نظر منتشر شده
۶۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 250617
چرا برخی موفق تر از بقیه هستند؟
ابعاد موفقیت
علی ملکی*، 6 آذر 93
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۶
آیا می‌دانید به چه کسانی موفق می‌گویند؟ آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید چرا برخی افراد از بعضی دیگر موفق‌ترند؟ یا حتی چرا بعضی کشورها از کشورهای دیگر پیشرفته‌ترند؟موفقیت شما چه تأثیری در موفقیت جامعه دارد؟

مطالعات نشان می‌دهد، موفقیت و توسعه‌ي کشورها به وجود افراد موفق در آن کشورها بستگی دارد. کشورهایی چون کره، مالزی ، هند از این راه به توسعه دست یافته‌اند.

زندگی را می توان به یک رقابت تشبیه کرد که افراد بشر شرکت کنندگان آن می باشند و بر این اساس به سه گروه تقسیم می شوند:

گروه اول که در اکثریت‌اند، تماشاچیان این رقابت را تشکیل می‌دهند. آنان فقط نظاره‌کنندگان حوادث‌اند و از بیم ضربه‌های احتمالی، خود را کنار می‌کشند و فقط به کف زدن برای بازیکنان اکتفا می‌کنند. بیشتر این تماشاچیان از موفقیت بیم دارند، زیرا مطمئن هستند که اگر موفق شوند، بار وظایفی بر دوش آنان گذاشته می‌شود. آنان بیم دارند که اگر از عهده‌ي انجام آن وظایف بر نیایند موفقیت و حیثیت‌شان لکه‌دار شود. از این رو فقط به زندگی نگاه می‌کنند تا ببینند دیگران چگونه نقش خود را بازی می‌کنند.

گروه دوم که اینان نیز قشر وسیعی از افراد جامعه را تشکیل می‌دهند، بازندگان این مسابقه هستند. البته منظور از بازندگان، تنها میلیون‌ها انسان فقیر و بینوا نیستند، بلکه آنان هم که از رفاه اجتماعی نسبی برخوردارند، از بازندگان محسوب می‌شوند. زیرا این گروه نیز فقط به گذراندن روزمره‌ي زندگی، یعنی پوشیدن لباس خوب، برخورداری از تفریح مناسب، خانه و درآمد متوسط قانع‌اند. آنها هدف‌های بلندی ندارند و اگر هم داشته باشند، به آن نمی‌رسند. نکته‌ي جالب این است که این گروه، از حس انتقادی شدیدی نسبت به جامعه برخوردارند و با همین ویژگی نیز می‌توان در جامعه آنان را تشخیص داد. ذکر این نکته ضروری است که این گروه در مقایسه با گروه تماشاچیان جلوترند، اما در مقایسه با گروه سوم، افراد موفقی به حساب نمی‌آیند.

گروه سوم را نیز برندگان و افراد موفق تشکیل می‌دهند. تعداد این افراد، نسبتاً کم است و در زندگی آنچه را اراده کنند، به دست می‌آورند. این گروه برای خود اهداف مهمی را تعیین می‌کنند وبه آنها نیز می‌رسند و در نتیجه‌ي رسیدن به این اهداف، به خود و دیگران بهره می‌رسانند. حال تصمیم با شماست که می‌خواهید جزء کدام گروه باشید.

این افراد موفق، چه کسانی‌هستند؟ از این رو، ابتدا باید معنی و مفهوم موفقیت را دریابیم. موفقیت عبارت است از بالفعل کردن استعدادهای نهايی که در وجود هر کس نهفته است. آدمی با این استعدادها به دنیا می‌آید، بزرگ می‌شود و باید آنها را تمام و کمال در راه هدف و منظوری که او را شاد و خرسند می‌کند، به کار گیرد.

به طور کلی می‌توان گفت که فرد موفق، کسی است که به آرزوهای خود برسد و در درون، رضایت خاطر احساس کند که این امر، خود حاصل تلاش و کوشش مداوم در زندگی است.

به عنوان مثال، ممکن است در نظر یکی، رسیدن به پول وسرمایه‌ي بیشتر موفقیت تلقی شود ودر نظر دیگری، کشف و پرورش استعدادهای خود برای خدمت بیشتر به دیگران موفقیت به حساب آید و یا در نظر دیگر رسیدن به مقام و موقعیت مهم، موفقیت قلمداد شود، به طور کلی، موفقیت را می‌توان از سه بعد بررسی کرد.

بعد فردی
موفقیت از نظر فردی، یعنی این که شخص به تنهایی و بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی به برتری‌هایی برسد. عامل این نوع موفقیت، بیشتر تلاش و کوشش خود فرد است. به عنوان نمونه، موفقیت دانش‌آموزی که در مسابقات علمی یا مهارتی، مقام برتر یا مهمی را به دست می‌آورد، بیشتر به خود فرد بر می‌گردد تا اطرافیانش. برخي از عوامل شخصي مهم دخيل در موفقيت عبارت‌اند از:

الف) خود شناسی و خودباوری
ب) نواندیشی و نوگرایی ذهنی
ج) اعتقاد به کسب مهارت و قابلیت بیشتر و برتر
د) شناخت کامل از عوامل محیط اطراف خود
هـ) شناخت ضعف‌های خود و تقویت باوراندیشی
و) مشخص نمودن اهداف شخصی و تمایلات فردی
ز) فراگیری آموزش و تجارب در ارتباط با شناخت ریسک، نحوه‌ي پذیرش آن و چگونگی محاسبه‌ي آن
ح) احساس تغيیر در چرخه‌ي زندگی خود
ط) نیاز به کسب موفقیت
ي) برخورداری از علوم مربوط به کسب و کار (Business knowledge)
ك) قدرت کنترل و آگاهی به قدرت خویشتن

بعد سازمانی
اما موفقیت سازمانی، کمی پیچیده‌تر از موفقیت فردی است. عامل این نوع موفقیت، تنها تلاش خود فرد نیست، بلکه علاوه بر کوشش او، اطرافیان و همکارانش نیز در موفقیت سهیم هستند. البته شاید بتوان گفت که در این نوع موفقیت نیز عامل اصلی موفقیت، یک نفر است اما نتیجه‌ي این نوع موفقیت تنها به خود فرد بر نمی‌گردد، بلکه متوجه‌ي همکاران یا سازمان او نیز می‌شود. مثلاً ۱۰۰ شرکت برتر کشور که موفقیت آنها نتیجه‌ي تلاش و کوشش کارکنان این شرکت ها می باشد.

