نظر منتشر شده
۴۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 55766
واقعيت‌های هدفمندکردن يارانه‌ها
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۲۰

اشاره: مصاحبه‌های الف، از جمله مصاحبه‌ای که می‌خوانید، موضع الف نیست. الف از انتشار بحث‌های کارشناسان در رابطه با لایحه هدفمندکردن یارانه‌ها به منظور اصلاح امور استقبال می‌کند. مشروح این مصاحبه را می‌توانید در شماره هفته آینده نشریه پنجره مطالعه کنید.

 
×××

 




- تحليل شما از نحوه بررسی لایحه هدفمند كردن يارانه‎ها چيست؟



ابتدا باید پیش‌زمینه‌ای از این بحث را ارائه کنم. ماده سوم برنامه پنج ساله چهارم توسعه كه به پيشنهاد دولت آقاي خاتمی به‎صورت كاملات عجولانه‎اي در سال پاياني عمر مجلس ششم به تصويب نمايندگان آن دوره رسيد، با انتقادات جدي و فراواني مواجه شد. در اين ماده تأكيد مي‎شد كه قيمت حامل‎هاي انرژي تا سطح قيمت‎هاي عمده‎فروشي خليج فارس افزايش پيدا كند و منابع حاصل از اين افزايش صرف جبران آسيب‎هاي وارده به اقشار كم‎درآمد و فقير جامعه شود.



انتقادي كه در آن زمان به اين تصميم مجلس ششم وارد مي‎شد، بحث آثار سوء تورمي آن بود كه بر روي كل توليد كشور و به تبع آن ايجاد تورم فزاينده در جامعه خود را آشكار مي‎كرد. ضمن اين‎كه دولت و مجلس وقت هيچ‎گاه مكانيزم مشخصي براي جبران آن در نظر نگرفته‎ بود و به ذكر چند جمله كلي و مبهم اكتفا كرده بود.



- همان انتقادی که منجر به ارائه طرح اقتصاددانان مجلس هفتم شد؟



بله درست است. در مجلس هفتم اجراي اين بند با تصويب نمايندگان متوقف شد و مجلس به سمت تصويب طرحي رفت كه بعدها به تبصره سيزده مشهور شد. در اين تبصره بر اولويت مكانيزم‎هاي غيرقيمتي مثل بهينه‎سازي و كاهش مصرف سوخت و انرژي و همچنين اصلاح و گسترش حمل و نقل عمومي بر مكانيزم‎هاي قيمتي تأكيد شده بود. البته مكانيزم قيمتي و افزايش قيمت حامل‎هاي انرژي براي كاهش مصرف نيز در يك پروسه پنج تا ده ساله در نظر گرفته شده بود. به‎شرطي كه دولت در تحقق مكانيزم‎هاي غيرقيمتي موفقيت داشته باشد. در عين حال طرح سهميه‎بندي حامل‎هاي انرژي نيز به‎عنوان دوره گزار از مكانيزم‎هاي غيرقيمتي به مكانيزم‎هاي قيمتي پيش‎بيني شده بود. به اين معني كه در حين گسترش حمل و نقل عمومي و بهينه‎سازي مصرف سوخت، يارانه‎هاي انرژي و سوخت به‎صورت سهميه‎اي در اختيار مصرف‎كننده قرار بگيرد و به‎تدريج با كم شدن سهميه، حامل‎هاي انرژي به قيم عمده‎فروشي خليج فارس رسانده شود.



- منتقدان معتقدند همان مصوبه موجب تورم فزاینده سالهای اخیر و بالتبع حذف یارانه‌ها است.



این درست نیست. در حقيقت مجلس هفتم با اين كار خود جلوي تورم را گرفت. شما مي‎دانيد كه آثار سايست‎هاي پولي و مالي هميشه با تأخير زماني حاصل مي‎شود. در اواخر دوران آقاي خاتمي به دليل افزايش ناگهاني قيمت جهاني نفت و علي رغم تأسيس صندوق ذخيره ارزي، حجم زيادي از نقدينگي به جامعه تزريق شد، اما سياست جلوگيري از جهش قيمت حامل‎هاي انژي و و موارد مشابه كه از سوي مجلس هفتم اتخاذ شد، موجب شد تا آن اثري كه انتظار مي‎رفت تزريق حجم بالاي نقدينگي ايجاد كند مهار شود. البته متأسفانه هيچ كس اين اثر مهم را نديد.

آن‎چه كه اقتصاد خوانده‎هاي نئوكلاسيك كشورمان بيان كردند اين بود كه به دليل كنترل قيمت‎ها، فاصله بين قيمت‎هاي واقعي و قيمت‎هاي دستوري دائما زياد شد و دولت با كسر بودجه مواجه شد و براي جبران آن نقدينگي تزريق كرد و اين دور تسلسل ادعايي اقايان، موجب تورم فزاينده سال‎هاي اخير شد.



در حالي‎كه اين ادعا از اساس غلط است و متأسفانه اين دوستان آدرس غلط مي‎دهند. يعني به لحاظ علمي و همچنين مستندات آماري دچار ابهامات فراواني است. براي بررسي صحت و سقم اين ادعا نياز به اثبات مقدمات مختلفي است و خيلي از نقاط ابهام اقتصاد ايران و همچنين تصميم‎گيري‎هاي مسئولين بايد روشن شود. ضمن اين‎كه منتتقدين عمدتا به‎صور عمدي يا سهوي به صورت ناقص به طرح مجلس مي‎پردازند و تمام جوانب آن را بررسي نمي‎كنند. براي حل اين مشكل نيز اين اقتصاد خواننده‎هاي مكتب نئوكلاسيك به سراغ ترجمه همان تئوري‎ها و نسخه‎هايي كه سال‎ها در مكاتب اقتصادي نئوكلاسيك آموخته‎ بودند رفتند و همان نسخه مجهول بانك جهاني در سال 2003 را براي اقتصاد ايران تجويز كردند. يعني حذف تمام يارانه‎ها و آزادسازي قيمت‎ها و پرداخت نقدي و مستقيم يارانه‎ها به مردم براي آن‎چه كه بانك جهاني جبران اثرات ناشي از افزايش يكباره قيمت‎ها مي‎‎خواند. اما اطلاعات كه پايه پيشنهاد و ادعاي اين دوستان است، اطلاعاتي است كه از اساس قابل ترديد و بسيار پرابهام است.



- می‌توانید در مورد این موضوع مثال مشخصی بیاورید.



به‎عنوان نمونه گفته مي‎شد كه دولت سالانه 100تا 110 ميليارد دلار به مردم يارانه مي‎دهد. اين اعداد خيلي شگفت‎انگيز و غيرواقعي است. لازم به توضيح است كه ما اگر كل توليد نفت كشور را براساس آماري كه وزارت نفت هر سال ارايه مي‎دهد در نظر بگيريم، به عددي در حدود چهارميليون و دويست‎هزار بشكه در روز مي‎رسيم. اگر كاهش 200 تا 300 هزار بشكه‎اي به دليل كاهش فشار چاه‎هاي نفت و لزوم تزريق گاز به آن‎ها را در نظر بگيريم، به عددي در حدود چهار ميليون مي‎رسيم.



شما خودتان توليد چهارميليون بشكه را در ميانگين قيمت نفت در اين سال‎ها ضرب كنيد و حاصل را نيز در عدد 365 ضرب كنيد. اگر ميانگين قيمت نفت را در حالت خوش‎بينانه 70 دلار فرض كنیم، درآمد ساليانه ايران از فروش نفت خام چيزي در حدود صدميليارد دلار مي‎شود. يعني اگر ما تمام توليد نفت سالانه كشرا را نه حتي به صورت يارانه، بلكه به‎صورت كاملا رايگان و نقدي ميان مردم تقسيم كنيم به عدد صدوده ميليارددلار نمي‎رسيم. اين آقاياني كه مدعي اين آمار هستند بفرمايند كه بنيان علمي و منطقي اين ادعا چيست؟ در حالي كه ما مي‎دانيم از اين ميزان توليد تعدادي در حدود يك ميليون و هفتصد هزار بشكه مصرف داخلي است و مابقي آن صادرات است. يعني كمتر از نصف آن توليد داخل است. حتي اگر فرض كنيم كه اين مجاني بين مردم توزيع شده بازهم به عدد پنجاه ميليارد مي‎رسيم. اگر هزينه‎اي كه بابت اين محصولات از مردم گرفته مي‎شود را هم محاسبه كنيم به عدد بسيار پايين‎تري مثل سي‎ميليارد دلار مي‎رسيم. حتي ادعاي ما به‎التفاوت توليد و عرضه گاز در داخل و فروش خارجي آن نيز قابل قبول نيست. زيرا كه اولا گاز مانند نفت قيمت ثابت و جهاني ندارد و ثانيا هركشوري بر اساس شرايط خود و خريدار قيمت‎گذاري مي‎كند. در لايحه دولت هم مبناي محاسبه قيمت گاز مشخص نشده است.



