کد مطلب: 166792
گزارش به مردم( قسمت ششم)؛
هدف دولت از گران کردن ارز
احمد توکلی، 1 مهر 91
تاریخ انتشار : شنبه ۱ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۹
از سال 1381 ارز در ایران تک نرخی شد. این وضع نزدیک به ده سال ادامه داشت. درسال های اخیر، بازار دونرخی مجددا ایجاد شد. اواسط سال گذشته فاصله نرخ ها رو به افزایش نهاد. این فرایند در ماه های آخر سال 1390 شکل مخرب و نگران کننده تری یافت. در طول این مدت در شورای پول و اعتبار، جلسات کمیسیون ها، جلسات غیرعلنی، جلسات علنی، مصاحبه های رسانه ای و محیط های علمی در نقد و ارایه راه حل مطالبی عرضه کردم. از آن میان، با حفظ و رعایت جوانب مختلف گزارش زیر تقدیم می شود.
الف ) شرح موضوع - ویژگیهای این وضعیت بدین قرار بوده است:
• افزایش شتابنده نرخ ارزی طی دو ماه آذر و دی 1390 ارزش پول ملی را به شدت کاهش داد. نرخ ارز از 1320 تومان برای هر دلار در 30 آبان، در 4 بهمن 90 به 2050 تومان رسید؛ یعنی طی حدود دو ماه، ارزش پول ملی 55 درصد کاهش یافت.
• مهمتر از افزایش قیمت ارز، نوسانات شدید آن و آثار مخربش بر تولید و توزیع درآمد ملی است. از 4 بهمن 90 تا 24 اردیبهشت 91 هر دلار از 2050 به 1577 تومان و از آن تاریخ تا 30 شهریور به 2442 تومان تغییر قیمت داد، یعنی پس از آن سقوط ارزش 55 درصدی اولیه، 23 درصد تقویت پول ملی را شاهد بودیم، بعد مجددا 55 درصد دیگر کاهش ارزش پول ملی ! این نوسانات که در نمودار زیر ملاحظه می فرمایید، با افزایش نا اطمینانی و ریسک، ضد سرمایه گزاری و تولید عمل می کند و با افزایش انتظارات تورمی وغیر قابل پیش بینی تر شدن تورم، به افزایش قیمت کالاها و خدمات دامن می زند و به دلیل رانتی که ایجاد می کند نابرابری توزیع درآمد را تشدید می نماید. حتی به احتکار و عدم عرضه کالا کشیده می شود.
• بین عوامل متعدد این وضعیت، عامل نقدینگی، مهمترین علت است. نقدینگی از 318 هزار میلیارد تومان در آخر شهریور 90 به بیش از 395 هزار میلیارد تومان در ایام اخیر رسیده است. یعنی حدود یک چهارم بر آن اضافه شده است. وقتی تولید در حال رکود است و سرمایه گذاری به دلیل افزایش ریسک و نااطمینانی کاهش می یابد، باید انتظار داشت که نقدینگی به بازار سکه
و ارز و مسکن هجوم بیاورد. بعد از نقدینگی، سوء تدبیر و مدیریت و تحریم موثر بوده اند.
• دولت میگوید که تا کنون 24 میلیارد دلار برای واردات کالا های اساسی ارز به قیمت مرجع داده است. نرخ مرجع چه مبنایی دارد؟ تعجب نکنید اگر می شنوید که این اصطلاح هیچ مبنای قانونی و منطقی ندارد. پس ازکجا پیدا شده است؟ در هنگام تهیه و تصویب لایحه بودجه، وقتی منابع بودجه عمومی دولت تعیین می شود، برای آن که در باره منابع ناشی از فروش نفت خام و میعانات گازی به عددی برسیم که با اطمینان نسبی قابل قبول باشد، باید مقدمتا، سه عدد برآورد گردد: مقدار صادرات، قیمت نفت و قیمت دلار به ریال.
مثلا در بودجه سال 91 پیش بینی این بود که روزانه 2/68 میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی صادرات داشته باشیم، هر بشکه به طور متوسط 80 دلار فروخته شود و هر دلار 1225 تومان به فروش رود. معمولا در برآورد این ارقام با احتیاط عمل می شود و دست پائین را می گیرند. در واقع این ارقام فرضی هیچ الزام قانونی نمی آورد؛ بلکه یک اقدام حسابداری است. به همین دلیل قیمت متوسط فروش ما در 5 ماهه هر بشکه 107 دلار بوده است، ولی ما نگفتیم چون مبنای محاسبه حسابدارانه در بودجه 80 دلار بوده پس 107 دلار نفروشیم! حتی اصطلاح ارز مرجع در لایحه و قانون نیامده است بلکه بانک مرکزی آن را جعل کرده است.
• این پرسش بجاست: پس دولت ارزهای به دست آمده را به چه نرخی بفروشد؟ پاسخ در ماده 81 قانون برنامه پنجم چنین آمده است:
" ج ـ نظام ارزی کشور، « شناور مدیریت شده» است. نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابت پذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی و همچنین شرایط اقتصاد کلان از جمله تعیین حد مطلوبی از ذخایر خارجی تعیین خواهد شد. "
در قانون بودجه سال 91 نیز دولت مکلف شده که از درآمد ارزی نفتی اول سهم صندوق توسعه ملی و شرکت ملی نفت را بدهد سپس " با فروش مبالغ ارزی به نرخ روز ارز فروخته شده را به حسابهای مربوط واریز نماید[و پس از تأمین سهم درآمد عمومی دولت موضوع ردیفهای 210101 و 210109 مندرج در جدول شماره (5) این قانون]،.مازاد ارز حاصله پس از تأمین مصارف فوق، از محل واریزی مازاد یاد شده به خزانه داری کل کشور...". بنابراین تکلیف روشن است: دولت ابتداء باید نرخ ارزی که اقتصاد ملی را در رقابت خارجی و همچنین شرایط اقتصاد کلان به سمت مطلوبی سوق می دهد و حد معقولی از ذخایر را نیز باقی می گذارد، تعیین کند و بعد آن را با دخالت های مناسب در حدود مطلوب نگهدارد. درحالی که نرخ حسابدارانه 1226 تومان و نام جعلی ارز مرجع هیچ پایه ای ندارد. ولی بانک مرکزی تسلیم فشار رئیس جمهور شد و قانون را نادیده گرفت.
• اگر دولت به این وظیفه اش عمل می کرد و درحالی که آثار تحریم خرید نفت ایران ظاهر میشد، تدریجا نرخ ارز را حساب شده و متناسب با مصالح اقتصاد کلان تغییر می داد، آیا به این وضعیت مخرب می رسیدیم؟ و آیا رانتی عظیم، برای عده معدودی و شاید افراد خاصی پیدا می گردید؟ اگر متوسط اختلاف قیمت ارز مرجع با ارز آزاد را در این مدت 600 تومان بگیریم ، ثروتی حدود 15 هزار میلیارد تومان از جیب ملت به کیسه افراد معدودی سرازیر شده است.
• هنگامی که در آذر و دی 90 نرخ ارز افسارگسیخته افزایش می یافت، هرچه اعتراض می شد دولت توجه نمی کرد. تا نرخ ارز از 2000 تومان گذشت و در 4 بهمن ماه به 2050 تومان رسید، دولت تصمیمی را که 18 روز پیش از آن گرفته بود، عملیاتی کرد و ظرف سه روز نرخ دلار با 20 درصد کاهش به 1650 تومان فروافتاد. اگر آن تاخیر غیرقابل توجیه نبود، شاید همین 20 درصد کاهش پیدا می شد و نرخ ارز
را به حدود 1300 باز می گرداند. چرا تاخیر اعمال شد؟
• در ماه شهریور نیز رئیس جمهور دستور داده است بانک مرکزی برای مهار نرخ مداخله نکند و ارز تزریق ننماید در حالی که ارز دارند. چرا؟ آیا نمی داند این نوسانات چه به روز اقتصاد می آورد؟ جیب چه کسانی راخالی و کیسه چه کسانی را پر می کند؟ در بند 2 به تبعات این نوسانات، که مخرب تر از افزایش است، اشاره کوتاهی کردم.
• حتی اگر مانند برخی اقتصاددانان معتقد باشیم که ارزش ریال در برابر دلار به طور مصنوعی بالا نگاه داشته شده بود و باید به کاهش ارزش پول ملی دست می زدیم تا قدرت رقابت خارجی را احیاء کنیم، باز اعمال مدیریت در این باره با رهاسازی جاهلانه یا عامدانه بازار و سبب سازی برای این نوسانات بسیار فزاینده با هیچ منطق علمی سازگار نیست و نتیجه عکس می دهد که علائم آن آشکار است.
• شکی نیست که تحریم خصمانه و مغایر قوانین بین المللی اعمال شده به رهبری آمریکا، دست دولت را برای مدیریت بازار ارز تنگ کرده است. ولی اگر آن روزها که امثال بنده مرتبا از برداشت های از حساب ذخیره ارزی انتقاد می کردیم و نسبت به چنین روزهایی هشدار می دادیم، آقای احمدی نژاد دست از ولخرجی ارزی برمی داشت، امروز ملت و نظام را به این گرفتاری مبتلا می ساخت؟
• صرف نظر از تحریم، آقای احمدی نژاد مانند همیشه با فرافکنی، علت این فاجعه را دستان آشکار و پنهان دشمنان خارجی و داخلی شمرد. البته سهم کوچکی برای اشتباهات همکارانش قائل شد زیرا به تذکر او که به آن ها هشدار داده بود توجه نکرده بودند!
بلاشک، چنانکه گفتم تحریم یکی از علل مهم این وضعیت بوده است. اما سوء مدیریت، سوء سیاست، بی ارادگی مسئولان اقتصادی در برابر رئیس جمهور و تاخیر های عمدی غیرقابل توجیه، اهمیت کمتری ندارد.
ب ) راه حل دولت
دولت برای خروج از این وضعیت بسیار زیانبار اعلام کرد که با ایجاد بورس ارز یک نرخی را تجدید می کند. در عین حال برای کالاهای اساسی ارز مرجع! می دهد.
این تصمیم در کمیته ارزی دولت با حضور پنج نماینده مجلس، اواسط مرداد گرفته شد. دولت مدعی است که در بازار بورس ارز، فقط گواهی ارزی برای واردات کالا و خدمت خرید و فروش می شود. در نتیجه محلی است برای این که صادرکنندگان ارز خود راعرضه کنند و واردکنندگان تقاضای خود را به میدان آورند و قیمت آزاد ناشی از عرضه و تقاضا آشکار می شود و بانک مرکزی هم می تواند با نرخی بسیار نزدیک به آن، ارز دولت را بفروشد و از رانت خواری جلوگیرد و درآمد ریالی بیشتری کسب کند.
واردکنندگان کالاهای اساسی نیز با کنترلی که اعمال می شود، متناسب با ارز ارزانی که می گیرند(ارز مرجع) کالای خود را می فروشند. بدین ترتیب تقاضاهای واقعی در بازار موثر است. برای بالا رفتن ضریب اطمینان، شرکت نفت، پتروشیمی های دولتی و صندوق توسعه ملی بخشی از درآمد ارزی شان را که می خواهند به ریال تبدیل کنند، در این بازار عرضه می کنند. پس تقاضا کنترل
و عرضه تشویق شده است. تا این جا دو نرخی را پذیرفته است. حسن این راه حل این است که میزان هنگفتی از درآمد حاصل از فروش ارز را به جای آن که نصیب دلالان شود، نصیب خزانه دولت می کند. اما چندین عیب دارد:
• مغایرت آشکار با بند ج ماده 81 قانون برنامه و بند 2-3 ماده واحده قانون بودجه سال جاری دارد.
• بورس ارز تحت عنوان (Forex =Foreign Exchange Market) در دنیا متداول است. حجم عظیمی در حد 3/98 تریلیون دلار ( آوریل 2010) گردش مالی روزانه این بازار در جهان است. ولی آن بازار رقابتی است، درحالی که در بازار ارز ایران، عرضه کننده اصلی بانک مرکزی است. و اگر کل دولت را در نظر بگیریم، تقاضا کننده اصلی نیز دولت است. بنابراین ادعای تشکیل بورس برای کشف قیمت رقابتی، ادعایی بی اساس است. در واقع باز هم بانک مرکزی و دولت همه کاره اند با این فرق که در آن صورت، هر نرخ بالایی که پیدا شود، می توانند از خود سلب مسئولیت کنند.
دولت هم هر وقت اراده کند برای تأمین کسری بودجه خود، با بازار به ظاهر رقابتی بازی می کند و هر قدر بخواهد به دست می آورد؛ چنان که الان اجازه می خواهد که ارز را گران کند و مابه التفاوت را به صورت نقدی بین مردم توزیع کند. اقدام تورم زایی که شیرینی موقت و تلخکامی طولانی مدت دارد. البته برای سیاسی کاری انتخاباتی به نظرشان مفید می رسد.
• نکته بسیار مهم این است که قطعا بازار سومی برای ارز شکل خواهد گرفت. 70 تا 90 درصد معاملات در بورس های ارز جهان، سفته بازی است، یعنی خرید ارز برای فروش، نه برای استفاده در معاملات واقعی. البته در بازارهای رقابتی ارز، حاشیه سود حاصل از سفته بازی به ازای مثلا هر دلار بسیار ناچیز است. در طرح دولت بنا بر این است که در بورس فقط گواهی ارزی مبادله شود، احتمالا به این دلیل که سفته بازی جلوگیری شود. اما با توجه به سابقه نوسانات شدید و سود هنگفتی که خرید و فروش ارز در این وضعیت دارد، حتما بعد از اجرای طرح بورس ارز، انگیزه سفته بازی باقی میماند. علاوه بر این، وقتی ارزش پول ملی با آن شدت کاهش می یابد، ارزش پس اندازهای مردم به سرعت پایین می آید.
در نتیجه خرید ارز برای حفظ ارزش دارایی پولی نیز وجود دارد. چون سیاست های دولت سست، متغیر و درهم برهم است، انگیزه خرید ارز برای فرار سرمایه نیز به دو تقاضای قبلی اضافه می گردد. این سه تقاضا در بازار بورس پاسخ داده نمی شود. این سه انگیزه قوی به علاوه انگیزه پنهانکاری بخش خصوصی در مورد درآمد صادراتی (شرکت در بازار بورس، درآمد صادراتی صادرکنندگان را آشکار می سازد)، بازار سومی را در کنار بازار اداری ارز مرجع و بازار بورس ارز شکل می دهد. و ماجرا تکرار می شود.
راه حل مناسب این است این است که:
• بر اساس قانون عمل شود
و ارز مرجع کنار گذاشته شود.
• دولت به وظیفه قانونی برنامه پنجم در تعیین نرخ ارز مناسب برای اقتصاد عمل کند و با این نرخ بازار ارز شناور را راه بیندازد و آن را مدیریت کند.
• از ابتداء اعلام کند که بازار غیررسمی ارز باقی خواهد ماند.
• با ثبات این سیاست به تدریج که اعتماد به بازار رسمی احیاء شود، فاصله نرخ دو بازار کاهش می یابد و در میان مدت بازار یکی می شود.
• ارز برای کالاهای اساسی نیز در همان بازار رسمی و به نرخ آزاد این بازار فروخته شود. اگر واردکنندگان این کالاها با نرخ جعلی مرجع پس از واردات قابل کنترل اند، این جا هم می توان کنترل شان کرد. می شود در بدو ورود کالا به گمرک، به آن ها یارانه وارداتی داد و تعهد گرفت که کالا را با قیمت تعیین شده عقلایی توسط دولت، توزیع کنند. واقعیت این است که در این شکل و در طرح دولت، اگر با واقع بینی بنگریم، تا حدود 80 درصد امکان کنترل وجود دارد. با این تفاوت که یارانه ارز واردات کالای اساسی به کسی تعلق می گیرد که واقعا به واردات دست زده باشد. محل تامین یارانه نیز فروش ارزهای مربوط به قیمت آزاد به جای قیمت مرجع است.
• راه حل های تفضیلی تر محتاج اطلاعاتی است که در اختیار ما نیست.
• واقعیت تلخ این است که بازار ارز دچار بحران اعتماد است. مدیریت پولی و ارزی و مدیریت اقتصادی کشور ناتوان، غیرمستقل و بدون راهبرد است. به دلیل مجموعه رفتارهای زیگزاگی سال های اخیر، مورد اعتماد هم نیست. اصلی ترین بخش راه حل احیاء این اعتماد است که راه سیاسی دارد. تا این ترکیب برجاست، چاره ای نداریم جز این که به آن ها کمک کنیم تا با کارشناسی دقیق تصمیمات درست بگیرند، آنها را زود تغییر ندهند، زیر بار دستورات غیرکارشناسی نروند و در باره بازار ارز و پول کم و صادقانه سخن بگویند. نمایندگان مجلس نیز همچنین.
نکته آخر این است که بر اساس بند ب ماده 10 قانون پولی و بانکی مصوب 1351 بانک مرکزی مکلف به حفظ ارزش پول ملی است:
" ماده 10 - ب - هدف بانک مرکزی ایران حفظ ارزش پول و موازنه پرداختها و تسهیل مبادلات بازرگانی و کمک به رشد اقتصادی کشور است."
حفظ ارزش ریال به تصمیمات ارزی بستگی دارد. بند ج ماده 11 همان قانون، تصمیم در باره مقررات و معاملات ارزی را تنها پس از تصویب شورای پول و اعتبار قانونی می شمارد:
" ماده 11 - بانک مرکزی ایران به عنوان تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور موظف به انجام وظایف زیر می باشد:
ج - تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و تعهد یا تضمین پرداختهای ارزی با تصویب
شورای پول و اعتبار و همچنین نظارت بر معاملات ارزی."
بنابراین تصمیم کمیته ارزی دولت، حتی اگر امضای نمایندگان مجلس هم پای صورت جلسه آن باشد، معتبر نیست. طبق اصل هشتادوپنجم و یکصدوسی و هشتم اصلاح مسیر فعلی در این موضوع بر عهده رئیس محترم مجلس است. بنده این مطلب را در گزارش محرمانه جلسه 24 مرداد شورای پول و اعتبار به هیات رئیسه محترم مجلس، آورده ام.
الف ) شرح موضوع - ویژگیهای این وضعیت بدین قرار بوده است:
• افزایش شتابنده نرخ ارزی طی دو ماه آذر و دی 1390 ارزش پول ملی را به شدت کاهش داد. نرخ ارز از 1320 تومان برای هر دلار در 30 آبان، در 4 بهمن 90 به 2050 تومان رسید؛ یعنی طی حدود دو ماه، ارزش پول ملی 55 درصد کاهش یافت.
• مهمتر از افزایش قیمت ارز، نوسانات شدید آن و آثار مخربش بر تولید و توزیع درآمد ملی است. از 4 بهمن 90 تا 24 اردیبهشت 91 هر دلار از 2050 به 1577 تومان و از آن تاریخ تا 30 شهریور به 2442 تومان تغییر قیمت داد، یعنی پس از آن سقوط ارزش 55 درصدی اولیه، 23 درصد تقویت پول ملی را شاهد بودیم، بعد مجددا 55 درصد دیگر کاهش ارزش پول ملی ! این نوسانات که در نمودار زیر ملاحظه می فرمایید، با افزایش نا اطمینانی و ریسک، ضد سرمایه گزاری و تولید عمل می کند و با افزایش انتظارات تورمی وغیر قابل پیش بینی تر شدن تورم، به افزایش قیمت کالاها و خدمات دامن می زند و به دلیل رانتی که ایجاد می کند نابرابری توزیع درآمد را تشدید می نماید. حتی به احتکار و عدم عرضه کالا کشیده می شود.
ارز برای کالاهای اساسی نیز در همان بازار رسمی و به نرخ آزاد این بازار فروخته شود. اگر واردکنندگان این کالاها با نرخ جعلی مرجع پس از واردات قابل کنترل اند، این جا هم می توان کنترل شان کرد. می شود در بدو ورود کالا به گمرک، به آن ها یارانه وارداتی داد و تعهد گرفت که کالا را با قیمت تعیین شده عقلایی توسط دولت، توزیع کنند.
• دولت میگوید که تا کنون 24 میلیارد دلار برای واردات کالا های اساسی ارز به قیمت مرجع داده است. نرخ مرجع چه مبنایی دارد؟ تعجب نکنید اگر می شنوید که این اصطلاح هیچ مبنای قانونی و منطقی ندارد. پس ازکجا پیدا شده است؟ در هنگام تهیه و تصویب لایحه بودجه، وقتی منابع بودجه عمومی دولت تعیین می شود، برای آن که در باره منابع ناشی از فروش نفت خام و میعانات گازی به عددی برسیم که با اطمینان نسبی قابل قبول باشد، باید مقدمتا، سه عدد برآورد گردد: مقدار صادرات، قیمت نفت و قیمت دلار به ریال.
مثلا در بودجه سال 91 پیش بینی این بود که روزانه 2/68 میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی صادرات داشته باشیم، هر بشکه به طور متوسط 80 دلار فروخته شود و هر دلار 1225 تومان به فروش رود. معمولا در برآورد این ارقام با احتیاط عمل می شود و دست پائین را می گیرند. در واقع این ارقام فرضی هیچ الزام قانونی نمی آورد؛ بلکه یک اقدام حسابداری است. به همین دلیل قیمت متوسط فروش ما در 5 ماهه هر بشکه 107 دلار بوده است، ولی ما نگفتیم چون مبنای محاسبه حسابدارانه در بودجه 80 دلار بوده پس 107 دلار نفروشیم! حتی اصطلاح ارز مرجع در لایحه و قانون نیامده است بلکه بانک مرکزی آن را جعل کرده است.
• این پرسش بجاست: پس دولت ارزهای به دست آمده را به چه نرخی بفروشد؟ پاسخ در ماده 81 قانون برنامه پنجم چنین آمده است:
" ج ـ نظام ارزی کشور، « شناور مدیریت شده» است. نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابت پذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی و همچنین شرایط اقتصاد کلان از جمله تعیین حد مطلوبی از ذخایر خارجی تعیین خواهد شد. "
در قانون بودجه سال 91 نیز دولت مکلف شده که از درآمد ارزی نفتی اول سهم صندوق توسعه ملی و شرکت ملی نفت را بدهد سپس " با فروش مبالغ ارزی به نرخ روز ارز فروخته شده را به حسابهای مربوط واریز نماید[و پس از تأمین سهم درآمد عمومی دولت موضوع ردیفهای 210101 و 210109 مندرج در جدول شماره (5) این قانون]،.مازاد ارز حاصله پس از تأمین مصارف فوق، از محل واریزی مازاد یاد شده به خزانه داری کل کشور...". بنابراین تکلیف روشن است: دولت ابتداء باید نرخ ارزی که اقتصاد ملی را در رقابت خارجی و همچنین شرایط اقتصاد کلان به سمت مطلوبی سوق می دهد و حد معقولی از ذخایر را نیز باقی می گذارد، تعیین کند و بعد آن را با دخالت های مناسب در حدود مطلوب نگهدارد. درحالی که نرخ حسابدارانه 1226 تومان و نام جعلی ارز مرجع هیچ پایه ای ندارد. ولی بانک مرکزی تسلیم فشار رئیس جمهور شد و قانون را نادیده گرفت.
• اگر دولت به این وظیفه اش عمل می کرد و درحالی که آثار تحریم خرید نفت ایران ظاهر میشد، تدریجا نرخ ارز را حساب شده و متناسب با مصالح اقتصاد کلان تغییر می داد، آیا به این وضعیت مخرب می رسیدیم؟ و آیا رانتی عظیم، برای عده معدودی و شاید افراد خاصی پیدا می گردید؟ اگر متوسط اختلاف قیمت ارز مرجع با ارز آزاد را در این مدت 600 تومان بگیریم ، ثروتی حدود 15 هزار میلیارد تومان از جیب ملت به کیسه افراد معدودی سرازیر شده است.
• هنگامی که در آذر و دی 90 نرخ ارز افسارگسیخته افزایش می یافت، هرچه اعتراض می شد دولت توجه نمی کرد. تا نرخ ارز از 2000 تومان گذشت و در 4 بهمن ماه به 2050 تومان رسید، دولت تصمیمی را که 18 روز پیش از آن گرفته بود، عملیاتی کرد و ظرف سه روز نرخ دلار با 20 درصد کاهش به 1650 تومان فروافتاد. اگر آن تاخیر غیرقابل توجیه نبود، شاید همین 20 درصد کاهش پیدا می شد و نرخ ارز
تصمیم کمیته ارزی دولت، حتی اگر امضای نمایندگان مجلس هم پای صورت جلسه آن باشد، معتبر نیست. طبق اصل هشتادوپنجم و یکصدوسی و هشتم اصلاح مسیر فعلی در این موضوع بر عهده رئیس محترم مجلس است.
• در ماه شهریور نیز رئیس جمهور دستور داده است بانک مرکزی برای مهار نرخ مداخله نکند و ارز تزریق ننماید در حالی که ارز دارند. چرا؟ آیا نمی داند این نوسانات چه به روز اقتصاد می آورد؟ جیب چه کسانی راخالی و کیسه چه کسانی را پر می کند؟ در بند 2 به تبعات این نوسانات، که مخرب تر از افزایش است، اشاره کوتاهی کردم.
• حتی اگر مانند برخی اقتصاددانان معتقد باشیم که ارزش ریال در برابر دلار به طور مصنوعی بالا نگاه داشته شده بود و باید به کاهش ارزش پول ملی دست می زدیم تا قدرت رقابت خارجی را احیاء کنیم، باز اعمال مدیریت در این باره با رهاسازی جاهلانه یا عامدانه بازار و سبب سازی برای این نوسانات بسیار فزاینده با هیچ منطق علمی سازگار نیست و نتیجه عکس می دهد که علائم آن آشکار است.
• شکی نیست که تحریم خصمانه و مغایر قوانین بین المللی اعمال شده به رهبری آمریکا، دست دولت را برای مدیریت بازار ارز تنگ کرده است. ولی اگر آن روزها که امثال بنده مرتبا از برداشت های از حساب ذخیره ارزی انتقاد می کردیم و نسبت به چنین روزهایی هشدار می دادیم، آقای احمدی نژاد دست از ولخرجی ارزی برمی داشت، امروز ملت و نظام را به این گرفتاری مبتلا می ساخت؟
• صرف نظر از تحریم، آقای احمدی نژاد مانند همیشه با فرافکنی، علت این فاجعه را دستان آشکار و پنهان دشمنان خارجی و داخلی شمرد. البته سهم کوچکی برای اشتباهات همکارانش قائل شد زیرا به تذکر او که به آن ها هشدار داده بود توجه نکرده بودند!
بلاشک، چنانکه گفتم تحریم یکی از علل مهم این وضعیت بوده است. اما سوء مدیریت، سوء سیاست، بی ارادگی مسئولان اقتصادی در برابر رئیس جمهور و تاخیر های عمدی غیرقابل توجیه، اهمیت کمتری ندارد.
ب ) راه حل دولت
دولت برای خروج از این وضعیت بسیار زیانبار اعلام کرد که با ایجاد بورس ارز یک نرخی را تجدید می کند. در عین حال برای کالاهای اساسی ارز مرجع! می دهد.
این تصمیم در کمیته ارزی دولت با حضور پنج نماینده مجلس، اواسط مرداد گرفته شد. دولت مدعی است که در بازار بورس ارز، فقط گواهی ارزی برای واردات کالا و خدمت خرید و فروش می شود. در نتیجه محلی است برای این که صادرکنندگان ارز خود راعرضه کنند و واردکنندگان تقاضای خود را به میدان آورند و قیمت آزاد ناشی از عرضه و تقاضا آشکار می شود و بانک مرکزی هم می تواند با نرخی بسیار نزدیک به آن، ارز دولت را بفروشد و از رانت خواری جلوگیرد و درآمد ریالی بیشتری کسب کند.
واردکنندگان کالاهای اساسی نیز با کنترلی که اعمال می شود، متناسب با ارز ارزانی که می گیرند(ارز مرجع) کالای خود را می فروشند. بدین ترتیب تقاضاهای واقعی در بازار موثر است. برای بالا رفتن ضریب اطمینان، شرکت نفت، پتروشیمی های دولتی و صندوق توسعه ملی بخشی از درآمد ارزی شان را که می خواهند به ریال تبدیل کنند، در این بازار عرضه می کنند. پس تقاضا کنترل
دولت به وظیفه قانونی برنامه پنجم در تعیین نرخ ارز مناسب برای اقتصاد عمل کند و با این نرخ بازار ارز شناور را راه بیندازد و آن را مدیریت کند.
• مغایرت آشکار با بند ج ماده 81 قانون برنامه و بند 2-3 ماده واحده قانون بودجه سال جاری دارد.
• بورس ارز تحت عنوان (Forex =Foreign Exchange Market) در دنیا متداول است. حجم عظیمی در حد 3/98 تریلیون دلار ( آوریل 2010) گردش مالی روزانه این بازار در جهان است. ولی آن بازار رقابتی است، درحالی که در بازار ارز ایران، عرضه کننده اصلی بانک مرکزی است. و اگر کل دولت را در نظر بگیریم، تقاضا کننده اصلی نیز دولت است. بنابراین ادعای تشکیل بورس برای کشف قیمت رقابتی، ادعایی بی اساس است. در واقع باز هم بانک مرکزی و دولت همه کاره اند با این فرق که در آن صورت، هر نرخ بالایی که پیدا شود، می توانند از خود سلب مسئولیت کنند.
دولت هم هر وقت اراده کند برای تأمین کسری بودجه خود، با بازار به ظاهر رقابتی بازی می کند و هر قدر بخواهد به دست می آورد؛ چنان که الان اجازه می خواهد که ارز را گران کند و مابه التفاوت را به صورت نقدی بین مردم توزیع کند. اقدام تورم زایی که شیرینی موقت و تلخکامی طولانی مدت دارد. البته برای سیاسی کاری انتخاباتی به نظرشان مفید می رسد.
• نکته بسیار مهم این است که قطعا بازار سومی برای ارز شکل خواهد گرفت. 70 تا 90 درصد معاملات در بورس های ارز جهان، سفته بازی است، یعنی خرید ارز برای فروش، نه برای استفاده در معاملات واقعی. البته در بازارهای رقابتی ارز، حاشیه سود حاصل از سفته بازی به ازای مثلا هر دلار بسیار ناچیز است. در طرح دولت بنا بر این است که در بورس فقط گواهی ارزی مبادله شود، احتمالا به این دلیل که سفته بازی جلوگیری شود. اما با توجه به سابقه نوسانات شدید و سود هنگفتی که خرید و فروش ارز در این وضعیت دارد، حتما بعد از اجرای طرح بورس ارز، انگیزه سفته بازی باقی میماند. علاوه بر این، وقتی ارزش پول ملی با آن شدت کاهش می یابد، ارزش پس اندازهای مردم به سرعت پایین می آید.
در نتیجه خرید ارز برای حفظ ارزش دارایی پولی نیز وجود دارد. چون سیاست های دولت سست، متغیر و درهم برهم است، انگیزه خرید ارز برای فرار سرمایه نیز به دو تقاضای قبلی اضافه می گردد. این سه تقاضا در بازار بورس پاسخ داده نمی شود. این سه انگیزه قوی به علاوه انگیزه پنهانکاری بخش خصوصی در مورد درآمد صادراتی (شرکت در بازار بورس، درآمد صادراتی صادرکنندگان را آشکار می سازد)، بازار سومی را در کنار بازار اداری ارز مرجع و بازار بورس ارز شکل می دهد. و ماجرا تکرار می شود.
راه حل مناسب این است این است که:
• بر اساس قانون عمل شود
نکته بسیار مهم این است که قطعا بازار سومی برای ارز شکل خواهد گرفت. 70 تا 90 درصد معاملات در بورس های ارز جهان، سفته بازی است، یعنی خرید ارز برای فروش، نه برای استفاده در معاملات واقعی.
• دولت به وظیفه قانونی برنامه پنجم در تعیین نرخ ارز مناسب برای اقتصاد عمل کند و با این نرخ بازار ارز شناور را راه بیندازد و آن را مدیریت کند.
• از ابتداء اعلام کند که بازار غیررسمی ارز باقی خواهد ماند.
• با ثبات این سیاست به تدریج که اعتماد به بازار رسمی احیاء شود، فاصله نرخ دو بازار کاهش می یابد و در میان مدت بازار یکی می شود.
• ارز برای کالاهای اساسی نیز در همان بازار رسمی و به نرخ آزاد این بازار فروخته شود. اگر واردکنندگان این کالاها با نرخ جعلی مرجع پس از واردات قابل کنترل اند، این جا هم می توان کنترل شان کرد. می شود در بدو ورود کالا به گمرک، به آن ها یارانه وارداتی داد و تعهد گرفت که کالا را با قیمت تعیین شده عقلایی توسط دولت، توزیع کنند. واقعیت این است که در این شکل و در طرح دولت، اگر با واقع بینی بنگریم، تا حدود 80 درصد امکان کنترل وجود دارد. با این تفاوت که یارانه ارز واردات کالای اساسی به کسی تعلق می گیرد که واقعا به واردات دست زده باشد. محل تامین یارانه نیز فروش ارزهای مربوط به قیمت آزاد به جای قیمت مرجع است.
• راه حل های تفضیلی تر محتاج اطلاعاتی است که در اختیار ما نیست.
• واقعیت تلخ این است که بازار ارز دچار بحران اعتماد است. مدیریت پولی و ارزی و مدیریت اقتصادی کشور ناتوان، غیرمستقل و بدون راهبرد است. به دلیل مجموعه رفتارهای زیگزاگی سال های اخیر، مورد اعتماد هم نیست. اصلی ترین بخش راه حل احیاء این اعتماد است که راه سیاسی دارد. تا این ترکیب برجاست، چاره ای نداریم جز این که به آن ها کمک کنیم تا با کارشناسی دقیق تصمیمات درست بگیرند، آنها را زود تغییر ندهند، زیر بار دستورات غیرکارشناسی نروند و در باره بازار ارز و پول کم و صادقانه سخن بگویند. نمایندگان مجلس نیز همچنین.
نکته آخر این است که بر اساس بند ب ماده 10 قانون پولی و بانکی مصوب 1351 بانک مرکزی مکلف به حفظ ارزش پول ملی است:
" ماده 10 - ب - هدف بانک مرکزی ایران حفظ ارزش پول و موازنه پرداختها و تسهیل مبادلات بازرگانی و کمک به رشد اقتصادی کشور است."
حفظ ارزش ریال به تصمیمات ارزی بستگی دارد. بند ج ماده 11 همان قانون، تصمیم در باره مقررات و معاملات ارزی را تنها پس از تصویب شورای پول و اعتبار قانونی می شمارد:
" ماده 11 - بانک مرکزی ایران به عنوان تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور موظف به انجام وظایف زیر می باشد:
ج - تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و تعهد یا تضمین پرداختهای ارزی با تصویب
شورای پول و اعتبار و همچنین نظارت بر معاملات ارزی."
بنابراین تصمیم کمیته ارزی دولت، حتی اگر امضای نمایندگان مجلس هم پای صورت جلسه آن باشد، معتبر نیست. طبق اصل هشتادوپنجم و یکصدوسی و هشتم اصلاح مسیر فعلی در این موضوع بر عهده رئیس محترم مجلس است. بنده این مطلب را در گزارش محرمانه جلسه 24 مرداد شورای پول و اعتبار به هیات رئیسه محترم مجلس، آورده ام.
مهر
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۳۲:۲۹
ممنون از شما که پیگیر دغدغه های مردمی هستید
کاش تمامی نمایدنگان حق خود را به مردیمی که برای ایشان رای دادند ادا می کردند
به نظر من دولت در سال آخر خود سعی دارد با تطهیر کردن وجه خود اقدام به بالابردن بی پشتوانه یارانه ها بکند تا مردم که زود باور هستند و فقط طهار بین هستند یعنی عوام در سال آینده از نمازد دولت رفداری و رای به وی بدهند تا این جریان که حاکم بر قوه مجریه است به اقدامات خود ادامه دهد (963503) (moderator22)
کاش تمامی نمایدنگان حق خود را به مردیمی که برای ایشان رای دادند ادا می کردند
به نظر من دولت در سال آخر خود سعی دارد با تطهیر کردن وجه خود اقدام به بالابردن بی پشتوانه یارانه ها بکند تا مردم که زود باور هستند و فقط طهار بین هستند یعنی عوام در سال آینده از نمازد دولت رفداری و رای به وی بدهند تا این جریان که حاکم بر قوه مجریه است به اقدامات خود ادامه دهد (963503) (moderator22)
saeed
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۴۵:۵۱
نرخ ارز ثابت، پاشنه آشیل طرح هدفمند سازی یارانه‌ها
ادعای این مقاله این است که اگر نرخ بازاری ارز متناسب با آزادسازی یارانه‌ها افزایش نیابد؛ بسیاری از صنایع ایران بدون این که فرصت تطبیق با شرایط جدید را داشته باشند حذف خواهند شد و این درست بر خلاف هدف کارآمدسازی است که طرح به دنبال آن است. ما به این موضوع که نرخ ارز چه‌گونه تابع هدف سیاست‌گذار را تعیین میکند و طرح اصلاح یارانه‌ها چه‌گونه این تابع هدف را تحت تاثیر قرار خواهد داد نیز می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که به دلیل تغییر در منابع درآمد ریالی دولت، توصیه سیاستی "افزایش قیمت ارز" میتواند عملی باشد.
ادعای این مقاله این است که اگر نرخ بازاری ارز متناسب با آزادسازی یارانه‌ها افزایش نیابد؛ بسیاری از صنایع ایران بدون این که فرصت تطبیق با شرایط جدید را داشته باشند حذف خواهند شد و این درست بر خلاف هدف کارآمدسازی است که طرح به دنبال آن است. ما به این موضوع که نرخ ارز چه‌گونه تابع هدف سیاست‌گذار را تعیین میکند و طرح اصلاح یارانه‌ها چه‌گونه این تابع هدف را تحت تاثیر قرار خواهد داد نیز می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که به دلیل تغییر در منابع درآمد ریالی دولت، توصیه سیاستی "افزایش قیمت ارز" میتواند عملی باشد.
این حدس که چرا با فرض ثابت نگه‌داشتن وضعیت فعلی نرخ ارز، اجرای طرح اصلاح یارانه‌ها به معنای نابودی بسیاری از صنایع کشور خواهد بود از دو مسیر مشابه ولی دارای تاخیر زمانی متفاوت قابل دنبال کردن است:
1- آزادسازی یارانه‌ها در دور اول تاثیر، قیمت نهاده‌های تولیدی که تا الان به قیمت دولتی در اختیار صنایع مختلف قرار می‌گرفت (عمدتن حاملهای انرژی و آب) را افزایش میدهد. افزایش قیمت نهاده‌ها قیمت "ریالی" محصولات ساخت شرکت‌های داخلی را افزایش میدهد.
2- در مرحله بعدی دلیل افزایش سطح عمومی قیمتها در کل اقتصاد، هزینه تمام شده اکثر ورودی‌های صنعت از جمله دست‌مزد افزایش خواهد یافت و مجددن قیمت ریالی محصولات داخلی به اجبار افزایش می‌یابد.
قطعن تورم مضراتی دارد ولی این مضرات از سویی به دلیل تاخیر در رشد دست‌مزدها متناسب با قیمتها است و از سوی دیگر به شکل کاهش ارزش پس اندازهای آحاد مردم و عدم تمایل به سرمایه¬گذاری بروز میکند. لذا اگر در یک آزمایش ذهنی می‌توانستیم همه قیمتها را دو برابر کنیم و پس اندازها و دست‌مزدها هم به همان نسبت دوبرابر میشد در بخش حقیقی اقتصاد کشور تغییری رخ نمی داد و وضع رفاه هیچ کس تغییری نمی‌کرد. این کار مشابه حذف چند صفر از واحد پول ملی است که باعث افزایش یا کاهش رشد اقتصادی نمیشود.
به این ترتیب اگر مبادلات تجاری با خارج از کشور را در نظر نگیریم (اقتصاد بسته)، دو برابر شدن همه قیمتها، دست‌مزدها و پس اندازها اثری روی رفاه نخواهد داشت. در همین فضا، اگر نرخ ارز را به عنوان رابط داخل و خارج وارد کنیم؛ و نرخ ارز نیز دو برابر شود همچنان هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما اگر قیمت‌های ریالی دوبرابر شده و نرخ ارز ثابت باشد، در واقع قیمت محصولات خارجی نصف شده است و تقاضا برای خرید کالای خارجی به شدت افزایش می‌یابد. در این شرایط واضح است که صنایع داخلی بسیاری ورشکست میشوند.
افزایش سطح عمومی قیمتها و ثابت ماندن نرخ اسمی ارز به معنی کاهش نرخ ارز حقیقی است که همان اثری را دارد که در بیماری هلندی از آن به ضد صنعت و ضد کشاورزی یاد میشود. به عنوان مثال اگر قیمت دلار قبل از طرح هدفمند کردن یارانه‌ها 1000 تومان باشد، یک کالای صد دلاری وارداتی به قیمت صد هزار تومان فروخته خواهد شد. حال اگر بعد از اجرای طرح، نرخ برابری ریال و دلار ثابت بماند، آن کالای 100 دلاری همچنان صد هزار تومان خواهد بود. این در حالی است که انتظار میرود که سطح عمومی قیمت‌های داخلی افزایش یابد و در این صورت علاوه بر قیمت انرِژی های مصرفی صنایع، قیمت سایر مواد اولیه و نیز نیروی کار افزوده خواهد شد و از این رو قیمت تمام شده برای تولید کننده داخلی جهش شدیدی خواهد داشت. در شرایطی که اکثر صنایع داخلی در نقطه سر به سر قرار دارند (فاقد مازاد سود هستند) و بسیاری از آنها در آستانه ورشکستگی به سر می برند چنین جهشی در هزینه تمام شده به مثابه تیر خلاص به بسیاری از صنایع داخلی خواهد بود. در حال حاضر خبر تعطیلی بسیاری از صنایع به دلیل واردات محصولات خارجی که بسیاری از بازارها را قبضه کرده اند هر روزه منتشر میشود. افزایش ناگهانی هزینه های تمام شده در پی اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها بدون اصلاح نرخ ارز به شیوه مناسب، موجب ایجاد موج بزرگی از ورشکستگی صنایع داخلی و به تبع آن موج بزرگی از بیکاری خواهد شد که ممکن است موجب نارضایتی عمومی و ناآرامی‌های اجتماعی شده و تبعات برگشت ناپذیری داشته باشد.
تجربه اقتصاد ایران میگوید تکیه به ابزار سیاستهای تجاری (موانع تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای) هم - با فرض آن‌که اساسن دولت بخواهد به آنها تن بدهد - در این بین چندان راه‌گشا نیست. چرا که عمده محصولاتی که به طریق رسمی وارد کشور میشوند کالاهای سرمایه‌ای هستند که اتفاقن تولید داخلی چندانی هم ندارند. کالاهای مصرفی (مثلن پوشاک و لوازم الکترونیک) عمدتن به صورت قاچاق وارد میشوند و لذا نمی‌توان با تعرفه بالاتر صنایع داخلی را از خطر رقابت خارجی حفظ کرد. در هفته های گذشته گزارش هایی در مطبوعات منتشر شد مبنی بر اینکه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز حجم این مبادلات خارجی قاچاق را 16 میلیارد دلار تخمین زده است. تخمین‌های قبلی، حجم قاچاق را حداقل 6 میلیارد دلار اعلام کرده بودند. حتی در این صورت هم این رقم قابل توجه است. بی‌شک بعد از افزایش سطح عمومی قیمتها و ثابت بودن نرخ ارز، سودآوری واردات و انگیزه قاچاق بیشتر شده و در نتیجه سیل محصولات خارجی مصرفی بازارهای کشور را فرا خواهد گرفت.
حال سوالی که مطرح است این است که چرا با وجود این تاثیرات منفی بدیهی، سیاست‌گذاران دست به افزایش نرخ دلار نزده و صنایع داخلی را از خطر ورشکستگی محافظت نمی‌کنند؟ پاسخ این سوال به این بستگی دارد که سیاست‌گذار در ارتباط با نرخ ارز چه تابع هدفی را بیشینه میکند؟ حدس ما این است که تابع هدف سیاست‌گذار از سه جزء (با وزن‌های نامساوی) تشکیل شده است: کنترل تورم داخلی (خاصیت لنگر تورمی)، بیشینه کردن درآمد ریالی دولت از محل فروش ارز و توسعه صادرات و محافظت از صنایع داخلی.
همان‌گونه که در یادداشت دیگری هم اشاره شد به احتمال زیاد سیاست‌گذاران نسبت به افزایش نرخ ارز به موازات آزادسازی قیمت انرژی بی‌تمایل خواهند بود. چرا که نرخ ارز پایین، ابزاری برای واردات ارزان‌قیمت و عرضه گسترده کالای ارزان خارجی و در نتیجه کنترل تورم (خصوصن در مورد سبد کالاهای مصرفی) را در اختیار سیاست‌گذار قرار میدهد. طبیعی است که به علت این خاصیت جذاب نمی‌توان انتظار داشت که دولت در یک زمان به هر دو این سیاست‌ها تن دردهد.
علاوه بر بحث کنترل تورم، کسب بیشترین درآمد "ریالی" از محل فروش منابع ارزی و به منظور انجام تعهدات مالی دولت (مثل پراخت حقوق کارکنان دولت) نیز یکی از اهداف دولت است. اگر نرخ رسمی ارز خیلی پایین تعیین شود تمام موجودی ارزی به سرعت فروش میرود (فروش زیاد) ولی در عوض از هر واحد ارز درآمد ریالی کمتری عاید دولت میشود. اگر قیمت ارز بالا تعیین شود، از تقاضا برای ارز کاسته شده ولی در عوض دولت ریال بیشتری به ازای هر دلار به دست می‌آورد. قیمتی از ارز که درآمد ریالی دولت را ماکزیمم میکند تابعی از حاصل‌ضرب این دو عامل است و شواهد حاکی است که نرخ‌های فعلی این درآمد را برای دولت در حد خوبی بالا نگه می‌دارد.
طرح آزادسازی یارانه‌ها با در اختیار گذاشتن بخشی از منابع ریالی ناشی از یارانه‌ها، میتواند انگیزه دولت از کسب درآمد ریالی از منابع ارزی را تحت الشعاع قرار دهد. اگر فرض کنیم که فقط 50٪ در درآمد مازاد ناشی از آزادسازی بین اقشاری از جامعه تقسیم شود در آن صورت50٪ بقیه میتواند به خزانه دولت بازگشته و صرف مصارف ریالی دیگری (از جمله مثلن همان حقوق و دست‌مزد کارکنان دولت) شود. در این صورت دولت انگیزه کمتری برای کسب درآمد ریالی از ارز دارد و لذا میتواند اهمیت بیشتری به دو هدف (متضاد) کنترل تورم و بیکاری بدهد.
در مساله اصلاح نرخ ارز، سیاست‌گذار باید بین دو هدف (متضاد) از سه هدف فوق تصمیم‌گیری کند. یا نرخ ارز را به قیمت فعلی حفظ کرده و لذا به مصرف‌کننده اجازه مصرف از صنایع خارجی را بدهد. هزینه این سیاست افزایش شدید بیکاری و رکود در اقتصاد به علت ورشکستگی صنایع داخلی است. در مقابل میتوان سیاست حفظ قدرت رقابت صنایع داخلی را در پیش گرفته و با افزایش هزینه سبد مصرف، از بیکاری جلوگیری کند. نکته‌ای که انتخاب اول دارد این است که روشن نیست که با وجود جهش شدید تقاضا برای ارز، آیا دولت حتی قادر به پشتیبانی از نرخ ارز فعلی خواهد بود یا نه. کاهش درآمدهای ارزی ناشی از افت قیمت نفت و چسبندگی واردات هم‌اکنون نیز فشار جدی به ذخایر ارزی وارد میکند و لذا جهش تقاضا برای ارز ممکن است باعث ایجاد شوکی در بازار ارز شود. به این ترتیب حتی اگر دولت هم نخواهد، فشار تقاضا میتواند منجر به خالی شدن ذخایر ارزی و افزایش اجباری قیمت ارز شد. چه بهتر که این افزایش به صورت برنامه‌ریزی شده و تدریجی و پیش از وقوع شوک در بازار صورت گیرد. (963758) (moderator22)
ادعای این مقاله این است که اگر نرخ بازاری ارز متناسب با آزادسازی یارانه‌ها افزایش نیابد؛ بسیاری از صنایع ایران بدون این که فرصت تطبیق با شرایط جدید را داشته باشند حذف خواهند شد و این درست بر خلاف هدف کارآمدسازی است که طرح به دنبال آن است. ما به این موضوع که نرخ ارز چه‌گونه تابع هدف سیاست‌گذار را تعیین میکند و طرح اصلاح یارانه‌ها چه‌گونه این تابع هدف را تحت تاثیر قرار خواهد داد نیز می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که به دلیل تغییر در منابع درآمد ریالی دولت، توصیه سیاستی "افزایش قیمت ارز" میتواند عملی باشد.
ادعای این مقاله این است که اگر نرخ بازاری ارز متناسب با آزادسازی یارانه‌ها افزایش نیابد؛ بسیاری از صنایع ایران بدون این که فرصت تطبیق با شرایط جدید را داشته باشند حذف خواهند شد و این درست بر خلاف هدف کارآمدسازی است که طرح به دنبال آن است. ما به این موضوع که نرخ ارز چه‌گونه تابع هدف سیاست‌گذار را تعیین میکند و طرح اصلاح یارانه‌ها چه‌گونه این تابع هدف را تحت تاثیر قرار خواهد داد نیز می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که به دلیل تغییر در منابع درآمد ریالی دولت، توصیه سیاستی "افزایش قیمت ارز" میتواند عملی باشد.
این حدس که چرا با فرض ثابت نگه‌داشتن وضعیت فعلی نرخ ارز، اجرای طرح اصلاح یارانه‌ها به معنای نابودی بسیاری از صنایع کشور خواهد بود از دو مسیر مشابه ولی دارای تاخیر زمانی متفاوت قابل دنبال کردن است:
1- آزادسازی یارانه‌ها در دور اول تاثیر، قیمت نهاده‌های تولیدی که تا الان به قیمت دولتی در اختیار صنایع مختلف قرار می‌گرفت (عمدتن حاملهای انرژی و آب) را افزایش میدهد. افزایش قیمت نهاده‌ها قیمت "ریالی" محصولات ساخت شرکت‌های داخلی را افزایش میدهد.
2- در مرحله بعدی دلیل افزایش سطح عمومی قیمتها در کل اقتصاد، هزینه تمام شده اکثر ورودی‌های صنعت از جمله دست‌مزد افزایش خواهد یافت و مجددن قیمت ریالی محصولات داخلی به اجبار افزایش می‌یابد.
قطعن تورم مضراتی دارد ولی این مضرات از سویی به دلیل تاخیر در رشد دست‌مزدها متناسب با قیمتها است و از سوی دیگر به شکل کاهش ارزش پس اندازهای آحاد مردم و عدم تمایل به سرمایه¬گذاری بروز میکند. لذا اگر در یک آزمایش ذهنی می‌توانستیم همه قیمتها را دو برابر کنیم و پس اندازها و دست‌مزدها هم به همان نسبت دوبرابر میشد در بخش حقیقی اقتصاد کشور تغییری رخ نمی داد و وضع رفاه هیچ کس تغییری نمی‌کرد. این کار مشابه حذف چند صفر از واحد پول ملی است که باعث افزایش یا کاهش رشد اقتصادی نمیشود.
به این ترتیب اگر مبادلات تجاری با خارج از کشور را در نظر نگیریم (اقتصاد بسته)، دو برابر شدن همه قیمتها، دست‌مزدها و پس اندازها اثری روی رفاه نخواهد داشت. در همین فضا، اگر نرخ ارز را به عنوان رابط داخل و خارج وارد کنیم؛ و نرخ ارز نیز دو برابر شود همچنان هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما اگر قیمت‌های ریالی دوبرابر شده و نرخ ارز ثابت باشد، در واقع قیمت محصولات خارجی نصف شده است و تقاضا برای خرید کالای خارجی به شدت افزایش می‌یابد. در این شرایط واضح است که صنایع داخلی بسیاری ورشکست میشوند.
افزایش سطح عمومی قیمتها و ثابت ماندن نرخ اسمی ارز به معنی کاهش نرخ ارز حقیقی است که همان اثری را دارد که در بیماری هلندی از آن به ضد صنعت و ضد کشاورزی یاد میشود. به عنوان مثال اگر قیمت دلار قبل از طرح هدفمند کردن یارانه‌ها 1000 تومان باشد، یک کالای صد دلاری وارداتی به قیمت صد هزار تومان فروخته خواهد شد. حال اگر بعد از اجرای طرح، نرخ برابری ریال و دلار ثابت بماند، آن کالای 100 دلاری همچنان صد هزار تومان خواهد بود. این در حالی است که انتظار میرود که سطح عمومی قیمت‌های داخلی افزایش یابد و در این صورت علاوه بر قیمت انرِژی های مصرفی صنایع، قیمت سایر مواد اولیه و نیز نیروی کار افزوده خواهد شد و از این رو قیمت تمام شده برای تولید کننده داخلی جهش شدیدی خواهد داشت. در شرایطی که اکثر صنایع داخلی در نقطه سر به سر قرار دارند (فاقد مازاد سود هستند) و بسیاری از آنها در آستانه ورشکستگی به سر می برند چنین جهشی در هزینه تمام شده به مثابه تیر خلاص به بسیاری از صنایع داخلی خواهد بود. در حال حاضر خبر تعطیلی بسیاری از صنایع به دلیل واردات محصولات خارجی که بسیاری از بازارها را قبضه کرده اند هر روزه منتشر میشود. افزایش ناگهانی هزینه های تمام شده در پی اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها بدون اصلاح نرخ ارز به شیوه مناسب، موجب ایجاد موج بزرگی از ورشکستگی صنایع داخلی و به تبع آن موج بزرگی از بیکاری خواهد شد که ممکن است موجب نارضایتی عمومی و ناآرامی‌های اجتماعی شده و تبعات برگشت ناپذیری داشته باشد.
تجربه اقتصاد ایران میگوید تکیه به ابزار سیاستهای تجاری (موانع تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای) هم - با فرض آن‌که اساسن دولت بخواهد به آنها تن بدهد - در این بین چندان راه‌گشا نیست. چرا که عمده محصولاتی که به طریق رسمی وارد کشور میشوند کالاهای سرمایه‌ای هستند که اتفاقن تولید داخلی چندانی هم ندارند. کالاهای مصرفی (مثلن پوشاک و لوازم الکترونیک) عمدتن به صورت قاچاق وارد میشوند و لذا نمی‌توان با تعرفه بالاتر صنایع داخلی را از خطر رقابت خارجی حفظ کرد. در هفته های گذشته گزارش هایی در مطبوعات منتشر شد مبنی بر اینکه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز حجم این مبادلات خارجی قاچاق را 16 میلیارد دلار تخمین زده است. تخمین‌های قبلی، حجم قاچاق را حداقل 6 میلیارد دلار اعلام کرده بودند. حتی در این صورت هم این رقم قابل توجه است. بی‌شک بعد از افزایش سطح عمومی قیمتها و ثابت بودن نرخ ارز، سودآوری واردات و انگیزه قاچاق بیشتر شده و در نتیجه سیل محصولات خارجی مصرفی بازارهای کشور را فرا خواهد گرفت.
حال سوالی که مطرح است این است که چرا با وجود این تاثیرات منفی بدیهی، سیاست‌گذاران دست به افزایش نرخ دلار نزده و صنایع داخلی را از خطر ورشکستگی محافظت نمی‌کنند؟ پاسخ این سوال به این بستگی دارد که سیاست‌گذار در ارتباط با نرخ ارز چه تابع هدفی را بیشینه میکند؟ حدس ما این است که تابع هدف سیاست‌گذار از سه جزء (با وزن‌های نامساوی) تشکیل شده است: کنترل تورم داخلی (خاصیت لنگر تورمی)، بیشینه کردن درآمد ریالی دولت از محل فروش ارز و توسعه صادرات و محافظت از صنایع داخلی.
همان‌گونه که در یادداشت دیگری هم اشاره شد به احتمال زیاد سیاست‌گذاران نسبت به افزایش نرخ ارز به موازات آزادسازی قیمت انرژی بی‌تمایل خواهند بود. چرا که نرخ ارز پایین، ابزاری برای واردات ارزان‌قیمت و عرضه گسترده کالای ارزان خارجی و در نتیجه کنترل تورم (خصوصن در مورد سبد کالاهای مصرفی) را در اختیار سیاست‌گذار قرار میدهد. طبیعی است که به علت این خاصیت جذاب نمی‌توان انتظار داشت که دولت در یک زمان به هر دو این سیاست‌ها تن دردهد.
علاوه بر بحث کنترل تورم، کسب بیشترین درآمد "ریالی" از محل فروش منابع ارزی و به منظور انجام تعهدات مالی دولت (مثل پراخت حقوق کارکنان دولت) نیز یکی از اهداف دولت است. اگر نرخ رسمی ارز خیلی پایین تعیین شود تمام موجودی ارزی به سرعت فروش میرود (فروش زیاد) ولی در عوض از هر واحد ارز درآمد ریالی کمتری عاید دولت میشود. اگر قیمت ارز بالا تعیین شود، از تقاضا برای ارز کاسته شده ولی در عوض دولت ریال بیشتری به ازای هر دلار به دست می‌آورد. قیمتی از ارز که درآمد ریالی دولت را ماکزیمم میکند تابعی از حاصل‌ضرب این دو عامل است و شواهد حاکی است که نرخ‌های فعلی این درآمد را برای دولت در حد خوبی بالا نگه می‌دارد.
طرح آزادسازی یارانه‌ها با در اختیار گذاشتن بخشی از منابع ریالی ناشی از یارانه‌ها، میتواند انگیزه دولت از کسب درآمد ریالی از منابع ارزی را تحت الشعاع قرار دهد. اگر فرض کنیم که فقط 50٪ در درآمد مازاد ناشی از آزادسازی بین اقشاری از جامعه تقسیم شود در آن صورت50٪ بقیه میتواند به خزانه دولت بازگشته و صرف مصارف ریالی دیگری (از جمله مثلن همان حقوق و دست‌مزد کارکنان دولت) شود. در این صورت دولت انگیزه کمتری برای کسب درآمد ریالی از ارز دارد و لذا میتواند اهمیت بیشتری به دو هدف (متضاد) کنترل تورم و بیکاری بدهد.
در مساله اصلاح نرخ ارز، سیاست‌گذار باید بین دو هدف (متضاد) از سه هدف فوق تصمیم‌گیری کند. یا نرخ ارز را به قیمت فعلی حفظ کرده و لذا به مصرف‌کننده اجازه مصرف از صنایع خارجی را بدهد. هزینه این سیاست افزایش شدید بیکاری و رکود در اقتصاد به علت ورشکستگی صنایع داخلی است. در مقابل میتوان سیاست حفظ قدرت رقابت صنایع داخلی را در پیش گرفته و با افزایش هزینه سبد مصرف، از بیکاری جلوگیری کند. نکته‌ای که انتخاب اول دارد این است که روشن نیست که با وجود جهش شدید تقاضا برای ارز، آیا دولت حتی قادر به پشتیبانی از نرخ ارز فعلی خواهد بود یا نه. کاهش درآمدهای ارزی ناشی از افت قیمت نفت و چسبندگی واردات هم‌اکنون نیز فشار جدی به ذخایر ارزی وارد میکند و لذا جهش تقاضا برای ارز ممکن است باعث ایجاد شوکی در بازار ارز شود. به این ترتیب حتی اگر دولت هم نخواهد، فشار تقاضا میتواند منجر به خالی شدن ذخایر ارزی و افزایش اجباری قیمت ارز شد. چه بهتر که این افزایش به صورت برنامه‌ریزی شده و تدریجی و پیش از وقوع شوک در بازار صورت گیرد. (963758) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۰۸:۰۰:۰۷
اظهار نظر بسیار جالبی بود.
اما یک نکته اساسی!
پارسال که قیمت ارز در ایران نزدیک به ۱۰۰۰ تومان بود، بنا به آمارهای بین المللی قیمت واقعی اش بر اساس قدرت خرید نزدیک به نصف یعنی ۵۰۰ تومان بود. و این اختلاف به خاطر سیستم گمرکی ما و حمایت از تولید داخلی به وجود آمده بود.
دولت قصد داشت و دارد تا با هدفمندی این فاصله را کم کند و صنایع داخلی را رقابت پذیرتر کند.
اگر قرار باشد که باز قیمت دلار را متناسب با افزایش هزینه ها، بالا ببریم در واقع هیچ گامی در جهت هدفمندی برداشته نشده است.
ظاهرا تورم صنایع در اثر هدفمندی ۶۰ درصد و تورم کل بازار ۲۵ درصد بوده است.
اگر ما قیمت دلار را متناسب با تورم بازار و نه تورم صنایع افزایش دهیم، تولید کننده های داخلی مجبور خواهند شد که از حاشیه سود خود کاسته و رقابت پذیرتر شوند. و الا اگر قرار باشد که قیمت دلار متناسب با تورم هدفمندی در صنایع افزایش پیدا کند، صنایع هیچ گامی در جهت رقابت پذیرتر شدن بر نخواهند داشت و دولت مجبور خواهد بود همیشه با ابزاری شبیه عوارض گمرکی و زیر پا گذاشتن حقوق مصرف کننده از آن ها حمایت کند. (964733) (moderator1)
اما یک نکته اساسی!
پارسال که قیمت ارز در ایران نزدیک به ۱۰۰۰ تومان بود، بنا به آمارهای بین المللی قیمت واقعی اش بر اساس قدرت خرید نزدیک به نصف یعنی ۵۰۰ تومان بود. و این اختلاف به خاطر سیستم گمرکی ما و حمایت از تولید داخلی به وجود آمده بود.
دولت قصد داشت و دارد تا با هدفمندی این فاصله را کم کند و صنایع داخلی را رقابت پذیرتر کند.
اگر قرار باشد که باز قیمت دلار را متناسب با افزایش هزینه ها، بالا ببریم در واقع هیچ گامی در جهت هدفمندی برداشته نشده است.
ظاهرا تورم صنایع در اثر هدفمندی ۶۰ درصد و تورم کل بازار ۲۵ درصد بوده است.
اگر ما قیمت دلار را متناسب با تورم بازار و نه تورم صنایع افزایش دهیم، تولید کننده های داخلی مجبور خواهند شد که از حاشیه سود خود کاسته و رقابت پذیرتر شوند. و الا اگر قرار باشد که قیمت دلار متناسب با تورم هدفمندی در صنایع افزایش پیدا کند، صنایع هیچ گامی در جهت رقابت پذیرتر شدن بر نخواهند داشت و دولت مجبور خواهد بود همیشه با ابزاری شبیه عوارض گمرکی و زیر پا گذاشتن حقوق مصرف کننده از آن ها حمایت کند. (964733) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۰۸:۱۲:۱۵
از تحليل دقيق و كامل شما بسيار ممنون، ايكاش اين نظر رو با اسم كامل مطرح مي كرديد (964763) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۸:۳۶:۰۳
صحبت سر اینجاست که این پولا چی می شه؟
مثل منبع سوراخه که هر چی توش آب میریزی ازون طرف خالی می شه
دلار 5000 تومان
نوش جون خاوری و امثالهم
لا اقل به مردم حساب پس بدین این پولا چی می شه (965888) (moderator22)
مثل منبع سوراخه که هر چی توش آب میریزی ازون طرف خالی می شه
دلار 5000 تومان
نوش جون خاوری و امثالهم
لا اقل به مردم حساب پس بدین این پولا چی می شه (965888) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۴ ۰۱:۳۱:۰۳
حساب نداره .دولت اهداف خودش را دنبال میکنه شما هم اهداف خودتان را دنبال کنید بالاخره یه طوری میشه دیگه شایدم بد نشد فعلا همه چی عشقیه (968076) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۴۳:۰۲
ارز که گرون تر بفروشد.تورم شدید ایجاد می شود.قیمت ماشین الات صنعتی از بعد از عید تا حالا بیش از دو برابر شده و همچین ابزارالات و سایر لوازم و ...در نتیجه قیمت های به شدت رفته بالا و چون مردم قدرت خرید ندارند در نتیجه تولید کاهش پیدا کرده که نمونه ان در خودرو سازی مشخص است.گران شدن نرخ ارز هیچ شیرینی ندارد چرا دری وری می نویسی سایت الف؟؟؟؟؟ (963861) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۲۹:۳۶
از سال 1381 ارز در ایران تک نرخی شد اما ثابت نبود و همچنان روند صعودی در مدت 10 سال اما با شتاب کمتر داشت.
قیمت دلار 460 تومان بود و نفت به بشکه ای 12 دلار کاهش یافت و قیمت دلار را به 800 تومان افزایش دادند اما با روند افزایشی قیمت نفت در آن 10 سال تا بشکه ای140 دلار افزایش یافت و قیمت دلار هم بجای کاهش تا 950 تومان افزایش یافت!
و در واقع قیمت دلار سالها نه تنها ثابت نبود بلکه با قیمت بسیار بالاتر از مقدار آن به مردم فروخته شد که می بینیم قیمت بسیار زیاد دلار نه تنها در این سالها کمکی به صنایع نکرد بلکه باعث نابودی آنها شد چرا که برای ایجاد صنایع جدید و نوسازی صنایع قدیم به مقدار بسیار زیادتری سرمایه نیاز داشت که بدلیل کاهش قدرت خرید مردم برگشت سرمایه برای این عمل غیر ممکن بود این عمل دوباره اما این بار به اسم کمک به صنایع که در واقع برای نابودی صنایع هست از سال 89 اجرا شد تا بقیه صنایع باقی مانده نیز از بین بروند!
با افزایش وحشتناک دلار به 2.5 برابر قیمت واقعی آن توسط مقامات کشور قدرت خرید مردم به همین نسبت بشدت کاهش یافته است سرمایه از بازار تولید بکل خارج و بسوی بازار دلالی ارز و طلا و ... روانه شده است کارخانه ها بشدت کاهش فروش یافته اند بطوری که اگر قیمت ارزها فوری بحالت قبل یعنی به حدود 1000 تومان برای دلار برنگردد ما بزودی با سیل عظیم بیکار شدگان جدید و کارخانه های بسته شده جدید روبرو هستیم.
تنها با کاهش شدید و فوری قیمت ارزها و طلا ما می توانیم نقدینگی را فوری از جامعه جمع کنیم و سرمایه ها را از بازار طلاو ارز به سوی تولیدات روانه کنیم جلوی بیکاری بیشتر را بگیریم و کارخانه جات جدید را راه اندازی کنیم فقط و فقط با کاهش ارزها و طلا و ایجاد شوک تورمی منفی شدید می توانیم به اقتصاد کشور کمک کنیم و طرح هدفمندی را واقعیت واقعی ببخشیم.
در غیر اینصورت باید منتظر نابودی کامل صنایع کشور و بعد از آن واردات بسیار شدید بدلیل نابودی کامل صنایع کشور به نفع کارخانه جات کشورهای دیگر باشیم!
گویا دستور کار نیز اینچنین هست! (963948) (moderator22)
قیمت دلار 460 تومان بود و نفت به بشکه ای 12 دلار کاهش یافت و قیمت دلار را به 800 تومان افزایش دادند اما با روند افزایشی قیمت نفت در آن 10 سال تا بشکه ای140 دلار افزایش یافت و قیمت دلار هم بجای کاهش تا 950 تومان افزایش یافت!
و در واقع قیمت دلار سالها نه تنها ثابت نبود بلکه با قیمت بسیار بالاتر از مقدار آن به مردم فروخته شد که می بینیم قیمت بسیار زیاد دلار نه تنها در این سالها کمکی به صنایع نکرد بلکه باعث نابودی آنها شد چرا که برای ایجاد صنایع جدید و نوسازی صنایع قدیم به مقدار بسیار زیادتری سرمایه نیاز داشت که بدلیل کاهش قدرت خرید مردم برگشت سرمایه برای این عمل غیر ممکن بود این عمل دوباره اما این بار به اسم کمک به صنایع که در واقع برای نابودی صنایع هست از سال 89 اجرا شد تا بقیه صنایع باقی مانده نیز از بین بروند!
با افزایش وحشتناک دلار به 2.5 برابر قیمت واقعی آن توسط مقامات کشور قدرت خرید مردم به همین نسبت بشدت کاهش یافته است سرمایه از بازار تولید بکل خارج و بسوی بازار دلالی ارز و طلا و ... روانه شده است کارخانه ها بشدت کاهش فروش یافته اند بطوری که اگر قیمت ارزها فوری بحالت قبل یعنی به حدود 1000 تومان برای دلار برنگردد ما بزودی با سیل عظیم بیکار شدگان جدید و کارخانه های بسته شده جدید روبرو هستیم.
تنها با کاهش شدید و فوری قیمت ارزها و طلا ما می توانیم نقدینگی را فوری از جامعه جمع کنیم و سرمایه ها را از بازار طلاو ارز به سوی تولیدات روانه کنیم جلوی بیکاری بیشتر را بگیریم و کارخانه جات جدید را راه اندازی کنیم فقط و فقط با کاهش ارزها و طلا و ایجاد شوک تورمی منفی شدید می توانیم به اقتصاد کشور کمک کنیم و طرح هدفمندی را واقعیت واقعی ببخشیم.
در غیر اینصورت باید منتظر نابودی کامل صنایع کشور و بعد از آن واردات بسیار شدید بدلیل نابودی کامل صنایع کشور به نفع کارخانه جات کشورهای دیگر باشیم!
گویا دستور کار نیز اینچنین هست! (963948) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۰۸:۰۳:۰۹
واقعا درست است
مشکل ما این است که برخی ها فکر می کنند که قیمت دلار در ایران پایین است و باید بیشتر از این ها باشه. به هیچ محاسبه ای هم توجه نمی کنند.
شاید هم چون سرمایه شون رو تو این بازارها خوابوندن دوست دارن این جور باشه! (964741) (moderator1)
مشکل ما این است که برخی ها فکر می کنند که قیمت دلار در ایران پایین است و باید بیشتر از این ها باشه. به هیچ محاسبه ای هم توجه نمی کنند.
شاید هم چون سرمایه شون رو تو این بازارها خوابوندن دوست دارن این جور باشه! (964741) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۳:۰۲:۴۷
فعلا نمایندگان مشغول مرحبا گقتن به آقای مرتضوی هستند!!! (964525) (moderator22)
علی
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۳۴:۰۱
یکی از خطرات این نوسانات این است که دیگر پول ملی کاربرد خود در معاملات از دست میدهد و جای آن را دلار میگیرد و این زنگ خطری است برای ارزش پول ملی.
به نظر من بهتر است که بانک ها حسابی را مانند سپرده طلا با نام سپرده ارز راه بیندازند تا بتوانند ارزهای پراکنده را جمع آوری کنند. (963507) (moderator22)
به نظر من بهتر است که بانک ها حسابی را مانند سپرده طلا با نام سپرده ارز راه بیندازند تا بتوانند ارزهای پراکنده را جمع آوری کنند. (963507) (moderator22)
ناشناس
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۲۴:۰۱
ایا شما به این حساب اعتماد خواهید داشت
خودم حدود دوسال قبل حدود 2000دلار حساب ارزی باز کردم ام الان که میخواهم تحویل بگیرم میگویند دلار نمیدهند و اگر بدهند بر اساس ارز مرجع ریال میدهند!!!!!!!!!!!!!!!!!! (963837) (moderator22)
خودم حدود دوسال قبل حدود 2000دلار حساب ارزی باز کردم ام الان که میخواهم تحویل بگیرم میگویند دلار نمیدهند و اگر بدهند بر اساس ارز مرجع ریال میدهند!!!!!!!!!!!!!!!!!! (963837) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۰۸:۰۴:۵۸
این دیگر از اون خالی بندی هاست.
شما اگه دلار تحویل بانک دادی الان برو دلارت رو تحویل بگیر. اگه منظورت اینه که خط اعتباری باز کردی، خوب معلومه ریال دادی، حالا هم بنا به قیمت رسمی باید ریالت رو تحویل بگیری!
این چه حرفیه! (964744) (moderator1)
شما اگه دلار تحویل بانک دادی الان برو دلارت رو تحویل بگیر. اگه منظورت اینه که خط اعتباری باز کردی، خوب معلومه ریال دادی، حالا هم بنا به قیمت رسمی باید ریالت رو تحویل بگیری!
این چه حرفیه! (964744) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۳:۰۶:۴۷
این دوست ما درست می گویند بانک طبق توافق امضا شده که در قرارداد وجود دارد می تواند به شما ارز ندهد و بجای آن ریال با قیمت مرجع دهد شما هم هیچ کجا نمی توانید اعتراض کنید چون شما این قرارداد را در زمان افتتاح حساب امضا کرده اید (965380) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۳۹:۵۵
آقای توکلی با تشکر از گزارش به مردم
ولی کمی هم از بی عدالتی دوستان خود گزارش به مردم بنویسید
کمی هم به فکر شکافی که بین اقشار مردم که عاملش تفکر و بصیرت شما است اصولگرایانی که اصلاحات را حذف کردن و تنها حذب را اصولگرایی نامید و امروز شاهد اختلاف برای گرفتن هر چه بیشتر این قدرت شیرین در بین اصولگرایان هستیم
شما خودتان را گول می زنید
خیلی واقعیت ها را نمی بینید
به اسم اسلام حرکت می کنید و خیلی ها را از دین دور کردید و مدیرانی نامسلمون را که برای قدرت مسلمون شده اند را بالا آوردید (963517) (moderator22)
ولی کمی هم از بی عدالتی دوستان خود گزارش به مردم بنویسید
کمی هم به فکر شکافی که بین اقشار مردم که عاملش تفکر و بصیرت شما است اصولگرایانی که اصلاحات را حذف کردن و تنها حذب را اصولگرایی نامید و امروز شاهد اختلاف برای گرفتن هر چه بیشتر این قدرت شیرین در بین اصولگرایان هستیم
شما خودتان را گول می زنید
خیلی واقعیت ها را نمی بینید
به اسم اسلام حرکت می کنید و خیلی ها را از دین دور کردید و مدیرانی نامسلمون را که برای قدرت مسلمون شده اند را بالا آوردید (963517) (moderator22)
ابراهيم قنبري
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۴۱:۱۸
به نام خدا
بخش مهمي از غرور ملي هر كشور معطوف به واحد پول آن كشور است ، اكنون واحد پول ايران كجاست و چه ارزشي دارد ؟
واقعا اگر زماني رندي پيدا شود و مثلا از رئيس دولت ما در جريان سفري خارجي ، تقاضا كند كه آقاي رئيس جمهور براي يادگاري واحد پول ملي كشورتان را به من بدهيد ، ايشان چه جوابي خواهد داشت؟ (963519) (moderator22)
بخش مهمي از غرور ملي هر كشور معطوف به واحد پول آن كشور است ، اكنون واحد پول ايران كجاست و چه ارزشي دارد ؟
واقعا اگر زماني رندي پيدا شود و مثلا از رئيس دولت ما در جريان سفري خارجي ، تقاضا كند كه آقاي رئيس جمهور براي يادگاري واحد پول ملي كشورتان را به من بدهيد ، ايشان چه جوابي خواهد داشت؟ (963519) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۴ ۰۱:۴۱:۰۶
کاری نداره یه اسکناس 10000 تومانی را بر میداره با خودکار 5 تا صفرش رو خط میزنه میذاره کف دست طرف و میگه این بزودی یک ریالی ما خواهد شد. (968077) (moderator1)
حسن
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۴۴:۳۳
جناب اقاي توكلي
از زمان اعلام واريز يارانه نقدي اكثر مردم به اين باور بودند كه دولت به عمد قيمت ارز و سكه را دست كاري مي كنه تا با سود حاصل از ان يارانه بپردازد. نكته غم انگيز هم اينكه يك ماه ارز تغيير مي كرد و ماه اينده حباب سكه بيشتر مي شد.
نتيجه چنين كاري افزايش بي سابقه ارز و سكه است كه در چند ماه اينده اثرات مخرب ان را در اجتماع شاهد خواهيم بود.
سوال اينجاست كه مردم عادي اين مطلب را بيشتر از 8 ماه قبل مي دانستند ولي شما به عنوان اقتصاد دان الان چنين اظهار نظري را مي فرماييد بدون اينكه اقدام موثري در اين مدت انجام داده باشيد.
همانطوريكه مطلع هستيد تصميم مديران بسيار حساس است و چشم پوشي از انها عواقب نابخشودني به همراه دارد. اميد است فعال تر به وظايف نظارتي خود عمل كنيد تا دعاي مردم بدرقه تلاشتان باشد. (963526) (moderator22)
از زمان اعلام واريز يارانه نقدي اكثر مردم به اين باور بودند كه دولت به عمد قيمت ارز و سكه را دست كاري مي كنه تا با سود حاصل از ان يارانه بپردازد. نكته غم انگيز هم اينكه يك ماه ارز تغيير مي كرد و ماه اينده حباب سكه بيشتر مي شد.
نتيجه چنين كاري افزايش بي سابقه ارز و سكه است كه در چند ماه اينده اثرات مخرب ان را در اجتماع شاهد خواهيم بود.
سوال اينجاست كه مردم عادي اين مطلب را بيشتر از 8 ماه قبل مي دانستند ولي شما به عنوان اقتصاد دان الان چنين اظهار نظري را مي فرماييد بدون اينكه اقدام موثري در اين مدت انجام داده باشيد.
همانطوريكه مطلع هستيد تصميم مديران بسيار حساس است و چشم پوشي از انها عواقب نابخشودني به همراه دارد. اميد است فعال تر به وظايف نظارتي خود عمل كنيد تا دعاي مردم بدرقه تلاشتان باشد. (963526) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۳:۰۵:۲۴
اگر دولت این کار را عمدا کرده باشه واقعا خیانت بزرگی به این جامعه و ملت کرده. (964526) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۴ ۰۱:۴۳:۱۳
عمدی در کار نبوده سهواً این طور شد. (968078) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۴۵:۲۷
ممنون از دغدغه مندی شما
انشالا در این راه خسته و نا امید نشوید
توسعه کشور یک شبه به دست نمیاد
خون دل خوردن داره (963528) (moderator22)
انشالا در این راه خسته و نا امید نشوید
توسعه کشور یک شبه به دست نمیاد
خون دل خوردن داره (963528) (moderator22)
محسن
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۴۸:۴۶
"از سال 1381 ارز در ایران تک نرخی شد. این وضع نزدیک به ده سال ادامه داشت . . . ."
آیا در سال 1381 ارز در ایران خود به خود تک نرخی شد؟
یا اینکه برای تک نرخی شدن آن کارشناسان اقتصادی برنامه ریزی کردند و صادقانه در چارچوب قانون تلاش کردند؟
البته در مجلس هفتم همان کارشناسان از طرف طراحان طرح تثبیت قیمتها متهم شدند به اینکه در فکر معیشت مردم نیستند!
طرح تثبیت قیمتها با جلوگیری از افزایش آرام و موزون قیمت حاملهای انرژی برای چند سال، زمینه ساز مشکلات اقتصادی بعدی هم شد.
جا دارد طراحان طرح تثبیت قیمتها دلایل واقعی ارائه آن طرح را توضیح دهند و صادقانه از مردم عذر خواهی کنند. (963532) (moderator22)
آیا در سال 1381 ارز در ایران خود به خود تک نرخی شد؟
یا اینکه برای تک نرخی شدن آن کارشناسان اقتصادی برنامه ریزی کردند و صادقانه در چارچوب قانون تلاش کردند؟
البته در مجلس هفتم همان کارشناسان از طرف طراحان طرح تثبیت قیمتها متهم شدند به اینکه در فکر معیشت مردم نیستند!
طرح تثبیت قیمتها با جلوگیری از افزایش آرام و موزون قیمت حاملهای انرژی برای چند سال، زمینه ساز مشکلات اقتصادی بعدی هم شد.
جا دارد طراحان طرح تثبیت قیمتها دلایل واقعی ارائه آن طرح را توضیح دهند و صادقانه از مردم عذر خواهی کنند. (963532) (moderator22)
اكبر
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۱:۵۴:۲۰
آقاي توكلي تشكر
به نظر حقير نيز راهكارهاي ارائه شده بهترين و نيز عملياتي است.
اين تنها راه حل است اگر گوش شنوائي باشد.
تنها اشكالات آن اين است كه
1- دست رانت خواران را كوتاه مي كند.
2- از نظر آماري تورم آشكار مي شود. (ناچارا در آمار مي آيد و دولت نمي تواند از زير بار اعلام آن شانه خالي كند.) (963543) (moderator22)
به نظر حقير نيز راهكارهاي ارائه شده بهترين و نيز عملياتي است.
اين تنها راه حل است اگر گوش شنوائي باشد.
تنها اشكالات آن اين است كه
1- دست رانت خواران را كوتاه مي كند.
2- از نظر آماري تورم آشكار مي شود. (ناچارا در آمار مي آيد و دولت نمي تواند از زير بار اعلام آن شانه خالي كند.) (963543) (moderator22)
ناشناس
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۳۷:۱۸
هر جائی روزنه ای برای بروز فساد باشد مطمئن باشید مفسدین حداکثر تلاس را برای دریافت فساد بوجود میاورند و هر چه این روزنه بزرگتر باشد سهم مفسدین بیشتر میباشد لذا در ابتدا باید روزنه های فساد را تنک و سپس انراکور کرد
حال شما برای ازبین بردن مشکلات میخواهید مفسدین را از بین ببرید بهتر نیسن روزنه فساد را کور کنید و این امکان پذیر نیست مگر با تدبیر و اندیشه که ماشالله تمام مسئولین از ان بهره وافر میبرند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (963857) (moderator22)
حال شما برای ازبین بردن مشکلات میخواهید مفسدین را از بین ببرید بهتر نیسن روزنه فساد را کور کنید و این امکان پذیر نیست مگر با تدبیر و اندیشه که ماشالله تمام مسئولین از ان بهره وافر میبرند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (963857) (moderator22)
ک.م از پارس آباد
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۲:۰۸:۰۳
از احمدی نژاد حمایت میکنیم
اقدامات احمدی نژاد همیشه به نفع محرومان و سالم سازی اقتصاد کشور بوده است
با آقای توکلی و اقکارش کاملا ً مخالفم متاسفانه حرفهای آقای توکلی به نفع افراد مرفه است و در شرایط خاص مثل جنگ ، ضامن امنیت پایدار اقتصادی در کشور نیست ! (963570) (moderator22)
اقدامات احمدی نژاد همیشه به نفع محرومان و سالم سازی اقتصاد کشور بوده است
با آقای توکلی و اقکارش کاملا ً مخالفم متاسفانه حرفهای آقای توکلی به نفع افراد مرفه است و در شرایط خاص مثل جنگ ، ضامن امنیت پایدار اقتصادی در کشور نیست ! (963570) (moderator22)
مهدی
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۴۲:۰۹
دوست دارم بدونم شما الان مستاجرید یا کارمند اشکال نداره که از آقای احمدی نژاد حمایت کنید ولی 7 سال ریاست ایشان چه ارمغانی برای اقتصاد این کشوره داشته حرفهای آقای توکلی به نفع مرفهمین کارهای آقای احمدی نژاد به نفع مستضعفینه الان (963859) (moderator22)
ناشناس
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۵۴:۵۱
این را بدان نقطه مقابل جنگ ارامش و ثبات است
ایا این اشکال دارد از تمام منابع خودمان بهترین استفاده را کنیم فکر میکنید با شروع جنگ منافع کلی بنفع کیست
اگر جنگ شود تسلیحات از کجا تهیه میشود ؟
اگر جنگ شود قیمت نفت چقدر بالا میرود ؟ در جریان جنگ 8 ساله قیمت نفت چقدر پائین امد از حدود سی دلار در اواخر به 5 دلار هم رسیده بود این نفت مفت را چه کسانی میخرند ؟
دوست عزیر این را بدان همین مردم انقلاب کردند همین مردم جنگ کردند و همین مردم هستند که تااخر مقاوت میکنند بحث این است چطور جلوی بی تدبیری گرفته شود تا همین افراد مرفه بوجود نیایند
ضمنا این افراد مرفه چه کسانی هستند اصلا به نظر شما چند نفرند که میتوانند به این راحتی خون مردم را بمکند ضمن اینکه مطمئن باشید اگر اتفاقی هم بیافتد و جنگ شود اول از همه من و شما را به جنگ میبرند و از افراد مرفه هیچ خبری نیست و بعد از جنگ دوباره همین اش است و همین کاسه
اگر قرار بود افراد مرفه ازبین بروند بعد از جنگ 8 ساله نابود میشدند پس چه شدهر روز بیشتر میشوند؟ (963879) (moderator22)
ایا این اشکال دارد از تمام منابع خودمان بهترین استفاده را کنیم فکر میکنید با شروع جنگ منافع کلی بنفع کیست
اگر جنگ شود تسلیحات از کجا تهیه میشود ؟
اگر جنگ شود قیمت نفت چقدر بالا میرود ؟ در جریان جنگ 8 ساله قیمت نفت چقدر پائین امد از حدود سی دلار در اواخر به 5 دلار هم رسیده بود این نفت مفت را چه کسانی میخرند ؟
دوست عزیر این را بدان همین مردم انقلاب کردند همین مردم جنگ کردند و همین مردم هستند که تااخر مقاوت میکنند بحث این است چطور جلوی بی تدبیری گرفته شود تا همین افراد مرفه بوجود نیایند
ضمنا این افراد مرفه چه کسانی هستند اصلا به نظر شما چند نفرند که میتوانند به این راحتی خون مردم را بمکند ضمن اینکه مطمئن باشید اگر اتفاقی هم بیافتد و جنگ شود اول از همه من و شما را به جنگ میبرند و از افراد مرفه هیچ خبری نیست و بعد از جنگ دوباره همین اش است و همین کاسه
اگر قرار بود افراد مرفه ازبین بروند بعد از جنگ 8 ساله نابود میشدند پس چه شدهر روز بیشتر میشوند؟ (963879) (moderator22)
مت
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۰۱:۰۸:۵۱
اقا چرا با مرفه مشکل داری خدا کنه همه مرفه باشند اما حق باشد (964599) (moderator1)
امارگیر
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۰۱:۰۱
تا کنون 355رای مخاف و 7 رای موافق به این میگن همدلی یعنی 98 درصد مخالف پس این امار چیه که مردم موافقند (963887) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۵۰:۳۵
برو ببین که مردم فقیر دیگه حتی نمی تونن سوار اتوبوس هم بشن. ببین که نتونستن برای سال تحصیلی جدید کیف و لوازم التحریر برای بچه هاشون بخرند. ببین که ماهها گوشت نخورده اند. ببین که گازشون به خاطر بدهی ماههاست که قطع شده و رو پیک نیک و چراغ غذا درست می کنند. خدا ازتون نگذره که از به وجود آورنده این همه فقر در جامعه حمایت می کنید. (963987) (moderator22)
محمود
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۸:۴۵:۴۹
ک م از پارس اباد اینکه در این مدت تمام اقلام مورد نیاز مردم چند برابر شده به ضرر افراد ضعیف بوده یا به ضرر ثروتمندان که بدون اینکه به خود زحمت بدهند چند روزه سرمایه شان از نظر ریالی چند برابر شده. حمایت کورکورانه کشور را به ورطه نابودی میکشاند.این که بطور مثال حقوق یک کارگر از سال گدشته تا امروز پانزده درصد افزایش ولی قیمت گوشت و مرغ سه برابر شده و از سفره خیلی از فقرا خارج شده به نفع ثروتمندان است یا ضعفا (964212) (moderator22)
محمد
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۱:۰۹:۲۲
والا واسه بعضی ها که موج سواری بلدند و زمان اومدن موج رو هم بهشون میگن که بد نشده که هیچ پول باد آورده هم گیرشون میاد به قیمت بد بخت شدن بیشتر جامعه پس حق دارن از ریس جمهور تعریف و تمجید کنن. (964356) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۳:۰۹:۰۰
چند روز در آزمایشگاه بودم... زنی با دمپایی وصله شد به منشی التماس می کرد که پول آزمایش را ندارم بدهم و اگر آزمایش را انجام ندهید شوهرم خواهد مرد... آفرین به این دولت با این خدمات به محرومین.. (964532) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۲:۱۹:۳۶
ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
ماهایی که مستاجریم و مثلا بیست سی میلیون پول دادیم دست صاحب خانه ... اون بیچاره هایی که مقداری پول پس انداز در بانک دارند و .... سرمایه های ما بی ارزش شده
شما را به خدا به ما مردم عادی رحم کنید .
نماینـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدگان کاری کنید
شما رو به خدا کاری کنیئ
ما هنوز منتظریم (963598) (moderator22)
ماهایی که مستاجریم و مثلا بیست سی میلیون پول دادیم دست صاحب خانه ... اون بیچاره هایی که مقداری پول پس انداز در بانک دارند و .... سرمایه های ما بی ارزش شده
شما را به خدا به ما مردم عادی رحم کنید .
نماینـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدگان کاری کنید
شما رو به خدا کاری کنیئ
ما هنوز منتظریم (963598) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۴۶:۵۵
عزيزم اگه منتظر اقدام مثبت نمايندگاني بيهوده منتظر نباش . به فكر راه چاره ديگه اي باش .
فكر نكن نمايندگان خواهند اومد و فكري به حال ملت خواهند كرد نه عزيز كاري نخواهند كرد . چون هنوز به انتخابات مجلس چند سالي مونده . درضمن اگر هم نزديك به انتخابات مجلس بود فقط وعده ميدادند نه عمل . (963761) (moderator22)
فكر نكن نمايندگان خواهند اومد و فكري به حال ملت خواهند كرد نه عزيز كاري نخواهند كرد . چون هنوز به انتخابات مجلس چند سالي مونده . درضمن اگر هم نزديك به انتخابات مجلس بود فقط وعده ميدادند نه عمل . (963761) (moderator22)
محسن
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۲:۲۳:۰۰
"از سال 1381 ارز در ایران تک نرخی شد. این وضع نزدیک به ده سال ادامه داشت . درسال های اخیر، بازار دونرخی مجددا ایجاد شد."
آیا در سال 1381 ارز در ایران خود به خود تک نرخی شد؟
یا اینکه برای تک نرخی شدن آن، کارشناسان اقتصادی دولت وقت برنامه ریزی کردند و صادقانه در چارچوب قانون تلاش کردند؟
درمجلس هفتم، طرح تثبیت قیمتها تصویب شد. طرح تثبیت قیمتها با جلوگیری از افزایش آرام و موزون قیمت حاملهای انرژی برای چند سال، زمینه ساز مشکلات اقتصادی بعدی شد. در واقع ایجاد مجدد بازار دو نرخی در سالهای اخیریکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر همان طرح تثبیت قیمتها است.
بررسی دقیق این مطلب به تعمیق و گسترش بحث کمک میکند و حاوی توهین، افتر، تهمت و نیش به کسی هم نیست. امیدوارم منتشر کنید!
البته جا دارد طراحان طرح تثبیت قیمتها دلایل ارائه آن طرح را توضیح دهند و چنانچه پس از این سالها به نادرست بودن آن پی برده اند، صادقانه اعلام و از مردم عذر خواهی کنند. (963605) (moderator22)
آیا در سال 1381 ارز در ایران خود به خود تک نرخی شد؟
یا اینکه برای تک نرخی شدن آن، کارشناسان اقتصادی دولت وقت برنامه ریزی کردند و صادقانه در چارچوب قانون تلاش کردند؟
درمجلس هفتم، طرح تثبیت قیمتها تصویب شد. طرح تثبیت قیمتها با جلوگیری از افزایش آرام و موزون قیمت حاملهای انرژی برای چند سال، زمینه ساز مشکلات اقتصادی بعدی شد. در واقع ایجاد مجدد بازار دو نرخی در سالهای اخیریکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر همان طرح تثبیت قیمتها است.
بررسی دقیق این مطلب به تعمیق و گسترش بحث کمک میکند و حاوی توهین، افتر، تهمت و نیش به کسی هم نیست. امیدوارم منتشر کنید!
البته جا دارد طراحان طرح تثبیت قیمتها دلایل ارائه آن طرح را توضیح دهند و چنانچه پس از این سالها به نادرست بودن آن پی برده اند، صادقانه اعلام و از مردم عذر خواهی کنند. (963605) (moderator22)
محمد حسین دیانی
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۲:۲۸:۳۷
از اینکه برخی سیاستمداران دلایل رفتار خود را برای مردم بیان می کنند، خرسندم. آیا راهی وجود دارد که بفهمیم خطر شرایط فعلی برای کشور ومردم بیشتر است یا آن خطری که موجب شدآقای توکلی به دکتر احمدی نژاد رای دهد؟ (963612) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۲:۴۵:۴۹
کجای دنیا ارزش پول ملی را برای توزیع نقدینگی در جامعه که منجر به تورم می شود، کاهش می دهند؟ (963647) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۲:۱۲:۱۲
برادر عزیز هیچ جای دنیا نمی شه ولی تو ایران چرا چون ایران جای نخبه هایی مثل برادر دکتر محمود جونه که دنیا رو می تونن با یه انگشت بچرخونن اگه امثال آمریکا و ...هم می خواستن مملکتشون رو به شیوه ایشون اداره کنن معلوم نبود چی شده بودن. (964472) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۰۰:۴۴
اینکه دستکاری قیمت ارز توسط دولت «سوء مدیریت» باشد یک نگاه کاملا خوشبینانه است. اما اگر تعمدی باشد چه؟ اگر این دولت دروغگوی مدعی عدالت دستشان با برخی که خود اختراع کرده‌اند در یک کاسه باشد و با این دستکاریها در حال پر کردن جیب شرکای مافیایی خود باشند چه؟ با این همه دروغ که شنیده‌ایم، آیا واقعا میتوان هنوز اعتماد داشت؟ آیا هنوز آنها را باید افرادی با نیت خیر اما بیسواد و عاجز از مدیریت تلقی کنیم؟ (963674) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۱۷:۵۰
به نظر من در شرایط اقتصاد مقاومتی باید همانند شرایط فعلی به مردم یارانه پرداخت کرد (963710) (moderator22)
آرمین جبلی
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۴۸:۲۴
فرصت‌‌هاي پيش روي آزادسازي نرخ ارز
1- ارزش افزوده: حركت به سوي رقابت‌‌پذيري، مستلزم ايجاد ارزش افزوده بيشتر روي كالاهاي واسطه‌‌اي به مدد كالاهاي سرمايه‌‌اي و سرمايه‌هاي دانشي است. هرچه اين ارزش افزوده بيشتر باشد، نقش قيمت كالاهاي سرمايه‌‌اي و واسطه‌‌اي در قيمت تمام‌‌شده كاهش مي‌يابد. با توجه به اينكه كالاهاي سرمايه‌‌اي و واسطه‌‌اي 85درصد حجم واردات كشور را در اختيار دارند، افزايش نرخ ارز به‌عنوان يك محرك سبب حركت توليد به سوي توليد با ارزش افزوده بيشتر و كمرنگ‌‌تر‌كردن نقش اين كالاها در قيمت تمام شده محصول است. يعني نقطه‌‌اي كه از آن به‌عنوان تهديد آزادسازي نرخ ارز ياد مي‌شود، اصلي‌‌ترين نقش را در پيشرفت صنعتي كشور مي‌تواند داشته باشد.
2- افزايش امنيت اقتصادي و كاهش خطر ديوار شيشه‌‌اي تعرفه: ناامني اقتصادي موضوع مهمي است كه با توجه به موج جهاني شدن، گريزي از آن نخواهد بود. براي مردم كشوري كه دومين كشور پر مرز دنيا هستند (ايران بعد از روسيه با داشتن مرز با 13 كشور دومين رتبه را از لحاظ تعداد همسايگان دارد)، تحمل ديدن اجناس بسيار ارزان در چند كيلومتر آن طرف‌‌تر و در پشت حصار مرز، خيلي آسان نخواهد بود.
3- افول قاچاق كالا: چنانچه فرض مسئولان در مورد عدم‌ورود چشمگير كالا از مبادي غيرقانوني را بپذيريم، ناگزيريم باور كنيم كه صنعت ايران نه به‌صورت بالقوه كه به‌صورت بالفعل توان توليد كالاهاي خارجي با كيفيت مشابه را دارد. كافي است نگاهي به آمار گمركي در مورد واردات محصولات صنعت پوشاك بيندازيم تا مطمئن شويم برندهاي مشهور دنيا با رقبايي سرسخت در ايران روبه‌رو هستند كه هنوز فرصت بروز در دنيا را نيافته‌‌اند، چرا كه با گذر از مقابل فروشگاه‌هاي پوشاك، شاهد حضور برترين نام‌‌هاي تجاري دنيا در حجمي بسيار بالاتر از آمارهاي گمركي، با كيفيتي كاملاً مشابه و حتي قيمتي كه اصلاً نشاني از تعرفه‌هاي بسيار بالاي گمركي ندارد، خواهيم بود.
البته توان بالاي صنعت ايران در اين زمينه و ساير زمينه‌ها كاملاً قابل تحسين است و مطمئناً اگر فرصت بروز يابد، شاهد جلوه آن در دنيا خواهيم بود. آزادسازي نرخ ارز باعث مي‌شود نياز به ديوارهاي بلند تعرفه براي حمايت از توليد داخلي از بين برود كه اين موضوع به نوبه‌خود علاوه بر زمينه‌سازي براي حضور در دنياي آينده و به‌وجود آمدن امنيت اقتصادي، باعث واقعي شدن توان دولت در مهار ورود و خروج كالا به وسيله اهرم تعرفه خواهد شد. همچنين با پايين آمدن ميانگين نرخ تعرفه‌ها، قاچاق كالا نيز رونق خود را از دست مي‌دهد كه فوايد آن هم براي دولتمردان و هم فعالان بخش خصوصي كاملاً واضح و آشكار است.
4-كاهش ضايعات، حركت به سوي مديريت هزينه‌ها: هزينه‌هاي زائد و وفور ضايعات در صنعت ايران از مسائلي است كه نمي‌توان از آن چشم پوشي كرد. متأسفانه اين موضوع جاي خود را در فرهنگ ايران باز كرده و حتي در زندگي روزمره نيز بارها با آن در ارتباط بوده‌‌ايم. در چند سال اخير سعي شده فعاليت‌هاي زيادي در راستاي كاهش ضايعات و هزينه‌هاي زائد صورت پذيرد. بدون صحبت در مورد كاستي‌‌هاي فراوان طرح سهميه‌‌بندي بنزين، نكته مثبت توجه به ميزان مصرف يك نشانه خوب از وجود هزينه‌هاي زائد و امكان كاهش آن در كشور است. هدفمندكردن يارانه‌ها نيز در همين راه گام بر مي‌دارد. تاكيد فراوان وزير كنوني بازرگاني بر اين موضوع نيز نشان از علاقه زياد دولت بر اجراي اين مهم است.
5-كاهش نيروي كار خارجي و آزادشدن موقعيتهاي شغلي داخل براي نيروي كار ايراني: آزادسازي و افزايش نرخ ارز، باعث خواهد شد نيروي كار خارجي كه چه به‌صورت قانوني و چه به‌صورت غيرقانوني در ايران مشغول به فعاليت هستند و درآمدهاي خود را به كشور متبوعشان ارسال مي‌دارند، با كاهش درآمد ارزي شديدي روبه‌رو شوند. اين امر باعث خواهد شد بسياري از آنان توانايي ادامه فعاليت در ايران را از دست بدهند و موقعيتهاي شغلي آزاد شده در اختيار افراد بيكار بومي قرار گيرد. (963763) (moderator22)
1- ارزش افزوده: حركت به سوي رقابت‌‌پذيري، مستلزم ايجاد ارزش افزوده بيشتر روي كالاهاي واسطه‌‌اي به مدد كالاهاي سرمايه‌‌اي و سرمايه‌هاي دانشي است. هرچه اين ارزش افزوده بيشتر باشد، نقش قيمت كالاهاي سرمايه‌‌اي و واسطه‌‌اي در قيمت تمام‌‌شده كاهش مي‌يابد. با توجه به اينكه كالاهاي سرمايه‌‌اي و واسطه‌‌اي 85درصد حجم واردات كشور را در اختيار دارند، افزايش نرخ ارز به‌عنوان يك محرك سبب حركت توليد به سوي توليد با ارزش افزوده بيشتر و كمرنگ‌‌تر‌كردن نقش اين كالاها در قيمت تمام شده محصول است. يعني نقطه‌‌اي كه از آن به‌عنوان تهديد آزادسازي نرخ ارز ياد مي‌شود، اصلي‌‌ترين نقش را در پيشرفت صنعتي كشور مي‌تواند داشته باشد.
2- افزايش امنيت اقتصادي و كاهش خطر ديوار شيشه‌‌اي تعرفه: ناامني اقتصادي موضوع مهمي است كه با توجه به موج جهاني شدن، گريزي از آن نخواهد بود. براي مردم كشوري كه دومين كشور پر مرز دنيا هستند (ايران بعد از روسيه با داشتن مرز با 13 كشور دومين رتبه را از لحاظ تعداد همسايگان دارد)، تحمل ديدن اجناس بسيار ارزان در چند كيلومتر آن طرف‌‌تر و در پشت حصار مرز، خيلي آسان نخواهد بود.
3- افول قاچاق كالا: چنانچه فرض مسئولان در مورد عدم‌ورود چشمگير كالا از مبادي غيرقانوني را بپذيريم، ناگزيريم باور كنيم كه صنعت ايران نه به‌صورت بالقوه كه به‌صورت بالفعل توان توليد كالاهاي خارجي با كيفيت مشابه را دارد. كافي است نگاهي به آمار گمركي در مورد واردات محصولات صنعت پوشاك بيندازيم تا مطمئن شويم برندهاي مشهور دنيا با رقبايي سرسخت در ايران روبه‌رو هستند كه هنوز فرصت بروز در دنيا را نيافته‌‌اند، چرا كه با گذر از مقابل فروشگاه‌هاي پوشاك، شاهد حضور برترين نام‌‌هاي تجاري دنيا در حجمي بسيار بالاتر از آمارهاي گمركي، با كيفيتي كاملاً مشابه و حتي قيمتي كه اصلاً نشاني از تعرفه‌هاي بسيار بالاي گمركي ندارد، خواهيم بود.
البته توان بالاي صنعت ايران در اين زمينه و ساير زمينه‌ها كاملاً قابل تحسين است و مطمئناً اگر فرصت بروز يابد، شاهد جلوه آن در دنيا خواهيم بود. آزادسازي نرخ ارز باعث مي‌شود نياز به ديوارهاي بلند تعرفه براي حمايت از توليد داخلي از بين برود كه اين موضوع به نوبه‌خود علاوه بر زمينه‌سازي براي حضور در دنياي آينده و به‌وجود آمدن امنيت اقتصادي، باعث واقعي شدن توان دولت در مهار ورود و خروج كالا به وسيله اهرم تعرفه خواهد شد. همچنين با پايين آمدن ميانگين نرخ تعرفه‌ها، قاچاق كالا نيز رونق خود را از دست مي‌دهد كه فوايد آن هم براي دولتمردان و هم فعالان بخش خصوصي كاملاً واضح و آشكار است.
4-كاهش ضايعات، حركت به سوي مديريت هزينه‌ها: هزينه‌هاي زائد و وفور ضايعات در صنعت ايران از مسائلي است كه نمي‌توان از آن چشم پوشي كرد. متأسفانه اين موضوع جاي خود را در فرهنگ ايران باز كرده و حتي در زندگي روزمره نيز بارها با آن در ارتباط بوده‌‌ايم. در چند سال اخير سعي شده فعاليت‌هاي زيادي در راستاي كاهش ضايعات و هزينه‌هاي زائد صورت پذيرد. بدون صحبت در مورد كاستي‌‌هاي فراوان طرح سهميه‌‌بندي بنزين، نكته مثبت توجه به ميزان مصرف يك نشانه خوب از وجود هزينه‌هاي زائد و امكان كاهش آن در كشور است. هدفمندكردن يارانه‌ها نيز در همين راه گام بر مي‌دارد. تاكيد فراوان وزير كنوني بازرگاني بر اين موضوع نيز نشان از علاقه زياد دولت بر اجراي اين مهم است.
5-كاهش نيروي كار خارجي و آزادشدن موقعيتهاي شغلي داخل براي نيروي كار ايراني: آزادسازي و افزايش نرخ ارز، باعث خواهد شد نيروي كار خارجي كه چه به‌صورت قانوني و چه به‌صورت غيرقانوني در ايران مشغول به فعاليت هستند و درآمدهاي خود را به كشور متبوعشان ارسال مي‌دارند، با كاهش درآمد ارزي شديدي روبه‌رو شوند. اين امر باعث خواهد شد بسياري از آنان توانايي ادامه فعاليت در ايران را از دست بدهند و موقعيتهاي شغلي آزاد شده در اختيار افراد بيكار بومي قرار گيرد. (963763) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۳ ۱۳:۱۵:۵۱
مثلا اینکه خوابی
با گران شدن کالاها برگشت سرمایه غیر ممکن می شود باید در کارخانه ها را بست (967308) (moderator1)
با گران شدن کالاها برگشت سرمایه غیر ممکن می شود باید در کارخانه ها را بست (967308) (moderator1)
قیطر
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۲۴:۵۷
مرگ تولید با تکرار این کار فرا خواهد رسید... (963839) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۲۴:۴۳
درحقیقت دولت با این اقدام می خواهد ارزش پول ملی را کاهش دهد تا بین مردم پول پخش کند که این اقدام هم به شدت تورم زاست. (963720) (moderator22)
امیری
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۲۴:۵۶
آقا شما خیلی باحالیدها ریال ایران در این چند ماهه بیش از 50 درصد ارزشش را ازدست داده انوقت تورم 22 درصده؟ احتمالا این مفاهیم اقتصادی بهم ربطی ندارند. به هر صورت شما غیر مستقیم دولت را عدم صداقت در گفتار و کردار (البته ما اون حرف ناصواب وتشویش کننده یعنی دروغگویی را نمی خواهیم بزنیم) متهم می کنید لذا قصد نصیحت ندارم چون فایده ای هم ندارد خدا به شما بصیرت جزیل عنایت فرماید. (963721) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۲۶:۰۴
حرف درستی است فقط من این را نفهمیدم که به چه کالایی وبر چه اساسی اساسی می گویند زیرا بزگترین هزینه های خانواده برای اجاره خانه ووام خودرو است که بیشترین درامد را می بلعد چرا اینها اساسی نیستند که دولت با کاهش تعرفه واردات وارز 1226 اخورور را ارزان کند مگر ما چقدر گندکم وبرنج می خوریم (963722) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۳۱:۵۲
تکلیف دولت مشخص نیست
اگر قیمت دلار را کم کنه تولید کننده ای که برشکست شده له میشه
اگر قیمت دلار را زیاد کنه مردمی که در حال له شدن هستند و یا له شده اند پرس میشوند
اگر بالا و پایین نکنه چطوری پول یارانه رو بده
اگر بالا و پایین بکنه دلال ها سود میبرند
به این بیچاره (دولت) حق بدین
سالهاست میگویند صادرات نفت را کم کنیم و تولید را افزایش دهیم و روی پای خودمون بیاستیم
وقتی که جیک جیک مستونت بود وقتی شعار زمستونت بود آیا واقعا فکر زمستونت هم بودی یا فقط شعار میدادی و رجز میخوندی و ژست میگرفتی
یک نصیحت به دولت :
اگر دیدی در باتلاق غرق میشی حداقل دست و پا نزن بکش کنار بگو نتونستم اینقدر مرد باش بگذار حداقل یک رسم خوب ازت به جا بمونه (963731) (moderator22)
اگر قیمت دلار را کم کنه تولید کننده ای که برشکست شده له میشه
اگر قیمت دلار را زیاد کنه مردمی که در حال له شدن هستند و یا له شده اند پرس میشوند
اگر بالا و پایین نکنه چطوری پول یارانه رو بده
اگر بالا و پایین بکنه دلال ها سود میبرند
به این بیچاره (دولت) حق بدین
سالهاست میگویند صادرات نفت را کم کنیم و تولید را افزایش دهیم و روی پای خودمون بیاستیم
وقتی که جیک جیک مستونت بود وقتی شعار زمستونت بود آیا واقعا فکر زمستونت هم بودی یا فقط شعار میدادی و رجز میخوندی و ژست میگرفتی
یک نصیحت به دولت :
اگر دیدی در باتلاق غرق میشی حداقل دست و پا نزن بکش کنار بگو نتونستم اینقدر مرد باش بگذار حداقل یک رسم خوب ازت به جا بمونه (963731) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۳:۱۹:۲۱
دولت باید قیمت دلار را کم کند
تعرفه کالاهای خارجی را بالا ببرد
جلوی کالای قاچاق را بگیرد
جلوی ورود کالای مشابه هم کیفیت خاراجی را بگیرد
در هیچ کشوری برای کمک به صنایع ارزش پول را به این وضع اسفبار بیش از از دو برابر کاهش نمی دهند
آمریکا زمانی که می خواست از پسته خودش در برابر پسته ایران حمایت کند تعرفه 240 درصدی بر پسته ایران بست دلار خود را کاهش نداد!
چین برای حمایت از صادرات خود ارزش یوان را ثابت نگه داشت و نگذاشت بالا رود تا کشوری مطمئن برای سرمایه گذاران فراهم کند نه اینکه قیمت خود را کاهش داد توجه کنید: قیمت یوان را ثابت نگه داشت
و همانطور که در بالا دوستمان از کانادا با شماره 963948 با تحلیل بسیار درست گفتند سالها قیمت دلار در ایران از قیمت واقعی آن بیشتر بود ولی نه تنها کمکی به صنایع نکرد بلکه بدلیل برنگشتن سرمایه بدلیل بالا بودن غیر واقعی قیمت کالا ها و کاهش قدرت خرید مردم باعث تعطیلی بیشتر صنایع شد. (965399) (moderator1)
تعرفه کالاهای خارجی را بالا ببرد
جلوی کالای قاچاق را بگیرد
جلوی ورود کالای مشابه هم کیفیت خاراجی را بگیرد
در هیچ کشوری برای کمک به صنایع ارزش پول را به این وضع اسفبار بیش از از دو برابر کاهش نمی دهند
آمریکا زمانی که می خواست از پسته خودش در برابر پسته ایران حمایت کند تعرفه 240 درصدی بر پسته ایران بست دلار خود را کاهش نداد!
چین برای حمایت از صادرات خود ارزش یوان را ثابت نگه داشت و نگذاشت بالا رود تا کشوری مطمئن برای سرمایه گذاران فراهم کند نه اینکه قیمت خود را کاهش داد توجه کنید: قیمت یوان را ثابت نگه داشت
و همانطور که در بالا دوستمان از کانادا با شماره 963948 با تحلیل بسیار درست گفتند سالها قیمت دلار در ایران از قیمت واقعی آن بیشتر بود ولی نه تنها کمکی به صنایع نکرد بلکه بدلیل برنگشتن سرمایه بدلیل بالا بودن غیر واقعی قیمت کالا ها و کاهش قدرت خرید مردم باعث تعطیلی بیشتر صنایع شد. (965399) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۳۷:۴۳
خداحافظ پول ملي .
ظاهرا مد شده معاملات نه چندان بزرگ را در داخل كشور ( مانند معامله يك مسكن صد ميليوني ) كه اقساط دار است ديگه با دلار انجام ميدند واقساطش را با دلار ميبندند . (963743) (moderator22)
ظاهرا مد شده معاملات نه چندان بزرگ را در داخل كشور ( مانند معامله يك مسكن صد ميليوني ) كه اقساط دار است ديگه با دلار انجام ميدند واقساطش را با دلار ميبندند . (963743) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۴۱:۴۷
سقوط پول ملي و گراني نتيجه سو مديريت نيست نتيجه سو نيت برخي از مسولين است كه اطرافيانش الانه دارند سودهاي نجومي ميبرند .
نبايد اشتباه كنيم سوء مديريت يه چيز ديگه است سوء نيت يا همان سو استفاده چيز ديگه . (963750) (moderator22)
نبايد اشتباه كنيم سوء مديريت يه چيز ديگه است سوء نيت يا همان سو استفاده چيز ديگه . (963750) (moderator22)
ali
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۴۴:۵۴
نرخ ارز ثبات یا آزادسازی
با توجه به اهمیت نرخ ارز به عنوان یک متغیر کلیدی در اقتصاد بررسی های گسترده در مورد نرخ ارز و موارد مربوط به بازار ارز یکی از زمینه های وسیع تحقیقاتی در سالهای اخیر بوده است، این نرخ بسیاری از سیاست گذاری های دولت وتصمیم گیری های اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین تعیین نرخ ارز در حال حاضر از اهداف اصلی دولتها به شمار می آید. بررسی ها نشان می دهد که ارزش دلار از زمان یکسان سازی نرخ ارز در سال 81 تا کنون بطور متوسط سالانه 3 درصد رشد داشته است. در صورتیکه طی این مدت متوسط نرخ تورم داخلی بین 15 تا 20 درصد در سال بوده است که در مقایسه با نرخ تورم حدود 3 درصدی آمریکا و اروپا، 12 تا 17 درصد اختلاف را نشان می دهد، طبق نظریه "ارزش واقعی ارز" انتظار بر این بود که نرخ دلار به میزان همین اختلاف رشد کند که این اختلاف در سالهای اخیر در سالهای اخیر رخ نداده است. این امر نشان میدهد که دولت سعی داشته است بدون توجه به نرخ تورم نرخ ارز را ثابت نگه دارد که ثابت نگه داشتن نرخ ارز در شرایط تورمی عوارضی دارد که به آن می پردازیم:
1- افزایش واردات و کاهش صادرات: پایین نگه داشتن تصنعی نرخ ارز موجب میشود که واردات ارزان و صادرات گران شود. لذا قدرت رقابت صادرکنندگان و صادرات کاهش یافته و به دلیل عدم افزایش قیمت واردات تقاضا برای واردات افزایش پیدا میکند بدین ترتیب تراز پرداخت ها که تفاوت بین صادرات و واردات است منفی شده و باعث کاهش درآمد ملی میشود.
2- خروج سرمایه از کشور: ارز ارزان موجب می گردد که سرمایه گذاری در خارج از کشور توجیه بیشتری پیدا کند و خرید زمین مسکن و غیره در خارج ارزانتر قیمت واقعی باشد لذا این امر موجب ایجاد انگیزه برای خروج سرمایه از کشور خواهد بود.
3- کاهش تولید و افزایش بیکاری: با توجه به اینکه نرخ ارز همپای نرخ تورم افزایش پیدا نکرده است، به دلیل بیشتر بودن افزایش نرخ تورم از افزایش نرخ ارز قیمت تمام شده کالاهای تولیدی و هزینه های صادرات افزایش قابل ملاحظه ای یافته است، لذا به تدریج تولیدکنندگان بازارهای صادراتی را از دست می دهند و با توجه به اشباع بازارهای داخلی بسیاری از واحدهای تولیدی از گردونه رقابت خارج و کارکنان آنها بیکار میشوند.
4- افزایش کالای قاچاق: چنانچه نرخ ارز ارزان باشد دولت مجبور است برای ورود بعضی از کالاها تعرفه بر قرار کند وجود تعرفه گمرکی موجب افزایش کالای قاچاق به کشور میگردد. در صورتیکه آزادسازی نرخ ارز موجب میگردد نیاز به برقراری تعرفه های سنگین از بین برود که این موضوع علاوه بر زمینه سازی برای حضور در بازارهای جهانی و بوجود آمدن امنیت اقتصادی، قاچاق کالا نیز رونق خود را از دست خواهد داد که فواید آن هم برای دولت و هم برای بخش خصوصی واضح و آشکار است استدلال موافقان برای تثیبت نرخ ارز آن است که دولت با انحصار قرار دادن نرخ ارز قیمت محصولات وارداتی را در یک سطح حفظ کرده و مانع افزایش تورم می شود که به نفع اقشار آسیب پذیر است. در حالی که اگر نرخ ارز از انحصار دولت خارج شود و قیمت محصولات وارداتی افزایش پیدا کند در نتیجه میتوان برخی از کالاهای وارداتی که امروز وارد کردن آن بیش از تولید آن توجیه دارد را تولید کرد و همین امر یعنی اشتغال بیشتر و افزایش رونق اقتصادی، لذا دولت می تواند با آزادسازی نرخ ارز با تبدیل تنها برخی از ارز حاصل از فروش نفت نقدینگی لازم را به دست آورد و مابقی آن را به نوسازی صنایع اختصاص دهد و با این سیاست فضا را برای تولید و کارآفرینی فراهم کند. (963756) (moderator22)
با توجه به اهمیت نرخ ارز به عنوان یک متغیر کلیدی در اقتصاد بررسی های گسترده در مورد نرخ ارز و موارد مربوط به بازار ارز یکی از زمینه های وسیع تحقیقاتی در سالهای اخیر بوده است، این نرخ بسیاری از سیاست گذاری های دولت وتصمیم گیری های اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین تعیین نرخ ارز در حال حاضر از اهداف اصلی دولتها به شمار می آید. بررسی ها نشان می دهد که ارزش دلار از زمان یکسان سازی نرخ ارز در سال 81 تا کنون بطور متوسط سالانه 3 درصد رشد داشته است. در صورتیکه طی این مدت متوسط نرخ تورم داخلی بین 15 تا 20 درصد در سال بوده است که در مقایسه با نرخ تورم حدود 3 درصدی آمریکا و اروپا، 12 تا 17 درصد اختلاف را نشان می دهد، طبق نظریه "ارزش واقعی ارز" انتظار بر این بود که نرخ دلار به میزان همین اختلاف رشد کند که این اختلاف در سالهای اخیر در سالهای اخیر رخ نداده است. این امر نشان میدهد که دولت سعی داشته است بدون توجه به نرخ تورم نرخ ارز را ثابت نگه دارد که ثابت نگه داشتن نرخ ارز در شرایط تورمی عوارضی دارد که به آن می پردازیم:
1- افزایش واردات و کاهش صادرات: پایین نگه داشتن تصنعی نرخ ارز موجب میشود که واردات ارزان و صادرات گران شود. لذا قدرت رقابت صادرکنندگان و صادرات کاهش یافته و به دلیل عدم افزایش قیمت واردات تقاضا برای واردات افزایش پیدا میکند بدین ترتیب تراز پرداخت ها که تفاوت بین صادرات و واردات است منفی شده و باعث کاهش درآمد ملی میشود.
2- خروج سرمایه از کشور: ارز ارزان موجب می گردد که سرمایه گذاری در خارج از کشور توجیه بیشتری پیدا کند و خرید زمین مسکن و غیره در خارج ارزانتر قیمت واقعی باشد لذا این امر موجب ایجاد انگیزه برای خروج سرمایه از کشور خواهد بود.
3- کاهش تولید و افزایش بیکاری: با توجه به اینکه نرخ ارز همپای نرخ تورم افزایش پیدا نکرده است، به دلیل بیشتر بودن افزایش نرخ تورم از افزایش نرخ ارز قیمت تمام شده کالاهای تولیدی و هزینه های صادرات افزایش قابل ملاحظه ای یافته است، لذا به تدریج تولیدکنندگان بازارهای صادراتی را از دست می دهند و با توجه به اشباع بازارهای داخلی بسیاری از واحدهای تولیدی از گردونه رقابت خارج و کارکنان آنها بیکار میشوند.
4- افزایش کالای قاچاق: چنانچه نرخ ارز ارزان باشد دولت مجبور است برای ورود بعضی از کالاها تعرفه بر قرار کند وجود تعرفه گمرکی موجب افزایش کالای قاچاق به کشور میگردد. در صورتیکه آزادسازی نرخ ارز موجب میگردد نیاز به برقراری تعرفه های سنگین از بین برود که این موضوع علاوه بر زمینه سازی برای حضور در بازارهای جهانی و بوجود آمدن امنیت اقتصادی، قاچاق کالا نیز رونق خود را از دست خواهد داد که فواید آن هم برای دولت و هم برای بخش خصوصی واضح و آشکار است استدلال موافقان برای تثیبت نرخ ارز آن است که دولت با انحصار قرار دادن نرخ ارز قیمت محصولات وارداتی را در یک سطح حفظ کرده و مانع افزایش تورم می شود که به نفع اقشار آسیب پذیر است. در حالی که اگر نرخ ارز از انحصار دولت خارج شود و قیمت محصولات وارداتی افزایش پیدا کند در نتیجه میتوان برخی از کالاهای وارداتی که امروز وارد کردن آن بیش از تولید آن توجیه دارد را تولید کرد و همین امر یعنی اشتغال بیشتر و افزایش رونق اقتصادی، لذا دولت می تواند با آزادسازی نرخ ارز با تبدیل تنها برخی از ارز حاصل از فروش نفت نقدینگی لازم را به دست آورد و مابقی آن را به نوسازی صنایع اختصاص دهد و با این سیاست فضا را برای تولید و کارآفرینی فراهم کند. (963756) (moderator22)
احمد
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۵۱:۱۲
آقای توکلی شما و رفقایتان نیز در این وضع مقصرید شما هم ان وقتی که باید داد می زدید سکوت کردید الان که دیگر این بابا هر کاری می خواست کرد. دیگر زمانی نمانده است. (963771) (moderator22)
مسعود
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۳:۵۱:۱۳
با سلام و عرض ادب
ضمن تشكر از مطلب درج شده ، متاسفانه دو نرخي شدن ارز اين فرصت را براي وارد كنندگان كلان به وجود آورده است كه كالاها را با نرخ ارز دولتي وارد و با نرخ ارز آزاد به مردم بفروشند در واقع مانند اين است كه شما دلار را از بانك بخريد و در بازار بفروشيد (البته ممكن است اين موضوع توسط خود اين افراد انجام نشود ولي به هر حال تب موجود در بازار اين افزايش قيمت را ايجاد خواهد كرد)همچنين دولت و مجلس بايد هرچه سريعتر راه كارهاي ارائه دهند كه از واردات كالاهاي غير ضروري و مصرفي به داخل كشور جلوگيري نمايند به عنوان مثال در شرايط فعلي اصلا" لزومي ندارد كه لباس ، كيف و كفش،عروسك،كالاهاي تزئيني و ... آن هم از نوع چيني درجه 2 و 3 با اين حجم وارد كشور شود . اگر اين موضوع به طور جدي پيگيري گردد حداقل باعث رونق جزئي در توليد داخل و كاهش نقدينگي خواهد شد . اميدوارم شرايط هرچه زودتر بهبود يابد. (963772) (moderator22)
ضمن تشكر از مطلب درج شده ، متاسفانه دو نرخي شدن ارز اين فرصت را براي وارد كنندگان كلان به وجود آورده است كه كالاها را با نرخ ارز دولتي وارد و با نرخ ارز آزاد به مردم بفروشند در واقع مانند اين است كه شما دلار را از بانك بخريد و در بازار بفروشيد (البته ممكن است اين موضوع توسط خود اين افراد انجام نشود ولي به هر حال تب موجود در بازار اين افزايش قيمت را ايجاد خواهد كرد)همچنين دولت و مجلس بايد هرچه سريعتر راه كارهاي ارائه دهند كه از واردات كالاهاي غير ضروري و مصرفي به داخل كشور جلوگيري نمايند به عنوان مثال در شرايط فعلي اصلا" لزومي ندارد كه لباس ، كيف و كفش،عروسك،كالاهاي تزئيني و ... آن هم از نوع چيني درجه 2 و 3 با اين حجم وارد كشور شود . اگر اين موضوع به طور جدي پيگيري گردد حداقل باعث رونق جزئي در توليد داخل و كاهش نقدينگي خواهد شد . اميدوارم شرايط هرچه زودتر بهبود يابد. (963772) (moderator22)
عباس
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۴۱:۰۶
احمدی نژاد قاعدتا اکنون باید کارنامه عملکرد 7-8 ساله اش را به مردم دهد ولی چون کارنامه ایی ندارد هنوز برنامه و وعده سر خرمن میدهد و به بهانه های مختلف به سیاستهای عجیب و صد در صد غلط خود ادامه میدهد و با آتوهایی که در جیب دارد کسی هم نمیتواند به او کمتر از گل بگوید،
چه میکند این آتو، دوای هر دردی است پدرسوخته! (963858) (moderator22)
چه میکند این آتو، دوای هر دردی است پدرسوخته! (963858) (moderator22)
عباس
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۴۳:۲۶
جناب توکلی جریان انحرافی عمدا در حال نابود کردن نظام و در واقع کشور هستند آنها به این روشنگریها میخندند و عمدا به خرابکاری خود ادامه می دهند و اگر جلویشان گرفته نشود ایران را به جنگی نابرابر با دنیا هم خواهند کشاند و این هدف نهایی آنهاست که متاسفانه تاکنون بخوبی به آن نزدیک شده‌اند و یک روز هم فرصت دادن به آنها اشتباهی بزرگ است (963862) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۴:۵۱:۰۸
بهترین راه برای کسری بودجه افزایش قیمت دلار است تا دولت دلارهایش را با نرخ بالا بفروشد . اما نکته مهمتری نیز وجود دارد ما تقریبا 9 ماه به انتخابات ریاست جمهوری داریم دولت هیچ تمایلی به از دست دادن قدرت ندارد و می خواهد دولت بعدی نیز از اطرافیان خودش باشد برای این منظور منابع پولی بسیار کلانی نیاز خواهد بود تا این نتیجه حاصل شود و چه راهی ساده تر از اینکه نرخ ارز بالا رود منابع مورد نیاز دولت هم برای این منظور و هر منظو.ر دیگری تامین گردد . البته این نظر من است . (963874) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۰۲:۳۳
در هیچ جای دنیا دولتی وارد دلال بازی نمیشود که اثار سوئ ان باعث از بین رفتن اقتصاد شود این نوعی کلاه برداری است و در کشورهای غرب چنین دولتی را به دادگاه می برند و محاکمه و زندان می کنند (963889) (moderator22)
حامد
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۰۲:۳۷
من کاری با دلار و ملار ندارم. اگر قراره پول داده بشه چه اشکالی داره. پول بدهند. حد اقل یک مقدار زندگی راحت میشه. با وجود گرانی دیگه اون پول یارانه مثل جوکه. پول یارانه باید دو سه برابر بشه. (963890) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۲۰:۳۳:۴۰
خب حامد عزیز به نسبت همون یارانه یا حتی بیشتر از اون گرونی بالا میره.
فکر کنید که تفکر بالاتر از عبادته. (965993) (moderator1)
فکر کنید که تفکر بالاتر از عبادته. (965993) (moderator1)
عباس
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۰۲:۵۷
من فکر میکنم برنامه دولت دهم پرداخت یارانه ها با هر هزینه ای برای اقتصاد کشور است، چه از طریق عدم پرداخت سهم بخش تولید وچه با گران فروشی هدایت شده ارز و سکه در بازار ( یعنی بی ارزش کردن پول ملی ) چون تصورشان اینست که بروز اوج تورم و بیشتر عوارض این سیاستهای غلط اقتصادی به عمر این دولت نمیرسد بلکه به دولت بعدی میرسد ولی ژست پرداخت یارانه در نزد کسانیکه دید اقتصادی ندارند برای این دولت میماند و میتواند در انتخابات بعدی برای این دولت رای اور باشد، تجربه هم نشان داده که این دولتی غیر پاسخگو به مجلس و منتقدین تحصیل کرده اقتصادی است قابل توجه افراد صادق طرفدار این دولت اینکه امید بستن به دولتی که با این همه نعمت خداداددر کشور، دچار کسر بودجه شده است بیهوده است یعنی دولتی که نمیتواند مشکلات خود را حل کند و مقروض شده ایا ممکنست بتواند مشکلات فراوان اقتصادی مردم و کشور را حل کند؟ مثل اینست که شما از یک ادم مقروض (فقیر) بخواهید مشکلات اقتصادی شما را حل کرده و ثروتمند تان کند،
کل اگر طبیب بودی سر خود دوا بکردی (963891) (moderator22)
کل اگر طبیب بودی سر خود دوا بکردی (963891) (moderator22)
سیدعلی
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۰۹:۰۰
آقای توکلی عزیز, گیریم همه حرفهای شما درست, ما یعنی مردم چه کنیم؟ آقا بخدا کمرمان زیر بار گرانی شکست, بخدا شرمنده زن و فرزندمان هستیم. دلار میخواد بشه هزار تومن یا بشه صدهزار تومن, بنده کارمند چه باید کنم؟ مگه من و امثال من چه گناهی مرنکب شده ایم؟ برادر بزرگوار, جناب آقای توکلی, لطفا اگر راهکاری دارید ارائه دهید تا بدانیم چه خاکی توی سرمان باید بریزیم. مگر میشود یک کشور چنین درآمد نفتی هنگفتی داشته باشد و آنوقت مردمش هر روز فقیرتر از دیروز شوند. کجای کار ایراد دارد؟ بین شما یک مسلمان نیست جواب مردم را بدهد؟ در این شرایط فقط جنگ با دیگر کشورها را کم داریم که آنهم بحمدالله در شرف وقوع است. چه کنیم آقا جان, چه کنیم؟ خسته شدیم, ولله خسته شدیم. (963907) (moderator22)
نادر
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۵:۵۵:۵۵
جناب آقای توکلی عزیز
با تمام احترامی که برای شما قائلم و تحلیل هایتان ر ا همیشه دنبال میکنم
باید بگویم که مسائلی که بیان فرمودید کم و بیش واضح است و هر کسی که حداقل اطلاعی از بازار داشته باشد می داند که دولت برای کسر بودجه و پرداخت یارانه ها قیمت ارز را بالا می برد شاهدش هم افزایش قیمت ارز هرماهه چند روز مانده به پرداخت یارانه و پس از آن کمی کاهش.
اما شما که اینها را از ما بهتر می دانید چرا به نقش نظارتی مجلش اشاره نمی کنید
نمایندگان چه اقدام موثر و جدی برای این تخلفات انجام داده اند.
آیا وقت کنارگذاشتن مصلحت نرسیده
آیا وقت آن نیست که عاملان اصلی و خیلی اصلی این آشفته بازار و این بیداد سرسام آور گرانی و فقرمعرفی و مجازات شوند
دوستدار شما (963996) (moderator22)
با تمام احترامی که برای شما قائلم و تحلیل هایتان ر ا همیشه دنبال میکنم
باید بگویم که مسائلی که بیان فرمودید کم و بیش واضح است و هر کسی که حداقل اطلاعی از بازار داشته باشد می داند که دولت برای کسر بودجه و پرداخت یارانه ها قیمت ارز را بالا می برد شاهدش هم افزایش قیمت ارز هرماهه چند روز مانده به پرداخت یارانه و پس از آن کمی کاهش.
اما شما که اینها را از ما بهتر می دانید چرا به نقش نظارتی مجلش اشاره نمی کنید
نمایندگان چه اقدام موثر و جدی برای این تخلفات انجام داده اند.
آیا وقت کنارگذاشتن مصلحت نرسیده
آیا وقت آن نیست که عاملان اصلی و خیلی اصلی این آشفته بازار و این بیداد سرسام آور گرانی و فقرمعرفی و مجازات شوند
دوستدار شما (963996) (moderator22)
سلمان
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۶:۴۳:۴۵
من فکر میکنم قسمت غالب این گرانی ارز، تلاش برای صرفه جویی به دلیل نگرانی از وضعیت ذخایر ارزی هست. چون اگه تحریم ها بخواد طولانی مدت ادامه داشته باشه، از طرف دیگه هم ما با وجود تراز مثبت، مجبور میشیم پایاپای معامله کنیم که ارز آوری نداره و تبعا برخی نیازهای ما هم از طریق کسانی تامین میشه که باهشون تراز منفی داریم و ارز میخوان و البته کالای اساسی وارد میکنیم ازشون. در نتیجه در طولانی مدت ممکنه ضربات جدی بخوریم اگه ذخیره نکنیم. احتمال میدم دولت همچین مساله ای رو دنبال میکنه (964074) (moderator22)
عزيزالله دليجاني نژاد
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۶:۴۵:۰۴
وستان عزيز
بدانيد كه ما نبايد كاسه داغتر از آش يا دايه دلسوزتر از مادر بشويم چون صلاح مملكت ما را آقاي احمدي نژاد و همكاران او كه با پشتوانه 24 ميليون راي انتخاب شده اند بهتر از من و شما ميدانند و البته در موقعيت حساس كنوني اين مباحث اصلاً نبايد مطرح شود چون آب به آسياب دشمن ميريزد و خوراك رسانه هاي معاند را فراهم ميكند.پس بياييد دست در دست هم دهيم به مهر. (964077) (moderator22)
بدانيد كه ما نبايد كاسه داغتر از آش يا دايه دلسوزتر از مادر بشويم چون صلاح مملكت ما را آقاي احمدي نژاد و همكاران او كه با پشتوانه 24 ميليون راي انتخاب شده اند بهتر از من و شما ميدانند و البته در موقعيت حساس كنوني اين مباحث اصلاً نبايد مطرح شود چون آب به آسياب دشمن ميريزد و خوراك رسانه هاي معاند را فراهم ميكند.پس بياييد دست در دست هم دهيم به مهر. (964077) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۱:۴۰:۵۶
اقای دلیجانی نژاد هم که نام واقعی شان مشخص نیست برا خود مقوله ای وصف ناشدنی هستند من هر مطلبی از شما خواندم حتی دریغ از یک دلیل فقط مثل بزرگان به توصیه و ارشاد پرداختین مرحبا مرحبا (965248) (moderator1)
حسين
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۷:۵۰:۳۹
من از آقاي توكلي با وجود انتقادهاي كه دارم تشكر مي كنم و معتقدم و موافق با ايشان هستم كه دولت بايد اول اعتمادسازي كند بعد هم اعتمادسازي و بلز هم اعتماد سازي چرا؟ كافي است به اظهار نظرات آقاي بهمني ريس كل بانك مركزيو وزير اقتصاد (دكتر حسيي) در اين يك سال گذشته نگاه كنيد .چقدر تناقض دارند . (964163) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۸:۰۲:۲۷
انشاءالله این 9 ماه به سلامت بگذره (964180) (moderator22)
خودم
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۸:۲۹:۱۶
تا وقتی مردم نمایندگانی چون شما در مجلس دارند نباید هم امید به آینده بهتری هم داشت.شما ها یعنی نماینده ملت هستین اگر شما ها شخصیت کافی داشتین و دولت را ماخذه می کردین دولت هم به خودش جرات نمی داد این چنین آشکار بد عمل کند...اف بر شما نمایندگان خود فروخته (964201) (moderator22)
جیک جیک
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۹:۰۳:۱۰
صادرات نفت نصف شده یعنی در امد دلاری نصف.دولت برای اینکه همان مقدار ریال که در بودجه در نظر گرفته بدست اورد نرخ دلار را دو برابر یعنی ارزش پول ملی را نصف کرده. صندوق ذخیره ارزی برای این مواقع در نظر گرفته شده بود که دولت انرا به باد داد. (964225) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۹:۱۵:۲۶
باتشکر از آقای توکلی که حداقل بعضی از مسائل ومشکلات مردم رامی بیند یک سئوال هم دارم چرامردم باید مداوم جهت حفظ ارزش پول ملی که وظیفه بانک مرکزی است تقاضای کاذب دربازار ایجادکنند بدنبال خرید ملک - طلا- دلار و......باشند خواهش می کنم از مجلس بخواهید به وظیفه اش در مقابل ملت واین مدیران نالایق عمل کند واین این نابسامانی اقتصادی پایان دهند. (964237) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۱۹:۲۸:۰۵
اگر مي توانند، يارانه را كلا قطع كنند. اگر هم نمي توانند، يارانه را به صورت ارز يا سكه بپردازند.
پرداخت يارانه به صورت پول بدون پشتوانه، فقط فريبكاري اقتصادي است. (964251) (moderator22)
پرداخت يارانه به صورت پول بدون پشتوانه، فقط فريبكاري اقتصادي است. (964251) (moderator22)
امیر عابدینی
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۱:۱۱:۰۶
چطور دولت و مجلس متوجه این مطلب نیستند که هر کاری در خصوص افزایش ارز یعنی پائین اوردن ارزش پول ملی این عوام فریبی است که ارز را در بازار ازاد بفروشد که میخواهد یارانه را افزایش دهد خوب بابا این مقدمات افتصاد است که با این کار تورم و گرانی را در کشور چند برابر میکند چرا پول ملی را با دلار دارید تعویض میکنید همین حرفهاست که هر کی پول داره دارد تبدیل به دلار میکند و کنجه صندوق خانه ها نگهداری میشو د بدون هیچ چرخشی در اقتضاد.این راه حل نیست فقط نابودی ریال است (964359) (moderator22)
بهروز
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۱:۲۷:۰۷
جناب آقای دکتر توکلی من به سخنان شما در ابتدای بحران ارزی (که با توجه به بالا بودن ذخایر ارزی دولت این بالا رفتن های نرخ ارز موقتی ، کاذب و برای جبران کسری بودجه دولت است ) اطمینان کردم و پس انداز خود را به خرید اوراق مشارکت پروِژه های دولت اختصاص دادم و ... خدا خیرتون دهد... (964388) (moderator22)
پیمان
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۱:۲۹:۱۲
اگر سیاست های دولت اصلاحات اعمال می شد و روند تدریجی واقعی شدن قیمت ارز ادامه می بافت و اقدامات دفعتی آقای احمدی نژاد صورت نمی پذیرفت هم اکنون شاهد چنین موقعیتی نبودیم (964393) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۱:۳۲:۵۲
واقعا دچار مصيبة دولتي نادان و پر ادعا شد هايم همه گول خورده اند و عده اي در اين وضعيت سهيمند و بايد پاسخكوي مردم باشند ما كه بس اند أزمان را به بانك سپردم و حرف اين اقاي ان را كوش داديم كه دائم گفت ند مردم ارز نخرند ارز ان مي شود متضرر مي شوند و غيره حالا ما كه پولم ان در بانك بوده ضرر كرديم يا انها كه ارز و طلا خريد ند و جنس احتكار كردند و به ريش ما خنديدند اف بر شما كه يك عمر زحمت ما را هدر داديد و اند خطته ناچيز ما را از بين برديد (964404) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۲:۱۴:۳۰
با توجه به اینکه اقای احمدی نژاد تصمیمات خود را نه بر اساس منافع کشور و ملت به اجرا در میاورد این تصمیم نیز با توجه به مخالفتها جهت انجام مرحله ی دوم هدفمندی انجام گرفت که با افزایش نجومی قیمت ارز و فروش ان در بازار توسط عوامل دولتی درامد حاصل بسیار بیشتر از در امد حاصل از هدفمندی یارانه ها بوده است و متاسفانه هیچ کس را یارای مقابله با این تصمیمات عجولانه نمیباشد. (964476) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۲:۲۷:۰۸
سلام
من از اول گرانی ارز تا الان اصلا نظر ی ندادم چون اصلا کارم این نیست و وارد نیستم.
آخر هفته پیش رفتم مانیتور بگیرم بهم گفتند 302 هزار تومن.
که با وضعیت دلار روند صعودی خودش رو طی کرده بود
امروز مراجعه کردم اصلا چیزی به نام مانیتور در بازار وجود نداشت. 2نفر داشتند یکی گفت 380 و دیگری 410 تومن
یعنی 80 هزار تومن در طی 72 ساعت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (964492) (moderator22)
من از اول گرانی ارز تا الان اصلا نظر ی ندادم چون اصلا کارم این نیست و وارد نیستم.
آخر هفته پیش رفتم مانیتور بگیرم بهم گفتند 302 هزار تومن.
که با وضعیت دلار روند صعودی خودش رو طی کرده بود
امروز مراجعه کردم اصلا چیزی به نام مانیتور در بازار وجود نداشت. 2نفر داشتند یکی گفت 380 و دیگری 410 تومن
یعنی 80 هزار تومن در طی 72 ساعت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (964492) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۳:۲۹:۴۲
گناه من کارمند چیه که ذره ذره درآمدم را پس انداز کردم و با ا عتماد به صحبتهای دولتمردان ارز و طلا نخریدم و پس اندازم را در بانک نگهداری کردم و الان ارزش پس اندازم نصف شده؟
انگیزه کار و فعالیت سازنده و سالم را از قشر جوان گرفتن چون بجای جون کندن در 5-6 روز هفته خیلی راحت با چند روز کار کردن در ماه و دلالی ارز و سکه میشه درآمد بسیار بالاتری داشت.
مگر نه اینکه باید خود ما ارزش و احترام پول مملکتمون را نگه داریم پس کجاست این ارزش واحترام؟ (964551) (moderator22)
انگیزه کار و فعالیت سازنده و سالم را از قشر جوان گرفتن چون بجای جون کندن در 5-6 روز هفته خیلی راحت با چند روز کار کردن در ماه و دلالی ارز و سکه میشه درآمد بسیار بالاتری داشت.
مگر نه اینکه باید خود ما ارزش و احترام پول مملکتمون را نگه داریم پس کجاست این ارزش واحترام؟ (964551) (moderator22)
لطیفی جسینی
۱۳۹۱-۰۷-۰۱ ۲۳:۳۰:۳۸
با سلام
با خواندن مقاله یا بحر طویل فوق نتیجه گرفته می شودکه
1-ایشان همانقدر از اقتصاد می داند که در کتابها خوانده است.
2-ایشان همانقدر از اقتصاد می داند که در مواد قوانین من در آوردی
مجلس آمده است.
3- مثال: یک تولید کننده کالای اساسی چه گناهی کرده است که باید همان کالا در بازار به نصف قیمت تمام شده عرضه کند . و سودش را رفقای وارد کننده آقای توکلی با ارز نصف قیمت وارد کند؟
یعنی اینکه ما با همه مزیتها و قابلیتهای داخلی که داریم متاسفانه با این سیاست عوام فریبانه تجارت پیشه تولید کالای اساسی را به نابودی کشانده ایم و در عوض مشوق تولید کالاهی لوکس و غیر مزیتی داخلی آنهم با رانتهای ارزی و ... می شویم.
مثال روشن: گندم داخلی 400 تومان از تولید کننده می خرند در حالیکه قیمت واقعی آن بالای 1000 تومان می باشد. همه کالاهای اساسی همینطور است و این یک فاجعه اقتصادی است اگر جلوی اینگونه سیاستهای لیبرالیستی شبه سوسیالیستی امثال آقای توکلی گرفته نشود.
امروزه در هیچ کشور ذر حال رشذی اینگونه به اقتصاد نگاه نمی شود.
بعضی ها علم دارند و لی عقل ندارند.
بعضی ها هم سیاست جناحی را با سیاست اقتصادی قاطی کرده انذ
بعضی ها هم اقتصاد را آنچه در کتب دانشگاهی امریکا و انگلیس خوانده اند می پندارند در حالیکه در آنجا به شاگردان تاریخ علم اقتصاد درس داده می شود و مطالب قرون گذشته را به عنوان علم اقتصاد گرفته اند.
خذایا ما را از خواب غفلت اینگونه اتصاددانان نجات بده. آمین (964552) (moderator22)
با خواندن مقاله یا بحر طویل فوق نتیجه گرفته می شودکه
1-ایشان همانقدر از اقتصاد می داند که در کتابها خوانده است.
2-ایشان همانقدر از اقتصاد می داند که در مواد قوانین من در آوردی
مجلس آمده است.
3- مثال: یک تولید کننده کالای اساسی چه گناهی کرده است که باید همان کالا در بازار به نصف قیمت تمام شده عرضه کند . و سودش را رفقای وارد کننده آقای توکلی با ارز نصف قیمت وارد کند؟
یعنی اینکه ما با همه مزیتها و قابلیتهای داخلی که داریم متاسفانه با این سیاست عوام فریبانه تجارت پیشه تولید کالای اساسی را به نابودی کشانده ایم و در عوض مشوق تولید کالاهی لوکس و غیر مزیتی داخلی آنهم با رانتهای ارزی و ... می شویم.
مثال روشن: گندم داخلی 400 تومان از تولید کننده می خرند در حالیکه قیمت واقعی آن بالای 1000 تومان می باشد. همه کالاهای اساسی همینطور است و این یک فاجعه اقتصادی است اگر جلوی اینگونه سیاستهای لیبرالیستی شبه سوسیالیستی امثال آقای توکلی گرفته نشود.
امروزه در هیچ کشور ذر حال رشذی اینگونه به اقتصاد نگاه نمی شود.
بعضی ها علم دارند و لی عقل ندارند.
بعضی ها هم سیاست جناحی را با سیاست اقتصادی قاطی کرده انذ
بعضی ها هم اقتصاد را آنچه در کتب دانشگاهی امریکا و انگلیس خوانده اند می پندارند در حالیکه در آنجا به شاگردان تاریخ علم اقتصاد درس داده می شود و مطالب قرون گذشته را به عنوان علم اقتصاد گرفته اند.
خذایا ما را از خواب غفلت اینگونه اتصاددانان نجات بده. آمین (964552) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۰۰:۲۶:۵۶
آقای توکلی عزیز شما فقط حرف میزنید ولی کسی به حرف های شما اعتنایی نمیکنه. آقا جان وقتی دولت افسار گسیخته شده و همه اش درباره برخورد قاطع و قانونی با دولت مصلحت های زود گذر در نظر گرفته میشه اوضاع مملکت بهتر از این نمیشه.
آقای توکلی مهم نیست که نظرم اجازه انتشار پیدا میکنه یا نه، مهم اینه که بالاخره یه روزی این حرف ها به گوش شما میرسه. گرانی و تورم و رکود و هر عامل مخرب دیگری کمر مردم را شکسته و این مردم در انتخابات ریاست جمهوری نه به این سیاست های جاهلانه و بی تدبیرانه خواهند گفت و پای صندوق ها حاضر نمیشوند و از این اوضاع اسراییل و آمریکا هستند که بیشترین استفاده را میبرند. من فقط یه شهروندم که باید در ازای رفتار خودم در آخرت پاسخگو باشید اما شما سیاسیون باید جواب ملت ایران را هم بدهید. در آخرت حتما از شما و دوستانتان خواهم پرسید که چرا من با در دست داشتن مدرک کارشناسی ارشد بی کارم و دوستانتان نمیدانند پولهایشان را چگونه خرج کنند.
میدونم نظرم قابلیت نمایش عمومی نداره اما لاقل بذارید آقای توکلی خودشون بخونن بلکه فرجی شود.
ممنون از شما. (964580) (moderator22)
آقای توکلی مهم نیست که نظرم اجازه انتشار پیدا میکنه یا نه، مهم اینه که بالاخره یه روزی این حرف ها به گوش شما میرسه. گرانی و تورم و رکود و هر عامل مخرب دیگری کمر مردم را شکسته و این مردم در انتخابات ریاست جمهوری نه به این سیاست های جاهلانه و بی تدبیرانه خواهند گفت و پای صندوق ها حاضر نمیشوند و از این اوضاع اسراییل و آمریکا هستند که بیشترین استفاده را میبرند. من فقط یه شهروندم که باید در ازای رفتار خودم در آخرت پاسخگو باشید اما شما سیاسیون باید جواب ملت ایران را هم بدهید. در آخرت حتما از شما و دوستانتان خواهم پرسید که چرا من با در دست داشتن مدرک کارشناسی ارشد بی کارم و دوستانتان نمیدانند پولهایشان را چگونه خرج کنند.
میدونم نظرم قابلیت نمایش عمومی نداره اما لاقل بذارید آقای توکلی خودشون بخونن بلکه فرجی شود.
ممنون از شما. (964580) (moderator22)
فرشاد
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۰۷:۱۲:۲۵
فقط بگید چرا نظر منو ننوشتید همین؟؟؟؟ (964677) (moderator1)
ن
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۰:۲۹:۰۲
ارز دست کیه ؟ دولت . نرخ دست کیه ؟ دولت . حقوق با چی میگیریم ؟ ریال . از کی میگیریم ؟دولت . هر دلار چند ریال میشه ؟ نمی دانیم . کی می دونه ؟ دولت . کی دلار پائین میاد ؟ نمی دونیم . کی میدونه ؟ خوشبخت . کی بد بخته؟ ملت . چرا ؟ چون گول شعار های عوام فریبانه را خورد. (965101) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۱:۲۸:۱۰
با سلام به نظرم در بخشی از مقاله اعلام شده است که در بودجه سال 1391 میانگین صادرات نفت روزرانه 2/68 میلیون بشکه برآورد شده که این رقم نادرست است (965230) (moderator1)
۱۳۹۱-۰۷-۰۲ ۱۸:۲۴:۳۳
من یک کارمند هستم وپس از 15سال کارکردن وبه سختی ومشقت تمام وزدن حتی از بعضی مایتاج اولیه زندگی ام پس انداز کمی برای آینده دخترم کنار گذاشتم وباتوجه به فرمایشات مسئولین که می گفتند نرخ دلار کاذب است ودست دلالان است وما قیمتها رادرست می کنیم وهیچ کس حق ندارددلار بالاتر ازنرخ مرجع بدهد وسایتها اطلاع رسانی نرخ ارزرافیلتر کردن و....واینکه ما ذخایرزیادارزی زیادی داریم پس اندازم رادربانک گذاشتم وحالادولت به جای سعی در کاهش نرخ دلار وعذر خواهی از مردم باوقاهت تمام می گویند ارزرا می خواهد به نرخ آزاد بفروشد شما نمایند گان مجلس به خدادربرابراین ملت مسئول هستید چرا حقوق بیت المال را می گیرید وبه این مردم خیانت می کنید شما از آن مدیران نالایق بدترید چون سکوت شمااست که باعث شده ایشان بدون هیچ نگرانی ازوضعیت مردم وکشور هر کاری می خواهندانجام دهند (965882) (moderator22)
بهار
۱۳۹۱-۰۷-۰۳ ۰۸:۵۰:۳۱
هدف دولت ضعیف کردن طبقه متوسط و پولدار کردن بازاریها . طبقه پایین هم که تکلیفش روشنه . نابود کردن قشری که به علم می اندیشد نه ثروت! (966786) (moderator1)