بعد کلان
چگونه مي‌توان شرکت‌هاي موفق را ايجاد کرد؟ خالقين ايــن شرکت‌ها چـه کسـاني هستند؟ چگونه اين شرکت‌ها با تغييرات محيط بين الملل خود را وفق مي‌دهند؟

همه می‌دانیم که ما ایرانیان در زمینه‌هایی گوناگون افراد موفقی داشته‌ایم و داریم. به عنوان مثال در ورزش قهرمانان زیادی داشته‌ایم که برای کشورمان افتخار آفریده‌اند. افرادی چون جهان پهلوان تختی و در عرصه‌ي دانش نیز افراد موفقی چون ابوعلی سینا و پروفسور سمیعی داریم و اکنون نیز هر ساله دانش‌آموزان و دانشجویان ايراني در المپیادهای علمی مختلف، مقام‌های برتر را کسب می‌کنند.

به راستی، آیا در زمینه‌ي اقتصادی نیز افراد موفق ایرانی داریم که در سطح دنیا مطرح باشند؟ آیا شرکت یا سازمان ایرانی را می‌شناسید که تولیدات یا محصولاتش قابل رقابت با کشورهای دیگر باشد؟ همان گونه که می‌دانید، در این زمینه ما نمونه‌ای نداریم که موفقیتش قابل طرح در سطح دنیا باشد.

در کشورهای توسعه یافته، به دلیل توسعه‌ي اقتصادی و برخورداری از وضعیت اقتصادی مناسب، بنگاه‌های اقتصادی ساده‌تر به موفقیت دست می‌یابند، اما نباید فراموش کرد که بسیاری از فرصت‌ها در عدم تعادل اقتصاد نمایان شده و می‌توانند توسط بنگاه‌های هوشیار، مورد بهره‌برداری قرار گیرند. از طرفی، باید توجه داشت که حضور کارآفرینان و نیز شرکت‌های موفق (کوچک، بزرگ و متوسط) می‌توانند به عنوان موتور محرک توسعه عمل نموده و رشد، موفقیت و توسعه را در عرصه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراهم آورند.
*مشاور کارآفرینی
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۱:۰۹:۳۳
احترام به خود و حقوق دیگران و صداقت رمز موفقیت است، چه در مورد فرد ، چه در مورد کشور.... (2514138) (alef-13)
 
قافی
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۴:۱۷:۵۷
وقتی فرزندان مسولان حکومتی همه در ناز ونعمت ومشغول کار وتجارت هستند و دیگران را نمیبینند این همان مصداق بی عدالتیست که امام علی شهید همان راه است.... (2514339) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۸ ۰۷:۱۱:۱۱
از گروه دوم هستی ها ... (2515541) (alef-1)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۶:۱۴:۵۳
اينها مطالب علمي كتاب هاي دانشگاهي هستند كه اغلب ترجمه كتاب هاي نويسنده هاي خارجي اند. مطللب اين كتاب ها هيچ ارتباطي با سازمان هاي ما ندارند و اصلا بومي نيستند. براي نمونه پيشنهاد مي دهم يك كار مطالعاتي انجام شود بر روي شهرداري تهران كه نمونه خوبي از نظر اندازه سازمان، تنوع كارها و غيره است:
الف. در اين مطالعه بررسي شود مديران همه سطوح شهرداري تهران، چند درصدشان تحصيلات مرتبط با كارشان دارند!
ب. چند درصد از اين مديران با رييس سازمان رابطه فاميلي دارند
ج. چند درصدشان در نامه هاي رسمي نام "دكتر" دارند ولي داراي مدرك مورد تاييد وزارت علوم نيستند ولي از عنوان و مزاياي دكتري درحال استفاده اند
نتيجه چنين مطالعه اي، نتيجه اي بومي خواهد بود و بدور از مطالب كتاب هاي خارجي به شما نشان خواهد داد كه در سازمان هاي ما "چه كساني در عمل" موفق ترند. (2514447) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۱:۳۰:۳۸
برای موفقیت در جامعه کنونی به داشتن دو فاکتور نیاز است:
1) رو
2) پارتی
بدون داشتن این دو، موفقیت محال است حاصل شود. (2514181) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۱:۰۶:۵۵
زبانتان را باید طلا گرفت (2514959) (alef-13)
 
عباس
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۴:۳۷:۵۳
موفقیتی که یک روزه بدست می آید ، ممکن است یک روزه هم از بین برود. این دیدگاه را داشتن ما ایرانی ها رو به اینجا رسونده که کار ما غیر پارتی راه نمی اندازه . این اشتباهی است که خودمون دامن می زنیم. و دوست داریم یکی از فضا بیاید مملکت را درست کند. ضمنا این مطالب موفقیت کلی است ، ارتباطی با بی نظمی جامعه ما ندارد. (2515068) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۱:۳۳:۴۲
موفقیت یعنی صبر و تلاش
موفقیت یک روزه به دست نمی آید
یک عمر تلاش لازم است

