توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 429645
پیشنهاد کتاب/ «مغلطه؛ راهنمای درست اندیشیدن»؛ جمی وایت؛ مترجم مریم تقدیسی؛ ققنوس
درست بیندیشیم
سیده زهرا حسینی*؛ 9 دی 1395
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۳۲
«مغلطه؛ راهنمای درست اندیشیدن»
نویسنده: جمی وایت
مترجم: مریم تقدیسی
ناشر: ققنوس، چاپ اول 1395
176 صفحه، 12000 تومان

شما می‌توانید کتاب «مغلطه؛ راهنمای درست اندیشیدن» را  تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب خرید کنید.

*****
 
تقریبا همه ما در زندگی روزمره خود با منطق و استدلال سروکار داریم. زمانی که در محل کار خود با مدیران و کارمندان بر سر موضوع کاری بحث می‌کنیم یا با اعضای خانواده خود بر سر مسائل ریز و درشت به بحث  و گفتگو می‌پردازیم، درحال استدلال کردن یا شنیدن استدلال دیگران می‌باشیم.
اما تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که استدلال‌ها درست و غلط دارند؟ اکثر مردم درباره نحوه به خطا رفتن استدلال تقریبا چیزی نمی‌دانند. در مدرسه و دانشگاه حتی ابتدایی‌ترین خطاهای منطق را نمی‌آموزند بنابراین مردم نمی‌توانند استدلال‌های دروغین افرادی که قصد گرفتن رای، پول و تقوایشان را دارند تشخیص داده و تاب مقاومت در برابر آنها را نخواهند داشت.
 
جیمی وایت مدرس سابق فلسفه در دانشگاه کمبریج و برنده جایزه معتبر مجله تحلیل برای بهترین مقاله‌ای که یک فیلسوف زیر سی سال نوشته است، در کتاب خود آموز «مغلطه، راهنمای درست اندیشیدن» به مخاطبان خود نشان می‌دهد که چطور می‌توانند خطاهای استدلال را تشخیص دهند. او در این کتاب به جای ابزار بدبینی یا بی اعتمادی در مقابل سخنان کسانی که صاحب قدرت و نفوذند، تشخیص مغلطه‌ها را راهی کارآمدتر برای رویارویی با انواع خطاهای منطقی در دنیای مدرن امروز می‌داند، چراکه بدبینی وسیله دفاع مفیدی نیست زیرا در تمیز استدلال خوب از بد کمکی نمی‌کند. به عقیده وی باور نکردن هیچ چیز درست به اندازه باور کردن همه چیز احمقانه است.
 
کتاب از 12 فصل تشکیل شده است که هر فصل به بررسی هر یک از مغلطه‌ها پرداخته است. برای درک بهتر خطاهای استدلال، کتاب مملو از مثال‌هایی است که که در زندگی روزمره هر فردی رخ می‌دهد. البته برخی از این مثال‌ها ساختگی هستند اما اکثر آنها واقعی‌اند که از زمینه‌های سیاسی، الهیاتی، کاری و هرجای دیگری که مردم درگیر بحث‌های منطقی می‌شوند، گرفته شده‌اند.
 
نویسنده معتقد است مغلطه زمانی رخ می‌دهد که اقتدار واقعی، که در آن کسی از قدرت تصمیم گیری در زمینه‌هایی خاص برخوردار است، با قدرت استعاری که در آن کسی که کارشناس است می‌تواند در موضوعی صاحب‌نظر باشد، اشتباه گرفته می‌شود. برای مثال پدر شما می‌تواند تصمیم بگیرد که چه وقت بخوابید، شام چه بخورید ولی این اقتدار واقعی از او کارشناسی در زمینه‌های دیگری که او اطلاعات کافی ندارد نمی‌سازد. برای تشخیص این مغلطه کافی است از خودتان سوال کنید که آیا منبع اقتداری که پیشنهادی را ارائه کرده است، در این زمینه کارشناس است یا نه. اگر اینطور نیست باید به جای اینکه فقط به گفته‌های او اکتفا کنید موضوع را باز کنید. عقیده او به تنهایی شاهدی بر صحت گفته‌های او نیست.
 
عنوان فصل چهارم واژه‌های بی معنی است. جیمی وایت هدف از این فصل را ارائه راهنمایی در زمینه مبهم‌گویی عنوان کرده تا وقتی تلوزیون تماشا می‌کنید، در یک کنفرانس سیاسی هستید یا در جلسه هیئت مدیره شرکت کرده‌اید بتوانید دوستان و همکاران خود را هوشیار کرده و فضای فکری را پاکسازی کنید. نویسنده در این فصل مغلطه‌هایی که فرد باید تشخیص دهد را ذیل عنوان‌های زبان گنگ حرفه‌ای، حرف‌های دو پهلو، کلمات هورا و گیومه تبیین کرده است. در مورد اول، نویسنده تشخیص زبان گنگ حرفه‌ای را سخت می‌داند. او اولین نشانه را این چنین تشریح می‌کند که آنچه را که گفته شده درک نمی‌کنید. ابتدا ممکن است بی اطلاعی خود را علت درک نکردن مطلب ارائه شده بدانید. این همان چیزی است که اکثر صاحبان مشاغل از آن می‌ترسند و با تایید آنچه که به آنها گفته می‌شود نمی‌خواهند نادانی‌شان برملا شود. اما فرد با تسلط قاطع بر موضوع مورد نظر به راحتی می‌تواند بر مغلطه زبان گنگ حرفه‌ای فائق آید.
 
به همین ترتیب با خواندن سایر فصول این کتاب با عنوان‌هایی نظیر حرف نزن، انگیزه‌ها، کلمات گمراه کننده، بدیهی جلوه دادن موضوع و ... می‌توان به راحتی از پس کسانی که قصد فریب دادن ما را دارند برآمد!
 
در مجموع این کتاب می‌تواند در زمینه استدلال، خطاهای آن، اقسام آن و ... اطلاعات مفیدی در اختیار مخاطب قرار دهد. البته ذکر این نکته ضروری است که برخی از مثال‌های ارائه شده دقیق و علمی نیست. برای مثال نویسنده در فصل هفتم کتاب مثالی از هومیوپاتی آورده است که دارای اشکالات اساسی فراوانی است. همچنین در فصل دوم با عنوان «تعصب در جامعۀ فاخر» آمده است که «سرعت حرکت نور بیشتر از صداست» و با استفاده از این عبارت به بررسی یک خطای استدلال پرداخته که با مراجعه به قوانین فیزیک در این زمینه متوجه خواهیم شد که برای بیان این پدیدۀ فیزیکی باید شرایط آن (سرعت حرکت نور در کجا مد نظر است؟ هوا، آب، شیشه، ...) نیز به خوبی مطرح شود.
 
* کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی
 
۱۳۹۶/۰۶/۱۵ ۱۴:۴۷
 
۱۳۹۶/۰۵/۲۱ ۰۹:۱۱
 
۱۳۹۶/۰۵/۱۷ ۱۵:۱۵
 
۱۳۹۶/۰۴/۱۸ ۱۴:۰۴
 
۱۳۹۶/۰۴/۱۰ ۱۲:۳۹
 
۱۳۹۶/۰۴/۰۷ ۱۲:۰۳
 
۱۳۹۶/۰۳/۲۸ ۱۰:۲۱
 
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ ۱۱:۵۱
 
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ ۱۶:۲۳
 
۱۳۹۶/۰۲/۲۶ ۱۱:۳۳
 
 
کلمات کلیدی : انتشارات ققنوس
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
درست بیندیشیم