امکانات از شهروندان بریتانیا به نفع مهاجران ارزیابی می‌کردند. در این بین نه تنها پناهندگان آسيايي و آفريقايي بلكه پناهندگان اروپاي شرقي هم براي رفاه بيشتر تمايل به مهاجرت به اروپاي غربي و انگلستان را داشتند.

همچنین گفته می‌شود هزینه عضویت انگلیس در اتحادیه اروپا سالیانه ۱۷ میلیارد دلار بوده و طرفداران خروج معتقد بودند آیا لازم و ضروری است با این هزینه هنگفت، بخشی از استقلال و حاکمیت انگلیس نیز واگذار شود تا سیاست‌های خود را با کشورهای کوچک و ضعیف هماهنگ کنیم و آیا چنین کاری اصولاً درشان بریتانیای کبیر است؟

شاید به همین دلایل بود که زمزمه‌ها برای خروج از اتحادیه اروپا از خیلی وقت پیش به خصوص از دوره‌ی مارگارت تاچر مطرح بود، لکن عملاً خیلی پیگیری نشد و به آینده موکول گردید؛ اما ديويد كامرون در جریان رقابت‌های انتخاباتی وعده برگزاری همه پرسی را داده بود که هفته پیش آن را عملی کرد.

تبعات منفی برای بریتانیا
اما خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا بدون تبعات منفی برای بریتانیا و اروپا نخواهد بود. از همان اول هم مشخص بود که پذیرفتن ریسک انجام رفراندوم موجب خواهد شد تا دیگر رابطه انگلستان با اتحادیه به قبل از همه پرسی برنگردد؛ چرا که در صورت تمایل به ماندن در اتحادیه، فرد ساکن شماره ۱۰ خیابان دانینگ نمی‌تواند از کارت مخالفت مردم برای کسب امتیاز بیشتر بهره بگیرد و این شاید ضرر و زیانی بیشتری را متوجه انگلستان پرمدعا می‌کرد و اگر عضو نماند نیز باید از اتحادیه خارج بشود که ممکن است حتی پیامدهای منفی پیش بینی نشده ای به همراه داشته باشد. کما اینکه پس از اعلام موافقت مردم، ارزش پوند تا ۱۱ درصد کاهش یافت، قیمت طلا و فلزات گرانبها در جهان نیز افزایش یافت. همچنین بر اساس برآوردهای مختلفی که در ماه‌های اخیر صورت گرفته بریتانیا به عنوان پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا احتمالاً در آینده ای نزدیک با کاهش رشد اقتصادی و اشتغال، افزایش تورم و بدهی‌ها، رکود اقتصادی و از بین رفتن فرصت‌های شغلی جدید و ... روبه رو خواهد شد.

دیوید کامرون، نخست وزیر مستعفی انگلیس، در مقاله‌ای که پیش از برگزاری همه پرسی در روزنامه دیلی تلگراف منتشر کرد هشدار داده بود: ترک اتحادیه اروپا باعث از دست رفتن هزاران شغل شده و برای اولین بار انگلستان را در رکود اقتصادی فرو می‌برد.

تأثیر خروج انگلیس بر اتحادیه اروپا
با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا دوباره شاهد تقویت مباحثی چون ناسیونالیسم، قومیت گرایی، تقویت مرزها و تاکید بر واحد دولت- ملت در نظام بین الملل باشیم که این امر می‌تواند به کاهش اهمیت سازمان‌ها و اتحادیه‌های منطقه ای و بین المللی در اذهان دولتمردان منجر شود. برخی بر این اساس در پیش بینی شاید تا حدی افراطی گونه عنوان داشته‌اند احتمالاً با فراگیر شدن چنین فضایی، تعداد کشورهای اروپا و جهان افزایش بی سابقه ای پیدا کنند و جنگ‌های استقلال طلبانه دوباره در اروپا اوج بگیرد. در صورت به راه افتادن دومینوی خروج، نیازهای امنیتی این کشورهای عمدتاً کوچک افزایش خواهد یافت و وابستگی آن‌ها به کشورهای دارای تسلیحات (مثل آمریکا، انگلیس، روسیه و ...) افزایش چشمگیری خواهد یافت.

در این راستا جورج فریدمن، از تحلیلگران سیاسی معروف آمریکا اخیراً عنوان کرده است: ملی‌گرایی در حال بازتعریف خود به عنوان موتور اصلی زندگی سیاسی است. مؤسسات چند ملیتی همچون اتحادیه اروپا و پیمان‌های تجاری چند ملیتی با چالش مواجه‌اند چرا که از دید برخی با منافع ملی همخوانی ندارند. به همین دلیل است که برکسیت موجب تقویت تندروهای دست راستی و پوپولیست هایی مانند دونالد ترامپ (نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری آمریکا)، ویکتور اوربان (نخست وزیر مجارستان)، مارین لوپن (سیاستمدار ملی گرای فرانسه) و ... که دل خوشی از اتحادیه اروپا، مهاجران و ... ندارند شد و آن‌ها از این نتایج به شدت استقبال کردند.

