سه اصل اساسی مسئولیتپذیری، خدمتگزاری و امانتداری در نظام اداری وجود دارد که اگر کارگزاران به آنها پایبند باشند، روند پیشرفت و ترقی جامعه سریعتر خواهد شد.
به گزارش تبیان، در نظام اداری سه اصل اساسی مسئولیتپذیری، خدمتگزاری و امانتداری وجود دارد که اگر کارگزاران بدانها پایبند باشند روند پیشرفت و ترقی جامعه سریعتر خواهد شد. در این بخش، به بررسی این سه اصل، در حکومت امام علی (علیه السلام)، با محوریت نهج البلاغه پرداخته خواهد شد.
اصل مسئولیت پذیرى مسئولیت پذیرى در اخلاق ادارى، اصل مبنایى است به گونهاى که هر نوع بىمسئولیتى به مفهوم بیرون شدن از مسیر درست و گام نهادن در کجیها و ناراستیهاست. به بیان امیرمۆمنان على (علیه السلام): «دشمنترین مردمان در نزد خدا، بنده اى است که خدا او را به خود واگذارد؛ و او پاى از راه راست بیرون نهد و بىراهنما گام بردارد، اگر به کار دنیایى اش خوانند، به کار پردازد، و اگر به کار آخرتى اش خوانند، سستى و کاهلى نماید؛ گویى آنچه براى آنکار کند بر او بایسته است، و آنچه در آن سستى و کاهلى ورزد، از او ناخواسته».
کمال آدمى، به کمال مسئولیت پذیرى اوست. هر چه کسى در مسئولیت پذیرى سستى ورزد، تباهى در کارش بیشتر خواهد بود، و هر چه کسى مسئولیت پذیرى بیشترى داشته باشد، به کمال بیشترى از نظر اخلاق فردى و اخلاق ادارى دست مى یابد. امام على (علیه السلام) حیطه مسئولیت پذیرى را بسیار گسترده تعیین نموده و از کارگزاران و کارکنان خود خواسته است که نسبت به کلیه کارها و اقدامات، و نیز روابط و مناسبات خود مسئولیت پذیر باشند: «از خدا بترسید در حق بندگانش و شهرهایش، زیرا شما مسئولید حتى در برابر سرزمینها و چارپایان».
اصل مسئولیت پذیرى مىآموزد که هر کس در هر مرتبهاى که باشد، نسبت به تمام امور و کارهاى خود و مربوط به خود مسئول و پاسخگوست. هیچ کارگزارى نمىتواند هرگونه که خواست با مردم رفتار نماید و خود را نیز پاسخگو نداند. بر این مبنا کسى حق کمترین اهانت و بىاحترامى به مردم را ندارد.
امیرمۆمنان (علیه السلام) در فرمانها و دستور العملهاى حکومتى و ادارى خود، کارگزاران و کارکنان دستگاه ادارىاش را به مسئولیت پذیرى تام و تمام فراخوانده و از آنان خواسته است که اصول اخلاق ادارى را نسبت به مردمان پاس بدارند و بدانند که از همه رفتارهایشان پرسش خواهد شد و نسبت به همه اعمال و رفتار خود مسئولند، چنانکه آن حضرت در عهدنامه محمد بن ابى بکر اینگونه فرموده است: «با مردمان فروتن باش و نرمخو، و همواره گشاده رو، و به یک چشم بنگر به همگان، خواه به گوشه چشم نگرى و خواه خیره شوى به آنان، تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوان از عدالتت مأیوس نگردند، که خداى متعال مى پرسد از شما بندگان، از خرد و دشت کارهایتان، و از آشکار آن و نهان.
امام على (علیه السلام) خود در نخستین خطبه حکومتى اش درباره تعهد و مسئولیت خویش در اداره امور فرموده است: «آنچه مى گویم در عهده خویش مى دانم، و خود آن را پایندم».
امیرمۆمنان (علیه السلام) در اداره امور، مسئولیت پذیرى را در والاترین مرتبه آن جلوه بخشید و نشان داد که چگونه و تا چه اندازه باید مسئولیت پذیر بود.
