نظر منتشر شده
۱۵۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 165450
عباس عبدی در گفت وگو با الف:
این روزها بیشتر آینده کشور برایم مهم است تا سرنوشت اصلاح طلبان
بخش داخلی الف - 12 شهریور 91
اشاره: با هم وارد اتاق کارش شدیم. کیسه ای به دست داشت که ظاهرا زباله آشغال خشک بود. کیسه سبز رنگ آشغال خشک را داخل اتاقک زیر پله گذاشت و بی درنگ وارد بحث جدی شد. اِتفاقا معتقد است که تفکیک باید از مبدا صورت گیرد؛"اگر در انتخابات ۸۸ تفکیک درستی بین دو هدف ورود به قدرت و ساماندهی جریان اصلاحات داشتیم به این تقطه نمی رسیدیم." و این "همه حرف" عبدی و البته نقد درون گفتمانی وی درباره حوادث پس ازانتخابات است؛ "انتخابات برای اصلاح طلبان موضوعیت داشت یا طریقیت؟" دراین گفت وگو توضیح می دهد که مقصودش چیست. یک روزنامه نگار حرفه ای است. کوتاه سخن می گویدو موجز و بدون حاشیه های زائد. حرفش را صریح میزند و نسبت به خیلی از سیاسیون دیگردچار خودسانسوری حزبی و سیاسی نیست. چه آنوقت که حاکمیت را نقد می کند و چه آنگاه که دوستانش را موردانتقاد قرار می دهد. با طمانینه سخن می گوید و اگر جائی پی ببرد که اشتباه کرده است می پذیرد. مدعی است که اگر بی دلیل زندان نرفته بود نمی گذاشت کروبی به اینجا برسد و جلویش را می گرفت. معتقد است که حوادث پس از انتخابات و آن وقایع تلخ را قبل از انتخابات پیش بینی می کرده است و چندین بار به خاتمی و دیگر دوستانش تذکر داده است. درباره حوادث پس از انتخابات نگاه متفاوتی نسبت به دیگر همفکرانش دارد و این روزها بیشترین دغدغه اش به گفته خودش تحریم و آینده کشور است. به نظرم گفت وگوی خواندنی است. بخوانید. گفت وگو از محسن مهدیان
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۴۳
 

الف. شما از ابتدا در جریان شکل گیری جبهه اصلاحات بودید و این روزها کم و بیش نقدهایی نسبت به این جریان دارید، در حال حاضر وضعیت کنونی این جریان را چطور می‌بینید ؟ اصلاح طلبان چه راهبردهایی برای انتخابات آینده دارند و چه طیف‌هایی در فضای اصلاح طلبی فعال اند و حرفی برای گفتن دارند؟

با این وضعیتی که وجود دارد هر فرد اصلاح‌طلبی به عنوان یک کنشگر سیاسی، بیش از آنکه تمرکزش به آینده جریان اصلاحات معطوف باشد، در درجه اول تمرکزش به آینده کل کشور است. وقتی قصد مقایسه دو جامعه را داشته باشیم به حساسیت‌های موجود در آن دو جامعه باید توجه کنیم. در یک جامعه اگر مادری بچه‌اش را بکشد، خبر آن تیتر همه رسانه‌ها می شود و رسانه‌ها به این موضوع و علل آن می پردازند اما در جامعه دیگر ده مادر بچه خودشان را می‌کشند ولی برای جامعه اهمیتی ندارد. معنای این موضوع این است که در جامعه دوم این موضوع اساساً عادی شده است. در جامعه کنونی ما اتفاقات مهم و زیادی می‌افتد که کسی به آن‌ها توجه نمی‌کند و به آن‌ها نمی‌پردازد، علت این نپرداختن هم آن است که مردم یا حساسیت خود را از دست داده‌اند یا در حال حاضر با مشکلات بسیار مهم‌تری درگیر هستند و این حسنی برای جامعه ما نیست. این حسن جامعه ما نیست که وضعیت تحریم‌ها، تولید و صادرات نفت و وضعیت سیاست خارجی کشور و نیز تورم و بیکاری و انواع فساد به اینجا رسیده است. حال در این میان سرنوشت اصلاح طلبان و غیر اصلاح طلبان چه اهمیتی دارد ؟ به همین دلیل از سرنوشت اصلاح طلبان مهمتر هم وجود دارد. آن چیزی که برای شخص خود من اهمیت دارد این است که سرنوشت اصلاح طلبان چگونه به سرنوشت کشور ربط پیدا می‌کند، یعنی آیا اصلاح طلبان می‌توانند به برون رفت از این سرنوشت کشور کمکی کنند یا خیر ؟ این سرنوشت، فقط وقتی که بتوانند وضعیت فعلی کشور را تغییر دهند برای من اهمیت دارد و اگر نتوانند کشور را از این وضعیت نجات دهند برای من سرنوشت آن‌ها هم اهمیتی ندارد.
این موضوع مانند وضعیت بحرانی یک کشتی و سرنشینانش است که اکنون خود کشتی درگیر امواج سهمگین است و حالا چند نفری هم در گوشه ای از این کشتی نشسته‌اند، اگر این چند نفر می‌توانند سرنوشت کشتی را تغییر بدهند و آن را از خطر غرق‌شدن برهانند و آن را به جای امن ببرند در این صورت سرنوشت و وضعیت آن چند نفر هم مهم است ولی اگر نتوانند اهمیتی ندارد و آنان هم با کشتی غرق خواهند شد. من به سرنوشت اصلاح طلبان فقط و فقط از این زاویه حساس هستم و در تمام گفت گو هایی که با دوستان مختلف دارم همواره این مسئله را متذکر می‌شوم که اگر این مملکت فردای روزگار با بحران‌های عظیم‌تری مواجه شد و نتوانست مسیر عادی خودش را طی کند، حق نداریم که همه چیز را گردن حکومت بیندازیم ما هم به نوبه خود مسئول هستیم هر چند مسئولیت حکومت بسیار بزرگ است.

اگر اصلاح طلبان به این وضعیت بی تفاوت باشند و در این وضع گامی برای کم کردن مشکلات برندارند ولو اینکه حکومت به آن‌ها پاسخ مثبت ندهد به نظر من بخشی از مسئولیت سیاسی اوضاع متوجه آن‌هاست. اما این عقیده را نیز دارم که نیرو و تشکیلاتی که می‌تواند مملکت را از این بحران خارج بکند در درجه اول، اصلاح طلبان هستند. اصلاح طلبان می‌توانند با اتخاذ خط مشی خاص خود، اوضاع کشور را به قبل از سال ۸۷ برگردانند و آن اوضاع مملکت را از این که هست نجات خواهد داد ولو اینکه احتمال دارد که حکومت به آن‌ها پاسخ مثبت ندهد.

الف. اما خود اصلاح طلبان نیز نسبت به قبل از سال ۸۷ وضعیت شان بسیار تغییر کرده است.

بله. اصلاح طلبان در سه سال گذشته با وضعیتی مواجه بودند که با راهبردهای قبلی‌شان تفاوت دارد، اینکه این راهبرد را خودشان انتخاب کرده‌اند و یا به آن‌ها تحمیل شده اهمیت اصلی را ندارد و اینکه خود آنان این وضع را مطلوب می‌دانستند و یا حکومت آن را تحمیل کرده یک مسئله فرعی است. مسئله اصلی این است که با ادامه این راهبرد نمی‌توان خطرات و مشکلات موجود کشور را کم و خنثی کرد. در این برهه زمانی، تنها بازگشت به سیاست پیش از سال ۸۷ اصلاحات که آن سیاست هم الزامات خاص خودش را دارد، جواب می‌دهد.
در حال حاضر اصلاح طلبان در سه گرایش عمده هستند: گروه اول اعتقاد راسخ دارند که باید به سیاست سابق برگشت و سه سال اخیر را روندی غیر طبیعی نسبت به گذشته می‌دانند.
گروه دیگر اعتقاد دارند که همین وضعیت کنونی را باید ادامه داد. گروه سوم هم در این میان معلق و حیران هستند و نمی‌دانند که چکار کنند و چه چیزی بخواهند، به این دلیل گاه به سمت گروه اول می‌روند و گاهی به سمت گروه دوم.

اگر من بخواهم در مورد آینده اصلاحات قضاوت کنم باید بگویم که بستگی به این دارد که کدام یک از دو گرایش اول پیروز می‌شوند و دست بالا را می‌گیرند، بخشی از این اتفاق به حکومت برمی‌گردد، حکومت نقش بسیار تعیین کننده ای در موفقیت هرکدام از این دو گرایش دارد. برخی از افراد در حکومت دوست دارند که گرایش دوم پیروز گردد یعنی همین مسیر سه ساله ادامه پیدا کند، مسلم است وقتی که این‌گونه دوست دارند مطابق این خاص خودشان نیز عمل می‌کنند.

مطمئن هستم که افرادی نیز در حکومت دوست ندارند که این وضع ادامه پیدا کند و خواهان آن هستند که گروه اول دست بالا را بگیرد، بنابراین هر چه فضا بازتر شود و نشانه‌ها برای حضور موثر و البته واقعی و نه صوری در انتخابات بیشتر گردد، دست گروه اول بالاتر قرار می‌گیرد. هر چند نمی‌خواهم تمام مسئولیت‌ها را متوجه حکومت بکنم، ولی من به عنوان یک کنشگر سیاسی که خودم طرفدار گرایش اول هستم، می‌گویم که حکومت اگر کاری به نفع کشور می‌خواهد بکند باید این گرایش را تقویت کند البته این کار از طریق بسط آزادی‌های بیان و مطبوعات و اجتماعات و نیز گشایش در امور دادرسی‌ها میسر است. اما وقتی به عنوان یک ناظر بیرونی به قضیه نگاه می‌کنم، متوجه این امر می‌شوم که اگر چنانچه فشار بیشتر گردد پاسخ‌ها هم به گرایش اول کمتر می‌شود.

در انتخابات هم هر سه گرایش رفتار خود را نشان می‌دهند و گرایش سوم هم نگاه می‌کند که واقعیت اجتماعی با کدام گروه و گرایش منطبق است و به سمت همان گروه می‌رود. الآن نمی‌توانم پیش بینی قطعی کنم گرچه معتقدم در چهار ماه گذشته گرایش اول قدرت بیشتری پیدا کرده و امیدوارم که رفتارهای حکومت باعث تضعیف این گرایش نشود هر چند اقدام موثری هم در جهت حمایت از آنان دیده نمی‌شود. این برای خود حکومت هم مطلوب نیست که ریزش‌هایی در کلیت نظام صورت گیرد. در هر حال خیلی اطمینانی به آینده ندارم که چه پیش می‌آید و اگر امروز انتخابات برگزار شود من همان سردرگمی انتخابات سال گذشته را می‌بینم و این سردرگمی برای خود حکومت هم خوب نیست. اما اگر روند چهار ماه گذشته(با سرعت بیشتری) ادامه پیدا کند و نظام هم چراغ سبزهایی جدی نشان دهد و یک نوع بازسازی در اصلاحات انجام گیرد، بسیار موثر است و وضعی که مملکت اکنون با آن درگیر هست تلطیف می‌شود و به احتمال فراوان از این وضعیت بیرون می‌آییم.

الف. آقای عبدی، یک نقش حکومت درباره مقدمات و ایجاد بستر آزادی بیان و آزادی احزاب و جریانات سیاسی است. اما بحث دیگر در مورد نسبت حاکمیت با شخصیت‌ها و فعالین سیاسی است، تا جایی که از رویکرد سیاسی حاکمیت استباط می شود نظام ضمن تکریم آزادی اما برای بازگشت برخی فعالین سیاسی جریان اصلاحات قائل به یک سری شروط است. مثلاً یکی از شرط‌هایی که برای فعالین سیاسی اصلاحات است این است که موضع صریح و روشن خود را نسبت به اتفاقات بعد از انتخابات سال ۸۸ اعلام کنند. نظر شما در این باره چیست ؟

اصل گذاشتن این شرط اشکال دارد چون این شرط هیچ مبنای قانونی ندارد و اختلافات بر سر همین شرط است. نظام باید بر اساس قانون رفتار بکند و اگر بخواهد بر اساس قانون رفتار بکند، وضع آزادی بیان این نخواهد بود که الان هست، آزادی بیان بسیار گسترده خواهد بود. چرا ؟ جواب این موضوع خیلی روشن است برای اینکه این سیستم در سال‌های گذشته همین قوانین را داشته است و آزادی بیان هم بسیار گسترده بوده است. نمی‌شود هر روز از فلان شورای و یا جای دیگر برای سایت‌ها و روزنامه‌ها دستورالعمل بنویسند که این‌طور ننویسید و یا این‌طور بنویسید این با آزادی بیان قانونی اختلاف فاحش دارد.

بنابراین اصل شرط و شروط گذاشتن به لحاظ منطقی و قانونی ایراد دارد. اما این مساله به لحاظ سیاسی هم اشکال دارد. سیستم چه جایگاهی دارد که این شرط را بگذارد، مگر حضور در انتخابات امتیاز است که می‌خواهد به این عده بدهد که برای آن‌ها شرط می‌گذارد؟ اگر سیستم نیازی به حضور این افراد ندارد می تواند همین‌طور ادامه بدهد و برود. چرا این سیستم در مذاکرات هسته ای و خیلی امور دیگر اجازه می‌دهد که خارجی‌ها برای بازدید می‌آیند و خیلی کارهای دیگر می‌کنند تا اعتماد جلب کند اما هنگامی که نوبت به مردم خودش می‌رسد ده‌ها شرط و شروط می‌گذارد که این کار نکنید و آن کار را بکنید.

مواضع من در رابطه با انتخابات سال ۸۸ کاملاً با بقیه فرق می‌کند، اما این شرط گذاشتن را روحیه‌ی درستی برای سیاست نمی‌دانم، چون به لحاظ قانونی هم این شرط گذاشتن مشکل دارد.

الف. منظور از شرط گذاشتن، شرط سیاسی است نه قانونی. نظام باید به این سطح از اعتماد برسد که جریان اصلاحات پس از سال ۸۸ در چه نقطه ای ایستاده است و با گذشت دو سال از آن ماجرا چه رویکری نسبت به آینده دارد.

از لحاظ سیاسی دو پاسخ برای این مساله وجود دارد. صرف نظر از اینکه وقتی عده ای در انتخابات شرکت می‌کنند به رفتار گذشته خود انتقاد دارند. از طرفی هنگامی که حکومت اجازه چنین حضوری را بدهد آن هم نقدها به عملکرد گذشته‌اش را قبول دارد.

اما اگر شخصی بخواهد از بیرون و منصفانه به انتخابات سال ۸۸ نگاه کند، این‌طور نیست که به یک طرف نمره صد بدهد و به طرف دیگر نمره صفر، اصلاً چنین چیزی نیست. من موافق منتقدین موجود نتایج انتخابات ۸۸ نیستم اما در آن طرف هم خیلی چیزها می‌بینم که حتی نمی‌توانند به یک بخش آن جواب دهند. بنابراین هر دو طرف مقصر هستند و اگر قرار است نسبت به گذشته بازنگری صورت گیرد، هر دو طرف باید بازنگری در کارهای خود بکنند، اما هر دو طرف این را نمی‌گویند، ولی قادراند که بازنگری را در عمل انجام دهند. نکته کلیدی‌تر اینکه، کسی که قرار است علیه سال ۸۸ موضع گیری کند شرکت این فرد در انتخابات به درد حکومت نمی‌خورد و باید به این موضوع توجه کرد. ضمن اینکه از کی تا حالا حکومت با آدم‌ها این‌طور برخورد برخورد کرده است. این همه آدم که اتهامات گسترده دارند اما هر روز پستی بالاتر می‌گیرند نمونه‌اش همین آقای مرتضوی، چه کسی به اتهامات وی رسیدگی کرد؟ ولی وقتی نوبت دیگران که می‌شود بدون هیچ اتهامی، درخواست رسیدگی می کنند. این نحوه برخورد سیاست، اساساً بن بستی است که جامعه را درگیر خود کرده است.

