کد مطلب: 6480
؟ سایت نزدیک به دولت بر سوابق عطریانفر
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۵ ساعت ۲۲:۰۲
یکی از سایت های نزدیک به دولت - رجا - در یادداشتی جنجالی در مورد سوابق محمد عطریانفر آورده است:1- چندي پيش شايعاتي درباره سلامتي رهبر انقلاب اسلامي منتشر شد.اين شايعات از سوي مايكل لدين چهره ضد ايراني و جنگ طلب نومحافظه كاران آمريكايي شروع شد اما برخي منابع خبري مركز اين شايعات را كميته اي مخفي موسوم به كميته X معرفي كردند. آنان همچنين بخش رسانه اي اين كميته را به محمد ع عضو شوراي مركزي حزب كارگزارن سازندگي معرفي مي كردند.آنان معتقدند جلسه اي كه ع با خبرنگاران رسانه هاي خارجي كه مقيم تهران هستند، سبب رواج گسترده اين شايعه در رسانه هاي خارجي شده است. 2- محمد ع یکی دیگر از اعضای باند سید مهدی هاشمی در دهه 50 و 60 بود که علت عدم بازداشت و بازجویی از وی در دهه60 را نفوذ رئیس وقت مجلس در این پرونده می دانند. وی که در اصفهان سابقه فعالیت های مضر سیاسی منجر به عملیات های تروریستی و حتی ترورهای فیزیکی را داشت، بعد ها به ریاست حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی رسید.بسیاری معتقدند که واسطه روابط سید مهدی هاشمی و منافقین که مورد حساسیت شدید امام قرار داشت، يكي از اقوام ع بوده است.محمد ع در دوران وزارت کشوری عبدالله نوري( سالهای 68 تا 72 ) مدیر کل سیاسی شد و به واسطه ارتباطات نزدیک با رئیس جمهور وقت و همکاری با غلامحسین کرباسچی به انتشار روزنامه چهار رنگ همشهری پرداخت. وی همچنین از اعضای هیات موسس و شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی شد. ع پس از دوم خرداد به وزارت نفت رفت و در بخش فروش خارجی مشغول شد و این چنین عهده دار بخش رسانه های نفتی شد!ع پس از اخراج از روزنامه همشهری روزنامه شرق را اجاره کرد و رئیس شورای سیاست گذاری آن شد. وي می گوید: در عرض دو سال 25 میلیارد تومان خرج روزنامه شرق کرده است. یعنی هر ماه بیش از یک میلیارد تومان!3- اما آن چه چهره ع را به عنوان يك عنصر ضد امنيتي مشهور كرده است، روابط سياسي خواهر وي زهره ع است.زهره ع از اعضاي ارشد سازمان مجاهدين خلق است كه گفته مي شود هم اكنون به صورت غير رسمي همسر چهارم مسعود رجوي است و تشكيلات نظامي اين سازمان را رهبري مي كند.جواد قديري شوهر اول زهره ع بوده است. قديري كه از اعضاي باند خسرو ت و كشميري بوده، در ابتداي انقلاب از سوي سازمان مجاهدين مامور نفوذ در نهاد هاي امنيتي مي شود.سردار مهدي منتظري رييس سابق حفاظت اطلاعات ارتش درباره نحوه نفوذ جواد قديري در نهادهاي امنيتي پس از انقلاب مي گويد: ببینید اوایل پیروزی انقلاب، كار اطلاعاتی نه تنها جاذبهای نداشت بلكه به لحاظ تداعی ساواك، یك حالت انزجار در اذهان ایجاد كرده بود و خیلیها احتراز میكردند از ورود به تشكیلات اطلاعاتی یا انتساب به اون. خودجوش بود... كسانی كه كار تشكیلاتی كرده بودند، مثل حزب توده یا منافقین اینها خوب به اهمیت كار و جایگاه كار، واقف بودند...... بعداً كه نظام پیروز شد، هر كسی شروع كرد، اهداف خودش را دنبال كردن و این گروهكها و سازمانهایی كه دنبال اهداف از قبل تعیین شده [ی خودشان] بودند، سعی كردند افراد خودشان را در نهادهای انقلاب، نفوذ بدهند...