توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 332337
ماجرای مقدمه رهبری بر کتاب پدر شعر انقلاب
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۵۱
مراسم پاسداشت استاد حمید سبزواری عصر امروز ۲۷ بهمن با حضور ادب دوستان و شاعران انقلابی در خبرگزاری فارس برگزار شد. جمعی از اهالی فرهنگ در این مراسم از نقش سبزواری در رشد ادبیات انقلاب گفتند.

در این مراسم حسین شمسایی، شیرین‌علی گلمرادی، شرف‌شاهی، گلریز، اصلانی و محمدحسن زورق حضور داشتند.

به گزارش تسنیم در ابتدا محمد حسن زورق درباره حمید سبزواری گفت: امروز گردهم جمع شدیم تا از خدمات مردی از نستوه و شاعری پرشکوه که مقابل امواج ناملایمات ایستاد و شعر انقلاب را به سمت افق‌های روشن هدایت کرد صحبت کنیم. بزرگداشت حمید، بزرگداشت شعر و سرود انقلاب اسلامی است و قدرشناسی از او یک وظیفه شرعی، ملی و انقلابی است چون شعر حمید مرزها را در هم نوردیده است.

زورق با اشاره به ۹ دهه زندگی حمید درباره دوران مختلفی که این شاعر از سر گذرانده توضیح داد: سبزواری در سال ۱۳۰۴ در سبزوار در عصر اختناق رضاخان به دنیا آمد او هنوز به حد قضاوت درباره مسائل اجتماعی نرسیده بود اما فضای اختناق را از طریق عواطف به طور ناخداگاه دریافت می‌کرد. عصر رضاخان، عصر پرده‌دری اجباری زنان، قتل عام مسجد گوهرشاد، دوران ناخنکشی‌ها و شهادت مدرس بود. حمید از فضای آن دوران دریافت شهودی و ناخدآگاه داشت.

وی افزود: ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۴ دهه دوم زندگی او بود شاهد تحقیر ملت ایران و تضعیف هویت اسلامی مردم بود. در آن دوران رضاشاه را به جزیره موریس بردند و پسرش را به تخت سلطنت با همسری دختر ملک فاروق نشانده‌اند. آلمان‌ها فریب خورده و به وسیله آنها راه‌آهن شمال و جنوب کشیده شد. نفت در این زمان انحصاری شد و حمید در آن زمان تمام این رنج‌ها را می‌دید و دندان بر جگر می‌سایید.

زورق عنوان کرد: دهه سوم زندگی حمید از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۴ بود، در این دهه آیت الله کاشانی پرچم مبارزه با انگلیس را در عراق برافراشته و با انگلیس در عراق می‌جنگید، پس از آن در گریز از عراق و خنجگر خشونت انگلیس، کاشانی به ایران پناه آورد، مردم به آیت الله افتخار می‌کنند و پس از آن با رای مردم وارد مجلس می‌شود و موضوع ملی شدن صنعت نفت را به آرمان ملی تبدیل می‌کند. همچنین شرق در مقابل حرکت ملت ایران حزب توده را به ایران آورده و انگلیس نیز توده‌ای‌‌های نفتی را ساماندهی می‌کند. خیابان‌ها عرصه زنده باد و مرده باد گروهک‌ها شده و مصدق کشور را رها کرده است.

وی در خصوص چهارمین دهه زندگی حمید تشریح کرد: چهارمین دهه زندگی حمید از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۴ است، او در این دوره می‌بیند که زبان‌ها بریده و قلم‌ها شکسته شده، همچنین می‌بیند ملی‌گراها کنج اوذلت رفتند و گاه با شاه و گاه تنها دم از ایران بزرگ می‌زند. کمونیست‌ها، سوسیالیست‌ها در این دوره نتوانستند کاری انجام بدهند و اصلاحات عرضی اتفاق می‌افتد و همچنین سیاست تک محصولی کردن آغاز شده و در این دوره امام خمینی ظهور می‌کند، در این دوره طلاب در فیضیه قتل عام می‌شود و حمید تمام آرزوهای خود را در سیمای امام خمینی می‌بیند.

زورق افزود: دهه پنجم زندگی حمید از سال ۱۳۴۴ آغاز و به سال ۱۳۵۴ می‌رسد، در این دهه خمینی در نجف دست ولایت فقیه می‌دهد و اعلامیه پخش می‌شود و یاران امام خمینی در زیر شکنجه شهید می‌شوند. مطهری نیز از قم به تهران می‌آید و از هر کاری برای معرفی اسلام استفاده می‌کند.

وی در توضیح دهه دیگر از زندگی سبزواری خاطر نشان کرد: ششمین دهه سال زندگی حمید ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۴ منتهی می‌شود. در این دوره حمید شعرهای خود را از طریق دوستان از جمله حسین شمسایی به گوش مردم می‌رساند. در سال ۵۶ مقاله رشیدی مطلق توهین به امام چاپ می‌شود و زلزله‌ای رخ می‌دهد و چرخ‌های اولیه انقلاب به حرکت در می‌آید. در این دوره شعر حمید قلیان می‌کند و جلسات هفتگی او همراه با شعارهای انقلابی می‌شود، حمید در برخورد با خشونت رژیم شاه بی‌پرواتر بود و سرود می‌ساخت. هنگام ورود امام به وطن سرود ای خمینی ای امام، برخیزید ای شهیدان راه خدا، به وسیله او می‌سراید و در جمع خوانده می‌شود. او همراه با ادامه دادن شعر به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌رود و در نکوهش بنی‌صدر نیز شعر می‌خواند.

زروق افزود: هفتمین دهه زندگی حمید از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۴ است، در آن زمان تهران موشک باران می‌شود اما ملت مقاومت می‌کنند و قطنامه ۵۹۸ امضا می‌شود. سال ۶۸ برای فوت امام «دریغا ای دریغا ای دریغا، خدایی سایه‌ای رفت از سرما» را می‌سراید.

وی گفت: هشتمین دهه زندگی او از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۴ است او همچنان یک اسلامگرای انقلابی و شاعری بی‌بدیل است.

زروق در پایان صحبت‌های خود گفت: نهمین دهه زندگی او از سال ۱۳۸۴ تا به امروز ادامه دارد، او مانند شمعی است که به سختی می‌سوزد و به آنچه می‌بیند می‌سازد. او امیدوار است که انقلاب زمینه‌ساز ظهور مهدی(عج) باشد. به قول شمسایی حمید منبع تمام نشدنی شعر و حماسه است و به قول محدث خراسانی تمام ویژگی‌های انقلاب در شعر او جمع شده است.

در ادامه حمیدرضا شاهنگیان با بیان این که تعداد استقبال کنندگان از این مراسم بزرگداشت کم است گفت: تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی بدون نوشتن نام حمیدی سبزواری امکان پذیر نیست، بسیاری حمید را از سال ۵۴ و برخی قبل از آن می‌شناسند. اما همه می‌دانند که او در شعر خود متبلور شده و شعر او محصول ایمان، شجاعت، صراحت، بینش و اعتقاد است. او در تمام قالب‌های مختلف شعر دارد اما در هر شکلی به گفته متخصصان کم نظری بوده است.

وی در پایان صحبت‌های خود گفت: در سال ۱۳۳۲ زمانی که ۲۸ سال سن داشته، در موضوع کودتا شعرهایی گفته که من در سن ۶۰ اندی سال نسبت به بینش و هوشمندی او متعجب هستم.

حسین شمسایی دیگر سخنرانی بود که در این مراسم سخنرانی کرد. وی گفت: حمید سبزواری بیش از آنچه برای ما شناخته شده باشد برای نسل امروز و افرادی که در آن سوی مرزها هستند شناخته شده است.

شمسایی گفت: در سال ۵۳، بعد از اتمام کلاس‌های عصر دانشگاه گاهی سری به مسجد هدایت می‌زدم و محضر آیت‌الله طالقانی را درک می‌کردم و گاهی شعری نیز می‌خواندم. شبی از همین شب‌ها غزلی از حمید برای حاضرین خواندم فردی از من پرسید شاعر این شعر را می‌شناسی که من گفتم حمید سبزواری این شعر را سروده اما خود او را تا کنون ندیده‌ام که آن فرد گفت من حمید سبزواری هستم و از آن زمان تا امروز محضر او را درک کرده‌ام.

او اضافه کرد: جلسات شعری با حمید داشتیم که منتهی به شب شعرهای انقلاب شد که این جلسات در میدان خراسان برگزار می‌شد. علی معلم دامغانی، یوسف‌علی میرشکاک و ... از نتایج این جلسات بودند. حمید اعتقاد عجیبی به مسئله انتظار و ظهور دارد و همین موجب پیشگویی او در اشعارش شده است.

شمسایی در بخش پایانی سخنانش گفت:‌کتاب ... آماده چاپ بود که حمید گفت دوست دارم آقا (آن زمان رهبر انقلاب رئیس جمهوری اسلامی بودند)، بر این کتاب مقدمه بنویسم که وقتی من این مسئله را با ایشان مطرح کردم استقبال کردند و اشعار را خواستند تا بتوانند متناسب با آنها چیزی بنویسند ۴ یا ۵ روزی کتاب در اختیار ایشان بود و بعد از آن مقدمه‌ای هوشمندانه بر آن نوشتم.

محمدگلریز خواننده سرودهای انقلابی، در بخش دیگر این مراسم با اشاره به شجاعت سبزواری در سرودن اشعار انقلابی گفت: در ماه‌های قبل از انقلاب که جو ترور و کشتار حاکم بود و کسی قدرت صحبت کردن علیه طاغوت را نداشت چه رسد به اینکه شعر بگوید، اما استاد سبزواری اشعار حماسی و انقلابی می‌سرود.

وی افزود: در آن روزی که سرود «برخیزید، ای شهیدان راه خدا»، خوانده شد من در آن گروه سرود حضور داشتم و از این باب باید در سرودن سرودهای حماسی و انقلابی حمید سبزواری را ستود. او دارای خلق خوبی است و نشد که یک مرتبه به حضور او برسیم اما او عادی جواب ما را بدهد بلکه با مهربانی از ما استقبال می‌کرد.

گلریز در پایان گفت:‌ برای سرود شهید مطهری خدمت امام رسیدیم که قبل از دیدن امام مرحوم حاج‌احمد آقا سخنانی که در واقع نظر امام بود را به ما منتقل کرد و به عبارتی گفتند که امام خواسته موسیقی‌هایی بسازید که همه سلیقه‌ها را جذب کند که بعد از آن به دیدار امام رفتیم و امام دو مرتبه برای ما دعا کرد و فرمود که خدا شما را در پناه اسلام حفظ کند.

او پس از این قطعاتی از سرودهای انقلابی را برای حاضرین به صورت زنده خواند.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.