بنابراین صرف شرکت در انتخابات، خود نوعی بازنگری است . کسی که سابقاً گفته بود در انتخابات تقلب موثر شده، با شرکت در انتخابات به طور ضمنی در عقیده‌اش تجدید نظر کرده است. این عین بیع فضولی است، الآن این ضبط صوت مال شماست، من می‌توانم این را به کس دیگری بفروشم اما این بیع نافذ نیست، اما اگر شما این را در دست دیگران دیدید و سکوت کردید نافذ می‌شود چون این بیع را به طور ضمنی پذیرفته و موافقت خود را اعلام کرده‌اید. گر چه هیچ‌گاه موافقت خود را اعلام نکردید اما ضمنی‌اش هم کفایت می‌کند. در بحث انتخابات هم همین‌طور است، چه کسی که وارد فضای انتخابات می‌شود و چه کسی که اجازه ورود را می‌دهد هر دو به طور ضمنی چیزهایی را پذیرفته‌اند. در ضمن قرار نیست در سیاست تمام مسائل گذشته حل گردد تا یک اقدام جدید انجام گیرد، اگر این طور بود سیاست به بن بست می‌رسید. ما در عمل بسیاری از مسائل گذشته را حل نمی‌کنیم و تمام هم نمی‌کنیم و نادیده می‌گیریم چون می‌خواهیم زندگی کنیم.

الف. اما رایی که آقای خاتمی داد علیرغم همه انتظارات از سوی جامعه به عنوان بازگشت پذیرفته نشد. شاید یک دلیل آن این بود که جناب خاتمی بعد از رای دادن باز مواضع اختلاف برانگیز و مبهم اتخاذ کرد.

از طرف جامعه صحبت نکنیم بهتر است، صحبت شما جوری است که انگار نبض و اختیار جامعه در دست شماست و از طرف آن صحبت می‌کنید، در این بین هیچ کسی هیچ نظر سنجی از طرف جامعه نکرده که شما این را می‌گویید. فرض کنید که هیچ کس آقای خاتمی را قبول نداشته باشد، نهایت اینکه در انتخابات رای نمی‌آورد اینکه مسئله ای نیست یا ممکن است کاری انجام دهد که برای مردم جذابیتی نداشته باشد و مردم به او رای نمی‌دهند. اما در مورد انتخابات سال ۸۸ آنقدر که شما می‌گویید همه مسائل روشن است، روشن نیست. باز می‌گویم مواضع من با آقایان فرق می‌کند و یک سری مسائلی برای من روشن هست ولی برای دیگرا نه.

الف. موضع خودتان رو بگویید ؟

موضع من دو طرفه است من قبل از انتخابات برای دوستانم نوشتم که اگر در انتخابات شرکت کنید و ادعا کنید که در انتخابات تقلب می‌شود، این موضوع از دو حال خارج نیست یا تقلب می‌شود و یا نمی‌شود ولی شما هیچ راهی برای اثبات و یا رد ادعای خود ندارید و فقط لذعل برای خودتان معتبر خواهد بود. این مشکلی است که حکومت هم با آن درگیر است و حتی اگر یک انتخابات سالمی برگزار شود چون راهی برای اثبات و یا رد این موضوع ندارد فقط خودش مجبور به پذیرش و یا رد آن ادعا است. من یا شما چه موقع می‌گوییم یک انتخابات سالم یا متقلبانه است ؟ وقتی که اگر تقلب شد بتوان اثبات کرد که تقلب شده یا اثبات بکنید که تقلب نشده است، اما اگر شیوه ای در رد یا اثبات این موضوع نداشته باشیم بر اساس همین ظن و گمان باید اظهار نظر کرد. به دوستان خودم نوشتم شما وارد انتخاباتی می‌شوید که اگر تقلب نشود و ببازید یک مشکل هست و اگر تقلب شود و ببازید یک مشکل دیگر، هیچ‌کدام راهی برای اثباتش ندارید. بنابراین قضیه آنقدر روشن نیست که بخواهیم در موردش اظهار نظر قطعی کنیم ولی این برای خود آدم‌هایی که ادعای تقلب و یا رد آن را دارند روشن است. درباره شرط و شروط گذاشت هم بگویم که استدلال گروه دوم اصلاح‌طلبان هم که خواستار ادامه روند و راهبرد کنونی هستند هم مانند حکومت است، آن‌ها هم می‌گویند که حکومت باید مواضع خود را در مورد انتخابات سال ۸۸ رسما اصلاح کند و تا موقعی که اصلاح نکند ما شرکت نمی‌کنیم. در واقع استدلال دو طرف شبیه به هم هست فقط جای این‌ها متفاوت است.

الف. دو طرف هم وزن نیستند. برای نظام هنوز ابهام وجود دارد که جریان موسوم به اصلاحات امروز چه خط و مرزی با جریان سبز دارد و چه برخوردی باید با آنها داشته باشد. پیش خودش فکر می کند که آگر این‌ها را بپذیرم نکند این گروه همان گروه قبلی باشد که اتفاقات سال ۸۸ را رهبری ‌کرد و حوادث امنیتی گذشته مجددا تکرار شود.

به نظرم این ابهام نظام منطقی است و این اصلاح طلبان هستند که باید نظام را از این نگرانی خارج سازند.

این ایراد درست هر چند دو طرفه است و حکومت هم می‌خواهد اعتماد و تضمینی داشته باشد ولی اعتماد و تضمین با حرف درست نمی‌شود. من این موضوع را کاملاً قبول دارم و معتقد هم هستم که این اتفاقی که افتاده منجر به ایجاد فاصله بین دو طرف شده است. اما این‌طور نیست که این یک طرف این فاصله را طی کند تا برسد به دیگری، اگر این کار را بکند موجودیت خودش را از بین می‌برد، شاید بهترین شکل این باشد که هر دو طرف گام‌هایی را بردارند تا به هم برسند. آنچه تعیین کننده این اعتماد است توازن قدرت است. ولی به نظر من افتخار برای کسی است که گام اول را بر می‌دارد ولی در سیاست بعضی‌ها فکر می‌کنند که هر کدام که گام اول را بر دارد از موضع ضعف او است. من به عنوان کسی که در جریان اصلاحات هستم همیشه به دوستان پیشنهاد می‌کنم که شما گام اول را بردارید ولو اینکه طرف مقابل گامی برندارد، و حتی گام دوم را بردارید و اعتماد به نفس داشته باشید و این کار را انجام بدهید اما به عنوان یک ناظر بیرونی که نگاه می‌کنم می‌بینم که به طور طبیعی این طرف وقتی گام دوم را بر می‌دارد که طرف مقابل هم یک گام برمی دارد.اگر طرف مقابل گامی برندارد برداشتن گام دوم برای این طرف خیلی سخت می‌شود و گام سوم کلاً برداشته نمی‌شود. اگر هر دو طرف برداشتن این گام‌ها را برای پیشرفت و منافع کشور لازم و مفید می‌دانند باید پیش قدم شوند .هر کدام که اعتماد به نفس و شهامت آن را دارند، گام اول را بردارد.آن موقع ناظران بیرونی فشار می‌آورند که طرف دیگر هم گام خودش را بردارد. فاصله طرفین در حال حاضر بیش از ۲۰ گام است و لذا برداشتن یک گام و دو گام مساله‌ای را ایجاد نمی‌کند.

الف. اما به نظر مسئله بالاتر از شهامت و ایثار و از خود گذشتگی است. اتفاقی که اکنون در حال وقوع است این است که حاکمیت و جامعه اصلا نمی داند که جریان اصلاحات تمایل دارد به سمت آن ها بیاید و یا قصد دارد به سمت دیگری برود؟

این حرف شما هم درست است هر چند موضوع دو طرفه است، دلیل این امر به خاطر قطع رابطه است، این قطع رابطه هم فقط مختص این طرف نیست و بارها هم مطرح شده است. این اتفاقاتی که در این سه سال رخ داده رابطه‌ها را قطع کرده است، رابطه‌ها که قطع شد خودش عوارض زیاد دیگری دارد. فرض کنید اگر من با شما ارتباط داشته باشم شما وقتی از من حرفی می‌شنوید راحت‌تر می‌توانید در مورد حرف من قضاوت کنید و این که منظور من چه بوده است. اما وقتی هیچ رابطه ای نباشد به ناچار به بدترین شکل تفسیر و توجیه می‌کنید، بهبود شرایط را نمی‌توان به حل همه این‌ها منوط کرد همان‌طور که گفتم بین طرفین مثلاً بیست گام فاصله هست و مشکلی پیش نمی‌آید که هر کدام از طرفین یک یا دو گام بردارند و هر موقع که خواستند می‌توانند به عقب برگردند بدون اینکه اتفاقی بیفتند. بنابراین در آشتی‌ها این مسئله است که چه کسی گام اول را برمی‌دارد.

اگر من جای حکومت باشم و این سؤال برای من مطرح باشد و بخواهم بدانم که موضع شما نسبت به من چیست یک راه آزمون آن این است که گام اول را برمی‌دارم و منتظر واکنش طرف مقابل می‌شوم که چه برخوردی می‌کند. اگر شما تندتر و رادیکال‌تر شدی و طلبت بالاتر رفت می‌فهمم که این اهلش نیست و گامم را به عقب برمی‌گردانم. اما اگر طرفم پاسخ مثبت داد می‌فهمم که اصلاً قضیه این‌طور نیست. بنابراین برداشتن گام را منوط به پاسخ به این پرسش نکنیم، فاصله‌ها آنقدر زیاد است که با برداشتن یکی دو گام کسی چیزی از دست نمی‌دهد.

الف. آقای عبدی، کسی که موضع اش فتنه و تقلب باشد چطور می تواند در انتخابات بعدی شرکت کند؟ چطور انتظار دارید که نظام اینها را بپذیرید حال آنکه ممکن است مجدد حوادث ۸۸ تکرار شود.

بگذارید در این مورد به موضع آقای خاتمی اشاره کنم، آقای خاتمی حتی اگر معتقد باشد که در انتخابات تقلب شده، بر اساس موضع سیاسی که دارد شرکت می‌کند. مگر آقای خاتمی در مجلس هشتم با آقای کروبی در مورد بی‌اعتباری انتخابات نامه ننوشت و بعد هم در انتخابات بعدی شرکت کرد؟ خوب چرا قبلا پذیرفتند که ایشان این موضع را علیه اعتبار انتخابات بگوید و باز هم شرکت کند؟ بنابراین بیایید این‌طور به قضیه نگاه نکنیم، این‌گونه نگاه کنیم که ایشان شرکت کند و سعی کنیم زمینه‌ها را طوری فراهم کنید که اتفاقات سال ۸۸ رخ ندهد. این‌ها پیش‌شرط حضور انتخاباتی نیست اما در آن زمان(فعالیت انتخاباتی) اگر به عنوان یک شهروند بخواهید بدانید که موضعشان در مورد مسائل سال ۸۸ چیست می‌توانید سوال کنید و او مجبور است که پاسخ بدهد و مواضع خود را تصحیح کند. این مشروط به حضور و یا عدم حضور نیست. شما به عنوان شهروند، هنگامی که می‌خواهی رای بدهی از آقای X و یا Y که نامزد شده بپرسید که موضع خودش را در رابطه با آن مسئله بگوید و بگویی اگر پاسخ ندهی به تو رای نمی‌دهم و این حق شماست که موضع وی را بدانید و وی باید موضع اش را بگوید.
اتفاقاً کسی که وارد انتخابات شود و بگوید که در انتخابات سال ۸۸ تقلب موثر شده، اگر عقیده وی هم بر همین اساس باشد و بخواهد این عقیده را بگوید، اینجا گیر می‌افتد چون بلافاصله خواهند گفت پس چرا در این انتخابات شرکت کردی ؟ بنابراین قضیه قابل حل است. هر کسی قصد شرکت در انتخابات را داشت شما به عنوان خبرنگار می‌توانی در مورد موضع اش نسبت به آن قضیه بپرسی که چیست ؟ اما در این بین حکومت نمی‌تواند تعیین شرط بکند. با فرض اینکه من در انتخابات نامزد شدم شما می‌پرسی که موضع ات چیست ؟ اگر گفتم تقلب شده، خوب شما می‌پرسی که چرا اکنون شرکت کردی مگر این سیستم فرق کرده و یا باز می‌خواهی دعوای بعد از آن رخ دهد ؟ و اگر نتوانم پاسخی درست دهم و شما را قانع کنم، خود این موضوع باعث عدم رای آوردن من می‌شود، حضور که ترسی ندارد مهم رای آوردن است.

من معتقدم در آن شرایط همه می‌توانند سؤال‌های خود را مطرح کنند، اصلاً بگذارند افراد در تلویزیون صحبت کنند و بگویند موضع آنان چیست. مطمئن باشید حتی اگر فردی عقیده‌اش بر تقلب باشد چون پاسخ رفتاری وی عدول ضمنی از این عقیده است به توجیه‌کاری خواهد افتاد.

الف. شما ابتدای صحبتتان گفتید که جریان اصلاحات از سال ۸۷ دچار تغییر و دگرگونی شده است. این موضوع را در مقاله "مقدمه ای بر نقد اصلاحات" هم گفته بودید. در آنجا به مجموعه ای از مسائل سیاسی و تاریخی اشاره می‌کنید که روی هم اثر می‌گذارند تا راهبرد جریان اصلاح طلبی تغییر یابد. این عوامل سیاسی و تاریخی که باعث تغییر راهبرد اصلاحات شده‌اند چه عواملی هستند و اینکه چرا این تغییر راهبرد را از سال ۸۷ می‌دانید؟

من باید عین آن جمله ای که در آنجا هست را ببینم که بتوانم در مورد آن اظهار نظر کنم ولی به طور کلی جواب شما را می‌دهم. به نظر من ورود به انتخابات با انحصار هدف در رای آوردن و تغییر رییس دولت، عدول از موضع اصلاحات بود، من در سال ۸۷ معتقد بودم که اصلاحات نباید از موضع رای آوردن در انتخابات حضور یابد چون شرایط موازنه قوا را ندارد و این جز اینکه به بحران منجر می‌شود نتیجه ای دیگری نخواهد داشت. و این اعتقاد را مکتوب به دوستانی که فعال بوده‌اند دادم که از این موضع (یعنی رای آوردن در انتخابات ) کسی نمی‌تواند وارد انتخابات شود. انتخابات سال ۸۸ باید به عنوان عرصه ای باشد که حضور فعال داشته باشیم و منتظر بمانیم که موازنه قوا ایجاد بشود، بنابراین گفتم که مسیری را که طی می‌کنید، احیاناً به تبعاتی منجر می‌شود و تبعاتش را بعد از انتخابات سال ۸۸ شاهد بودیم و آن تبعات متناسب با مطلوبیت‌های اصلاحات نیست. بنابراین نتیجه می‌گیریم که آن مقدمات هم متناسب با آن سیاست اصلاحی نبوده و آن مقدمات اشکال داشته است. اگر دوستان در نتایج تحلیل‌های خود اشتباه کردند که هیچ، اما اعتقاد دارم که این نتایجی که اتفاق افتاد کاملاً قابل پیش بینی و قابل فهم بود.

الف. حوادث پس از انتخابات و سال ۸۸ قابل پیش بینی بود ؟

بله کلیت آن اتفاقات (فارغ از جزییات آن) قابل پیش بینی و از لحاظ تحلیلی قابل فهم بود. بنابراین اگر چنانچه قابل فهم بود باید از مقدمات آن پرهیز می‌شد.

الف. چطور قابل پیش بینی و فهم بود؟

سال ۸۸، اصلاح طلبان چه رای داشته باشند و چه رای نداشته باشند سالی نبود که برای رای آوردن وارد انتخابات شوند، اعتقاد من این بود و به دوستان گفتم که شما برای اینکه رای داشته باشید باید شعارهایی بدهید که فراتر از تحمل ساخت حقیقی قدرت باشد و این به تنش منجر می‌شود. اما اگر بخواهید شعارهایی بدهید که متناسب با وضعیت موجود و حقیقی قدرت و حکومت است رای نمی‌آورید. اگر سطح شعارهایتان را تنزل دهید می‌گویند آقای احمدی نژاد بهتر از آقای خاتمی می‌تواند این کارها را بکند. اگر سطح شعار و مطالبات خود را تنزل دهید و نیروی خود را برای این شعارها بسیج کنید رای نمی‌آورید. برای رای آوردن چاره ای جز این ندارید که این سطح را بالا ببرید ولو اینکه در سطح ساخت حقوقی باشد. در سطح ساخت حقوقی می‌توانید این شعارها را بدهید اما در ساخت حقیقی این اجازه را به شما نمی‌دهند. این شکافی بود که به وجود می‌آید و منشأ بحران خواهد شد. بعد هم تحلیل من این بود که اگر شما رای نیاورید از دو حالت خارج نیست: یا رای نداشتید و نیاوردید و یا رای داشتید و رای شما خوانده نمی‌شود.

