حمیدرضا آصفی گفت: برخی کشورهای ١+٥ بدشان نمیآید با مطرح کردن مساله هستهای ایران و دامن زدن به ایران هراسی، سلاحها و تجهیزات نظامیشان را به منطقه سرریز و بازار خوبی را برای خود دست و پا کنند.
حمیدرضا آصفی، سخنگوی وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات و سفیر اسبق کشورمان در امارات، آلمان شرقی و فرانسه گفتوگویی با اعتماد انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از امریکا درخواست کردهاند تا با فروش سلاح و دادن تضمینهای امنیتی از توافق هستهای با ایران حمایت کنند. به نظر شما چرا کشورهای عربی چنین درخواستی را دارند؟
باید در ابتدای سخنانم به مسالهای اشاره کنم و آن، این است که برخی کشورهای عربی مخالف دستیابی به توافق هستهای بودند و به اشکال مختلف در روند مذاکرات کارشکنی و با آن مخالفت میکردند. در این مساله هیچ تردیدی نیست اما مستقل از گزارشی که روزنامه وال استریت ژورنال داده است، تکاپوی کشورهای عربی در رابطه با کشورهای ١+٥ و مشخصا فرانسه و روسیه مشخص میسازد که این کشورها دستپاچه شدهاند. این در حالی است که خطر اصلی برای آنها نه ایران بلکه رژیم صهیونیستی است و تهدید دایمی این رژیم علیه کشورهای اسلامی و عربی که تجاوز به غزه و لبنان نمونهای از آن است، همواره بر سر آنها تهدید میکند. این سیاستهای تجاوزگرایانه اسراییل است که موجب تهدید و ایجاد بیثباتی در منطقه شده و کشورهای عربی اشتباه میکنند که میپندارند تهدید از جای دیگری است. جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز همواره اعلام کرده است که توان و امکاناتش درخدمت به جهان اسلام و کشورهای منطقه و همسایگانش است.
رفتار کشورهای غربی در برابر این خواستهها چیست؟من فکر میکنم که برخی کشورهای ١+٥ بدشان نمیآید با مطرح کردن مساله هستهای ایران و دامن زدن به ایران هراسی، سلاحها و تجهیزات نظامیشان را به منطقه سرریز و بازار خوبی را برای خود دست و پا کنند و نمونه آن را هم در سفر اخیر رییسجمهور فرانسه میبینید، در سفری که به کشورهای منطقه داشته، با آنها قراردادهای گران قیمت و سنگینی انعقاد کرده است. به عبارت دیگر، میخواهم بیان کنم که این رابطه دو سویه است یعنی کشورهای عربی در رقابت با رژیم صهیونیستی به جنون خرید سلاح و ادامه سیاستهای لجوجانه با ایران پرداختهاند و برخی کشورهای ١+٥ نیز با تبلیغاتی کردن مسائل، برای خود و صنایع نظامیشان، مشتری پیدا میکنند.
البته همانطور که گفتم کسانی اینگونه میاندیشند، اشتباه میکنند و اگر هم امریکا فکر میکند که با این نوع اقدامات میتواند شکاف ایجاد کرده و از ایران امتیازگیری کند، راه اشتباهی را پیموده است. در سفری که اولاند داشته و در روزهای آتی جان کری به منطقه دارد و همچنین دیداری که اوباما با سران کشورهای عضو سازمان همکاری حاشیه خلیج فارس در کمپ دیوید دارد، شما چیزی جز سیاستهای دوگانه و متضاد برای بهرهبرداری نظامی و اقتصادی و ایجاد شکاف در منطقه نخواهید دید.
فکر میکنید چقدر لازم است تا ایران با انجام گفتوگوهای منطقهای اگر نگرانیای در میان کشورهای منطقه در عرصه هستهای است، این دغدغه را از بین ببرد؟اینکه لازم است ما با کشورهای منطقه و فرامنطقه گفتوگو کنیم، شکی نیست و حتی لازم است با کشورهای خلیج فارس گفتوگو را تشدید کرد و با یافتن منافع مشترک، سرمایهگذاریها را افزایش داد. متاسفانه هم اینک میان ایران و کشورهای خلیجفارس فاصله ایجاد شده است و ضرورت تشدید گفتوگوها احساس میشود هرچند که مقوله عربستان جدا است. عربستان اشتباهات بزرگی انجام داده و بدعتهای تازه و بدی را گذاشته است که در آخر، دودش به چشمان خود خواهد رفت. این کشور، اقدامی کمسابقه در میان کشورهای عربی انجام داده است و آن اینکه به یک کشور همسایه، مسلمان و فقیر به بهانههای واهی و از طرق گوناگون حمله کرده است و در این مساله، از رژیم صهیونیستی جلو زده و روی اسراییل را سفید کرده است.