يا مثلا گفته مي‎شد كه دهك‎هاي بالا هفت تا هشت برابر بيشتر از دهك‎هاي پايين از يارانه برخوردار مي‎شوند. اين ادعا هم عجيب و غيرقابل اثبات است. بنده خوشحال مي‎شوم كه اين دوستان به ما هم توضيح بدهند كه چطور به اين اعداد و ارقام رسيده‎اند. ببينيد اين ادعا كه دهك آخري براي مثال پنج برابر بيشتر از دهك اول از يارانه‎ها برخوردار مي‎شود، مي‎تواند منطقي و قابل قبول باشد. اما ظاهرا اشتباه اين دوستان اين است كه هر دهك را برابر ده درصد جمعيت كشور گرفته‎اند. در صورتي كه اين اصلاح صحيح نيست. سئوال اصلي اين است كه اين طبقات مرفه چند درصد كل جمعيت كشور را تشكيل مي‎دهند؟ طبق همين آمار و ارقام اصلي آيا عددي بيش از دو درصد از جامعه را تشكيل مي‎دهند؟ فرض بگيريد طبق همين آمار، اين دو درصد حداكثر ده درصد از يارانه‎ها را استفاده كرده‎اند. با كدام منطقي محاسبه شده است كه سي درصد جامعه هفتاد درصد يارانه‎ها را دريافت مي‎كنند؟ دولت همين الان هم اقرار دارد كه ما از درآمدهاي اقشار و دهك‎ها اطلاعات كافي نداريم. پس چطور در حالي‎كه هنوز در آمار اوليه ترديد داريم، اين محاسبات شگفت‎انگيز را انجام مي‎دهند؟ يك سئوال ديگر من از اين دوستان اين است كه آيا اين دهك ثروتمندها، مالك همه ماشين‎هاي كشور است؟ طبق آمارهاي رسمي تعداد خودروهاي شخصي چيزي در حدود هفت ميليون است. در مقايسه با هفتاد ميليون جمعيت تقريبا ده درصد افراد صاحب خودرو هستند. آيا اين ده درصد فقط مخصوص قشر ثروتمند جامعه است؟ وقتي آمار خودروهاي كشور را بررسي مي‎كنيم نود درصد آن پيكان، پرايد و خودروهاي ارزان‎قيمت توليد داخل است كه اقشار متوسط و ضعيف صاحب آن‎ها هستند. خیلی از اين خودروها توليدات گران‎قيمت داخلي مثل ماكسيما و يا خودروهاي لوكس وارداتي است. شما ميزان مصرف سوخت خودروهاي ارزان قيمت داخلي را با خودروهاي وارداتي مقايسه كنيد. بنابراين ميزان مصرف اقشار مرفه هر چقدر هم كه زياد باشد، هرگز به عدد هفتاد درصد نخواهد رسيد. همانطور كه مي‎بينيد مبناها همگي غلط و بي‎اساس است. اگر ريشه‎يابي كنيد؟ براي ادعاها و آمار اين طرح هيچ سندي پيدا نمي‎كنيد الا آمار ساختگي كه بانك جهاني در سند سال 2003 ايران تعريف كرده است.



- يكي از انتقادهاي مخالفان طرح شباهت بسيار زياد اين طرح با گزارش سال 2003 بانك جهاني از اقتصاد ايران است.



بانك جهاني براي همه كشورهاي در حال توسعه مثل ايران نسخه‎اي مي‎پيچد تا رقباي احتمالي آينده كشورهاي ثروتمند در زمينه‎هاي توليد و بازاريابي ممكن است خطري براي آن‎ها محسوب شوند و بازارهاي جهاني اين كشورهاي صنعتي را تهديد كنند از گردونه رقابت خارج كند.

همين طرح هدفمند كردن تطابق كاملي با نسخه سال 2003 بانك جهاني براي ايران دارد.

نام اين طرح هم نام پرطمطراقي است و از هدفدار شدن كمك‎ها صحبت مي‎كند و بنابر نيت خوب دولتمردان با هدف اجراي عدالت اجتماعي اجرا مي‎شود. ظاهر بسيار شيك و زيبايي هم دارد زيرا گفته مي‎شود كه از ثروتمندان مي‎گيريم و به فقرا مي‎دهيم.

اتفاقا با توجه به اين‎كه در اين وضع موجود همين طبقات پايين دست هستند كه بيشترين بهره را از يارانه‎ها مي‎برند و معيشت خود را برپايه‎هاي لرزان آن استوار كرده‎اند، اگر ما اقدام به تغيير وضع موجود به بهانه ناعادلانه بودن آن كنيم، در حقيقت با افزايش سرسام‎آور قیمت حاملهاي انرژي فشار را كاملا غيرعادلانه‎تر كرده‎ايم.

بنابراين تمام برآوردها و پيش‎بيني‎ها از اجراي طرح، برآوردهاي خيالي است. چون همان‎طور كه گفتم پايه طرح براساس اطلاعات غلط و غيرشفاف بنيان نهاده شده است. بنابراين چشم‎انداز روشن و اميدوار كننده‎اي از آينده اين طرح وجود ندارد.



- باتوجه به اين استدلال‎ها و مطالبي كه شما بيان كرديد چرا مخالفت جدي در سطح مسئولان و يا كارشناسان اقتصادي ديده نمي‎شود؟



از اين جهت مسئله‎اي كه موجب شگفتي و البته تأسف دوچندان من شده اين است كه چرا كارشناسان مجلس و دولت و اساتيد دانشگاه تلاش مي‎كنند تا با نگاهي خوش‎بينانه آثار سوء اجراي اين طرح را تا حد امكام كم‎جلوه بدهند تا اين طرح اجرا بشود. اگر سوابق تحصيلي اكادميك جامعه علمي اقتصاد ايران  را بررسی کنید، متوجه می‌شوید که در دانشگاه‎هايي كه وجه علمي غلب آن‎ها اقتصاد كينزي يا ساير گرايش‎هاي اقتصادي مثل ساختارگرايان يا نهادگرايان باشد، دانشجوي ايراني كه بورس شده باشد بسيار كم مي‎بينید. اما دانشگاه‌های نئوكلاسيك يك نهضت عملي ايجاد كرده‎اند براي همه آن‎هايي كه طالب تحصيل علم و اخذ مدرك هستند، در كشورهاي در حال توسعه بورس تحصيلي مي‎دهند و آن‎ها را در دانشگاه‎هاي خود متناسب با همان پارادايم صدها و هزاران نفر را تربيت كرده‎اند. در حقيقت اقتصاد خوانده‎هاي ما لشگري هستند كه ناخواسته در خدمت همان تفكر هستند و براساس مدل‎هاي تصميم‎گيري همان خواستگاه علمي تصميم مي‎گيرند.



بانك جهانی هم با توجه به همان سياست اصلي كه قبلا عرض كردم به پشتوانه همين لشگر اقتصاد خوانده‎هاي نئوكلاسيك طرح‎ها و برنامه‎هاي خود براي كشورهاي در حال توسعه را پياده مي‎كند. هركشوري هم كه اين سياست‎ها را پياده كرده مثل كشورهاي اروپاي شرقي پس از فروپاشي شوروي و حتي روسيه دچار تورم شديد، فساد شديد اداري و اقتصادي و نابساماني‎هاي شديد شده‎اند و از اجراي اين طرح‎ها عقب‎نشيني كرده‎اند. با اين حال همين دوستان مدام تأكيد مي‎كنند كه بايد این طرح اجرا بشود، آثار تورمي ندارد و اگر هم داشته باشد آن را كنترل مي‎كنيم و متأسفانه چشم خود را برروي اين حقايق بسته‎اند. سئوال اول من از اين آقايان اين است كه فرض كنيد همه قيمت‎ها به قيمت‎هاي بين‎المللي برسد، آيا كشورهاي ديگر هم وقتي بحث قيمت‎ را مطرح مي‎كنند بدون توجه به درآمد كشور خود و سطح درآمد عمومي اين برنامه‎هاي ازادسازي را اجرا مي‎كنند يا با توجه به آن؟ اولين و مهمترين دغدغه هر دولتي حفظ درآمد و قدرت خريد اتباع آن كشور است. چون اگر قدرت خريد كاهش پيدا كند به تبع آن توليد هم كاهش پيدا مي‎ند و ركود اتفاق مي‎افتد. وقتي هم ركود اتفاق مي‎افتد پيامد آن بيكاري است بيكاري هم قدرت خريد را به شدت كاهش مي‎دهد و اين دور باطل خطرناك‎ترين اتفاق براي يك جامعه و يك حكومت است.



 - انتقاد ديگر شما و ديگر همفكران شما بحث نگراني از شوك‎درماني در اقتصاد است. دليل شما براي اين مسئله چيست؟



در كشور ما در هفتاد سال اخير از سوي كشورهاي غربي با القاي اين‎كه شما نيروي كار و انرژي زياد و ارزان‎قيمت داريد ما را به سمت صنايع انرژي‎بر دسته‎چندم خود سوق داده‎اند. مثل فولاد و پتروشيمي. بنابر آمار وزات نفت شدت انرژي در صنايع ما پنج برابر متوسط جهاني است. حالا اين روندي كه طي هفتاد سال اتفاق افتاده است را مي‎خواهيم به‎صورت دفعي و ضربتي تغيير بدهيم و قيمت انرژي و ساير نهاده‎هاي توليد را به قيمت جهاني برسانيم. بدون توجه به درآمد و ميزان نقدينگي صنايع كشور.



اين اتفاق چند شوك ايجاد مي‎كند. من اصرار دارم كه كارشناسان و تصميم‎گيران به اين شوك‎ها دقت كنند.



