مدتی است که اخبار پراکنده از درگیری پلیس فدرال آمریکا و دیگر نیروهای امنیتی این کشور علیه شهروندان آمریکا که تنها و اصلی ترین جرمشان رنگ سیاه پوست آنهاست به گوش می رسد. اگر مورد به صورت اتفاقی بود قابل بررسی محسوب نمی شد ولی این موضوع رویه جاری و هفتگی در اعمال رفتار خشن و غیر انسانی پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا علیه سیاهان این کشور است.
سابقه تاریخی:تبعیض نژادی، نژاد پرستی، آپارتاید و عباراتی از این قبیل همواره کشورهای نژادپرست چون رژیم سابق آفریقای جنوبی،رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی و نظایر آن را به ذهن متبادر می نمود. اما مدتی است که به علت پیش داوری، تبعیض و تفاوتهای نژادی که ناشی از تفاوتهای جسمی و فیزیکی است به موضوع رابطه بین نژاد و پدیده های غیر زیست شناسی می رسیم و می بینیم که سابقه جنگهای داخلی آمریکا در قرن ۱۹ بیشتر تبعیض نژادی بوده است.
در سالهای اخیر نژادپرستی عاملی برای تسلط و کنترل ملل ضعیف(حتی در قلب اروپا) و خشونت نژادپرستانه در شکل نسل کشی(در غزه و فلسطین اشغالی) و جنگهای نژادی(بوسنی و هرزگوین) مشاهده شده است.
-در سال ۱۹۰۹ کنگره ملی برای پیشبرد حقوق سیاه پوستان در امریکا تشگیل می گردد و مارتین لوترکینگ به عنوان یک رهبر مذهبی سیاه پوست و مدافع تساوی حقوق سفیدپوستان و سیاه پوستان جان خود را در این راه و آرمان از دست داد و بعد از وی برخی فعالیتهای موجود با تئوریهای متفاوت در این راه قدم گذاشتند که مهمترین این فعالیتها شامل:
- تئوری(مکتب) دیبودا: معتقد به استفاده از ابزارهای خشونت برای نیل و رسیدن به حقوق سیاه پوستان بود.
- تئوری(مکتب)واشنگتن بوگرتی: این تئوری بر خودسازی سیاهان بیش از اقدام به مبارزه تاکید می کند.
- تئوری(مکتب) مارتین لوترکینگ: بر اقدام از طریق راه حلهای مسالمت آمیز تکیه دارد.
در این میان دین اسلام به عنوان مکتب رهایی بخش و ضد تبعیض نژادی که با نژاد پرستی به عنوان عامل شیطانی با غیرت بی جا و تعصب جاهلی مبارزه کرده است مورد توجه سیاهان قرار گرفت.
دین اسلام بر تساوی انسان ها اعم از سیاه و سفید، عرب و غیرعرب و برتری بواسطه عامل "تقوی" تمرکز داشته است و همین امر هم باعث رغبت رنگین پوستان آمریکا به دین مبین اسلام گردیده است.
برخی آمارها:جمعیت کشور آمریکا در قیاس با جمعیت کل مردم دنیا، حداکثر ۵ درصد جمعیت جهان را داراست اما بیش از یک چهارم زندانیان جهان را در زندانهای خود جای داده است بعبارت دیگر از هر ۲۰۰ هزار نفر آمریکایی یک نفر تمام عمر خود را در زندان سپری می کند.بر طبق آمارهای واصله دو میلیون و سیصد هزار زندانی آمریکایی در حدود ۱۸۰۰ و سه هزار بازداشت گاه موقت بسر می برند. حدود ۲۵۰ هزار نفر در سلولهای انفرادی و شرایط بسیار نامناسب زندگی می کنند. برخی تنها یک و نیم ساعت اجازه هواخوری دارند و به فضای باز می آیند.
