نظر منتشر شده
۳۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 261868
چرا در صنایع علم محور، قدرت رقابت جهانی نداشته ایم؟
علی بابایی*، 10 اسفند 93
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۰
جهان امروزی، بدون شک با صنایعی نظیر صنایع ICT، صنایع شیمیایی، صنایع زیستی، صنایع دارویی و صنایع هوافضا توصیف می شود؛ صنایعی که در اصطلاح عام به آنها صنایع «علم محور (science-Based)» اطلاق می شود. به خاطر نام خاص این صنایع (یعنی «علم محور»)، باور عمومی کشور در مورد این صنایع اینگونه بوده است که «بدون تردید، این علم (و دانشگاه) است که نهایتا منجر به ظهور تکنولوژی های جدید در این صنایع و رشد و پیشرفت این صنایع میشود». اما شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که تاریخ علم و تکنولوژی به ما نشان می دهد که در کمال تعجب، هرگز اینگونه نبوده است! برای درک این موضوع، شاید بهتر باشد سفری تاریخی به چگونگی آغاز و رشد این صنایع داشته باشیم.

ماجرای صنایع علم محور از آنجا آغاز شد که در دهه ۱۸۷۰ و در کشور آلمان، تحولی بزرگ به وقوع پیوست: بنگاه های صنعتی آلمانی (بخصوص در صنعت مواد رنگی) برای اولین بار در جهان، اقدام به تاسیس دپارتمان هایی در ساختار خود تحت عنوان «دپارتمان های R&D» نمودند. درواقع این بنگاه های آلمانی بودند که برای اولین بار در جهان به این یافتۀ مهم رسیدند که اگر تلاش های خود برای دستیابی به محصولات و فرآیندهای جدید را به صورت تحقیقاتی «منظم»، «سیستماتیک»، و «حرفه ای» و درون دپارتمان هایی «تخصصی» انجام دهند، قادر خواهند بود به قدرت رقابتی بیشتر و درنتیجه، به سود بیشتری دست یابند. در میان این بنگاه ها، می توان به شرکتهای بزرگ و مشهوری نظیر Hoechst، Bayer و BASF اشاره نمود. این شرکتها، هم اکنون نیز به پیروی از سنت دیرینه ای که خود ابداع گر آن بوده اند، چندین هزار دانشمند و محقق را درون آزمایشگاه های R&D خود به خدمت گرفته اند. بدون تردید، بسیاری از اکتشافات و نوآوری-های بزرگ (نظیر رنگ های مصنوعی و یا داروهای شیمیایی) که توسط این شرکتها و شرکتهای دیگر آلمانی (نظیر Haber-Bosch) در آن سالها ساخته شد را باید اصلی ترین عاملِ موقعیت ممتاز و پیشرو آلمان در جهان، قبل و بعد از جنگ جهانی اول دانست. حتی وقتی این سه شرکت (Hoechst، Bayer و BASF) در سال ۱۹۲۶ با یکدیگر ادغام شدند و شرکت بزرگ IG Farben را تشکیل دادند، بر فعالیت های R&D آنها بسیار افزوده شد و حاصل این R&D ها، خلق نوآوری های بزرگ و اثرگذار دیگری همچون الیاف مصنوعی و انواع لاستیک ها (نظیر PVC، پلی استرن، و ...) شد.


این موفقیت بزرگ بنگاه های آلمانی در صنایع شیمیایی، منجر به کپی برداری عنصر اصلی موفقیت آنها (یعنی همان دپارتمان های R&D) توسط بنگاه های کشورهای دیگر (نظیر سوئیس) شد. سپس در ادامه، این کپی برداری به صنایع دیگر جهان نیز نفوذ نمود و در دهۀ ۱۸۸۰، میتوان شاهد ظهور آزمایشگاه های R&D در صنعت مهم دیگری به نام «صنایع الکتریکی» در دو کشور ایالات متحده و آلمان بود؛ و به این ترتیب بود که به تدریج، استقرار آزمایشگاه های R&D، تبدیل به یکی از مشخصه های مهم بسیاری از بنگاه ها (به خصوص بنگاه های بزرگ) در بسیاری از صنایع گردید. عمدۀ این بنگاه-های بزرگ، به تدریج آزمایشگاه های خود را مملو از دانشمندان و مهندسینِ دارای تحصیلات دانشگاهی کردند و از همین رو بود که پس از مدتی، «کسب آموزش رسمی (در رشته های علمی)»، تقریبا به یک شرط لازم برای فعالیت در این آزمایشگاه های صنعتی تبدیل گردید تاجاییکه تا سال ۱۹۱۰، دیگر روزهایی که نوابغ مدرسه نرفته ای نظیر توماس ادیسون بتوانند خالق پیشرفت هایی شگرف باشند به پایان خود نزدیک شد.

