توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 460704
راهنمای کتاب/«فرهنگ رشد فرهنگی»؛ امیررضا پوررضایی؛ قطره
فرهنگ به منزله يك رفتار
مسعود عباس زاده؛ 6 اردیبهشت1396
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۸
«فرهنگ رشد فرهنگی»
نویسنده: امیر رضا پور رضایی
ناشر: قطره، چاپ اول 1395
370صفحه، 25000تومان
 
شما می‌توانید کتاب «فرهنگ رشد فرهنگی»را  تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب خرید کنید.

****

لزوم توسعه فرهنگي و يا آنچنان كه موردنظر پوررضايي، نويسنده كتاب مي باشد؛ فرهنگ توسعه فرهنگي، مفهومي است كه در قالب يك رفتار و يا فرايند رفتاري مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. آنچه كه در زماني و در شرايطي ديگر درست بوده، الزاماً امروز نمي توان به درستي آن اطمينان داشت. لازم است هر از چندگاهي تمام آنچه را پذيرفته‌ايم و انجام مي دهيم، بازنگري كنيم و از انطباق آنها با آنچه كه امروز درست است، مطمئن شويم.

 علم بشر محدود و داراي نقص نسبي است. به اين معنا كه علم امروز نسبت به ديروز كامل‌تر و نسبت به آينده، ناقص‌تر مي‌باشد كه بهترين گواه براي آن، تاريخ علم است و لزوم توسعه فرهنگي و يا فرهنگ رشد فرهنگي دقيقاً به همين علت است. قطار زندگي بشر در ابعاد مختلف در حال حركت است و هيچ دليلي ندارد كه اين قطار، فرهنگ را با خود ببرد.

     فرهنگ مشخصاتي دارد كه استعداد جاماندن آن را بالا مي‌برد که از جمله آن می توان به مشهود نبودن فرهنگ به صورت خارجي و ديرآشكاري تغييرات و آسيب هاي فرهنگي اشاره کرد. بنابراين، اگر در جامعه رشد فرهنگي متناسب اتفاق نيفتد، نه تنها جامعه نخواهد توانست از ظرفيت هاي خود استفاده كند و به جايگاهي كه مي تواند در آن قرار داشته باشد، برسد. بلكه حجم عظيمي از نيروهاي اجتماعي، دچار هرزروي و از آن هم زيانبارتر، درگير همفرسايي خواهند شد.

از سوی دیگر اشتباه فاحش این است که رشد فرهنگي را يك مفهوم لوكس و تجملي بدانيم. رشد فرهنگي براي تمام جوامع، به ويژه جوامعي مشابه ما كه در حال گذار هستند، يك نیاز مهم و ضروری است. عالي ترين هدف در زندگي انسان، شاد بودن است. انساني كه شاد باشد، گويي همه نيازهايش برآورده شده است و انساني كه شاد نباشد، هرچه داشته باشد، برايش بي‌فايده و بي‌معناست.

اگر آيين زندگي انسان، يعني فرهنگش با زندگي‌اش همخوان نباشد، انسان شاد نخواهد بود و اگر اين ناهمخواني شدت يابد، به فروپاشي انسان و جامعه مي‌انجامد. از آنجا كه دنیای مدرن با سرعت درحال تغيير است، اين نياز جدي وجود دارد كه فرهنگ رشد كند و براي محيط و مقتضيات جديد زندگي انسان، پاسخي مناسب و درخور داشته باشد.

پوررضايي فرهنگ رشد فرهنگي را در سه فصل نوشته است. در فصل نخست، وي چرايي و لزوم رشد فرهنگي را مدنظر قرار داده و پس از تعريف فرهنگ، رشد فرهنگي و فرهنگ رشد فرهنگي، به علل اتفاق نيفتادن رشد فرهنگي، تنبلي، ترس و رشد فرهنگي، فرهنگ روان شناسي و لزوم خدمات متقابل آن ها به ويژه از اين جهت كه فرهنگ را به عنوان يك رفتار مطمع نظر قرار داده است، مي پردازد.

در ادامه اين فصل، نويسنده، فرهنگ را از جنس عادت و فرهنگ رشد فرهنگي را از جنس تغيير عادت و اولويت‌هاي خودآگاهانه و ناخودآگاهانه مورد بحث و بررسي قرار مي‌دهد. وي آنگاه به مقوله فرهنگ، توسعه و مدرنيته، فرهنگ و فلسفه، فرهنگ و تجربه، فرهنگ و ساختارها، فرهنگ رَس – حوزه فرهنگي – داد و ستد فرهنگي پرداخته و در آخر اين فصل،  شكل گيري فرهنگ براساس جذابيت و جواب گويي را به بحث گذاشته است.