برخی زندانهای آمریکا: ۱-آی دی ایکس فلورانس که همان زندان معروف و مخوف آلکاتراز در رشته کوهای راکی در فلورانس و ایالت کلورادو می باشد. در این زندان، زندانیان بهندرت در معرض نور خورشید قرار میگیرند و اغلب باید تمامی کارهای خود را در داخل سلول انجام دهند؛ چراکه در مجموع یک هفته، تنها به میزان نُه ساعت زمان هواخوری دارند و میتوانند در فضای باز قرار گیرند.
۲- اورلئان پریش که از جمله خطرناکترین و وحشتناکترین زندانهای امریکا در ایالت نیوارلئان است. مطابق با بازرسیهای «وزارت دادگستری» ایالات متحده، زندانیان گزارش دادهاند که زندانبانان در موارد متعددی برای افرادی که میخواهند خودکشی کنند، مواد مخدر لازم را فراهم میکنند. همچنین مواردی از مرگ زندانیان در اثر ضربوشتم و استفاده از گاز فلفل از سوی زندانبانان گزارش شده است.
۳- واحد الن پولانسکی، در نیو لیوینکستون در ایالت تگزاس قرار دارد. رابرت پرکینسون، نویسندهی کتاب «TexasTough»، پیرامون شرایط این زندان مینویسد: «[این زندان] مهلک و کشندهترین مکان در سراسر جهان دموکراتیک میباشد و همچنین احتمالاً سختترین مکان در جهت گذراندن دوران محکومیت است.
۴- زندان «Tent City Jail»این زندان زاییدهی افکار بیستسالهی جو ارپایو، کلانتر خشن بخش ماریکوپا، است. وی در سال ۱۹۹۳ میلادی بهمنظور نجات بخش ماریکوپا از هزینهی ساخت زندانی جدید، اقدام به برپا داشتن هزاران چادر بهمنظور اقامت زندانیان نمود. این چادرها، چادرهای مازاد ارتش ایالات متحده از دورهی جنگ کره بودند. این زندان در حال حاضر نیز بیش از دو هزار زندانی را در این چادرها مستقر نموده است که غالب آنان در انتظار دادرسی به سر میبرند و هنوز محاکمه نشدهاند. چادرها در زمستان سرد و در تابستان بهشدت گرم میشوند.
تعدادی از موارد نقض حقوق بشر در زندانهای آمریکاپس از نگاهی گذرا به تعدادی از زندانهای آمریکا که دارای شرایط وخیم هستند و بیان نقض حقوق بشر در هر یک، اکنون به ذکر شرایط نامطلوب زندانها و طبقهبندی موارد نقض حقوق بشر در این کشور میپردازیم.
۱. سوءاستفاده و تجاوز جنسی در زندانها همانطور که در طول گزارش بیان شد، حقوق زندانیها در بسیاری موارد، از سوی کارمندان و یا زندانیان زورگو تضییع میشود. تجاوز جنسی نیز یکی از بزرگترین مشکلات حال حاضر زندانهای آمریکاست و مطابق با آمار در حدود نود درصد زندانبانان آمریکایی دارای پروندههای سوءاستفادههای جنسی از زندانیان هستند. این آمار در ندامتگاهها و دارالتأدیبها، که محل نگهداری نوجوانهاست، فراتر نیز میرود.
بیشتر زندانیان در سال اول حضورشان در زندان، حداقل یکبار در معرض تجاوز یا سوءاستفادهی جنسی قرار میگیرند و دچار آسیبها و بیماریهای روانی میشوند که بهمنظور رهایی از این مشکلات، به مواد مخدر روی میآورند و تعدادی نیز که تاب تحمل این شرایط را ندارند دست به خودکشی میزنند.
۲- تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان در دورهای که همهی جهان از پایان تبعیض نژادی و برتری نداشتن سفیدها بر سیاهان سخن میگویند، در آمریکا از هر ۹ سیاهپوست که در سنین ۲۰ تا ۳۴ سالگی به سر میبرند، یک نفر زندگی خود را در زندان سپری میکند. رفتار زندانبانان نسبت به رنگینپوستان نیز نامناسب گزارش شده است.