اولين آن‎ها، شوك تورمي ناشي از افزايش زنجيروار قيمت‎ها است. به هرحال تجربه ثابت كرده كه در كشور ما اين‎طور نيست که اگر هزينه انرژي چندبرابر بشود، طبق فرمول درصد هزينه انرژي در قيمت تمام شده را محاسبه كنند و به همان نسبت قيمت كالا را افزايش بدهند. هيچ كس اين‎گونه محاسبه نمي‎كند. هركس به هر ميزان كه توانايي و امكان آن را داشته باشد قيمت‎هاي خود را تا چند برابر افزايش مي‎دهد. چون شبكه‎هاي توليد و توزيع در كشور ما متأسفانه انحصاری است. حتي آن‎هایی که اسم آن خصوصي است باز هم انحصاري است. از طرفي شما مي‎دانيد كه بخش خصوصي و حتي در برخي موارد بخش دولتي نوعا تاجر است تا توليد كننده. آقايان پاسخ بدهند كه با افزايش ناگهاني قيمت‎ها چه بلايي بر سر مردم مي‎آيد؟ بعد از اين اتفاق تمام كالاهای مصرفي خانوار نيز به‎صورت زنجيره‎اي با افزايش ناگهاني و سرسام‎آور قيمت‎ها مواجه خواهد شد. از رهگذر اين اتفاق به شدت قدرت خريد مردم كاهش يدا مي‎كند. مبلغي كه دولت قرار است به‎عنوان يارانه نقدي پرداخت بكند حتي كفاف هزينه آب و برق مصرفي خانوار را نخواهد داد. مابقي هزينه‎ها را با كدام درآمد بايد جبران كنند؟



همين مسئله باعث مي‎شود كه طبقه متوسط و مرفه براي حفظ دارايي‎هاي خود به سمت خريد كالاهاي بادوام مثل زمين، مسكن، طلا، سكه، دلار و ساير ارزهاي خارجي روي بياورد و تورم مضاعفي هم در اين حوزه ايجاد بشود. اين موج خريد كالاهاي بادوام موجب مي‎شود تا همين ثروتمنداني كه هدف اين طرح هستند، دوباره همه بازارهاي كشور را به هم بريزند و بي‎ثبات كنند. تمام اين حوادث و وقايع براي آثار واقعي ناشي از افزايش قيمت‎هاي اوليه است.



آثار ثانويه رواني اين اتفاق در جامعه نيز قابل بررسي است. بدبيني مردم، تعجيل براي خريد اقلام روي رد جهت كاهش اثرات سوء تورم درآينده و اثراتي كه اين موج بر زندگي مردم و سلامت و امنيت اجتماع خواهد گذاشت نيز بسيار نگران كننده است.



مسئله ديگر هم عملكرد دولت در پايين نگاه‎داشتن نرخ سود بانك‎هاست. بالاخره در اين شرايط دولت مي‎خواهد وام‎هاي ارزان‎قيمت به توليدكننده بدهد و از آن طرف هزينه‎هاي توليد را به‎صور سرسام‎آوري افزايش مي‎دهد. خودتان قضاوت كنيد كه چه بلايي بر سر اين چرخه اقتصادي خواهد آمد.



- نگراني از بابت توليد كننده‎ها وجود ندارد؟ آيا با وضعيت جديد روند توليد در كشور بهبود خواهد يافت؟



مشكل ديگري كه به نظرم كمتر آن به اشاره شده است، كمبود نقدينگي شركت‎هاي توليدي به دليل افزايش چندبرابري مواد خام اوليه و نهاده‎هاي توليد است. بنده حدافل دو مورد شركت توليدي را سراغ دارم كه بزرگترين مشكل آن‎ها در مواجهه با مشكلات مشابه اين است كه اساسا نقدينگي لازم براي جبران قيمت‎هاي افزايش پيدا كرده را ندارند.



يك شركت توليد گاز بي‎هوشي مي‎شناسم كه تقريبا هشتاد درصد نياز داخل را پوشش مي‎داد و در آستانه صادرات به كشورهاي همسايه بود. اما سال گذشته ناگهان پتروشيمي قيمت نيترات آمونيوم را كه ماده اصلي توليد گاز بي‎هوشي است، پنج برابر افزايش داد. اين شركت به شدت با كمبود نقدينگي مواجه شد و مجبور شد تا ظرفيت توليد خود را تا سي درصد كاهش دهد. بانك‎ها هم كه در آن مقطع در پي سياست‎هاي انقباضي بانك‎ مركزي عرضه وام را متوقف كرده بودند. به همين دليل اين شركت براي حفظ سطح توليد حداقلي سی درصدي خود مجبور به فروش بخشي از دارايي‎هاي خود شد. اين شركت امسال به دليل افزايش شديد هزينه‎ها در آستانه تعطيلي قرار دارد. موارد مشابه اين كارخانه در اقتصاد كشور فراوان يافت مي‎شود.



وقتي به شدت قيمت مواد اوليه با افزايش مواجه شود و از آن سو به لطف بانك جهاني تعرفه‎هاي واردات را كاهش مي‎دهند و واردات را به شدت افزايش داده‎اند، عملا در ايران هيچ كالايي يافت نمي‎شود كه قابل رقابت با رقباي خود در سطح منقه و دنيا باشد. از يك طرف كالاهاي ايراني به لحاظ تكنولوژي توليد و بسته‎بندي و كيفيت چند رده پايين‎تر از مشابه خارجي خود هستند و از طرفي با اجراي اين سياست و افزايش قيمت‎ها به صورت طبيعي تمام بازارهای داخلي و خارجي خود را از دست مي‎دهند. اين ركود شديد توليد كل اقتصاد كشور را قفل خواهد كرد.



يعني بانك‎ها نقدينگي جهت ارايه به توليد كننده ندارند و اگر نقدينگي مورد نياز توليد كننده را تأمين نكنند واحدهاي توليدي متوقف مي‎شوند. اين يعني اخراج كارگران و بيكاري فزاينده.



اگر دولت براي جلوگيري از اين فاجعه بخواهد نقدينگي را از طريق بانك‎ها تزريق كند، اين نقدينگي را در قدرت خلق پول ضرب كنيد. يعني پايه‎  پولي بايد به شدت افزايش پيدا كند تا تنها نياز نقدينگي را تأمين كند. تصور كنيد كه اين مسئله هم چه موجي از تورم ايجاد خواهد كرد. اين تورم، حقيقتا وحشتناك خواهد بود.



 - باتوجه به مسايلي كه مطرح كرديد عواقب اجتماعي اين طرح را چگونه پيش‎بيني مي‎كنيد؟



در چنين شرايطي به لحاظ اجتماعي چه واكنشي مي‎توان از جامعه انتظار داشت؟ فراموش نكنيم اگر آمريكا و دشمنان ملت ايران از طريق بحران‎هاي اجتماعي و سياسي نتوانستند انقلاب مخملي را در كشور پياده كند، ما به دست خودمان شرايط ايجاد بحران‎هاي اجتماعي فراگير و اعتراضات گسترده مردمي را با افتخار فراهم مي‎كنيم. يعني شرايطي را فراهم مي‎كنيم كه به نفع هيچ كس نيست و وقتي آتش آن شعله‎ور شد و دود آن به چشم همه رفت، تازه تقصيرها را به گردن ديگران مي‎اندازيم و مسئوليت عواقب تصميم‎ها و عملكرد خودمان را نمي‎پذيريم.
 



 
 
منصف
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۰:۳۹:۵۶
با تشکر از چاپ نظرات قبلی اینجانب،
لطفا واژه هدفمندی را با \"حذف یارانه های ضروری\" جایگزین کنید چون بعد از مدت کوتاهی کلیه پرداخت های نقدی به دلایلی همچون عدم اعتبار و ... قطع خواهد شد.
مجلس و نهاد های مهم تصمیم گیری (غیر از دولت و کابینه) بهتر است با در نظر گرفتن پارامترهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی دخیل در موضوع، پروژه شبیه سازی دقیق علمی با نگرش واقع بینانه شرایط کشور ، از طریق کارشناسان و متخصصین واقعی انجام دهند و خروجی برنامه های کامپیوتری مدل سازی مسئله را تحلیل کنند. شرط عقل آن است که به تمام حرفها گوش کنیم و بهترین آنها را انتخاب نماییم ضمنا\" عجله و ادعا و لجاجت بینونتی تمام با عقل دارد. (243923)
 
عباس
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۶:۵۵:۲۷
[طرحي كه بعنوان هدفمند كردن يارانه ها در حال بررسي است كشور را با معضلات اقتصادي - فرهنگي و اجتماعي روبرو خواهد ساخت و علاوه بر تورم بالاي 60% بر اساس محاسبات مراكز پژوهشي وعلمي كشود باعث نابودي توليد - گسترش واردات و از دست دادن مزيتهاي صادراتي كشور به دليل افزايش قيمت تمام شده توليدات داخلي - افزايش بيكاري شده و اقتصاد كشور به تسخيراقتصاد سرمايه داري حاكم بر جهان درخواهد آمد - نكته قابل توجه اينكه اين طرح در راستاي سياست هاي بانك جهاني و صندوق جهاني كه گزارش آن توسط بانكمركزي هم ارايه شده حركت ميكنند و سعي دارند بدنبال وارد شدن شوك اقتصادي كشور را با معضلات سياسي - اجتماعي و فرهنگي نيز مواجه نمايد
راه حل منطقي اعمال قيمت هاي ترجيحي براي اقلام و طبقاتي كه بيشتر مصرف ميكنند ميباشد وكساني كه الگوي مصرف را رعايت ميكنند و عمدتا از اقشار آسيب پذير نير ميباشند نبايد به قيمت هاي جهاني حساب كرد ضمن اينكه قيمت تمام شده بالاي توليدات دولتي به دليل عدم كارايي وبازدهي پايين اقتصاد دولتي را نبايد به مردم وتوليد تحميل نمود ( مثل توليد برق و آب و... كه علاوه بر اينكه نرخ بازدهي كم دارند پرت بالاي شبكه هاي توزيع را هم در قيمت تمام شده محاسبه واز مصرف كننده ميگيريم)
از طرفي مگر پرداخت دولت به كارمندان و حقوق كارگران بر اساس قيمت هاي جهاني پرداخت ميشود كارگران و كارمندان ما كمتر از 30% ميانگين جهاني در يافت ميكنند - اضافه بفرماييد خيل عظيم بيكاران و نا كارآمدي بيمه هاي اجتماعي
لذا ضرورت دارد علاوه بر پراخت به خانوارها به قيمت جهاني برا يم مشگل كمبود نقدينگي موچود توليد كنندگان وركود داخلي هم فكري ميشد نه اينكه با اينگونه طرحها معضلات كشور را تشديد نمود (243999)
 