متاسفانه این کشور شکاف در میان کشورهای اسلامی ایجاد کرده و باید رفتار خود را اصلاح کند وگرنه تاوان سنگینی را خواهد پرداخت. با این وجود، باید به تشدید گفتوگو و رایزنی با کشورهای عربی پرداخت و آنها را متوجه این کرد که ایران لنگرگاه ثبات و امنیت در منطقه است.
سیاست ایران نسبت به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چگونه بوده است؟سیاست کلان ایران نزدیکی با همه کشورها و تعامل سازنده با دنیا و به ویژه کشورهای همسایه و ایجاد روابط حسنه است.
پس چرا این همه فاصله میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس دیده میشود؟شاید در چند مدت اخیر و به دلیل سرعت تحولات منطقهای و تمرکز روی مساله هستهای، موجب آن شده است ولی در مجموع سیاستهای ایران در عرصه منطقهای قابل قبول است اما باید افزایش یابد. هر چند که داشتن روابط دوجانبه باید مورد خواست طرف مقابل نیز باشد.
نشانهای برای این خواست در طرف مقابل وجود دارد؟بالاخره امنیت ما با آنها و امنیت آنها با ایران پیوند خورده است. مسائلی نظیر مواد مخدر، نفت، مسائل تجاری و تردد اتباع همدیگر عوامل متعددی هستند که موجب چسبندگی ایران با آنها است و باید از ظرفیتها استفاده شود. مثلا یکی از این ظرفیتها، سازمان کنفرانس اسلامی است که به حالت کما رفته است و باید با دادن تنفس مصنوعی آن را به حالت طبیعی برگردانند و از ظرفیتهای آن استفاده کرد. متاسفانه این سازمان در مورد مسائل مهم جهان اسلام ساکت و فقط نظارهگر است.
در صحبتهایتان به عربستان اشاره کردید. در روزهای اخیر شاهد تحولات متعددی هستیم. این تغییرات در نوع روابط تهران و ریاض چه تاثیراتی میتواند داشته باشد؟تحولاتی که در عربستان اتفاق افتاده بعضی از آن به عنوان شبهکودتا و بعضیها آن را به زلزله سیاسی تشبیه میکنند و ابعاد مختلفی در آن دخیل بودهاند. این تحولات در نوع خودش در یک کشور محافظهکار سنتی برونگرا، بسیار عجیب و کم سابقه بوده البته وقتی ملک عبدالله فوت کرد، پیشبینی میشد که عربستان دچار اختلافات داخلی شود. در زمان ملک عبدالله و در پایان اواخر دوره ملک فهد به دلیل آن خصلتهایی که داشت، توانسته بود به عنوان پدر خانواده گرایشات مختلف را دور خودش جمع کند و یک محوریت داشته باشد.
ملک عبدالله با توجه به اینکه از بقیه خاندان سعودی مستقلتر بود و چشم و گوش بسته دنبال امریکا نبود، برای خود در عربستان یک وزنهای محسوب میشد. اما بعد از فوت ملک عبدالله شاهد هستیم که اختلافات قدیمی بین سدیریها و غیرسدیریها مجددا بروز کرده است. همچنین طیفی که بر سرکار آمده است، گرایش و نزدیکیاش به امریکا بیشتر است و امریکا با این چیدمان درصدد جذب بیشتر سعودی به خودش بود.
پس نباید دل به بهبود روابط دو کشور بست.
فاصلهها بیشتر شده است و کمتر شدن فاصله به آنها بستگی دارد. اگر سعودیها واقعبین نباشند و جبران گذشته نکنند، میتواند رابطه بدتر هم بشود. به نظر من سعودیها باید کمی عقل و درایت به خرج بدهند وگرنه با این روش و ادامه دادن آن، نهتنها با ایران بلکه با بسیاری از کشورها در منطقه و جهان اسلام و کشورهای عربی دچار مشکل میشوند.
برش
فاصلهها میان تهران و ریاض بیشتر شده است و کمتر شدن فاصله به سعودیها بستگی دارد
تکاپوی کشورهای عربی در رابطه با کشورهای ١+٥ و مشخصا فرانسه و روسیه مشخص میسازد که این کشورها دستپاچه شدهاند
لازم است با کشورهای خلیج فارس گفتوگو را تشدید کرد و با یافتن منافع مشترک، سرمایهگذاریها را افزایش داد
سیاستهای ایران در عرصه منطقهای قابل قبول است اما باید افزایش یابد