کد مطلب: 223147
چرا شیوخ دبی برای هنر ایرانی تصمیم میگیرند؟
بخش داخلی الف، 29 فروردین 93
تاریخ انتشار : جمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۳۴
ایرج اسکندری، نقاش پیشکسوت معتقد است، شرکت آثار ایرانی در حراجی کریستی دبی در دست عدهای دلال منحصر است که برای فروش آثار به هنرمندان ایرانی جهت میدهند.
این نقاش پیشکسوت در گفتو گو با ایسنا، دربارهی حضور آثار ایرانی در حراجی کریستی اظهار کرد: به طور کلی حضور آثار تجسمی در فضای بینالمللی مانند حراجیها، جشنوارهها، بینیالها چه برای خرید و فروش و چه برای عرضه مفید است. او افزود: مشکل اساسی ما در این حراجیها این است که گاهی به خاطر جذب خریدار به هنرمندان خط داده میشود که چه سبک آثاری را تهیه کنند. یعنی مطابق با سلیقهی مشتری به خلق اثر هنری دست بزنند.
این هنرمند بیان کرد: اینکه یک مجموعهدار به هنرمند خط دهد که چه اثری را تولید کند برای هنرمند مانند سم است. متاسفانه ما گاهی شاهد این هستیم که هنرمندان شیوههای شخصی خود را رها کرده و به سراغ سبکهایی میروند که در این حراجیها بازار دارند و به هنر ما لطمه زدهاست چون با چنین اتفاقی، برای یک بیزینس که چند دلال در آن نقش دارند؛ سابقه، فکر، احساس و کار هنرمند نادیده گرفته میشود.
این نقاش پیشکسوت تصریح کرد: متاسفانه اکنون این شیوخ دبی هستند که تعیین میکنند نقاش ایرانی چه چیزی کار کند و چه چیزی کار نکند؟ خوشنویسی و خط نقاشی ایرانی اکنون در این حراجی بازار دارد، البته خط نگارههای ما اکنون در اوج هستند و خوب است که بر روی این سبک تکیه شود ولی اینکه گالریدار بیاید و به هنرمند نقاش بگوید که در کاری که تولید میکنی دو تا خط هم بگذار تا برایت بفروشم پسندیده نیست و نادیده گرفتن احساس و تکنیک هنرمند را نشان میدهد. باید بگذاریم تا هنرمند کار خود را بکند.
او افزود: گفته میشود که مجموعهداران آثار هنرمندان را میخرند و آنهار را به مرور عرضه میکنند و البته در پاسخ به این سوال که چرا آثار هنرمندان دیگر را عرضه نمیکنید، میگویند که اگر ما آثار هنرمندی که تا کنون آثارش را به مجموعهدار دیگر داده است، برده و عرضه کنیم در واقع برای مجموعهدار دیگری تبلیغ کردهایم.
این هنرمند گفت: متاسفانه اکنون نفع، بیزنس و سود و سودآوری بر همه چیز غالب شده است و اصل قضیه یعنی اثر هنری فراموش شدهاست. او افزود: گاهی میبینیم که شرکت آثار ایرانی در این حراجیها به دست یکسری دلال افتاده است که از تاریخ هنر، سابقهی هنری و هویت ایرانی اطلاع زیادی ندارند و احساس میکنند که اگر نقاشی ایرانی به نقاشی فلان هنرمند خارجی نزدیک باشد معاصر بودن آثار ما را نشان میدهد.
اسکندری گفت: وقتی به نمایشگاهها نگاه می کنیم میبینیم که آثار بنجل شدهاند. نقاش،هنرمند و دانشجو وارد سایتی میشود، آثار هنری را میبیند همان را کپی و عرضه میکند. باید ببینیم چقدر ارزشگذاریها مبنای اصولی دارد؟ در این موضوع جای بحث وجود دارد؟ به نظر من مبنای ارزشگذاری پول، بازار و.. شده و در نتیجه تنزل یافتهاست. اگر بخواهیم بر مبنای درستی، روی یک اثری هنری ارزشگذاری کرده و آن را جایی عرضه کنیم، اول باید به رزومهی هنرمند و ارزش خود آثار هنر بپردازیم. اخلاق مهمترین عنصر اثر هنری است. متاسفانه اخلاق از بین رفته است.
