نظر منتشر شده
۱۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 76150
شکایت انتظامی از قاضی متخلف؛ آری یا خیر؟
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ تير ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۴۰
موضوع شکایت انتظامی از قاضی یکی از موضوع‌هایی است که هر وکیلی در انجام کار خویش و به هنگام روبرو شدن با عدم رعایت قوانین و مقررات به آن فکر می‌کند به ویژه آن که این موضوع- عدم رعایت قوانین و مقررات- پس از تذکر به قاضی مربوطه با سوء‌نیت و لجوجانه دنبال ‌شود. با این حال، وکلاء به طور نوعی انگیزه کمی برای طرح و پیگیری شکایت انتظامی از قضات دارند و سودانگارانه یا عافیت‌طلبانه از انجام این کار کناره‌گیری نموده و آن را به موکل وامی‌نهند. ترس از دشمنی و غرض‌ورزی‌های قاضی مورد شکایت در پرونده‌های بعدی، ممکن است هر وکیلی را به ناسودمند بودن طرح شکایت انتظامی از قاضی متخلف برساند. نتیجه طبیعی چنین امری، بی‌کیفر ماندن قاضی متخلف و استمرار رفتارهای تخلف‌آمیز وی در آینده و در پرونده‌های دیگر است. اما آیا ترس از دشمنی و غرض‌وری‌های بعدی قاضی متخلف می‌تواند دلیل خوبی برای کناره‌گیری از طرح شکایت انتظامی علیه وی باشد؟ به نظر می‌رسد پاسخ به این پرسش به دلایل زیر منفی باشد.دلیل نخست آن که، هیچ قاضی‌ای، به ویژه قاضی‌ای که در دادگاه انتظامی قضات محکوم گردیده، دوست ندارد علیه وی طرح شکایت انتظامی شود و به همین دلیل تمام تلاش خود را برای رعایت قوانین و مقررات به کار خواهد بست و از این رو فرض دشمنی و غرض‌ورزی‌های بعدی کم‌رنگ و دور از ذهن می‌باشد. با فرض دشمنی و غرض‌ورزی‌های قاضی مورد شکایت در پرونده‌های بعدی، راه طرح شکایت انتظامی علیه وی باز است و قاضی مزبور باید پاسخگو باشد.دلیل دوم آن که، ترس یا عافیت‌طلبی دلیل خوبی برای بی‌اعتنایی و بی‌توجهی به اجرای عدالت نیست. یک وکیل خوب وکیل شجاع و فداکار هم باید باشد. وکیل ترسو نمی‌تواند سرباز عدالت باشد. عدالت و عدالت‌جویی بها دارد و کسانی می‌توانند سربازان عدالت باشند که حاضر به از خودگذشتگی بوده و عدالت را قربانی ترس‌ها و سودانگاری‌های خود نکنند.دلیل سوم آن که، وظیفه وکیل تنها در رابطه قراردادی وی با موکل خلاصه نمی‌شود بلکه وکیل به عنوان وکیل وظایف دیگری را نیز دارد که انجام برخی از این وظایف از راه شکایت انتظامی از قضات متخلف تحقق می‌یابد. وکیل نماینده مردم در نظارت بر قوه قضائیه و نحوه رسیدگی به دعاوی نیز می‌باشد. وکیل نمی‌تواند نسبت به سوء جریان قضایی بی‌تفاوت باشد و از نظر اخلاقی وظیفه دارد در برابر بی‌عدالتی‌های قضایی و تخلفات آشکار و پنهان مقام‌های قضایی بایستد. نمی‌توان از یک سو شعار فساد در قوه قضائیه را در بوق و کرنا کرد و از سوی دیگر هیچ اقدامی برای مبارزه با فساد در قوه مزبور انجام نداد. قوه قضائیه سالم و عاری از فساد جز در پرتو مشارکت فعالانه وکلاء در برخورد با جلوه‌های گوناگون فساد در قوه مزبور امکان‌پذیر نیست. اگر در کشورهای دیگر حرفه وکالت و وکیل جایگاه بالایی دارند به این دلیل است که وکیل را در مقام نماینده واقعی جامعه در نظارت بر قوه قضائیه می‌دانند و وکلاء نیز چنین نقشی را در عمل ایفاء می‌کنند و اگر در کشور ما حرفه وکالت و وکیل آن جایگاه را نداشته و تلقی دیگری وجود دارد به این دلیل است که وکیل تنها وظیفه خویش را در رابطه قراردادی با موکل خویش خلاصه می‌کند و از آن فراتر نمی‌رود.دلیل چهارم آن که، جز در صورت دخالت فعال وکلاء در پیگیری تخلفات انتظامی قضات در عمل این تخلفات در دادسرای انتظامی قضات طرح نگردیده و به آنها رسیدگی نمی‌شود. در این صورت، قاضی متخلف همچنان به رویه تخلف‌آمیز خود در پرونده‌های دیگر ادامه داده و باکی از تخلف ندارد. این تنها وکیل دادگستری است که هم دانش کافی برای تشخیص تخلف قاضی را دارد و هم ابزار لازم برای پیگیری این تخلف.
دلیل پنجم آن که شکایت انتظامی از قضات متخلف به مثابه تشویق قضات قانون‌مند است. وکیل دادگستری تنها در یک صورت می‌تواند در عمل اقدامی جهت تشویق قضات قانون‌مند انجام دهد و آن این که با طرح شکایت انتظامی از قضات متخلف زمینه تمییز قاضی خوب از بد و قاضی شایسته از ناشایسته و در نتیجه ارتقاء شغلی قضات خوب و شایسته را فراهم آورد.