در هر دو صورت هیچ ابزاری برای سنجش هیچ‌کدام از این دو حالت وجود ندارد. ابزار مستقلی وجود ندارد و تنها ابزار شورای نگهبان است که آن هم تایید همان وضع را می‌خواهد بگوید. بنابراین حتی اگر رای نداشته باشید چاره ای جز این ندارید که بگویید تقلب شده چون با تحلیل و انگیزه رای‌آوری جلو آمده‌اید، حتی اگر واقعاً تقلب شده حکومت که نمی‌پذیرد و آن هم مسیر خودش را جلو می‌برد.

در اینجا شکاف غیر قابل جبرانی پیش می‌آید در نتیجه بحران‌ها خود را نشان می‌دهد. به همین دلیل معتقد بودم که حضور در انتخابات از موضع اصلاح طلبی با هدف رای آوردن و طریقیت داشتن در انتخابات امکان پذیر نیست. بنابراین دوستان باید تا ۴ سال بعد دور اینکه کسی غیر از آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شود را کلاً خط بکشند و به انتخابات از جنبه موضوعیت نگاه کنند تا چهار سال بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد و خود را برای آن آماده کنند. بنابراین این را عدول از سیاست اصلاح طلبی می‌دانستم. سیاست اصلاح طلبی انتقاد از حکومت و کوشش برای اصلاح آن است ولی نه در حدی که به تقابل بیانجامد، تقابل هم نه اینکه شما بگویید کار ما اشکال نداشته و یک کار منطبق بر حقوق بوده است تقابل یک امر واقعی است که در صحنه عمل رخ می‌دهد.

الف. یعنی شما اعتقاد داشتید جریان اصلاحات در آن زمان برای پیشبرد اهداف خود از طریق ورود به قدرت و رای آوردن نباید عمل می کرد.

در نهایت قطعاً باید از این طریق عمل بکند اما این طریق یک مقدمات دیگری لازم دارد که باید آن مقدمات فراهم باشد و آن مقدمات موازنه قوا است. موازنه قوای جنبش اصلاحات رای کاغذی نیست، در بطن جامعه و ساخت قدرت هم باید باشد. جنبش اصلاحات از سال ۸۷ حتی اگر رای هم داشت با ساخت قدرت موازنه کافی نداشت.

الف. یعنی نقطه شروع نباید انتخابات باشد؟

بله. انتخابات باید نقطه پایان باشد.

الف. در جایی گفته بودید که بدترین اقدام برای یک کنشگر سیاسی این است که یک بار به نعل بزند و یک بار به میخ و اینکه شتر سواری در فضای سیاسی دولا دولا نمی‌شود. الآن هم در جریان اصلاحات به نوعی یک نوع ابهام نسبت به عملکرد، مواضع و راهبردهای آن‌ها وجود دارد. اشکالی که برای یک کنشگر سیاسی می دانستید به آینده مبهم جریان اصلاحات هم مربوط می شود؟

این ابهامی که شما می‌فرمایید بخشی از آن خودخواسته نیست. یک وقت شخصی به طور آگاهانه یک دوگانگی راهبردی را انتخاب می‌کند و به شیوه نا روشن، مواضع خودش را انتخاب می‌کند. یک وقت دیگر مجموعه ای با این وضعیت مواجه می‌شوند و هنوز تصمیم نگرفته‌اند که به کدام سمت بروند. وضعیت اصلاحات از این نوع اخیر است. شما با یک فرد یا جبهه‌ای مواجه نیستید که تصمیم دارد دوگانه رفتار کند و هر روز، خودش را یک جور نشان دهد و چنین رفتاری را به نفع خودش بداند. این وضع مثل وضع دانشجویی می‌ماند که قصد انتخاب رشته را دارد و بین انتخاب دو رشته متفاوت حیران است و نمی‌تواند یکی را انتخاب کند اگر این شخص را به حال خود رها کنیم بعد از مدتی یک رشته را انتخاب می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که کدامیک بهتر است و یا اینکه در آخر قرعه و سکه می‌اندازد دیگر بدتر از این حالت که نیست! یک وقت دیگر هم هست که شما به عنوان یک عنصر بیرونی می‌توانید به این فرد کمک بکنید که یکی از این دو رشته را انتخاب کند.

وضعیت کل جریان اصلاحات به نظر من به خاطر این است که بین گرایش به اصلاح طلبانه قبلی و اوضاعی که در سه سال اخیر به وجود آمده، مانده‌اند. البته مواضع برخی از این‌ها روشن است مثلاً برای خودم کاملاً روشن است. ولی ما تنها با فرد سروکار نداریم و کل جریان را نگاه می‌کنیم. همان‌طور که ابتدای صحبت گفتم این کفه به سمت گروه اول می‌رود ولی روند این کفه فقط درون زا نیست و متأثر از متغیرهای بیرونی و خارج از خودش هم خواهد بود. ممکن است یک سری اتفاقاتی در کشور بیفتد و این‌ها روی یکی از دو طرف دیگر حساب بیشتری کنند.

به همین دلیل فکر می‌کنم چون متغیر خود اصلاحات آنقدر قدرت ندارد که این را انتخاب کند، حکومت می‌تواند ببیند منفعت‌اش در چیست اگر منفعت این است که اصلاح طلبان راه این سه ساله را بروند با انسداد بیشتر گروه دوم را تقویت کند اگر منفعت آن تقویت گروه اول باشد می‌تواند رفتارهایی بکند که گروه اول تقویت شود.

الف. رایی که آقای خاتمی در مجلس نهم داد می توانست زمینه را برای بازگشت اصلاح طلبان باز کند. من به عنوان یک فعال رسانه ای اجساسم این بود که رای آقای خاتمی شرایط بازگشت اصلاح طلبان را مهیا می کند. اما این رای و فضای اعتمادی که ایجاد کرده بود خیلی دوام نداشت. بعد از مدتی مجددا دیدیم که ایشان خیلی بنای گام اعتماد ساز و روشن‌تر کردن مواضع را ندارد و دیدارها و سخنرانی‌های وی ابهام آفرین بود. چه تحلیلی از این رفتار دوگانه دارید؟

این دوگانه نیست اتفاقاً ماجرا عکس آن چیزی است که شما می‌گویید. آقای خاتمی رای داد، اولین کاری که حکومت باید در پاسخ این عمل آقای خاتمی انجام می‌داد این بود که محدودیت استفاده از نام ایشان را در مطبوعات بردارد هر چند آن محدودیت هم غیرقانونی است. چرا یک روزنامه نمی‌تواند خبر مربوط به آقای خاتمی را بزند؟ ایشان در مورد زندانیان سیاسی صحبت می‌کند مگر قبلا هم که در حکومت بود در مورد زندانیان صحبت نمی‌کرد. ولی در کل ممکن است انتظارات طرفین از همدیگر درست نباشد اما این انتظارات در گام‌های بعدی خودش را نشان می‌دهد. به نظرم رای آقای خاتمی اثر خود را گذاشت و اتفاقی اصلاحی که گفتم را در این چهار ماه می‌بینمیم، تا حدی ناشی از این رای است. این‌طور نیست که مشکلات یک شبه حل شود و این فاصله و نقار نه تنها برای هر دو طرف نفعی ندارد برای اشخاص ثالث که مردم هستند هم نفعی ندارد. باید از خود گذشتگی کنند و مسیر را تصحیح کنند و جلو بروند.

الف. برداشتن این فاصله و نقار بدون توجه به اینکه مقصر اصلی این اختلاف چه کسی بوده است جفا به تاریخ و آیندگان نیست؟

هر دو مقصر بودند، یکی کمتر و یکی بیشتر، کیفیت کار فرق می‌کند. کیفیت تقصیرات دولتی با تقصیرات غیر دولتی فرق می‌کند. من بارها در مطالبم نوشتم حتی اگر تقصیر کمتر متوجه من باشد من خودم را بیشتر سرزنش می‌کنم از کسی که تقصیرات بزرگ‌تر بر گردنش است. لذا اگر به عنوان یک اصلاح طلب بخواهم صحبت کنم می‌گویم که اصلاح طلبان باید تقصیرات خودشان را درست کنند حکومت هم همین است که هست اصلاح طلبان باید در درجه اول تقصیرات و اشتباهات خود را برطرف کنند حتی اگر به عنوان یک ناظر تقصیرات جکومت را سنگین‌تر بدانم.

الف. ماجرا مثل این است که یک نفر بیاید و به ناموس و مال و جان طرف دیگر تعرض کند و طرف مقابل هم برای دفاع از خودش بجای اینکه پلیس خبر کند مشتی و یا سیلی حواله طرف کند. به نظر شما اگر شخص ثالثی وارد شود و بگوید هر دو مقصرید و از طرفین بخواهد که از همدیگر عذرخواهی کرده و روی هم را ببوسید، این ادم عاقل است؟

به عنوان ناظر اگر بخواهم صحبت کنم باید گفت که ماهیت تقصیرات حکومت حقوقی‌تر و مسئولیت آورتر است تا ماهیت تقصیر افراد. از سوی دیگر باید دو اتفاق سیاسی و حقوقی را از هم تفکیک کنیم. مثلاً درباره مثالی که شما زدید اگر چنانچه کسی اکنون اموال شما را بدزدد، شما باید به دادگاه مراجعه کنید و دادگاه هم رسیدگی می‌کند و شما هم می‌گویید که دادگاه باید از لحاظ حقوقی رسیدگی کند. اما در حوزه سیاسی قضیه این‌طور نیست چون در حوزه سیاسی، یک مرجع ثالث نداریم. در حوزه سیاسی اگر بخواهیم همه چیز به حق و حقوق برسد اولین دعوا، سال‌های سال ادامه پیدا می‌کند و حل هم نخواهد شد. در حوزه سیاسی بحث این است که چگونه رفتار کنیم که آلام و دردهای مردم کمتر شود. مشابه این استدلال شما هم در بین طرفداران سبز رادیکال هم وجود دارد، تا حرفی بزنی می‌گویند ندا فلان شد و یا سهراب آن طور شد و این یکی این‌طور شده و آن یکی آن طور و تا خون این‌ها فلان نشود ما شرکت نمی‌کنیم.

من بارها گفته‌ام ۴۰ نفر کشته شدند طرفداران این استدلالها تا کشته‌ها را به ۴۰ هزار نفر نرسانند آرام نمی‌شوند. کدام جایی هست که عدالت را به طور کامل برقرار کند؟ در حوزه سیاست نمی‌توان این‌گونه عمل کرد، یک کسی در خیابان کاری کرده قاضی و پلیس وجود دارد و رسیدگی می‌کند اما در سیاست چنین نیست.

الف. آقای عبدی دعوای سیاسی نبود دعوا تخلف قانونی بود و اینکه اصلاح طلبان حاضر نبودند داوری طرف را بپذیرند.

داور بی طرف نبود آقای محترم. نمی‌توان مسئله را به این داور ارجاع داد، آقای جنتی خودش طرفدار آقای احمدی نژاد بود و از ابتدا موضع گیری داشتند به همین دلیل اعتبار این قضیه را از بین برد. شما باید اولین سؤالتان همانی باشد که من برای دوستان نوشتم که: اول باید به حکومت گفت که یک مرجع بی طرف برای انتخابات بگذارد که وقتی گفت رای این است با یک رای بالا و پایین همه دهنشان را ببندند و برایش کف بزنند.

الف. اما اصلاح طلبان می‌دانستند. اگر قبول نداشتند چرا وارد بازی شدند؟ این داور که شب انتخابات تعیین نشده بود.

این ایراد وجود دارد، این همان ایرادی است که من هم به دوستانم می‌گیرم. اما این حقی را بر حکومت ایجاد نمی‌کند این ایراد را به حکومت هم می‌توان نسبت داد که شما این رفتار را در برخی اعضای شورا از ابتدا می‌دانستید چرا یک طرفدار را ناظر انتخابات گذاشتید.

الف. اما حکومت این حرف را قبول نمی‌کند که ناظرش طرفدار یک کاندیدا بود!

چرا قبول نمی‌کند مگر می‌شود که قبول نکند آقای جنتی و آقایان دیگر خودشان می‌گفتند ما طرفدار فلانی هستیم.

الف. هر کسی اعتقاد و انتخابی برای خودش دارد اما ممکن است اخلاقی و بی‌طرفانه عمل کند.

مگر می‌شود. ببینید قاضی به محض اینکه در مورد هر یک از دو طرف دعوا اظهار نظر کند از قضاوت ساقط می‌شود. وقتی کسی نمی‌تواند جلوی این اظهار نظر خودش را بگیرد حتی اگر چنین گرایشی داشته باشد، چطور می‌تواند بیطرف نظارت کند؟ من این ایراد شما را قبول دارم اما این ایراد باعث تایید طرف مقابل نمی‌شود.

الف. دلیل بر تایید طرف نمی‌شود اما این دلیل نمی‌شود که بعد از بازی، بازی را به هم بزنیم!

این همه ما به دادگاه رفتیم، در دادگاه از خود دفاع می‌کنیم و دادگاه را می‌پذیریم و می‌دانیم که قاضی جهت گیری دارد و غیر عادلانه حکم می‌دهد چکار کنیم، چاره ای نداریم من نمی‌توانم به دادگاه دیگری بروم این دادگاه و قاضی را برای من گذاشته‌اند.

الف. این چیزی که شما می‌گویید دعوای سیاسی است اگر شما بگویید که این حکمی که صادر شده را قبول ندارم درست است. اما دلیل نمی شود که با این بهانه در خیابان قشون کشی کنیم و مردم را به جان هم بیاندازیم.

من مخالف حضور خیابانی بودم و هستم، معتقدم که اگر افراد را به خیابان فرا می‌خوانید و نتوانید کسی را کنترل کنید نباید این کار را بکنید. انقلاب که شد، در ۱۷ شهریور مردم را به رگبار ژ۳ بستند آن موقع گفتند سه هزار نفر ولی صد و چند نفر کشته شدند ولی آن کسی که آن زمان مردم را به خیابان اورد اجازه نداد مردم اسلحه دستشان بگیرند و بعد از آن هم برای سربازها با خود گل بردند، اما کسی که مردم را با روزه سکوت به خیابان بیاورد و آخرش به جای دیگر می‌رسد حق ندارد این کار را بکند برای اینکه کاری می‌کند که کنترل آن را ندارد و انتقاد های من از این جنس است.

من همین انتقاد شما را هم گفتم که مرجع قضاوت نهایی انتخابات شورای نگهبان است و بدانید این همان شورای نگهبان با همان سابقه است حواس خود را جمع کنید و باید این را بپذیرید.

الف. آقای عبدی شما به عنوان یک فعال سیاسی در آن ایام کاری کردید که جلوی این قضایا گرفته شود؟

همانطور که گفتم موافق این گونه حضور خیابانی نبودم، اصلاً قبل از آن هم با آمدن آقای خاتمی هم موافق نبودم و مکتوب به دوستان گفتم که این حضور شما در انتخابات مشکل درست می‌کند.

الف. همان بحث طریقیت و موضوعیت که مفصل درباره اش نوشتید؟

بله. اینکه برای رای آوردن وارد عرصه نشوید. از منظر موضوعیتی وارد شوید و نه طریقتی. بعد از انتخابات یک اتفاقاتی رخ داد. بگذارید از قبل از انتخابات بگویم. هفته آخر انتخابات از خیابان ولی عصر تا میدان ونک و... مردم حضور داشتند، این وضعیتی نبود که سیستم با آن موافق باشد و یا آمادگی پذیرش آن را داشته باشد. نمی‌توان به این وضعیت انتخابات گفت. انتخابات یعنی گذاشتن جنگ به کنار و حضور سر صندوق رای. ما نمی‌توانیم جنگ را وارد صندوق رای کنیم یعنی این تبدیل به بدلی برای یک نوع تقابل جدی شده بود، معلوم بود که به آنجاها کشیده می‌شود.