از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۲ میلادی، نسبت تعداد سیاهپوستانی که در قاچاق مواد مخدر شرکت داشتهاند به قاچاقچیان سفیدپوستان، ۸/۲ به ۵/۵ بوده است که این ارقام حاکی از آن است که تعداد قاچاقچیان سفیدپوست دوبرابر قاچاقچیان سیاهپوست بوده است، اما با این وجود، ۵۴ درصد مجرمین زندانیشدهی مواد مخدر، سیاهان هستند.
مطالعاتی در ۳۴ ایالت آمریکا نشان میدهد که احتمال زندانی شدن یک مرد سیاهپوست به اتهام مصرف مواد مخدر، حدود ۱۱.۸ برابر بیشتر از یک مرد سفیدپوست است و احتمال زندانی شدن یک زن سیاهپوست به همین دلیل ۴.۸ برابر بیشتر از یک زن سفیدپوست است. تعداد زندانیان سیاهپوستی که محکوم به حبس ابد شدهاند در حدود ۱۰ برابر زندانیان سفیدپوستی است که چنین محکومیتی دارند. این نسبت در کالیفرنیا به ۱۸ برابر میرسد
۳. تبعیض نژادی علیه مسلمانان همانطور که بیان شد، زندانهایی با نام «واحدهای مدیریت ارتباطات» در آمریکا احداث شده است که دوسوم جمعیت زندانیان این زندانها را مسلمانان تشکیل میدهند. در واقع هدف از احداث اینگونه زندانها صرفاً تبعیض دینی و جداسازی مسلمانان از دیگر زندانیان است. در اینگونه زندانها، قوانین زندان و رفتار زندانبانان ابتداییترین حقوق زندانیان را بهطور کامل نادیده میگیرد. در اوایل، مخالفتهایی در جهت جلوگیری از آغاز به کار این زندانها صورت گرفت که به نتیجه نینجامید. هارلی لاپین که مدیریت ادارهی فدرال زندانها را برعهده دارد، این واحدهای ویژه را در سال ۲۰۰۹ میلادی در کنگره اینگونه تشریح نمود: «این افراد در واحدهای مدیریت ارتباطات نگهداری میشوند تا بتوانیم بهراحتی ارتباطاتشان را به هر دو صورت شفاهی و کتبی کنترل کنیم و آنها را بهتر کنترل نماییم.»
در این نوع زندانها، محدودیتهای ارتباطاتی شدیدی برای این زندانیان در نظر گرفته شده است؛ بهطوریکه هر زندانی تنها دوبار در ماه و هربار دو ساعت بهصورت کاملاً امنیتی و در حضور زندانبانان میتواند با افراد ملاقات کند و تمامی مکالمات بایستی به زبان انگلیسی باشد. زندانیان واحدهای مدیریت ارتباطات از هرگونه ارتباطات فیزیکی و معاشرت با همسران، دوستان و بستگان خود و حتی از در آغوش گرفتن کودکان و نوزادان خود نیز منع شدهاند.
۴. شکنجه در زندانها مطابق با مادهی ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر، هیچکس نبایستی در معرض شکنجه یا رفتار و مجازاتی وحشیانه، غیرانسانی و اهانتآمیز قرار گیرد و لذا شکنجه بهطور کامل ممنوع اعلام شده است، ولی این عمل در زندانهای آمریکا بهطور گسترده صورت میپذیرد. شیوههای شکنجه مثل غرق مصنوعی، استفاده از نیش مار، گرسنگی دادن، ضربوشتم و دیگر موارد، در این زندانها رایج است جرج بوش پسر در اظهارنظری گستاخانه، غرق مصنوعی را شکنجه ندانست و آن را نوعی تکنیک نام برد.
