در دهههاي اخير دستاوردها و پيشرفتهاي شگرف ژاپن موجب حيرت و حسرت جهانيان شده است. بهطوريکه بسياري از پژوهشگران راز موفقيت و توفيق ژاپنيها را در فرهنگ آموزش و پرورش آن جستجو ميکنند. در اين نوشتار که نويسنده (از کارشناسان پژوهشگاه آموزش و پرورش است) طي چندين سال به مطالعه و مشاهده سرزمين آفتاب تابان (ژاپن) پرداخته، درسهايي از فرهنگ آموزش و مدارس ژاپنيها را به صورت خلاصه ارائه کرده، که تقديم ميشود:
پژوهشهاي انجام شده در خصوص فرهنگ آموزش و فرهنگ مدارس ژاپنيها، اعجاب جهانيان را برانگيخته است. بهطوريکه در چندين آزمون بينالمللي ( TIMSSتيمز)، آموزش و پرورش ژاپن جزو کشورهاي برتر جهان بوده است، همچنين مطالعات تطبيقي آموزش و پرورش نشان ميدهد که آموزش و پرورش عمومي به ويژه دوره ابتدايي از کيفيت بسيار بالايي برخوردار است (سرکارآراني، ۱۳۸۴). «اَزرا ووگل» (استاد دانشگاههاروارد) که حدود ۲۰ سال در آنجا به مطالعه مشغول بوده مينويسد: من از موفقيتهاي ژاپن طي دو دهه اخير شگفت زده شده بودم، از خودم ميپرسيدم چرا ژاپن، بي آنکه منابع طبيعي داشته باشد، تا اين حد در حل مشکلاتي که براي جامعه آمريکا ناگشوده مانده موفق بوده است؟! اما به راستي راز موفقيت ژاپن در چيست و کدام ويژگي باعث شده تا بسياري از آگاهان، قرن بيست و يکم را قرن ژاپن بدانند و آن را کشور شماره يك بشناسند؟
نظام آموزشي ابتدايي در ژاپن
مدارس ابتدايي در ژاپن بسيار جالب و ديدني هستند، ساختار و نظام آموزش ابتدايي ژاپن به پرورش شخصيت کودک در اين دوره بسيار توجه دارند. فضاي فيزيکي مدارس ابتدايي بسيار مجهز و درخور توجه هست، بطوريکه اکثر مدارس ابتدايي در ژاپن استخر دارند و فضاي فيزيکي بسيار تميز و با طراوت هستند. اما چرا مدارس ابتدائي؟
اکثر پژوهشگران آموزش و پرورش ژاپن، مدارس ابتدايي ژاپن را بسيار سرزنده، بزرگ، جالب و جذاب توصيف کردهاند، براي مثال «کومينگر» ميگويد: مدارس ابتدايي، گل سرسبد آموزش و پرورش ژاپن هستند. ژاپن در مقايسه با ايالات متحده آمريکا، سهم بيشتري از توليد ناخالص ملي خود را در مقاطع ۱۲ سال تحصيلي (ابتدايي تا دبيرستان) و مقدار کم تري از آن را در آموزش دانشگاهي خويش، هزينه ميکند.
در طول بيش از يکصد سال، رهبران و دولتمردان ژاپني به دوره آموزش ابتدايي به عنوان محوري سرنوشت ساز در توسعه ملي، نظر داشتند، چنانکه آري نوري، موري (معمار مدرنيزاسيون ژاپن) در سال ۱۸۸۵ مينويسد:
۹۹ درصد دانشآموزان دوره ابتدايي در ژاپن در مدارس ابتدايي دولتي، در محل اقامت خود درس ميخوانند در اين دوره تحصيلات، آموزش رايگان است و فرزندان تمام ساکنان محل، اجازه ثبت نام دارند (لوئيس ترجمه افشين منش و ايلبگي طاهر،۵،۱۳۸۵).
