نظر منتشر شده
۲۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 330247
پرسش
علیرضا خانی، 19 بهمن 94
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۲۹
تغییرات سریع اجتماعی، طی دهه‌های اخیر، روندی کاملاً مرئی و مشاهده‌پذیر است که روانشناسان و رفتارشناسان اجتماعی بسیار درباره آن سخن گفته‌اند، ویژگی مهم این تغییرات در سالیان اخیر، «شدت» تغییرات و ویژگی مهم‌تر آن «شتاب» در تغییرات است. تغییرات اجتماعی، تقریباً خارج از اراده و کنترل ما، نه تنها وسیع است بلکه هرچه به پیش می‌رویم بر «شتاب» آن افزوده می‌شود.

اکنون با صلابت می‌توان ادعا کرد که جامعه ایران نسبت به چند دهه پیش دچار دگردیسی شده است. جدای از «شدت» و «شتاب» تغییرات، بُعد سومی که نشانه اهمیت موضوع است، «عمق» تغییرات است.

تغییر در رفتارها و کنش‌ها، ممکن است در لایه‌ رویی جامعه رخ دهد اما زمانی که «ارزش»‌های یک جامعه تغییر یابد، نشانه عمق یافتن تغییرات است. تبدیل بسیاری از ضد ارزش‌ها به ارزش‌ها و بالعکس، نشان می‌دهد جامعه در حال دگردیسی است و اینکه این دگردیسی، پدیده‌ای مذموم است یا ممدوح، پرسشی است که باید متولیان اخلاق جامعه به آن پاسخ دهند.

تغییرات ارزشی در جامعه امروز ایران، به قدری آشکار و مرئی است که اساساً استدلال و برهان نمی‌خواهد. ارزش در معنای جامعه‌شناختی به معنای امر مقدس نیست بلکه به معنای باورهایی است که قاطبه مردم به آن وفادارند و با پایداری و وسواس از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌‌کنند. هرچند فضائل و مکارم اخلاقی از جمله صداقت، عدالت، سلامت، پاکی، فداکاری و تقوی از جمله مفاهیم ارزشی همه جوامع از جمله جامعه ماست اما، مصداق‌های عملی و عینی این مفاهیم در عملکرد واقعی و عینی، در معنای «ارزش اجتماعی» قرار دارد.

بر همین اساس اگر بخواهیم میزان تغییر در ارزش‌های اجتماعی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود را بسنجیم، یکی از روش‌ها بررسی ترمینولوژیک (واژه‌شناسی) برخی مفاهیم است. مثال‌های زیر می‌تواند منظور این سخن را روشن‌تر کند:

«زرنگ»: زرنگ کسی است که در تاریکای نیمه‌شب، گازوئیل پای درختان باغ بریزد و صبح با زد و بند با شهرداری آن را به ملک تجاری تبدیل کند و به جای اینکه پنجاه سال یا شصت‌سال زحمت بکشد و خون دل بخورد، با استفاده از اکسیر زرنگی و پرداخت مبالغ معتنابهی رشوه ـ ببخشید، شیرینی ـ خیلی راحت میلیاردر شود و نسل‌های بعدش هم در رفاه و عزت زندگی کنند.

«کار راه انداز»:‌ کار راه انداز به کسی نمی‌گویند که کار مردم را از مسیر قانونی راه می‌اندازد بلکه کسی است که بلد است کار خود یا احباب را راه بیندازد. مثلاً در منطقه‌ای که جنگلی است و مجوز ساخت نمی‌دهند، مجوز قانونی بگیرد، یا در شهر آلوده مجوز واحد صنعتی دریافت کند یا در کوچه‌ای که اجازه ساخت چهار طبقه هم نمی‌دهند، مجوز برج ۲۵طبقه بگیرد یا برای گرفتن پایان کار ساختمان یا پایان‌نامه دانشگاه ـ فرقی نمی‌کند ـ هزار آشنا و رفیق و راه دارد.

«تیز»: کسی است که کُند نیست! یعنی کسی که به سرعت برق و باد حرکت می‌کند و ره صد ساله را یک شبه طی می‌کند. بلد است که کار نکند اما از حاصل کار دیگران بهره‌مند شود و به زبان ساده‌تر دستش در جیب همه باشد جز خودش! چنین کسی هم به زودی ثروتمند می‌شود و هم صاحب منزلت و عزت و همگان هم به او احترام می‌گذارند و همه جا جلو پایش بلند می‌شوند و خطابش می‌کنند آقای دکتر! در حالی که اصلاً لازم نیست تا ششم ابتدایی هم خوانده باشد.

