نظر منتشر شده
۶۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 242443
کارگزاران سرنوشت بسیاری از مردان جمهوری اسلامی است؟!
محسن مهدیان؛ 30 شهریور 93
خط قرمز این جریان تضعیف قدرت اش است. اعتقادشان در آن چیزی است که قدرت می سازد. هم پای منبر ولی فقیه می نشینند و هم دل به کدخدا می دهند. این جریان با کمترین تهدید منافعی، خط عوض می کنند و فرمان می گردانند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۴
کارگزاران سازندگی سرنوشت محتوم بسیاری از مردان جمهوری اسلامی است. برای اثبات این ادعا باید سراغ تبارشناسی کارگزاران سازندگی رفت. کارگزاران سازندگی را نباید یک حزب سیاسی دید. حتا نباید یک جریان سیاسی خواند. کارگزاران سازندگی یک تیپ سیاسی است. یک لژ مدیریتی است. یک سبک زندگی فردی - اجتماعی است. کارگزاران سازندگی در یک جریان سیاسی خلاصه نمی شوند. هم میان چپ ها هستند و هم لا به لای راست ها و هم مذهبی ها و هم لائیک ها.

قدرت کارگزاران مانا و ماندگار است. این جریان تنها قدرتی است که از ابتدای انقلاب تا امروز ظهور و بروز داشته است. هیچ گاه کمرنگ و یا حذف نشدند؛ هرچند با تسامح شاید در دوره ای از جنگ کم فروغ شده باشند. نقش آفرینی این جریان مثال زدنی است. قدرت این جریان در پیوند ریش و تسبیح و اشرافی گری است؛ پیوند بازار میوه و تره بار و اقتصاد بازار است؛ پیوند آزادی و جامعه کنترلی است. توان پر زور در ساخت اسلام امپریالیستی و سرمایه داری دارند. این جریان توانایی دارد مبارزه را با عافیت اندیشی و استقلال خواهی را با آمریکایی شدن تلفیق دهد. توان همرنگی چشم نواز کمیته امداد با جامعه طبقاتی را باید در کارگزاران دید. فقه متجدد و عرفی گرائی دینی ابزار فکر و روش زیست ماندگار این جریان است.

کارگزاران را باید شناخت. تیپ مدیریتی کارگزارن نگاه متفاوتی به قدرت و انقلاب دارد. این تیپ سیاسی همه انگاره های سیاسی را از حیث ملاحظات فردی می بیند. این مهمترین متغیر موثر بر این جریان سیاسی است. جهت تقریب ذهن، از نگاه یک مدیر تکنوکرات(کارگزارانی) شعار آزادی همان میزان خوب است که شعار نان شب و رفاه طلبی. آزادی ای خوب است که منتج به سرمایه داری اجتماعی و فربه شدن طبقه مرفه شود. کارگزاران را باید با مصلحت اندیشی ساختاری سنجه کرد. هر شعاری در هر سطحی که مصلحت باشد داده می شود. امروز شعار مرگ و فردا درود.

تبارشناسی تکنوکرات ها را نباید تنها در شعارهایشان دید و نه حتا در عمل سیاسی شان. رفتارشناسی تکنوکرات ها را باید در زندگی فردی شان دنبال کرد. سبک زندگی این جریان رفاه طلبی فردی است و سبک زیست سیاسی این نحله نعل به نعل زندگی فردی شان رقم می خورد. انتظار شعار واقعی آزادی و عدالتخواهی و استقلال و مبارزه و غیره از این جریان انتظار شیردوشی از شیر نر است؛ سطح توقعات و انتظارات را از این جریان باید تعدیل کرد.

شعارهای ارزشی برای این جریان تا اندازه ای قابل احترام است که به محدودیت قدرت و کاهش لذت رفاهی و حیثیت اجتماعی آنها منتج نشود. باید دقت شود که این نگاه ناشی از سبک زندگی است نه اعتقاد سیاسی. ناشی از تربیت اخلاقی است نه معرفت اندیشی اجتماعی. تاکید می شود ملجا این جریان خاص، تنها دولت نیست. کارگزاران می تواند سرنوشت بسیاری از مردان جمهوری اسلامی باشد. کارگزاران جمع رفاه طلبی و انقلابی گری است. مصلحت اندیشی از جنس کارگزاران، رمز ممات و تداوم زیست این جریان است. چپ ها بروند و راست ها بیایند و آن بمیرد و این زنده شود، کارگزاران در قدرتند. در هر دوره ای اگر در قدرت سیاسی هم نبودند، اما قدرت اقتصادی و اجتماعی داشتند.

این جریان تنها عوام فریب نیست. خواص فریب، روشنفکر فریب، روحانی فریب و مذهبی فریب و غیره فریب است. میان ایثارگران می رود و از حجاب می گوید و ساعتی بعد میان دانشگاهیان می رود گشت ارشاد را به خاک می کشد. هم مذهبی پای منبرش تکبیر می فرستند و هم لوطی پای بساطش سوت می زند و هم اباحه گرها کل می کشند و هم روشنفکرها دست می زنند.
کارگزاران جریان وابسته نیست. پول نمی گیرد. فتنه نمی کند. نه با سورس ارتباط دارد و نه با پهلوی ها و لندن نشین ها. این جریان قدرتش در تغییر رنگ است. برگ برنده اش در سازگاری است. همت عالی اش در مماشات است. توان این جریان در نفوذ است.
این جریان خطر سیاسی ندارد. اهل کودتا نیست. نمی تواند قدرت را در سطوح عالی جابجا کند و نمی کند. خطر این جریان در تغییر ذائقه جامعه است. تغییر مزاج سیاسی و اجتماعی و دینی و غیره. مصلحت اندیشی سیاسی در این مدل رنگ می گیرد. تاویلات دینی رخ نشان می دهد. اقتصاد سرمایه داری بی بدیل می شود. و برای این راه کارگزاران با خود اجماع اجتماعی می آورد.

خط قرمز این جریان تضعیف قدرت اش است. قدرت به ماهو قدرت خوب است. هدف هم مهم نیست. اعتقادشان در آن چیزی است که قدرت می سازد. هم پای منبر ولی فقیه می نشینند و هم دل به کدخدا می دهند. این جریان با کمترین تهدید منافعی، خط عوض می کنند و فرمان می گردانند.

