توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 234813
رمضانیه/ حکمت و حکومت علوی (19):
دغدغۀ حاکمیت امت اسلامی، مهمترین دغدغۀ امام علی علیه السلام
بخش داخلی الف، 27 تیر 93
تاریخ انتشار : جمعه ۲۷ تير ۱۳۹۳ ساعت ۲۳:۳۰
امشب همان شبی است که:
نادی منادی فی السماء :
تهدمت و الله ارکان الهدی ، و انفصمت والله العروة الوثقی ، قد قًتل علی المرتضی

منادی در آسمان ندا سر داد :
به خداوند سوگند ارکان هدایت در هم شکست و ریسمان محکم از هم گسیخته شد ، علی مرتضی کشته شد.
ضمن عرض تسلیت به شما خوانندگان محترم، امشب فرازی از نامۀ دوم امیرالمومنین علیه السلام خطاب به مالک اشتر نخعی را با هم می خوانیم. نامه ای که شاید کمتر دیده باشیم.
زمانی که امام علی علیه السلام مالک اشتر را در سال 38 هجری به فرمانداری مصر برگزید، نامه ای خطاب به مالک اشتر نوشتند که خط مشی و چارچوب آئین حکومتداری علوی را، برای همیشۀ تاریخ در آن ترسیم کردند و به "عهدنامۀ مالک اشتر" معروف است و همه مان کم و بیش با این نامه آشنایی داریم.

در کنار این نامه، نامه دیگری خطاب به مردم مصر نوشتند که مالک وظیفه داشت این نامه را به مردم مصر ابلاغ نماید.
درفرازی از این نامه (نامه 62 نهج البلاغه)، امام قدری از مظلومیت خود در خلافت مسلمین و ادارۀ جامعه اسلامی برای مردم مصر سخن می گویند:

"پس از ياد خدا و درود!
خداوند سبحان محمد (ص) را فرستاد تا بيم دهنده جهانيان، و گواه پيامبران پيش از خود باشد، آنگاه كه پيامبر (ص) به سوى خدا رفت، مسلمانان پس از وى در كار حكومت با يكديگر درگير شدند، سوگند بخدا نه در فكرم مى گذشت، و نه در خاطرم مى آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا (ص) از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وى از عهده دار شدن حكومت باز دارند،

تنها چيزى كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوى فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهى از اسلام باز گشته، مى خواهند دين محمد (ص) را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را يارى نكنم، رخنه اى در آن بينم يا شاهد نابودى آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست، كه كالاى چند روزه دنياست، به زودى ايام آن مى گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره هاى ابر كه زود پراكنده مى گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خواستم تا آنكه باطل از ميان رفت، و دين استقرار يافته، آرام شد."

در فراز دیگری از این نامه که بازخوانی حکمتی دیگر برای شیوه های حکومتداری مسئولان و مدیران نظام در تمام سطوح است، امام علی علیه السلام شدیدترین نگرانی خود را برای این موضوع اعلام می فرمایند که حکومت بر امت اسلامی، به دست افراد بی خرد و تبهکاران بی افتد.
ایشان در ادامۀ این نامه می فرمایند:

"به خدا سوگند! اگر تنها با دشمنان روبرو شوم، در حالى كه آنان تمام روى زمين را پر كرده باشند، نه باكى داشته، و نه مى هراسم،
من به گمراهى آنان و هدايت خود را كه بر آن استوارم، آگاهم، و از طرف پروردگارم به يقين رسيده ام، و همانا من براى ملاقات پروردگار مشتاق، و به پاداش او اميدوارم.

لكن از اين اندوهناكم كه بيخردان، و تبهكاران اين امت حكومت را به دست آورند،
آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند، و بندگان او را به بردگى كشند، با نيكوكاران در جنگ، و با فاسقان همراه باشند...