جواد کارگزاری

وکیل پایه یک دادگستری
 
۱۳۸۹-۰۴-۰۶ ۲۱:۴۰:۲۳
تا وقتی که علی رغم وجود قوانین متعدد، همانند تمامی مراحل قضایی دیگر از بدو بازداشت تا اجرای حکم، رای قاضی در دادگاههای ما تا حدود زیادی دل بخواهی و بر اساس شرایط سیاسی/اجتماعی و مصلحت (بنا به تشخیص قاضی یا مقامات دیگر) باشد و تا زمانی که قوانین به جای فصل الخطاب بودن بیشتر نقش راهنما را بازی کنند، این نگرانی ها جایز و منطقی است.
خدایا همه را از این سیستم قضایی و انتظامی دیمی محفوظ بفرما. (331020)
 
عبداله عدالتخواه
۱۳۸۹-۰۴-۰۷ ۲۳:۴۴:۴۶
تخلف در دستگاه قضا یعنی ناتوانی در کشف و انتصاب کمتر از یک درصد جامعه به عنوان انسان های پاک و حق محور و خدا ترس و عدالت خواه .بهر حال شرم اورترین نمود یک کشور وجود حتی یک قاضی ظالم در مسند عدالت محوری و دادخواهی است.
حال اگر وکیل شکایت بکند یا نکند این وظیفه مسئولین قوه قضا است که پناهگاهی برای ظلم دیده و حق از دست داده باشد خصوصا اگر حقی توسط قاضی ضایع شده باشد.
بهر حال بهتر است مردم یاد بگیرند به حقوق خود اشنا شود و در صورت لزوم حتی از قاضی نیز شکایت کنند البته مشروط به اینکه بالادستی خود حق را پایمال نکند و حق را از ظالم بگیرد حتی اگر این ظالم یک قاضی باشد.
در خاتمه اینکه اگر در بالا هم مشکل باشد در این صورت نمک را گندیده باید فرض کرد و فقط به خود و روز قیامکت امید وار بود. (331347)
 