نکته قابل ملاحظه این است که این جریان چون وابستگی فکری ندارد شعار هایشان آورده ای برای گروه های هم نوع و همراه نیز نخواهد داشت. اصلاح طلبان نیز از شعار آزادی کارگزاران باری نمی بندند. چرا که به محض اینکه آزادی آنها باعث شود گروه های ذی نفوذ دیگری به آزادی اصلاح طلبان انتقاد کنند، دولت تکنوکرات عقب نشینی می کند. این جریان برای نگه داشتن وضع موجود ممکن است دست به روش های خشن نیز بزند. سابقا در دولت سازندگی برخی از منتقدان دولت وقت که اتفاقا از حیث سیاسی نیز همراه با دولت بودند، کارشان به زندان کشید.

هر شعاری در میان کارگزارانی ها کارکرد غیر مستقیم برای رشد منافع فردی دارد. زیر پوست هر شعار زیبایی، شهوت قدرت است. باز هم تاکید می شود؛ کارگزاران تنها یک اسم است و اشاره این مطلب به هیچ جریان سیاسی نیست. کارگزاران را نباید تنها در این دولت دید. کارگزاران سرنوشت بسیاری از مردان جمهوری اسلامی است که سبک زندگی فردی شان با سبک زندگی انقلاب همراه نیست. روزگاری شعار مرگ بر آمریکا با رفاه طلبی و شکم پرستی جمع نمی شد اما امروز به مدد و نفس و هنر کارگزارانی ها جمع شد. کارگزاران تبلور راستین مردان شکم گنده با تسبیح دانه درشت است. تبلور راستین سرمایه دار دائم الوضو است.

نکته مهم این است که کفن پوشان شاید مقابل "اسلام بدون روحانیت" بایستند اما به سختی مقابل "روحانیت بدون اسلام" خواهند ایستاد و این رمز ماندگاری مردان کارگزارانی جمهوری اسلامی است.
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۱:۴۱:۳۰
کارگزاران اکثریت مردم هستند و مخالف تمام فعالیتهایی و جریانهایی که به زندگی مردم ضرر میرسانند (2384937) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۵۱:۲۸
هزارتا منفی
یعنی کل مردم ایران سرمایه دار و میلیاردر هستند؟؟؟؟ (2385232) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۴:۳۲:۰۳
چه کسی گفته کارگزاران معادل سرمایه داری است؟! چشم تان را باز کنید. (2385309) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۶:۰۸:۳۳
مثل اینکه حرفهای نویسنده جوگیرتان کرده (2385456) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۳:۱۴:۳۵
مطمئنا روش و مبنای اصول کارگزاران نزدیک ترین جریان به عام مردم هست
مهم نیست که رهبران جریان های سیاسی چقدر دوست دارند تا با لفظ ما خود را نماینده ی تمام مردم معرفی کنند اما مردم عام نه بنیادگرایی اصول گرایان را دارند و نه به ایده آل های اجتماعی اصلاح طلبان اهمیت می دهند
تا زمانی که وضعیت اقتصادی خوب باشد...
به نظر من واقعیت غم انگیزی است این بی تفاوتی (2385952) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۱:۲۲:۵۶
نه، ولی کسی حق داره به کارگزاران انتقاد کنه که نسخه ی اقتصادی بهتر و موفق تر (که فقر و بیکاری را کم کند) ارائه بدهد. منتقدین کارگزاران سال های سال قدرت اجرایی را در دست داشتند و متاسفانه ندانستند (و شاید نفهمیدند) که چکار بکنند. (2386021) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۱:۴۱:۳۹
البته جربان کارگزاران در دوران آقای رفسنجانی رکورد دار تورم بودند (2386359) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۹:۴۹:۲۰
نخیر مردم ایران طرفدار انجام عقلانی امور و دوری از شعار می باشند (2386203) (alef-17)
 
دوستدار خاتمی
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۳:۳۴:۳۸
من طرفدار مشی فکری اصلاح طلبانم اما با این حرف موافقم. کارگزاران مثل اصولگرایان اصل الاصولشان قدرت است و هر روز رنگ عوض میکنند (2385971) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۱:۵۵:۲۹
این الان نقد بود یا خیالبافی ذهنی آقای نویسنده؟
تحلیل بدون سند و ارجاع بی اعتبار است برادر (2384966) (alef-17)
 
محمد
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۲:۰۶:۲۴
این مقاله سراسر تهمت بود بدون ارائه سند و مدرک. سوءاستفاده از ذهن های ساده خسته از تبعیض.

من سال 84 فریب همین شعارها رو خوردم و تو دور دوم به احمدی نژآد رأی دادم. ولی وقتی بیدار شدم و فهمیدم دزد واقعی فریاد "آی دزد" میکشه که دیگه دیر شده بود و "انقلاب افتاده بود بدست نااهلان". (2386384) (alef-17)
 
مودی
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۱:۵۹:۳۲
آقای مهدیان دمت گرم ، بهتر از این نمیشد روش و مسلک این جماعت را توصیف کرد.
یک توصیف دیگر هم آقای دکتر رفیع پور استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی از این جماعت دارد.این را که میگویم خودم در دیداری که چندین سال قبل اساتید دانشگاه و دانشگاهیان با رهبر معظم انقلاب داشتند از تلویزیون پخش د شنیدم:(نقل به مضمون) ایشان بعد از ذکر یک مقدمه گفت آن چیزی که مقابله و حذف آن یکی از اصلی ترین دلایل انقلاب اسلامی ایران بود یعنی فئودالیته و سرمایه سالاری ،هر چند در چندسال اول بعد پیروزی تا حدود سالهای 1364 و 1365 به بعد به حاشیه رفت و فروغی نداشت اما مجددا از این سالها به بعد تحت عنوان جدید توسعه پا به میدان گذاشت و روز به روز هم بر وسعت و دامنه آن افزوده شدو......
این استاد دانشگاه در یکی از کتابهایش که در دوران دولت سازندگی ممنوع چاپ شد به نام توسعه و تضاد به تفصیل در خصوص عملکرد و خصوصیات اقتصادی و اجتماعی این جریان و تضادهایی که با اصول و آرمانهای انقلاب 57 البته به زبان جامعه شناسی خودش ، دارد سخن گفته است .
همچنین به خاطر دارم که آقای دکتر شکوهی پدر علم تعلیم و تربیت جدید ایران سر کلاس درس فلسفه آموزش و پرورش و در اوج قدرت و ترکتازی دولت سازندگی و شعارهای لیبرالی گروه جدید الاحداث کارگزاران میگفت: حرفهای عجیب و غریب میشنویم .... مگر قرار بود انقلاب شود که ژاپن یا آلمان شویم .... برای ژآپن یا آلمان شدن اصلا نیازی به کشیدن بار و زحمت و رنچ انقلاب و و جنگ و تحریم و ....نبود... (2384970) (alef-17)
 