او در پاسخ به این سوال که چقدر نظارت نهادهایی مانند وزارت ارشاد و موسسههای خصوصی بر این حراجیها درست است؟ اظهار کرد: به هیچ عنوان با نظارت و هدایت موافق نیستم. کار باید سیر طبیعی خود را بگذراند. ولی از آن طرف هم دلالها و منتقدین باید انصاف داشته باشند و بفهمند چه بلایی سر فرهنگ و هنر ایران میآید.
اسکندری گفت: زمانیکه هنوز این حراجیها نبود، طرحی به فرهنگستان هنر دادم که به موجب آن، برای آثار هنری ایرانی بازار بورس ایجاد میشد. اساس این طرح بر مبنای رزومه، سابقه و آثار هنری هنرمند بود. یعنی قرار بود که عدهای از هنرمندان شاخص در داخل این بورس قرار گرفته و آثارشان مطرح شود. بر مبنای این طرح قرار بود هرسال عده ای خارج و عدهای داخل این بازار شوند. به این ترتیب گالریدار، دلال و هنرمند فعال میشد.
او ادامه داد: امروز میبینیم که هر آدم بیسوادی یک گالری در ایران و یک گالری در دوبی زده است. و یکسری را هم دور خود جمع کرده است. یعنی فقط به صرف اینکه پول دارد توانسته به هنر خط دهد و جریانسازی کند. در گذشته چنین نبود، نیاز است که بررسی کنیم و ببینیم که مثلا چگونه آثار پیکاسو مطرح شد؟ آثار این هنرمند مطرح شد چون منتقد و مجموعهدار آن آگاه بود. با تلاشهای آگاهانهی این افراد است که این آثار جمع شده و سرمایهی همهی موزههای دنیا میشود، من نمیدانم با این آثاری که اکنون در ایران تولید میشود قرار است کدام موزهی دنیا درست شود؟
تا زمانی که ما از «فرهنگ» فقط «ارشاد»ش را می فهمیم و میخواهیم فضای فرهنگی را با «سمپاشی» توسط نیروهای نظامی بسازیم، اوضاع فرهنگ ما همین است. (2086108) (alef-9)
متاسفانه سازمان های فرهنگی کشور، پذیرای افراد با ایده های نوین و جدید برای تحول نیستند.
به محض ارائه طرح های جدید از سوی فردی با موضوع ایجاد شیوه های نوین در بازار هنری کشور، واسطه هایی که در روابط عمومی ها معمولا منتظرند از فرد دعوت به گفتگو می کنند و در جلسه ای چم و خم کار را می قاپند و سپس می گویند با شما تماس میگیریم.
به همین ترتیب طرح های خوب به امید 2 ریال منفعت مالی دست افراد ناتوان میافتد که ، یا ناقص اجرا می شود و یا هرگز اجرا نمی شود.
اگر اراده ای برای جذب ایده های بکر و نوین هست، کافیست تا مقام ارشدی در سازمانهای فرهنگی فراخوان بدهند تا مستقیم طرح ها بدست خودشان برسد.
یادمان باشد در گذشته ای نه چندان دور، کشور ما قطب گردشگری و هنری منطقه بود. (2086173) (alef-13)
- از علم و هنر تا موقعی حمایت می کنیم که به نفعمان باشد.
- مدیریت بدون تخصص و تجربه کاری بلای جان این کشور شده است.
- گرانی و تورم باعث شده که دیدگاه ها به هنر صرفا" مادی و هنر تنها وسیله ای برای کسب ثروت گردد.