عارف
۱۳۸۹-۰۸-۱۸ ۰۰:۴۳:۱۳
سلام من به قرار منع تعقيب صادره از طرف دادسرا در مورد تهمت و افترا اعتراض نمودم وباتقديم لايحه اي به انضمام استشهاديه محلي و معرفي شهود قضيه درخواست تحقيقات محلي واستماع شهادت شهود رانمودم اما دادگاه رسيدگي كننده بدون توجه به دلايل اينجانب اقدام به رد اعتراض نموده است كه اين امر موجب تجري مرتكب وتضييع حقوق اينجانب گرديده است با اينحال ديگر هيچ اعتمادي به دستگاه قضايي ندارم آيا راه ديگري براي احقاق حقم وجود دارد؟ (370102)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۵-۰۳ ۲۳:۴۷:۱۳
نه بشین تا سکته کنی قانون ما ایرانیان همینه اگه پارتی داری به حقت می رسی در غیر اینصورت راهی زندان میشوی (3843400) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶-۰۱-۱۵ ۱۹:۴۲:۳۶
دقیقا (4230604) (alef-3)
 
عارف
۱۳۸۹-۰۸-۱۸ ۰۰:۴۸:۴۳
اينجانب در خصوص اعتراض خود به قرار مورخ 30/6/89 شعبه 2 دادياري دادسراي ناحيه 7 تهران طي لايحه اي همراه با يك برگ استشهاديه محلي ومعرفي شهود قضيه مبني بر فحاشي وتهمت وافترا از سوي متهم درخواست تحقيقات محلي واستماع شهادت شهود را نموده بودم كه متاسفانه آن دادگاه محترم بدون كوچكترين توجهي به دلايل ارايه شده اقدام به رد اعتراض وتائيد قرار صادره نموده است كه اين امر موجب تجري فرد مرتكب وايجاد مشكل در آينده وتضييع حقوق بنده شده است اينجانب بعداز 26 سال خدمت صادقانه در نيروي انتظامي وتحمل انواع خطرات ومشكلات در راه حفظ نظم وامنيت ميهن اسلامي اكنون كه براي اولين با خواستم احقاق حق خودم را بنمايم اينگونه دستمزد خود را دريافت نمودم گرچه كاملا از دستگاه قضايي نا اميد شده ام اما چنانجه راهي براي احقاق حقم وجود دارد اينجانب را راهنمايي بفرماييد گرچه ميدانم دادگاه عدل الهي نيز وجود دارد. (370104)
 
هومن
۱۳۸۹-۰۹-۱۱ ۱۵:۳۹:۵۲
آیا میتوان از دادیاری که ساعت احضار متهم را 9 صبح اعلام کرده ولی دادرسی را در ساعت 14 آغاز کرده و مدام اصرار به کوتاه کردن اظهارات متهم در برگه بازجویی را دارد، و درنتیجۀ اعترض متهم به اینکه باید دلایل خود را بطور کاملا واضح اظهار کند، دادیار از روی لجبازی و به دلیل اینکه بر سر قرار خود نتوانسته حاضر شود متهم را در حالی که میدانست توانایی تامین قرار کفالت را دارد روانه زندان میکند، میتوان شکایت کرد؟ و از آن متهم اعاده حیثیت نمود؟
چرا که دادیار بعد از اینکه قرار کفالت را صادر نمود و متهم نیز این قرار را پذیرفت و برای تامین وثقیه مورد نظر دادیار اعلام آمادگی کرد ولی باز دادیار بدون توجه به این موضوع در ساعت 14:30 بعد از آنکه متهم را روانه بازداشتگاه نمود بدون دستور به قاضی کشیک و فقط از سر لجبازی با متهم وی را روانه زندان نمود و خود نیز به سرعت محل کار خود را ترک نمود. (374695)
 
امیر عباس
۱۳۹۰-۰۲-۰۶ ۱۷:۲۱:۵۹
دادیار دادگاه شهرستان پاکدشت در ساعت 12:30 بعدازظهر به دلیل شکایت با عنوان فحاشی از بنده قرار کفالت صادر نمودند که من میبایستی آن را تا ساعت 13:30 تهیه مینمودم این در حالیست که بنده از ساعت 9 صبح آنجا بودم در هر حال من نتوانستم این قرار کفالت را در آن مدت کم تهیه نماییم و روانه زندان گردیدم آیا این روا میباشد که من در حالیکه سالها به عنوان دبیر آموزش و پرورش صادقانه خدمت کره ام اینگونه حقم ضایع شود ؟چگونه میتوانم از این دادیار شکایت کنم؟ (434351)
 