کسانی که مدام نق می زنند اگر به جای نق زدن تلاش کنند بهتر است (2514188) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۰۰:۰۲:۴۵
چشم بیشتر تلاش میکنیم تا سودش نصیب گروه خواص بشه! (2514802) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۱:۳۹:۳۳
موفقیت یک امر نسبی است و البته به میزان رضایتمندی هر کس از عملکرد خودش هم رابطه دارد. ولی متاسفانه برخی افراد آدم های موفقی معرفی می شود در حالیکه به نظر بنده اصلا موفق نیستند
به عنوان مثال مارک زاکربرگ بنیانگذار فیسبوک به عنوان یک آدم موفق معرفی می شود. در صورتی که بنده حاضر نیستم حتی یک لحظه جای ایشان باشم. زیرا بنده حاضر نیستم در هزاران جنایت و خیانت و فساد شریک باشم. یک معیار دیگر موفقیت این است که آیا ما فقط به ظاهر در دنیا موفقیم یا هم در دنیا و هم در آخرت موفقیم که نکته ی خیلی خیلی مهمی است.
شخص دیگری که به عنوان آدم موفق معرفی می شود استیو جابز است. در خاطرات استیو جابز می خوانیم که گفته من در اوایل کار کامپیوترهای اپل را به سه برابر قیمت واقعی آنها فروختم. خوب این گران فروشی بوده است و اگر مبنای مالی اپل بر اساس همین چیزها شکل گرفته باشد آیا درست است؟
یا چندی پیش از امیرخسرو مه آفرید و بابک زنجانی به عنوان آدم های موفق یاد می شد. آیا این ها موفقیت است؟ (2514198) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۸:۱۲:۱۶
عزیزم اگر تو بخوای هم هیچ وقت مازک زاکربرگ نمتوانی بشی. و هیچ کس حرف شما رو در مورد ایشان قبول نمیکند. این شخص دنیا را عوض کرده و میلیلردها انسان عاشق نو آوری و فیسبوک هستند. بله ایشان واقعا موفق هستند. ستیو جابز هم کسی است که دنیا را عوص کرد حتی اگر اگر انسان بد اخلاقی بود ولی او یک نخبه فوق‌العاده بود که مانند ایشان هر صد سال در کره زمین بوجود میاند. (2514551) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۸ ۰۰:۲۳:۱۵
مارک زاکربرگ یک آدم جهنمی است و من هم نمی خواهم جای ایشان باشم. حالا می خواد کسی حرف من را قبول کند یا نکند. قرار نیست من به خاطر حرف دیگران عقایدم را تغییر دهم و کی گفته که اکثریت درست فکر می کنند. (2515439) (alef-13)
 
حسین نیک بین و نیک بیان
۱۳۹۳-۰۹-۰۹ ۰۹:۱۶:۳۸
خدا میفرماید :" یدالله مع الجماعه..." (2517833) (alef-1)
 
ان شناس
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۰۰:۱۱:۰۰
يا همين أيده به زندگي ادامه بده چاره ديگري نداري (2514808) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۴:۰۴:۱۵
برو بابا
خودت مثلا چی هستی که این آدمایی با این پشت کارو که خودت 1% نداری قبولم نمیکنی (2515050) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۱:۴۹:۵۶
بسیار خوب و مفید بود.احساس من این است که همانطور که گفته شده در جامعه ایران بیشترین افراد در گروه دوم قرار داد و تا زمانیکه میزان انتقادهای مکرر و بی حد و اندازه را کاهش دهند و مقداری خودباوری و وطن پرستی را در خود پرورش دهند ان شا اله کشور پیشرفت بهتری خواهد داشت. (2514211) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۱:۵۲:۰۴
ممکن است یک نفر کارگر و یا رفتگر باشد که با عرق جبین و کد یمین درآمد حلال کسب کند که به مراتب موفق تر از یک مدیر میلیاردری است که درآمدش حرام یا شبهناک و با برداشتن کلاه مردم یا رشوه و فساد اداری است. (2514214) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۲:۰۲:۰۵
البته در ایران معیار ها فرق می کند!

بدون تظاهر ، داشتن دوست و فامیل و یا شریکی که دستی در قدرت دارد
و بدون سفارش رانت ها و وامهای انچنانی پیشرفت تقریبا غیر ممکن است (2514224) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۲:۲۳:۱۶
من چیزی که دیدمو میگم تونسل بعدازانقلاب ایران خونواده خیلی مهمه. هرچقدرخونواده اگاهترباشه نه لزوما باسوادتر ها، فرزنداش موفقترن .
اگرازخونواده درب وداغون باشی موفق نمیشی .
البته اینجا فقط اینجوریه . مثلا ادمای موفقترتو امریکا بیشترشون ازخونواده های درب وداغون ان .

توایران ادمهای موفقتر ادمهای چابلوستر وخودشیرینترو ریاکارتر هم هستن . یعنی شما هرچقدرم تلاش کنی تابهجایی برسی باز نمیشه چون یه ادم خودشیرین یه دفعه جای تورو میگیره .

توایران ادمهای موفقتر بعضیاشون تو صنف خودشون ادمهای درجه 3 ای هستن ولی به خاطرهمین ویزگی انتخاب میشن واصلاهرچقدربیسوادتر بهتر , مثله بعضی ازوزرا

ویه چیزی توایران که میشه مشاهده کرد ادمهای که حقشونه موفقترباشن خیلی خجالتی وگوشه گیر وکم حرف وبی اعتمادبه نفس هستن و مثلاطرف جز پنج تای رشته خودشه تودنیا ولی یه کارشناس معمولی تومحله کارشه که هرچی طرح های فوق العاده هم بده توسط مدیر بیسوادش رد میشه !

وادمهای موفقترتوایران ادمهای پرو ،دریده , درعین حال نادون وبیسواد واحمق هستن .که فقط پرویی ودریدگیشونه که اونارو به موفقیت رسونده نه تلاششون وپشتکاروزحمت شون

اینجاپراز تبعیضه ,تبعیض باعث میشه یه زن که ممکنه تورشته خودش بهترین بشه ، به خاطر همین تبعیضات همه چیو ول کنه وبره یه گوشه ای بچه داری کنه وازصبح بشینه جلوی شبکه های ماهواره ای وبعدازظهرم بره خیابون گردی وخرید وقروفر ....

اینجا اصلا استعدادها شناخته نمیشه که بخوای موفقترباشی ممکنه توتو یه ابوعلی سینا باشه ولی اخرش افتخارت این باشه که رفتی مراسم مرحوم پاشایی بامحمدرضاگلزار یه عکس گرفتی

جو جامعه هم موثره جوالان جوریه که موفق پرورش نمیده الان عشقه یه جوون اینه که یه ماشین مدل بالا زیرپاش بره دوردور ویادخترش هی بره خودشو عمل کنه قشنگتربشه جواینه که صفحت چندتا لایک داره و....کسی نیست که به جوونها مسیربده اخه کسی روش نمیشه دهه شصتیهاش که اون همه پرشدن ازجمله ها ی ارمانگرایانه اخرش شدن همه تحصیلکرده مجرد بیکاره افسرده !