در ژاپن ۹۰ درصد دانش آموزان، کلاس دوازدهم را با موفقيت پشت سر ميگذرانند (اين نسبت در آمريکا ۷۳ درصد و در اروپا ۵۰ درصد است) [رولن و بيورک ۱۹۹۸، ترجمه رعيتي دماوندي، ۱۳ـ۱۳۸۳]
ويژگيهاي فرهنگ مدارس در ژاپن ۱ـ اهميت بسيار زياد مردم و دولت ژاپن به آموزش و پرورش (دولت ژاپن بيشترين سهم از توليد ناخالص ملي را صرف دورههاي آموزش پيش دبستاني و ابتدايي ميکند).
۲ـ تأكيد بر کارگروهي (تيمي) ـ (ووگل ۱۹۷۹، لوئيس ۱۹۹۵، سرکارآراني ۱۳۸۱، بختياري ۱۳۸۷).
۳ـ انعطاف فکري و نوپذيري نوسازي اعجازآميز ژاپن(ووگل ۱۹۷۹).
۴ـ نظام آموزشي کارآمد ـ کيفيت بالاي آموزش (هرمان کان).
۵ـ پشتکار، صبر و حوصله، انضباط دروني.
۶ـ احترام به ديگران.
۷ـ روح همکاري دسته جمعي.
۸ـ انضباط و شوق به کار.
۹ـ ثبات.
۱۰ـ شوق يادگيري.
۱۱ـ اخلاق کار و تلاش.
۱۲ـ در زمينه مديريت، ژاپنيها به رهبري جمعي گرايش دارند.
۱۳ـ تأكيد بر جنبه کاربردي آموزش.
۱۴ـ شيوه آموزش عملگرا، تأكيد بر آزمايش و پژوهش.
۱۵ـ دانشآموزان در کارهاي مدرسه مشارکت فعال دارند (تعاون، همراهي گروهي).
۱۶ـ مدرسه در ژاپن محل زندگي دانش آموزان است.
۱۷ـ در مدارس سعي در بالابردن «اعتماد به نفس» فراگيران (دانشآموزان) است.
۱۸ـ مدارس ژاپني تلاش براي رشد خلاقيت، رشد روحيه کارگروهي ميکنند.
۱۹ـ بازيهاي آزاد در مدارس مورد توجه است.
۲۰ـ مدارس ژاپني ـ بچهها را براي زندگي در جامعه تربيت ميکند.
۲۱ـ پرورش حس اعتماد به نفس.
۲۲ـ شکوفايي خلاقيت.
۲۳ـ مشارکت و درگيرکردن بچهها به صورت عملي.
۲۴ـ پرورش حس مسئوليتپذيري.
۲۵ـ تأكيد بر رفاقت بين دانشآموزان به جاي رقابت.
۲۶ـ تأكيد بر دوستي و همکاري بين بچهها.
۲۷ـ همکاري در نظافت مدرسه.
۲۸ـ همکاري بسيار نزديک خانواده (اولياء) با مدرسه.
۲۹ـ تأكيد بر دوستي و رفاقت در مدارس (لوئيس ۱۹۸۵).
۳۰ـ توجه به خودفرماني يا خود مديريتي (لوئيس).
۳۱ـ تأكيد بررشد اجتماعي(بنجامين ۱۹۹۷)، سهم زيادي از آموزش در ژاپن به زندگي اجتماعي و رشد اجتماعي ميپردازد.
۳۲ـ ايجاد فرصتهاي مساوي براي همگان.
۳۳ـ آموزش تمامي کودکان با يک روش.
۳۴ـ معلمان مربياند نه مستبد (معلم در نقشهادي و راهنما).
۳۵ـ در مدارس ژاپن تفريح و شادي ضروري است.
۳۶ـ با تفريح و شادي دانش آموزان را وارد به مشارکت و همکاري ميکنند.
۳۷ـ در ژاپن كلاسها به گروههاي کوچک تقسيم ميشود.
۳۸ـ ژاپنيها کوشيدهاند شادي و لذت را به فرايند يادگيري بياميزند.