ناشناس 24
۱۳۹۲-۱۱-۱۲ ۲۰:۵۱:۵۱
چهار سال است پرونده چکی علیه یکنفر اثامه دعوا کردم طرف محکوم شد در همه ی مراحل دادرسی اما قاضی پرونده چون با محکوم روابط فامیلی دارداز اجرای رای خودداری می کند بگونهای مرموز حمایت می کند از جمله پس از جلب محکوم علیه اموالی برای توقیف به دادگاهق معرفی کرد قاضی پرونده بدون سپردن اموال معزفی شده بهدست امینی کتبن حکم ازادی محکوم علیه سادر کرد پس از ان نامه توقیف اموال راگرفتم اما محکوم علیه اموال را فروخته ویا مخقی کرده است واینک متواری شده است ودر دسترس نیست چند بار حگم جلب نامبرده را گرفتم اما بی فایده به دلیل مخفی ویا فروختن اموال معرفی شده شکواییه ای تقدیم دادسرا کردم اما متاسفانه قرار منع تعقیب صادر کرد سپس چند وقتی است محکوم علیه با اوردن دو گواه مرد علیه اینجانب پس از چند سال از صدور محکومیت نامبرده دادخواست طلبی دروغین به همان مبلغ به دادگاه تقدیم کرده است همان قاضی پرونده پیشین شخص رییس دادگستری که قاضی پرونده ماها می باشد در یک جلسه با حضور اصحاب دعوا بر گذار شد به من گفت شخص نامبرده دعوای نادرست وجعلی برضد شما اقامه کرده است من باور قطعی دارم جغلی ونادرست است (طرف هم گفت فکر کردی زرنگی 3 نفر در ان جلسه گواه دارم یک نفر وکیلم و2 نفر هم از کارکنان دادگستری )چون گواه دارد من رای بسوذ او صادر می کنم شگفت انگیز بود پس از چند سال از محکومیت قطعی طرف قاضی مورد نظر به من گفت یا سوگند بخور یا باهاش کنار بیا واز بخشی از طلبت بگذر ویا منتظر صدور رای بزیانت باش من هم گفتم اولن رای قطعی شده نیازی به سوگندمن نیست اما جهت شفافیت محکوم علیه سوگند بخورد که از ادای سوگند خوداری کرد من دارم دیوانه میشوم در جمهوری اسلامی که امثال بنده در راه دفاع از اسلام ومیهن جانباز هستم و هیچ ساعت وروزشبی نیست که درد جسمانی نکشم ایا روا است اینگونه مورد ستم واقع شوم من از حق خودم دفاع خواهم کرد اما چه بلای سر مردم می اید (1944936) (alef-13)
 
مهدی
۱۳۹۲-۱۲-۰۵ ۰۸:۳۸:۱۳
هیچ جا جوابگو نیستن
الهی به حق عدالت علی ع مسوالانی که کوتاهی می کنند سرنگون بگردان
شکایت این آقایانو دیدم دیگه از گفتن شکایت خودم منصرف شدم
..................پس باید دست به کار شد وخود کاری کرد..................... اعدام و زندان و قتل را به بی حیثتی و بی ناموسی ترجیح میدهم
یاعلی (1991946) (alef-6)
 
حبیب
۱۳۹۳-۰۴-۳۱ ۱۳:۰۱:۱۸
با سلام
گوشی موبایل وسیم کارت اینجانب سال قبل به سرقت رفت وبنده شکایت را به دادسرای محل برده وپس از شکایت تقاضای مسدود نمودن سیم کارت خود را نمودن که مستندات آن موجود میباشد ولی پس از مدتی(سه ماه بعد) شکواییه ای به بنده رسید که شخص دیگری ادعا کرده بود که گوشی وسیم کارتش به سرقت رفته و سیم کارت بنده که باید مسدود میشد ومسدود بوده. در داخل گوشی فرد مورد نظرمیباشد و قاضی پرونده دادسرای رسالت بدون در نظز گرفتن شکواییه بنده دستور بازداشت بنده را صادر نمود حال نمیدانم با توجه به مستندات بنده آیا میتوان از قاضی شکایت نمود لطفا پیغام به ایمیل بنده بدهید (2266899) (alef-14)
 