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۰:۵۰:۱۴
اي كاش ايشان مدل و راه حل خودشان را هم ارائه مي كردند. بالاخره تكليف چيست ؟ (243927)
 
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۴:۰۴:۴۸
بله موافقم. خوب اگر قیمت برق را هم در همین سطح نگه داریم صنعت برق ما ورشکسته تر! می شود. بخش خصوصی هم رغبتی برای سرمایه گذاری نخواهد داشت. (243971)
 
هاني- کارشناس ارشد مالي
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۹:۵۴:۴۷
به نام خدا
دوست عزيز! اجراي سياستهاي مبتني بر قيمت يکي از راه‌هاي اصلاح مصرف است، اما اجراي اين سياستها که در بطن لايحه هدفمند کردن يارانه‌ها و آزادسازي قيمتها در يک دوره زماني مشخص (پايان برنامه پنجساله پنجم) گنجانده شده است، مستلزم بسترهاي ديگري است که به هيچ وجه فراهم نيست؛
مهم‌ترين بستر آزادسازي قيمتها، بهره‌وري توليد است. اقتصاد ما يک اقتصاد دولتي با بهره‌وري بسيار پايين است و از اين رو اجراي اين لايحه و آزادسازي قيمتها تنها فشار بر اقشار ضعيف و کم‌درآمد جامعه (اکثريت مردم) را بيشتر خواهد کرد.
با يک مثال مطلب را توضيح مي‌دهم: در قبض برق شما درج شده است که مصرف برق شما در ماه مهر مثلاً x کيلو وات بوده است و هزينه تمام شده آن مثلاً پنجاه هزار تومان است که شما ده هزار تومان مي‌پردازيد و مابقي يارانه دولت است.
سؤال اين است که آيا هزينه تمام‌شده اين x کيلو وات در تمام دنيا يا منطقه هم پنجاه هزار تومان است؟ يا دولت با بهره‌وري بسيار پايين خود که تلاشي هم در جهت ارتقاء آن مشاهده نمي‌شود، x کيلو وات را با اين هزينه توليد کرده است؟
مثال ملموس‌تر حضيض بهره‌وري توليد در ايران، صنعت خودرو است. چه کسي گفته است که توليد خودرويي با کيفيت و ويژگيهاي فني پژو 405 دوازده ميليون تومان هزينه دارد. اين خودروساز ماست که با اين هزينه توليد مي‌کند و دولت خدمتگذار! مردم را مجبور مي‌کند اين هزينه را براي اين خوردو يا موارد مشابه بپردازند.
اجراي لايحه هدفمند کرده يارانه‌ها بدون ارتقاء بهره‌وري هيچ ثمري جز فشار بيشتر بر مردم نخواهد داشت. (244008)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۰۰:۰۴:۴۲
مشکل اینجاست که شرکت‌های برق چون دولتی هستند توانایی افزایش بهره‌وری را ندارند چرا که مدیریت دولتی و بازار بی‌رقیب به آن‌ها اجازه نمی‌دهد. از طرف دیگر افزایش بهره‌وری نیازمند سرمایه‌گذاری برای نوسازی تجهیزات، و همچنین افزایش بهره‌وری نیروی کار است، که اولی مستلزم آزاد شدن قیمت برق یا گرفتن بودجه از دولتی است که با کسری بودجه مواجه است و دومی هم مستلزم فشار به کارمندان شرکت‌های برق و چه بسا نیاز به اخراج آن‌هاست (چرا که با تورم نیروی کار مواجه‌اند) که قانون کار چنین اجازه‌ای را به آن‌ها نمی‌دهد. خصوصی کردن این شرکت‌ها نیز در وضع فعلی ممکن نیست چرا که اولاً قیمت‌های یارانه‌ای و پرداخت یارانه از سوی دولت به شرکت‌های برق باعث کاهش انگیزه‌ی شرکت خصوصی می‌شود و عملاً با مدیریت دولتی فرقی ندارد (چون بودجه‌اش را از دولت می‌گیرد نه این که براساس عملکرد خودش و استقبال بازار، آن را کسب کند). ثانیاً از آنجا که شرکت‌های تولید و توزیع برق رقیبی ندارند خصوصی کردن آن‌ها فایده‌ی چندانی نخواهد داشت.
بنابراین ما در یک چرخه‌ی بسته‌ای گرفتار آمده‌ایم که با ادامه‌ی وضع فعلی قابل اصلاح نیست. تنها راه اصلاح این چرخه در حال حاضر، واقعی کردن قیمت‌ها و همچنین آزادسازی بازار برق است که باعث دمیده شدن روح تازه به کالبد خسته‌ی این صنعت خواهد شد. افزایش بهره‌وری در شرایط فعلی برای تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان برق صرفه‌ی اقتصادی ندارد. به عبارت دیگر واقعی شدن قیمت‌ها پیش‌نیاز افزایش بهره‌وری است نه بالعکس. شاهد من اتفاقات مشابهی است که در همه جای دنیا افتاده است. اگر بهره‌وری مصرف انرژی کشورهای مختلف را ببینید متوجه می‌شوید که دقیقاً کشورهایی که انرژی در آن‌ها ارزان‌تر است بهره‌وری کمتری دارند و بالعکس. همچنین اقتصاددانان در این زمینه مطالعات فراوانی انجام داده‌اند که نشان می‌دهند افزایش قیمت انرژی نسبت مستقیم با افزایش بهره‌وری تولید و مصرف آن دارد.
البته خیلی ایده‌آل است که بتوانیم بدون افزایش قیمت، بهره‌وری را زیاد کنیم ولی متأسفانه عملاً این کار ممکن نیست. (244022)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۵:۵۶:۲۴
کاملاً موافقم. دیکته‌ی نانوشته غلط ندارد. کسانی که با این لایحه مخالفند آیا موافق ادامه‌ی وضع موجود هستند؟ آیا راه حل عملی دیگری سراغ دارند؟ (243991)
 
علوی
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۰۱:۱۴:۴۹
سلام
من يه پیشنهاد دارم ولی باید با اقتصاددانها در موردش گفتگو بشه شاید هم اشتباه باشه ولی به هر حال نوشتنش که اشتباه نیست پس مطرح می کنیم

من فکر می کنم که اگه ارزش پول ملی بالا بره همه مسائل حل میشه به جز صادرات که اون هم به خاطر این که یه مقوله خاصه میشه به صورت خاص مورد حمایت قرارش داد. (244028)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۱۲:۲۸:۲۵
اینجوری که تولید داخلی بدبخت می‌شه! که یعنی افزایش بیکاری. (و البته کاهش تورم، ولی چه کاهشی؟)
مسأله اینه که تجربه‌ی سالیان گذشته (ایران و سایر کشورها) نشون می‌ده «حمایت‌های دولتی» در مقیاس کلان نتیجه نمی‌دن. یعنی دولت می‌تونه مثلاً فقط روی یک قلم کالا یارانه بده یا به تولیدکنندگان یک صنعت خاص کمک کنه ولی محاله که دولت بتونه در مدت طولانی روی کالای پرمصرفی مثل انرژی (شامل بنزین، برق و غیره) یارانه بده یا از کل صادرکنندگان حمایت کنه. این رو هم در نظر بگیرید که یارانه باعث اسراف و در نتیجه هدر رفتن منابع می‌شه (همون‌طور که شده) در حالی که می‌شد این یارانه رو خرج سرمایه‌گذاری مولد کرد که هم بیکاری رو کاهش می‌ده، هم تورم رو و منجر به رونق اقتصادی می‌شه. حمایت گلخانه‌ای از تولیدکنندگان هم عملاً باعث کاهش انگیزه‌ی آن‌ها برای بهبود مدیریت و بهره‌وری می‌شه که یعنی اسراف منابع.
باور کنید پشت این بحث واقعی کردن قیمت‌ها منطق محکمی هست. مهم اینه که این منطق محکم رو همه درک کنند. متأسفانه به نظر میاد که این اتفاق نیفتاده و عده‌ی زیادی مخالف این لایحه هستند، که این یعنی ادامه‌ی وضع فعلی اقتصاد و چه بسا بدتر شدن آن (چون مصرف ما روز به روز بالاتر می‌ره). (244052)
 
مهدی
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۲۱:۴۸:۱۵
بله من راه حل دیگری سراغ دارم از سهم دولت کم شود و یارانه نقدی مساوی برای همه باشد (244086)
 
بهنام
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۱:۱۶:۰۵
دراین طرح بهتراست نرخ ارز های خارجی وسود بانکی بر مبنای تورم تغییر کند تااز تولید داخلی حمایت شود وگرنه قیمت محصولات خارجی از مشابه داخلی ارزانتر میشود (243932)
 