الف. درباره اتفاقات بعد از انتخابات بگویید.
از آنجا که به لحاظ تحلیلی با حضور خیابانی مخالف بودم در این مسیر گام بر نداشتم. اما چون در ستاد آقای کروبی بودم سعی می‌کردم با ایشان باشم و هر نوع کمکی که می‌توانم به بهبود وضع بکنم، مشکل از اینجا شروع شد که کسانی که بیرون نشسته بودند فکر می‌کردند که من آقای کروبی را تحریک می‌کنم و یا حتی مثلاً فلان بیانیه که یک طور خاص بوده را من نوشته‌ام. بنابراین من را احضار کردند و به اوین برده و بازجویی کردند. چون اتهامی علیه من نبود این تعهد را می‌خواستند که دیگر پیش آقای کروبی نروم و گفتند در غیر این صورت به زندان می‌روی. پیش خود گفتم خوب فرض کنیم من این تعهد را ندهم در این صورت به زندان می‌روم و اگر به زندان بروم دیگر نمی‌توانم پیش آقای کروبی بروم! و در هر دو صورت نمی‌توانم در این زمینه کاری کنم بنابراین آن تعهد را قبول کردم و گفتم مطمئن باشید که شما پشیمان می‌شوید برای اینکه اطلاعی ندارید که من چه فکر و چه کاری می‌توانم می‌کنم و این اطلاعات غلط باعث پشیمانی شما می‌شود. اینجا هم بگویم اگر من می‌توانستم حضور داشته باشم به احتمال فراوان مسیر به گونه دیگری طی می‌شد و این هزینه ای است که خود حکومت بابت بی اطلاعی‌اش پرداخت.

الف. آینده اصلاح طلبان را در انتخابات آینده چطور می‌بینید.

اصلاح طلبان لزوماً نباید به انتخابات بعدی از دید طریقت نگاه کنند، باید خود را بازسازی کنند. اصلاً مسئله من این نیست که در انتخابات شرکت کنند یا نکنند مسئله من این است که مملکت به سمتی برود که جنگ و درگیری نشود و آنچه مهم است این که اتحادی به وجود بیاید که بیگانه نتواند این‌طور به کشور نگاه کند که می‌تواند به کشور حمله کند.

مسئله اساسی هم این است اگر می‌گویم کاری در انتخابات صورت گیرد به خاطر این است که این اتفاق نیفتد اما این اتفاق ناشی از مسئولیت دو طرفه است بخشی و گامی است که اصلاح طلبان باید بردارند و به سال ۸۷ برگردند و حکومت هم باید گامی بردارد گامی که متاسفانه برداشتن آن هر لحظه دیرتر می‌شود.

من بیشتر از ۲۰ سال است که در روزنامه‌ها می‌نویسم هیچ وقت به اندازه حالا نوشتن برای من سخت نبوده که چه چیزی بنویسم که روزنامه‌ها بتوانند چاپ کنند. این به نفع حکومت نیست من مطالبم را یک جور تنظیم می‌کنم که بتوان منتشر کرد ولی خیلی‌ها هستند که کنار می‌کشند و می‌گویند که به ما چه ربطی دارد بگذار هر چه بشود، بشود. آینده اصلاح طلبان هم بستگی به این دارد که آینده کشور را چگونه نحلیل و بر اساس آن چگونه رفتار کنند، البته من خوشبین هستم.
 
ابواحسن-ع
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۰:۰۳:۴۶
داداش طرف صحبت ما ، با مردم آن طرف آب که دل آنان برای این آب وخاک نمی تپد نیست.
بلکه با توجه به شرایط ایران در جهان می گویم دورد به کسانی از چپ وراست داخلی که به قانون اساسی پایبند و به منافع ملی کشور توجه دارند (937108) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۲۸:۳۱
به امید روزی که کشور عزت قبل از سال 84 را بیابد خسته شدیم تو این 8 سال از شنیدن شعار و دروغ فریب ....تورم بیکاری و....... (937494) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۵۱:۰۷
به نظر من که مطالبی از ایشان خوانده ام اقای عبدی بنویسند و یا ننویسند نه چیزی به دنیا اضافه میشود و نه کم (938086) (moderator16)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۵:۲۵:۵۳
اتفاقا بر عکس شما من هر متنی از ایشان خواندم کم نقص زیبا منصفانه و مهمتر از همه با ادبانه بود حتی مطالبی که در نقد اصلاح طلبان نوشته اند. شما را رجوع میدهم به متن ایشان در پاسخ به نوشته و مصاحبه آقایان مهاجرانی و صادق خرازی که اخیرا منتشر شده جلب میکنم. (939189) (moderator1)
 
احمد
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۵:۴۴:۲۸
اگر جریان اصلاح طلبی را جریان ایستادگی در برابر رهیبری و نظام تفسیر می کنید احمدی نژاد از همه اصلاح طلب تر است. زیراکه:
1- با 11 روزه خانه نشینی و ایستادگی در برابر فرمایش رهبری در مورد مشایی
2- حمایت جدی از رحیمی و اعلام دست اندازی به کابینه به عنوان خط قرمز و تهدید به افشاگری
3- ایستادگی بر موضع خودش در مورد مرتضوی و مقاومت در برابر همه ی نظام( از مجلس تا خیرخواهان دولتی و قضایی)
4- بی توجهی به احکام قضایی ( سازمان بازرسی و دیوان محاسبات کشور)
5- عدم ابلاغ و اجرای قوانینی که از کانال مجلس وشورای نگهبان گذشتند ولی دولت آنها را قبول ندارد( برخلاف تأکید وفرمایش رهبری هم در مشهد وهم در جمع اعضای هیئت دولت)
6- ایستادگی در برابر اوامر و فرمایشات مراجع بزرگوار
7- سیاست های غلط اقتصادی افسارگسیخته وآشفتگی اقتصادی و تورم بی مهار (937744) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۱:۳۸:۲۱
به موارد بالا اضافه کنید:
1.کارهای غیر کارشناسی که شکست خورده یا بی نتیجه مانده مثل:
الف)حساب آتیه فرزندان
ب)سهام عدالت:سود آن فقط یک بار چند روز مانده به انتخابات 88 داده شد و دیگر هیچ
ج)سفرهای استانی با هزینه های گزاف که مصوبات آن عمدتا اجرا نمیشه فقط کارکرد تبلیغاتی داره
2.اختصاص جلسه دولت برای دور زدن قانون به خاطر یک نفر به نام سعید مرتضوی در حالی که جلسات باید به حل مشکلات مردم مثل تورم اختصاص داده شود
3.دروغگویی به عنوان مثال:
الف)هر سال در آستانه ماه رمضان اعلام میشه که به کارمندان سبد کالا داده خواهد شد چند بار هم با آب و تاب اعلام می کنند ولی در عمل چیزی دیده نمیشه
ب)اضافه کردن حقوق کارمندان(بدی آب و هوا) و بعد از چند ماه کاهش آن به خاطر استفاده از تبلیغات آن در عرض آن چند ماه
4.دادن آمارهای دروغ در مورد تورم و اشتغال و تولید به عنوان مثال پارسال گفته شد که 2500000 شغل ایجاد شده در حالی که به گفته نمایندگان تعدادی از شغلهای قبلی هم از دست داده شد شغل جدید که هیچ
5.......... (938199) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۱:۰۸:۳۹
و 8- عدم اجرای یا بهتر بگوییم معلق کردن قانون برنامه چهارم و عدم ارائه گزارش مربوطه
9- خودشیرینی در اجرای بدون برنامه مدون برای ادغام وزارتخانه ها که جداً باعث انهدام آنها شد نمونه آن وزارت بی مسمای راه و شهرسازی است0
10- دادن وعده های واهی و عوام فریبی تبلیغاتی
11- اجرای عجولانه و با بی فکری تمام کارهای مملکت
12- تلاش برای حفظ خود و اطرافیان به قیمت تخریب اقتصاد و فرهنگ
13- خود شیفتگی و استبداد کامل در کارها و تصمیمات
14- و و و و (938403) (moderator1)
 
Czech Republic
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۱:۲۴:۳۹
به موارد بالا اضافه کنید:
1- اخراج یا بازنشسته کردن اجباری یا باز خرید کردن بهترین مدیران ، اساتید دانشگاه ها و کارشناسان ارشد دولتی
2- جایگزینی مدیران و کارشناسان بصورت اتوبوسی یا بهتر بگوییم توسط ناو شکن
3- انتقال بار بی کفایتی مدیران اقتصادی به دوش مردم ضعیف و متوسط با استفاده ابزاری از کلمه مقدس عدالت در مدت 7.5 سال
4- انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی
5- پیاده سازی ایدهای عامه پسند و خلق الساعه بجای پیشبرد برنامه های مدون ملی (938420) (moderator1)
 
مسعود
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۲:۰۸:۱۵
و افتتاح نمايشي و تبليغاتي برخي پروژه ها كه در بعضي مواردش مثل پالايشگاه آبادان به پرپرشدن پدران و سرپرست 4 خانواده منجر شد... (938885) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۲:۰۸:۵۶
و كاغذپاره كردن پول ملي به جاي قطعنامه هاي سازمان ملل! (938888) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۰۱:۲۸:۲۴
و بی اعتباری مقابل نو کیسه ای چون مرسی (939753) (moderator102)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۹:۴۸:۳۴
تعبیر و تقلیل جریان اصلاح طلبی به جریان ایستادگی در مقابل رهبری درست نیست و اصلا ربطی ندارد. اصلا حات در بن یعنی نظام سیاسی در موضوعاتی نیاز به تغییر دارد تا درجهت نیازها و صلاح جامعه و کارایی و مقبولیت کل نظام حرکت کند. (939467) (moderator1)
 
hamed
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۶:۱۲:۲۳
مشکل اصلی همین تعاریف مختلف از منافع ملیه برادر.... (937799) (moderator1)
 
عباس
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۲:۰۲:۲۸
اصلاح طلبان اکنون نباید فقط نظاره گر دو رویداد محتمل و بسیار مهم کشور یعنی انتخابات ریاست جمهوری و موضوع هسته ای کشور و حمله احتمالی خارجی بوده و منفعل باشند بلکه باید با توجه به پایگاه قوی مردمی خود بطور موثری با کاندید معروفی وارد گود شوند چون در صورت رخداد جنگ کنترل اوضاع از دست همه نیروهای داخلی منجمله حاکمیت و اصلاح طلبان خارج شده و انگاه این قدرتهای خارجی و کشورهای صاحب نفوذ همسایه ایران خواهند بود که اینده ایران را قطعا بر مبنای منافع خودشان و نه مردم ایران ترسیم کرده و حتی بعید نیست مرزهای ایران را نیز دچار تغییرات اساسی کنند. (938443) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۷:۲۵:۴۵
زنده کردن مرده های سیاسی برا چیه الف؟؟
چند نفر اسم ببر که براش مهم باشه این آقا چه جور فکر میکنه!!!
اون از علم کردن وقت وبی وقت جناب خاتمی!! اونم از این!!

مردم گوساله نیستند. حافظه تاریخی شون هم پاک نشده. (937900) (moderator16)
 
یک آزاده
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۲۳:۴۰:۰۳
دوست عزیز...
اولا به مردم توهین نکن.
دوما حضرتعالی همه مردم نیستی.
سوما زمانی که اقتدار جمهوری اسلامی مطرح است ، چپ و راست دیگر مطرح نیست.
در رابطه با خاتمی نیز خواهشا با تامل و تعقل حرف بزنید چون ایشان از پایگاه اجتماعی قوی در میان هر دو جناح برخوردار هستند . (939665) (moderator1)
 
moein
۱۳۹۱-۰۶-۱۵ ۱۱:۲۷:۴۸
از طرف مردم حرف نزن برادر....به مثبت منفیات نگاه کن تا همه چی دستگیرت شه (941635) (moderator102)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۵ ۱۳:۵۸:۰۱
از كوزه همان برون تراود كه در اوست ! متاسفانه نظر اين خواننده نظر بخشي از حاكميت است كه به منافع ملي نمي انديشد (942095) (moderator1)
 
ابرانی
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۰:۴۷:۱۸
دوست عزیز این خیلی بیرحمانه است که ایرانیان خارج از وطن را بی وطن خطاب کنی. و در ضمن کسانی هم بودند که در جبهه ها شهید شدند و قلبشان برای کشورشان می تپید ولی لزوما با همه موارد قانون اساسی موافق نبودند. راه حفظ ایران از خطرهای روبرو فقط آشتی ملی است و بس و پرهیز از این برچسب زدن ها به یکدیگر و تحمل نظر مخالف و گفتگو برای ایجاد تعامل. (938145) (moderator16)
 
عباس
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۲:۱۶:۲۴
اصلاح طلبان یعنی تمام کسانیکه تمایل به اصلاح معضلات سیاسی کشور با توسل به قانون و بدون خونریزی و انقلاب وبدون دخالت نظامی خارجی دارند، مقبولترین نیروی سیاسی کشور نزد مردم هستند و دلیل واضح ان عدم تمایل مردم به انجام انقلاب به علت اشنایی نسبی با عوارض و عواقب هر انقلابی و مخالفت قطعی تمام ایرانیان با حمله نظامی خارجی و ویرانی کشورشان میباشد و قطعا کسانیکه مخالف اصلاحات و مخالف نظام هستند هدف اصلی از هر مخالفتی که باید اعتلای ایران باشد را فراموش کرده و هدف اصلیشان مخالفت با نظام شده است( نه اعتلای ایران ) و اینها در داخل و خارج کشور در اقلیت هستند و عمدتا محدود به اپوزیسیونی میشوند که خود اسیر یک حصار ایده لوژیک شده اند که با شروع نبرد مسلحانه با نظام در سال 60 که ناشی از رهبری جوان و بی تجربه انها بوده عملا نقش مهمی در ایجاد فضای امنیتی کشور برای سالهای متمادی داشته اند و خود در واقع از متهمین بسیاری از مشکلات پس از انقلاب نزد خیلی از مردم ایران هستند. (938452) (moderator1)
 
صادق
۱۳۹۱-۰۶-۱۵ ۱۳:۲۶:۴۴
ُامید وارم این حرفا اونم تو این موقع ک نزدیک انتخابایم تبلیغ و شعار نباشه.
مثل آقای رضایی که به برنامه راز اومدن و خودشون رو متخصص در همه امور اعلام کردن. (941976) (moderator102)
 
مانلی پاکباز
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۰:۰۶:۴۴
آقای عبدی اگر آقای خاتمی جسارت و شجاعت آقای احمدی نژاد را داشت و در مقابل جریان تمامیت خواه کمی ایستادگی کرده بود،امروز وضع کشور چنین نبود..... (937110) (moderator1)
 
صادق
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۵۵:۳۹
حقیر اسم رفتار جناب اقای احمدی نژاد را شجاعت نمی گذارم. رفتار آقای خاتمی هم بر مبنای ترس نیست. الان که قضاوت زود است شاید در آینده بشود بهتر تشخیص داد. همین الان هم ما یک روز از یک دنده بلند می شویم و می گوییم مصدق تندروی کرد، فردا می گوییم موسوی نباید دعوت به تجمع می کرد. ما منتظریم کسی به موفقیت صد در صد برسد، بعد از مرگش از او خوب یاد کنیم. (937542) (moderator1)
 
آریا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۱۴:۱۸:۵۲
رفتار احمدی نژاد حقیقتا ستودنی است (940467) (moderator102)
 
بي نام
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۸ ۰۹:۳۰:۴۲
با نظر شما موافقم. (944679) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۶:۰۳:۱۰
موضوع اصلا ایستادگی نبود وگرنه اقای معین رای می اورد عملکرد جناب خاتمی و همفکرانش موجب رویگردانی عامه مردم شد چرا که تعیین کننده ارای اکثریت است نه گروهی که با رانت و بی رانت به امور تکیه زده اند ارباب رجوع را نمیپذیرند و به جای ان به گشت و گذار در فضای مجازی می پردازند و چنان تلقیین میکنند که دولت اقای خاتمی بهترین و بی نقص ترین بود (937788) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۴۳:۴۸
رای ندادن مردم به دکتر معین از نارضایتی نبود .به خاطر توقعاتی بود (توقعات مردم از دولت اصلاحات) که ازنظر من معقول به نظر نمی رسید . (938073) (moderator16)
 
فرزند ایران
Canada
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۱:۳۰:۳۹
اتفاقا" به دلیل سرخوردگی در رسیدن به توقعات معقولشان بود ! (938426) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۲:۴۲:۱۶
آقای احمدی نژاد نیز برخلاف آنچه میگویید از مواضعش در مواردی که زورش نمیرسید عقب نشینی کرد، فراموش نکنید که ایشان وزیر اطلاعاتشان را نمیخواهند، ضمنا بیش از یک سال است که رحیم مشایی شخصیت مورد علاقه شان خانه نشین شده است، شما شاخ و شانه کشیدن احمدی نژاد را فقط در مقابله اش با مجلس دیدید، و چند سخنرانی تند در مجامع بین المللی.