در این بین به نظر می‌رسد خروج دومین اقتصاد بزرگ اروپا از اتحادیه، نه تنها روی مبادلات مالی اروپا اثر منفی خواهد گذاشت، بلکه وزنه سیاسی مهمی را از این اتحادیه دور خواهد کرد و بدون شک جایگاه اتحادیه اروپا را در نظام جهانی کاهش خواهد داد.

البته با وجود این پیش بینی‌ها هنوز گفته می‌شود که بدلیل وزن سیاسی- اقتصادی انگلیس در اروپا، مناسبات و همکاری‌های آن با اتحادیه‌ اروپا همچنان گسترده خواهد بود و احتمالاً انگلیس وضعیتی همچون سوئیس و نروژ پیدا خواهد کرد که درعین‌حال که عضو اتحادیه نیستند، روابط بسیار گسترده‌ای با اتحادیه اروپا دارند. البته باید دید واکنش فرانسه به این موضوع و رویکرد چه خواهد بود؛ چرا که فرانسه تاکید بسیاری بر آغاز فرایند خروج و مخالف جدی بهره مندی بریتانیا تنها از مزایای نزدیکی با اتحادیه اروپا را دارد.

با تمامی این پیامدهای منفی و مثبت ذکر شده باید گفت بریتانیا همیشه به عنوان عضوی «پرمدعا و غرغرو» برای اتحادیه اروپا به حساب می‌آمد و از این که همردیف با دیگر کشورهای عضو به حساب آید اجتناب می‌کرد و رغبتی نیز به کاهش حاکمیت خود در راستای تقویت اتحادیه اروپا نشان نمی‌داد و در نهایت نیز با خروج خود از آن اگر نگوئیم ضربه ای جدی حداقل موجب کاهش جدی قدرتش شد.

تأثیر خروج انگلیس بر آمریکا
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا که پیش از برگزاری همه پرسی انگلیسی‌ها را به ماندن در اتحادیه اروپا تشویق کرده بود بعد از رأی مخالف به ماندن در اتحادیه اروپا گفته بود: این رأی هیچ تاثیری بر روابط ویژه آمریکا و انگلیس نخواهد گذاشت. اوباما چهارشنبه، ۹ تیرماه نیز در سخنانی در نشست سران کشورهای امریکای شمالی عنوان کرده بود: رأی انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا با توجه به شرایط اقتصادی موجود، سبب ایجاد دغدغه‌های دراز مدت دربارۀ رشد اقتصادی جهانی می‌شود. در برهۀ زمانی که نرخ رشد اقتصادی ضعیف است، این موضوع کمکی به وضعیت فعلی نمی‌کند. با این وجود، اوباما پس از دیدار با همتایان کانادایی و مکزیکی خود اظهار داشت درباره ثبات نظام مالی جهانی مطمئن است.

از سوی دیگر در صورت سخت گیری اتحادیه اروپا در تجارت با انگلستان و عدم اتخاذ سیاست تجارت آزاد با این کشور، شرکت‌ها و صاحبان سرمایه آمریکایی خلاء نبود اروپایی‌ها را در انگلستان پر کنند و سهم اروپایی‌ها از بازار انگلستان را بدست بیاورند. در واقع به نظر می‌رسد در طولانی مدت آمریکا نه تنها بخش‌هایی عمده ای از بازارهای انگلیس را نصیب خود خواهد کرد بلکه با استفاده از مشکلات و شکاف‌های پیش آمده پیش آمده بخش‌های زیادی از اقتصاد اتحادیه اروپا را نیز نصیب خود خواهد کرد.

در عرصه سیاسی نیز احتمالاً خروج لندن از اتحادیه اروپا موجب خواهد شد انگلیس بیش از گذشته به واشنگتن نزدیک شود. در این راستا برخی از تحلیل گران و کشورهای اروپایی (نظیر فرانسه و آلمان) از تقویت و همگرایی بیشتر اتحادیه اروپا بدلیل این که جهان به سمت یک نظام چند قطبی قدرت سوق پیدا کند استقبال می‌کردند اما آمریکایی‌ها احتمالاً از اینکه اتحادیه اروپا هر روز قدرتمندتر از دیروز می‌شد و به عنوان رقیبی قدرتمند در برابرشان قد علم می‌کرد واهمه داشتند و در نهان از این که با خروج انگلیس ضربه ای جدی به آن وارد شده خشنود هستند؛ بنابراین انتظار می‌رود آمریکا و انگلیس از این به بعد مستقلاً می‌توانند به عنوان دو متحد استراتژیک در دو سوی آتلانتیک روابط خود را بیش از پیش مستحکم کنند.