- مشکلات ناشی از تحریم و گرانی مسافرت خارجی باعث شده که تبادل اطلاعات و تجارب بین هنرمندان ایرانی و خارجی کاهش یابد. (2086215) (alef-9)
جواب مقاله: چون پول دارند. بالاخره در برخی جاها مانند هنر پول و فقط پول حرف اول را میزند. در طول تاریخ اینگونه بوده است. (2087443) (alef-10)
این مقوله جایی بحث زیادی داره متاسفانه در هنر ایران جایی برای هنرمند مستقل باقی نمانده است.هنرمند برای ادامه حیات هنری و شخصی خود باید یکی از دو راه زیر را انتخاب کند یا به سمت هنری برود که حاکمیت ان را میپسند یا به سمتی برو که که هنر او بیرون از ایران مورد استقبال قرار گیرد.هر دو مسیر سم است برای هنرمند.البته من نمیگویم دسته سوم وجود ندارد اما این گروه به هیچ عنوان توان عرضه اثارش ندارد. (2086177) (alef-13)
محمدزاده
۱۳۹۳-۰۱-۲۹ ۱۳:۲۱:۴۸
پرسیده اید چرا شیوخ دبی برای هنر ایران تصمیم میگیرند؟چون آنها هم فهمیده اند هنر وفرهنگ در ایران متولی ندارد.اسما وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی متولی فرهنگ وهنر است ولی در واقعیت درباره کوچکترین اقدامات وسیاستهای هنری وفرهنگی این وزارتخانه همه نهادها وائمه جماعات وگروهها ونمایندگان مجلس که هر کدام هم الحمدالله برای خود قدرتی هم قائل هستنددرباره این اقدامات وسیاستها(از جزئی بگیر تاکلی)خط مشی تعیین میکنند واگر هم به صحبتهایشان وقعی گذاشته نشه که بیا ودرستش کن.اخیرا هم که خداروشکر جناب حاتمی کیا خواب نما ودفعتا احساس وظیفه کرده وهر چیز که دل تنگش میخواهد میگوید وبرای این وزارتخانه خط مشی وخطوط سیاستی تعیین میکندوآنقدر وضع اسفباره که معاونت سینمایی دولت برای اینکه این فیلمساز(که فقط یک فیلمسازه متوسط به بالاست ولاغیر)بوسیله قدرتهای غیبی پشت سرش برایش شر درست نکند مجبور است در قدردانی از توهین هایی که به وزارتخانه وسیاستهایش کرده!!!به او دسته گل بدهد.شما جای شیوخ عرب بودی با این وضعیت چه میکردی؟ (2086407) (alef-9)
آقای محمدزاده
اگر قرار به قضاوت در مورد هنرمندی هست، آلترناتیوش را هم باید قضاوت کنید.
در اینجا آلترناتیو آقای حاتمی کیا، فیلمساز موفق در زمینه سینمای مضمون، آقای علی معلم مدیر مسئول مجله دنیای تصویر است که سالیان دراز توسط نشریه اش مثلا در حال فرهنگسازی جامعه است!
وی در حالی آقای حاتمی کیا را با دلایلی شبیه شما محکوم کرد که جرم حاتمی کیا فقط دفاع از فیلم خوب شیار 143 بود!
حال می بینید که انتقاد شما به شخصصیتها و افراد متفرقه برای ارائه نظر در مورد هنر، به شما هم برمیگرده.
موفق باشید! (2086560) (alef-13)
آریابان
۱۳۹۳-۰۱-۲۹ ۲۱:۲۰:۳۳
این آفت و شکست را بگذارید بغل-دست آمار های رسمی اعلام شده در مورد تعداد پرشمارایرانیانی که تعطیلات نوروزی خود را در کشور های همسایه گذراندند ؛
مدیریت بالا و توانائی های علمی و کارشناسی آن کشور ها در ایجاد جاذبه و انگیزه درگردشگرها از یکسو و" نامدیریت " !!!! گردشگری داخلی ایران (گردشگر خارجی که بماند!!!) از دیگر سو ، باعث شد که سیل "دلار" های تبدیل شده از "ریال" های گردشگران ایرانی ، شکوفائی باز هم بیشتری را در مدیریت گردشگری ان کشور ها نوید بدهد ؛ (2087112) (alef-13)
تا زمانی که شیوخ دبی و قطر خود باختگی به اصطلاح هنرمندان ما را شاهد هستند این روند ادامه داره. اوضاع فرهنگی ما بخاطر وجود حقوقدانها اینگونه است نه سرهنگها (2087009) (alef-13)
حمید صحرایی
۱۳۹۳-۰۱-۲۹ ۰۹:۲۶:۰۷
ان که شیران را کند روبه مزاج احتیاج است احتیاج است احتیاج. انتظار این دوست هنرمند کشور از بیزینس چی چیزی است؟بیزینس فکر فروش بالاتر میکند از این رو پیشنهاد میدهد،هنرمند میتواند پیشنهاد را نپذیرد.در تاریخ هم بعضی هنرمندان سبک خود را رها نکرده اند. البته بعد از مرگ معروف شده اند ولی در زمان حیات معمولا فقیر بودند.در ضمن هنرمندی که از روی سایت کپی میکند، دیگر هنرمند نیست و دستگاه کپی است. (2086135) (alef-13)