با گذشت سالیان، روزبه روز بر اهمیت این آزمایشگاه های مستقر در بنگاه های صنعتی افزوده شد تاجاییکه این آزمایشگاه ها، تبدیل به هستۀ اصلی پیشرفتهای تکنولوژیک در صنایع شیمیایی و صنایع تجهیزات الکتریکی شدند. درواقع تاریخ نوآوری های بزرگ بخوبی نشان می دهد که در بسیاری از حوزه ها (و البته نه تمام حوزه ها) همین آزمایشگاه های مستقر در بنگاه های صنعتی بزرگ (و نه آزمایشگاه های مستقر در دانشگاه ها) را باید نیروی محرک اصلی نوآوری در صنایع موسوم به صنایع علم محور (نظیر صنایع تجهیزات الکتریکی، صنایع شیمیایی، و صنایع هوافضا) دانست. برای مثال، بسیاری از خوانندگان محترم تعجب خواهند کرد اگر بدانند که توسعه اصلی ترانزیستور، قلب صنعت ICT، درواقع درون آزمایشگاه متعلق به بنگاه صنعتی AT&T به وقوع پیوسته است (و حتی جالبتر اینکه پس از وقوع این اتفاق در بنگاه AT&T، «فیزیک حالت جامد (solid-state physics)» به سرعت از یک ریزموضوع کوچک علمی به بزرگترین مجموعۀ رشتۀ فیزیک تبدیل گردید!). اما چرا اینگونه است؟ علت این موضوع را ناتان روزنبرگ، تاریخدان بزرگِ حوزه تکنولوژی، اینگونه شرح میدهد:

«... برای توسعه و ارتقای یک تکنولوژیِ در حال ظهور، حتی اگر این تکنولوژی از طریق دانشگاه به صنعت معرفی شده باشد، به انجام تحقیقات بسیار بیشتری نیاز است؛ اما یافتن بهترین مسیر برای این تحقیقات بیشتر، نیازمند دانشی عمیق و از نزدیک در مورد نقاط قوت و ضعف این تکنولوژی، و نیز نیازمند دانشی عمیق و از نزدیک از حوزه هایی از این تکنولوژی است که در آینده از منافع اقتصادی زیادی برخوردار خواهد بود؛ اما نکته مهم اینجاست که این دانش عمیق و از نزدیک، بیش از هر کس در دستان استفاده کنندگانِ تکنولوژی، یعنی بنگاه ها، مشتریان آنها، و تامین کنندگان آنهاست. از طرف دیگر، در بسیاری از موارد، منتفع شدن از یک تکنولوژی و به ثمر نشستن آن، مستلزم یکپارچه نمودن فعالیتهای R&D با فعالیتهای دیگری نظیر «تولید» و «بازاریابی» است؛ و این یکپارچگی هنگامی با اثربخشی بیشتری ایجاد خواهد شد که هر سه فعالیت فوق، درون یک سازمان و توسط یک مجموعه واحد صورت پذیرد؛ و این مجموعه، درواقع همان چیزی است که بنگاه نامیده می شود ...»

این موضوع به خوبی در مشاهدات تاریخدان بزرگ، آلفرد چندلر نیز قابل مشاهده است:
«... تجاری سازی یک دانش علمی جدید، نیازمند ترکیب این دانش علمی با فعالیتهای طراحی محصول، تولید محصول، بازاریابی محصول، و توزیع محصول، به شکلی «یکپارچه» است و این ترکیب یکپارچه، صرفا در طول زمان و از طریق یک فرآیند یادگیری صورت می پذیرد؛ از همین روست که پیشرفت های حاصل شده در صنایع علم محوری نظیر «ICT»، «شیمیایی» و «داروسازی»، حاصل تلاشِ تنها تعداد بسیار اندکی بنگاه (که توانسته-اند به یادگیریِ یکپارچۀفوق دست یابند) بوده است ...»

و به همین دلایل فوق است که اگرچه در مرحلۀ اولیۀ تعداد قابل توجهی از تکنولوژی ها، میتوان رد پای مهمی از دانشگاه-ها را مشاهده کرد اما توسعه و ارتقای آن تکنولوژی، عمدتا توسط بنگاه های صنعتی و به خصوص واحدهای R&D مستقر در بنگاه های بزرگ صورت گرفته است؛ و این روندی است که تا به امروز نیز ادامه داشته است. به عنوان یک مثال بارز (و حتی شاید شوک آور!) میتوان به تعداد پتنتهای ثبت شده توسط «بنگاه ها» و «دانشگاه ها» و مقایسه آنها با یکدیگر توجه نمود. جدول زیر، تعداد پتنت ثبت شده توسط ۱۰ شرکت اولِ ثبت کنندۀ پتنت در مهمترین و معتبرترین دیتابیس ثبت پتنت در جهان، یعنی دیتابیس ایالات متحده (USPTO) را در سال ۲۰۱۴ نشان می‌دهد.

