توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 195852
10 اخبار غیبی در نهج البلاغه
تاریخ انتشار : شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۵
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد: پيامبر(ص) با آن همه فضائلى كه براى على(ع) برشمرده باز هم همه را نگفته از ترس اينكه مردم او را معبود خود بشمارند، چنانكه به او فرمود: «سوگند به آنكه جانم در اختيار اوست اگر نه اين بود كه مى‏ ترسم جمعى‏ از امت درباره تو همان بگويند كه نصارى درباره مسيح گفتند، سخنى درباره‏ ات‏ مى‏ گفتم كه از مقابل هيچ گروه از مردم نگذرى مگر اينكه خاك از زير پاهايت‏ براى تبرك بردارند.»

 
هنگامى كه امام علی(ع) تصميم گرفت‏ با خوارج نبرد كند، به آن حضرت گفته شد: آنها از پل نهروان گذشته اند، امام(ع) چنين فرمود: «قتلگاهشان كنار نهر است‏»! قتلگاه آنان، اين سو، در كنار نهر است! به خدا سوگند از آنها حتى ده نفر باقى نخواهد ماند و از شما ده نفر كشته نخواهد شد!. و قال(ع) لمّا عزم على حرب الخوارج و قيل له: إن القوم قد عبروا جسر النهروان. مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ، وَاللهِ لاَ يُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ، وَلاَ يَهْلِكُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ. مقصود از «نطفه‏» آب نهر است و اين فصيح‌ترين كنايه در مورد آب است؛ گر چه آب‏ زياد و فراوان هم باشد، در گذشته نيز كه شبيه اين سخن گذشت اشاره به چگونگى اين كنايه‏ نموديم.(در خطبه 48)

 
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مى‏ نويسد: اين از اخبارى است كه به حد تواتر رسيده و در ميان مردم مشهور است اين‏ از معجزات و اخبار غيبى امام(ع) مى‏ باشد. مانند اين خبر هيچ احتمال اشتباه‏ اندازى در آن وجود ندارد نه نسبت‏ به‏ اصحاب خود و نه نسبت‏ به خوارج و اين خبر بدون كم و كاست‏ به وقوع‏ پيوست. مسلما اين امرى است‏ خدائى كه امام(ع) از ناحيه پيامبر(ص) دريافت‏ داشته است، چه اينكه نيروى بشرى از درك چنين مطلبى عاجز است: سپس اضافه مى‏ كند، اخبار غيبى امام(ع) آنقدر زياد است كه عده‏ اى‏ درباره‏ اش غلو كردند و پيامبر(ص) با آن همه فضائلى كه براى على(ع) برشمرده باز هم همه را نگفته از ترس اينكه مردم او را معبود خود بشمارند، چنانكه به او فرمود: «و الذى نفسى بيده لو لا انى اشفق ان يقول طوائف من امتى فيك‏ما قال النصارى فى ابن مريم لقلت اليوم فيك مقالا لا تمر بملاء من الناس‏الا اخذوا التراب من تحت قدميك للبركة‏: سوگند به آنكه جانم در اختيار اوست اگر نه اين بود كه مى‏ ترسم جمعى‏ از امت درباره تو همان بگويند كه نصارى درباره مسيح گفتند، سخنى درباره‏ ات‏ مى‏ گفتم كه از مقابل هيچ گروه از مردم نگذرى مگر اينكه خاك از زير پاهايت‏ براى تبرك بردارند»! ولى با اين حال عده‏ اى ادعاى الوهيت امام علی(ع) را نمودند و با آنكه امام آنها را كيفر نمود باز هم دست‏ برنداشتند. (شرح ابن ابى الحديد، جلد 5 صفحه‏3-6)

 
در كتاب نهج البلاغه برخى اخبار غيبى از آن حضرت روایت شده که در ادامه از نظر شما می گذرد.

