در کشور ما طی چند سال اخیر سیاستهای جمعیتی چرخشی ۱۸۰ درجهای داشته است. پس از اعلام آمارهای جمعیتی که نشان میداد جمعیت ایران به دلیل عدم تمایل خانوادهها به داشتن فرزند یا داشتن تنها یک فرزند رو به پیری است، شعارهایی چون «فرزند کمتر، زندگی بهتر» به سرعت جای خود را به شعارهایی مانند «فرزند بیشتر، زندگی شادتر» داد.
به گزارش فردا، بر اساس آمارهای سازمان ملل کشور ایران در سال ۲۰۵۰ میلادی (۱۴۳۰ شمسی) جزو پیرترین کشورها و از میانگین سنی جهان، آسیا، آمریکا، کانادا و آمریکای لاتین هم پیرتر خواهد بود. این در حالی است که در زمان انتشار این آمار (سال ۲۰۱۲)، کشور ما با نسبت سالمندی هشت درصد جزو جوانترین کشورها بوده است. انتشار این آمارها نگرانیها را درباره سالمندی جمعیت و خطرات و پیامدهای منفی آن برای جامعه در همه زمینههای سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی افزایش داد.
از سوی دیگر نگرانیها رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت سال ۹۳ بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی به طور رسمی سیاستهای کلی جمعیت را ابلاغ کردند. با ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت بسیاری از سازمانها موظف شدند علاوه بر افزایش کیفیت و کارایی خود، تلاشهایی نیز برای ایجاد رغبت و میل برای افزایش زاد و ولد در بین تمامی اقشار جامعه انجام دهند.خانواده از دیرباز در اذهان ایرانیان مفهمومی عمیق و جایگاهی رفیع داشته است. احترام به اعضای خانواده و دستگیری از آنان در زمان وقوع حوادث و مشکلات از مهمترین آموزههای فرهنگی و دینی ماست. در جامعهای مثل ایران که در آن سرمایهها و حمایتهای اجتماعی بسیار کم است افراد زمانی که در دام مشکلات اقتصادی، اجتماعی و... میافتند تنها راه چاره را متوسل شدن به بستگان میدانند؛ بستگانی که به نظر میرسد با توجه به تکفرزندی شدن خانوادهها، در آینده وجود خارجی نداشته باشند.
متاسفانه اگر زاد و ولد افزایش نداشته باشد و جمعیت به سمت جوانی نرود تا سال ۱۴۳۰، حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور را افراد مسن تشکیل خواهند داد.
جوانترین استانهای کشور کدامند؟در بررسی های اخیر جمعیتی کشور استان گیلان بیشترین آمار سالمندان بالای ۶۰ سال کشور را دارد و سیستان و بلوچستان، کمترین جمعیت سالمند را به خود اختصاص داده است. استان گیلان بیش از ۱۱درصد جمعیت سالمند را در خود جای داده است که براساس تحقیقات و آمارها هنگامی که جمعیت سالمندان به ۱۲درصد برسد با پدیده بحران سالمندی مواجه خواهیم شد. به منظور جلوگیری از این بحران در سالهای آینده باید از هم اکنون برنامهریزی و اقدامات لازم برای ارائه خدمات به سالمندان انجام شود، اما هنوز هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده است. در اصل اگر نیازهای سالمندان رفع نشود با افزایش تعداد و همچنین سطح مشکلات این افراد با چالش بزرگی در کشور مواجه خواهیم شد.
جمعیت سالمندان کشور در حال افزایش استمسئولان در کشور به کرات از نگرانیشان درباره پدیده سالمندی در ایران میگویند. در چند سال گذشته و با پیگیری سیاستهای جمعیتی در ایران، روز به روز نگرانیها درباره وضع سالمندان درحال افزایش است. یکی از تأثیر پایین بودن نرخ باروری بر پدیده سالمندی در ایران میگوید و دیگری از زیر خط فقر بودن تعداد زیادی از سالمندان ابراز نگرانی میکند. تعداد سالمندان در ایران هم البته جای خودش را دارد. براساس آخرین سرشماری، ایران در سال ٩۰، ۲/۸جمعیت ایران یعنی ۶میلیون و ١۵٩هزار و ٧۶٧نفر سالمند داشته است. در این زمینه رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان درباره جمعیت سالمندان و کم و کیف توجه به این جمعیت در کشور می گوید: با گذشت چهار سال از این سرشماری به این تعداد اضافه شده و پیشبینی میشود در سال١۴۰٣جمعیت سالمندان کشور به بیش از ٢۶میلیون نفر برسد. فرید براتی سده می افزاید: از طرف دیگر براساس برآوردها تقریبا ۴ میلیون و ۴۰۰هزار سالمند در کشور متأهل هستند و تعداد زیادی هم بهرغم اینکه بالای ۶۵سال دارند هنوز شاغل هستند. از طرف دیگر آنطور که ماه گذشته رئیس سازمان بهزیستی اعلام کرد، تعداد افرادی که در سال ٩١ در جامعه شهری زیرخط فقر بودند ٣۰درصد و در جامعه روستایی ۴۰درصد است که اگر همین آمار را مبنا قرار دهیم از تعداد دو میلیون سالمند نیازمند، حداقل ٣۰درصد زیر خط فقر مطلق قرار دارند. به گفته او در چند سال اخیر تعداد سالمندان در جهان هم نظرها را به خود جلب کرده است؛ آمارهای جهانی نشان می دهد که در سال ٢۰١٢، جمعیت سالمند دنیا ٨۰٩میلیون نفر برابر با ١١درصد بوده است و برآورد شده است تا سال ٢۰٣۰ این رقم به یکمیلیارد و ٣٧۵میلیون نفر یعنی حدود ١۶درصد و تا سال ٢۰۵۰ به ٢میلیارد و ٣١میلیون نفر یعنی تقریبا ٢٢درصد برسد.