روبه مزاج اونیه که به هنرمند مملکتش میگه روبه مزاج! هنرمند چه ایرانی چه غیرایرانی باید هنرش عرضه بشه، دیده بشه، به هنرش ارزش (چه معنوی و چه مادی) داده بشه. هنری که بمونه کنج انباری به درد روبه مزاجهایی چون تو میخوره! (2086365) (alef-9)
حمید صحرایی
۱۳۹۳-۰۱-۲۹ ۲۳:۵۷:۳۳
این یک مثل است و در مثل هم مناقشه نیست. منظور از این مثل این است که فشار زمانه خیلی ها را وادار به کاری میکند که نمیخواهند. انتقاد بد نیست ولی بعد از تفکر (2087318) (alef-6)
به شیوه برادر گرامی جناب اقای دکتر احمدی نژاد جواب شما را میدهم:
من از شما میپرسم چرا نگیرن؟!!! (2086145) (alef-13)
یعنی واقعا نمی دانید چرا؟ بهتر است یروید از آقای سلحشور و شمقدری بپرسید! (2086186) (alef-9)
وقتی توی این مملکت بخوای اسمت رو عوض کنی و یه اسم اصیل ایرانی مثل کیان بزاری میگن نه!!! من موندم این حرف مثل اینه که تو عربستان بگن اسمتون رو حتما باید بزارین داریوش یا کوروش، بخدا ما تو دنیا تک هستیم!!!! حالا انتظار دارین آثارمون رو نفروشن، وقتی ما برای اصالتمون ارزش قائل نیستیم چه انتظاری از عرب ها دارین، جناب الف منتشر کن لطفا (2086217) (alef-13)
جوابش خیلی آسان است چون خود ما عرضه نداریم و فقط به فکر ساخت ظاهر و عوام فریبی هستیم (2086219) (alef-9)
وقتی تخت جمشید با آن عظمت، در معرض باران و آفتاب هر روز بیشتر پوسیده می شود. وقتی سنگ نوشته های باستانی کشور در شهرهای مختلف، حتی یک حفاظ معمولی هم ندارند که در آن علف سبز نشود و سطح آن نترکد، در این وقت، بهتر است آثار هنری ما در اختیار دیگران باشد، شاید آنها از این آثار بهتر محافظت کنند. (2086239) (alef-9)
چرا؟چون مملکت ما سالهاست که از دنیا دور است و نقش خود در بسیاری از مسایل را به دلایلی به کشورهایی نظیر امارات و ترکیه واگذار کرده؛همانطور که میدانید ایدیولوژی و اسلام که امروز در خدمت افراد خاصی هستند مهمتر از منافع ملی و مسایل ملی است (2086260) (alef-13)
چون خودمون بلد نيستيم. (2086294) (alef-13)
یک مثال واقعی از عملکرد سازمانهای فرهنگی ایران میزنم شاید تا حدود زیادی جواب مسئله باشد
حدود10 سال پیش شهر یزد با یاسبرین مجارستان خواهر خوانده شدند و برای نزدیکی بیشتر دو شهردار با هم عهد کردند که در شهر همدیگر سمبلی از کشور خود نصب کنند شهر یزدبرین سمبل مجاری را که شیپور "لهل" است دریزد نصب کرده است اما شهردارهای یزد اصلا به فکر عمل به عهد خود که نصب یک بادگیر یزدی در یکی از میدانهای شهر یاسبرین میباشد نیستند
http://www.mehrnews.com/TextVersionDetail/1717731
نظر شما نسبت به این موضوع چیست ؟ نه تنها نقض عهد کرده اند و حتی پرداخت انچه را که گرفته اند را نکرده اند بلکه بادگیر که میتوانست سمبل یزد و ایران در مجارستان و حتی اروپا باشد و برای ایران خرج چندانی هم ندارد را تحویل نداده اند حالا میتوانم بهتان بگویم عربستان و دیگر کشورهای عربی در مجارستان چه اقدامات فرهنگی میکند و حتی در یکی از نمایشگاه های خود اثاری از ایران را به اسم اثار خود نشان میدادندکه اسم شهرهای ایران در پشت اثار بعنوان محل ساخت انها به فارسی حک شده بود (2086362) (alef-9)
چون قدر این ارزش رو میدونند (2086364) (alef-9)
بياييد با خودمان روراست باشيم ، تا وقتي در ايران وطن پرستي نكوهيده مي شود وضع همين است (منظورم ادعاي وطن پرستي براي به دست اوردن آراي خاكستري و بعد چرحش دوباره به سمت وطن نپرستان ، باز هم به دليل جذب آرايشان نيست ! من دارم درباره هنر و هنرمند واقعي ايراني صحبت مي كنم نه سياستمداران ).