«باهوش»:کسی است که راه‌های «در رو» را خوب بلد است. یعنی همان کارهای گروه‌های قبلی را می‌کند اما گیر نمی‌افتد و اگر ـ خدای ناکرده! ـ گیر افتاد بلد است چگونه در برود. خیلی عالی و سریع و آبرومندانه!

«بنده خدا»: کسی است که بلد نیست از حاصل کار دیگران بهره‌مند شود، دلش رضا نمی‌دهد که رشوه بگیرد، زد و بند کند، پشت هم‌اندازی کند، تغییر کاربری دهد، از موقعیتش در نظام اداری برای منافعش استفاده کند. اختلاس کند… معمولاً بنده خداها آدم‌های بدبختی هستند!… بنده خدا یعنی یک آدم ساده شریف و قانع٫ بی‌عرضه، پپه!

می‌بینید که چه طور واژگان معنای متفاوت و متضاد گرفته‌اند. زرنگ با فاسد مترادف شده است و شرافت با بدبختی!

این تغییر مفهوم عینی و کاربردی واژگان به نسبت چند سال یا چند دهه قبل، نشان از تغییر در باورهای جامعه ـ یا دست کم بخش‌ قابل توجهی از جامعه ـ دارد که از یک سو، روز به روز نسل تغییر ناپذیرفته را تحت فشار قرار می‌دهد و به اقلیت و حاشیه می‌راند و از دیگر سو، تاثیراتش بر رفتارها و کنش‌های جامعه بسیار وسیع و آشکار است.

چه طور شده است که تا چندی پیش، سلامت نفس و قناعت و پاکی و شرافت و تقوی، بر جامعه غلبه داشت و آدمی زرنگ بود که خود را از انواع آلودگی‌ها و آلاینده‌ها حفظ می‌کرد، اگر در کارخانه قندسازی کار می‌کرد و بی‌اختیار دهانش از گرد قند معلق در هوا شیرین می‌شد، شبهه داشت که حلال است یا نه، اما اینک آدم زرنگ، در طرفه‌العینی نه قند را، که کارخانه را می‌بلعد…

اما چرا باورهای جامعه، با این سرعت سرسام آور در حال تغییر است؟کدام تند باد بر جامعه ما وزیدن گرفته است؛ آیا این اتفاقات محصول جبری و فرارناپذیر مدرنیسم است؟ یا کژکارکردی نهادهای متولی اخلاق و معنویت جامعه؟

اینک پرسشی که دغدغه اهل اندیشه است، پرسشی مهم و نگران کننده است: این تغییرات تا کجا پیش خواهد رفت؟ چه موقع اشباع خواهد شد و به عبارتی «حد» این تغییرات کجاست؟ و آثار و عوارض و عواقبش، در نهایت چه خواهد بود؟

این‌ها پرسش‌هایی است که هم متفکران جامعه و هم متولیان جامعه در برابر آن مسئولند.
 
حمید
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۸:۴۳:۴۱
الناس علی دین ملوکهم (3530731) (alef-13)
 
عباس
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۰:۵۸:۵۸
بهتر از این نمی شد توصیف کرد.
آنان که کشور را به ورطه بلا درانداخته اند هنوز هم با لجبازی راه خود میروند. مگر خدا هدایتشان کند.... (3531021) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۲۰ ۱۲:۰۵:۴۷
من كه عربي بلد نيستم و نفهميدم
كاش ترجمه ي جمله تان را هم نوشته بوديد (3533106) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۸:۴۵:۴۴
احسنت که سخن از زبان ما میگویی! (3530733) (alef-13)
 
dayani
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۸:۴۶:۵۳
آیا این اتفاقات محصول جبری و فرارناپذیر مدرنیسم است؟ یا کژکارکردی نهادهای متولی اخلاق و معنویت جامعه؟

شاهد هستیم که بسیاری از مثالهایی که زده اید، در دولت مردان قابل ردیابی است . مثلا درباره آمار بیکاران یا آمار بیسوادان ، یا آمار جنایات و یا آمار تعداد مشاغلی که ایجاد کرده اند، راست نمی گویند. اگر به دنبال مصادیق باشید، نباید سخت باشد که دریابید خواستگاه این تغییرات دوموردی که به آن اشاره کرده اید نیست. نه به مدرنیسم پای گذاشته ایم و نه نهادهای متولی اخلاق و معنویت قدرت اقدام دارند. (3530734) (alef-13)
 
عدالت
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۸:۵۹:۴۹
احسنت بر این مقاله زیبا و دقیق.