قوانین سایر کشورها برای تشویق خانواده ها به فرزندآوریاز مهمترین مسائلی که همواره هم زمان با موضوع افزایش جمعیت بیان میشود بسترسازی برای افزایش موالید است. این بسترسازی شامل حمایتهای اجتماعی است که دولتها برای شهروندان خود ایجاد میکنند. کشورهایی که خطر سالمندی جمعیت را احساس میکنند با تصویب قوانین و امتیازاتی سعی در تشویق خانوادهها به فرزندآوری دارند.
این امتیازات شامل حمایتهای بهداشتی درمانی، خدمات آموزشی مناسب، تامین آتیه، حمایت از درمان ناباروران، تامین امنیت شغلی مادران و... است.
چرا سیاست افزایش جمعیت در کشور ما با شکست رو به رو شده است؟در ایران با وجود اینکه مدتی است از اجرا شدن سیاستهای افزایش جمعیت میگذرد، اما نه تنها قوانینی به این منظور به تصویب نرسیده، بلکه توجه چندانی نیز به عملی شدن قوانین مشابهی که در گذشته وجود داشته، نشده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند پیش از اعمال طرحهای افزایش جمعیت باید بسترهای این جوانی و افزایش جمعیت در جامعه فراهم شود.
رئیس انجمن جمعیتشناسی درباره نگرانیهای موجود درباره سالمندی جمعیت در ایران میگوید: ابتدا باید مفاهیم را درست به جامعه منتقل کنیم. سالمندی جمعیت به این معنا نیست که اکثریت جامعه را افراد سالمند تشکیل میدهند. به عنوان مثال ژاپن به عنوان سالخورده ترین کشور جهان میتواند نمونه خوبی باشد.۶۰درصد جمعیت ژاپن را افراد بین ۱۵ تا ۶۰ سال تشکیل میدهند که این افراد در سن فعالیت هستند و کشور میتواند به خوبی روند رو به رشد خود را ادامه دهد و دچار مشکل نشود. رشد جمعیت روند و سالخوردگی جمعیت یک مفهوم آماری است.
بنابراین ما اگر میخواهیم برنامهریزی و بسترسازی درستی برای این موضوع داشته باشیم باید ابتدا آگاهی درستی از مفهوم آن به دست آوریم و آن را درست به جامعه منتقل کنیم.
محمد میرزایی درباره علل بروز چنین پدیدهای در جوامع توضیح میدهد که در جوامع پیش از انقلاب صنعتی میزان مرگ و میر بالا بوده و به همان نسبت نیز میزان زاد و ولد بالا بوده است. بعد از انقلاب صنعتی با تحولات به وجود آمده در بهداشت میزان مرگ و میر به ویژه در نوزادان کاهش پیدا کرد و با تغییر نکردن میزان زاد و ولد رشد جمعیت شتاب بیشتری پیدا کرد. در جوامعی که تلاش میکنند تا مسیر توسعه را طی کنند یکی از راهها کند یا متوقف کردن رشد جمعیت است.
ما در ایران این مسیر را طی کردیم و در دورهای ناگزیر بودیم رشد جمعیت را کند کنیم و اکنون آنچه امروز سالخوردگی جمعیت نامیده میشود پیامدهای سیاستهای کاهش جمعیت در گذشته است و این یک امر طبیعی است.
میرزایی ادامه میدهد: در شرایط فعلی ما در سطح کلان دچار مشکل نیستیم، اما در سطح خرد میزان زاد و ولد در خانوادهها زیر سطح جانشینی است که چالش ما از همین جا شروع میشود و باید برای آن چارهجویی کنیم. پیامدهای زاد و ولد زیر سطح جانشینی حدودا نیم قرن بعد از وقوع این پدیده بروز پیدا میکند، بنابراین ما میتوانیم با برنامهریزی درست این بحران را کنترل کنیم.
او با بیان اینکه سالخوردگی جمعیت همواره یک چالش برای جوامع محسوب میشود، تصریح میکند: اما اگر مدیران کشور برنامه و بستری را برای توانمندسازی جوانان امروز که سالخوردگان فردا هستند مهیا کنند جامعه با آسیبهای کمتری مواجه خواهد شد، چرا که توانمندی سالمندان میتواند کمک بزرگی برای یک جامعه در حال توسعه باشد.
چه باید کرد؟میرزایی راه حل مواجهه با این بحران را افزایش باروری به میزانی که بالای سطح جانشینی باشد میداند و میگوید: یکی از مهمترین کارهایی که دولت میتواند در این راستا انجام دهد تسهیل ازدواج است. میانگین سن ازدواج در دهههای اخیر در کشور سیر صعودی داشته است و این بسیار بیشتر از حد نرمال برای جامعه است. اگر سن ازدواج در زنان از ۲۴ سال به ۲۲ سال برسد ما میتوانیم باروری بالای سطح جانشینی را داشته باشیم.
میرزایی عوامل زیادی را در تسهیل ازدواج موثر میداند و اظهار می کند: اگر بخواهیم جوانان را به سمت ازدواج و باروری تشویق کنیم ابتدا باید بسترهای لازم را برای آنان فراهم کنیم. یکی از مهمترین این بسترها، بستر اقتصادی است. خانوادهها زمانی تصمیم به بچهدار شدن میگیرند که اطمینان داشته باشند میتوانند شرایط مادی خوبی برای فرزند خود مهیا کنند.