کد مطلب: 269986
بازسازی سرقت هالیوودی در مرکز پایتخت
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۱
دو پسرخاله طلافروش در تعطیلی عید با سوراخ کردن دیوار صرافی به سرقت ۸۰۰ میلیونی دست زدند.یکی از این دزدان در کمتر از یک ماه در دام پلیس پایتخت افتاد و ظهر دیروز در حلقه تماشاچیان حیرتزده به بازسازی صحنه سرقت سازمان یافتهشان دست زد. هشتمین روز عید دزدان با توجه به تعطیلی صرافی نقشه ماهرانهشان را در عملیاتی سه روزه اجرایی کردند.
دزدی عجیبروز ۱۳ فروردین ماه سال جاری بود که مرد صراف وقتی دید دیوار پشتی مغازه و سه دیوار مغازههای مجاور سوراخ شدهاند متعجب شد و پلیس را در جریان قرار داد.خیلی زود سرکلانتر هفتم و تیمهای ویژهای از کلانتری ۱۰۹ بهارستان خود را به صرافی عماد واقع در خیابان فردوسی نرسیده به خیابان منوچهری رساندند و با صحنه عجیبی روبهرو شدند. آنها وقتی دیدند دیوارهای ملکهای مجاور و دیوار صرافی سوراخ شده است فهمیدند دزدان گاوصندوق را شکافته و محتویات داخل آن را خالی کردهاند. بدین ترتیب پرونده برای رسیدگی به قاضی صحت از شعبه هشتم دادسرای ناحیه ۱۲ سپرده شد و کارآگاهان پایگاه نهم با به دست آوردن این اطلاعات به بررسی فیلمهای دوربین مداربسته که در محل بود، دست زدند و موفق به شناسایی دو دزد آشنا شدند و این در حالی بود که دزدان حافظه دوربینها را پاک کرده و به سرقت برده بودند اما نمیدانستند که یکی از دوربینها تصویر آنان را شکار کرده است.
بدین ترتیب مأموران با شناسایی پسرخالههای تبهکار در کمتر از ۱۵ روز توانستند یکی از آنان را در مخفیگاهش دستگیر کنند و دریافتند دزد اصلی توانسته است روز ۱۲ فروردین از کشور خارج شده و با پولهای بادآورده به امریکا مهاجرت کند.مجتبی در بازجوییها گفت: با توجه به تعطیلات نوروز در مدت سه روز با همدستی پسر خالهام مهدی، اقدام به سوراخ کردن دیوارها کردیم و چون از قبل این نقشه را برنامهریزی کرده بودیم وسایل برش لازم برای گاوصندوق به همراه داشتیم و توانستیم گاوصندوق را خالی کنیم.
بازسازی صحنه سرقتساعت ۵/۱۲ ظهر دیروز مجتبی در حالی که با خودروهای پلیس آگاهی اسکورت میشد به خیابان فردوسی تهران انتقال یافت تا به بازسازی صحنه سرقت بپردازد. مجتبی ابتدا در برابر دیدگان مردم تماشاچی از ون پلیس پیاده شد سپس داخل ساختمان صرافی شد، وی در برابر شکاف دیوار ایستاد و گفت: پسرخالهام در چند مغازه پائینتر از صرافی عماد مغازه سکه فروشی داشت که اجاره داده بود و در طبقه بالای آن خودش کار میکرد، میدانستیم در ایام عید همه همسایههایمان تعطیل هستند بنابراین از طبقه بالای مغازه مهدی توانستیم وارد ساختمان صرافی شویم و ابتدا دیوار ۷۰ سانتی مغازه را از طریق همان مغازه متروکهای که در جنب این صرافی بود سوراخ کردیم و سپس دوربینها را برداشتیم و با تخریب از طبقه بالا به راهرو آمده و پس از پایین آمدن از پلهها دیوار صرافی را شکافته و گاوصندوق ۷۰۰ کیلویی و محتویات آن را که شامل ۵۰ میلیون تومان پول نقد، ۴۰ هزار یورو، ۱۰۰ سکه طلا را برداشتیم.
وی در ادامه گفت: البته من در سوراخ کردن اولیه دیوار هیچ نقشی نداشتم و پسرخالهام آن را انجام داده بود و من نقشی در آن نداشتم.
مجتبی ادامه داد: ساعت ۵/۵ روز ۹ فروردین ماه در داخل صرافی بودیم که صدای آژیر خطر آن به صدا درآمد و همسایهها به کلانتری خبر داده بودند اما چون مغازه« ال شکل» است کسی ما را داخل آن ندید و خیالمان از این بابت نیز راحت بود.
سرهنگ «عباسعلی محمدیان» رئیس پلیس آگاهی تهران نیز در صحنه بازسازی این سرقت گفت: دزدان در کمتر از یک ماه از سوی پلیس شناسایی شدند و مجتبی نیز که یکی از دزدان حرفهای است دستگیر شد اما مهدی پسرخاله وی به امریکا گریخته است که شناسایی محل اختفای وی در دستور کار است و پلیس اینترپل نیز وارد عمل شده تا هر چه سریعتر این مجرم را شناسایی و دستگیر کند.
گفتوگو با یکی از صرافهایکی از مغازهداران خیابان منوچهری که در جریان این حادثه قرار داشت به خبرنگار شوک گفت: مهدی چند مغازه پایینتر از صرافی سکهفروشی داشت که طبقه زیرزمین آن را اجاره داده بود اما خودش همچنان در طبقه بالای آن استراحت میکرد و بیشتر وقتش را در آنجا سپری میکرد.
