نظر منتشر شده
۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 239286
پزشک نیستم اما‎...
بخش تعاملی الف - سعید قاسمی زاده تمر
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۳
شغلهای مختلف درآمدهای مختلفی دارند و این سوال که درآمدها باید معقول باشند هر از گاهی پررنگ تر شنیده می شود. تقریبا بیش از همه شغل ها از پزشکی می گویند. در این میان نکته ای هست که جا دارد امروز بیان کنم تا تکلیف سیاستگذار در این وضعیت بیش از پیش شناخته شود.

این وضعیت برای دیگر شغل ها هم حاکم است مثلا چندی پیش فردی مطرح کرد که میانگین کار کارمندان دولت فقط ۳۵ دقیقه است. صحبت های زیادی در این خصوص داشتم که به دلایلی صرف نظر شد. یک دلیل فرمایش استادم که حوزه تخصصش "سیاستگذاری" است بود: این حرف ها، موجب بدبینی مردم به کارمندان می شود. اصلا با چه معیاری این اندازه ۳۵ دقیقه ای حاصل شده است؟ خیل کثیری از شغل های خدماتی ماهیت حضوری دارند مثلا یک آتش نشان، یا مامور حراست مگر به غیر از حضور و انتظار برای کار، کار دیگری باید انجام دهد؟!

پیش فرض اول این است که درآمد همه گروه های شغلی باید متناسب با زحمات و خدماتشان باشد. فراموش نمی کنم صحبت یکی از دوستان حرفه ای ام را که در رشته ای علوم پایه مدرک دکتری از بهترین دانشگاه کشور هم گرفت: سعید نمی دانی این پزشک ها چقدر کمتر از ما زحمت می کشند و بعد از چندی دوره انترنی، چه پول ها و چه افاده ها...

سوال اینجا است که گروه های شغلی مختلف در ایران چقدر خدماتشان در حد انتظار است؟ باید قبول کنیم که استانداردهای شغلی پزشکان بیش از استانداردهای سایر رشته فعالیت ها مترفی است و از سوی شاغلین رعایت می شود. بنابراین تصور نمی کنم هیچ جامعه شغلی ای به اندازه این شاغلین مستحق درآمدهایی همسطح درآمدهای میانگین جهانی باشند.
البته علت این امر که دیگر رشته فعالیت های استانداردهای جهانی در خدماتشان و مهارت های شاغلینشان را ندارند موردی درون زا نیست و به نظر بنده، شرایط حاکم بر کسب و کار ایشان اجازه چنین حرفه ای گرایی را به فعالین این رشته ها نمی دهد.

من نمی توانم تصور کنم وقتی که یک فرد سرپرست خانوار باید همه فن حریف باشد تا از پس مشکلات یک زندگی روزمره برآید مگر می تواند در حوزه فعالیتش حرفه ای هم باشد؟

پیش فرض دوم این است که پزشکان بعد از سال ها تلاش و کسب تجربه، با درآمدی همچون بقیه رشته فعالیت ها به ارائه خدمت مشغول شود. اما دقت کنید، بسیاری از تخصص ها در کشور ما، از همان سال های اول دانشجویی منجر به درآمد می شوند. مثلا به وضوح دانشجویان رشته ای حسابداری از ترم های اول به درامدزایی می رسند. این نکته که برخی تخصص ها نقد تر هستند مسوولیت سیاستگذار را برای ایجاد تعادل در ارائه خدمات بیش از پیش می کند.

تصور کنید دانشجوی پزشکی بعد از فارغ التحصیلی و گذراندن دوره اجباری خدمت در شهرهای محروم، بایستی هزینه های دایر کردن یک مطب را متحمل شود. اگر شما چنین جوانی باشید که احتمالا (برای دندان پزشکان با احتمال زیاد) باید نزدیک به دویست میلیون تومان هم سرمایه گذاری (از محل وام و قرض) کند، از همان سال های اول باید با نرخ های بالا برای ارائه خدمات معمولی کنار بیایی. شما بعد از چندسال که تمکن مالی هم کسب می کنید باز نمی توانید نرخ ارائه خدماتتان را کم کنید چون:

۱- همه همکاران جدید الورودتان نرخ گران برای خدمات دریافت می کنند
۲- نرخ پایین خدمات در بسیاری از موارد یعنی شلوغ تر شدن مطب، این مورد یعنی کاهش کیفیت کار شما. کاهش کیفیت برای یک پزشک یعنی مرگ زود هنگام برای دوره حرفه ای اش

سوال اساسی اینجاست که سیاستگذاران و دولتمردان در روزهای سخت یک پزشک در دوره تحصیل کجا بودند که الان بعد از ۳۵سالگی او، جامعه از او نرخ خدمات پایین و معقول تری را طلب می کند؟ حقیقت این است که شعار دادن آسان است ولی در آن بیرون، به ازائ هر پزشک متخصصی که حقوق خوبی دریافت می کند چندین پزشک دیگر هرگز موفق نشده اند موانع بیشمار سد راهشان را کنار بگذارند و آنانکه از سد موانع گذشته اند هزینه هایی متقبل شده اند که باید از من و شما پس بگیرند...