وپارتی و...خیلی مهمه (2514243) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۸:۱۱:۳۴
اینجا آدمها را بر اساس لیاقتشان انتخاب نمی کنند بلکه اول باید مرده شور خوبی باشی تا بتوانی وارد دستگاه دولتی شوی ! اینجا دانایان خانه نشینند و چاپلوسان بی سواد همه امور را در دست دارند!!!!
الف که نظرات این چنینی را منتشر نمی کنه و لی خوب به نوشتنش می ارزد! (2514548) (alef-13)
 
سهیلا
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۲۰:۳۸:۲۵
من یه دهه شصتی دقیقا با خصوصیاتی که گفتی هستم و از این تفسیر عالیت کیف کردم هیچکی تا حالا انقد خوب این قضیه رو توضیح نداده بود....تصور کنید من مدرک مهندسی عمران از یک دانشگاه سراسری معتبر دارم و به دو تا زبان انگلیسی و المانی مسلطم و یه سری مدارک دیگه هم دارم و بیکارم:)))درحالیکه خنگترین دوستام با مدرکای پیام نور و کاردانی تو رشته های خنده دار سمت ها و شغلایی دارن که مرتب شامل سفر خارخ میشه:)))بنابراین من که شخصا هرچی گفتی قبول دارم (2514680) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۹:۵۷:۲۳
منم مثل سهیلا خانم نطر شمارو کاملا با گوشت و پوست خودم لمس کردم . دقیقا خانواده ما خانواده ای بود که به خاطر نااگاهی خیلی فرصت های اقتصادی رو از دست دادیم . حتی همین نااگاهی ها و جوسلطه گری تو خانواده های دهه شصتی ها باعث شد خیلی از دخترها و پسرها از هر نظر تو زندگی به مشکل بر بخورن و الان هم که کار از کار گذشته . باز هم خداروشکر می کنم که می تونم از منزل کار کنم و درامد نسبی هم داشته باشم. این از کار بود و درآمد از ازدواج و پس اندازم اجازه بدید هیچی نگم که قصه شصتی ها رو همه خوب می دونن . امیدواریم شرایط برای بعدی ها بهتر بشه از ما که گذشته . (2515266) (alef-1)
 
مهناز نیازی خواه
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۲:۳۲:۲۶
در کشور های درابتدای تو سعه مثل ما موفقیت به ترتیب به این گونه کسب میشود
1-جایگاه اجتماعی
2- وضعیت مالی خانوادگی
3- داشتن پارتی
واز همه بی اهمیت تر در موفقیت افراد در زندگی این است که فرد از هوش و استعداد برخوردار باشه .من با معدل 18 با یک نفر معدل 13 در آزمون استخدامی شرکت کردیم .به علتی که اون دوستم پدرش در آن اداره بود قبول شد من قبول نشدم . بعد رفتم در یک آزمون استخدامی شرکت کردم فهمیدیم .نیروهای قرار دادی شرکت 24ساعت قبل سوال ها را در اختیار داشتند !!!!!!!!اینگونه بود من با معدل 18 از دانشگاه علامه همیشه جز نفرات اول آزمون کتبی میشدم ولی چون کسی را نداشتم استخدام نمیشدم . (2514251) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۸:۳۸:۵۷
ولی دانشگاه علامه تو 5000 تای اول نیست. بنابراین شما نباید خیلی انتظارتون بالا باشه. (2514571) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۸ ۰۱:۲۴:۱۶
شما نظر دهنده محترم اگر که جزو۵۰۰۰دانشگاه معتبر نباشه اما معدل این خانم خیلی بهتر از شخصی بوده که با پارتی استخدام شده است این حق کشی در جامعه ما کاملا به وضوح دیده ميشود (2515461) (alef-1)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۸ ۰۹:۲۶:۰۷
علمی کاربردی ها و غیرانتفاعی ها و آزاد , اونوقت چندم وکجاهستند؟ (2515683) (alef-1)
 
sam
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۲:۵۰:۲۶
با سلام

با تشکر از نویسنده محترم ، به نظر من برخی از علل عقب افتادگی ما ایرانیان به شرح ذیل است.

1- اکثریت ما گرچه ظاهرا دم از اخلاق و انسانیت و... می زنیم ولی در امور روزمره مان پشیزی برای امور اخلاقی ارزش قائل نیستیم.

2- اکثریت ما کمابیش به بیماری خودآزاری مبتلاء هستیم و دوست داریم که به جای حل مشکلات مان، 24 ساعته گریه کنیم! جالب اینجاست که تحصیل کرده های ما بیشتر از همه به این درد مبتلاء هستند. درد یأس و ناامیدی و بدبینی!

3- اکثریت ما بسیار بسیار بد تربیت شدیم . به ما اینطور یاد داده اند که هر غریبه ای را دشمن فرض کنیم،به هیچ کس اعتماد نکنیم، برای حقوق دیگران ارزشی قائل نباشیم و برای حفظ منافع و موقعیت خود تا می توانیم دروغ بگوییم و تظاهر کنیم. کمتر ملتی را در جهان می توان از لحاظ ریاکاری و دروغگویی با ما مقایسه نمود!

4- چون اکثریت ما به درد عجز و ناله و بی اخلاقی مبتلاء هستیم از دیدن توانایی های خود هم عاجزیم و در همه زمینه ها هم از دولت و ملت طلبکاریم. در جامعه ما برخی افراد حتی مشکلات روحی و روانی خودشان را هم به دولت نسبت می دهند.بعضی از افراد حتی اگر بتوانند از دولت می خواهند که خانه شان را جارو بزند و دندانهایشان را مسواک بزند و یا با قاشق غذا توی دهانشان بگذارد!

5- خودمان کوچکترین ارزشی برای قوانین قائل نیستیم و در عین حال می خواهیم که دیگران قوانین را کاملا و مو به مو رعایت کنند! رانندگی وحشیانه و دیوانه وار،فحاشی در خیابان و معابر، بوق زدن برای نوامیس مردم و گرانفروشی وبی ادبی تمام عیار فروشندگان ( بارها شاهد بوده ام که فروشنده با ورود یک دختر ...تمامی مشتریانش را واگذاشته و مشغول خوش و بش و لاس زدن با او بوده است، امری که در هیچ کشور متمدنی دیده نمی شود) بخشی از مشاهدات روزمره ماست.