محمد
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۳:۲۸:۲۰
کتاب توسعه و تضاد یکی از بهترین و مستدلترین کتابهاست!
ولی متاسفانه کی حاضر کتاب بخونه! (2385915) (alef-17)
 
یا علی
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۱۱:۳۱
بسیار عالی و کامل بود (2384989) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۱۳:۲۱
توهين بود سرتاسر اما واقعيت داره! (2384996) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۵:۱۹:۴۵
تنها گروهى در سى سال گذشته كه وقتى بر دولت مسلط ميشود اشتباهات عجيب و غريب نميكند و كشور قدرى ارامش ميابد همين كارگزارانند . درعين حال كه عيوبى دارند اما با اختلاف زياد نسبت به بقيه ، خير الموجودين نظامند . (2385390) (alef-10)
 
skandary
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۸:۰۰:۰۰
نمی دانم کی هستی اما.لازم دانستم بگویمت تا بدانی شاید که نمی دانی. اصولا در علم جامعه شناسی بصورت کلی جامعه به سه قشر ثروتمند .متوسط وضعیف تقسیم می شود یا مستکبر وبورکرات ومستضعف کارگر.سیاست گروهی که شما از آن حمایت می کنید بر تقویت گروه ثروتمند وافزایش گروه ضعیف ونابودی گروه متوسط استوار بود.یعنی اینها با نابود کردن قشر متوسط وتبدیل آنها به ضعیف عملا قشر ثروتمند را ثروتمندتر وقشر ضعیف را ضعیف تر وقشر متوسط را نابود کردند.در حالی که در تئوری های جامعه ومردم شناسی اکثر اتفاقات و حوادث مهم جامعه بر اثر مداخله قشر متوسط رقم می خورد.تاقشر متوسط به کمک قشر ضعیف نیاید انقلاب صورت نمی گیرد وتا قشر متوسط به قشر ثروتمند کمک نکند قانونهای سرمایه داری تصویب نمی شود.بنابر این آرامشی که در زمان کارگزاران یا سرمایه داران دیدید نتیجه نابودی قشر متوسط بود. اما جنب وجوشی که در دوره دولتهای نهم ودهم دیدیم نتیجه تقویت دوباره قشر متوسط ودخالت اینها در امور اداری واقتصادی بود. (2385616) (alef-17)
 
هواک
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۲:۴۸:۱۵
عجب تحلیل غریبی کردی پدرجان جان! در کجای دنیا قشر متوسط همان طبقه بوروکرات است؟ البته وسط کار هم دو تا جمله درست در خصوص قشر متوسط گفتی اما در دو جمله آخر نتوانستی بند را آب ندهی و خودت را افشا کردی. در دوره دولت های نهم و دهم قشر متوسط تقویت شد؟؟؟!!!! اره تو راست میگویی. حاصل یک عمر نخوردنو سی شاهی پس انداز کردن قشر متوسط یک ساله دود شد و ارزش به 25% ظرف یک سال تقلیل پیدا کرد. !! 400 میلیارد دلار پول نفت نیز سر از جیب این و آن درآورد. منهم مثل خودت گفتم که بدانی که شاید نمیدانی - و یا شاید خودت را به ندانستن زده ای برادر. البته من آن کسی که به او پاسخ دادی نیستم !! ضمنا برای اسم شما به زبان انگلیسی توصیه می کنم لغت را با E شروع کنی. عزت زیاد (2386433) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۸:۵۹:۳۲
شاید کمتر آزمون و خطا و اشتباه بکنند . اما کارهای خسارت آفرین را هم بدون اشتباه انجام می دهند . (2386122) (alef-17)
 
آزاده
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۱۳:۵۴
مقاله تون سراسر توهین بود. البته از آقای مهدیان جز این انتظار نمیره، ولی متاسفم واسه الف که چنین مطلبی رو منتشر میکنه.
بهتون پیشنهاد میکنم یه مطالعه ی حداقلی در مورد پرگماتیسم و فلسفه ی سیاسیش داشته باشید تا کمی منطقی تر در این مورد تحلیل بنویسید. (2384998) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۱۴:۴۱
برادر يك مطلب يادت رفته كارگزاري يعني اعمال حاكميت. بدون اينكه اسمت حاكم باشد كارگزاري يعني سر كار گذاشتن مردم كار گزاري يعني وزير و وكيل و.....كردن يك عده اي جهت تبديل خواسته هاي كارگزاران به بخشنامه و مصوبه و دستورالعنل هاي مصوب به دست انان بدون اينكه ديده شوي و اسمي از تو باشد (2385001) (alef-17)
 
هواک
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۲:۵۶:۵۷
نه نه نه ، اشتباه می فرمایی. کارگزار یعنی " عامل " و عامل یعنی عمل کننده. درست به معنی کارگر است. گزار، پسوندی است به معنای انجام دهنده- درست عین کارگر. بنا بر این کارگزار سازندگی یعنی کسی که مبادرت به سازندگی می کند، یعنی عامل به سازندگی. این از معنی لغوی آن - و اما برداشتت هم درست نیست. اینها که تو گفتی بیشتر به توده ای ها میخورد نه به کارگزاران و یا شاید به دولت فخیمه!!!! انگلیس بخورد. اما اگر منصف باشی ، اکثریت کارگزاران بچه مومن قدیمی و تکنوکرات هستند. مسلمانهای بعد انقلابی نیستند. اهل داد و فریاد نیستند و دوست ندارند مثل برخی دیگر در صدر اخبار باشند و خبر سازی تصنعی کنند. عمدتا هم زندان شاه کشیده هستند. هرچند در اینکه چقدر کار از پیش برده اند تردید دارم اما قطعا از سایر نیروهای موجود سیاسی، پخته تر و منطقی تر هستند. (2386446) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۱۵:۰۴
حالا خروجی شما چی بوده؟ بفرمایید که دولت دست شما بود چه کردید؟ کارنامه شما که مشخصه:
تورم بالای 30
دلاز 4000
عقب گرد اقتصادی -6
تشدید تحریمها
انواع و اقسام اختلاس
رکود تورمی
گم شدن درامد نفت
چند برابر شدن قیمت کالاها طی یکی دو سال
امارهای جعلی ایجاد دو میلیون !! فرصت شغلی در سال
اون هم در شرایط نفت بالای 100 دلار (2385002) (alef-17)
 