متاسفانه در جامعه ما، ارزشها شدند ضد ارزش و ضد ارزشها شدند ارزش

به عبارت دیگر

معروف شده منکر و منکر شده معروف.

دلیل اینهمه فساد اقتصادی و اختلاقی و اجتماعی و بی قانونی و بی عدالتی و بی وجدانی هم دقیقا همین موضوعات است. (3530753) (alef-13)
 
آریابان
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۱:۳۲:۴۴
در راستای رنگ-باختگی ارزشها، نیمۀ اول دهۀ 60 توی چهارراه ها نوشته شده بود :
" امروز گذشتن از چراغ قرمز ، نه تنها یک خلاف بلکه ، یک گناه است "...
ولی این "گناه" دیروز !!!! ، دیگه "خلاف" محسوب نمیشه در امروز !!!، علیرغم وجود دهها دوربین کوچک و بزرگ و حتی حضور متعدد ماموران پلیس !!!!؛
پشتوانه های آسمانی "ثواب" و "لعنت" کفایت میکرد برای کاربردی کردن نظم و انسانیت در جامعه،با نوشتۀ روی دیوار :
خدا رحمت کند (و یا لعنت کند) پدر و مادر کسی را که ماشین پارک نکند (و یا پارک بکند) که امروزه دیگه مطلقا کارائی نداره، چونکه پدرو مادر به کهریزکها تبعید !!!! شده اند و البته جایگزین اون جملۀ آسمانی !!!! هم تبدیل شده به جمله ای تگزاسی !!!! و بسیار خشن :
پارک نکنید وگرنه 4 چرخ پنچر میشود !!!!!؛ (3531107) (alef-11)
 
علیرضا
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۹:۰۳:۲۷
اگر نهادهای نظارتی و قانونی به شدت با مفسدان و نقض کنندگان عدالت و قانون برخورد میکردند الان ضدارزشها به ارزش تبدیل نشده بود و این رتبه های بالا در فساد اقتصادی را نداشت. (3530765) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۹:۰۷:۵۹
جانا سخن از زبان ما میگویی

بر اوضاع مصیبت بار جامعه باید خون گریست! (3530776) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۹:۱۸:۲۸
اين ناشي از شعارزدگي حاكميت ايدئولوژيك است! فرزندان ما دچار دوگانگي تربيتي هستند، والدين آنها در بيرون خانه براي حفظ شغل و موقعيت اجتماعي تظاهر به ارزش هاي شعار گونه مي كنند ودر حريم خانه نقشي ١٨٠ درجه متفاوت بازي مي كنند و به كودكان خود هنرپيشگي را ازكودكي مياموزانند! نتيجه تربيت نسلي فاقد اصول اخلاقي و صرفا منفعت طلب است، نمي توان شعار ضديت با غرب سرداد و منظر رسيدن آخرين محصول آيفون آمريكايي بود! اين شعارزدگي ما بيشتر از آنكه غرب را نابود كند دارد ما را به انحطاط اخلاقي وارزشي رهنمون مي كند!! (3530796) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۴:۱۱:۵۷
فقط مرگ است که چاره ای ندارد ، شاید پولداران و رانتخواران برای آنهم ترفندی در آستین داشته باشند . (3531583) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۷:۰۰:۴۵
احسنت! دقیق و عالی (3531870) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۰۹:۵۳:۴۳
در آمد های باد آورده میلیاردی نفت افراد زیادی را یک شبه از کوخ به کاخ برد در نتیجه برای تثبیت ثروت یا دارایی خود چون برتری خاصی نسبت به بقیه نداشتند مجبور بودند دست به هر کاری بزنند تا آینده فرزندان خود را نیز تضمین کنند یا با طمع بیشتر ثروت بیشتری بدست آورند بنابراین بسیاری از ارزش ها را نادیده گرفتند خیلی ها هم با الگو گرفتن از آن ها ثروتمند شدند این الگو در جامعه تکرار شد تا جامعه را فاسد کرد و ارزش ها را وارونه