جوان بیکار
۱۳۹۳-۰۵-۱۲ ۱۳:۰۷:۰۰
می دانم گفتن این حرفا فایده ای ندارد فقط من باب درددل میگم
8 سال است بنده شاکی یک شرکت ساختمانی هستم که هزار و دویست نفر شاکی دارد. بارها و بارها پیش بازپرس پرونده رفتیم و با نهایت احترام از او تقاضای تسریع در رسیدگی به پرونده را می کنیم ولی متاسفانه این بازپرس در عین بی مسئولیتی شخصی پرخاشگر و بی ادب است. پیش مقام بالاتر رفتیم ولی کوچکترین فایده ای نداشت. میشه از قاضی شکایت کرد فقط تنها عیبش اینه که شکایت خودشون رو پیش خودشون میبریم. ما این کار رو کردیم بعد از کلی پیگیری مسیولش به ما گفت خودتونو اذیت نکنید سعی کنید با هم کنار بیاید! (2283860) (alef-13)
 
فاضل
۱۳۹۳-۱۲-۰۴ ۲۳:۱۴:۳۶
دريك پرونده كيفري شاكي به استناديك برگ كپي تصديق نشده عليه اينجانب شكايت كردبنده هم تقاضاي ارائه اصل كپي رانمودم وپس ازانكارادعاي جعل كردم ولي دادياررسيدگي نكرددردادگاه هم درخواست ارائه اصل وادعاي جعل آن راكردم ولي هيچ توجهي نكردآيادادياروقاضي مرتكب تخلف شده اندميخاهم ازآنهاذردادسراانتظامي قضات شكايت كنم آيابه نتيجه ميرسم ؟درآخرهم تقاضاي معرفي وكيل حرفه اي درتهران رادارم (2702348) (alef-13)
 
حسین جمالی
۱۳۹۴-۰۲-۰۴ ۰۴:۱۵:۳۴
با سلام چند نفر با جعل سند مرا در دادگاه کیفری متهم کردند وبا پارتی بازی ورابطه بازی قضات بدون توجه به مدارک مستند ودفاعییاتم وبدون خط شناسی سند که خواسته ام بود رای قطعی علیهم گرفتند که توسط ماده 18 ارا را باطل کردم قرار اناطه صادر وشاکیاندوباره با جعل سند دیگر مرا با پرونده حقوقی متهم نمودند که این بار با خط شناسی واثبات جعل سند محکوم قطعی شدند ودر رای قید شده سند می بایست معدوم شود من نیز شکایت کیفری راجع به جعل دو سند از ایشان کرده ام قضات با پارتی بازی بدون مکاتبه با شعبه اول سند را از پرونده بیرون آورده ومورد خط شناسی مجدد قرار داده اند که باز جعل آن ثابت شد دو بار با پارتی بازی وخلاف قانون در دادیاری او را تبرئه کردند وهر دو رای نقض گردید ه دوباره بدون اعتراض شاکی سند را به هیات داده اند هیات نیز برای کمک به جاعل نظریه عدم تشخیص داده اند قاضی بی عدالت اکنون رفته وقاضی جدید خواهان نظریه تکمیلی شده و این در حالی است که رئسای قبلی شعبه اول با کمک به جاعلان سند جواب اعتراض قانونیم نمی دادند وبا جاعلان همدست بودند با آمدن رئیس محترم کنونی رئیس شعبه اول با اعتراض به اینکه چرا ایشان سند را که می بایست معدوم شود از پرونده برداشته اند به دادیاری برده اند ایشان دستور داده سند را برگردانید که حکم اجرا و این سندباید معدوم شود . اما اکنون هیات کارشناسان خط سند را برده اند نه نظریه تکمیلی جرات دارند بدهند ونه سند را می آرند تحویل دهند وبهانه جویی می کنند . آیا سندی را که حکم قطعی حقوقی به معدوم شدن آن صادر گردیده باید با شکایت اینجانب خط شناسی مجدد شود یا اینکه نه قرار مجرمیت برای ایشان صادر می شده . من نمی دانم این چه طرز رسیدگی پرونده در این دادگاست یا قاضی رابطه ای کار می کند یا قاضی یا هر دو توام با هم تخلف در تخلف بی قانونی در بی قانونی کلک در کلک . بیش از چهار سال است که با کارهای بی قانونی این پرونده را راکد کرده اند هر کسی که اهل رشوه وپارتی بازی است این پرونده را می بیند چشم طمعی دارد تا فیض ببرد زیرا با دیدن پرونده ونوع دفاعیات وکارهای خلاف قانون که برای کمک به جاعلان سند صورت گرفته ودادزدن هایم در لوایح متعدد از پارتی بازی ورابطه بازی در این پرونده می داند که فقط رابطه بوده است تا کنون قرار مجرمیت صادر نشده است ورایها ی پی در پی تبرئه داده شده که باطل شده اند . امید وارم روزی مسئولین از این پرونده را ببینند که رابطه با آن چه کرده است . (2844164) (alef-11)
 