ضمنا"دولت همن الان هم زير هجمه سنگين در عرصه فرهنگ است (چون فعلا"در زمينه اقتصاد و سياست نمي توانند دولت را بكوبند از در فرهنيگ وارد شده اند )
وقتي دفن يك ايران شناس در اصفهان جرم است ، وقتي فرش قرمز براي اكران فيلم پهن كردن خلاف است چه انتظاري داريد آثار هنرمندان به حرجا گذاشته شود و صداي عده اي در نيايد ؟ (2086915) (alef-13)
نه تنها برای هنر ما که برای گاز ما نفت ما .... و حتی مسافرت خارج از کشور هم بند اینها هستیم. عجب استقلالی داریم ما! (2087086) (alef-13)
وقتی در مقطع ارشد در سال 88 درس میخواندم تصمیم گرفتم پایان نامه ام را در مورد مسائل حقوقی میراث فرهنگی بنویسم. حدود یک سال و نیم روی آن کار کردم و در این مدت بیش از صد منبع خارجی مطالعه کردم. هنگامی که برای حمایت مالی از پایان نامه به سازمان میراث فرهنگی رفتم طوری برخورد کردند که انگار میخواهم از آنها دزدی کنم. آنهایی هم که اندکی تحویل گرفتند کارم را به کاغذبازی و این اتاق و آن اتاق کشاندند. الان هم آن پایان نامه در دانشگاه تهران خاک می خوره. مشکل ما بی لیاقتی مسئولانی است که هیچ تخصصی در حوزه کتاری شان ندارند. البته این فقط یکی از مشکلات است ... (2087111) (alef-13)
براي اين كه أنها ارزش هنر را ميدانند و براي هنرمند ارزش قائل هستند. (2087464) (alef-10)
بنده فکر میکنم همانطور که کلیه ی امور و گره های کور در امور میهن عزیزمان ایران از سوی متخصصین امر در حوزه های علمیه ی قم گشوده شده است، بهتر است امور هنری و فرهنگی نیز به دست فارغ التحصیل از مکتبخانه های آنجا سپرده شود تا هرچه زود تر مرزهای بلاد کفر را هنر ما درنوردد. (2087648) (alef-6)
دوستان عزیز فقط میتونم اینو بگم که عربها از اینکه ایران نابود شده و قدرتش رو از دست داده و از عظمت و شکوه چند دهه گذشته دیگر خبری نیست ، خیلی خوشحالند ودارن عقده حقارت اون سالهای شکوهمند ایران عزیز رو تلافی میکنند . میبینید که ما هر ماه وزیر امور خارجه رو برای عرض ارادت و تحکیم روابط با اونها میفرستیم و اونها هم عرض ارادت ما رو نمی پذیرند . بنابراین از حرکت اونها شاکی نشید از خودتون متنفر باشید . عزیزان گرام (2087748) (alef-13)
مسعود
۱۳۹۳-۰۱-۳۰ ۱۴:۵۲:۰۸
به این علت که
ما خودمان هنر ایرانی را به رسمیت نمی شناسیم و هر روز به فکر از بین بردن آثار آن هستم چرا که معتقدیم باید هنر اسلامی ایران ویا هنر ایران اسلامی باید باقی بماند. (2088427) (alef-13)