در مقابله با مجلس که مقابله کار سختی نیست، ولی فراموش نکنید که تعامل خاتمی با مجلس در پیشبرد اهدافش موثرتر بوده تا لجبازی احمدی نژاد. برای یادآوری باید عرض کنم تمامی وزرای پیشنهادی خاتمی با رفتار درستشان موفق به رای آوری در مجلس پنجم (به ریاست رقیب دیرین ناطق نوری) شدند، و استیضاح مهاجرانی نیز در همان مجلس کاملا مخالف، رای نیاورد. اما احمدی نژاد به گفته خودش وزرایش را هر روز باید در مجلس همسویش پیدا کند که روند قشنگی نیست و اگر دستور مقام معظم رهبری نبود در دوره دوم بیش از هفت وزیرشان می افتادند، در دور اول نیز چهار وزیر از دست رفته و چند استیضاحی در مجلس همسو داشتند. پس رفتارهای شجاع "نمایانه" ایشان منجر به پیشبرد اهدافشان نشده و حتی منجر به تابو شکنی و ایراد سوال از ایشان نیز شد.

سخنرانی در مجامع بین المللی نیز که کار سختی نیست اگر تمام دنیا را هم در کلام به هم بریزید فقط رسانه های بین المللی را به خاطر ایجاد سوژه خوشحال میکنید و مردم دنیا را نسبت به خود بدبین. چند رسانه داخلی همسو نیز برایتان هورا میکشند، صدا سیما فضاسازی می کند و مردم آن را شجاعانه می پندارند اما فایده اش چیست؟ این حرفها تا کنون منجر به پیشبرد چه اهدافی چه شده است؟

خوب شما دیگر چه حرکت شجاعانه ای از ایشان دیدید؟ (938250) (moderator16)
 
بي نام
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۸ ۰۹:۳۲:۳۷
اين كلام آقاي بزرگوار يادمان نرود: زنده باد دشمن من! (944683) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۰:۳۱:۵۰
کاش از اینجور گفتگوها می شد در صدا وسیما هم ببینیم . اون وقت کمتر کسی میرفت سراغ ماهواره (937143) (moderator1)
 
سحر
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۱:۵۸:۴۰
کاش نداره!
صدا وسیما بیش از 8 سال دست اینا بود.....کاری نکردند حالا که کنار زده شده اند روشنفکر ی میکنند (938217) (moderator16)
 
علی
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۰:۵۸:۱۵
جدی صدا و سیما 8 سال دست اینا بود؟؟ (938390) (moderator1)
 
فرزند ایران
Canada
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۱:۳۲:۲۶
صدا و سیما که توی اون 8 سال هم دست آقایان لاریجانی ضرغامی ( معاون ایشان) و همفکرانشان بود!!! (938428) (moderator1)
 
reza
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۵:۳۰:۰۲
ببخشید چه وقت صدا و سیما دست اصلاح طلبها بود.؟کدوم هشت سال؟ (938481) (moderator1)
 
Netherlands
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۶:۳۴:۰۱
کدوم هشت سال صدا و سیما دست اینها بود؟ (938484) (moderator1)
 
Netherlands
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۶:۳۹:۴۸
مشکل این است که آقای عبدی خیال می کند بحرانهایی مثل تحریم، تعطیلی صنایع،فساد اقتصادی ،بیکاری، مهاجرت گسترده ی جوانان و... که ایشان را نگران کرده برای حاکمیت هم نگران کننده است در حالی که حاکمیت نه در حرف که در عمل هم ثابت کرده اصلا وجود چنین بحرانهایی را قبول ندارد و شاد و خوشحال در حال ادامه ی همان مسیر 88 به بعد است. (938485) (moderator1)
 
نيروي شاغل در شركت پتروشيمي در عسلويه
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۲:۱۶:۲۹
حدود 10 روز پيش بود كه رييس يكي از واحدهاي بزرگ شركت ما به همراه خانواده به نروژ رفتند براي كار در صنعت نفت نروژ.. چرا كسي براي اين مهاجرتها دلش نمي سوزه؟! آخه اين چه وضع احترام به صنعتكر و نخبگان و مهندسان و كارآفرينان است؟ زماني كه صنعت نفت از نيروي ماهر و خبره خالي شد مي خوايد بيدار شيد؟ (938906) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۰:۵۴:۵۶
صداوسيما هيچوقت دست به قول شما اينا نبوده (938759) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۰:۵۹:۴۰
اينهمه نظر دادن ولي تقريبا هيچكس راجع به لزوم آزادي بيان وبسط وگسترش آن كه يكي ازاصليترين اهداف انقلاب اسلامي بود نظري نداده آيا اين نوعي انحراف ازآرمانهاي والاي انقلاب نميتواند باشد (938764) (moderator1)
 
مسعود
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۲:۱۴:۱۶
ببخشيد!! توي اون 8 سالي كه شما ادعا مي كنيد دست اصلاح طلبها بود ما به دلموم موند كه يك بار آقاي خاتمي به طور زنده از صدا و سيما سخنراني كنه.! آيا شان مردم ما اين نبود با آن راي بالا كه رييس جمهورشان يك بار به طور زنده برايشان سخنراني كند؟ (938898) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۶:۰۲:۴۱
8 سال نبود ..... ده سال برادر رفسنجانی رییس صدا و سیما بود ( با مدرک فوق دیلم کشاورزی ! (939234) (moderator1)
 
مهرداد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۰۱:۲۲:۲۶
اون موقع رفسنجاني سوگلي اصولگرا ها بود (939748) (moderator102)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۱۴:۱۶:۵۲
11 سال دست هاشمی ها بود .
اون روز بدتر از امروز بود (940461) (moderator102)
 
M
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۳:۱۹:۱۱
یعنی اونا راست میگن!؟!؟!؟!؟
مثلا BBC که بابت ارائه مطلب از مردم خودش مالیت میگیره ولی برای من و شما رایگان خبر پخش میکنه به فکر ماست!؟!؟ پس حتما ما رو از مردم خودش بیشتر دوست داره دیگه!!!!!!!!!!!!! (938284) (moderator16)
 
فرزند ایران
Canada
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۱:۳۵:۱۲
نه اون هم منافع خودش را دارد ، اما بر اساس تجربه و اصول حرفه ای کار رسانه ای می داند که در این عصر ارتباطات خیلی نمی توان ناشیانه خبرها را تحریف کرد ، موضوعی که مسئولین ما هنوز نمی داند !! (938430) (moderator1)
 
مهرداد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۰۱:۲۴:۴۱
همين بي بي سي بيشتر از دولت ايران به دولت خودشون گير ميده و اشتباهاتش رو بزرگنمايي ميكنه. كار رسانه ىعني همين انتقاد و ايراد گرفتن . نه پاچه خواري و ماست مالي و ترجمه بحرين به جاي سوريه! (939751) (moderator102)
 
داریوش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۶:۰۱:۲۷
از سال 1360 تا سال 1370 محمد رفسنجانی رییس صدا و سیما بود. یادتون رفته ؟ (939232) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۰:۴۹:۳۳
من کارشناس نظامی در امور بین الملل در غرب هستم این سئوال را داشتم ایا جنگ شروع شده و ایا مردم را باید اگاه نمود و در ضرورت حفظ جانشان همانطور که اسرئیل شروغ کرده به اموزش شهروندانش و دادن ماسک و دیگر اموزشها ایا ما هم باید این کار را شروع کنیم تا امنیت شهروندان ایرانی را حفظ کنیم (937167) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۳۰:۰۳
اگر شما واقعا کارشناس نظامی هستی خوب میدانی که اسرائیل این کارها را نه برای حفظ جان مردمش بلکه برای فضا سازی روانی و امنیتی کردن فضای جامعه اش انجام میدهد
کاری که ما به آن نیاز نداریم
ضمنا سئوال شما به این بحث چه ربطی داشت؟ (937502) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۶:۰۵:۱۶
میشه بفرمائید کارشناس نظامی در امور بین الملل در غرب چیست؟!
در ایران کارشناسانی که ما میپرسیم اعتقاد دارند غرب در شرایط حمله به ایران نیست (937792) (moderator1)
 
علیرضا
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۷:۰۱:۰۱
البته صهیونیست ها باید هم بترسند

چون اگر جنگی شروع شود اثری از ایراییل نحواهد ماند (937860) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۰۰:۵۶
این سوال نیست این القائ یک مطلب است. ببخشید بی ادبی نشود ... خودتان هستید! (938030) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۰:۳۴:۵۳
فکر کرده با یه VPN ناقابل آمریکائی و استراتژیست نظامی می‌شه. واقعاً باید بهش گفت: خودتی! (938370) (moderator1)
 
ياسر
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۱:۲۱:۰۵
بابا تو هم وسط معركه وقت گير آوردي، مطمئن باش ايرانيان از هر قشري هنگام حمله دشمن با يكديگر متحد خواهند بود و به شما اطمينان ميدهم مانند صدام و بعثيان به زباله داني تاريخ پرتاب ميشوند و سرزمين هاي غصب شده به صاحبان واقعي آنها برميگردد. (938184) (moderator16)
 
مانی پارسی
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۲۱:۱۸:۵۷
آقا یاسر دستی رو بکش!! صدام حسین هم خیلی از این حرفها می زد. خدا نکنه روزی برسه که ارتشهای غربی بخوان به ایران عزیز حمله کنند. ماها هنوز آمادگی مقابله با یک سیل یا زلزله رو نداریم. اگر هم به اون هشت سال جنگ می نازی، اون جوونها دیگه فقط تو داستانها هستند. یه سری به اورژانس بیمارستانها در ساعات پایانی شب بزن تا ببینی اعتیاد چه بلائی سر بچه های مردم آورده. بهتره احساسات رو کنار بزاریم و عقلائی بحث کنیم. (941071) (moderator102)
 
علي
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۱:۰۸:۰۳
باتشكر از مصاحبه كننده و شونده
به اعتقاد من جريانات بعد از انتخابات از شب مناظره شروع جدي شد و مقصر اصلي آقاي احمدي نژاد بود حالا شما هي بگيد اصلاح طلبان خط خود را مشخص كنند. تا زماني كه ريشه اي كارنكنيد و يكطرفه در اين باره قضاوت كنيد نتيجه اي نخواهيم گرفت.
ضمن اينكه در اين موقعيت حساس كشور بايد عقلاي كشور زمينه حضور همه جريانات سياسي كه به اصل نظام اعتقاد دارند را فراهم كنند. (937210) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۱:۳۶:۴۰
به نظر من از سوم تیرماه 1384 شروع شد. مقصر هم کم ظرفیتی اکبر و محمود بود. (937251) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۳۱:۱۴
اکبر و محمود چیه؟!! درست صحبت کن آقاجون
آقای احمدی نژاد و آقای هاشمی (937504) (moderator1)
 
ali
Canada
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۳:۰۳:۳۷
تو یا اکبری یا محمود؟ اسمشون را گفته چه بی احترامی کرده که شما جوش می آری ؟ هرکسی در دنیا یک انسان است این چه احترامی است اگر فامیلی کسی را نگفتیم میشه بی احترامی ؟ (938468) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۰:۵۴:۳۲
ادبیات مسئولین بلند پایه کشورمون وقتی اون جوری است . اون م..م...را لولو برد دیگه چه توقعی از بعضی ها دارید
آب را بریز ........ می سوزه
بچه اسپانیانی زبان فارسی حرف زد و معجزه این حرفها (938758) (moderator1)
 
جلال
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۳۵:۳۱
بعد از انتخابات فضا متشنج شد و حق و باطل با هم درآمیخت و هر طرف تقصیراتی داشت حالا یکی کم یکی زیاد. و الان اگر واقعا شرایط کلی کشور برای کسی مهم باشه باید تا حدودی از تقصیرات طرف مقاب چشم پوشی کنه برای اینکه تا وقتی فضا ملتهب باشه کار اساسی نمیشه کرد (937512) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۸:۰۶:۲۳
به بزرگان مملکت خود احترام نمی گذاریم. این از بدترین مشکلات فرهنگی مملکته (937969) (moderator16)
 
فروغ
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۰:۴۸:۳۷
به نظزشما بهترنیست همگی بیشتر به اموزه های دینی مان احترام بگذاریم؟فی المثل دروغ نگوئیم. (938381) (moderator1)
 
مهرداد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۰۱:۲۷:۰۱
بزرگ سازي مشكله ماست. (939752) (moderator102)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۲:۱۲:۵۹
احمدی نژاد با کارهای درست و غلط بسیارش داره تموم میشه، ولی شما باید تکلیفتون رو با نظام مشخص کنید که آیا این نظام رو با این وضعیتی که همین الان هست قبول دارید یا نه؟؟ (937305) (moderator1)
 
مریم
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۱:۱۱:۱۰
گامی است که اصلاح طلبان باید بردارند و به سال ۸۷ برگردند.....؟ اتفاقات چند سال گذشته قابل اغماض نیست ماست مالی کردن این دوره تاریخی از طرف اصلاح طلبان مردم را از انها دلسرد خواهد کرد .اصلاح طلبان باید محکم تر وجسور تر باشند باور کنید این تنها راه است. (937215) (moderator1)
 
رضا
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۲۸:۵۶
اتفاقا سیاست عرصه ی ماست مالی کردن بسیاری از حوادث است.اگر به دنبال جسارت و تا آخر پای یک تاکتیک خاص نشستن باشید.نتیجه اش می شود همین وضع موجود.چون هیج کدام از طرفین حاضر نیستند غقب نشینی کنند.هر اقدامی که به افزایش آزادی و تلطیف فضای موجود و همچنین افزایش رفاه منجر شود از جانب مردمی که شما می نامید مورد استقبال واقع می شود.مردم به این فرد و ان فرد وابسته نیستند.عقلانیت حکم می کند مردم به دنبال منافع خود باشند نه تسویه حساب های مشتی سیاستمدار.لطفا مردم را با فضای مجازی یکی نگیرید. (937496) (moderator1)
 
مریم
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۷:۱۳:۳۱
فراموش نکنید که اصلاح طلبان سرمایه ای جز اقبال مردمی ندارند در ضمن دولت مساله ای بسیار فراتر از رفاه و .... است دولت تجسم یک رویا یک ارزوی جمعی است اصلاح طلبان اگر صادق نباشند این رویا را نابود خواهند کرد و انروزدیگر به عنوان یک نیروی سیاسی وجود نخواهند داشت. (937887) (moderator16)
 
abu
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۰۰:۳۰
خانم مریم، بعد این که زبون آقای عبدی مو درآورد شما می فرمایید لیلی مرد بود یا زن؟ بابا این بنده خدا همش داره میگه جنگ و کینه بسه دیگه! به فکر آینده کشور باشید. (938029) (moderator16)
 
مریم
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۹:۴۶:۱۷
دقیقا به خاطر اینده کشور نباید بگذاریم اصلاح طلبان از بین بروند . (938641) (moderator1)
 
ناقلا
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۱۶:۵۳:۳۵
اصلاح طلبی در خون این ملت است و قائم به شخص نیست پس همیشه زنده هست .................... (940756) (moderator102)
 