بحران‎هاي اجتماعي؟
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۱:۳۵:۴۸
چند وقت پيش آقاي سعيد قاسمي گفته بود:اينكه مردم پارك .ي به بالا به ما معترض هستند نبايد نگران بشويم هرگاه مردم چجنوب شهر معترض شدند بايد نگران بشويم. با اين اوضاع فقط مي شود گفت:آقاي سعيد قاسمي آنروز هم زياد دورنيست كه مردم جنوب شهر دست به اعتراض بزنند.
فقط اميدواريم كه برآوردهاي اين كارشناسان غلط باشد و با اجراي اين طرح همه چيز به خيري وخوشي پايان يابد. (243937)
 
مدبر
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۱:۴۰:۰۳
اینکار باید ازمایشی انچام بگیره تا عیبهاش مشخص شود مثلا من الان ماشین ندارم ولی سند دوتا ماشین بنام من هست قولنامه ای فروختم خوب الان از نظر دولت دوتا ماشین دارم؟ (243938)
 
عرشیا
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۲:۲۹:۱۳
آقایان در نظر گرفتن بعدا دولت که مجبور بشه نرخ ارز برای کمک یه تولید و صادرات برای رقابتی کردن محصولات بالا ببره همه اقلام و سوخت که قیمت آن قراره بین المللی بشه دوباره بعد از طرح افزایش خواهد داشت؟آیا مجلس فکری کرده که با پارامتر قیمت ارز که زمزمه تغییر آن یه گوش می رسد بعد از طرح جه باید کرد؟! (243954)
 
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۲:۳۸:۱۷
برای شبیه سازی اجرای این طرح شخصی را در نظر بگیرید در دهک 5 ام یعنی بهترین وضعیت را در بین 5 دهک یارانه بگیر داراست و این شخص مستاجر در تهران باشد. صاحبخانه این شخص به علت عدم دریافت یارانه و افزایش هزینه و به قول صاحبخانه ها تنها منبع درآمدشان همین خانه است، مجبور به افزایش اجاره بها میشود تا ضررات ناشی از طرح را کاهش دهد. در نتیجه فرد مورد نظر ما تمام یارانه ای که دریافت میکند به علاوه از مقداری دیگر از حقوقش را باید برای افزایش قیمت اجاره مسکن پرداخت کند.
حال این شخص میمامند و افزایش بقیه قیمت ها.
در ضمن آیا با این افزایش نرخ تورم فعلی 20 درصد آیا حقوق ها و دستمزد ها همانقدر افزایش میابد؟ در حال حاضر حقوق ها با میانگین زیر 10 % رشد میابد.
چه برسد به موقعی که آثار تورمی ناشی از طرح ظاهر شود. (243957)
 
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۳:۰۷:۵۳
مردم گناه دارند.....
شماها که دستتون به یه جایی می رسه یه کاری کنید! (243965)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۶:۰۱:۴۳
درسته مردم گناه دارند! داریم ده‌ها میلیارد دلار یارانه می‌دهیم ولی وضع الان مردم رو ببینید: فقر، بیکاری، تورم. آیا شما موافق ادامه‌ی این وضع هستید؟ چرا می‌خواهید وانمود کنید که اجرای این طرح به ضرر مردم است؟

مردم گناه دارند. از نمایندگان مجلس می‌خواهم برای افزایش رفاه مردم و قطع این تورم و بیکاری چهل‌ساله این لایحه رو تصویب کنند. در کوتاه‌مدت ممکن است محبوبیت‌تان کم شود و ناآگاهان ناراضی شوند ولی ده سال دیگر همه شما به عنوان قهرمانان نجات‌دهنده‌ی اقتصاد ایران خواهند شناخت. (243992)
 
محمد عیون
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۳:۱۵:۳۳
باسمه تعالی
اول در مورد دهکها که مورد بحث شما واقع شده عرضه دارم که وقتی نرخ دهک در یک فاصله ارزشی است پس اعمال آن هیج مانعی ایجاد نمی کند و چنین دهکی وجود دارد
دوم اینکه همه اذعان دارند آمار صحیح وجود ندارد ،ضمن اینکه حرف درستی است اما آیا توقف هر امری را باید سبب شود ؟ مسلماً اینطور نیست .
اما راه حل چیست آیا میشود پایلوتی عمل کرد یا خیر ؟ پاسخ اینست که برای هر مورد میشود اما نه اینکه در بخشی از جامعه بلکه باید پایلوت به سمت و سوی محصولی برود تا آثار آن عودت گردد و از برگشت آثار آن بررسی صورت گیرد تازه به مشگل اول بر می گردیم که بررسی آثار در جائی که آمار غلط و یا 100% نیست باز با همان مشگل مواجه خواهد شد . پس بجای انتقاد فقط هر کارشناس و متخصص اقتصادی به اینکه ما مشکل اقتصادی داریم آگاه است و باید تمام اندیشه و فکر خود را برای پیدا کردن راه حل و اصلاح به کار برد نه اینکه فقط انتقاد کرد چون راحت ترین راه انتقاد است .
سوم آیا همه مشگل ما الان اینست که یک دهک سهم بیشتری از یارانه می برند و برای حل آن میخواهیم همه چیز را بهم بریزیم یا نه هدف بزرگتری داریم و این را برای فریب افکار عمومی بکار می بریم ؟ در پاسخ به نظر من در مورد یک دهک جای بحث ندارد که چند برابر دهکهای اول ودوم از یارانه استفاده می کند و برای ارائه دلیل این مسئله به عوض بررسی در مورد اتومبیل میشود روی برق و آب حساب کرد تا به وضوح این آمار یافت شود . اما بازهم دهک آخر ( ثروتمندان) و{ به نظر من رانت خواران را بجای ثروتمندان منظور کنید } می بیند با امکاناتی که دارند بازهم از همه رانت ها استفاده می کنند و فیت بک اطلاعات بدست آمده بازهم غلط خواهد بود .
اما اگر راحت بیان کنیم که هدف از طرح براندازی رانت خواری است و در این موقع تناسب برنامه و طرح را با آن موضوع منطبق کنیم خواهید دید که طرح درست از آب در می آید آنهم به شرطی که به توصیه خود رانت خواران که متاسفانه در تمام گلوگاه های تصمیم گیری قرار دارند توجه نکنیم و این امر شجاعت بسیار زیاد و از خود گذشتگی در حد ایثار جان میخواهد که من نمیتوانم اظهار کنم که چند درصد تصویب کنندگان چنین طرحی از آن بهرهمند هستند که اگر چنین نباشد بازهم سرنوشتی ناهمگون با مردم این کشور یا به عبارتی هفت دهک اول خواهد داشت .
در نهایت توصیه اکید من اینست که دولت و مجلس خوب به موضوع و جوانب امر بنگرند و برای رضای خدا یک بار هم فقط به رضای خدا توجه کنند و در موقع تصمیم گیری منافع شخصی و گروهی خود را رها کنند و فقط به منافع جامعه بیندیشند آنگاه تصمیم خدا پسندانه و بالطبع مردم پسند خواهد بود و نتیجه چنین بررسی عاقبت بخیری را به همراه خواهد داشت . (243966)
 
محسن
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۵:۲۱:۰۱
لطفا
از جزئيات مصوبات دولت و مجلس بيشتر بنويسيد كه اين هدفمند شدن از چه زماني و با چه كيفيتي شروع ميشود و دركدام كالاها يا خدمات بيشتر تاثير گذاري دارد (243984)
 
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۵:۴۰:۳۵
کاش واقعا هدف مبارزه با رانتخواری بئد اونوقت یارانه های دیگر را هم میدیدیم بهتر است ابتدا دولت رت کوچک کنیم وپول را به همه مساوی بدهیم تا از این به بعد شناسایی جامعه هدف به قول دولت رانت جدید نشود (243987)
 
روی خط شایعه
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۶:۵۵:۵۵
در مورد دوستی که گفته بودند مردم پائین شهر هم در آینده اعتراض خواهند کرد باید بگم شماها یک چیز را نمی دانید و آنهم این که همین مردم پائین شهر که همیشه فشارهای اقتصادی جامعه بر روی آنها هست هیچوقت به خاطر شکم خود پشت پا به عقاید خودشون نزده اند
www.sabzenabe2.blogfa.com (244000)
 
مهیار
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۲۱:۱۸:۳۳
یعنی مردم پایین شهر شکم ندارند؟
صبر کنید تصویب بشود بعد میگوییم. این مسیله ربطی به اعتقادات ندارد. ربط به اطلاعات دارد. هر جا اطلاعات یه عده کم میاد میگن اسلامی است. حذف یارانه کجای اسلام است که شما به آن معتقد شدید؟ چند حدیث بخوان از افرادی که دروغ میگویند:
روايات اسلامي نيز از فقر مادي به گونه اي ياد شده است که مي توان از آنها زمينه ساز بودن فقر براي انحرافات اجتماعي را فهميد، مانند اين حديث پيامبر (ص) که فرمود: «نزديک است که فقر به کفر منجر شود». پيامبر (ص)همچنين فرمود: «خدايا ! از کفر و فقر، به تو پناه مي برم». شخصي سؤال کرد: آيا اين دو در رديف هم اند؟ فرمود: «بلي» (9). علي (ع)نيز از فقر به عنوان «مرگ بزرگ تر» ياد کرده است.(10) و نيز خطاب به فرزندش مي فرمايد: «فرزندم ! هرکس به فقر مبتلا شود، به چهار چيز ديگر نيز مبتلا مي شود، به چهار چيز ديگر مبتلا مي شود: ضعف در يقين و کاستي عقل و نازکي دين و کم حيايي در صورت. پس، از فقر به خدا پناه مي بريم !»و درکلامي ديگر، فقر را «مايه ي نقصان در دين و حيران کننده عقل»دانسته است. (11)
از مجموع اين روايات و روايات مشابه، استفاده مي شود که فقر، جاده اي است که مي تواند رونده ي خويش را به دامان کفر، رهنمون شود و زمينه ي مناسبي براي غوطه ور شدن در چيزهايي است که دين و دنياي انسان ها را به خرابي مي کشاند. از اين رو، پيشوايان معصوم ما، از گرفتار شدن به فقر، به خدا پناه مي بردند. (244014)
 
جمشید
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۹:۰۳:۲۲
متاسفانه دولت با این کار فشار چندین برابر به اقشار کم درآمد وارد خواهد کرد
مگر کسانی که از ماشین استفاده میکنند چند درصدشان ثروتمند هستند که آقایون هی گیر دادند رو مصرف بنزین که ثروتمندان از سوبسید استفاده می کنند . مگر چند درصد ثروتمندان از نان استفاده می کنند ! اصلا ثروتمندان هیچ تاثیری به حالشان نخواهد داشت با این طرح کمر فقرا را خرد خواهید کرد . کسانی که این طرح را تصویب می کنند به خدا قسم اگر هیچ گونی اطلاعی از اقشار کم درآمد مردم داشته باشند (244005)
 
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۱۹:۴۱:۳۱
همه این مشکلات اجرای طرح تحول اقتصادی (نه تنها هدفمندکردن یارانه ) را دولتمردان می دانند و کاملا بدان آگاهند .