۵. مجازات اعدام به شیوههایی غیرانسانی در اینکه نفس اعدام برای احقاق حق و مجازات برخی مجرمین لازم و ضروری است، تردیدی نیست، ولی مسئله در نحوه و چگونگی اجرا و اعمال این مجازات است. در حال حاضر، در ایالات متحده بهمنظور اعدام محکومان به مرگ، از شیوههایی غیرانسانی و بیرحمانه چون صندلی الکتریکی، گاز مرگبار و جوخهی آتش استفاده میشود.
برخی موارد نقض حقوق بشر در آمریکا: برخی از این موضوعات كه از جنبه حقوقی مورد تأمل و دقت است را می توان اینگونه فهرست كرد:
۱- نقض حریم خصوصی توسط دولت ایالات متحده(بررسی شنود مكالمات تلفنی شهروندان آمریكایی و آلمانی)
۲- وضعیت زندان ها در آمریكا (با توجه به مصادیق شكنجه در زندان ها)
۳- بررسی آمار زندانیان
۴- نژاد پرستی و تبعیض نژادی
۵-.نقض حقوق مهاجرین و بومیان
۶- نقض حقوق مسلمانان و اقلیت ها
۷- وضعیت زنان و كودكان
۸- نقض آزادی بیان و مطبوعات
۹-. تحلیل جرائم و مجازاتها با بررسی موردی
۱۰- نقض سیستماتیك حقوق بشر(قوانین ضد حقوق بشری)
۱۱-.عدم پایبندی به معاهدات و تعهدات بین المللی
۱۲- نقض حقوق بشردوستانه در سطح بین الملل
۱۳- حمایت از گروه های تروریستی همچون ارتش آزاد سوریه، گروهك ریگی، جبهه النصرة، القاعده، سازمان منافقین و ...
۱۴- پایگاه های نظامی در سایر كشورها
۱۵-حمایت از اسرائیل (به عنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر و تروریسم دولتی)
۱۶- مداخله در امور داخلی كشورهای دیگر
۱۷- مداخلات و خصومت های در قبال ایران (بلوكه كردن اموال، ماجرای طبس و تهاجم نظامی، تحریم های غیر قانونی یكجانبه و چند جانبه، تهدیدهای مكرر حمله به تأسیسات هسته ای و نظامی و ...)
۱۸- سوء استفاده از نهادهای بین المللی، مطالعه موردی شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل، شورای حقوق بشر و ...
۱۹- تجاوز نظامی به سایر كشورها(ویتنام، عراق، افغانستان، پاكستان)
اما اگرچه تصویر روشنی از نقض حقوق بشر توسط دولت آمریكا وجود ندارد و یك سانسور خبری گسترده مانع از پوشش جنایات در این زمینه می شود اما با این حال هرچند وقت یكبار گزارش هایی از برخی نهادهای مستقل در این خصوص منتشر می شود و گوشه ای از اقدامات خلاف حقوق بشری آمریكا را افشا می كند كه در زیر به برخی از این موارد مختصراً اشاره می گردد:
بررسی اقدامات خلاف حقوق بشری آمریكا از منظر حقوق بین المللذیلاً تلاش شده تا برخی اقدامات خلاف حقوق بشری آمریكا از منظر حقوق بین الملل بررسی شده و میزان پایبندی این كشور به قوانین و مقررات بین المللی سنجیده شود.
۱. بر اساس گزارش های متعدد نهادهای مستقل بین المللی دولت آمریكا بزرگترین ناقض حقوق بشر و سلب آزادی های مذهبی و عقیدتی در جهان می باشد. در شرایطی كه بر اساس بند یك ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر «آزادی مذهب و عقیده سیاسی» به رسمیت شناخته شده است و بر اساس بند ۳ ماده یك منشور ملل متحد «احترام به آزادی های اساسی به دور از هرگونه تبعیض مذهبی» الزام آور شناخته می شود، در موارد متعددی مشاهده می شود مسلمانان از حق ابراز عقاید مذهبی در كشور ایالات متحده برخوردار نبوده و امكان برگزاری مراسمات مذهبی و مناسك دینی خود را ندارند.
