کد مطلب: 227099
انتقادهایی به نمایندگان مجلس
بخش تعاملی الف - نیما ضیاء
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۵۲
دراین نوشتار روی سخن بیشتر با نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. در قانون اساسی کشور ما مجلس شورای اسلامی از قدرتمندترین نهادهای کشور است. شاید باکمی اغماض بتوان گفت تمام قوای کشور مورد نظارت و بازخواست مجلس قرار میگیرد، رئیسجمهور با موافقت آنها به انتخاب وزرا میپردازد، مجلس و نمایندگان آن میتوانند وزرا و حتی شخص رئیسجمهور را نیز استیضاح و یا برکنار کنند. این قدرت و اختیارات بسیار زیاد ازآنجا به مجلس شورای اسلامی دادهشده است که آنها را عصاره مردم دانسته و بازوی نظارتی مردم قلمداد میکند. همین مسئله نفوذ و قدرت بسیار زیادی را به نمایندگان مجلس میبخشد که در این متن قصد انتقاد از شیوههای استفاده از آن را داریم.
بهراستی چند درصد از نمایندگان مجلس پس از انتخاب شدن رایزنیهایی را برای تغییر مسئولین و مدیران استانی و یا شهرستانی خود آغاز میکنند؟ این کار فینفسه بد نیست و میتوان آن را از سر دلسوزی و تلاش برای رفع مشکلات مردم و کشور تعبیر کرد، اما این کار تبعات و حاشیههایی نیز دارد که به بعضی از آنها اشاره میکنم.
بهراستی چند نفر از نمایندگان مجلس پس از انتخاب شدن و آغاز رایزنیها برای اعمال تغییرات موردنظر آنان فقط به متخصص بودن فرد جایگزین میاندیشند؟ متأسفانه یکی از مواردی که باعث بروز انتقادات زیادی را از نمایندگان و به طبع کلیت مجلس شورای اسلامی در اذهان مردم میشود همین تغییرات و انتصابات عجیب است. مثلاً همه ما می دانیم که تعداد بسیار زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور حضور دارند و کشور ما از نظر سطح تحصیلی در شرایط مطلوبی به سر میبرد؛ اما چگونه است که پس از انتخابات مجلس یکی از کارمندان جزء یکی از ادارات تخصصی یک شهرستان که عضو ستاد انتخاباتی نماینده آن شهر بوده است با مدرک کاردانی و با کمترین تجربه بهعنوان رئیس آن اداره انتخاب میشود. درحالیکه در همان اداره افرادی باتجربهتر و با مدرک دانشگاهی بالاتر نیز حضورداشتهاند(نمونههایی ازایندست بسیارند).
البته ممکن است عدهای بگویند حالا فردی درجایی به این صورت انتخابشده است و نباید آن را در بوق کرده و پیراهن عثمان کنیم. ولی بپذیریم که اینگونه انتصابات بسیار بیشتر از موارد انگشتشمار است. در اینجا نمیخواهم به تأثیر منفی این کار در اقتصاد و عملکرد اجرایی کشور بپردازم، بلکه قصد یادآوری جایگاه بسیار رفیع نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.
پیش از انقلاب به همین مجلس (کار به فرمایشی بودن آن نداریم)، مجلس شورای ملی گفته میشد. بهراستی چرا پس از انقلاب نام آن به مجلس شورای اسلامی تغییر کرد؟ آیا به این دلیل نبود که قبل از هر چیز ماهیت اسلامی نمایندگان و درنتیجه کلیّت اسلامی این مجلس موردنظر است؟ مجلس اسلامی و نماینده اسلامی کسی است که به فرموده علی (ع) اگر ببیند فردی لایقتر از خود برای قبول شغلی وجود دارد، از پذیرش آن امتناع میکند. آیا به نظر خود نمایندگان محترم مجلس وقتی مردم با چنین انتصاباتی مواجه میشوند به اصل اسلامی بودن این جایگاه رفیع شک نمیکنند؟ آیا اینگونه انتصابات موجب دلسرد شدن مردم از نظام و حکومت اسلامی نمیشود؟
ممکن است با خواندن این موارد تعدادی از خوانندگان محترم بگویند این امر مختص نمایندگان مجلس نیست و کموبیش در تمام دستگاهها ممکن است اتفاق بیفتد. پاسخ این است که بله در همه انتصابات امکان انتصاب افراد بدون کفایت و لیاقت لازم وجود دارد، ولی وقتی در یک اداره فردی با اعمالنفوذ و حمایت بیرونی منصوب میشود، عملاً به یک سپر دفاعی بسیار قدرتمند مجهز شده و خود را از ترکشها و بازخواستهای احتمالی مصون میداند. چراکه وقتی مدیر بالادستی توان مقاومت در برابر انتصاب فرد را نداشته باشد، قدرت چندانی نیز برای بازخواست آن فرد نخواهد داشت و آن اداره عملاً با حاشیههای داخلی و بیرونی زیادی مواجه خواهد شد. و از طرفی دست مدیرکل استانی در رابطه با مشکلات آن شهرستان در برابر نماینده آن شهرستان (که از اهرمهای نظارتی مهم مردم میباشند)، استاندار و حتی سایر مدیران بالادستی بازخواهد بود، چراکه مدیر شهرستانی، موردنظر او نبوده است.
مطمئناً هدف از این نوشته زیر سؤال بردن یا نادیده گرفتن زحمات شبانهروزی نمایندگان محترم مجلس نیست، بلکه هدف یادآوری پیوستگی و تأثیرگذاری عمیق بعضی از تصمیمات مدیریتی در کشور است هرچه قدرت قانونی چانهزنی و بازخواست نمایندگان مردم بیشتر باشد، سلامت اقتصادی و سیاسی کشور بیشتر بوده و مشکلات سریعتر حل خواهد شد.
به امید روزی که مدیران کشور از کوچکترین شهرها تا بزرگترین کلانشهرها از مناسبترین و ارزشمندترین افراد جامعه انتخاب شوند که برای توجیه خود نیاز به القاب دروغین و عاریتی همچون دکتر و مهندس و رئیس نیازمند نباشند. و یا برای جبران این ضعفها به خریدن مدرک و عنوان اقدام نکنند.
کلمات کلیدی : نیما ضیاء