نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 419916
هزینه تراشی بی مورد، گل به خودی های بی پایان
بخش تعاملی الف - احمد شیرانی تک آبی
تاریخ انتشار : شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۴


مردم سالاری دینی منبعث از دو رکن جمهوریت و اسلامیت تظام است. هر کدام از این وجوه نیازمند تعریف  الزامات و تعیین مصادیق عینی  است. قطعا برگزاری انتخابات در نظام حمهوری اسلامی و مشارکت حداکثری مردم تنها  مصداق جمهوریت محسوب نمی شود (هرچند که ممکن است بارزترین شاخصه آن باشد). تامین آزادی های فردی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب قانون، رسالت خطیر نظامی است که با پشتیبانی توده­ های مردم توانسته است بر بحران­ هایی غلبه کند که هریک از آن ها برای ساقط کردن یک نظام سیاسی قدرتمند کفایت می­کند. آزادی بیان و البته آزادی پس از بیان با تعریف چارچوب­ های قانونی مشخصی که راه را بر تفسیرهای فردی و نگاه سلیقه ای می بندد حق طبیعی چنین مردمی است.

حقیر  در تارخ 26/12/93  طی یادداشتی با عنوان ( حمله به علی مطهری و هشداری که باید جدی گرفت)  در سایت الف ، پیرامون عواقب بی نظمی های خودسرانه ای که موجب خدشه دار شدن جمهوریت نظام می شود هشدار داده بودم. اما گویا مخالفت با سخنرانی شخصیت ها به شکلی نوین و در قالب لغو مجوز سخنرانی ظهور یافته است. در ابتدا لازم است که این نکته را روشن کنم که بنده به عنوان فردی که خود را هوادار منظومه فکری جریان انقلابی می دانم با بسیاری از مواضع ( و نه الزما همه مواضع )  دکتر علی مطهری مخالف هستم کما اینکه برداشت ایشان از موضوع فتنه و تفسیر وقایع و علل پیدایش و رخدادهای پس از آن را ، موضعی مغرضانه ، سطحی و ابتر می دانم اما نقد روش های اشتباه و مصلحت اندیشی های کاذب را امری واجب دانسته که  عدم چاره اندیشی در این باب موجب تخریب وجهه نظام در سطح بین الملل می شود.

موضوع صرفا علی مطهری نیست. جلوگیری از سخنرانی و برگزاری برنامه های قانونی در مورد حسن عباسی، حمید رسایی، صادق زیبا کلام ، سعید زیبا کلام ، لغو اکران مستند شب نامه در دانشگاه تهران ، محدود نمودن رسانه ها در موضوع فساد کرسنت ، توهین و محدود ساختن  منتقدین هسته ای و .. مصادیق روشنی از این اتفاق تلخ است. ممانعت هایی که در  هر یک از آن ها رد پای قوای مجرییه و قضاییه ( بصورت مستقیم و غیر مستقیم) و سایر نهاد ها و احیانا اشخاص متنفذ دیده می شود. نام افراد و برنامه های لغو شده حاکی از آن است که هر دو جناح از سوی رقبای خود مورد محدودیت هایی قرار می گیرند.

 به صورت کلی باید ببینیم در عصر ارتباطات و در حالی که شبکه های اجتماعی با ضریب نفوذ بالا به شکل خیره کننده ای در حال هدایت و مدیریت افکار عمومی هستند  لغو نشست های افراد و شخصت های سیاسی تا چه مقدار موثر است ؟ تقریبا هیچ. تنها دستاورد و پیامد این رفتار ها پاس گل نیروهای درون نظام به گزارشگران مغرض کمیته حقوق بشر سازمان ملل و فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی رسانه های معاند تا مدت مدیدی است.
 
در حالی که دشمن می کوشد  با صرف هزینه های هنگفت در قالب جنگ نرم تصویری مخدوش از ایران معرفی کند تا با ابزار رسانه فضا را به سمت بسیج افکار عمومی به منظور توجیه سیاست های تهاجمی خود سوق دهد، برخی تصمیمات اشتباه موجب هزینه تراشی های بی مورد و غیر ضرور می شود. با لغو یک سخنرانی دو ساعته برای مخاطبینی محدود موجب ایجاد التهابی میشویم که تا روزها و کما اینکه سالها می بایست نظام هزینه آن را در سطح بین المللی پرداخت نماید.

سخن گفتن حق طبیعی شخصیت های سیاسی است تا مادامی که خط قرمز های واقعی و نه البته فرضی و سلیقه ای را نقض ننمایند . علی مطهری همان مقدار حق دارد که حسن عباسی دارد. رئیس جمهور اگر لغو سخنرانی علی مطهری را مایه شرمساری می دانند چرا در قبال لغو سخنرانی منتقدین دولت در دانشگاه ها هیچ واکنشی نشان نمی دهند. آزادی بیان و شرمسار ی مدیران هم سیاسی شده است. متاسفانه اتخاذ تصمیمات غیر ضرور موجب ایجاد میدان داری شارلاتانیزم مطبوعاتی و پیاده نظام نفوذ در کشور می گردد. دوستان انقلابی می بایست با تحلیل صحیح از بهانه دادن به مغرضین بپرهیزند و در میدان سیاست مدارانی که در فصل پاسخگویی به دنبال تغییر میدان بازی هستند بازی نکنند. اگر دولت روحانی تمایل دارد که کنسرت، لغو سخنرانی و ... را در آستانه انتخابات به اولویت های کشور تبدیل کند شما چرا با مواضع شتابزده و تصمیمات احساسی در جهت خواست آنها عمل می کنید؟

لطفا اویل انقلاب را به یاد بیاورید که در سیمای جمهوری اسلامی ، شهید مطهری، شهید بهشتی و آیت الله مصباح یزدی با جریانات مخالف نظام، مارکسسیت ها و توده ای ها مباحث عمیق سیاسی و اعتقادی همدیگر را به چالش می کشیدند. نه حسن عباسی و سعید زیبا کلام توده ای هستند و نه علی مطهری و صادق زیبا کلام.

ریشه های نظام مستحکم تر از آن است که چند سخنرانی موجب تزلزل آن شود، این سلب اعتماد عمومی است که به نظام ضربه می زند. فضای مجازی به آنچنان بستری تبدیل شده است که میزان تاثیر سخنرانی های سنتی را به شدت محدود ساخته است .به جای برخورد سلبی ، دیدگاه های یکدیگر را به چالش بکشیم.  آزادی بیان را به عنوان یکی از مهم ترین مصادیق جمهوریت ، به رسمیت بشناسیم. لغو سخنرانی از یک سو و بی شناسنامه خواندن و بی سواد پنداشتن منتقدین دو روی سکه اعتماد زدایی از مردم است. 
 
کلمات کلیدی : احمد شیرانی تک آبی
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۹-۱۴ ۰۸:۴۹:۴۹
درود/ مقاله خوبی است (4049097) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.