محمد
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۲:۰۸:۲۲
ازسایت الف بسیار ممنون که با آقای عبدی گفتگو کردند.نظرات ایشان بسیار روشنگر وراه گشابود . از طرف دیگر برای حکومت هم بسیار متاسف هستم که باایجاد محدودیت برای صاحب نظران خود را از نظرات دیگران محروم می کند.ومن فکرمی کنم بیشترین گرفتاری حکومت ناشی از بی خبری است بدست خودش ایجاد شده است.یا به حکومت اطلاعات غلط داده می شود. وچون در مملکت آزادی مطبوعات هم وجود ندارداین اطلاعات غلط تصحیح نمی شود ومایه ی گرفتاری حکومت وملت می شود .محمد از گنبد . (937287) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۲:۰۹:۰۵
اقای عبدی سال 88 تمام شد باید به اینده نگاه کرد همش از کذشته صحبت کردن راه حل نخواهد بود چون زمان و مردم تغییر کرده و ما ایرنیان همیشه به گذشته نگاه میکنیم بدون در نظر گرفتن متغیر ها و خواست هایی که عوض شده و تحولات انقدر زیاد بوده که دوستان اصلاح طلب عقب افتاده اند و باید در متن مردم بود تا به خواستهایشان پی برد نه انکه انچه خود می بینیم فرض به درست بودن ان کنیم اگر از مردم هستید به درون انها بروید انموقع شاید به اینده ای که مردم بدنبال ان هستند واقف شوند و همیشه بیاد داشته باشید چند چیز غیر قابل تغییر است زمان مکان ومردم (937290) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۲:۲۶:۰۳
ای اقا حرف از این چیزا گذشته به فکر حال باش ایا این مردم مثل همان مردم 88 هستند و همان چیزا رو میخوان خیر خیلی فراتر از اصلاحات رفته خواسته ها و شما در یک نقطه ایستاده ای فکر می کنی مردم هم تکان نخورده اند و در همان نقطه نزد شما هستند در صورتیکه چنین نیست و باید منتظر بود ودید (937343) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۲:۳۵:۱۴
آقای عبدی کار سیاسی کردن قاعده دارد. جریانی که نه حزب دارد، نه تشکیلات
دارد، نه مانیفست دارد صرفا بر اساس اظهار نظر های پراکنده متناقض چگونه
میخواهد یار گیری کند و بسمت توازن قوا پیش برود؟ متاسفانه مدعیان اصلاحات
بر اساس اراء مردم به آقای خاتمی برای خودشان حساب باز کردند در صورتیکه
حرکت خرداد 76 از حب علی نبود بلکه از بغض معاویه بود. (937365) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۲:۵۸:۴۵
آینده کشور یعنی آینده اصلاحات
کشور بدون اصلاحطلب ها نابود است (937415) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۰۴:۵۵
آخه نو این مملکت بی صاحب هیچ خبری نیست؟؟!!فقط آمریکا اینو گفت اسرائیل اونو گفت و سوریه این شد و مرسی ...............آخه تا چه قدر سانسور.همینجوری ادامه پیدا کنه............. (937431) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۰۹:۲۴
حرفهای 15 سال پیش ایشان در قالبی دیگر دوباره تکرار شده است چرا آقای عبدی وامثال ایشات اصزاز دارند تا برخلاف جریان آب یا به عبارتی نادیده گرفتن قوانین ومقررات براساس خواسته ای نفسانی تلاش کنند و همواره انتظار دارند باید قانون ومقررات خودش را با خواسته های غیر واقعی این دسته از مدعیان تطبیق دهد ومردم هم باید انتظارات فرا قانونی آنها را تحمل کنند و کسی هم بنا برآزادی خود تعریقشان حق اعتراض ندارد (937447) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۲۱:۱۶
اقای عبدی مگر میشود بیگناه بیگناه به زندان رفته باشد در ضمن اصلا نگرانی هم نباید داشته باشد هر چه خدا صلاح دانست میشود اگر صلاع دانست نجاتمان می دهد و گرنه همانند قوم ثمود به زمین گرممان خواهد کوبید از خاتمی تا ما تمی و دیگر به اصطلاح اصلاح طلبان هم دیگر کاری ساخته نیست (937476) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۰:۴۵:۱۱
همین فکر امثال تو کشور رو فلج کرده !!! هر چی خدا خواست چیه ؟؟؟
بشین توی خونه بگو اگه خدا خواست برام آب و نون و پول میاره !! ای بابا!!! (938142) (moderator16)
 
هومن دانشگر
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۲۸:۴۱
نفس مصاحبه یک زسانه اصولگرا با آقای عبدی - صرف نظر از محتوایش-هیجان انگیز و جالب است.از این بابت از الف متشکریم
واما:
آقای عبدی آیا به نظر شما اصولا حاکمیت وجود شرایط خاصی که شما مورد نظر تان هست و از بابت آن نگران آینده کشور هستید را قبول دارد؟ شما یک سری مقدمات و تحلیلها از اوضاع کنونی ارائه میدهید و به استناد انها از حکومت گشایش شرایط یا به قول خودتان برداشتن گامی به جلو را میخواهید. اما به نظر می رسد حکومت اصلا مشکل یا بحران یا شرایط خاصی نمی بیند که نیازی به برداشتن این گونه گامها داشته باشد: از نظر ایشان تحریم فرصت است، به نفع ماست و اثری در هیچ چیز ندارد. کشور اکنون در اوج اقتدار و مقتدر تر از همیشه تاریخ است و با وجود پیشرفتهای نظامی -علمی- تکنولوژیک - اقتصادی و. ...کسی نمیتواند چپ به ما نگاه کند و آسیبی به مملکت بزند لذا اساسا حرفهای شما از جانب حاکمیت موضوعیتی ندارد و این یعنی فاصله و شکافی عمیق بین امثال شما - کنشگران و - با حاکمیت.فعالان سیاسی (937495) (moderator1)
 
جلال
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۲۹:۰۱
آقای عبدی چه طور ادعا می کنن کسی که در انتخابات شرکت میکند راهی برای اثبات یا رد تقلب را ندارد؟! پس ناظر های فرد نامزد در پای صندوق ها رای چی کار می کنن؟ من دقیقا یادم هست که آقای موسوی حدود 45 هزار ناظر داشت که 37 هزار تای ان سر صندوق حاضر بودن، و دقیقا این بیانیه وزارت کشور رو یادم هست که اعلام کرد اگر مدرکی بر تقلب هست با اعلام شماره صندوق و دلیل اعلام کنن یا از ناضر هایی که سر صندوق نتونستن برن، شماره صندوق رو اعلام کنن تا وزارت کشور دلیل عدم اجازه رو بگه. ولی ما تا آخر هیچ مدرکی که به صورت دقیق بگه کجا چی کار شده رو از طرف آقای موسوی ندیدیم و تنها مدرک ایشون همون جمله معروف "یک شعبده بازی بزرگ..." یا "فرزن آذرباییجان" خانومشون بود. (937497) (moderator1)
 
محمود
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۲:۲۸:۳۴
ببحشید شما کجا رفتید 37 هزار ناظر را دیدید
د.م قطعی تلفن های ثابت و همراه را چگونه جواب می دهید
قطعی اینترنت را چه طور؟ (938243) (moderator16)
 
جلال
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۳:۵۳:۰۵
آقای موسوی 45 هزار ناظر داشتند که وزارت کشور اعلام کرد که فقط به 37 هزار نفرشون اجازه ورود داده و ادعا کردن که اون 8 هزار نفر هم با دلیل هست برای همین هم اعلام کردن که شماره صندوق رو اعلام کنن تا دلیل جلوگیری از ورودشون اعلام بشه که هیچ وقت هیچ صندوقی رو اعلام نکردن. حالا من موندم که دیدن 37 هزار نامزد توسط من چه ربطی داشت به بحث.
در ضمن قطعی اینترنت دلیل بر تقلب نیست((این استدلال شما کم از تئوری فرزند آذرباییجان نیست)) (938326) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۰:۲۵:۴۸
داداش کسی که خودشو به به خواب زده محاله که بشه بیدارش کرد لذا جواب به امثال تو که نمیخوان پنبه فتنه گری و دروغ تقلب رو از گوششان در آرند آب در هاون کوبیدن است (938720) (moderator1)
 
عباس
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۳:۲۶:۲۴
حرفايي كه طي اين سه سال دولت زده همه شنيدن لازم نيست تكرار كني .غيراز اين هم انتظار نميرفت ولي مشكل اينجاست كه اينا ظاهرسازي بود يانه مهم است وبايد موسوي وكروبي ميامدن تلويزيون صحبت ميكردن واگر حرفشون غيرحساب بود ملت متوجه ميشدن نه اينكه ملت فقط قبل از رايگيري مهم وبعد نامحرم باشند (938293) (moderator1)
 
حسن
Europe
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۴۱:۵۱
جناب عبدي به اين نكته توجه نكرده اند كه منافع ملي كه وجه مشترك همه گروههايي كه در راستاي فعاليت سياسي مي بايست در جهت آن حركت كنند و يا قدم بردارند در اولويت آخر بعضي از اين گروهها قراردارد و تا موقعي كه منافع ملي تعريف درستي نداشته باشد وضع به همين منوال مي باشد . چه بسا به زعم بعضي ها حتي وارد جنگ شدن هم نوعي منفعت ملي محسوب ميشه (937523) (moderator1)
 
شمس
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۳:۴۴:۲۳
اصلاح طلبان به نظام اعتقاد دارند ولی اعتماد ندارند چون با بی مهری تمام رانده شدند ولی دوران اصلاحات یکی از درخشانترین دوران پس از جمهوری اسلامی بوده مردم یادشونه نه این گرانی رو داشتیم و نه تحریمها و نه اختلاسها نه ادعاهای هزینه دار برای مردم ونظام (937528) (moderator1)
 
خلیل مهاجر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۴:۰۳:۴۳
تمایزی که جناب آقای عبدی در اردوگاه اصلاح طلبان قائل هستند برای من چندان قابل هضم نیست. در بین تمامی احزاب و تمایلات سیاسی میتوان کششهایی به سمت افراط را یافت که از عرف و ماهیت اصلی آن گرایش خارج شده ولی قابلیت تاثیرگزاری استراتژیک بر حرکت آن حزب و یا گرایش سیاسی را به صورت دراز مدت نخواهد داشت و در صورت تفوق کل گرایش را با بحران روبرو کرده و به بن بست خواهد کشاند.

جنبش سبز در مجموع بر خلاف نظر آقای عبدی مولود خونخواهی ندا و سهراب نیست بلکه زائیده نیاز اصلاح دراندیشه اصلاح طلبی پیش از آن است که مدنیت در ایران بعد از گذشت شانزده سال از دو کابینه آقایان رفسنجانی و خاتمی قادر به پاسخگویی به یک سئوال ساده شهروندان معترض نیست. "رای من کجاست؟" یک درخواست ساده از یک حق ابتدایی شهروندیست. اگر از واکنش قابل پیش بینی اصولگرایان به این سئوال بگذریم، مسیر قانونی و مدنی طی طریق این تقاضای ساده شهروندان برای کلیه گرایشات و سردمداران درون اصلاح طلبان نیز کاملا نامشخص بود و هست. "رای من کجاست؟" سر آغاز اندیشیدن دوباره به جایگاه و حقوق شهروند در تعیین سرنوشت کشور و خود شد که از زندان و تبعید و محرومیت از قلم و بیان که برای اصلاح طلبان اتفاق افتاد بگذریم به ممنوع التصویر و ممنوع المصاحبه شدن روسای جمهور پیشین از جمله آقای خاتمی نیز انجامید.

امروز "رای من کجاست؟" از تمرکز صرف بر نتیجه انتخابات سال 88 عبور کرده و به صورت سمبلی برای تحقق جامعه مدنی و حقوق شهروندان به دغدغه اصلی مجموعه طیف اصلاح طلبان و یا سبزها از معتدل تا رادیکال در آمده است و اصلاح طلبان نمیبایستی این گفتمان سرنوشت ساز و راهگشا را به قربانگاه افراط و دسته سازی ها در میان خود رهنمون گردند. نجات کشور در گرو پاسخ به سئوال شهروند امروزی کشور است که رو سوی ما دارد و میپرسد که حق او کجاست. من مطمئن نیستم که در این شرایط اصلاح طلبان بتوانند برای نجات ایران از بحران ها و تهدیدات مهلکی که با آن روبروست بتواند بدون تحکیم صفوف خود و ارائه یک طرح جامع گام موثری در جهت اتحاد ملی بردارد. گذشته از فشارهای حاکمیت، شرایط برای شرکت مجموعه طیف اصلاح طلب در انتخابات فراهم نیست و شرکت عجولانه نیز میتواند جایگاه انتخابات را در اذهان عمومی بیش از پیش تضعیف نماید که کاملا خلاف خواسته اصلاح طلبان است. (937566) (moderator1)
 
ابراهيم قنبري
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۴:۲۸:۵۷
به نام خدا
اصلاح طلب ، اصولگرا ، انحرافي ، فتنه گر ، ساكتين فتنه ، حاميان فتنه و ...
لطفا كمي به روزگاري بهتر براي مردم بينديشيد. (937613) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۴:۲۹:۲۷
فعلا كه مشخص شده حق با چه كساني بوده و چه كساني وضع مملكت را به اينجا ساند هاند و فقط با تبليغات مي خواهند اين چند صباح را هم طي كنند روزي مي رسد كه حقيقة أسكار مي شود (937614) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۱۰:۲۳:۳۳
دقیقا! متاسفم برای افرادی که شهامت عذرخواهی از مردم را ندارند، خوشبختانه دنیای دیگری هم هست و .... (939990) (moderator102)
 
سید صادق
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۵:۰۵:۵۹
احمدی نژاد حتی‌ اگر بین قشر محروم جامعه هم به دلیل گفتمان خاصش که اغلب آن هم فقط حرف بود و لاف، محبوبیتی داشته باشد، به همان اندازه بین قشر متوسط به بالای جامعه در سال ۸۸ منفوریت داشت. در بین قشر استادان دانشگاه که احمدی نژاد خاستگاه خود را دانشگاه معرفی می‌کند کافی است تعداد امضاهایی که استادان در بیانیه‌های تند علیه احمدی نژآد داشتند را با تعداد امضاهایی که در حمایت از وی بود مقایسه کنید. در دانشگاه‌های مهم کشور حدود ۲ درصد از اعضای هیات علمی (که در حقیقت می‌شود بخشی از هیات رییسه دانشگاه!) حاضر بودند در حمایت از احمدی نژاد چیزی را امضا کنند و این درحالی بود که تعداد امضاهای بیانیه‌های خیلی تند علیه احمدی نژآد به بیش از ۵۰ درصد اعضای هیات علمی دانشگاه‌های شاخص کشور می‌رسید!