همانگونه که در جدول فوق قابل مشاهده است، شرکت IBM به تنهایی توانسته است ۷۵۴۳ پتنت را در این دیتابیس ثبت نماید.

جدول زیر نیز تعداد پتنت ثبت شده توسط همه دانشگاه های جهان در همان دیتابیس (USPTO) است که البته به دلیل کمبود جا فقط ۳۰ دانشگاه اول آورده شده است (برای دسترسی به کل جدول می‌توانید اینجا را کلیک کنید). اگر کل پتنتهای ثبت شده توسط دانشگاه ها را با یکدیگر جمع بزنید به عدد ۵۷۲۰ پیتنت خواهد رسید؛ و این بدان معناست که کل پتنتهای ثبت شده توسط تمام دانشگاه های جهان، به تعداد پتنتهای ثبت شده توسط شرکت IBM (آن هم در یک صنعت کاملا علم محور) نمیرسد! (با تعداد پتنت سامسونگ نیز مقایسه کنید!).



اگرچه تا به اینجای این نوشتار و با ارائه شواهد تاریخی و آماری قابل تامل، بر پیشگامی بنگاه ها در پیشبرد صنایع علم-محور پرداختیم اما ذکر چند نکته مهم در مورد بازتعریف نقش دانشگاه ها در کشور، میتواند به تکمیل موضوع کمک شایانی نماید.

اول اینکه بی تردید، کل نیروی انسانی تشکیل دهندۀ واحدهای R&D بنگاه های صنعتی بزرگ را دانشمندان و افراد دانشگاهی تشکیل میدهد؛ و نکته مهم اینجاست که این افرادِ به استخدام درآمده در بنگاه های صنعتی، عمدتا ارتباط استاد-شاگردی خود را با دانشگاه و اساتید قبلی خود حفظ میکنند و در برخورد با هر مسئله پیچیده ای که به تنهایی از حل آن عاجز باشند، سعی میکنند تا بطور مشترک با دانشگاه و اساتید قبلی خود به حل آن بپردازند؛ و مهم اینجاست که اصلی-ترین محل برای این تعاملات نیز جایی نیست جز آزمایشگاه ها و پژوهشکده های دانشگاهی. به عبارت دیگر، آزمایشگاه ها و پژوهشکده های دانشگاهی، درواقع محلی است برای حل مشترک مسائل میان «واحدهای R&D بنگاه ها» و «دانشمندان دانشگاهی»؛ و ارتباط واقعی صنعت و دانشگاه نیز چیزی نیست جز ایجاد اینگونه شبکه های ارتباطی بین محققان واحدهای R&D بنگاه های صنعتی بزرگ و دانشمندان دانشگاهی.

دوم اینکه به دلیل آنکه کل نیروی انسانی تشکیل دهندۀ واحدهای R&D بنگاه های صنعتی بزرگ را دانشمندان و افراد دانشگاهیِ آشنا به تحقیق و پژوهش تشکیل میدهد، نقش اول دانشگاه را بی تردید باید تربیت نیروی انسانی آشنا به تحقیق و پژوهش دانست (یعنی همان موضوعی که در ادبیات نظام ملی نوآوری نیز به دفعات به آن اشاره شده است). مجددا شواهد تاریخی نشان میدهد در این فرآیند تربیت، اصلی ترین نقش برعهدۀ پژوهشکده ها و آزمایشگاه های دانشگاهی، به-عنوان محملی برای آشنایی دانشگاهیان با انجام تحقیق و پژوهش های باکیفیت است.

سوم اینکه همانگونه که در بندهای قبل اشاره گردید، بی تردید منشا بسیاری از اکتشافات مهم، دانشگاه بوده است (البته به همان دلایلی که در بندهای قبل نیز بدان اشاره شد، باید توجه داشت که توسعه اصلی این اکتشافات در بنگاه های صنعتی بزرگ صورت می گیرد) و از همین روست که بسیاری از بنگاه های صنعتی بزرگ برای آگاه شدن از اینگونه اکتشافات مهم دانشگاهی، اقدام به تاسیس مراکز پژوهشی مشترک با دانشگاه های مهم جهان و حمایت مالی از آنها میکنند و سعی میکنند تا از طریق اینگونه مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، از آخرین اکتشافات علمی و دانشگاهی آگاه شوند (مجددا باید توجه داشت که به همان دلایلی که در بندهای قبل بدان اشاره شد، مراحل اصلی توسعه اکتشافات فوق، درون آزمایشگاه های بنگاه های صنعتی خواهد بود).