سراز ولایت 2
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۸:۱۱:۴۶
این گوی و میدان
اگه میتونید خودرو رو ارزون کنید
اگه میتونید فقط توی حرف از رکود عبور نکنید
هم سانتریفیوژ بچرخد هم زندگی مردم !!! عجب شعار گول زننده ای
چه دروغ ها که نمی گید
باعث این فلاکت ها دولت احمدی نژاد نبود یکی از دلایلش رو می توان آقا زاده دله دزد رو معرفی کرد صوت صحبت هاش با نیک آهنگ کوثر رو برید گوش کنید
مرگ بر
لا اله الا الله (2386088) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۱۹:۵۵
من اطلاح طلب هستم و تشکر میکنم از نویسنده مطلب چون دقیقا کارگزاران رو تعریف کرد. این جریان نه آزادی های سیاسی جریان اصلاح طلب رو پاسخ میدهد و نه مورد تایید اصولگرایان است. دقیقا بر اساس سهم قدرت و ثروت میشه این گروه رو تعریف کرد (2385017) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۳۴:۱۶
طلبه جان فعلا درس بخوان تا افتابت بدمد حالا هم غیبت نکن بابا! (2385191) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۲۳:۵۰
ایییییییییییییول

خیلی باحال بود
صرفنظر از بعضی فرازها تحلیل عالی ای بود!

بگیم کارگزار، یا حزب هر طرف که باد بیاید!
در ادبیات دینی به آن می گویند "التقاط" و ورژن بالاترش را "نفاق"!!!!!!!!!!!!!!

اللهم أجعل عواقب أمورنا خیرا (2385027) (alef-17)
 
حقیقت جو
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۲۶:۱۷
این مردمند که انتخاب میکنند کدام گروه سیاسی یا تفکر بماند و کدام برود. به شرطی که یک جریان سیاسی با حربه نظارت بر انتخابات رقبایش را حذف نکند!!!! (2385028) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۳۱:۲۴
تفویض وظایف کردید با جناب احمدی نژاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (2385036) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۴۱:۵۳
دريغ از يك استدلال
فحش نامه بود بيشتر (2385055) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۵۵:۰۰
کاملا درست است. از قضا در هر دو گروه اصلاح طلب و اصول گرا این دسته افراد فراوانند و در اصول گرایان تندرو حتی بیشتر. (2385080) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۲:۵۷:۰۴
بیشتر از اینکه بشه به این افراد خرده گرفت باید هرم قدرت سیاسی در ایران و عواملی که منجر به بالا رفتن از این هرم میشه رو مورد بررسی قرار داد که باعث میشه عمدتا چنین تیپی در اون قدرت رشد و نمو پیدا کنند.
فکر میکنم شفافیت نداشتن فضای سیاسی و اقتصادی، عدم وجود تفکیک قوا به شکل واقعی، تناسب نداشتن وضایف و اختیارات مسئولین عالی رتبه و اولویت داشتن توسعه حکومی نسبت به توسعه ملی باعث میشه که آدمهای نون به نرخ روز خور همیشه نونشون تو این سیستم چه داخل و چه خارج حکومت تو روغن باشه. (2385084) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۰۹:۲۷
بيشتر شبيه شعر بود تا مقاله سياسي. لطفا با ذكر مصاديق حرف بزنيد (2385103) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۱۹:۱۴
به نظر میرسد تعریفی که این نوشته از کارگزاران به تصویر کشیده در واقع مصداق رفتار فراماسونری است (2385136) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۳۷:۱۴
بنده هم به عنوان يك فعال اصلاح طلب كلمه به كلمه اين نوشته زيبا را تائيد مي كنم (2385198) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۳۹:۱۸
کارگزارانی ها با اون کارنامه سیاه اقتصادی و سیاسی شون، صد مرتبه شرافت دارند بر سیاسیون بی وزن و بی شناسنامه ای که به ضرب شعار و سرکوب و انگ فتنه و فتنه گر، قدرت به دست گرفتند. فراموش نکنید در دوره احمدی نژاد چه دله دزد ها که خودشون شاهدزد نشدند. بزرگترین دزدی ها و فسادها وگم شدن سرمایه های ملی، در همین دوره شعارهای عدالت محوری و ساده زیستی و ولایتمداری، رخ داد.

انتخابات اخیر هم گویای همین تفکر بود. وگرنه کسی عاشق چشم ابروی آقای روحانی نبود. تازه کافی بود هاشمی می آمد تا حساب کار به دست بیاد که علیرغم بدنام بودن این گروه، هنوز چقدر و با چه اختلاف عظیمی از تندروها محبوب ترند.

الف جان، شما رو هم به سعه صدر در قبال نظرات انتقادی، و برگشت به رویکرد "اصولگرایی عاقلانه" دعوت میکنم. بنابراین لطفا کامنتها رو سانسور نکنید (2385202) (alef-17)
 
مهرداد
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۳۹:۵۰
این جریان چیزی نیست که الان ایجاد شده باشه

چی شده که الان به فکر شما رسیده ؟!!