نويسنده در فصل دوم كتاب با عنوان آينده اقوام و ملل – فرهنگ فردي و فرهنگ جهاني، به دغدغه هايش پيرامون اضمحلال فرهنگ هاي قديمي و اصيل پرداخته و مي‌نويسد كه امروز و خيلي بيشتر ديروز و ديروزها، به دليل كوچك بودن فرهنگ رَس، فرهنگ هاي متعدد و متكثر قومي، ملي و منطقه‌اي داشتيم كه بسياري از ما امروز هم به همين فرهنگ‌ها و آداب و سنن و ارزش‌هاي برخاسته از آنها علاقه‌منديم و براي بسياري از ما دردناك است كه ببينيم اين‌فرهنگ ها رفته رفته كمرنگ و كمرنگ‌تر مي‌شود.

همچنين، به زعم نويسنده، تصور اين است كه در اين مسير، فرهنگ اقوام و ملل كوچك به تدريج استحاله يافته و به طور كامل در فرهنگ جهاني درحال شكل گيري حل مي شوند. اما فرهنگ‌هاي بزرگ به نسبت جذابيت و جواب گويي در اين فرهنگ جهاني در حال شكل‌گيري، سهم خواهند داشت.

در كنار اين، افراد نيز يك يك، فرهنگ شخصي خود را مثل امروز دارا خواهند بود. اما اين فرهنگ فردي نيز آنچنان كه امروز تحت تأثير فرهنگ ملي، منطقه اي، شهري و قومي فرد است، در آن موقع از آن فرهنگ جهاني به وجود آمده تأثير خواهد گرفت. در اين فصل، نويسنده تلاش كرده با روشي كاملاً علمي و به دور از ديدگاهي غربي، مفاهيمي چون فرهنگ پژوهي، خالي از ارزش داوري، زمينه و زمانه خودانتقادي – فرهنگ خود انتقادي، جامعه ايران، جامعه مدت هاي كوتاه و فرهنگ اندروني – فرهنگ بيروني به بحث بگذارد.

همچنين، مباحثي چون آينده پژوهي و رشد فرهنگي، اجزاي نظام اجتماعي، آب، فرهنگ و مردم سالاري، فرهنگ و آموزش، حيراني فرهنگي، انسان درگير ناكامي و تعارض و زبان و فرهنگ مدنظر نويسنده بوده است. ساير مباحث اين فصل شامل موارد ذيل مي باشد: ادبيات كاربردي، ادبيات كاربردي چيست؟، ترجمه، هنر و فرهنگ، فرهنگ و دين، آهستگي و فرهنگ و ساير مباحث و دغدغه هايي كه نويسنده و مخاطبانش را به چالش كشيده است.

در فصل پاياني نيز نويسنده با مدنظر قرار دادن مفهوم فرهنگ هاي مضاف، رويكردهاي جديد را در حوزه فرهنگ به منزله يك رفتار، مورد بحث و بررسي قرار داده و مباحثي چون: فرهنگ شادبودن، فرهنگ گفتگو، فرهنگ و آب، فرهنگ آهستگي، فرهنگ نام، لقب و عنوان، فرهنگ كار، فرهنگ كار در مناطق كويري، فرهنگ منافع ملي، فرهنگ جوك، شايعه و توهم توطئه، فرهنگ قانون، فرهنگ مديريت، فرهنگ شراكت و ناميك ‌‍‌‍(برند)، فرهنگ ترافيك، فرهنگ زناشويي، فرهنگ شهرنشيني – فرهنگ آپارتمان نشيني، فرهنگ معماري تهران و معماري امروز و فردا را در قالب مقالاتي براي مخاطبان كتاب آورده است.

در بحث فرهنگ معماري تهران، گرچه نويسنده قصد ندارد وارد مقولات و جنبه هاي هنري فرهنگ بشود، اما به زعم او باتوجه به اعتقاد بسياري مبني بر بحران هويتي كه گريبانگير جامعه ايران است و آنرا در خطري جدي، بزرگ و مسلم قرارداده، خيابان ها، گياهان، مغازه ها و  ساختمان هاي يك شهر مي تواند باعث تداعي خاطرات تلخ شيرين براي شهروندان و اعضاي جامعه آن باشد؛ به نحوي كه تفرج در اين مكان ها و سازه هاي معماري، مرورگر خوبي براي عمري زندگي و اصلاح چندين دهه فرهنگ و رفتار فرهنگي باشد.  
 
کلمات کلیدی : نشر قطره
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
فرهنگ به منزله يك رفتار