۳۹ـ در كلاسهاي درسي ژاپن تعارض و دشمني بين معلم و شاگرد وجود ندارد.
۴۰ـ هيچ دانشآموزي در ابتدايي مردود نميشود ـ هيچ دانش آموزي از مشارکت در فعاليتها منع نميشود (بنجامين ۱۹۹۷).
ژاپنيها اعتقاد دارند تجربه، تأثير بلند مدت در رشد دارد لذا براي پرورش افراد تجارب مهم هستند.
* برنامه درسي ملي در بردارنده راهکارهايي براي فعاليتهاي غيردرسي دانش آموزان است (برنامه نظافت مدرسه) از آنجا که در مدارس ژاپني، سرايداري وجود ندارد، پاکيزه نگه داشتن كلاسها، راهروها يا سرويسهاي بهداشتي و زمينهاي بازي بر عهده دانش آموزان است.
نگارنده که خود به مشاهده از مدارس ژاپن پرداخته، بسياري از دانش آموزان ابتدايي و پيش دبستاني را در حال نظافت کلاس و مدرسه ديده است. در يکي از مدارس ابتدايي در کيوتو و يک مرکز پيش دبستاني در توکيو شاهد دستمال کشيدن بچهها در راهرو و کلاس بوده است.به زعم برخي پژوهشگران (لوئيس، سرکار آراني، دواي و ديگران) در مدارس ژاپن آموزش قلب و انديشه بچهها مدنظر است. پژوهش لوئيس (۱۹۹۵)، نشانگر تجلي فرهنگ ژاپني در فرآيند آموزش و يادگيري در مدارس ژاپن است، و در مدارس ژاپن به صورت حيرت انگيزي آموزش و يادگيري در قالب سناريوهاي فرهنگي مديريت ميشود و آموزش و پرورش ژاپن فرهنگي و مبتني بر فرهنگ ژاپني است.
آموزش و پرورش ژاپن با همه محاسني که ميتواند براي ما آموزنده باشد و از آن درس گرفت ولي در دهههاي اخير با مشکلاتي هم مواجه بوده است که منجر به تفکر و تعقل صاحبنظران علوم تربيتي ژاپني شده است از جمله اذيت و آزار دانشآموزان کمي انگيزه آنان را براي دوست نداشتن ادامه تحصيل (پرفسور نقي زاده) و همچنين عدم توجه به فرديت در ژاپن و توجه به کار گروهي و تيمي و كم توجهي به خواستههاي فردي موجب مشکلاتي شده است، که درخور توجه است.ويژگي مهم فضاي فرهنگي مدارس ژاپن (در دوره ابتدايي) سرزندگي، شلوغي، شادابي، شادي و جار و جنجال کلاس است. معلمان ژاپني بر خلاف همکاران خود در ساير کشورها تلاشي براي سکوت و بيحرکت نگه داشتن دانشآموزان خود نميکنند. از آنجا که دانش آموز مجاز است با بغل دستي خود صحبت کند، براي تراشيدن مدادش از جا بلند شود يا پردهها را بکشد. اين قبيل کارها، اختلال در نظم کلاس بشمار نميرود. بنابراين نظم و انضباط تحميلي نيست و در نتيجه كلاسها نيز شلوغ و پر جار و جنجال است و اين امر از نظر معلمان، بي اشکال است.