مثلاً همان اوایل انقلاب، كمیتههایی در مراكز مهم ضد اطلاعات در ارتش، توسط نخستوزیری تشكیل داده شد، كه افرادی را اعزام میكردند به آنجا... این كمیتهها مسئولیت نظارت بر اسناد و مدارك موجود را داشتند كه حفاظت بشوند. چون نفرات، نفرات ضد اطلاعات سابق بود.... آقای «محمد رضوی» بود كه الان در شركت مخابرات است كه مسئول كمیته اداره دوم بود و بقیه كمیته هم، زیر نظر ایشان بود كه البته مثلاً مورد «جواد قدیری» كه روی شنودها كار میكرد، مسئولیتش به عهده آقای «رضوی» بود... خود آقای «رضوی» از اعضای مجاهدین انقلاب اسلامی بود یا آقای «حبیب داداشی» كه همین طور.5- قديري در كميته خنثي سازي كودتاي نوژه نيز نقش داشته است. در كتاب شنود اشباح ص471-470 آمده است: در كمیته خنثیسازی نقاب [كودتا] بعد از «محسن رضایی»، «مهدی منتظری» سرپرست شد. «مسعود كشمیری» كارهای تعقیب و مراقبت و جلب و به یك معنا عملیاتهای لازم به عهده «رضا عاصف» و مجموعه اطلاعات سپاه بود، بیشتر بازجوئیها هم مختلف انجام میشد... «سعید مظفری» [حجاریان»] بود كه با «ركنی» كار میكرد... «جمال اصفهانی» بود. مسئول مركزیت كودتاییها به عهدهاش بود...وقتی جمعی خدمت «حضرت امام» رفتیم «كشمیری» هم بود، متنی را كه تنظیم شده بود، خواند كه لب حرف این بود كه به ارتش امیدی نیست و نحوه پیشنهاد انحلال ارتش بود كه «امام» هم خیلی برای من عجیب بود، فرمودند این موارد در دیگر جاها غیر از ارتش هم هست. بین خود شما هم هست حالا كمتر بیشتر دارد ... خب «كشمیری» رابط ركن 2 ارتش با مجموعه ضد كودتا بود. یعنی «رضوی» كه نماینده اداره دوم بود... «جواد قدیری» هم بود... اما خب «كشمیری» با بعضی از این افراد رفیق بود، با بعضی همكار بود با بعضی هم باند بود. شرایطی پیش میآمد دسترسیهای خطرناك اطلاعاتی پیدا میكرد.مهدی منتظری همچنين درباره سوابق قديري مي گويد: «جواد قدیری» یك آدمی بود كه سابقه تشكیلاتی كار با مجاهدین خلق از قبل از انقلاب داشت. حتی زندان هم رفته بود و با [«مسعود] رجوی» هم بند بود و از نوچههای «رجوی» در زندان بود و جالبه كه بعد از آزادی از زندان و جریانات انقلاب، یك دفعه سر از دستگاه اطلاعاتی در میآره... «جواد قدیری» همان اوایل شكلگیری كمیته مستقر در اداره آمد و ... مشغول به كار شد... دوره «رضوی»..البته مسئولیت كمیته اداره دوم به عهده «جواد قدیری» نبود. بعد هم در كارهای اطلاعاتی كه شروع شد و ستاد خنثی سازی كودتا تشكیل شد، «جواد قدیری» رفت و آمد زیادی پیدا كرد و وارد مباحث اطلاعاتی جدی شد. 6- در كتاب تازه منتشر شده سازمان مجاهدين خلق پيدايي تا فرجام به صراحت از جواد قديري به عنوان طراح عمليات ترور آيت الله خامنه اي در 6 تير 1360 در مسجد اباذر نام برده مي شود: معاون وقت دادستان انقلاب در خاطرات خود تصريح كرده است كه «جواد قديري يكي از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.» وي كه نام كاملش جواد قديري مدرس است و از اعضاي قديمي و مهم سازمان و نفوذي در كميته انقلاب مستقر در اداره دوم ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آيت الله خامنه اي متواري شدو از كشور گريخت. در سال 1364 ، نام قديري درليست شوراي مركزي سازمان مجاهدين خلق به عنوان مركزيت درج گرديد. در همان زمان در اغلب خبرهاي مطبوعات و واكنش هاي اقشار مختلف مردم و گروه هاي سياسي، بدون كمترين ترديدي، سازمان مسئول انفجار مسجد اباذر معرفي و شناخته مي شد.محمد جواد قديري عضو كادر مركزي سازمان و از طراحان اصلي انفجار مسجد اباذر، « در روز چهارم تير 1360 به دوستان خود با اطمينان خبر مي دهدكه در روز هفتم تير، كار يكسره خواهد شد.» وي روز ششم تير قبل از فرار از كشور « به بعضي از متهمين عضو سازمان كه مجددا دستگير شده اند گفته بود كه فردا يعني روز هفت تير كار نظام اسلامي تمام است. (ص 591 و 592) 7- عزت شاهي مبارز قديمي و مسئول بازپرسي كميته انقلاب اسلامي در كتاب خاطراتش پس از توضيحات مفصلي كه درباره روابطش جواد قديري به نكته مهمي در روابط ع و قديري اشاره مي كند:من در جايي شنيدم كه قبل از ترور آقاي خامنهاي، جواد قديري گفته بود كه كار نظام در همين پنج ـ شش روز تمام است، و اينها (مسئولين نظام) هم بار و بنهاشان را بستهاند. من همان موقع به آقاي خسرو تهراني كه در اطلاعات نخست وزيري بود پيغام دادم كه جواد قديري شوهر خواهر آقاي عطريانفر (كه در وزارت كشور است) چنين حرفي زده است. ما جاي او را هم پيدا كردهايم، بياييد پيگيري كنيد كه آنها اين كار را نكردند .