آیا چیزی جز گرو کشی سیاسی است ؟؟! (2385205) (alef-17)
 
سیدعباس
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۵۵:۴۷
کارگزاران در پیروزیهای اصلاح طلبان نقش موثری داشته اند. مانند دوم خرداد 76 و 24 خرداد 92 (2385241) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۷:۴۴:۵۵
کارگزاران و اصلاح طلبان و میانه روها و کاپیتالیستهای چپی همه واژه های مترادف هستند (2385602) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۳:۵۹:۲۱
امثال اقاي مهديان براي گروه هاي ذهني خود ساخته شان دنبال مصاديق هستند. متاسفم اسلام را به چه جاهايي كشانده ايد. هر كي حرف از آزادي مي زند روشنفكر كاگزار فتنه گر انحرافي و .... است بس كنيد اسلام و دين و انسان خوب را پيچيده و تو در تو كرديد. كه خودتان هم نمي فهميد ملاك تميز افراد در چيست؟ من نمي دانم اين انديشه ها را چه كسي به ذهن امثال مهديان تزريق مي كند كه اينگونه واكنشها از درون اون انديشه هاي ناقص در ميايد. من و خانواده ام مسلمانيم التزام داريم به نماز و روزه و قران براي كشورم و مردمم اهميت قايل هستم رهبر كشورم را قبول دارم به همين سادگي . اما ملاك هاي امثال مهديان اينقدر زياد و پيچيده است كه گاهي شك مي كنم به خودم آيا ما تطبيق با اين نوع برداشتها داريم آيا بايد تطبيق داشته باشيم؟ و هزاران سوال بي پاسخ ديگر. دينداري را سخت كرده ايد برادران! (2385246) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۴:۲۳:۰۵
انصافاَخوب بود و حق مطلب ادا شده بود یه جورایی دلم خنک شد (2385294) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۴:۲۵:۰۰
فکر می کنم خیلی از اونهایی که نظر منفی دادن، نوشته را دقیق نخوندن وتنها چون اسم کارگزاران توش اومده موضعگیری کردن. ادبیاتشم خیلی بی ادبانه نبود. تعریفی که ایشون از مدیران اجرایی وحکومتی کشور(بازیگران وکارگردانان) ارائه داده خیلی هم غیرواقعی نیست. (2385295) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۳:۲۰:۵۴
فقط شما دقیق خوندی که هنوز بعد 3 سال متوجه نشدی نمیشه به نظرات منفی داد (2385907) (alef-17)
 
مهدی
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۴:۴۴:۱۸
شاید اذهان انسان های سطحی نگر با چنین مقالاتی را بتوان پیچاند و از خیلی واقعیات منحرف ساخت ولی خیلی های دیگر عمق چنین استدلالاتی را به خوبی می بینند
اگر برهه زمانی بین انقلاب مشروطیت تا کودتای 28 مرداد را به خوبی بررسی کنیم و دقیقا مشخص می شود که چه کسانی واجد صفت نان به نرخ روز خور هستند و در تحولات سیاسی موج سواری می کنند (2385331) (alef-10)
 
اوا
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۴:۴۹:۵۳
مطالب بسيار جالب و دست اول بود. تا حالا کسي به اين روش تحليل نکرده بود.
و مصاديق، اظهر من الشمس است.

يک جرياني در انقلاب وجود دارد که پر قدرت وبا نفوذ نيز مي باشد و جريانات مختلفي را همراه خود کرده. حتي توانايي اين را دارد که بنا بر مقتضيات زمان
افراد اصلاح طلب وحتي اصولگرايان را به خود جذب کند.
بزرگترين خصلت اين جريان ، رفاه طلبي مي باشد در تمام عرصه ها .ودر مواقع
بحران اين عده سعي مي کنند تحت عنوان "مديريت" خود را به ساحل امن ورفاه وسرمايه برسانند.
هر کدام از اينها بر سازمان و وزارت خانه هاي خود خلافت مي کنند .در واقع انها
خليفه هاي کوچکي هستند که اگر در زمان حضرت علي (ع) بودند ، خلفاي گذشته پيش انها" لنگ "مي انداختند. (2385345) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۴:۵۴:۵۹
این مقاله را بدون عنوان می توان به تمام سیاسیون یا گروهها چسباند (2385355) (alef-10)
 
جلیل
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۵:۰۶:۴۸
حزب کارگزاران که در انتخابات به پیروزی رسیدندحزبی کاملاضد مردمی ضد قشر ضعیف مستضعف کارگر ومعلم هست این حزب معتقد هست تا می توان باید از مردم پول گرفت وتمام کارگران کارمندان و معلمان باید اخراج شوند و همه جا خصوصی بشه معقدند تمامی مدارس باید خصوصی بشه واز مردم پول بگیرند
اعضای این دولت کار گزار از مولتی میلیاردرهای جامعه هستند
نمونه ای ازا قدامات ضد مردمی دولت کارگزار روحانی
1- افزایش 15 درصدی شهریه های دانشگاه آزاد
2-حذف مسکن مهر
3- اخراج مربیان پیش دبستانی
4- مخالفت با افزایش حقوق معلمان (2385375) (alef-10)
 
جلیل
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۵:۰۷:۴۲
خوشحالم که هیچ یک از خانواده ما به روحانی رای نداده (2385378) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۹:۰۹:۳۵
حالا كي منتظر راي خانواده شما بود . (2386135) (alef-17)
 
حامد
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۶:۱۲:۵۰
در انتخاب آینده رییس جمهوری، احتمال دارد آنچه در 1384 اتفاق افتاد تکرار شود. پوپولیستی از راه برسد و مردم دچار مصیبتی دیگر شوند. در اینکه اغلب کارگزاران فعلی دولت ریشه در جریان سرمایه دارند، شکی نیست. از آقای روحانی صمیمانه انتظار میرود، حتی المقدور اصلاح فرمایند. (2385468) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۶:۱۹:۴۰
اگر اینگونه باشد که نویسنده محترم میفرمایند، پس کارگزاران برای این که قدرت را از دست ندهد باید در دوره زمامداری احمدی نژاد با او و جبهه پایداری هم متحد میشدند. در صورتی که اینگونه نبود. به نظر میرسد تحلیل نویسنده چندان هم کامل و همراه با مطالعه و بررسی دقیق نمیباشد. (2385484) (alef-17)
 