فردی که در بین همکاران خود اینقدر فاقد صلاحیت است نتیجه کارش هم روشن است. حتی اگر رای مخالفان احمدی نژاد را همان ۱۴ میلیون هم فرض کنیم، ۱۴ میلیون فرد بالای متوسط اگر مخالف فردی باشند تقاضاهایی که از این مخالفت ناشی می‌شود به مراتب بزرگتر از تقاضاهای قشری است که رای آنها با چند کیلو سیب زمینی مجانی یا افزایش حقوق بازنشستگی صرفا برای یک ماه قابل جابجایی است. (937677) (moderator1)
 
سیب زمینی فروش
Denmark
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۱:۲۰:۲۴
این نحوه فکر شما خطرناک است عزیز، همین قشر سیب زمینی خور باید از توی قشر بالای جامعه در زمان جنگی که ظاهرا دور از ذهن نیست دفاع کنند. دوست عزیز، پس باش تا صبح دولتت بدمد. این قشر سیب زمینی خور بعد از جنگ سیب زمینی اش تامینه، ولی آدمای مفت خور باید به فکر از قیمت افتادن ملک و املاکشان باشند. (938416) (moderator1)
 
سید صادق
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۲:۱۸:۵۳
اگر محمود احمدی نژاد می‌توانست شهوت حرف زدن و قهرمان شدن ذهنی خودش را کنترل کند و مثل یک آدم متمدن و با خرد عمل می‌کرد، و می‌پذیرفت که نه تنها کارشناس ارشد همه رشته‌‌ها نیست، بلکه در رشته خودش هم یک آدم زیر متوسط و کوچک است که نیاز به خرد جمعی دارد، اکنون من و شما می‌توانستیم‌ به جای اینکه الان نگران این باشیم که چه وقت قرار است جنگ بشود، و کدام قشر قرار است در جنگی که حاصل بی‌خردی احمدی نژادیان است دفاع کند، راجع به این بحث کنیم که امورات پیشرفت علم و فرهنگ و ادب و صنعت و اقتصاد کشور را چگونه پیش‌ ببریم. اگر به جای خود محوری و لجاجتهای حقیر کودکانه، خردمندی در دولت حاکم بود، می‌توانستیم به این فکر کنیم که چگونه از سیب‌زمینی خوری ارتقا جمعی پیدا کنیم و رفاه بیشتری برای همگان تامین کنیم. اما دریغ و درد که اینقدر وضعیت ما پایین آمده که با سیب زمینی می‌توان رای خرید. دریغ و هزاران درد که محصول تمدن ۲۵۰۰ ساله‌ای که دایم از آن دم میزنیم شده است وضعیت غم انگیزی که در آن قرار داریم. (938910) (moderator1)
 
محمد ابراهيم
۱۳۹۱-۰۶-۱۷ ۱۳:۲۷:۳۲
- سيب زميني در ايران مظلوم واقع شده و با اينكه بي رگ ميباشد و طرفدار جدايي خيلي از خيلي مسايل با سياست است و طرفدار جدي تسامح و تساهل است لكن هر جا سياستمداران كم ميآورند بيطرفي سيب زميني را رعايت نميكنند و پاي او را به معركه ميكشند.
- اينجانب به عنوان طرفدار سيب زميني توصيه ميكنم براي آنكه در مصرف گندم تعديل ايجاد شود مانند خيلي از كشورها كه بخش زيادي از آنها سيب زميني است نظير آلمان و آمريكا، مردم را تشويق به مصرف سيب زميني كنيم طوري كه آنها تصور نكنند كه سيب زميني خوراك طبقات ضعيف است. (944168) (moderator1)
 
بی نشان
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۸:۱۹:۳۱
داداش نکنه هنوزم فکر میکنی که اگه جنگ بشه خط مقدم و خاکریز دشمن هستش؟ هنوزم فکر میکنی زور بازو قوی تر از قدرت فکره؟ (939389) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۵:۱۵:۵۹
متاسفانه مقدس کردن یک سری مسائل منجر به وضع فعلی شده.
تا وقتی که تقدس بخشی موافق و تکفیر مخالف در دستور کار باشه یک قدم جلو نمیریم.
سو استفاده از اسلام و امام زمان و امثالهم و مرتبط کردنشون با نظام سیاسی همون چیزیه که در قرون وسطی به شکل دیگه انجام شد و نتیجش هم که همه میدونیم. (937697) (moderator1)
 
بسیجی دانشجو
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۵:۴۶:۱۱
اصلاح طلبان حتی اگر از طرف شورای نگهبان تایید صلاحیت شوند،مردم انقلابی ایران آنها را رد صلاحیت میکنند و چنان سیلی به آنها میزنند که زیر خروارها خاک بمانند (937747) (moderator1)
 
خسته
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۸:۰۳:۵۸
لطفا از طرف خودت صحبت کن نه مردم ایران !!! (937967) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۸:۴۹:۰۲
چگونه باور کنم اکثریت مردم ایران مثل شما بسیجی دانشجو فکر می کنند ؟ (938016) (moderator16)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۵۰:۰۱
شما هم شبیه صدا سیما نظر خودت رو به کل مردم نسبت میدی (938085) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۰:۲۸:۲۳
پس بذار تائید صلاحیت بشن تا روسیاهی به ذغال بمونه و دیگه حرفی برای گفتن نداشته باشن (938364) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۰:۳۲:۴۷
شما ها یک عده محدود نوچه بسیجی هستید که از بسیجی بودن فقط لاف اومدنشو ، ژستشو بلدید .... چی هستید شماها خدا داند ! (938369) (moderator1)
 
مهرداد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۰۱:۳۷:۳۷
بسيجي واقعي پدر و مادر من هستن كه هر دو در كنار هم هفت سال از هشت سال رو در مناطق جنگي با صدام جنگيدن و تا حالا به يك ايراني نازك تر از گل نگفتن. (939758) (moderator102)
 
ن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۱:۲۷:۰۳
خوب اجازه بدین مردم خودشون سیلی بزنن و شما وکیلشون نشو . اشکالی داره؟ (938803) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۵:۵۸:۵۱
"۰ سال است که می‌نویسم، هیچ وقت به اندازه حالا نوشتن برایم سخت نبوده که چه چیزی بنویسم که روزنامه‌ها بتوانند چاپ کنند."

آيا اين معنايي غير از " اختناق" مي دهد (937774) (moderator1)
 
سعيد
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۵:۵۹:۰۳
الف جان ناپرهيزي كردي بعداز يه مدت مقاله هاي كليشه اي و صدا سيمايي بلاخره يه گفتگو گذاشتي تو سايت بشه خوندش و لبخندي از روي تمسخر نزد اميدوارم فيلتر نشي واينگونه واقعيت هارو بيشتر منعكس كني چون يواش يواش داشتي جاي صدا و سيما رو از تحليل ها و استدلالهاي عجيب غريب ميگرفتي. (937775) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۷:۲۸:۴۹
جناب عبدی مرور کردن گذشته وسرنوشت اصلاح طلبی وچه بود وچه شد مثل این میماند که مشروطه ونهضتهای قبل وبعد از ان را مرور کنیم که سالهاست این اتفاق مرور کردن افتاده تا به ایجا رسیدیم که لبه تیغ تیزی کشور قرار گرفته با غصه جنابعالی وغم من وجنابعالی این داستان اصلاح نمیشود سناریوی نوشته شده فکر نکنید از بیرون نوشتند خودمان نوشتیم دچار توهمی مزمن هستیم تا اخرش هم خواهیم رفت ساختارمان اینست هزینه فایده را درسیاست نمیفهمیم مهمحرف ماست یعنی حرف من است که باید اجرا شود دلمان به چین وروسیه خوش است که چین در سراشیبی بحران اقتصادی افتاده وروسیه هم اهل معامله مرغ ماهم یک با ددارد وامثال جنابعالی که بوی بد شکست ونه تومانی ونه من به مشامتان میرسد متهم به خیلی موضوعات خواهید شد فقط دلت خوش است که بعدا بگویید ما گفتیم که انهم مهم نیست (937904) (moderator16)
 
Netherlands
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۷:۳۸:۴۸
من عباس عبدی دوست دارم به علت :

- صداقت بی نظیرش
- انصاف اش
- قدرت تحلیل بسیار بالایش ( که به هوش بالایش بی ربط نیست )
- دلسوزیش

و با بیشتر حرفهایش موافق ام .

گر چه مصاحبه کننده ( که خوب هم مصاحبه کرد ) گاهی با شیطنت و بی انصافی سعی کرد عبدی را به سمت خاصی سوق بدهد ، ولی عبدی با متانت و استدلال قوی جواب همه سوالها را خوب داد .

البته این ایراد منطقی را هم خیلی ها از مردم دارند که اگر اصلاحطلب ها بخواهند کوتاه بیایند ، حکومت از ان سو استفاده خواهد کرد ( به اعتقاد من به احتمال ۹۰% این اتفاق خواهد افتاد ) . ولی این ایراد به حرف عبدی نیست ، زیرا عبدی گفت دو طرف باید به سمت هم پیش بروند، و مثلا ۲۰ قدم با هم اختلاف دارند . اگر یک طرف یک یا دو گام بردارد ولی طرف مقابل هیچ کاری نکند ، طرف اول حق دارد برگردد جای اول . (937921) (moderator16)
 
ناصر
Canada
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۸:۱۶:۰۰
ابا هم وارد اتاق کارش شدیم. کیسه ای به دست داشت که ظاهرا زباله آشغال خشک بود. کیسه سبز رنگ آشغال خشک را داخل اتاقک زیر پله گذاشت و بی درنگ وارد بحث جدی شد. اِتفاقا معتقد است که تفکیک باید از مبدا صورت گیرد؛

گزارشکر سایت الف از ابتداماهیت پلید خود را نشان داد/اقای عبدی که برای وزارت اطلاعات حتی نیاز به تفکیک ندارند (937980) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۸:۲۴:۱۶
همین مونده بود که شماها صدای این اصلاح طلبایی بشید که دارند خودشون بازسازی می کنند و شماهام باور کنید... (937992) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۸:۲۴:۴۷
الف گرامی:
لطفا به تعداد مثبت منفی های گذاشته شده در زیر سوال و جوابها نگاه کن و این را مقایسه کن با فبل از فیلتر شدنت تا ببینی که چفدر برروی مخاطبینتان فیلترینگ تاثیرگذاشته است. سایت الف داشت کم کم تبدیل به یک سایت حرفه ای و محل گفتگو افراد با نظرات مختلف می شد. از محسنات این سایت این بود که سایت این شجاعت را داشت تا نظرات متفاوت و متضاد را منتشر کند. در ابتدا کمی توهین و افترا در نظرات افراد در هر دو طیف موافق و مخالف وجود داشت اما رفته رفته این توهین ها جای حود را به نظرات منطقی موافق و مخالف داد. و همین باعث شد تا مخاطبین الف افزایش چشمگیری پیدا کند من همیشه این سایت را رصد می کردم بخصوص جایی که مقالات جاندار و نظرات جاندارتری از موافقان و مخالفان می گذاشت. به دوستان می گفتم که جامعه دارد به سمت عقلانیت می رود. اما دوستان می گفتند که من خیلی خوش باورم . ولی با کمال تاسف دیدم که با فیلتر شدن سایت الف حرف دوستان درست از آب در آمد. سایت الف نه تنها با گذشته فرق کرده است و دیگر آن سایت با آن فضای گفتگو نیست بلکه مشکل بتواند مخاطبین گذشته اش را بدست بیاورد.
از این مقدمه طولانی می خواهم نتیجه بگیرم که مشکل جامعه ما تک صدایی است و کسانی هستند که فکر می کنند مسئولیت آنها تصمیم گیری به جای مردم است. مردم را نادان و خود را عقل کل می دانند. فقط و فقط آنها هستند که می فهمند و هر آنچه که آنها می گویند مردم باید قبول کنند. نمونه بارز آن را در تحریف صحبت های محمد مرسی در کنفرانس غیرمتعهدها دیدیم که تمام مردم دنیا دارند آن را گوش می دهند اما برای مردم ما همه چیز را وارونه نشان می دهند.برای این افراد منافع ملی مهم نیست. مهم این است که آنها چه می گویند و چه می خواهند. آقای لاریجانی در تلویزیون در برنامه دیروز امروز و فردا می گوید که این از بزرگواری نظام ماست که اجازه صخبت کردن به مخالفین را در این احلاس می دهد. من نمیدانم ایشان جامعه جهانی زا چه فرض کرده است اما اینقدر را می دانم که این تفکرات نشات گرفته از آن است که فکر می کند دنیا هم باید به آنچه ما فکر می کنیم فکر کند.من هم با آقای عبدی موافقم که باید به جای فکرکردن در مورد اصولگرا و اصلاحطلب به قکر منافع ملی و مردم بود. برای این افراد که اتفاقا خود را اصولگرا هم می دانند مهم نیست که آبروی ایران در جهان با این کارهایشان برود مهم این است که اگر این گونه کارها از آنها سربزند عین صواب و خدمت به انقلاب است و اگر ازجانب دیگران باشد خیانتت. تا این جور نگاه از این مملکت رخت برنبندد وضعیت مملکت همین هست که هست. تا موفعی که افراد مسئولیت کارهایی را که می کنند به عهده نگیرند وضع همین است. اصولگرایان حاکم اصلا حاضر به پذیرش بلایی که برسر مملکت در این 8 سال آمده نیستند. در صحبت های آنها هیچ نشانی از عذرخواهی و پذیرش آنچه در این 8 سال اتفاق افتاده وجود ندارد چرا که پاسخگویی در این مملکت وجود ندارد. اشکالاتی که در جریان انتخابات از جانب اصولگرایان اتفاق افتاد را مثل عدم بی طرفی شورای نگهبان ٰ توهین های انجام شده در مناظرات ٰ عملکرد ضعیف وزارت کشور ٰ برخوردهای ناصحیح با معترضان و .... را اصلا قبول ندارند و اصلا معتقد به انجام فعل اشتباه نیستند و همواره دارند یکطرفه به قاضی میروند و تا این گونه تفکرات حاکم است مشکلی حل نحواهد شد (937993) (moderator16)
 
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۶ ۰۲:۵۳:۱۸
از ماست که بر ماست (943121) (moderator1)
 
اسماعیل زاده
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۸:۴۷:۱۶
به نظر من دید اقای عبدی به ارا در انتخابات 88 ایراد دارد .همه می دانند که وقتی ریس جمهوری دور دوم در انتخابات شرکت می کند رضایت از عملکرد 4 سال اول در جذب ارا موثر است.ولی اقای عبدی فقط شعارهای اقای احمدی نژاد را در تبلیغات انتخاباتی موثر می داند!این عجیب نیست؟قیمت مسکن و تحقق نشدن شعارهای قبلی باعث نشد اقای احمدی نژاد یکسره در دور اول رای نیاورد؟پس نتیجه می گیریم مردم ما کاری به عملکرد مسولین ندارند! ای کاش ایشان روشنگری می کردند . (938013) (moderator16)
 
sa
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۰۷:۵۸
( آقای توکلی اطقا این کامنت را درج نمایید. تشکر )

آقای غبذی ! من یکی از هم دوره ای های شما هستم و شما را خوب میشناسم....

سخنانت عجیب است!

یعنی فضای الان از زمانی که شما معاون سیاسی دادستان کل کشور بودی بدتر است؟؟؟؟

یادت هست در آن زمان با این مردم چه میکردید؟؟؟

بازجویی از امیرانتظام یادت هست؟؟

در آن ایام من به جرم سخنان کمی تند علیه رفسنجانی از زندگی ساقط شدم....

اگر میگویی نگران هستی.. بعید میدانم صداقت داشته باشی

من به عنوان یک فعال سیاسی به شما میگویم که امروز از ان دوران که شما در حکومت بودید بدتر نیست... (938040) (moderator16)
 
عباس عبدی
۱۳۹۱-۰۶-۱۵ ۱۸:۵۶:۵۵
من نظرات را خواندم و فکر کردم نیازی به ورود به این بحث‌های جالب نیست زیرا خوانندگان محترم خودشان با هم چالش فکری دارند. اما این کامنت از نوع دیگری بود که متاسفانه گمان نمی کنم کسی هم دوره من باشد و مرا هم بشتاسد(آن هم خوب بشناسد) و تا این حد خلاف واقع بنویسد زیرا من هیچگاه معاون سیاسی دادستان نبوده ام بلکه مسول دفتر مطالعات آن بودم که مطالعات آن منتشر شده است. این که در آن زمان با مردم چه می کردند اگر خوب بود از آن یاد بگیرند و اگر بد بود از آن تبری جویند و هیچ رفتاری مجوز رفتار دیگران نیست بعلاوه من که در این مصاحبه حرف چندانی در باره این موارد نگفته بودم. در باره بازجویی از آقای امیر انتظام به هر کس مربوط می شد به آن دوران ربطی نداشت چون 8 سال پس از مجکومیت ایشان بود! آن موقع آقای هاشمی چندان در تیررس انتقادات نبود زیرا زمان جنگ بود و امام هم بودند و آقای منتظری و خیلی کسان دیگر هم بودند که نوبت به آقای هاشمی نمی رسید. حالا شما می خواهی چیزی بگویی که هم علیه من باشد و هم علیه آقای هاشمی این کار شدنی نیست اقلا می گفتی حرف تندی علیه امام زده ای با شما برخورد کرده اند باز هم قابل توجه بود اما آقای هاشمی در آن زمان در این موقعیت قرار نداشت. امیدوارم یاد بگیریم که برای رسیدن به اهداف خود از بیان خلاف واقع پرهیز کنیم (942666) (moderator102)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۰۹:۲۲
الف گویا هوس فیلتر شدن کردی. (938042) (moderator16)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۱۱:۲۰
تحلیل خوبی آقای عبدی ارائه دادند و بنظر من خوشبینی ایشان در پایان مصاحبه نیز به نگاه اصلاحی ایشان برمی گردد . اما مهمترین و با ارزشترین بخش مصاحبه پرداختن ایشان به اشتباهات جنبش سبز و اصلاح طلبان به مبحث انتخابات است . (938046) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۱۶:۵۵
قابل توجه آقای توکلی و همفکرانش
از طرف جامعه صحبت نکنیم بهتر است، صحبت شما جوری است که انگار نبض و اختیار جامعه در دست شماست و از طرف آن صحبت می‌کنید، در این بین هیچ کسی هیچ نظر سنجی از طرف جامعه نکرده که شما این را می‌گویید. (938050) (moderator16)
 
