توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 249022
عقل معاش و عقل کلّاش!؟
بخش تعاملی الف - سلیمان کرمی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۰۲
اخیراً عبارتی بین مردم رایج شده که قبول آن باتأمل همراه است؛ یعنی نمی توان قبول کرد چنین عقلی در آحاد وجود داشته باشد ولی بعضی اتفاقات عجیب سبب می شود تا آدمی در رد یا قبول آن صبرکند؛ می گویند همه عقل معاش دارند ولی بعضی ها علاوه بر آن از یک عقل کلّاش هم برخوردارند!

عقل که ودیعه ای ستوده و کلمه ای به غایت مثبت است، چطور می تواند در نوع کلّاش که کلمه ای نکوهیده و به شدت زشت است ظاهر شود؟ اما از طرفی هم آدم عاقل به کارهای زشتی که آحاد از آن کارها بدشان می آید دست نمی زنند؛ و از طرفی هم آدم بی عقل نمی تواند برخی کارهای اعجاب انگیز را انجام دهد. اگر بپذیریم که عقل وسیله ی فهم بیشتر است، باید قبول کنیم که کاربرد آن می تواند در مسیرهای مثبت یا منفی بوده باشد. چون افراد مختلف انگیزه ها و هدف های خود را با استفاده از عقل خود تعقیب می کنند، بعید هم نیست که عده ای از عقل خود در اهداف بد استفاده کنند. سهروردی در دو کتاب مشهور خود یعنی: حکمت‌الاشراق، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم، ۱۳۸۳و عقل سرخ، انتشارات مولی، چاپ ششم، ۱۳۸۳ عقل را چند نوع دانسته است: عقل روباه، عقل کاسب، عقل سیاسی، عقل عالم و عقل سرخ. از این تقسیم بندی حداقل این نتیجه به دست می آید که عقل روباه! و عقل کاسب هم در آحاد وجود دارد و حالا اگر باب شده عده ای را دارای عقل کلّاش بدانند، منظورشان عقلی است که روباه صفت و کاسب کارانه باشد؛ یعنی از عقل در کسب منافع بیشتر و با هر دوز و کلک استفاده می کنند.

بنابر این حق با کسانی است که امروز عده ای را می بینند که آدم بی عقلی نیستند ولی کارهایی می کنند که تعجب برانگیز است. اینان ناچار به این عبارت که عده ای عقل کلاش دارند، با دیده ی باور نگاه می کنند. مثلاً امروز سایت الف از دستگیری ۲ نماینده یک شبکه ی ماهواره ای که بهشت را به یک زن مازندرانی فروخته بودند، خبر داده است! منبع این خبر روزنامه ی ایران است که نمایندگان ماهواره ای، زن و مردی را اغفال و در مقابل فروش قسمتی از بهشت مبلغ ۳۰۰۰۰۰۰ تومان اخاذی کرده اند؟! آیا این دو نماینده که لابد علاوه بر سواد و توانایی اداره ی نمایندگی یک ماهواره، عقل کافی هم دارند، عقلشان از چه نوع است؟

مردم وقتی صبح از خانه خارج می شوند و به سرکار خود می روند و برای عائله ی خود کسب درآمد می کنند، عقل معاش دارند، کشاورز به مزرعه، کارگر به کارخانه، کاسب به بازار و کارمند به اداره می رود تا معاش کسب کند؛ و هرکس به هر بهانه و به هر دلیل از رفتن بر سر کار سرباز زند و یا درآمد خود را در محل های مناسب هزینه نکند و دست خالی بماند، می گویند عقل معاش ندارد؛ اما در طرف دیگر یک عده ی بخصوصی هستند که عقل معاششان خیلی زیاد است، دست به خاک می زنند طلا می شود، یک هزینه می کنند و ده درمی آورند؛ و چون درمی آورند هی می خرند و مدام می انبازند! اینان ادعا دارند که عقلشان از سایرین بیشتر است و حق دارند زیاد و بسیار زیاد داشته باشند، کلنگی می خرند متری مثلاً دو میلیون تومان، می کوبند و ده طبقه درآن می سازند، با ملک و ساخت هر متری به ایشان یک میلیون تمام می شود و می فروشند متری مثلاً چهار میلیون تومان؟! یا یک پارتی جنس از چین - معمولاً- می آورند و حداقل به پنج برابر خرید آب می کنند، یا عده ای بند و بست می کنند حتی ادعای مالکیت اتوبانی را می کنند! و دولت را مجبور می کنند پول زمین های او را که از آن اتوبان عبور کرده است، بپردازد؟!

و مثال خیلی می توان آورد که از حوصله ی این وجیزه بیرون است. اما آیا دارندگان این عقل ها مانند آحاد فقط عقل معاش دارند یا عقل کلّاش؟ اسب این آدم های عاقل تر چنان تند و تیز می تازد که باد هم به گرد آنان نمی رسد؟ اگر این ضرب المثل را فقط شنیده بودیم، الآن داریم می بینیم.

عقل که یک ودیعه ی خدادادی و درخور موجودی مانند انسان است، در هرکس به تناسب وراثت، محیط و تربیت رشد می کند و به تعالی می رسد. و از طرفی چون وجود عینی و ملموس دارد، عده ای پیدا می شوند تا تقلب آن را اختراع کنند! عقل کلّاش هم یک عقل تقبلی است! معمولاً تبهکاران بیشتر خریدار این عقل تقلبی هستند. در همه ی عالم این تبهکاران کم و بیش پیدا می شوند و برای مهار آنان ساز و کارهای مناسبی اندیشیده شده است که درجامعه ی ما نیز از این ساز و کارها وجود دارد ولی، به نظر می رسد این سازوکارها در کشور ما تعطیل شده اند! چون اولویت با کارهایی است که باید انجام شود.

بنگرید به رفتار دولت و نمایندگان محترم ما که دغدغه ی اصلی شان حزبشان است! هی وزیر صدا می کنند و هی استیضاح به راه می اندازند اما به این فکر نمی کنند که چرا در کشور ما فلان مشکل حاد وجود دارد و سرخود رها شده است؟ مسکن یک مشکل، ازدواج جوانان یک مشکل، بیکاری یک مشکل، زمین خواری یک مشکل، وخیلی مشکل های دیگر که باید به ریشه کنی آن ها اندیشیده شود ولی آیا چنین انگیزه هایی وجود دارد؟
 
کلمات کلیدی : سلیمان کرمی