بعد خودمان حكم گرفتيم و رفتيم تا منزل او را بازرسي كنيم كه ديديم تخليه شده است، گويا مدتي در منزل محمد عطريانفر در اختفا به سر ميبرد و بعد هم شنيديم كه از كشور گريخت و پس از چندي هم عطريانفر خواهرش زهره را به صورت غيرقانوني و قاچاق نزد وي فرستاد.8- در سايت صبح كه به معرفي شهداي انقلاب اسلامي مي پردازد در معرفي شهيده زهره بنيانيان آمده است: يکي از روزهاي زيباي سال 1336، زهره در آغوش گرم خانوادهاي مذهبي و متدين به دنيا آمد او هميشه به ياد محرومان و مستضعفان بود و عليرغم اينکه از زندگي مرفهي برخوردار بود ولي از خوگرفتن به زندگي اشرافي سرباز ميزد و بعدها در دوران مبارزه مخفي شبهاي سرد و طوفاني انقلاب را برگليمي ساده به سرميبرد، وي آذر و ديماه سال 1356 را در ميان مسلمانان محروم و ستمديده لبنان و فلسطين و سوريه گذراند و پس از بازگشت به ايران به عضويت گروه توحيدي «صف» (شهيد بروجردي) درآمد، در حالي که به سلاح ايمان مسلح بود براي دفاع از آرمانهاي خويش به سلاح گرم نيز مسلح شد. به راهش با تمامي وجود اعتقاد داشت از نظر اخلاقي هيچ نشانهاي از غرور و تکبر در وجودش نبود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي زهره در ادامه راه آرمانگرايانه خويش به عضويت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و به فعاليت خود ادامه داد. سرانجام روز بيست و نهم ارديبهشت ماه سال 58 در حين انجام مأموريت به عنوان سرپرست گروه ضربت که براي خنثي کردن توطئه ضد انقلاب راهي شده بودند، هدف اصابت گلوله ضد انقلاب قرار گرفت و در سن 22 سالگي روح بيقرارش به سوي ملکوت اعلي پرواز نمود.( گفتني است بسياري از تاريخ نگاران معاصر شهادت زهره بنيانيان را به گروهك مهدي هاشمي نسبت مي دهند . آن ها قاتل زهره بنيانيان را فرد با نام مستعار محمد چريك معرفي مي كنند.)9- در يكي از سايت هاي اينترنتي آمده است: محمد ع از سوي سازمان منافقين به عنوان مسؤول شاخۀ اصفهان در نظر گرفته شده بود . همچنين خواهر و شوهر خواهر وي (زهره ع و جواد قديري) از اعضاي مرکزي سازمان منافقين ميباشند که به دليل شرکت در عمليات تروريستي حادثه انفجار حزب جمهوري، به خارج از کشور گريختند. زهره ع، پس از مدتي همسرش (جواد قديري) را رها کرد و با ارتقاء تشکيلاتي، اکنون به صورت غير رسمي همسر چهارم مسعود رجوي ميباشد. گفته مي شود زهره ع هم اكنون مسئول نظامي سازمان مجاهدين خلق مي باشد.گفتني است جمعآوري اطلاعات پيرامون فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران توسط سازمان منافقين و فروش آن به آمريکائيها، دور جديدي از چالش را براي جمهوري اسلامي ايران به دنبال داشتهاست.با آغاز دورۀ به اصطلاح سازندگي و اجراي سياستهاي تعديل اقتصادي، مخالفتهاي شديدي از سوي جريان چپ و مجمع روحانيون مبارز، متوجه سياستگذاران تعديل اقتصادي گرديد. از اين رو برخی افراد قدرتطلب، از طريق وزارت کشور- که آقاي عطريانفر هم يکي از دستاندرکاران آن بود- به حذف 90 نفر از نيروهاي جريان چپ مبادرت ورزيدند. اين اقدام باعث نزاع در ميان جناحهاي سياسي و حذف و انزواي جناح چپ شد. 10- تاريخ 30 ساله اخير رمز و رازهاي فراواني داشته است. مافياهاي فراواني بودند كه در عين آن ردپاهاي مشهودي از آنان در فجايع تاريخ انقلاب به چشم مي خورد، به مدد بهره گيري از سپر حفاظتي برخي بزرگان توانستند به حيات منافقانه شان ادامه دهند.هشدار كه كساني كه تابوتي را به عنوان جنازه كشميري فراهم كردند و از سويي وي را فراري دادند هم اكنون در آغوش نومحافظه كاران آمريكايي مشغول جنگ رواني عليه انقلاب اسلامي ايران هستند.