feri
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۸:۴۹:۵۳
آفرین به تحلیل جناب مهدیان آنچه که گفتید عین واقعیت و حقیقت است.
کارگزاران در واقع افراد فرصت طلب خارجه نشین قبل از انقلاب و داخلی های آنها هم مصلحت اندیشان سرمایه دارانی که به هنگام جنگ تحمیلی حتی غذای مردم را احتکار کردند. آنان تنها به قدرت و ثروت می اندیشند و رنگ و لعاب اسلام به آن میدهند تا مورد هجمه حزب اللهی ها و حامیان ولایت قرار نگیرند. فرصت طلبان بی خط و بی هویت که پس از انقلاب برای کسب قدرت و ثروت به انقلاب هجوم آوردند از داخل و خارج. شاهد هستیم که هم با اصول اصولگراها هم اصلاح طلبان و شاید هم سلطنت طلبان کار کنند. کاری به اینکه حاکم کیست و حکومت چیست ندارند از اینکه قدرت و پست را در رده ای که هستند از دست ندهند. بسیاری از آنان دست پرورده غرب و نهضت آزادی و لیبرالها هستند. (2385654) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۱۸:۵۰:۵۸
اول اينكه شما به جناح و گروه و مسلكي كخ منتخب اكثريت مردم در انتخابات بود توهين كرديد .
دوم اينكه مرام كارگزاران كه صراحتا"‌خود را همانطور كه هست به نمايش مي گذارند بسيار بيشتر از كساني است كه در پوشش مقدس مابي همان كارهاي اينها با شدت بيشتر را انجام دادند .
خدا راشكر كه سالهاي 84 تا 92 در ذهن ملت ما ثبت شده و همگان آن را به خاطر دارند (2385657) (alef-17)
 
نیکخواه
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۱:۵۰:۴۰
حزب کارگزاران معتقد است باید یک نسل فدا شود تاکشور در مسیر رشد و سازندگی قرار بگیرد . حالا این حرف چقدر منطبق بر واقعییت است ؟؟؟؟ (2385796) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۲:۰۲:۴۶
اقای مهدیان
بسیار عالی تحلیل کردید .فقط یک نکته و انهم اینکه ماهیت کارگزاران برای نظام تهدید است زیرا انرا از درون تهی می کند . اعتماد مردمی را نیز می گیرد . بنده هم از الف وهم از اقای مهدیان بسیار ممنون و متشکرم بخاطر چاپ این مقاله بسیار خوب که از زاویه بسیار مناسبی به مسئله پرداخته بود و قطعا این مقاله را در ارشیو خود ذخیره خواهم کرد . اقای مهدیان یک کار مثبت دیگر نیز کردند و ان استنباط بنده از کمیت ارا ء مثبت به برخی کامنت ها بود که تحلیلش بماند . (2385805) (alef-17)
 
سعيدروشن
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۲:۲۰:۱۱
حقا كه درست تحليل كرده هرچه افراد منتسب به كارگزاران را مي بينم همين تيپ بوده اند عين گربه هرجور بالا بيندازي چهار دست و پاوسالم زمين مي نشينند موج سواري را خوب بلدند ميان خانواده و همسران شهداكه سخنراني مي كنند از خون دادن شهدا براي حجاب دم مي زنند با اهل كف و هورا كه همنشين مي شوند از ضرورت ازادي و حقوق شهروندي حرف مي زنند ....در كنار اربابان قدرت و مافياي ثروت بوده و هستند از مستضعفين شهرام جزايري و بابك زنجاني را مي شناسند و دم از عدالت اجتماعي ميزنند و در زمان حكومت و وزارت فقط تكنوكرات ها را شهروند مي شناسند با طبيعت سازگارند و از ان دسته موجوداتي هستند كه براي اختفا همرنگ محيط مي شوند ...سالهاست براين مردم و مملكت حاكم هستند و باز در هر انتخابات از عدالت و مساوات و حقوق از دست رفته شهروندان مي گويند تفاوت اينان با جريان افتاده از ان طرف گرايش به سمت بلوك غرب و اعتمادبه قول پرزيدنت اوباما ودست اقازاده ها را در دانشگاه آزاد و مراكز قدرت مالي بازگذاشتن و قبله امال انان اقتصادباز و ازاد و استفاده از ادبيات روشنفكري است (2385834) (alef-17)
 
سید مهدی
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۳:۱۲:۰۸
چرا به جای واژه ی کارگزارن از واژه ی خدمتگزاران استفاده نشده
معلوم می شود این نوشته با دیدگاه سیاسی نوشته شده
در تحلیل های سیاسی نباید عقاید گفته شود باید حقایق گفته شود (2385897) (alef-17)
 
جلیل
۱۳۹۳-۰۶-۳۰ ۲۳:۱۴:۴۱
روحانی در جلسه هیئت دولت: رویکرد ما در آموزش و پرورش توسعه مدارس غیردولتی است
این یه تفکر کارگزاران هست فقط به فکر گرفتن پول از مردمند کسیکه اونقدر ثروت داره که با ثروتش میتونه تا ده ها سال یارانه مردم رو بده آیا میتونه وضعیت مردم رو درک کنه
مردم پول ندارند ازدواج کنند به نان شبشون محتاجند اون وقت رئیس جمهورشون میگه ما به فکر مدارس خصوصی هستیم
ما با تفکرات کارگزاران آشنا هستیم و هر چی گفتیم درسته ما منتظر بهار 96 وبازگشت احمدی نژادیم (2385902) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۰:۰۳:۰۷
بنظرم نویسنده این جریان را از اتفاق های سیاسی دهه اخیرجدا کرده و سپس در موردش صحبت کرده. بسیاری از صحبت هاش درست هستند هرچند رفاه طلبی دیگه الان مختص این جریان نیست و غالب مسئولین را شامل می شود. در سالهای اخیر این جریان نقطه اشتراک بسیاری از سیاستمداران، غالبا اصلاح طلب و طیفی از اصولگرایان، بوده و چون هنوز درون حاکمیت هستند امکان کسب مناصبی مانند ریاست جمهوری و مجلس را دارند و لذا مورد اقبال بازار و روشنفکران قرار دارند. (2386015) (alef-17)
 