ما چند بار دیده بودیم که مهدی کارهای خلاف انجام میدهد و همه این را میدانستند اما چون مدرکی از وی در دست نبود هیچ وقت او دستگیر نشده بود اما از سارقان حرفهای و سابقهدار منطقه به حساب میآمد و موادمخدر مصرف میکرد.
وی در ادامه بیان کرد: وقتی متوجه این سرقت شدیم همه میگفتند این سرقت کار «رضا دزده» است. رضا به دزدی مشهور بود اما چون وی در زندان محکومیت را به سر میبرد و به شاگرد او که زیر دستش سرقت را آموخته بود مشکوک شدیم و او کسی جز مجتبی نبود.
مجتبی به همراه پسرخالهاش مهدی در مغازه کار میکردند و چند سال در این محل حضور داشتند. در این سرقت مجتبی سریعاً از سوی پلیس دستگیر شد اما از آنجایی که مهدی مقیم امریکا بود و دائم به آنجا سفر میکرد توانست فرار کند او حتی وقتی پدرش در امریکا فوت کرد مغازهاش را به ایران منتقل کرد اما سرانجام دست به سرقت میلیونی زد و گریخت.
منبع: روزنامه ایران
جواهرسنج
۱۳۹۴-۰۲-۱۷ ۲۳:۰۵:۳۵
این مشکلی هست که همه طلا فروشیها و صرافیها دارند.
گاوصندوقها همه سنتی هستند. همه ما فکر میکنیم اگر وزن گاوصندوقمون زیاد باشه یعنی ضد سرقت هست در حالیکه بدنه گاوصندوقها و دیوار طلافروشیها و صرافیها اگر از 50 سانت بتن مسلح هم درسته شده باشه باز هم خیلی ساده بریده میشه.
حالا این دزدا با فرز و کلنگ بریده بودن که به نظر من خیلی هم نابلد بودن چون با هوا برش مثل آب خوردن بتن بریده میشه هیچ سر و صدایی هم نداره
مغازه طلافروشی من در کرمان بود که دیوار پشت مغازه را سوراخ کردن و پشت خزانه را هم بریدن و تمام طلاهامو بردن و بعد از اون بود که پسر من روی اینترنت یه شرکتی را پیدا کرد که خزانه طلا فروشی را از دیوارهای خزانه پيش ساخته با بتن فوق مقاوم میساخت ساخت کره جنوبی هستش و با اینکه ضخامت این دیوار پیش ساخته فقط 20 سانتیمتر هست ولی چندین برابر دیوارهای ساخته شده از بتن مسلح که ما میشناسیم مقاومت داره تا جایی که وقتی من باهاشون قرار داد بستم داخل قرارداد فروششون پرداخت خسارت را هم در صورت سرقت تضمین و تعهد کردن.
البته به شرطی این قرار داد تضمین پرداخت خسارت را میبندن که حفاظت و مونیتورینگ خزانه که میسازن هم با خودشون باشه. بعد به شوخی به من گفتن حالا دیگه شبا نمیخواد در مغازه را ببندی شاید هوا سرد باشه این گربه ها بخوان بیان تو گرم بشن.
چند وقت پیش از شرکتشون اومده بودن برای بازدید سیستم و من از مهندسشون سوال کردم که آیا واقعا شما اگر از من سرقت بشه خسارت میدید؟ گفت آره میدیم. گفتم خوب اگر من هیچی تو گاوصندوقم نداشتم ولی ادعا کردم 20 کیلو طلا داشتم چیکار میکنید؟ خندید و گفت ما که دیوانه نیستیم که همچین قراردادی را ببندیم حتی اگر یک درصد هم فکر کنیم امکان سرقت از شما وجود داره. بعد میگفت این دیوارهای پیش ساخته که فقط 20 سانتیمتر هست مثل اینه که یه دیوار با ضخامت 2 متر ساخته باشی چون از موادی ساخته شده که برای اینکه یه سوراخ 30 در 30 سانتیمتر روش درست کنی باید 6 ساعت با هوابرش و فرزهای پیشرفته و قوی کارکنی و سیستمهای مانیتورینگی که توی خزانه وجود داره از همون لحظه اول بدون امکان قطع شدن همه چیز را به ما اطلاع میده برای همین ما اصلا نمیذاریم به اونجاها برسه.
جالب اینه که در خزانه هم که برای ما گذاشتن درست از جنس خود بدنه هستش و جالب تر اینه که هیچ قفلی روی در خزانه نیست و با یه ریموت کنترل باز میشه که 13 تا دکمه برای وارد کردن هشت رقم رمز داره و یک عالمه چیزهای دیگه که قبلا فقط تو فیلمها دیده بودم. مثلا قفلشون یه سیستم ضد زور گیری داره که حتی اگر تو خیابون مجبورمون کنن هم نمیتونن وارد خزانه بشن بدون اینکه دستگیر بشن.
من الان شبها راحت میخوابم چون واقعا فکر میکنم وقتی اونها در این حد به سیستمشون مطمن هستن که پرداخت خسارت را تعهد کردن من دیگه چرا باید نگران باشم
تا قبل از این بیمه سرقت بودم ولی توی قرار داد بیمه گفته حتی اگر بیمه تایید کنه که سرقت بوده و بخواد خسارت بده 20 درصد ازش فرانشیز کم میکنه. یعنی اگر مثلا کسی 10 کیلو طلا داشته باشه بیمه 200 میلیون تومن فرانشیز کم میکنه تازه اگر بتونه اثبات کنه سرقت بوده.
فکر میکنم اتحادیه باید از شرایطی که الان برای صدور یا تمدید جواز کسب مشخص کرده تغییر وضعیت بده به اینکه باید خزانه هایی داخل طلا و جواهر فروشیها بسازن که مثل این شرکت تضمین پرداخت خسارت داشته باشن. (2875281) (alef-13)