 
1- شهر بصره غرق مى ‏شود

 
پس از اينكه جنگ جمل به پايان رسيد و بصره فتح شد. على(ع) خطبه‏ اى ايراد كرد كه بخشى از آن، از خبرهاى غيبى آن حضرت به شمار مى‏ آيد. فرمود: وايم الله لتغرقن بلدتكم كانى بمسجد كم كجؤجؤ سفينة...: به خدا سوگند شهر شما غرق مى‏ شود و مسجد شما به سان سينه كشتى (كه بدنه آن در آب فرو مى‏ رود و تنها سينه‏ اش روى آب ظاهر است) ديده مى‏ شود خداوند از بالا و پايين به اين شهر عذاب خواهد فرستاد. ابن ابى الحديد در شرح اين كلام مى‏ نويسد: بصره تاكنون دوبار در آب غرق شده است يك بار در زمان «القادر الله» و بار ديگر در زمان «القائم بامرالله» طغيان آب‏هاى خليج فارسى اين شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتى از مسجد جامع همان طور كه على(ع) خبر داده بود در ميان آب ديده مى‏ شد و در اين دو حادثه تمام خانه‏ ها خراب شد و جميعت زيادى غرق شدند.

 
2- معاويه بر سرزمين عراق مسلط مى‏ گردد

 
امير مؤمنان(ع) خبر مى‏ دهد كه او پيش از معاويه از دنيا مى‏ رود و معاويه پس از او بر عراق مسلط مى‏ گردد و سپس مى‏ افزايد: «انه سيامركم بسبى و البرائة منى...: از شما مى‏ خواهد كه به من ناسزا گوئيد و از من بيزارى جوييد...» همانطور كه على(ع) خبر داده بود، معاويه پس از آن حضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست كه به آن حضرت ناسزا بگويند و از او بيزارى جويند و داستان اسف‏ انگيز ناسزاگويى به على(ع) حتى در خطبه‏ هاى نماز جمعه كه از زمان معاويه به دستور او مرسوم شده بود در تواريخ ثبت و ضبط است.

 
3- از آنها 10 نفر جان به سلامت نمى‏ برند و از شما هم 10 نفر كشته نمى‏ شوند

 
در نبردى كه ميان امام علی(ع) و خوارج در كنار نهروان رخ داد امام پس از اتمام حجت و بازگشت گروهى از آنان به صفوف امام، رو به ياران خود كرد و فرمود: «مصارعهم دون النطفة والله لايفلت منهم عشرة ولايهلك منكم عشرة: «قتلگاه آنان كنار آب نهروان است به خدا سوگند، از گروه آنان 10 نفر جان به سلامت نمى ‏برند و از شما هم 10 تن كشته نمى‏ شود.» ابن ابى الحديد مى‏ گويد: اين خبر غيبى يكى از معجزات على(ع) است كه نقل آن نزديك به تواتر رسيده است و در نبردى كه ميان امام و خوارج نهروان رخ داد همه شاهد بودند كه 9 نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از ميان ياران على(ع) فقط هشت تن به شهادت رسيدند.

 
4- مروان بن حكم حكومت بسيار كوتاهى خواهد داشت

 
مروان بن حكم در جنگ جمل اسير شد و امام حسن(ع) و امام حسين(ع) از پدر عفو او را خواستند. حضرت او را آزاد كرده و سپس فرمود: «اما ان له امرة كلعقة الكلب انفه و هو ابوالاكبش الاربعة و ستلقى الامة منه و من ولده يوماً احمر: آگاه باشيد براى اين مروان فرمانروایى كوتاهى است بسان ليسيدن سگ بينى خود را (اين تعبير كنايه از كوتاهى مدت فرمانروائى است) او پدر چهار رئيس است و امت اسلامى از فرمانرواصى او و فرزندانش روز خونينى خواهند ديد.» همان طور كه آن حضرت خبر داده بود مروان به حكومت رسيد اما حكومت او بيش از نه ماه طول نكشيد و چهار فرزندش كه يكى از آنها عبدالملك و سه تاى ديگر عبارتنداز: عبدالعزيز، بشر و محمد به رياست رسيدند عبدالملك، خليفه شد و آن سه والى مصر و عراق و جزيره شدند و امت اسلامى از مروان و فرزندانش روزهاى خونينى ديدند كه روشن‏ ترين گواه آن، ظلم و ستم و خونريزى‏ هايى است كه به دست حجاج بن يوسف خونخوار كه از طرف عبدالملك مروان، والى و استاندار عراق بود انجام شد.

 
5- جوان ثقفى بر شما مسلط مى‏ شود و هستى شما را غارت مى‏ كند

 
«اما و الله ليسلطن عليكم غلام ثقيف الذيال الميال يا كل خضرتكم و يذيب شحمتكم...: آگاه باشيد به خدا سوگند جوانى متكبر و ستمگر از طائفه ثقيف بر شما مسلط مى ‏شود كه سبزه شما را مى‏ خورد و پيه شما را آب مى‏ كند كنايه از اينكه به جان و مال شما رحم نمى‏ كند و همه را از آن خود مى‏ داند».اين جوان ثقفى همان حجاج بن يوسف ثقفى خونخوار و ستمگر معروف بود كه در ايام حكومت خود به جان و مال مردم افتاد و هزاران نفر را به قتل رسانيد.