سردار
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۴:۵۹:۲۵
اگر گروه های باصطلاح سیاسی بجای این همه کنش و واکنش های کم اثر سیاسی، گرایش و مضامین برنامه ها و سیاست های خود را با نگاه اقتصادی تحلیل نمایند، گروه های به ضم نویسنده محترم کارگزار، فرصت و مجال خودنمایی نخواهند داشت. اگر توجه سطحی عمومی از وزارت ارشاد یا وزارت آموزش و پروش ( که البته در جای خود بسیار مهم هستند. ) به وزارت اقتصاد و دارایی و کنترل مالیات ها معطوف گردد و کنترل شود که از ابتدای انقلاب مسئولین و فعالین اقتصادی، از چه طبقه اقتصادی به چه طبقه اقتصادی منتقل شده اند و آیا مالیات درآمدهای خود را پرداخت کرده اند، بسیاری از این موارد و مشکلات حل خواهد شد. روحیه اشرافی گری تنها در فضای بی توجهی به مفاهیمی مانند قسط و عدل یا عدالت اجتماعی و اقتصادی نمود دارد. تجربه کشورهایی بالنسبه مسلمان در عمل، مانند کشورهای اسکاندیناوی موید این صحبت است. (2386032) (alef-17)
 
محمد
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۸:۲۲:۰۲
مهدیان جان مقاله ات خوب بود معجونی از واقعیت و سراب که برگرفته از شیوه نگارش مجریان بی بی سی . لطفا با ادبیات ایرانی مقاله بنویس.! (2386092) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۹:۰۷:۲۷
تخریب جریان های سیاسی با تمثیل سازی وشبیه پردازی صحیح نیست . افرادی که نام بردید و کارگزار خطابشان کردید مرتبط با هیچ حزب و گروهه و سازمانی نیستند آنه هیچ کس ند ولی در منافع خواهی و منافع طلبی گاهی از اعضا هر حزب و گروهی اعم از راست و چپ راستر و چپترند ، مانند دزدان دریایی هستند به هر آبی که وارد میشوند پرچم عوض میکنند . جالب است که 180 درجه تغییر موضع میدهند و ملونند . جالبتر اینکه نه در سپاه ونه در اطلاعات و نه در هیچ ارگان دیگری هم پرونده برای خود درست نکرده اند . پاک پاکند و در عین خال ناپاکند ؟
خواهش دارم احزاب را با این نوع مقالات تخریب نکنید و بروید اساس را اصلاح نفس انسانها را از دروغ ، فساد ، تکبر ، ریا ، غیبت ، خود خواهی و تمابدهی های شیطانی اصلاح کنید برای اینمهم مقاله بنویسید اخلاق، اخلاق ، اخلاق .............!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (2386128) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۹:۰۸:۵۴
اگر جامعه از اصلاح طلبان يا كارگزاران آسيب ديده است آسيب اصولگرايان اگر بيشتر از اصلاح طلبان نباشد كمتر نبوده است . اصولگرايان را مي توان گفت بي كلاسان سياست . (2386132) (alef-17)
 
ک م
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۰۹:۲۴:۳۶
مفهوم مشخصی ندارد درحال احساس وشعار گونه نوشته شده (2386152) (alef-17)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۰:۰۷:۵۵
حکایت دولت احمدی نژاد و اصولگرایان و آقای مهدیان که وقتی سر کار آمدند در سال 84 و از ذوق عجیبشان در پوست نمی گنجیدند و سیاستشان پر بود از حرفها و ادعا ها ی هردمبیل و دولتهای قبل حکایت چوپان ده ماست . سالهای سال ده ما چوپانی داشت که هر ساله صدها گوسفند را در کوه و کمر به چرا می برد و پائیز وقتی برمی گرداند گوسفندها را همه ماده ها زائیده بودند و نر ها سرمست و بزغاله ها به دنبال . اما یک بدی داشت یعنی نه به آن بدی ، ولی یک دفعه می شد می دیدی اول بهار به او مثلا 50 تا ماده دادی و 10 تا نر و با بزغاله هایی که باید می آورد می شد مثلا 110 تا اما 106 تا تحویل می داد . می گفت 4 تا دیگرش را گرگ خورد ! گرچه ما می دانستیم چوپانمان آنقدر کار بلد است که هیچ گرگی جرات نزدیک شدن به گله اش را ندارد و می دانستیم که این 4 تا را با رفقا کباب کرده خورده اما باز تعداد 106 تا دهانمان را به رضایت می بست . یه سال کدخدا گفت این چوپان دزد فلان فلان شده را بیرون کنیم و فلانی را که دست از پا خطا نمی کند را بکنیم چوپان خلاصه گول خوردیم و چوپان را عوض کردیم مدتی بعد چوپان جدید از روی ناشی گری گله را به دره گرگها برد و ....... (2386229) (alef-17)
 
حمید
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۰:۲۰:۵۱
با سلام و ضمن تقدیم احترام به آراء شخصی آقای مهدیان موارد زیر از باب تضارب افکار و بیان عقاید و نیز نقد علمی به این مقاله تقدیم می گردد:

1- مقاله شما ؛ جناب آقای مهدیان به لحاظ طبقه بندی ، نمیتواند در رده مقالات ِ و یا مستندات علمی و تحقیقی قرار گیرد زیرا صرف بیان گزاره هایی که از نظر منطق صور عمومی و در بعضی موارد صور خصوصی است ؛ از نظر منطق هیچ دلیلی بر صحت یا اثبات صحت آنها بیان نشده است!
2- مقاله حاضر ؛ نه تنها یک مستند علمی نیست؛ که البته هیچ سند یا مدرکی هم دال بر صحت مدعای نویسنده در خلال آن ارائه نشده است ؛ بلکه این مقاله یک مقاله خبری هم نمیتواند دانسته شود؛ زیرا فاقد مشخصه های یک مقاله خبری است و به گزارش وقایع در آن پرداخته نمیشود. لذا مقاله شما از نگاه یک ژورنالیست فاق استانداردها و معیارهای ارزش گزاری است. ممکن است فارغ از این مقوله بتوان آنرا یک انشاء در رده دوره متوسطه طبقه بندی شود البته با عنوان :" گروه کارگزاران را چگونه گروهی میدانم؟" زیرا بنظر کسی که این مقاله را مطالعه می کند صرفا برداشتهایی جهت دار و با برآوردهای شخصی در آن گنجانده شده است؛ و شواهدی بر مدعا در این مقاله ذکر نشده است. حتی در نوشته فعلی که مقاله بودن آن هم غیر قابل اثبات است سعی نشده است عکس العملهای دو گروه مشابه با کارگزاران در مقابل وقایع با هم مقایسه شوند. لذا خواننده هرگز نمیتواند درک کند این بیان احساسات بر اساس چه رخ داد یا عملی دریافت شده است و اظهارات نویسنده نوعی بیان عقیده شخصی میتواند تلقی شود.
3- لذا با توجه به مطالب دو بند قبلی نتیجه میگیرم :"از اینکه عقاید شخصی خود را بی پرده عنوان کرده اید ؛ خود یک نوع بلوغ فکری است که امیدوارم سایر افراد جامعه نیز به این مرحله بلوغ فکری برسند زیرا عنوان کردن منویاط قلب بدون پرده پوشی و صداقت در عالم سیاست نشان از رشد ذهنی بالاست و مبین اعتقاد به حقیقت طلبی و صداقت اندیشه و گفتار می باشد. در حالیکه سیاستمداران ؛ پرده پوشی و القاء غیرواقع و برداشت منافع را با استفاده از کتمان حقیقت و صدق دنبال میکنند و موجبات انحراف افکار و سرگردانی اجتماعی را از حق و حقیقت فراهم میکنند؛ صداقت گفتار و اندیشه احترام به آرمانهای جامعه و حقوق اجتماع و رعایت حق الناس است و اولویت دادن به حق جمع در مقابل منافع شخصی در نتیجه بلوغ اندیشه میسر است
4-اینکه قبول کرده اید گروهی که این صفات رذیله اخلاقی و غیر انسانی که در متن نوشته خود ؛ بدان اشاره فرموده اید ،داراست و واضح و روشن برداشتهای خود را و احساس خود را درمورد آن بیان نموده اید ؛ البته فارغ از صداقت در اندیشه و گفتار؛ به لحاظ روان شناسی و به مصداق کلامِ " از کوزه همان برون تراود که دراوست" مبین وجود نوعی بدبینی روانی نویسنده نیز هست که بدون هیچ قصد منفی و در پاسخ به صداقت ذلال شما به آن اشاره میکنم و میخواهم از بیان صریح خود مراببخشید اما لازم است بگویم این اختلال و یا نقص روانیشناسی فردی از خود را محق و برتر و برحق دیدن منبعث میشود بدین شرح که : هرگاه شخص خود را دارای همه حق و حقوق ببیند آنچه دارایی و یا حقوق دیگران باشد را نیز حق خود میداند و بخصوص اگر با منافع شخصی خود یا گروهی که به آن تعلق دارد در تقابل قرارگیرد شخص یا گروه مقابل را ناحق و ملحد و کافر و دروغ و باطل پندارد ( و اگر چنین نیست لااقل باید فکت ها یا وقایعی را که منجر به این نتیجه گیری است میآوردید تا خواننده بتواند به همان نتیجه برسد نه اینکه به خودتان حق بدهید به جای خواننده فکر کنید و رشد فکری اشخاص را جهت دار کنید) لذا از سر دردِدل قلبیِ یک دلشکسته به شما به عنوان کوچکترین فرد جامعه فکور و فهیم ایرانی عرض میکنم ؛ همان قدر که به خودمان حق میدهیم و برای خودمان حق قائل هستیم ، به سایر ماخلق الله نیز حق قائل باشیم و حق بدهیم تا قدری انصاف هم رعایت شود و موثر به حال خود و اجتماع خود باشیم.
5- وقتی تنها خود را محق ندانیم ؛ یعنی خدارا به عنوان صاحب حق در نظر داریم و اورا ناظر براعمال خویش میدانیم ؛آنگاه رعایت حقوق سرلوحه ما قرار میگیرد و میتوانیم خوبی های دیگران را هم ببینیم و از همین جاست که مولای موحدین عالم میفرماید :" بدبین از حق بینی محروم میشود"! آنگاه حق بین میشویم و حقیقت و نور حق تعالی ما را به آنچه خیر ماست هدایت میفرماید چه آنکه " در آینه حقیقت هر کس نقش خود بیند" مصداق بارز آن هم رشد و تعالی ممالک اسلامی است زمانی که تمدن غرب درگیر و محبوس در خرافه پرستی و شرکِ تثلیث وپرستش اسقفها و کشیشها بود.
6-شاید کلید طلایی رشد و تعالی جوامع مترقی امروز هم (فارغ از مرام و مذهبشان) بی اغراق همین اصل ِ حقیقیِ الهی است که "همه مخلوق خداهستیم و خداوند همه را از دریچه رحمتش دارای حق و حقوق برابر میداند " و لذا توجه به این امر و جمع بین حقوق جامعه موجبِ جلب نظر لطف الهی می گردد و مارا به حق و حقیقت رهنمون می سازد. از این روست که هر جامعه ای که در آن حق اشخاص بیشتر و بهتر رعایت شود ؛ متحد تر و منسجم تر و متکامل تر میشودند و مشکلات کمتری دارند و هر جامعه ای که در آن حقوق جامعه رعایت نشود ؛ اختلاف نظر و اختلافات گروهی و برخوردها بیشتر میشوند و رفته رفته به تضاد و تقابل و تفرقه و نفاق و متلاشی شدن می انجامد.

امیدوارم فارغ از بحث های جناحی و سیاسی ؛ آنچه را دردِ دل بود برای رشد و تعالی جامعه مان منتشر فرمایید. باز هم عاجزانه استدعا دارم من باب بیان عقاید نظر بنده را حذف نکنید. (2386252) (alef-17)
 
ابوذر
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۴:۰۷:۲۱
" کنار بگرد، از وسط بخور "
این جمله را میتوان یکی از ایدئولوژیکترین جملات این طیف دانست (2386578) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۶-۳۱ ۱۴:۱۶:۴۸
تبلور راستین سرمایه دار دائم الوضو است. (2386592) (alef-13)
 
هيچ
۱۳۹۳-۰۷-۰۳ ۱۸:۰۸:۱۸
سلام اقاي مهدويان و درود بر امين پاكدست ملت ايران دكتر توكلي ،
آنقدر نوشته تان زيبا بود و تاثير گذار بودكه سه بار ان را خواندم ارزش تدريس را هم دارد ، خوشحالم كه مردان مرد و هوشيار و انديشمنداني چون شما داريم
آفرين به شما و سايت الف وتابناك (2391411) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.