ولی انها دقیقا می دانند دارند چکار می کنند که اغلب دوستان نمی دانند و خبر ندارند :

گروه هدف

گروه هدف

صدبار تکرا کنید یارانه برای گروه هدف است نه برای همه

و فقط مقرر است شامل سی درصد جامعه بشود بقیه را پس ار مدتی حذف خواهند کرد .


تورم افسارگسیخته هم چه بلایی سر بقیه بیاورد مهم نیست


فقط دوستان ذهنشان را متمرکز کنند و بگویند ان سی درصد هدف کیستند ؟


اگر پاسخ این سوال را درست بیابید تمام تلاش دولت را متوجه می شوید. (244007)
 
انتقاد
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۲۰:۲۰:۲۴
به نظر من ما همین الانش هم در دور باطل هستیم بنابراین ترس از آثار تورمی لزوما دلیل بر عدم عکس العمل نیست. ایشون فرمودند که نرخ بهره را چرا پایین نگه داشتید. البته من تخصصم اقتصاد نیست ولی مطالعه اقتصادی دارم کم و بیش. در حالت رکود نرخ بهره باید پایین باشد. و ایشان که از آثار تورمی حرف می زنند نگفتند که با افزایش نرخ بهره بانکی هم تورم افزایش پیدا می کند.بنظر من البته قیمتها به صورتی که ایشون گفتند زیاد نخواهدشد چون حالت سکون و حتی نزولی قیمت در شرایط رکود می تواند عینا اینجا تکرار شود. مسئله این نیست که دهک بالا زیاد مصرف می کند یا نه. اصلا همان دهکهای میانی و پایین زیاد مصرف می کنند چون قیمتها واقعی نیست. شما قیمتها رو به قیمتهای واقعی نزدیک کنید فرهنگ مصرف تغییر می کند. بحث آزادی هم هست. تو سیستم الان شما مصرف نکنی سرت کلاه رفته. بهرحال،برون رفت از شرایط موجود بدون درد نیست. (الف: قرار بود اگر کسی پاسخ داد خبرم کنی! در کامنتهای قبلی این اتفاق نیافتاد. ظاهرا یک جای کارسیستم ایراد دارد) (244010)
 
حسین
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۲۰:۴۹:۱۰
بنده یک سوالی دارم:
آیا بهتر نیست که به جای اینکه ما بخواهیم در پروسه ای چند ساله قیمت بنزین را مثلا 5 برابر کنیم، به جای آن قیمت ارز را در یک پروسه چند ساله یک پنجم برابر کنیم. در اینصورت باز هم قیمت بنزین داخلی قیمت خلیج فارس می شود؟ (244012)
 
اشکان
۱۳۸۸-۰۷-۳۰ ۲۳:۲۴:۵۱
عادلانه ترین کار پرداخت یارانه به همه است، چرا که انرژی گران را همه باید بپردازند هم ثروتمندان و هم حتی مهاجرین کشورهای همسایه! (244017)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۰۱:۰۶:۱۹
همه سایت ها و خبرگزاری ها راجع به ملاقات نماینده ایران با نماینده اسرائیل در مصر مطلب نوشته اند شما حتی تکذیبیه آن از طرف آقای شیرزادی را هم ننوشته اید . باید گفت عمو یادگار خوابی یا بیدار! البته بجای عمو یادگار باید گفت عمو الفی (244027)
 
ali
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۰۹:۵۷:۱۴
من بانداری وگرسنگی درس خواندم وخداشاهده که نون وانگورغذایم بودوباکفش پاره دانشگاه
میرفتم وپول تاکسی نداشتم وفقط بااتوبوس واحد میتوانستم بروم و...وبعدازدرس هم بابدبختی
دوسال درمناطق عملیاتی برای این کشورومردم خدمت کردم وسپس با تلاش وسختی وهمت خودم
درصنعت تخصص بالایی پیدا کردم که با ایده ها وطرحهایم میلونها دلاربه صنعت کشورخدمت کردم
واکنون باوجود کاردرمناطق گرم ودورافتاده جنوب حقوقی نه در شان یک متخصص بلکه
به اندازه سه برابر یک کارگربی سواد میگیرم وبه اندازه حقوق یک کارگربی سوادهم مالیات به کشور میدهم
وبه آینده کشورم هم اهمیت داده وبعد از 15سال ازدواج جلوی خودم را گرفتم یک فرزند بیشتر ندارم
وبه موضوع الگوی مصرف بسیارپایبند بوده ام وباصرف هزینه ای زیاد از جیبم خودرویی
نسبتا گران( که روی آن هم 120% عوارض به دولت وکشور پرداختم ) اما با آلودگی
و مصرفی خبلی کم خریده ام وبازدرمورد خانه ام تمام موارد کم مصرفی را باخرید لوازم استاندارد والبته گران
رعایت میکنم وحتی برای برای جلوگیری از اتلاف نان آزاد ولی باکیفیت میخرم وفرزندم
درمدرسه غیرانتفاعی درس می خواند وباری به دولت اضافه نکرده
حالا فرق من که با این اوصاف به جایی رسیده ام با آن آدم بیسوادوبی تخصص که5تابچه داردوبا یک پیکان قراضه
مسافرکشی یا بایک نیسان خراب باربری میکندچیست؟
او ماهی 700لیتربنزین یارانه ای از سرمایه کشورم میگیرد ومن هیچ چون ماشینم خارجی وخوب است.
اوروزی چندتن گازسمی بخورد مردم کشور میدهد باعث افزایش مرگ ومیر وهزینه های درمانی است
ومن هیچ چون ماشینم استاندارد وکاتالیستداراست.
فرزندان اوازیارانه نان وروغن وقندو...بیشتر میخورند وفرزند من هیچ چون همه چیزراآزاد میخرم.
اوباعث افزایش ترافیک وتصادف وهزینه های شهری است چون دایم توی شهرمیگردد ومن نه.
اوزحمت درس خواندن وکاروفن یادگرفتن به خودنداده ولی من عمروزندگیم را دراین راه گذاشته ام.
به او 5برابربیشتریارانه نقدی خواهند داد وبه من هیچ چون جزو دهکهای بالا هستم.
من به اندازه کارکرد او به دولت مالیات میدهم واوهیچ مالیاتی به کسی نمیدهد.
اووفرزندانش ازانواع تسهیلات ویارانه های تحصیلی ودرمانی و...استفاده می کنند ومن هیچ.
من دوسال سربازی رفتم به کشور خدمت کردم او وفرزاندنش نه(چون بدون سربازی هم میتوان آزادکارکرد).
بارافزایش تورم بعدازاجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها به گردن من هم خواهد بودوبایدازاین طریق هم به دهک پایینی تاوان بدهم.
ودیگرقضایا...
حالا شما که دکترای اقتصاد دارید حساب کنید که کدامیک از ما سهم یارانه وتسهیلاتی بیشتری میخورد وچگونه میتوان عدالت
رابااین طرح هدفمند کردن یارانه ها درموردامثال من جاری کرد؟ (244041)
 
جواد
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۲۰:۳۹:۳۷
این نظر در حد چند مقاله محتوی دارد.

متاسفانه در کشور کسانی که با زحمت به جایی رسیده اند به جای تشویق شدن و الگو شدن برای دیگران، به صورتی به مردم معرفی میشوند که گویا دشمن مردم هستند!

مشکلات مردم به دلیل سیاست گذاریهای نادرست است نه افراد ثروتمند.

یقینا هر چقدر افراد موفق جامعه بیشتر باشند و به این افراد در جامعه احترام گذاشته شود، همه یاد میگیرند که باید در زندگی تا بیشترین حد توان تلاش کرد .

راستی تا به حال چند بار دیده اید که در تلویزیون با افراد موفق و ثروتمند صحبت شود تا آنها الگویی برای دیگران باشند؟ (244083)
 
منصف
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۲۳:۴۶:۱۵
دوست عزیز ناراحت مباش! وضع غالب متخصصین واقعی همانند شماست.