به نظر شما ما با این صفات مشعشع اخلاقی پیشرفت می کنیم؟! (2514270) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۸:۳۹:۵۷
عالی بود. (2514574) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۳-۰۹-۰۹ ۱۶:۰۶:۵۹
عالی بود (2519253) (alef-1)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۲:۵۷:۴۴
اامسال گفتن افغانی هازعفرونه ماروبه اسم زعفرون افغانی جازدن ودارن به دنیا صادرمیکنن, یه چیزایی تربیتی وخونی . افغانی جماعتم رودست مابلندشده
.الان دانشگاههای برق ومکانیک و...امریکا پرازدانشجوهای ایرونی ولی دانشگده های اقتصادومدیریتشون خبری ازایرونی جماعت نیست .
حتی ایرونیهای مقیم اونجا هم هبه کر رشته های برق والکترونیک و...ام بااینکه اماراشون میگه مریکاییها بیشتر به رشته های مدیریت واقتصاد علاقه دارن .
رتبه های برترکنکور میرن برق میخونن!
دانشکده ای درسطح شریف برای رشته های مدیریت واقتصادواینا نداریم .
اول باید عالم پرورش بدیم تاعالمامون مسیرودرست برامون مشخص کنن وبعد بقیه رو راهنمایی کنن ودنباله خودشون بکشونن !
ماجماعت جوزده ای هستیم .بگنن پول توتولیده قارچه همه قارچ میزنن .بگن پول تو بورسه همه پولاشونو میبرن بورس ,این جماعت که خودشون تخصص ندارن واحتیاج به یکی دارن که راهنماییشون کنه ومسیرو بگه !اونم یه فرد عالم نه هرکس
----
تو برنامه پایش رفته بودن چندتاکارخونه زیان ده .اصاحبای کارخونه چقدر وام گرفته بودن وسرمایه گذاری کرده وتحصیلاتشان هم فوق دیپلم وفنی و..! مدیرعامل هم خودشون ومدیرخودشان وسرپرست خودشان ! +جماعت کارگر !
یه دونه مهندس صنایع استخدام نکرده بود نویه دونه مدیربازرگانی نداشتن یه دونه مدیر که با تکنیکهای مدیریت روز دنیااگاه باشه نداشتن. فکرکرده بودن حالا صاحب کارخونه خودشوننپس مدیریتم بلدهن! احتمالا کل فامیلمه بیسوادشونم برده بودن به همه هم شغل داده بودن
ااصلا به فکرشون نرسیده بود که وجوداینها لازمه ! میخوای ورشکست نشهن. حالا شاکی هم بود ون اماشون مونده دولت بایدبراش کاری کنه (2514278) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۷:۲۷:۳۹
اطلاعات شما یکم قدیمی هستش
هم الان ایرانی زیاد شده تو رشته هایی که گفتید و دانشگاه شریف به سبب تلاش استادایی مثل دکتر مشایخی و دکتر نیلی دانشکده مدیریت و اقتصاد داره
کمی مطالعه..... (2514501) (alef-13)
 
sam
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۷:۴۴:۲۷
با سلام

جالب اینجاست که صاحبان این کارخانه ها هم اداره کارخانه شان را با حجره داری یا بقالی یکی می پندارند و این شیوه کاری را هم زرنگی می دانند.خیلی از اشخاص ساده لوح هم که در کشور ما طرفدار خصوصی سازی اند این موارد را نمی بینند.طرف خودش بی سواد است ، با علم روز دنیا مخالف است، با مدیریت نوین مخالف است، با شایسته سالاری مخالف است ولی دنبال تأسیس کارخانه است! قبلا هم گفتم که همه چیز در جامعه ما به هم ریخته است و هیج کار و عمل ما مطابق عرف روز دنیا نیست . ما سالهاست که با علم و کاردانی و شایسته سالاری درافتاده ایم و بی سوادی و چاپلوسی و ریاکاری و دلقک بازی را شیوه کار خود ساخته ایم.دیسپلین و نظم کلمات فراموش شده حیات امروز ایرانیان است.در یک کلمه، در ایران امروز ، اکثر جاها کار دست آدم کاردان، مدیر و باسواد نیست. (2514523) (alef-13)
 
سعید
۱۳۹۳-۰۹-۱۲ ۰۱:۵۲:۱۰
دانشگاه شریف نزدیک 18 سال است که دانشکده مدیریت و اقتصاد تاسیس کرده است و دانشجویان نخبه و با استعداد را جذب رشته های مدیریت و اقتصاد می کند و کیفیت بالا و اثرگذاری فارغ التحصیلان این دانشکده مبین عملکرد این دانشکده در طی این مدت بوده. (2525220) (alef-1)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۳:۰۷:۱۵
بجرات به قران قسم ميخورم 80 درصد موفقيت هاي افراد فقط و فقط از راه پارتي بازي و تبعيض هست و كسانيكه آشنا و حامي در سيستم دولت يا مجلس نداشته باشند نهايت كارشان درآمد بخور و نمير هست. اين حرف را كسي ميزند كه 20 سال سابقه در شركتهاي بزرگ دارد. البته 95% هست ولي به احترام قسم اطمينان را بالا برده ام. و اين دولت هم همه را بهت زده كرده از ميدان دادن به رانت خواران و بي رحم ها به بيت المال. (2514293) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۳:۲۵:۲۲
اسلاید شماه یک دکتر احمدپور در تمامی درس هاش از مبانی کارافرینی گرفته در دوره ارشد تا تئوریهای پیشرفته در دکتری!!! و آقای ملکی دستیار عزیز دکتر! (2514311) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۲۰:۰۶:۲۱
بهاری
من یه سوال از اظهار نظر کننده داشتم که شما اینجا چه اظهار نظری جهت تعالی بخشیدن به عملی نمودن طرح داشتين!!!؟؟؟من به عنوان یکی از خوانندگان این مقاله به وضوح اثبات شده که در ۹۰%از استادان این مملکت کتابهای به نام و ثبت شده خود را مدیون دانشجویان خود هستند چرا که به عینه برای تمامی دانشجویان اتفاق افتاده که اساتید دانشگاه برای نمره دادن به دانشجو گزینه ای به نام تحقیق قرار دادند که دانشجو واسه گرفتن نمره مجبور به انجام تحقیق هست و همین تحقيقها تبدیل به کتاب که بعد از ویرایش به نام استاد مربوطه به ثبت می رسه پس اینجا کتاب و نظریه مهم نیست چرا که کتابخانه ملی پراز کتابهای دانشمندان معروف است مهم تلنگری به خلاقيتو و عملی نمودن اهداف است (2514654) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۲۱:۵۶:۵۴
رضا محمدکاظمی
کاملا طبیعیست که استاد محترم در تدریس خود از منابع مختلف از جمله کتاب نگارنده محترم مقاله بهره گیرد (2514722) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۴:۰۰:۰۸
پریسا
قبل از گفتن هر نظری قابل توجه خوانندگان این مقاله این نکته قابل ذکر است که ايرانيهاهميشه و در هر زمینه با توجه به حق کشي و بی امکاناتی موجود با تمام وجود افتخار آ فرين بودند اماهنوز افرادی هستند با ناامیدی کنار کشيدنداي کاش سرمایه دارانی که جزء دسته دوم هستند با سیاست سرمایه گذاری پشتوانه ذهنهای خلاق افرادی بشوند که توان مالی به اجرا درآوردن طرحهاشونوندارن این کار هم بیکاری رو کاهش میده هم از فرار مغزها یا خاموشی اونها جلوگیری میکنه وهم به پیشرفت کشور به امید دیدن همچین روزی (2514328) (alef-13)
 