 
6- برنامه مهدى موعود(عج) پيروى از قرآن و هدايت است

 
«يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و يعطف الرأى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الرأى: هنگامى كه مردم هدايت را پيرو هواهاى نفسانى خود قرار دهند مهدى موعود (ع) مى‏ آيد و هواهاى نفسانى را مغلوب هدايت مى‏ نمايد و نيز هنگامى كه مردم قرآن را بر آراء و نظريات و تمايلات شخصى خود تطبيق نمودند آن حضرت آراء و نظريات را تابع قرآن قرار مى‏ دهد برنامه آن حضرت حكومت قرآن و هدايت است.»

 
7- اگر بخواهيم از همه خصوصيات شما خبر دهم مى‏ توانم

 
«والله لوشئت ان اخبركل رجل منكم بمخرجه و مولجه و جميع شأنه لفعلت ولكن اخاف ان تكفروا فى برسول الله صلى الله عليه و آله...: به خدا سوگند اگر بخواهم مى‏ توانم از همه خصوصيات هر كدام شما كه از كجا و چگونه و به چه هدف آمدى و چه تصميم داريد و خصوصيات ديگر خبر دهم. اما مى‏ ترسم درباره من غلو كنيد و مرا از رسول خدا(ص) بالاتر بدانيد و يا به خدایى من معتقد شويد و اين عقيده موجب كفر شما شود.» ابن ابى الحديد در ذيل اين كلام، مى‏ نويسد: اين گفتار على(ع) مانند گفتار حضرت مسيح(ع) است كه مى‏ گفت: از معجزه‏ هاى من اين است كه «و أُنبتكُم بما تاكلون و ما تدّخَرون فى بيوتكم: شما را از غذایى كه در خانه مى‏ خوريد و از آنچه ذخيره مى‏ كنيد خبر مى‏ دهم.»

 
8- زمانى بيايد كه از اسلام فقط نام آن باقى ماند

 
«يأتى على الناس زمان لايبقى فيهم من القرآن الارسمه و من الاسلام الااسمه مساجدهم يومئذ عامرة من البناء خراب من الهدى...: روزگارى بيابد كه در ميان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت و از اسلام جز نامى باقى نماند، در آن زمان مساجد از حيث بنا و ساختمان معمور و آباد است اما از جهت هدايت و معنويت خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اكتفا مى‏ كنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشريفات به خود مى‏ گيرد در صورتي كه اسلام و قرآن بايد در متن زندگى آنان باشد.»

 
9- خوارج پس از من با خوارى و ذلت زندگى خواهند كرد

 
«اما انكم ستلقون بعدى ذلا شاملا وسيفاً قاطعاً واثرة يتخذها الظالمون فيكم سنة: آگاه باشيد پس از من با ذلت همه جانبه و شمشير برنده و استبداد روبرو مى‏ گرديد اموال و حقوق شما را ستمگران مى ‏گيرند و اين كار درباره شما براى هميشه معمول و رسم مى ‏گردد: همان طور كه اميرمؤمنان(ع) خبر داد خوارج پيوسته از طرف حكومت‏ ها، مورد تعقيب قرار گرفته اموال آنان پيوسته از طرف ستمگران تصاحب مى ‏شد.»

 
10- از هر چه سؤال كنيد خبر مى‏ دهم 

«فاسألونى قبل ان تفقدونى، فوالذى نفسى بيده لا تسألونى عن شى‏ء فيما بينكم و بين الساعة... الا انباتكم...: در اين خطبه اميرمؤمنان(ع) حدود آگاهى خويش از غيب را بيان مى‏ كند و مى ‏فرمايد: «از هر چه كه تا قيامت پيش مى ‏آيد سؤال كنيد جواب خواهم داد و از هر نبرد و جنگى كه پيش مى ‏آيد و خصوصيات آن، تعداد افرادى كه كشته مى ‏شوند يا مى‏ ميرند و اينكه در كجا كشته مى ‏شوند و كجا به خاك سپرده مى ‏شوند از همه اين‏ها آگاهى دارم.»