این نکته این بود که باید همه ما با آن کنار بیاییم. ما نباید پزشکان جوان را تنها می گذاشتیم. شرایط کسب و کار این جوانان بسیار پرخطر است که باید به نحو مناسبی اداره شود. مثلا حقوق مستمر به ایشان داده شود و مطب های رایگان در ساختمان های دولتی به ایشان داده شود یا هر نحو دیگر که خود این عزیزان مناسب می بینند..

درپایان، پزشکان عزیز را به مواجهه با مشکلاتی که مردم عزیز کشورمان بارها با گله اشاره کرده اند دعوت می نمایم همانطور که ما مردم با مشکلات شما مواجه شدیم و برای شما حمایت طلبیدیم.

پزشکان عزیز، شما در تخصص خویش حرفه ای هستید، اما تا زمانی که فضای کسب و کار ایرانی برای همه ما حرفه ای ساز نیست، کمی در هزینه های خدماتتان رعایت حال دیگر تخصص ها را داشته باشید.

پزشکان عزیز، به محض تمکن مالی یافتن، دست پزشکان جوان را بگیرید تا بلکه آن ها نیز چون شما مسیر پرهزینه ای را طی نکنند و در دور اجباری ارائه خدمات با قیمت تمام شده بالا نیافتند.

پزشکان عزیز، خودتان مانع هنرهای بازاریابی برای خدمات مکمل پزشکی، از قبیل داروی مارکدار و آزمایشگاه معرفی شده، شوید. دیگر لازم به توضیح نیست، کافی است از نگاه مردم به قضیه بنگرید. ایران آباد، جایی است که همه تخصص ها و مهارت ها اجازه شکوفایی یابد و ما همدیگر را غنی از خدمات حرفه ای کنیم.

لطفا اگر در بیان موضوع، ظرافتی رعایت نشد و کدورتی حاصل شد، بر حسن نیت این نویسنده ببخشید، من قدردان ثانیه ثانیه کوشش شما در خدمت رسانی به ملت عزیزمان هستم.
 
کلمات کلیدی : سعید قاسمی زاده تمر
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۰۹:۴۵:۱۴
اساتید دانشگاه چی؟ حق التدریس ساعتی 9 هزارتومان برای استاد با مدرک دکتری عادلانه است؟ (2343771) (alef-10)
 
سعید
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۱۰:۱۱:۱۹
آیا نوشته بالا میگوید درآمد پزشکان عادلانه است؟ نخیر.
نوشته شده است، یک) استاندارد پزشکان ایران بیش از بقیه مشاغل به سطح جهانی نزدیک تر است. دو) پزشکان در ابتدای کار، به مسیر خطرناکی (هزینه زیاد کن و درآمد زیاد کسب کن) سوق داده می شوند که باید سیاستگذار در همان ابتدای کار دستگیرشان باشد

اساتید ما هم عالی و متوسط (و حتی بد) دارند، و استاندارد دانشگاههای ما متاسفانه فاصله بیشتری با سطح جهانی دارد. من خودم دانشگاهی هستم. دانشگاهیان خودشان فضای کسب و کار علم را معین می کنند نه دیگران. آیا ما تلاشی برای نجات دانشگاه کرده ایم؟ یا از تلاشهایی که می شود حمایت کرده ایم؟ گله کرده ایم؟

همین.
با مشکلاتمان مواجه شویم.
سعید قاسمی زاده (2343843) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۱۳:۱۶:۴۹
استاد عزیز برین یه صفحه باز کنید راجع به استادان صحبت کنید نه زیر مطلب پزشک (2344400) (alef-6)
 
یک پزشک
۱۳۹۳-۰۶-۰۶ ۱۳:۵۳:۱۴
دیشب یک بیمار دیدم .تب شدیدی داشت 3 ساله و خونریزی خفیفی در پرده گوش میانی داشت که بزودی به استفراغ می انجامید به مادرش گفتم که این کودک باید تزریقی دارویش را بگیرد وگرنه تا سه روز دیگر هم خوب نمی شود . مادرش گفت که آمپول ! هرگز ! و داروها را برایش توضیح دادم و رفت بدلیل استفاده نکردن از داروی استامینوفن تب کودک بالا رفته بود و کودک دچار یک تشنج بدنبال تب شده بود که البته برای خانواده تلخکامی دارد .من برایشان توضیح دادم که این یک صرع نیست و بدنبال تب برای بسیاری از کودکان ممکنست رخ بدهد تنها بخاطر استفاده نکردن به موقع استامینوفن رخ داده است .
اما واکنش خانواده با فریاد و توهین می گفتند چرا تو نگفتی آمپول بزنیم ! ( دقیقا کاری را که چند بار توصیه کرده بودم ) خاله بیمار با زیف و بی ادبی انگار خودش نبوده که نمی گذاشت تزریق به کودک بکنیم میگفت من که صاحب این کودک نیستم تو به مادرش نگاه میکردی !
تنها بگویم که سهم من از نظر مالی 2000 تومن است که 1 سال دیگر به من شاید بدهند !!
تنها دسته اندکی از پزشکان درآمد شگفت انگیز دارند .این ها را نمی شود در هیچ کجا محکوم کرد .برای یک نفر مانند من زخم خورم و ملامت کشم ! خموشم ! (2346626) (alef-10)