اگر اينگونه حوادث نبود شما را برنمى انگيختم، و سرزنشتان نمى كردم، و شما را به گردآورى تشويق نمى نمودم، و آنگاه كه سر باز مى زديد رهاتان مى كردم... همانا برادر جنگ، بيدارى و هوشيارى است هر آن كس كه به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابيد. با درود. "

اِلى اَهْـلِ مِصْـرَ مَعَ مالِـك الاَْشْـتَرِ رَحِمَهُ اللّهُ لَمّـا وَلاّهُ اِمـارَتَها اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَذيراً لِلْعالَمينَ، وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلينَ. فَلَمّا مَضى صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَنازَعَ الْمُسْلِمُونَ الاَْمْرَ مِنْ بَعْدِهِ. فَوَ اللّهِ ما كانَ يُلْقى رُوعى، وَ لايَخْطُرُ بِبالى اَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هذَا الاَْمْرَ مِنْ بَعْدِهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ اَهْلِ بَيْتِهِ، وَ لا اَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنّى مِنْ بَعْدِهِ.

فَما راعَنى اِلاَّ انْثِيالُ النّاسِ عَلى فُلان يُبايِعُونَهُ! فَاَمْسَكْتُ يَدى حَتّى رَاَيْتُ راجِعَةَ النّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الاِْسْلامِ، يَدْعُونَ اِلى مَحْقِ دينِ مُحَمَّد صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَخَشيتُ اِنْ لَمْ اَنْصُرِ الاِْسْلامَ وَ اَهْلَهُ اَنْ اَرى فيهِ ثَلْماً اَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصيبَةُ بِهِ عَلَىَّ اَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلايَتِكُمُ الَّتى اِنَّما هِىَ مَتاعُ اَيّام قَلائِلَ، يَزُولُ مِنْها ما كانَ كَما يَزُولُ السَّرابُ، اَوْ كَما يَتَقَشَّعُ السَّحابُ، فَنَهَضْتُ فى تِلْكَ الاَْحْداثِ حَتّى زاحَ الْباطِلُ وَ زَهَقَ، وَ اطْمَاَنَّ الدّينُ وَ تَنَهْنَهَ.

اِنّى وَ اللّهِ لَوْ لَقيتُهُمْ واحِداً وَ هُمْ طِلاعُ الاَْرْضِ كُلِّها، ما بالَيْتُ وَ لاَ اسْتَوْحَشْتُ. وَ اِنّى مِنْ ضَلالِهِمُ الَّذى هُمْ فيهِ، وَ الْهُدَى الَّذى اَنَا عَلَيْهِ، لَعَلى بَصيْرَة مِنْ نَفْسى، وَ يَقين مِنْ رَبّى. وَ اِنِّى اِلى لِقاءِ اللّهِ لَمَشْتاقٌ، وَ لِحُسْنِ ثَوابِهِ لَمُنْتَظِرٌ راج، وَلكِنَّنى آسى اَنْ يَلِىَ اَمْرَ هذِهِ الاُْمَّةِ سُفَهاؤُها وَ فُجّارُها، فَيَتَّخِذُوا مالَ اللّهِ دُوَلاً، وَ عِبادَهُ خَوَلاً، وَ الصّالِحينَ حَرْباً، وَ الْفاسِقينَ حِزْباً، فَاِنَّ مِنْهُمُ الَّذى قَدْ شَرِبَ فيكُمُ الْحَرامَ، وَ جُلِدَ حَدًّا فِى الاِْسْلامِ، وَ اِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الاِْسْلامِ الرَّضائِخُ.

فَلَوْلا ذلِكَ ما اَكْثَرْتُ تَأْليبَكُمْ وَ تَأْنيبَكُمْ، وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْريضَكُمْ، وَ لَتَرَكْتُكُمْ اِذْ اَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ.
اَلاتَرَوْنَ اِلى اَطْرافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ، وَ اِلى اَمْصارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ، وَ اِلى مَمالِكِكُمْ تُزْوى، وَ اِلى بِلادِكُمْ تُغْزى؟! اِنْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللّهُ اِلى قِتالِ عَدُوِّكُمْ، وَ لاتَثّاقَلُوا اِلَى الاَْرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ، وَ تَبُوؤُوا بِالذُّلِّ، وَ يَكُونَ نَصيبُكُمُ الاَْخَسَّ. وَ اِنَّ اَخَا الْحَرْبِ الاَْرِقُ، وَ مَنْ نامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ. وَالسَّلامُ.
کلمات کلیدی : حکمت و حکومت علوی