.... خون دل می خورد آن کس که حیایی دارد. (244096)
 
ali
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۰۹:۵۸:۰۴
من بانداری وگرسنگی درس خواندم وخداشاهده که نون وانگورغذایم بودوباکفش پاره دانشگاه
میرفتم وپول تاکسی نداشتم وفقط بااتوبوس واحد میتوانستم بروم و...وبعدازدرس هم بابدبختی
دوسال درمناطق عملیاتی برای این کشورومردم خدمت کردم وسپس با تلاش وسختی وهمت خودم
درصنعت تخصص بالایی پیدا کردم که با ایده ها وطرحهایم میلونها دلاربه صنعت کشورخدمت کردم
واکنون باوجود کاردرمناطق گرم ودورافتاده جنوب حقوقی نه در شان یک متخصص بلکه
به اندازه سه برابر یک کارگربی سواد میگیرم وبه اندازه حقوق یک کارگربی سوادهم مالیات به کشور میدهم
وبه آینده کشورم هم اهمیت داده وبعد از 15سال ازدواج جلوی خودم را گرفتم یک فرزند بیشتر ندارم
وبه موضوع الگوی مصرف بسیارپایبند بوده ام وباصرف هزینه ای زیاد از جیبم خودرویی
نسبتا گران( که روی آن هم 120% عوارض به دولت وکشور پرداختم ) اما با آلودگی
و مصرفی خبلی کم خریده ام وبازدرمورد خانه ام تمام موارد کم مصرفی را باخرید لوازم استاندارد والبته گران
رعایت میکنم وحتی برای برای جلوگیری از اتلاف نان آزاد ولی باکیفیت میخرم وفرزندم
درمدرسه غیرانتفاعی درس می خواند وباری به دولت اضافه نکرده
حالا فرق من که با این اوصاف به جایی رسیده ام با آن آدم بیسوادوبی تخصص که5تابچه داردوبا یک پیکان قراضه
مسافرکشی یا بایک نیسان خراب باربری میکندچیست؟
او ماهی 700لیتربنزین یارانه ای از سرمایه کشورم میگیرد ومن هیچ چون ماشینم خارجی وخوب است.
اوروزی چندتن گازسمی بخورد مردم کشور میدهد باعث افزایش مرگ ومیر وهزینه های درمانی است
ومن هیچ چون ماشینم استاندارد وکاتالیستداراست.
فرزندان اوازیارانه نان وروغن وقندو...بیشتر میخورند وفرزند من هیچ چون همه چیزراآزاد میخرم.
اوباعث افزایش ترافیک وتصادف وهزینه های شهری است چون دایم توی شهرمیگردد ومن نه.
اوزحمت درس خواندن وکاروفن یادگرفتن به خودنداده ولی من عمروزندگیم را دراین راه گذاشته ام.
به او 5برابربیشتریارانه نقدی خواهند داد وبه من هیچ چون جزو دهکهای بالا هستم.
من به اندازه کارکرد او به دولت مالیات میدهم واوهیچ مالیاتی به کسی نمیدهد.
اووفرزندانش ازانواع تسهیلات ویارانه های تحصیلی ودرمانی و...استفاده می کنند ومن هیچ.
من دوسال سربازی رفتم به کشور خدمت کردم او وفرزاندنش نه(چون بدون سربازی هم میتوان آزادکارکرد).
بارافزایش تورم بعدازاجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها به گردن من هم خواهد بودوبایدازاین طریق هم به دهک پایینی تاوان بدهم.
ودیگرقضایا...
حالا شما که دکترای اقتصاد دارید حساب کنید که کدامیک از ما سهم یارانه وتسهیلاتی بیشتری میخورد وچگونه میتوان عدالت
رابااین طرح هدفمند کردن یارانه ها درموردامثال من جاری کرد؟ (244042)
 
هوشنگ
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۱۳:۰۷:۱۸
با عرض سلام
از این لایحه هدفمند کردن یارانه ها متاسفانه بوی سیاست بیرون میاد.
دولت کریمه با توجه به مشکلاتی که در 4 سال گذشته در بحث اقتصاد بوجود آورده همواره سعی نموده که ضعف های اقتصادی و عدم توجه به نظرات کارشناسی خود را به دولتهای قبل نسبت داده تا بتواند گناه بار تورمی سالهای قبل به دوش آنها بیاندازد . حال با بحث هدفمند کردن یارانه که متاسفانه مشکلات فراوان در آن مشهود می باشد ( که گفته های شما قسمتی از دغدغه های موجود در جامعه می باشد )خواسته است بدین وسیله خود را توجیه نموده و عملکرد ضعیف خود را به مجلس و دیکته نانوشته نسبت دهد و به قول خودش اولین کسی باشد که چنین جسارتی را در 30 سال گذشته به خرج داده است.
از شما مجلسیان عزیز خواهشمند یم موضوع را پیگیری نموده و از هرگونه اقدام شتابزده دولت جلوگیری نموده (که صد البته در این صورت دولت مشکلاتی را که در اقتصاد در چند ماه آینده بوجود آید را بگردن شما و عدم تصویب طرح خواهد انداخت) که مطمئناً این حرکت شما از وقوع یک فاجعه در جامعه جلوگیری خواهد کرد.
ومن الله التوفیق (244054)
 
علی رضا خوشدلی
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۱۴:۳۱:۲۳
باسلام فکرمیکنم بعداز گذشت 1الا2سال از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها دیگر هیچ نیازی به ادامه طرح نباشد .دلیل انهم اینکه تمامی قشر کم درامد از نداری یا خودکشی خواهند کرد یاکارهای خلاف کرده ودر زندان خواهند بود و یا تحت حمایت سازمانهای خیریه مانند کمیته امداد و صندوق های حمایت از مستمندان که نمونه ان در شهرما تبریز میباشد قرار خواهند گرفت وانهائی که دستشان به دهنشان میرسد ایران را ترک خواهند کرد دلیل انهم اینکه این افراد هرگز حاضر به دادن هزینه ها به قیمت جهانی و زندگی در کشوری که استاندارهای لازمه را ندارد نخواهند بود. (244057)
 
مهدی
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۱۷:۲۲:۵۳
ایشون فقط قیمت نفت رو حساب کرده اند و به عدد مورد نظر خودشون رسیدند!و گاز و برق و .... رو حساب نکرده اند. درضمن ایشون اطلاع ندارند که وقتی نفت پالایش شد ارزش آن نزدیک به دو برابر می شود!
ای کاش به جای انتقاد حداقل راه حلی را نیز بیان می کردند!
باید جلوی این مفت خوری و مفت سوزی نفت رو بگیریم وگرنه در برابر تاریخ مسئولیم. تا کی نفت در بیاریم دود کنیم هوا ، البته بهمون فشار هم میاد باید پذیرفت که پیشرفت هزینه دارد. (244068)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۱۷:۵۸:۴۷
یک دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه آستین تگزاس، در دفاع از این لایحه مطلبی نوشته است:
http://cafeconomics.wordpress.com/2009/10/23/subsidies
البته این مطلب با زبانی تخصصی نوشته شده است. (244073)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۲۱:۴۲:۲۴
واقعیت حذف یارانه ها خوب است البته لامه ان داشتن زیر ساختهای لازم برای این کار نهاینکه ما در کشورمان هنوز بعداز سی سال نتونستیم مترو تهران را را بندازیم بعد بیایم بنزین را ازاد کنیم ایا تا کنون هیچ امار مشخصی از حمل ونقل واجبی که توسط خودرو های شخصی انجام میشه گرفتید که مردم باید چگونه جابجا بشن اگه بنزین اینقدر گرون بشه . یا قیمت واقعی یا تمام شده یعنی چه مثلا برق با این نیروگاه های فرسوده نیروی کار مازاد در هر قسمت شبکه های قدیمی وهزینه های انچنانی ایا مشخص میشه قیمت تمام شده که انصافا به مردم باید فروخت چقدر است ایا منه کار مند مثل کارمند کشورهای غربی حقوق و مزایا میگیرم که باید قیمتها واقعی وبدونه سوبسید باشه کارمند معادل بنده در فرانسه 8000 دلار حقوق میگیره یعنی 8میلیون ولی من 400 هزار تومن بهمن هم مثل اون حقوق بدید بعد سوبسید ندید. (244085)
 