و نهایتا چهارم اینکه تاریخ بخوبی نشان میدهد که تاسیس شرکتهای زایشیِ دانشگاهی نیز صرفا از دل همین ارتباطات شبکه ای و تودرتوی بین «واحدهای R&D بنگاه های صنعتی» و «آزمایشگاه ها و پژوهشکده های دانشگاهی» امکان پذیر بوده است؛ تاریخ دو دانشگاه MIT و استنفورد به خوبی گواه همین موضوع است.

در پایان میتوان این پرسش را مطرح نمود که در حال حاضر، سیاستهای دولت در مورد صنایع علم محور (نظیر «پارکهای علم و فناوری»، «فن بازار»، و ...) تا چه حد با شواهد و توصیفات فوق سازگار است؟. یا سوالی اساسی تر: در کل نظام حاکمیتی کشور، تا چه حد به نقش حیاتی بنگاه ها و واحدهای R&D مستقر در آنها (بخصوص بنگاه های بزرگ) اعتقاد وجود دارد؟ آیا تا به حال از خود پرسیده ایم چرا با وجود دهه ها تلاش، هنوز میان دانشگاه و صنعت، ارتباط درخور توجهی شکل نگرفته است؟

نگاهی کوتاه به چگونگی رشد صنعتی و تکنولوژیک دو کشور ژاپن و کره جنوبی (و به تبع آن، رشد اقتصادی چشمگیر این دو کشور) میتواند بخوبی موید شواهد فوق باشد چراکه تاریخ این دو کشور به وضوح نشان میدهد که هر دوی این کشورها، در فقدان هرگونه نظام دانشگاهی و علمی قابل توجه، به رشد صنعتی و تکنولوژیک چشمگیر خود دست یافتند و مجددا تاریخ این دو کشور بخوبی نشان میدهد که رشد صنعتی و تکنولوژیک چشمگیر این دو کشور، بیش از هر چیز تحت تاثیر تلاشهای تحقیق و توسعۀ بنگاه های صنعتی این دو کشور بوده است. شاید تنها ذکر چند نام سونی، پاناسونیک، شارپ، توشیبا، ال جی، سامسونگ، و نقش غیرقابل انکار این بنگاه ها در شکل گیری و رشد صنعت الکترونیک ژاپن و کره (و متعاقب آن رشد اقتصادی این دو کشور) کافی باشد (همین وضعیت را در مورد صنایع دیگر این دو کشور نظیر خودروسازی، کشتی سازی، و ... نیز شاهد بوده ایم).

نوشتاری که خواندید، اگرچه به دنبال تجویز یک نسخۀ واحد برای همه صنایع و در همه شرایط نیست، اما امید دارد توانسته باشد در مورد اینکه «چرا صنایع علم محور کشور، علیرغم این همه تاکید دولت و حاکمیت بر دانشگاه ها، هنوز نتوانسته اند به رشد قابل توجهی دست یابند» افق تازه ای گشوده باشد.
* پژوهشگر مدیریت
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۸:۲۷:۵۹
در ۵۰۰ دانشگاه اول دنیا ، حتی یکی‌ از ایران نیست... بیشتر عزیزانی که از سیستم آموزشی‌ ایران فارغ لتحصیل میشن و برای ادامه تحصیل یا مهاجرت به کشورهای پیشرفته می‌آیند، بعد از تجربه کار و تحصیل در اینجا، خود قبول دارند که چیز زیادی از دانش امروز دنیا به آنها آموزش داده نشده... به خصوص در رشته‌های مهندسی‌ و مالی و علوم.... بی‌جهت نیست که حتی در ایران ما حتی یک برنده نوبل حتی در ادبیات نداریم....و تاسف بیشتر اینکه هر روز بد تر از دیروز، چون افراد تحصیل کرده با کیفیت، یا بازنشسته میشن، یا مهاجرت میکنند، یا ستاره دار و به بازی گرفته نمی‌شن (2712790) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۰۹:۳۶
خب در اين فهرستها اسم انگليس، فرانسه، آلمان، استراليا، كانادا، اتريش، اسپانيا ووو ديده نمي شود.
چون اينها فهميده اند كه كشورشان در توليد تكنولوژي مزيت نسبي ندارند. رفته اند به دنبال مصرف تكنولوژي و توليد چيزهاي ديگر.
هركسي در ايران توليد تكنولوژي را در اولويت قرار دهد، معني اقتصاد مقاومتي را نفهميده است. (2712840) (alef-7)
 