اکبر
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۱۹:۱۹
تحلیل آقای عبدی درست بود. به نظر من نیز شرکت اصلاح طلبان در انتخابات کار درستی نبود. زیرا کار های احمدی نژاد آنقدر غلط بود که اگر اصلاح طلبان وارد صحنه نمی شدند اصول گریان خود ترتیب احمدی نژاد را می دادند.
در واقع ورود اصلاح طلبان باعث شد آنها متحد شوند و از ترس بقول خودشان بدتر به بد روی آورند. ولی در واقع خود و کشور را به منجلابی افکندند. لذا عدم ورود اصلاح طلبان باعث می شد دولت به با شعور های جناح اصول گرا منتقل شود و این به صلاح کشور بود. تا این وضعیتی که ایجاد شده. (938052) (moderator16)
 
حسن
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۳۷:۳۴
جناب بسیجی دانشجو بابا تو رو خدا یه قدری فکر کن بعد اظهار نظر کن بخدا قسم شان بسج آن هم از نوع دانشجویش این حرفها نیست (938063) (moderator16)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۱۹:۳۹:۳۹
تنها راه اصلاح طالبان جسارت بیشتر، رودرواسی رو کنار گذاشتن و انتقاد همه جانبه به هر کسی که از قانون اساسی عدول کرده، و پافشاری جانانه (یعنی آمادگی برای طعم زندان را چشیدن) بر قانون اساسی بدون هیچ کم و کاستی است. در غیر اینصورت اصلاح طلبان جایشان را به جمهوری خواهان خواهند داد. (938066) (moderator16)
 
Ahmad
Canada
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۰:۴۶:۳۷
من خودم با بسیاری از رویکردهای امثال جبهه ی مشارکت موافق نبودم اما با محدود کردن هرچه پیش دایره انتخاب مردم نیز مخالفم. متاسفانه شیرینی گناه گونه ای فضای بسته به مذاق برخی مقامات رده میانی ما خوش آمده است (938144) (moderator16)
 
محمد
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۰:۵۸:۳۷
یک سوال را پیش وجدان خودمان پاسخ دهیم
آیا می توان در تلویزیونی که این گونه گفت و گوها در آن ممنوع است اسم رسانه ی ملی گذاشت؟!! (938156) (moderator16)
 
م
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۱:۰۰:۵۱
تکلیف مرتضوی چی شد؟
هیچکس از اختلاس میلیاردی از مهره های اصلی محاکمه شد؟
قضیه محاکمه رحیمی چی شد؟
قضیه آقای بقایی چی شد؟
قضیه رحیم مشایی به کجا کشید ؟
سوال از رئیس جمهور به نتیجه رسید ؟
مسئول گرانی های امسال و هرج و مرج اقتصادی مشخص شد؟

و ..... و..... و......
آقا عبدی توی این مللکت تا وقتی حتی یک مدیر شعور و جرات عذرخواهی از مردم و ندارد ، وقتی حتی قدرت وایسادن مقابل خاطی برای یک جریان خاص نیست ، وقتی حتی یک نفر از طیف مقابل اصلاح طلبان محاکمه نشد ، وقتی حتی یک نفر از طیف مقابل نگفت آقا ما هم اشتباه کردیم .... دنبال چی می گردید ؟

آقای عبدی کدوم کار ما روی حساب کتاب است ؟ کدوم کار ما واقعا از روی منطق ، از روی عدالت ، از روی منش امام علی (ع) است ؟
آقای عبدی ما در مملکتی هستیم که پزشک میشه رئیس سازمان استاندارد، نظامی میشه مدیر فوتبال ، مجرم میشه رئیس سازمان تامین اجتماعی، روحانی میشه مسئول سازمان مهندسی ، فرد مسئله دار میشه رئیس دفتر بالاترین مقام اجرایی، نظامی میشه وزیر نفت و اوهههههههههههه تا فردا میشه نام برد.

فقط شعار ، فقط جو گیری ، فقط حرف ، فقط لاف علی (ع) گونه بودن

تا باد همین بادا ........ (938158) (moderator16)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۱:۱۸:۵۳
جـهـان سـوم جـایی سـتــــ كـه هـر كـس بخـواهـد مـمـلكـتـش را آبـاد كـنـد خانـه اش خـرابـــــ مـیـشـود ،
وهـر كـس بخـواهـد خانـه اش را آبـاد كـنـد بـايـد بـرای ويـرانی مـمـلكـتـش بكـوشـد.
"پـروفـسـور مـحـمـود حـسابی"... (938181) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۱:۳۹:۳۴
با اینکه معتقدم احمدی نژاد بهترین فرد برای اداره امروز کشور است و این بعدها مشخص خواهد شد اما همیشه آقای عبدی را به عنوان منتقدی منصف و عادل از حکومت قبول داشته و دارم (938200) (moderator16)
 
آآآآآآآآآآآآآ....
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۲۳:۴۵:۲۶
موندم با قسمت اول نظرت بخندم یا گریه کنم (939671) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۱۰:۲۸:۰۴
ممکنه بگی چرا احمدی نژاد بهترین نفره؟ (939994) (moderator102)
 
سارا
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۲۲:۰۱:۳۳
اگر میشه از آقای عبدی بپرسید در ده سال اول انقلاب چه شغل هایی داشته اند؟؟؟؟ (938219) (moderator16)
 
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۱۴:۰۹:۰۶
دوسالی بازجو بودند. البته رفتارشان با زندانیان خوب بود (940449) (moderator102)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۰:۵۹:۴۴
صحبت من به همه احمدی نژادی ها و جناح راستی ها و حزب ال..ها و گروهای فشار و ....هست:
ببینید بعد از 8 سال در دوره شما به غیر از گرونی و تحریم و بدتر شدن وضع فرهنگی و باج فراوون به روسیه و چین و برشکستگی بالای اقتصادی و اختلاس های فراوون از کوچیک و بزرگ همین دار و دسته شما ها چیزی دیگری برای این مملکت به ارمغان نداشت
خدا و پیغمبری با دوره اصلاحات مقایسه کنید ببینید این مشکلات پیش اومد


من فکر می کنم هر کس بیشتر ادعا کرد بیشتر بازیش میاد پس اینکه مبنا و معیار انتخاب معیار های این چنینی جناح راستی باشه جای سوئ استفاده زیادی را باز میگذاره
پس بیایید و برای نجات مملکت خودتون هم که شده کار را به آدم های مسئول بدید چه از جناح چپ چه از جناح راست مثلا اگه میبینید خاتمی یا موسوی یا کروبی یا هر کس دیگه میتونه در جایی خدمت کنه اجازه بهشون داده شود و یا اگه می بینید افرادی هستند که فقط قصدشون ریاست و هدفشون پر کردن جیبشون است را حتی اگر هم حزبی خودتون هستند ترد کنید

این حرفی که من میزنم کلید درست شدن مملکته و گرنه این میوه پوسیده میفته با مرور زمان و حیف از ایران که بیفته .... (938391) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۱:۰۰:۵۴
کیسه سبز رنگ آشغال خشک را داخل اتاقک زیر پله گذاشت و بی درنگ وارد بحث جدی شد
این جمله شرم آور است . (938394) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۰:۴۸:۱۱
مطمئن هستم آقای عبدی از شعور روزنامه نگاری آن قدر برخوردار هستند که با این جملات بخشی از جامعه را از خود دور نکند و این جمله را محکوم می کند
یک روزنامه نگار حرفه ای مثل یه دبیرستانی در مورد مسائل سیاسی کل کل نمی کند (938749) (moderator1)
 
عباس عبدی
۱۳۹۱-۰۶-۱۵ ۱۸:۵۶:۱۳
آن کیسه آبی رنگ است هر کس با کیسه‌های زباله شهرداری آشنا باشد می داند که آبی رنگ است (942663) (moderator102)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۷ ۱۸:۰۷:۴۸
خبرنگار کور رنگ بوده!!! (944308) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۲:۲۱:۲۹
آقای عبدی که در زمان حاکمیت جریان اصلاحات نظریه خروج از حاکمیت و رها کردن سرنوشت کشور را به دست اتفاقات و شانس مطرح کرد حالا چی شده که دوباره تمایل به در دست گرفتن سکان کشتی ای که قبلا به دست امواج ناشناخته رها کرده دارد؟ (938458) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۱:۲۷:۲۴
دوست عزیز، منظور عبدی از خروج از حاکمیت این بود که از مسوولیت بدون قدرت استعفا بدهید بیایید بیرون و مسوولیت را به آن هایی بدهید که واقعن قدرت دارند، بعد ببینید آن ها چه می کنند. در عمل، کمی دیرتر این اتفاق افتاد و امروز می بینیم که آن ها چه کرده اند. مضافن این که ایده ی خروج از حاکمیت در آن روز می توانست به عنوان یک ابزار چانه زنی برای تن دادن به مطالبات اصلاح طلبانه قلمداد شود که متاسفانه از دست رفت (938804) (moderator1)
 
علی
Malaysia
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۰۸:۳۸:۱۵
در حقیقت منظور اقای عبدی همین بود که ضاهر و باطن قدرت را در مملکت عملا" بدهید دست اینها که همین اتفاق در این 7.5 ساله افتاد و در این مدت توان مدیریتی آنان به منصه ظهور رسید. در مطالب بالا برداشت جامعه را از نحوه مدیریت آنان و با درصدهای مثبت و منفی روی هر مطلب ملاحظه فرمائید. اکنون بحث اصلی اینست که آیا حاکمیت قبول میکند این وضعیت نتایج تصمیماتش بوده یا خیر و یا یا خود را بجای مردم در مقام اظهار نظر و رای قرار میدهد. اگر صادقانه این موضوع را قبول کنند و قدمهای موثری در جهت اظهار و نمایش آن بردارند مردم با خودشان قهر نیستند برای ساختن مجدد خرابی ها مشارکت خواهند کرد و در غیر این صورت نه تنها طیف سوم اصلاح طلبان بلکه اکثریت جامعه به این طیف سوم خواهند پیوست. (939852) (moderator1)
 
كيان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۸:۴۰:۲۶
انتخابات سال 88 يك جريان پشت پرده داشت و آن اينكه گروه منزوي و در حال موت كه در زمان امام بزرگوار جرات حركت نداشتند سر از لانه خود بيرون آورده و موقعيت را مناسب و به ياران صديق انقلاب تاختند و با اين روش يك عقده گشايي و يك انتقام جويي را شروع كردن براي آنان هم فرقي نمي كند چه بر سر اين ملت و كشور مي آيد فقط منافع سياسي و اقتصادي آنان حفظ شود
بله جناب عبدي در جامعه اي كه نتواني حرف را بيان كني و يا قلم را بر روي كاغذ بگذاري آن جامعه يك جامعه رو به زوال است اين افتخار نيست كه مخالف حرفش را بيان نكند و يا نتواند بنويسد ما نياز داريم ضمن حفظ ارزشهايي كه براي آن انقلاب كرديم و براي حفظ آن جنگيديم با تمام توان بكوشيم و آن استقلال آزادي و جمهوري در لواي اسلام عزيز (938537) (moderator1)
 
Hamid
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۹:۳۶:۵۲
خداوکیلی این مصاحبه رو با مصاحبه اصولگرایان مقایسه کنید و ببینید صرف نظر از مخالف یا موافق بودن با آن چقدر زنده تر و مطابق با مسائل روز سیاست ماست (938627) (moderator1)
 
اجلال
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۰:۳۰:۳۵
به نظر بنده تنها کسی که دراین شرایط اسفناک که احمدی نژاد وتیمش برای این مملکت فراهم آورده آقای خاتمی است ایشان دربین قلوب مردم جا دارد هرچند ایشان باید پروتکل وبرنامه سیاسی اقتصادی و.....خود را برای مردم ارایه نماید.کارنامه شفاف ایشان در مدت هشت سال ریاست جمهوری مردم را شیفته خود نموده است مخصوصا"پس از 8سال دوره ریاست جمهری احمدی نژاد (938726) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۱:۰۷:۴۶
بیخیال مملکت جونتو نگه دار (938771) (moderator1)
 
مهدی
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۱۱:۱۸:۰۶
باید نقدها رو قبول کرد باید اصلاح کنند حاکمان که هر لحظه شروع کنید دیر است بخاطر ایران بیاییدآزادی رابا هم تقسیم کنیم کینه ورزیهارو کنار بزنیم (938791) (moderator1)
 
دایی سعید
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۲۳:۰۴:۲۰
خدا خیرش دهد کسی را که کشور را از این بحران های جانکاه نجات دهد فعلا که همچون گوشت قربانی هر تکه اش به دست گروهی است .... (939626) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۲۳:۲۷:۳۷
از طرف جامعه صحبت نکنیم بهتر است، صحبت شما جوری است که انگار نبض و اختیار جامعه در دست شماست و از طرف آن صحبت می‌کنید، در این بین هیچ کسی هیچ نظر سنجی از طرف جامعه نکرده که شما این را می‌گویید
اوج صحبتهای عبدی (939647) (moderator1)
 
حسنی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۴ ۱۵:۴۷:۳۰
از الف برای این مصاحبه شجاعانه تشکر می کنم (940631) (moderator102)
 
ﻋﺮﻓﺎﻧﻴﻴﺎﻥ
۱۳۹۱-۰۶-۱۵ ۰۱:۱۰:۳۹
ﺩاﺳﺘﺎﻥ ﻏﺮﻳﺒﻴﺳﺖ ﻧﺎﺯﻧﻴﻦ . ﻣﺎ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻛﻢ ﻳﺎ ﺯﻳﺎﺩ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻫﻮاﻫﺎي ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﻋﻘﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ و ﺧﻼﺻﻪ ﻫﺰاﺭ ﺩﺭﺩ و ﺑﻼﻱ ﺭﻭاﻧﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ و ﺑﺪﻭﻥ اﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﻥ ﻣﻴﺮﺳﺎﻧﻴﻢ اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﭘﺮﻳﺸﺎﻧﻲ ﻣﺮاﺗﺐ ﺩاﺭﺩ و ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ اﺯ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩاﺭﻧﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻮﺭ ﺁﻧﻬﺎﻱ ﺭا ﻛﻪ ﺭﻭاﻥ ﭘﺮﻳﺸﺎﻧﺘﺮﻱ ﺩاﺭﻧﺪ ﺭا ﺑﻜﺸﻨﺪ . ﻭﻟﻲ اﻳﻨﻜﻪ اﻳﻦ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺗﺎ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ...... ﻓﺸﺎﺭ ﻛﻢ ﺷﻮﺩ و ﻳﺎ ﺗﺤﻤﻠﺸﺎﻥ ﺯﻳﺎﺩ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺣﺪﻱ ﺩاﺭﺩ (941237) (moderator102)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۵ ۰۱:۵۳:۳۹
عباس عبدی چقدر منطقی پاسخ داد (941267) (moderator102)
 
محمد
۱۳۹۱-۰۶-۱۶ ۲۰:۰۳:۴۵
با سلام خدمت تمام کسانی که نظر دادند
مهم نیست که چیکار کردند مهم این است که در آینده چیکار بکنیم و برای سرفرازی ایران عزیز بکوشیم اگر آقای دکتر احمدی نژاد در انتخابات برنده نباشند و مدیریت این بزرگوار را نبینیم به مدیران با لایقت توهین خواهیم کرد و آنها را به باد انتقاد خواهیم گرفت . کاش یک فکر اساسی و یک نظر خواهی از مردم صورت گیرد و مدیرانی بر سر کار آیند که حداقلش در رسانه ملی مودب حرف بزنند و در برابر دیدگان مردم دروغ نگویند هر چند خیلی ها دنبال سبکه ای می گردند که پخش مستقیم را نبینند (943804) (moderator1)
 
این روزها بیشتر آینده کشور برایم مهم است تا سرنوشت اصلاح طلبان