حسین سیفیاری
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۴:۴۰:۱۰
متاسفانه بوروکراسی لازم برای بروز آثار موفقیت شیرینی هر نوع موفقیتی در کام تلخ میکند. (2514370) (alef-13)
 
آسمان
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۴:۵۵:۱۰
کسانی منتظرند مدینه فاضله ساخته شود و دنیا به کام باشد تا بالاخره به خودشان زحمتی بدهند و شاید انشاالله موفق تلقی شوند در ایران بسیارند . کلمه ی موفقیت در ایران متاسفانه و صد افسوس معنای درستی نزد اکثر افراد ندارد . دوستان ! موفقیت رابطه ی بسیار مستقیمی با رضایتمندی دارد بنابراین لزوما هر انسان پولداری را نمی توان موفق دانست .
اخیرا هم تخصص بالایی در گذاشتن کامتت های منفی و مخالفتهای بی اساس پیدا کرده ایم .
فراموش نکنید ما انسان ها توانایی بسیار بالایی در خلق هر آنچه میخواهیم داریم اگر تا کنون نتوانسته اید علت را در خود جستجو کنید . (2514386) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۸:۲۱:۲۱
آسمان ، نفست از جاي گرم مياد بيرون، كاش بيايد 5 سال بدون پارتي جائي كار كنيد تا با كمترين احترام مثل يه افغاني باهات رفتار كنند و سركوبت كنند تا مطيع كسي باشي كه 20 سال ازت كوچكتره ولي زور پارتيش زياده واسه مدير شدن بالا سرت (2514562) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۸:۰۹:۴۲
دوست گرامی دست برقضا بنده در یک چنین موقعیتی هستم اما رییس بودن برام مهم تیست چیزی که برام مهمه اینه که هر کاری که بهم واگذار میشه به بهترین وجه ممکن انجامش میدم و حتی مافوق های من برای مشورت در خیلی از کارها به سراغ من میان . من حس میکنم موفق هستم چون موفق بودن رو در رییس بودن نمیدونم موفقیت برای من اینه که همه من رو در سازمان به عنوان یک فرد شایسته می شناسند وجودم در سازمان برای اطرافیانم از پایین ترین رده تا بالاترین رده موجب آرامشه و در هر موردی سعی میکنن با من صحبت کنند . من همه چیز رو نمیدونم اما مورد اعتماد هستم و همچنین مورد احترام . پول و پست خوبن اما مطمین باش نمیتونن واقعا مایه آرامش انسان بشن .
دوست عزیز وقتی خوب باشی خدا پارتیت میشه من با تکیه بر خدا کارهایی انجام دادم که همه اون رو غیر ممکن می دانستند . نفس من و دل من به خدا گرمه (2515184) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۵:۱۶:۴۹
من یکی از دانشجویان جناب مهندس ملکی بودم که با توجه به تمام صحبها ایشان بهترین راه موفقیت رو در این مدت ۴سال کسب کردم ایده فقط مرحله اول از ۱۰۰مرحله به سرانجام رساندن است .اماهم فکری و به اجرا درآوردن ایده و راههای رسیدن به هدف وپيدا کردن مسیر صحیح کاری را مدیون این استاد گرانقدر هستم واز زحمتات دلسوزانه ایشان تشکر میکنم با آرزوی سلامتی و عمر روز افزون جناب استاد ملکی و تمامی اساتیدی که حامی ما بوده اند (2514407) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۶:۵۲:۴۵
راه موفقیت در ایران در 90 درصد موارد از ویژه خواری ، رشوه ،رانت و دروغ می گذرد (2514470) (alef-13)
 
صداقت
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۰۳:۲۵:۳۴
متخصصان کارآفرینی و روانشناسان راهنمایی کنند چطور یک جوان در فضای ویژه خواری ، رشوه ،رانت و دروغ ، ریا ، تزویر ، عدم صداقت و ... میتواند موفق شود البته اگر فرد مذکور دچار بیماری خاص یا بهره هوشی کمتر از 100 یا تربیت نادرست و ... باشد، راهکار چیست؟ (2514862) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۳:۱۳:۵۱
منفی (2515023) (alef-13)
 