در یک کشور اسکاندیناوی یک شهروند هیچ گاه به فکر فساد مالی نیست چرا که می داند جایگاه اجتماعی و اقتصادی ای که با زحمت ده ها ساله به دست آورده از دست می دهد اما برای یک ایرانی فساد مالی یک کار کم ریسک است چرا که وی برای جایگاه اقتصادی اش تلاشی نکرده است که برایش سخت باشد تا آن را به خطر بیاندازد مثلا با حقوق کارمندی دو سالش 200 متر در اقدسیه زمین خریده که بعد 10 سال ارزشش شده به اندازه حقوق 50 سال یک کارمند

در هر صورت صرف بدون تفکر درآمد های نفتی مملکت را از زمان شاه تا الان فاسد کرده است (3530879) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۰:۰۵:۴۴
صفحات اینستاگرام مورد داری که +50 هزار لایک خورده
تعداد فزاینده روسپی ها و مورد های غیر اخلاقی عجیب و غریب
خانواده هایی که از هم پاشیده اند
اختلاف طبقاتی وحشتناک
آمار بالای اعتیاد پسر ها و دختر های جوان
بانک هایی که "سود تضمین شده" پرداخت میکنند

همه این ها به تدریج در فرهنگ ما عادی شده است واقعا مقصد جامعه ما کجا خواهد بود؟؟؟ (3530910) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۰:۱۱:۱۴
به جای پرسش از دلیل تغییر رفتار مردم بهتر بود رفتار برخی مسئولان را در این ۳۷ سال بررسی میکردی. (3530921) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۰:۱۴:۴۹
نظرم رو نوشتم و بعد پاکش کردم
خداوکیلی نمیخام سایت خوب الف به مشکل بیفته
فقط این رو بگم که مردم بی تقصیرند
این راهی هست که برای گذران و شیوه زندگیه مردم ترسیم شده و بوجود امده (3530930) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۰:۲۱:۱۲
آثار و عوارضش این است که هنرمند مملکت در دوران جنگ جان خود را برای فیلم برداری از جبهه به خطر می انداخت ولی الان هنرمندان جان خود را برای رفتن به شبکه زد ایرانی جم به خط می اندازد

فرزند 13 ساله ای که برای کشورش با نارنجک زیر تانک می رفت الان دیگر به فکر رفتن از این مملکت به قصد پناهندگی است

دانشمندی در بهترین دانشگاه جهان تدریس می کرد در دوران جنگ بر می گشت به کشور تا برای کشورش بجنگد امروز دانشجویان رقابت می کنند تا هرچه زود تر از بدترین دانشگاه کشور هم که شده بروند خارج (3530944) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۲:۰۲:۰۰
وقتی کشور را فساد سیستماتیک برداشته خوب توقع دارید طرف بیاد چی کار کنه ؟! (3531205) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۱:۰۹:۳۷
متاسفانه تمام این مشکلات هست و شاید در خیلی دیگه از جاهای دنیا هم باشه ولی چون تو کشور ما برخورد اصولی و متناسب با این جرائم نمیشه این رفتارها ادامه پیدا میکنه چون همانطور که راه انجام این جرائم وجود داره راه خلاص شدن از اون هم ساده است

یادمون هست که میگفتند این کار را انجام میدیم که درس عبرتی بشه برای بقیه ولی متاسفانه این روزها هیچ عکس العمل مناسبی نسبت به تخلفات صورت نمیگیره که برای بقیه درس عبرت بشه

مدت هاست که داریم واژگان اختلاس و زمین خواری و کوه خواری و زد وبند و فرار از قانون و قاچاق و هزار تا دیگه از این قبیل واژه ها را میشنویم و جو جامعه به سمتی رفته که ما از این واژگان نه تنها ناراحت نمیشیم بلکه به دو دلیل خوشحال هم میشیم

یکی اینکه این موارد کاملا سیاسی شده و ما خوشحال میشیم که فلان اختلاس در دوران فلان دولت که ما مخالفش هستیم رخ داده و یا کشور سر فلان قراد داد نفتی که در دوران فلان دولت بسته شده متحمل چند میلیارد دلار خسارت شده و این موضوع حتی شده مایه شادی و شعف ما و دستآویزی برای محکوم کردن طرف مقابل در دعواهای حزبی و سیاسی