saeed
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۲:۴۲:۴۴
شما اگه معنیشو درست فهمیدین به ما بگو.
طرف رفته دکتر بهش گفته مواظب خودت باش!
ممنون از راه حلاتون واقعا
خیلی تخصصیه! (2713374) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۵:۲۵:۵۲
دانشگاه های انگلیس و فرانسه و المان و..همه در فهرست 500 تا هستند این اظهارنظر شما شبیه شوخی است! (2713909) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۷:۴۵:۲۲
ما فقط در پرورش گوسفند و دلالی مدرن مزیت داریم (2714290) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۲ ۱۰:۰۷:۰۷
دومي رو قبول دارم ولي تو أولي شك دارم (2718750) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۲-۱۶ ۰۱:۴۵:۳۶
واقعا عالی گفتی. کشور ما در دلالی یا چانه زنی در ژنو یا هیاهوی بچه گانه در دنیا مقام اول را دارد و رشد علمی هیچ معنایی به جز فرار مغز ها ندارد. (2870779) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۵۳:۲۸
یه دلیل دیگه هم مونده که شما اشاره نکردین
اونم اینه که بنا بر فهم غلط مسئولین وزارت علوم و دولت و... معیار اشتباهی به عنوان ارزش در مراکز دانشگاهی تعریف شده است.ان معیار مقاله است.
دانشگاهها به صورت کور کورانه فقط به دنبال تولید مقاله هستند.تقریبا همه محصول این تلاش ها مقالاتی فیک با ضریب ارجا ع بسیار بسیار کم است.البته معدود هم هستند که مقالات مناسبی هستند.
اساتید دانشگاه برای ارتقا رتبه ، دانشجویان برای پذیرش در مقاطع بالاتر و اخد نمره و پژوهشگاهها برا ارتقا ..... همگی تبدیل به مشاین چاپ مقاله شده اند.
مقالاتی که عمدتا ریشه ای درکار عملی نداشته و با شبیه سازی و تحلیل الکی نوشته میشودولذا به درد هیچ صنعتی نمیخورد.
در مان این مشکل در کشور ما بها دادن به مقالات و اختراعات صنعتی میباشد مانند انچه در جداول نوشته شده است. (2712916) (alef-13)
 
سارینا
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۱:۳۱:۲۱
با احترام تمام به اساتید عزیز
بیش از نود درصد اساتید ما تئوری بلدند و عملی بسیار ضعیف هستند.به عنوان مثال در حوزه کامپیوتر ساده ترین مسایل عملی را بلد نیستند و حتی یک خط برنامه کامپیوتری ننوشته اند. انتظاری نیست که بتوانند چیز درست درمونی به دانشجو یاد بدهند.مخصوصا در دوره ارشد و دکترا فاجعه است. (2713181) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۵:۲۷:۰۴
یک سری به میدان انقلاب بزنید ده ها موسسه در حال چاپ پایان نامه و مقاله های ای اس ای هستند که کیفیتی ندارد و همه جعلی و بر پایه داده های تخیلی هستند. (2713912) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۵:۳۲:۵۳
آفرین به نویسنده این مقاله. متاسفانه توی ایران همه چیز رو رو دارن برعکس می کنند. دوستان برن برای مثال شرکت Audi بررسی کنن تا ببینند تیم طراح اونها مدارک تحصیلی شون چیه؟ یعنی به ندرت بتوان فوق لیسانس پیدا کرد توش ( هر چند در اروپا مدرک فوق لیسانس MSC دیگه برافتاده) اکثر طراح هاشون دارای مدرک لیسانس هستند و فوقش سرپرست تیم طراحی کسی که دکترا داره!!! و از دکترا بیشتر در زمینه مدیریت و سیاست گذاری کلان شرکت استفاده می کنند. کسی که دکترا مهندسی داره حرف من و نویسنده این خبر رو بهتر درک می کنه ، دانشگاه کارش تولید علم آکادمیک و پژوهش هست ، و تکنولوژی هیچ ربطی به تولید علم نداره. تولید علم زمانی به درد کشوری مثل ما می خوره که صنعت قوی و هایتکی داشته باشیم ، اون وقت با تولید علم یا حرکت روی مرز علم روز دنیا برای ما فایده داره. برای مثال ما یکسری اساتیدی در مکانیک داریم که دارای کرسی های انجمن مکانیک در آمریکا هستند ، حتی سالها ریاست اون رو بر عهده داشتن ( دوستان خودشون برن تحقیق کنند) یا سالها برترین پژوهشگر ناسا شده اند ولی حضور شون توی ایران چه فایده ای داشته ؟ وقتی صنعت شما قادر بر انجام کاری نیست تولید علم هایتک توسط این عزیزان هیچ فایده ای برای کشور ما نداره . مشکل از دانشگاه و اساتید و دانشجویان نیست ، ما باید تکنولوژی دزدی کنیم!!! ( همون کاری که چین کرد) و با مهندسی معکوس خودمون رو بکشیم بالا ، اون وقت خواهید دید که تولید علم ما چه ها که نمی کند. این جوری تا بیایم ساخت همه چیز رو بومی خودمون باز طراحی کنیم و اختراع کنیم ، . . . . اون کشورهایی که همیشه مرگ بر آنها می گیم فاصله 80 ساله آلان رو 200 سال خواهند کرد. در ضمن حتی با دوستی با این کشورها هم تکنولوژی بهت انتقال نمیدن تنها کار دزدی هست و مهندسی معکوس ، این کاری که چین کرد شووروی سابق( روسیه آلان ) کرد و حتی آلان خود آمریکا هم در بعضی زمینه ها همین کار رو انجام میده. همین آمریکایی ها ساخت هواپیما جنگنده رو از نازی ها دزدیدن ولی آلان می بینید توی ساخت جنگنده در جهان بی نظیرند. (2713930) (alef-7)
 