مشهدی
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۷:۱۴:۰۸
یک بعد اساسی در زندگی اقتصاد است ( شاید بیشتر در جامعه ایران ) من دوستی دارم که معلم بود و امروز استاد دانشگاه فردوسی است در زمان دفاع از پایان نامه اش از ... و..... امده بودند اما هنوز در یک خانه مساجری زندگی میکند ولی بسیار اقا و موجه است و دوست دیگرم اگر بگویم دیپلم دارد اغراق کرده ام اما امروز همه چیز از خانه و ماشین ده ها کارمند تحصیل کرده زیر دست آین دوست من هستند . شاید شماا جواب فلسفی بدهید که آقای دکتر موفق تر است ولی آیا اجتماع ایران هم همین نظر را دارد یا اقای دکتر برای انجام کارش در اداره ... باید سفارش دوست بی سواد مرا داشته باشد یا برای پیدا کردن کار برای دخترش دست به دامن ...
بنا بر این موفقیت را شما باید بطور خاص برای هر کشوری مجزا تعریف کنید و انگاه از ابعاد آن سخن بگویید (2514484) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۷:۳۶:۳۸
ریاکاری+پا گذاشتن روی سر دیگران+از دیوار کوتاه بالا رفتن+پارتی=موفقیت (2514515) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۱۷:۵۵:۱۸
شانس اصلی ترین عامل موفقیت است بسیاری از افرادی که موفق بودند هیچ برتری نسبت به دیگران نداشتند فقط بصورت کاملا اتفاقی در مسیری قرار گرفتند و زمینه های موقعیت برای آنها فراهم شد یکی از دوستان بنده که هم اکنون پزشک متخصص جراحی است تستهای کنکور را کاملا اتفاقی زد و در رشته پزشکی پذیرفته شد این در حالی بود که دیپلمش را با تک ماده گرفته بود اما بنده و بسیاری دیگر از دوستان که جزو شاگردان خوب مدرسه بودیم در کنکور قبول نشدیم و مسیر زندگی ما را بجای دگری برد این را فقط به عنوان یک نمونه عرض کردم هر کس می تواند ده ها و صدها نمونه مشابه را در اطراف خود پیدا کند (2514534) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۲۲:۰۶:۵۷
موفق باشید مهندس ملکی عزیز
با ارزوی موفقیت برای ایران و ایرانی به ویژه در زمینه اقتصادی
امیدوار باشیم ومثبت اندیش و دلسوز تا موفق باشیم (2514732) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۶ ۲۲:۲۴:۴۴
من فقط کسانی را که در علم پیشرفت میکنند وبه جامه خدمت میکنند تحسین میکنم که انهم لازمه اش بهره هوش با لا وتلاش مستمر است وموفقیت در موارد دیگر نسبی است چون شرایط افراد با هم برابر نیست (2514750) (alef-13)
 
عبدالجلال
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۰:۴۷:۲۱
بنده عین همین سوال را در چند آدرس اینترنتی دیگه هم دیدم و انصافا" و حقیقتا" اگر من جای مسئولان کشوری بودم و دید مردم و نوع فکرشون را با این وضوح میدیدم و میخواندم , میرفتم تو زیرزمین خونم و پتو رو میکشیدم سرم و سالهای سال از زیرش در نمیومدم , تاسف بار اینه که کامنتهای بالا واقعیت داره و ایکاش که دروغ بود! (2514951) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۰:۴۸:۱۲
به جرات می توان گفت در ایران ، در بیش از 70 درصد موارد،راه موفقیت در ادارات دولتی و به دست اوردن پست های اداری شراکت در تخلفات مافوق و ایجاد باندهای فساد اداری است.وگرنه نه پایه و گروه ات را به موقع می دهند بلکه اجبارا" به حاشیه برده می شوی.و تازمانی که نحوه ترفیعات اداری در ادارات دولتی چنین باشد مطمئنا" موفقیت در سایر قشرها نیز به همین روال خواهد بود و کشور به جای رسیدن به رتبه چهارم جهانی که با وجود این همه امکانات و منابع که جایگاه حقه اوست،درجا خواهد زد. (2514953) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۱:۲۶:۱۸
یک مقایسه امروز صد نفر در یک کشور جهان سومی متولد میشوند و باز صد نفر در همین روز در یک کشور ی با امکانات مناسب متولد میشوند سی سال بعد این دو صد نفر را رصد کنید و درصد بازده ای و پیشرفت شان را مقایسه کنید. که به عوامل موفقیت پی می برید. (2514970) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۱:۳۲:۵۰
سرنوشت و قسمت و شانس و پارتی و در کدام نقطه دنیا و در چه خانواده ای به دنیا آمدی خویشان و بستگان و همسایه و بچه محل و ... هزاران نکته دیگر در موفقیت نقش دارند که کوشش و تلاش و پشتکار هم جزئی از آنان است اما نقش پر رنگی ندارند (2514975) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۲:۱۲:۱۸
با توجه به رانت های شغلی واطلاعاتی کسانیکه به مسوولان وابستگی دارند متاسفانه خیلی از استعدادها به فنا میرود چون تقریبارقبای یک فرد موفق وبا استعداد رانتهایی است که او نمی تواند با ان ها رقابت کند همانگونه که در هر سازمانی تعدادی از شرکتهای بخش خصوصی تقریبا همه مناقصه هارا برنده میشوند ویا بدون تشریفات اداری به انها واگذارمیشود حال در این رقابت پوچ هر استعدادی بی ارزش وبی خاصیت خواهد بود (2514997) (alef-13)
 
محمد رمضانی کبریا
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۲:۱۴:۰۱
موفقیت حق همه انسانهایی که با انگیزه وبرنامه تلاش نامحدود میکنند هست
در مسیر هدف اتفاقات بد هم میافتد که باید به چشم مسءله دید و حل کرد .اگر دیوار ببینیشون اون تو رو به بن بست میرسونه
من هم 25 ساله که تصمیم گرفتم یک تولید کننده خوب بشم دیپلم فنی گرفتم کارگری کردم مطالعه مربوط کرم و کارگاه زدم
اما به اندازه تلاشم اجر نداشتم مثل خیلی از همکارهای دیگر .مسافرتهای خارجی برای یاد گرفتن تکنولوژی رفتم .
به این نتیجه رسیدم که باید کارخانه بزنم وماشین آلات بیاورم با توجه به مشکلات اداری زیاد تمام پس انداز 20 ساله را برای ساخت کارخانه خرج کردم از پدرم برای واردات ماشین آلت حدود 50 ملیون قرض گرفتم همه چیز آماده وطبق برنامه
در یک مصاحبه تلوزیونی دیدم ریس جمهور وقت آقای احمدی نژاد اعلام کرد ارزش دلار کمتر از 1100 تومان قیمت روز میباشد و خیلی زود این اتفاق با دستورات ایشان خواهد افتاد .من هم تصمیم گرفتم صبر کنم
ارزش پول من به یک سوم رسید ومن از دور خرج شدم .شرکت شهرکهای صنعتی هم یک کلام میکوید یا کارخانه را به بهره برداری برسان یا با توجه به قرارداد وتعهدات شما کارخانه را با حدود یک پنجم قیمت پس میگیریم .و صدها مشکل دیگر که بگم الف نمیتواند منتشر کند .
اینها همه هزینه در راه موفقیت است و من محکوم به موفقیت از راه مشروع و حلال هستم
از آ نجا که به رحمت و وعدههای خدا اعتقاد دارم باید تلاشم را بیشتر کنم تا روزی که در صنعت خودم یکی از بزرگان دنیا باشم و
وسیله ای برای اشتغال صدها نفر که باعث بالندگی مملکت وخودم باشم وشاید الگوی سالم برای جوانترها . (2514998) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۲۰:۰۳:۱۳
امیدوارم موفق بشید . (2515273) (alef-1)
 
۱۳۹۳-۰۹-۰۸ ۰۰:۳۲:۱۶
بدون رودر واسی برای موفقیت مادی در هر شغلی غیر از مطالبی که آقای مهندس ملکی ارائه نموده اند اصول زیر را هم هر چه بیشتر باید رعایت نمود.