اصل خدمت گزارى فلسفه وجود نظام ادارى، خدمتگزارى به مردمان است، و همه کارگزاران و کارکنان در تمام مراتب، خادمان مردمند. این امر به عنوان یک اصل در نظام ادارى مطرح است و مادام که چنین احساسى وجود داشته باشد، کارگزاران و کارکنان نظام ادارى با مردم رفتار مالکانه و فرمانفرمایانه نخواهند داشت، بلکه جایگاه و موقعیت خود را نعمتى مى دانند که وسیله خدمت به مردمان است.
امام على (علیه السلام) در حکمتى خطاب به جابر بن عبدالله انصارى چنین فرموده است: «اى جابر! آنکه نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردمان بدو بسیار بود، پس هر که در آن نعمتها براى خدا کار کند، خدا نعمتها را براى وى پایدار کند. و آنکه آن را چنانکه واجب است به مصرف نرساند، نعمت او را ببرد و نیست گرداند».
با پایبندى به چنین اصلى، خدمت گزارى به مردمان، مطلوب ترین کارها شمرده مىشود و در انجام دادن آن هیچ منتى نخواهد بود و هیچ بزرگنمایى در خدمات صورت نخواهد گرفت و هیچ پیمانشکنى و خلاف وعدهاى اتفاق نخواهد افتاد. امام على (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر چنین سفارش فرموده است: «بپرهیز که با نیکى خود بر مردمان منت گذارى، یا آنچه را کردهاى بزرگ بشمارى، یا آنان را وعدهاى دهى و در وعده خلاف آرى، که منت نهادن، ارج نیکى را ببرد، و کار را بزرگ شمردن نور حق را خاموش گرداند، و خلاف وعده، خشم خدا و مردم را برانگیزد. و خداى متعال فرموده است: بزرگ دشمنى است نزد خدا که چیزى را بگویید و انجام ندهید».
خدمت گزارى مردمان باید با میل و رغبت، و علاقه و مطلوبیت صورت پذیرد؛ و آنجا که کارى انجام نمى گیرد، باید با دوستى و مهربانى و احترام و پوزشخواهى همراه شود. امام على (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر، در این باره چنین آموزش داده است: «آنچه مى بخشى، چنان بخش که بر تو گوارا افتد، و آنچه باز مى دارى، با مهربانى و پوزش خواهى همراه بود».
اصل امانتدارى تلقى امانتدارانه از کار و مسئولیت و انجام دادن امور با رویکرد امانتدارى، اصلى اساسى در اخلاق است. اگر انسان کار و مسئولیت را امانت بداند، بىگمان حرمت آن را پاس مى دارد و تلاش مى کند که به خوبى آن را پیش ببرد و بالنده سازد.
امام على (علیه السلام) از کارگزاران و کارکنان نظام ادارى خود مىخواست که کار و مسئولیت را امانت بدانند و در مناسبات و روابط خود امانتدارى نمایند، چنانکه خطاب به اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان، نوشت: «همانا کارى که به عهده توست، طعمه اى برایت نیست، بلکه امانتى است برگردنت».
بر این مبنا هرکس در هر مرتبه ادارى امانتدار مردمان است و باید اموال و امکانات و حقوق و حدود و حیثیت و شرافت آنان را پاسدارى کند. در منظر امیرمۆمنان على (علیه السلام) بزرگترین خیانت، خیانت به امت و تعدى به امانت است. آن حضرت در نامه اى به برخى کارگزاران خود در این باره چنین آورده است:«هر که کار امانت (مسئولیت) را سبک بشمارد و در آن خیانت روا دارد و جان و دین خود را از خیانت پاک ننماید، در این جهان درب خوارى و رسوایى را به روى خویش بگشاید و به آخرت خوارتر و رسواتر درآید؛ و بزرگترین خیانت، خیانت به مسلمانان است و زشتترین دغلکارى، ناراستى کردن با زمامداران».