مشتری
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۸:۴۴:۳۰
عوضش در انرژی هسته ای پیشرفت داشته ایم !! (2712807) (alef-11)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۱۸:۲۳
قضیه ما و انرژی هسته ای هم دقیقا مثل کسیه که اصرار داره دوباره از اول چرخ رو طراحی کنه در حالی که ۱۰۰ سال پیش طراحی شده !!!!! تازه سر این راه تقریبا همچیز حتی آینده کشورش رو هم داده!!! (2712860) (alef-7)
 
سعید
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۲:۴۳:۵۷
خیلی
از وقتی برق هسته ای اومده تو خونمون نور لامپامون بیشتر شده! (2713384) (alef-7)
 
دانشجو تحصیلات تکمیلی
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۰۸:۱۴
به خاطر اینکه علممان کمیت داره فقط کیفیت نداره! فقط داریم رو بعد ظاهری کار می کنیم! ببینیند ما چقدر مقاله داریم!!! فقط و فقط ظاهر تو ایران اهمیت داره! (2712837) (alef-11)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۰:۱۷:۱۲
آخه عزیز من مقالات آمریکا صدها برابر ماست. در همه زمینه ها باید رشد کذد. اگر مقاله نباشه دسترسی به علم هم نیست (2712973) (alef-13)
 
قرتاسي
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۱۰:۰۶
چون داخل مملكت ما دانشمندان و اساتيد تنها قشري هستند كه فقط در دانشگاه حرفشون اعتبار دارد و سياسون با تصميمات غير كارشناسانه و احساسي سرنوشت مملكت را به بازي گرفته اند. (2712842) (alef-11)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۲:۵۲:۴۰
اتفاقا بر عکس مملکت توسط دانشگاهی ها اداره میشه میتونین یک امار سرانگشتی دربیارین، اما ایا دانشگاهیها واقعا در حد اداره مملکت هستند؟؟؟؟ (2713416) (alef-7)
 
قرتاسي
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۱۰:۴۱
تا وقتي كه اساتيد و دانشمندان ما در يك گوشه باشند و كسي از آنها نظر نخواهد سرنوشت كشور بهتر از اين نمي شود. (2712844) (alef-11)
 
سید ابراهیم کراماتی
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۱۶:۰۳
در شعار محوری خوب پیشرفت کرده ایم ! این به عوض آن! (2712857) (alef-7)
 
سامان
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۳۷:۲۱
اگر دانشگاه های ما و اساتید دانشگاه خیلی عرضه دارند، آموزش خودشون را متحول کنند. صنعتی ها بلد هستند که چه جوری کارشون را انجام بدهند. نیازی نیست که در مراکز تحقیق و توسعه شرکتها از اساتید دانشگاهی استفاده بشه. اکثر قریب به اتفاق هیات علمی های دانشگاه های ما غیر از توقع، چیز زیادی برای عرضه ندارند. (2712897) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۲:۴۳:۲۵
اکثر اساتید ما فقط ادعا دارند و اینقدر مغرور هستند که جواب سلام را هم بزور می دهند. دانشجوی بدبخت حرف بزند بعنوان توهین به خود می گیرند. (2713380) (alef-7)
 