1- ارتباط نزدیک با مراکز قدرت بهر نحو که شده(فقط نباید تابلو شود)
2- ریا کاری زیاد در حد کردان
3- روی زیاد در حد احمدی نژاد
4- بی خیالی زیاد در حد بابک زنجانی
5- عدم اهمیت به له شدن نسلها در حد احمدی نژاد
6- اعتماد بنفس در حد هیتلر (2515441) (alef-1)
 
حسینی
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۲:۴۰:۰۳
با نگاهی به جوامغ و افراد موفق مهمترین شاخصه آنها سختکوشی است که متاسفانه در جامعه ما جای خود را به تلاش برای پیدا کردن راههای میانبر داده است و نتیجه آن هم شده یک اقتصاد بیمار و واپسگرا و مصرفی.

با تشکر از جناب ملکی بخاطر مقاله پر محتوا. (2515007) (alef-13)
 
همشهری
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۴:۲۱:۲۰
اگر کمی به نهادها وسازمانها واداره ها خوب بنگریم چیزی که موفقیت دران دیده میشود .پارتی بازی مددیران واستخدامهای سفارشی است وبس (2515058) (alef-13)
 
ولی لاری نژاد
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۵:۳۳:۰۵
با سلام ،شمن تشکر از جناب آقای مهندس ملکی بخاطر تهیه این مطلب مفید که از حق نگذریم برای بنده و کسب و کار کوچکی که دارم بسیار مفید و کاربری بود. خواهش می کنم در صورت امکان، به این مورد نیز پرداخته بشود که آیا در حوزه های مختلف صنعت، عوامل موففیت یکسان می باشند یا خیر؟ برای مثال اینجانب در صنعت طیور مشغول به فعالیت هستم می خواهم بدانم آیا عوامل خاص تری وجود دارد یا خیر؟ - با تشکر (2515104) (alef-13)
 
حامد
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۱۷:۴۷:۲۷
بنده در یکی از مصاحبه های رییس محترم بانک مرکزی شنیدم که برنامه های خاصی برای این زمینه اجرا خواهد شد. به آرشیو بانک مرکزی مراجعه فرمایید.
موفق باشید. (2515178) (alef-13)
 
مسلم شهروزی
۱۳۹۳-۰۹-۰۸ ۱۱:۱۷:۴۲
به نظرم بنده، شما می توانید کسب وکار و صنعت خودتان را با توجه به مقاله حاضر از جنبه مدیریت استراتژیک ارزیابی نمایید. بطوریکه در یک ماتریس دو آرایه ای، مولفه های مندرج در مقاله حاضر را با موله های حیاتی (Critical -Factors) صنعت طیور جمعبندی نمایید (برای اینکار می توانید از توابع برنامه Excel نیز اگر با آن آشنایی دارید، بهره بگیرید) و سپس با آنالیز فاکتورها، عوامل موفقیت را شناسایی و حتی به آنها پاداش بدهید. (2515800) (alef-1)
 
مهدی
۱۳۹۳-۰۹-۰۷ ۲۱:۱۶:۵۲
جناب ملکی علاوه بر کار آفرینی در زمینه برنامه ریزی استراتژیک و دینامیک هم اطلاعات ذیقیمتی دارند که از ایشان درخواست میکنم به این مسایل که از گلوگاههای صنایع ماست هم بپردازند.
با تشکر از سایت وزین الف . (2515318) (alef-13)
 
محسن
۱۳۹۳-۰۹-۰۸ ۱۱:۲۴:۲۱
ازنویسنده محترم مقاله خواهشمندم اگر کتب یا مقاله های بیشتری در این زمینه سراغ دارند (به ویژه اگر توسط خودشان باشد بهتر است)، برای مطالعه دقیق تر معرفی نمایند. همچنین می خواستم بدانم آیا مدلی که در مقاله حاضر به آن اشاره شده آیا با مدل BAAM سازگار است؟ (2515812) (alef-1)
 
PEYMAN
۱۳۹۳-۰۹-۰۹ ۰۰:۳۶:۵۲
اینجا ایران است
یکی از بزرگترن سایتهای فرار مغزها بسوی جاییکه برای گروه سوم فضا داشته باشد.
اینجا فقط و فقط با شانس تبدیل به انسان موفقی میشوی.
قانون اینجا فقط برای ضعفا نوشته شده و افراد قوی(کسانیکه دستشان در بیت المال است) از آن معافند.
اینجا جائیست که افراد قوی از فیلتر شورای نگهبان نمیگذرند.
اینجا اگر کسی باشی که بزرگترین خیانتها را هم به کشور بکنی کسی تو را محاکمه نمیکند کافیست ژست ضد امریکایی و ضد صهیونیستی بگیری دیگر توپ هم تکانت نمیدهد.
عزیز من اینجا کحایش با نرمال انسان و انسانیت تطابق دارد که افراد موفقش داشته باشند؟؟؟
بنده از اوان طفولیتبا آرزوهای بلند زیسته ام و یکی از ناکامان بزرگ این اجتماع کثیف و خبیث هستم. در حالیکه الان همان کارمندها با دست اندازی به بیت المال دارند چه حالهایی که نمیکنند؟؟؟؟!!!! (2517484) (alef-1)
 
سعید سلیمانی فارسانی
۱۳۹۴-۰۸-۱۸ ۱۶:۱۹:۰۹
منبع متن کتاب کارآفرینی پیشرفته تالیف دکتر داریانی و ملکی (3311240) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.