ووگل (استاد دانشگاههاروارد)، معتقد است نوسازي ژاپن از اواسط قرن نوزدهم (يعني عصر امپراتوري «مي جي» در سال ۱۸۶۸) آغاز شده و از اين زمان ژاپنيها به طور جدي با فرهنگ غرب آشنا شدند و از ترکيب و تلفيق عناصر فرهنگي خود، فرهنگ نوين ژاپن را ساختند. روش ژاپنيها در اين ترکيب فرهنگي، هشيارانه و آگاهانه بود (ووگل ۱۹۷۹، ترجمه خوارزمي و اسدي ۱۳۷۱). ژاپنيها تمدن و فرهنگ کهن خود را با دانش نوين در آميختند و فرهنگ کهن را دور نينداختند. حاصل اين آميزش بسيار اثربخش بود و فرهنگ ژاپن شکوفا شد. همچنين ويژگيهايي همچون پشتکار، صبر و حوصله، انضباط دروني، حساسيت و احترام به ديگران، تأكيد بر کارگروهي (تيمي) در موفقيت آنها سهم داشته، ولي «ووگل» معتقد است: پيشرفت ژاپنيها بيشتر دستاوردهاي ساختارهاي سازماني، سياستگذاري و برنامهريزي درست آنهاست. شايد بتوان گفت «مديريت ژاپني» که زبانزد جهانيان است در اين توفيق سهم بسزايي داشته است.بسياري از پژوهشگران علل توفيق ژاپن را به نظام آموزش و پرورش کارآ، با کيفيت و سرمايه گذاري زياد روي پرورش منابع انساني، سختکوشي و وفاداري افراد به سازمانهايي که در آن کار ميکنند، احساس تعهد در جهت رشد و پيشرفت، فداکاري و آمادگي براي اصلاح نارسائيها و اشتباهات خود، سازماندهي و مديريت بسيار خوب و کارساز نسبت ميدهند (هرمن کان). همچنين برخي انديشمندان ميگويند: مردم ژاپن به آموزش و پروردن منابع انساني خود بسيار توجه و تأكيد دارند (طوسي، ۱۳۸۴)، برخي ديگر پژوهشگران هم جهش ژاپن را ناشي از ويژگيهاي فرهنگي خاص ژاپنيها ميدانند و برخي نويسندگان توانائيهاي ژاپنيها را براي «کار گروهي» کليد موفقيت آنها ميدانند.
* پينويس
بخشي از نوشتار حاضر، حاصل مشاهده، مصاحبه وحضور نگارنده در مدارس ژاپن است که با مساعدت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، سفارت ژاپن در ايران و ايران در ژاپن، اساتيدي همچون دکتر سرکارآراني، دکتر خرازي، دکتر عراقچي، دکتر گواهي، استاد صافي، پرفسور محمد نقيزاده، پرفسور اوکاموتو(Okamoto)، کوياما خانم موريتا (Morita) انجام شده است.
منابع:
* - سرکار آراني، محمدرضا (۱۳۸۱). فرهنگ آموزش در ژاپن. تهران: روزنگار
* - ماتسوشيتا، کونوسوکه (۱۳۷۷). مشت آهنين در دستکش مخملي: ۱۰۱ ويژگي ديگر مديريت و رهبري ترجمه محمدعلي طوسي. تهران: سخن
* - بختياري، ابوالفضل (تيره، ۱۳۸۶). درسهايي از ژاپن. خبرنامه انجمن دوستي ايران و ژاپن، سال هفتم شماره ۱۶
* - طوسي، محمدعلي (۱۳۸۴). درسنامه فرهنگ سازماني: دوره دکتري مديريت آموزشي. تهران: واحد علوم و تحقيقات
* - لوئيس، کاترين (۱۹۹۵). آموزش قلبها و انديشهها. ترجمه ح. افشين منش و ش. ايلبگي طاهر. تهران: ساز و کار، چاپ چهارم ۱۳۸۵
* گواهي، عبدالرحيم (۱۳۸۶). شينتوئيزم. تهران: علم
* دواي، لوئيس، سوگا، ماتسودا (۱۳۸۸). آموزش به مثابه فرهنگ. ترجمه سرکار آراني، شي مي زو و موريتا. تهران: تربيت
* Monbusho (۱۹۹۵). Education in Japan. Tokyo: Monbusho
* Monbukagakusho (۲۰۰۸) Minstry of Education,culture sport,science and technology.Tokyo: Minstry of Education,culture sport,science and echnology.Tokyo
*اطلاعات