وکیل عافیت طلب
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۷ ۱۴:۵۵:۲۲
وکیل شجاع بنده هم از جنس شما هستم بفرمایید کدام یک از مجازات و تخلفات انتظامی مندرج در قانون نظارت بر رفتار قضات بازدارنبه است؟ موضوع بعدی این است که قضات دادسرا و دادگاه انتظامی قضات از کجا آمده اند که به داوری بیطرفانهفآنها امید داشته باشیم.بنده خدا تجربه خودم را عرض میکنم،فروردین امسال رییس دادگاه یکی از بخش های استان بوشهر موکل را بدون دعوت وکیل برای باسازی قتل در صحنه حاضر کرد وقتی که به این اقدام اعتراض کردیم جواب داد که باسازی تحقیق مقدماتی نیست!؟ وقتی که به جد پیگیر موضع شدیم، تهدىد کرد که درسی بدم که، باور بفرمایید فورا چندین پرونده را از بایگانی بىرون آورد با ایراد شکلی رد کرد؛ رد کردنی که اگر ده سال طرح دعوا کنم از ایراداتی مانندلزوم اثبات مالکیت،اثبات مالکیت مورث،اثبات فسخ معامله و بطلان معامله عبور نخواهم کرد.بله تمام این غرض ورزی ها در دادسرا و دادگاه انتظامی قضات حمل بر تفسیر قضایى می شود و تمام.آخر کلام اینکه اگر به رفتار ه عملکرد حکومت ایران در عرصه بین المللی نگریسته شود و رفتار حاکمیت و عمالش در کشور بعنوان عقبه آن در نظر گرفته شود،قابل درک که ایرانا متهم به حمایت از تروریسم، خشونت و ... شود.بله حکومت ایران به هیچ عنوان پایبند به قواعد و مقررات بازى نیست.با این تفاوت که در عرصه بین المللی حتی در مقابل افغانستان هم نمی تواند قد علم کند و حقابه ایران از آب هىرمند را بگیرد؛چون که پایبند به قواعد بین المللى نبوده و هیچ کشوری حاضر به حمایت از موضع ایران در مراجع بین المللی نیست و حاضر نیستند به واسطه دفاع از موضع ایران متحمل ضرر و زىان شود.به این دلیل است که وکلا حاضر به شکاىت از قضات متخلف نیستند؛زىراکه،مجازات قاضی متخك امری کاملا اتفاقى و وابسته به راى و نظر قاضی رسیدگى کننده است که اگر معتقد به رعاىت قاعد بازی نباشد،می کوید نظر قضایى بوده و تمام. (3743848) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.