۲. علیرغم اینكه طبق ماده سوم منشور ملل متحد «حق آزادی و امنیت شخصی» به رسمیت شناخته شده است و همین امر در ماده دوازدهم اعلامیة جهانی حقوق بشر تأكید گردیده است امروز شاهد آنیم كه دولت ایالات متحده از شنود مكالمات تلفنی شهروندان خود و سایر كشورها نظیر آلمان هیچ ابایی ندارد. این رسوایی برای دولت آمریكا در شرایطی رخ می دهد كه نهادهای بین المللی مسئول بارها بر عدم امنیت شخصی افراد در فضای مجازی تأكید كرده و شبكه های اجتماعی اینترنتی نظیر فیسبوك، توئیتر و حتی ایمیل شخصی افراد را ابزاری در دست سرویس های جاسوسی و امنیتی آمریكا برای سرقت اطلاعات شخصی افراد عنوان كرده اند.
۳. از دیگر موارد نقض حقوق بشر توسط دولت آمریكا می توان به بازداشت خودسرانه افراد، عدم اجازه به متهمان در محاكمه قانونی شان در دادگاه صالح، ایجاد زندان های غیر قانونی و شكنجه متهمان و بازداشت شدگان است. رسوایی جنایات آمریكا در زندان های ابوغریب و گوانتانامو، بازداشتگاه های مخفی در شرق اروپا، شكنجه زندانیان و متهمان بدون محاكمه قانونی آنها و ... از جمله مواردی است كه همه روزه رخ می دهد و مسئولان دولت آمریكا نیز خود تأیید كننده آنها هستند. این امر در شرایطی رخ می دهد كه «هرگونه شكنجة متهمان» بر اساس ماده پنجم اعلامیة جهانی حقوق بشر منع شده و «حق افراد در رجوع به محاكم ملی در برابر تجاوز به حقوق اساسی آنان» با توجه به ماده هشتم اعلامیة جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است.
۴. بر اساس بند ۲ ماده یك منشور ملل متحد مصوب ۱۹۴۵ میلادی در بیان مقاصد و اصول ملل متحد، بر«خود مختاری ملل در انجام امور داخلی» تأكید شده است؛ همچنین طبق بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد نیز به «عدم استفاده از زور، تهدید و ... علیه تمامیت عرضی هر كشور دیگر» اشاره شده است و حتی تهدید به كاربرد زور و دیگر شیوه های مغایر با مقاصد ملل متحد از عداد راهبردهای قانونی كشورها خارج قلمداد شده است.
از سوی دیگر اعلامیه اصول حقوق بین الملل ۱۹۷۰ نیز به صراحت تمام، عدم مداخله مستقیم و یا غیر مستقیم در امور داخلی كشورها را از اصول حقوق بین الملل مطابق منشور ملل متحد برشمرده و بیان داشته است كه «هیچ دولت و یا گروه از دولتها حق ندارند، به هر علتی كه باشد، بطور مستقیم و یا غیر مستقیم، به امور داخلی و یا خارجی یك كشور دیگر مداخله كند.» در نتیجه هرگونه حمله و مداخله نظامی دولت آمریكا در كشورهایی همچون ویتنام، عراق، افغانستان، پاكستان، سوریه و تهدیدهای مكرر كشورهای ایران و كره شمالی مخالف نص صریح منشور ملل متحد بوده و نقض آشكار قوانین بین المللی به شمار می آید.
تا به حال همواره این مدعیان دروغین حقوق بشر بر علیه رژیمهای انقلابی طرح دعوا کرده و با به چالش کشیدن رژیمهای مردمی خواهان رسیدگی به مواردِ حقوق بشری دراین کشورهایی بوده اند. آیا وقت آن نرسیده است که ملل آزاده و آزادیخواهِ واقعی بر علیه این مجرمان حقوق بشری طرح دعوی و مطالبه حقوقیِ بین المللی نموده و آنان را موظف به ارائه توضیح به افکار عمومی واقعی جهان بنمایند؟ به امید آنروز.
*معاون اسبق سازمان انرژی اتمی و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر