توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 328260
راهنمای کتاب/ «فرار از اردوگاه ۱۴»؛ بلین هاردن؛ ترجمه مسعود یوسف حصیرچین؛ چشمه
رستگاری در جهنم!
بخش فرهنگی الف؛ 10 بهمن 1394
تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۱۸
« فرار از اردوگاه ۱۴ »
فرار اودیسه وار مردی از اردوگاه های کره شمالی به سوی آزادی
نوشته: بلین هاردن
ترجمه: مسعود یوسف حصیرچین
ناشر : چشمه، چاپ اول ۱۳۹۴
۲۲۹ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان

این کتاب‌ را شهر کتاب آنلاین تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کند، در صورت تمایل در اینجا کلیک کنید.

****
فرار از اردوگاه ۱۴ که با ترجمه یوسف حصیرچین به همت نشر چشمه به بازار آمده؛ اثری ست به غایت تکان دهنده و آن هم در ایامی که جنایت های غیر انسانی شگفت آور بسیاری از گوشه و کنار جهان شنیده می شود. تین رمان همانگونه که از نامش پیداست ماجرای فرار از مخوف‌ترین و امنیتی‌ترین اردوگاه حال حاضر جهان است. جایی که عمر آن چندین برابر اردوگاه های مشابه و بدنام تاریخ است که توسط نازی‌ ها یا حکومت کمونیستی حاکم بر شوروی سابق اداره می شد. اردوگاه هایی که در آن با فشار شدید و اعمال شاقه و در غیاب بدیهی ترین امکانات برای بقای انسانها مخالفان خود را به کام مرگ می فرستادند.
اردوگاه شماره ۱۴ مخوف ترین اردوگاه در کره شمالی بوده، جایی که هیچ زندانی نتوانسته بود از آن بگریزد. این کتاب سرگذشت «شین این گنون» است که در این اردوگاه کار اجباری ۲۳ سال از عمر خود را گذرانده است. آن هم به گناهی ناکرده! گناه او آن بود که در این اردوگاه زاده شده بود، از پدر و مادری که آنها از زندانیان آن بودند. زن و شوهری که اجازه داشتند سالی پنج شب را با هم بگذرانند. شاید شین بارها آرزوکرده بود که ای کاش چنین قانونی وجود نداشت، در آن صورت زاده نمی شد برای زجز کشیدن در اردوگاهی که کسی اجازه خروج از آن را نداشت.

حاکمان کره شمالی، که به باور خود بهشتی بی‌طبقه و سرشار از عدالت و برابری را برای مردمان‌شان به ارمغان آورده بودند تمایل نداشتند کسی از واقعیت های پشت دیوارهای نفوذ ناپذیر این اردوگاه‌ها خبردار شود. بنابراین شین و دیگرانی چون او تنها به دلیل به اینکه از حقایق تلخ و توحش حاکم بر این اردوگاهها آگاهی یافته بودند مجبور بودند در آنجا بمانند جایی که امکانات به اندازه ای پایین بود که افراد به ندرت به میانسالی می رسیدند. زندانیان آنجا چیز زیادی از دنیای بیرون نمی دانستند، حتی از آنچه تبلیغات رسمی دولت کره شمالی محسوب بود، چندان چیزی نصیب آنها نمی شد. به کودکانی که آنجا به دنیا می آمدند، خواندن و نوشتن آموزش داده می شود، اما معلمان گاه با وحشیانه ترین روش ها  شاگردان را تنبیه می کردند. در هنگام کار نیز قوانین همین اندازه قرون وسطایی بودند چنانکه وقتی شین حین کار باعث افتادن چرخ خیاطی و آسیب دیدن آن می شود، نگهبانان برای تنبیه او یک بند انگشتش را قطع می کنند!

شین با قدی کوتاه، بدنی ضعیف که آشکارا نشان از سوء تغذیه دارد و همچنین با معلولیت هایی ناشی از شکنجه های رایج در اردوگاه ۱۴ نماینده نسلی از جوانان کره شمالی ست که رهبر جوان امروز کره شمالی نیز بدان تعلق دارد. یکی خوش پوش و فربه و تحصیل کرده در اروپا و یکی معلول و نحیف که خواندن و نوشتن را در اردوگاه کار اعمال شاقه آموخته است!
شین در ۲۳ سالگی یعنی در سال ۲۰۰۵ به شکلی معجره آسا از این اردوگاه گریخت با پای پیاده خود را به چین رساند. سپس دو سالی را در کره جنوبی گذراند جایی که رهبران کره شمالی آن را کشوری با مردمانی تحقیر شده می خوانند که از عدالت بی بهره اند. شین در یک کنفرانس خبری با نشان دادن جراحات ناشی از شکنجه بر روی بدن خود و به خصوص پاهایی که حین فرار توسط سیم های خاردار حامل جریان الکتریکی به شدت آسیب خورده بودند.

شهادت شین در سازمان ملل علیه حکومت کره شمالی خشم سیاست مردان این کشور را به دنبال داشت با این حال او در آمریکا ماند و خاطراتش را در اختیار بلین هاردن قرار داد. نویسنده ای که براساس این خاطرات، رمان فرار از اردوگاه ۱۴ را نوشت. اثری که تجربیات تکان دهنده شین را در اردوگاه و فرارش روایت می کند.

درونمایه کتاب و سبک تاثیر گذار نویسنده در خلق تصاویری زنده باعث شد این رمان با استقبال فراوانی روبه روشود. رمانی مستند با پرداختی واقعگرایانه که روای واقعیت های پنهان در پشت دیوارهای این اردوگاه است. جایی که نمونه‌ای ست از دیگر اردوگاه های پنهان در خاک کره شمالی که ظاهرا ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار زندانی سیاسی در این کشور را در خود مدفون کرده است.
کتاب اردوگاه ۱۴ روایت دردمندانه کابوسی ست که زندگی واقعی انسانهای رنج کشیده را ترسیم می کند. آدمهایی که گاه زیر فشار انواع شکنجه ناچارند برای زنده ماندن خود، علیه نزدیکانشان اعتراف کرده و آنها را به کام مرگ بفرستند، چنان که راوی این خاطرات، پیش از فرار از این جهنم، زیر شکنجه نگهبانان ناچار شده مادر و برادر خود را قصد فرار از آنجا داشتند، لو داده و به کام مرگ بفرستد! چرا که به گفته نگهبانان در سخنرانی پیش از مراسم اعدام، آنها که قصد فرار دارند با ناسپاسی امکان رستگاری با زندگی و کار در اردوگاه ۱۴ را که سخاوتمندانه از سوی حکومت بدانها اعطا شده رد کرده‌اند.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
رستگاری در جهنم!