توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 391756
تاریخ تحولات علم کلام در تمدن اسلامی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۴۷
دکتر محمد رجبی به بررسی تاریخ تحولات علم کلام و نسبت آن با حکمت و فلسفه در تمدن اسلامی پرداخته است.

به گزارش خبر آنلاین، این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه می‌نویسد: «در حوزه‌ی تفکر اسلامی شیعی، چنین موازین خاص را به مثابه‌ مبانی روش تحقیق، در «علم اصول»ی مدون ساخته‌اند که البته اختصاص به استنباط احکام عملی در امور مستحدثه دارد و به اجتهاد و فتوا در فقه منتهی می‌گردد. اما همین فقه و اطلاق اصولش را، هم در عالم تشیع و هم تسنن، متفکرانی چون ملامحسن فیض و محمد غزالی، فرع بر اطلاق اصولی بنیادی‌تر دانسته‌اند که علم کلام یا فقه‌اکبر را بنیان می‌نهد و بی‌التفات به این مهم، کاربری فقه‌اصغر را در استنباط احکام عملی، ناقص و به بیان واضح‌تر، ناممکن شمرده‌اند. از این‌رو، آنان بر فقهای زمان خویش و پیشینیان‌شان این خرده را گرفتند که ظاهر دین (شریعت) را همراه با معرفت به باطن آن (حقیقت) فهم نکرده‌اند و لذا در اختلاف و تشتت آرا در فتاوا باقی مانده‌اند و امت را به بیراهه کشانیده‌اند.»

وی ادامه می‌دهد: «در خصوص علم کلام یا حکمت مبتنی بر ایمان، نیز جمله‌ی اسلاف بر این رفته‌اند که چون مدار ایمان بر کتابی آسمانی می‌گردد که از جانب حق‌تعالی بر پیامبر «وحی» گردیده است، بنابراین بایستی کلام را به‌مثابه‌ی «حکمت ملتزم به وحی» شمرد و آن را در برابر آن‌چه از تعقل «غیرملتزم به وحی» و مبتنی بر مستقلات عقلی نشأت می‌گیرد و مؤدی به «حکمت غیرملتزم به وحی» می‌شود، متمایز ساخت. اما آنان در طبقه‌بندی معارف دینی اسلامی، همواره دو نوع حکمت را که بنا بر تعریفشان هر دو ملتزم به وحی بودند، یعنی بدون این خصیصه موضوعیتی نداشتند، در عرض هم قرار می‌دادند و تنها از حیث نوع تفکر استدلالی یا شهودی، آن ها را از یکدیگر جدا می‌نمودند.»
کلمات کلیدی : علم کلام +تمدن اسلامی
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.