سعید
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۲:۴۵:۴۴
صنعتیا همون خودروی ملی که ساختن بسمونه!
و گویای تواناییشون! (2713394) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۲:۴۹:۳۷
بله صنعتي ها با ارز دولتي و انحصار در توليد و جلوگيري از واردات محصولات مشابه و نهايتا فروش محصولات با ارز آزاد و استثمار كارگران با حقوق ناچيز و ارائه محصول بي كيفيت به مردم خودشون بلدند كارهاشون رو انجام بدهند. (2713403) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۰۹:۵۰:۴۱
به دلیل اینکه علم (science) برای عوام یعنی چیزی که به درد نمیخورد چون ما هنوز به رنسانس نرسیده ایم و به منظور رفع نیازهایمان متوسل به چیزهایی می شویم که مربوط به صدها سال قبل است و در غرب منسوخ شده است.برای دانشمندان و محققان اسمی یعنی سرگرمی و وسیله درآمد و برای دولتمردان ابزار خود برتر بینی و فخر فروشی به دنیاست! (2712912) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۰:۰۵:۱۵
چون هدف کلان کشور مدرک محور بکمک دانشگاه آزاد در سطح بسیار وسیع از جمعیت میباشد. پس ناله کردن نداره. اگه بجای چپاول این همه پول از طریق دانشگاه های بیخودی، این ادمها به صنعت و رشته های فنی روی می آوردند و همین چند دانشگاه دولتی خوب را قویتر میکردیم یا بورسیه ها را میافزودیم، الان ناله ای نداشتیم و بداخلاقی اجتماعی و بی عدالتی مدرکی هم نداشتیم.
چاپ کنید لطفا هرچند بکامتان تلخ باشد. (2712950) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۰:۰۵:۵۳
بنده الان شش ماه است تحقیق را رها کرده ام و مشغول جمع آوری امتیاز فرهنگی هستم. (2712951) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۰:۱۰:۲۶
در کشوری که متوسط تورمش 20 بوده و انرژی رایگان است، تحقیق و توسعه معنا ندارد. ژاپنی ها برای واردات 100 میلیارد انرژی باید 2000 میلیارد صادرات کنند. ما به راحتی 100 میلیارد انرژی از زمین بیرون می کشیم و با بازدهی 15 درصد مصرف می کنیم. (2712959) (alef-13)
 
م ل اراکی سوئد
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۰:۱۴:۱۷
از همان اول ،تاسیس دانشگاه در ایران بر اساس نیازهای کشور نبوده. برای دانشگاههای ما وظیفه دیگری تعریف شده بود. ماموریت اول این دانشگاهها تربیت نیروی انسانی برای نگهداری تکنولوژی وارداتی از غرب بود و نه تحقیق و توسعه. وظیفه دیگر ایجاد دانشگاه در کشور و کشورهایی نظیر ایران بسترسازی برای تغییر فرهنگ ما بود. وظیفه سوم سیراب کردن عطش طبقه اشراف ایران به مدرک و القاب تهی بود. همین الان هم پذیرش دانشجو در دانشگاههای ما بر اساس نیاز حال و آینده کشور نیست. بخاطر همین است که دانشگاههای ما بغیر از چند مورد هیچ رابطه ای با مراکز صنعتی کشور ندارند. البته این مشکل دو طرفه است. صنعت کشور هم از آنجایی که فقط مونتاژکار بوده است هیچ نیازی برای برقراری رابطه علمی با دانشگاهها احساس نکرده است. در کشورهای صنعتی ۸۰٪ سرماه تحقیقات را شرکتهای صنعتی تامین میکنند در صورتیکه در کشور ما خیلی از مراکز صنعتی حتی آزمایشگاه هم ندارند. نباید فراموش کرد که در هر جایی که رابطه ای بین صنعت و دانشگاه برقرارشده است کشور یا خودکفا شده است یا به مرز خودکفایی رسیده است. نمونه اش هم صنعت هسته ای و نظامی کشور است که با یک مدیریت فعال و برنامه ریزی علمی توانسته است بابرقراری رابطه با دانشگاه به این پیشرفت برسد. (2712963) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۱:۰۷:۲۹
به نظرم براي موفق بودن و راحت زندگي كردن، به علوم فني و تكنولوژي در حد مرز دانش در همه زمينه ها نيازي نيست. (2713094) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۰:۱۸:۰۴
مواردی که نویسنده محترم مقاله فوق بدان اشاره فرموده اند برای دوستانی که در نظام های آموزشی پژوهش محور مثل دانشگاه های انگلستان تحصیل کرده اند کاملا روشن است. شرکتهای بزرگ و کوچک پروژه های متعددی را در دانشگاه ها تعریف و هزینه تحقیقات بر روی آنها را کاملا بر عهده می گیرند. اما نکته اساسی که این بنده حقیر در متن مقاله فوق به آن نرسیدم این است که آیا پتانسیل دانشگاه برای انجام آن تحقیقات و رشد صنایع علم محور مهم بوده است یا نه؟

یکی از تفاوت های عمده دانشگاههای ما با دانشگاههای پژوهش محور در این است که آنها به تمام مجموعه دانشگاه به عنوان مرکزی برای پژوهش و تحقیقات نگاه می کنند. حال آنکه در کشور ما جایگاه پژوهش در دانشگاه چیزی شبیه به جایگاه سلف و رستوران در دانشگاه است ! همانگونه که وجود رستوران و سلف دانشجویی در دانشگاه لازم است به همان اندازه وجود یک مکانی برای پژوهش هم لازم است. تصور کنید اگر هدف از دانشگاه، خوردن غذا بود پس تنها داشتن یک رستوران در دانشگاه کافی نبود بلکه بایستی تمام دانشگاه به مرکز بزرگی برای غذاخوری تبدیل می شد.