ایران و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا
با اعلام رأی ۵۲ درصدی مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا، وزارت امور خارجه ایران همان روز ۳ تیر ماه در بیانیه ای اعلام کرد: ایران به عنوان نظامی مردم سالار به رأی مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا احترام می‌گذارد و و آن را در مسیر خواست اکثریت مردم آن کشور در تنظیم روابط خارجی خود قلمداد می‌کند.

حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور نیز به عنوان یکی از معدود مقامات سیاسی ایران که در این باره موضع گرفت گفت: ‌ ستاره‌های پرچم اتحاد دراروپا در حال فرو افتادن است؛ خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی یک فرصت تاریخی برای ایران است. از دید ابوطالبی ‌روند جدید سبب قدرت، امنیت و رفاه بیشتر دیگران خواهد شد.

البته درباره تاثیرات خروج بریتانیا از اتحادیه بر ایران نظرات مختلفی بیان شده است. برخی آن را اقدامی مثبت برای ایران و برخی دارای پیامدی منفی برای تهران ارزیابی کرده‌اند. طرفداران دیدگاه مثبت معتقدند با کاهش قدرت و جایگاه اتحادیه اروپا، ایران از توانایی مانور بیشتری در برابر قدرت‌های مختلف اروپایی از جمله انگلستان برخوردار می‌شود که از این رهگذر می‌تواند دستاوردهای اقتصادی بیشتری کسب کند. البته به عقیده برخی دیگر از کارشناسان این امر باعث خواهد شد ایران از اولویت‌های دستور کار اقتصادی انگلیس خارج خواهد شود؛ چرا که اولویت‌های اقتصادی این کشور پس از خروج از اتحادیه اروپا تغییر خواهد کرد به گونه ای که لندن برای تضمین دسترسی خود به بازارهای اروپا از روش‌هایی مانند امضای موافقتنامه تجاری با این اتحادیه و بیست و هفت کشور عضو آن استفاده خواهد کرد. در نتیجه پیش بینی می‌شود انگلیس درگیر مذاکرات پرزحمت و طولانی در این زمینه شود. همچنین هماهنگی با اتحادیه اروپا و استفاده از توانمندی‌های سیاسی و اقتصادی آن مهم‌ترین ابزاری بود که ایران برای اجرای بندهای توافق هسته ای، به ویژه بندهای مربوط به لغو تحریم‌ها، به آن دل بسته بود. به این ترتیب اتحادیه اروپا که عامل پشتیبان برای دستیابی به توافق با ایران بود، اکنون به یک عامل مخاطره تبدیل شده است. علت هم این است که اتحادیه اروپا به جای تمرکز بر ایران ناگزیر از تمرکز بر مقابله با تبعات خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و همچنین تمرکز بر داخل اروپا بیش از مسائل خارجی خواهد شد.

پیامدهای خروج برای روسیه
به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران، روسیه برنده واقعی خروج انگلستان از اتحادیه اروپا است. همین عامل موجب واکنش توأم با ناراحتی فلیپ فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس شد. هاموند پس از اعلام نتایج همه پرسی عنوان کرده بود که احتمالاً ولادیمیر پوتین از این رأی خوشحال خواهد شد. او ابراز امیدواری کرده بود که این همه پرسی اجازه کاهش فشارها بر روسیه را ندهد.

در واقع می‌توان گفت وجود یک اتحادیه اروپای منسجم که گرایش به سمت آمریکا نیز داشته باشد موجبات اتخاذ رویکرد سخت گیرانه و قاطع در قبال روسیه می‌شد. به عنوان مثال این اتفاق در قفضیه بحران اوکراین خود را نشان داد و باعث تحریم‌های آمریکا و کشورهای اروپایی علیه مسکو شد. لذا برای روسیه بسیار مهم است که شکاف جدی در صف مخالفان متحد خود رخ دهد. همچنین با شدت گرفتن تنش‌ها در اتحادیه، نه تنها عضویت اعضای جدید در آن کمتر اتفاق می‌افتد بلکه فراتر از این در صورت شروع دومینوی خروج کشورها از اتحادیه اروپا، روسیه می‌تواند امیدوار به گسترش حوزه نفوذ خود در کشورهایی اروپایی به خصوص اروپای شرقی شود.
 
کلمات کلیدی : انگلیس+اتحادیه اروپا+همه پرسی بریتانیا
 
Romania
۱۳۹۵-۰۴-۱۶ ۱۲:۲۲:۲۴
مرگ بر انگلیس خبیث. خبیث ترین کشوری که در دنیا وجود داره. (3807605) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.