توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 292503
رمز و رازهای یک مدیر موفق
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۵۶
  بعد از ماهها تلاش بی وقفه، بالاخره به ترفیعی که مدت ها به دنبالش بودید دست یافتید. حال می توانید شغل رویایی خود را داشته باشید: افراد متعددی زیر دست شما خواهند بود، خط مستقیم تلفن برای مکالمه با سایر کارفرمایان بزرگ، درآمد بی نظیر و البته دفتر کار دنج و عالی.

با این حال روز به روز واقعیت، چهره خود را بیشتر به شما می نمایاند و همه چیز طبق رویا پیش نمی رود.


به مرور کارمندان شما بی تفاوت تر و خونسردتر می شود و البته شما از دلیل آن سر در نمی آورید. شما هر وظیفه ای که به شما محول شده بود، انجام می دهید: مدیریت پروژه ها، کنترل رفت و آمد، تعیین ضرب الاجل و مدیریت بودجه. حتی گاهی کارمندان خود را به صرف شیرینی و کیک دعوت می کنید اما به نظر می رسد با کمرنگ شدن شیرینی کیک ها، انرژی گروه نیز رو به زوال می رود. به ناچار به فکر فرو می روید: آنها چه خواسته دیگری ممکن است داشته باشند؟
به گزارش سایت پچ پچ ،طبق پژوهش های صورت گرفته می دانیم که کارمندان امروزی به چیزی بیشتر از شغل خود احتیاج دارند. نیروی کاری باسواد و تحصیل کرده، علاقه ای به اجرای کورکورانه دستورات مدیر ندارد، آنها به دنبال احساس قدرتمندی هستند. در حقیقت، مطالعات اخیر نشان می دهند گروههایی که تحت تاثیر انگیزه های جالب مدیریت قرار می گیرند، به مراتب عملکرد بهتری نسبت به گروههای دارند که تحت نظارت سوپروایزر فعالیت می کنند.

البته هیچ کسی انتظار ندارد که برای کارمندانتان کارهای عجیب و غریبی انجام دهید، با این حال یک سری مراحل کاربردی وجود دارد که به واسطه آنها می توانید از مدیر به رهبر تبدیل شوید.

۱- رهبران، گوش شنوای خوبی هستند

رهبران همه چیز را می شنوند، به همه چیز گوش می دهند، حتی گفته های کسانی که به نظر می رسد تجربه کمتری نسبت به دیگران دارند. در تجربه کاری قبلی ام، در سازمان Fortune ۱۰۰ مشغول به کار بودم. در ملاقات ها و جلسات گروهی، رهبر گروه، گوشه ای آرام نشسته و به سخنان اعضای گروه که می خواستند گوی سبقت را از هم بربایند گوش می کرد. در نهایت از فردی که تمام مدت ساکت نشسته بود، می پرسید: نظر شما چیست؟ در واقع وی تمام توجه خود را معطوف به فردی می کرد که تا کنون چیزی نگفته بود. وی افرادی که ساکت تر و متین تر بودند را ارج نهاده و افراد پر سر و صدا و چرب زبان را نادیده می گرفت.

به اعتقاد رهبران موفق، حل مسئله گروهی مترادف با دموکراسی ایده هاست. یکی از بهترین روش های جلب همکاری اعضای گروه، برقراری جلسات هفتگی است, چرا که در این جلسات، ایده های نوین خلق می شوند. این روند، روشی ایده آل برای قوی تر سازی ذهنیت گروه و نشان دادن علاقه شما به استعداد و نبوغ کارکنان است.

۲- رهبران به تفاوت میان افراد مبتدی و حرفه ای واقف هستند

رهبران موفق سرنخ کار خود را از نمایش افراد پیشه ور و متخصص به دست می آورند، نه میانبرهایی که افراد مبتدی به آنها متوسل می شوند. به گفته استون پرسفیلد، نویسنده Turning Pro، تفاوت میان فرد مبتدی و حرفه ای در عادات آنها ریشه دارد. فرد مبتدی، دارای عادت های مبتدی و پیش پا افتاده است. یک فرد حرفه ای دارای عادات حرفه ای است. ما هرگز نمی توانیم از عادت هایمان دست بکشیم اما می توان عادت های خوب را جایگزین عادت های بد کرد. یک فرد مبتدی اگر دیشب در خوردن غذا زیاده روی کرده و اوضاع بدنی چندان مساعدی نداشته باشد، خود را مریض نشان می دهد اما یک فرد حرفه ای حتی در صورت ناراحتی بدنی، کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام می دهد. وی اگر مجبور باشد، ۱۵۰ درصد از توان خود را برای انجام کار مورد نظر سرمایه گذاری می کند. رهبر موفق مسئولیت کرده های خود را بر عهده می گیرد و بدین ترتیب این پیام را به اطرافیان منتقل می کند که آنها نیز باید چنین عمل کنند.