یکی دیگر از تفاوت هایی که ما با دانشگاههای پژوهش محور داریم این است که در دانشگاه های ما تعدد مقاله برای یک محقق، مهم و یک اصل اساسی است. اینکه آن مقالات از نظر علمی چقدر ارزش دارد اصلا مهم نیست ! حال آنکه استاد این بنده حقیر در یکی از دانشگاه های انگلستان مرا نصحیت می کرد و می گفت ما مقاله ای که رفرنس اصلی دیگر مقالات و کتب نشود چاپ و منتشر نمی کنیم. (2712974) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۰:۳۱:۳۷
بسمه تعالي
مراكز علمي تحقيقاتي فناوري ما امكانات حمايتي نداشته و با بوروكراسي شديد مواجه ،اخذ مجوز توليد از مراجع هم هفتخوان رستمه و واردات هم درد مضاعف ادارات هم كار نمي كنند الان هم عيده يكماه تعطيل كامل حال كار كردن نيست برادر فقط شعار محضه جلسه هاي متوالي بي فايده مصاحبه هاي الكي (2713004) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۲:۰۵:۲۴
حرف شما درست است اما نتيجه اي كه مي خواهيد از ان بگيريد غلط است ،
اگر آن نظام تحقيقاتي ك.رد نظر شما ايجاد شود ، خروجي تحقيقات اين خواهد بود كه فعاليت كشور ما در بسياري از صنايع مانند خودروسازي و صنايع الكترونيك و غيره به صرفه نخواهد بود زيرا ، پيشرفت پرشتاب اين صنايع در سايه نيراژ بسيار بالاي خط توليد آنها انجام مي شود در حالي كه ما توان صادرات همچين حجم عظيمي را در ميان مدت نداريم ،

پس بايد از نيروي خود به نحو شايسته استفاده كنيم ، مثلا"‌به جاي توليد مواد مصرفي مانند خودرو و لوازم خانگي ، به توليد مواد اوليه پلاستيكي ، بورد هاي نيمه هادي ، قطعات كوچك صنعتي و به عبارت بهتر مواد اوليه مصرفي كمپاني هاي بزرگ جهاني بپردازيم .
تصور اينكه بتوانيم به يكباره با خودروسازي آلمان يا لوازم الكترونيكي ژاپن و يا دانشگاههاي امريكا رقابت كنيم غير منطقي است . (2713283) (alef-7)
 
کارا
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۴:۵۴:۵۶
جالبه که تا اسم پیشرفت میاد وسط ژاپن و کره و آمریکا رو مثال میزنیم اینجوری که نمیشه ما سیاستهامون شبیه کره شمالی و ونزئولا و کوبا باشه بعد انتظار داشته باشیم خروجیش بشه مدلهای جدید لپ تاپ و موبایل و ... ما باید با این قضیه کنار بیایم که خروجی کار ما اگر هم چیزی باشد نانوفناوری، سلولهای بنیادی و انرژی هسته ای است الکی مثلا ما نمیدونیم که اینها هم نیست. (2713808) (alef-7)
 
صمصام
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۷:۰۰:۵۲
r&d!!!!! نويسنده مقاله به اين نكته در ابتداي كلام اشاره كرده است ....كمپانيهاي موفق دنيا از وجود واحدي به نام R&Dيا همان واحد تحقيق وتوسعه بهره ميبرند اما كمپانيهاي كشور ما از اين واحد بي بهره اند يا ان را به خوبي نهادينه نكرده اند .....توليد بيش از 20 سال خودرو" پرايد" در كشور ما به خوبي بيانگر اين است كه متاسفانه بخش تحقيق وتوسعه شركت سايپا دراين 20 سال !!!! به اين نتيجه نرسيده است كه بايد توليد انرا متوقف كند !!!!! مراكز توليدي ما به دليل ماهيت مونتاژكار بودنشان متاسفانه علم محور نيستند ... (2714183) (alef-10)
 
سامان
۱۳۹۴-۰۱-۱۰ ۰۰:۵۳:۰۸
این خبر که اینقدر تخصصی نوشته شده و پاسخ ها بسیار تخصصی تر داده شده نشون میده که مردم کشورم از شعور و درک بالایی سود می برند ولی چرا این درک و شعور در نظرات و تحلیل ها دفن میشه و به مراتب بالاتر نمی رسه سوالی تامل برانگیزه .
بخدا مشکل صنعت ما یه جو همت و غیرت میخواد ،البته در سایه بها دادن به اون .
شاید اگر یک مدیر و یک سکان داره دولتی اعم از وزیر علوم و وزیر صنعت و معدن این خبر و بخونه براحتی متوجه میشه درد ارتباط صنعت و دانشگاه کجاست .ولی افسوس ......
از نویسنده خبر و کسانی که تحلیل کارشناسانه کردند کمال تشکر رو دارم (2773174) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.