دکتر صناعی
۱۳۸۸-۰۸-۰۱ ۲۳:۲۴:۲۶
با سلام و عطف به لایحه ایکه سالهاست فکر و روح دولتمردانی را که باید دغدغه شبانه روزی آنها رقاه ع مردم باشد صرفا دولت را بعنوان یک بنگاه تجاری در مقابل اکثر مشتریان خود بعنی مردم عامه قرار داده و شبانه روز بفکر هزینه کردن مخارج غیرضروری ملی از جیب مردم عامه نیازمند هستند. در میان این مردم مگر جند درصد با درآمدهای شگفت انگیز ماهانه یا روزانه اصولا بقمیت ها نگاه نمیکنند و گرانترین ها را میخرند. اینها اصولا مفهوم دو یا چند شغله بودن را درک نمیکنند که بخواهند متناسب با افزایش قیمتها با افزایش درآمد خود را با هزینه ها متعادل تر موازنه کنند. در این وانفسا اغلب بواسطه فشارهای مالی براه های خلاف پول سازی در زیرمیزها-وسایه خاکستری معاملات وحتی بالاتر ار آن در تاریکی شبها با دستبرد زدن بدیگران پناهی میجویند تابا رفع کمبودهای مالی زندگی بظاهر آبرومند خود را درروشنائی روزها مرتفع سازند. بجز معدود انسان های بسیار قوی و عقیده مند که با کنترل نقس با کمترین ها میسازند و توکل بخدا میگویند تا شاید بلطف عنایت کسانی که با همت مرد خدا برعلیه طلم و بیعدالتی قیام متصل بجهادکردند همانطوریکه آن مرد فرزانه و دردمند با خداگفت فردایشان بهتر از امروزشان گردد که ظاهرا این امر سرابی بیش نیست.
باید از قانونگذاران و دولتمردان پرسید اگر باید طبق استانداردهای جهان متمدن امروز مثلا قیمت آب و نان به استاندارد جهانی نزدیک شود چرا نباید حقوق و دستمزدها نیز همسان با شهروندان مشابه در این دنیای متمدن استانداردگردد بطوریکه پاسخگوی شرعی این هزینه های گزاف باشد. چرا کارمندی که 40 سال حق بیمه خدمات درمانی پرداخت کرده است امروزه با بر خلاف عرف -شرع و قانون اولیه ایکه تا چندسال پیش اجرا میشد امروزه تا 85 درصد هزینه های دارو و خدمات پزشگی مثل ویزیت پزشگ یا آزمایشات را خود بپردازد و سهم سازمان بیمه فقط 10-15 درصد محاسبه شود.
دولتمردان و محلسیان چرا باصل علت و معلول اتفاقات سوء در چامعه نمی اندیشند که اگر علت بروز بسیاری ازناهنجاری های اجتماعی نظیر قتل و غارت ودزدی و قحشا و یا رشوه و فساد مالی را بجز در حوزه های بالای قدرت جستجو نمایند همه و همه از نیاز مالی و عدم تناسب درآمدها با هزینه ها منبعث میگردد بطوریکه حتی برای افراد متوکل بخدا و عقیده مند با سه شغله شدن عادی نیز جبران نمیشود.
جامعه امروز ایران اسلامی صرف نظر ازپدیده های تاسف بار سیاسی که اغلب آن نیز منشع نیاز مالی و عدم تامین اجتماعی و شغلی دارد با این تصمیمات یک جانبه در مقابل فوح عظیم نیازمندهای معیشتی در مقابل گروه های قلیل با قدرت مالی کافی زودتر از انچه فکرکنید میشکند و وقتی شکست جامعه بیمار و فرتوتی با ناهنجاری های روحی که سالها وقت و سرمایه های اقسانه ای لازم است تا آنها را که اکثرا قشر جوان انقلاب هستند تا جند درصد وضعیت یک بشر عادی درمان کنند واین جامعه بیمارگونه در میان جوامع مترقی وپرنشاط ممالک دیگر چگونه میخواهد بایرانی بودن خود افتخارکند؟

حقایق کشف نشده در این خصوص توسط مراجع ذیصلاح تصمیم گیر زیاداست که مثنوی مبطلبد ولی اندکی توجه بممالک مترقی و باخیلی ثروت های ملی کمتر از ایران مفتخر بالکوی اسلامی نشان میدهد که وافعا از نظر رفاه عامه ما در کدام جایگاه جهانی قرارداریم؟ و هدف نهائی دولتمردان عزیزیکه میخواهند ایران را به نسلهای آینده سالم تحویل دهند چگونه قادرند اینکار را بکنند در حالیکه ما امروزه قبل از این برنامه ریزی های کلان و ملی بعنوان هدفمند کردن یارانه ها با سوء تغذیه شدید و روحیه و جسم ناسالم جوانانی که قادر به تامین زندگی و معاش حتی شحص مجرد خود روبرو هستند روبرو هستیم.
بامید آنکه مسئولین محترم اندیشمندانه تر و با مشورت های تحصصی در تمام سطوح با دانشمندان و عالمان اهل قن افدامات غیرعجولانه ای رادرحهت خذف یارانه ها همراه با افزایش های حقوق و وافعی کردن دردستمزد و درآمدها بردارند که هرفر بدون احساس تحقیر شدن ناشی از صدفه گرفتن یارانه بتواند با یک نوبت کار عادی هزینه های خانواده خودرا شرافتمنئانه پرداخت نماید و با غرور و یربلندی از ایرانی بودن خود تحت لوای پرچم اسلام و مدیریت اندیشمندانه مسئولین محترم بخود ببالد. من اله توفیق (244095)
 
علی
۱۳۸۸-۰۸-۰۲ ۰۸:۴۸:۲۹
دراین بحث هدفمندکردن یارانه ها دائم مطرح میشودکه 60یا70درصدیارانه ها مثلا به دو دهک بالای جامعه میرسدودهک پایین یارانه کمتری مصرف میکندولی هیچ کس حساب نکرده ونمیگوید که دودهک بالای جامعه چند برابر بیشتربه دولت وجامعه مالیات وعوارض پرداخت میکندواین عوارض ومالیات ها مگرصرف هزینه های اجتماعی دهکهای کم درآمد نمیشود.بااین طرح نه عدالت درپرداختهای دولت رعایت میشود نه در دریافتهای آن.
درعوض پرداختهای صدقه ای یارانه نقدی میتوان با اصلاح واجرای نظام درست وعادلانه مالیاتی مثل خیلی از کشورهای دیگر به عدالت نزدیکتر شد ومالیات دریافتی از قشر پردرآمد را صرف اقشارکم درآمد وهزینه های اجتماعی کرد. (244110)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۲ ۱۷:۰۹:۲۵
البته دو دهك بالاي جامعه بخش كثيري نيز از دادن ماليات فرار كرده و در واقع مالياتي نمي دهند.( البته نه همه) (244201)
 
۱۳۸۸-۰۸-۰۲ ۱۱:۰۶:۵۳
چرا همه چشم حود را روی واقعیت بسته اند (244125)
 
شهريار
۱۳۸۸-۰۸-۰۲ ۱۴:۳۲:۴۳
به نظر من نبايد موضوع را سياه يا سفيد ديد . هدفمند کردن يارانه ها امري اجتناب ناپذير است . اين درست ولي همه مي پذيرتد تبعاتي هم دارد . تبعاتش را هم شايد نتوان بصورت کاملا دقيق پيش بيني کرد ولي به هر حال قدرت خريد مردم را و بخصوص قشر ضعيف را پائين تر خواهد آورد . با اين وجود فکر نمي کنم اين لايحه غني را غني تر کند . (244175)
 
عبدي پور
۱۳۸۸-۰۸-۰۳ ۱۳:۳۳:۴۴
بنده به هزار ويك دليل بطور كلي با حذف يارانه هاي كور و بي هدف موافقم كه فقط يك دليل آن قاچاق آرد و مواد سوختي از مرزها است كه بدنبال آن ده ها جرم و جرايم مرتبط با آن نواحي وشهرهاي مناطق مرزي كشور دچار شده اند و موجب نا امني و كمبود اينگونه مواد و گراني بي اندازه اين مواد در اين نواحي شده است و البته انتظار نداريم كه پايتخت نشين ها و ديگر ساكنين شهرهاي مركزي كشور احساس نا امني ما را درك كنند و متاسفانه گروهي كه دستشان با قاچاقچي ها در يك كاسه است به اسم مردم مستضعف مرزنشين خواهان ادامه وضعيت فعلي هستند و متاسفانه چون قاچاق درآمد زودبازده و زيادي دارد فرزندان مردم اين مناطق در خطر افتادن به اين دام خطرناك مي باشند لذا بنده به عنوان شهروند مرزنشين به خاطر ترس از آينده فرزندان اين مناطق با طرح هدفمند كردن يارانه ها صددرصد موافقم (244315)
 
دانش آماري - ميركمالي
۱۳۸۸-۰۸-۰۷ ۲۲:۲۴:۰۰
شايد بهتر بود عنوان اين مقاله رو \"گمانه‌زني‌هاي هدفمندکردن يارانه‌ها\" ميگذاشتن. اميدوار بودم حداقل اين مقاله به شكل ضابطه‌مندتري به مشكلات هدفمند كردن يارانه‌ها بپردازه و از محاسبات سر انگشتي اجتناب كنه. (245419)
 
ldghn
۱۳۸۸-۱۱-۰۵ ۱۴:۵۰:۵۰
طرح بسیار بدرد بخوری برای قشر روستایی کارگر و 20 میلیون ایرانی است که زیر خط فقرند اینهایی که میگن بدرد نمی خوره اغلب شهر نشین وپایتخت نشین هستند اون بدبختایی که تو روستاهاشون یک آب آشامیدنی تمیز و لوله کشی ندارند چگونه می توانند توی اینترنت از خودشون دفاع کنند لطفا از همه مردم ایران و این سایت می خواهم به اردوهای جهادی دانشجویان که از شبکه 3 پخش می شود دقت کنید تا ببینید وضعیت مردم اونوقت می فهمید خیلی ها داخل دهک اول جا میشن نه اینکه یه عده که حقوق متوسط یا متوسط رو به بالا دارن ادعا می کنند که چیزی ندارند. یاعلی (280965)
 
سیدحسام سیدحسینی قهه
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۷:۵۰:۰۱
اختلاف نظر اينجانب را نيزدر خصوص هدفمند سازي يارانه ها از قلم نيفتد؛ هدفمند سازي يارنه ها با پيروي از يک نظريه کلي و يک طرح جامع و هماهنگ و منسجم(نظام هدفمند به سعي و اهتمام سيدحسام سيدحسيني قهه؛يک نظريه کلي و يک طرح جامع و هماهنگ و منسجم است) به درستي انجام مي شود و آنچه تا کنون در اين خصوص انجام شده صحيح و کامل نبوده البته اينجانب در قالب نظام هدفمند بهترين و شايسته ترين راه و راهکار ها را براي اجراي هدفمند سازي يارانه ها ارايه نمود ه ام. http://nezamehadafmand.ir (2068823) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.