۳- رهبران موفق از استعداد تک تک افراد بهترین بهره را می گیرند

یک رهبر واقعی آنچه برای انجام صحیح یک کار لازم است، به کار می گیرد. پر کردن نسخه ها به صورت دستی، خوردن قهوه شبانه و یا جمع کردن پرونده ها، تمام کارهایی است که یک رهبر موفق باید انجام دهد، حتی اگر با مشاهده فیش حقوق خود به این نتیجه برسد چنین مشاغلی برایش به صرفه نیست. این روند نه تنها تضمین کننده انجام صحیح امور است، بلکه باعث افزایش سطوح انرژی گروه نیز می شود.


یکی از روش های اجرای این روند، توجه به استعداد و نبوغ منحصر به فرد تک تک کارمندان است. اگر متوجه شوید فردی در یک حیطه خاص استثنایی است، می توانید بخشی از وظایف را به آنها محول کنید. اگر هیچ ایده جدیدی برای آنها ندارید، می توانید از آنها سوال کنید و بپرسید دوست دارند چه کاری انجام دهند. آنها از اینکه وقت خود را به آنها اختصاص دادید و از اینکه فرصتی برای عرض اندام در اختیار آنها قرار دادید، قدردان شما خواهند بود.

۴- رهبران موفق, عاشقِ ایجاد چالش برای کشف استعدادهای خودشان هستند

شرکت در یک کنفرانس بزرگ، به معنی راحتی و آسایش نیست، اما انتخابی است که اکثر رهبران گروه بارها و بارها آن را انجام می دهند. برای اینکه به مدیری بزرگ تبدیل شوید باید در کنفرانس و همایش هایی که مابین مدیران برتر برگزار می شود شرکت کنید و از تجربه تک تک سخنرانان بهره ببرید. به خاطر داشته باشید همیشه نباید یک شنونده باشید و بعضی اوقات هم باید در جایگاه یک سخنران, تجربیات خودتان را به سایر مدیران انتقال دهید!

هرگز لحظه ای را که در TEDxBerekley پله های صحنه را بالا می رفتم فراموش نخواهم کرد. به عنوان آخرین سخنران، فکر می کردم عصبی ترین و پرتنش ترین فرد سالن من هستم! همه افراد پشت صحنه، نویسندگان معروف، مبتکران، کارآفرینان همگی وحشت زده بودند. در قلمروی آرامش شما، خبری از این مسائل نخواهد بود، تنها رهبران هستند که به این امید بیدار شده و از این قلمرو خارج می شوند.

۵- رهبران دارای تناسب هیجانی هستند

هوش هیجانی (قابلیت خواندن احساسات و ارتباط برقرار کردن با هر فردی) خصیصه ای بی نظیر است، اما در مواردی که پر از ایهام و تردید است، چندان نمی تواند مثمرثمر باشد. من زمانی توانستم به مدیر موفق تبدیل شوم که به اهمیت تناسب هیجانی پی بردم. تناسب هیجانی توانایی فرد برای تحمل منعطفانه فراز و نشیب های دنیای تجارت و زندگی است. تفاوت میان مدیران و رهبران در نحوه واکنش آنها به قرارداد های کنسل شده، مشتریان از دست رفته و حتی یخچال سوخته سالن غذاخوری ریشه دارد. مدیران دمدمی مزاج و وسواسی، موجی از وحشت و هراس را در گروه ایجاد کرده و به اعضا نیز این حس را القا می کنند. در مقابل، رهبران بدون کوچکترین تزلزل، ثابت قدم بوده و با اعتماد به نفس و قدرت مضاعف، نفس تازه کرده و مجددا به پیش می تازند.
به عنوان آخرین نکته می توان گفت: افراد موفق تنها به دنبال انجام کارهایی هستند که سایر مردم حاضر به انجام آن نشده اند. هر چه بیشتر زحمت بکشی، همان قدر بیشتر عایدت می شود.
همچنین رهبران موفق صبورتر هستند. دنیای تجارت باید مثل تمرین باشد.

اگر می خواهید رهبری واقعی باشید، اگر تغییری در اوضاع مشاهده نکردید، خود را نبازید. رهبری فرصتی برای خود توانمند سازی است، نوعی سفر است، نه مقصد.. هدف رفتن است، نه رسیدن. رهبران واقعی به مقصدی که به سوی آن روانه هستند، تمرکز نکرده اند، بلکه برای چیزی که در این سفر به آن تبدیل می شوند، اهمیت قائل می شوند.

منبع : themuse.com
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.