دوم اینکه مردم بعد از شنیدن این تخلفات یواش یواش این حق براشون بوجود آمده که تو سیستمی که همه در حال تخلف هستند و کسی هم کاری بکارشون نداره چرا ما گلیم خودمون و از آب بیرون نکشیم و حق خودمون را نگیرم
در این فضا خیلی از افراد حتی اگر وجدان بیداری هم داشته باشند یواش یواش این تفکر براشون بوجود میاد که چون بقیه هم دارند این کار را میکنند پس منم میتونم اینجوری باشم و چرا من حق خودم را نگیرم و دور زدن قانون و رشوه دادن و براش تبدیل میشه به حق و راحت میتونه پا روی وجدانش بزاره
نمونه کوچیکش تو اداره خود من وقتی به همکارم گفتم چرا از کاغذ و پرینتر اداره برای کار شخصی استفاده میکنی گفت که ای بابا تو این مملکت دارن چند هزار میلیارد اختلاس میکنند اتفاقی نیافتاده حالا با این چند تا کاغذ چه اتفاقی می خواد بیافته

تعریفهای درستی از واژگان ارائه شده که باید برای بازسازی معنی واقعی اونها کارهای اساسی بشه
ولی تا مادامی که منتظر باشیم دولت ها و نهادها این تغییرات را انجام دهند فقط در این گرداب فرو میرویم (3531048) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۱:۱۰:۰۵
تورم افسار گسیخته در بیش از سه دهه، آموزگار وارونگی است (3531049) (alef-11)
 
فرزاد
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۱:۱۹:۲۵
یه مقاله واقعی و جالب...احسنت به نگارنده...دست مریزاد (3531068) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۳:۵۳:۳۱
" بنده خدا یعنی یک آدم ساده شریف و قانع٫ بی‌عرضه، پپه! " باید با آب طلا بر تارک جامعه ی ایران مدعی مسلمانی بنویسند . (3531530) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۹ ۱۷:۴۵:۵۱
اﻏﻠﺐ ﺁﺩﻣﻴﺎﻥ ﺷﺮاﺭﺕ ﺭا ﺯﺭﻧﮕﻲ ﻣﻴﭙﻨﺪاﺭﻧﺪ و ﺳﺎﺩﻩﺩﻟﻲ ﺭا اﺑﻠﻬﻲ. اﺯ ﺁﻥ ﻳﻚ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻲﺑﺎﻟﻨﺪ و اﺯ اﻳﻦ ﻳﻚ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﻧﺪ. (3531969) (alef-11)
 
ali
۱۳۹۴-۱۱-۲۰ ۱۳:۱۴:۱۰
بزرگترای مامیگفتند: مسلمونی هم خوب چیزیه
بقولی: اسلام به ذات خودنداردعیبی
هرعیب که هست ازمسلمانی ماست
جنگ نرم یعنی همین.سیاست پخت آرام قورباقه بطوری که متوجه نشودوازدرون نابودگردددردستورکاراستعمارنوبجای لشکرکشی وقشون کشی به ممالکی است که داعیه استقلال وآزادگی دارند.تحقیرباورهاونابودی فرهنگ ملتهای آزاده برای غلتیدن دردامن لیبرالیسم شکست خورده غرب ازاتاق فکرهای صهیونیستی واستعمارنسخه ایست برای جوامع ما .بیداری وبصیرت عمومی راهکاریست برای مقابله بااین ترفندهای ویرانگر (3533292) (alef-11)
 
آرام
۱۳۹۴-۱۱-۲۰ ۲۲:۱۸:۴۹
آقا استعمار و .. ول كنيد.بعضی ها خودشون زمينه ي انحطاط و فساد رو دارن.باورهاي ديني و اخلاقي و انساني بينشون خيلي كمرنگ شده.مگه ماها تو همين اجتماع و با همين شرايط زندگي نميكنيم؟چرا ماها تحت تاثير استعمار قرار نگرفته و دزدي نكرديم؟خود من از جمله افرادي ام كه اتفاقا سر همين موضوع كمرنگ شدن ارزشها و انسانيت با دوستانم خيلي صحبت ميكنم.از اينكه خيلي جاها به دليل رعايت حلال و حرام ديگران به من ميخندند و انقدر در شرايط مشابه مورد تمسخر قرار ميگيرم كه نميتونم اينجا همش رو توضيح بدم.اتفاقا از خانواده ي خيلي مذهبي هم نيستم.ولي اخلاقيات بسيار برام مهمه و هر روز كه با يكسري مسائل مواجه ميشم واقعا قلبم از درد تير ميكشه؟پس چرا استعمار رو ماها تاثيري نتونسته بگذاره؟؟؟ (3534444) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.