توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 420727
روایت راویان خبر در پروازی بی پایان
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۱
پانزدهم آذر یادآور حادثه ای تلخ و ناگوار برای ارتش جمهوری اسلامی و اصحاب رسانه است. سقوط اندوهبار هواپیمای سی 130 که در آن دهها تن از خبرنگاران و عکاسان کشور در پروازی بی بازگشت به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.

«حادثه جانگداز سقوط هواپیما که در آن، دهها جان عزیز و دل وفادار از جامعه رسانه ای و نظامی کشور از دست رفتند، اینجانب را نیز همانند خانواده های عزادار و عموم ملت ایران داغدار کرد. جوانان خدوم و ارزشمندی که در این حادثه مصیبت بار، پرکشیدند، خاطره های به یاد ماندنی از خدمات خود را در حافظه همکاران و آشنایان خود به جای گذاشته اند. پاداش آن تلاش های با ارزش، امروز که ارواح آزاد شده آنان در پیشگاه پروردگار رحیم قرار گرفته، توشه گرانبهایی است که همه به امید آن و بخاطر آن زندگی می کنیم.» گزیده ای از سخنان آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری در پی درگذشت فعالان رسانه ای و نظامی کشور

هواپیمای سی 130 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پس از چندین ساعت تاخیر به دلیل نقص فنی با برخاستن از فرودگاه مهرآباد و پیمودن مسافتی کوتاه به علت وضعیت اضطراری و درخواست کاپیتان «بابک گوهری» خلبان اول هواپیما خواستار بازگشت به فرودگاه شد تا جان مسافران را نجات دهد اما این تلاش ها نتیجه بخش نبود و به هنگام نزدیک شدن به باند، هواپیما با برخورد به یک مجتمع مسکونی در منطقه آذری تهران منفجر شد و بدین شکل بیش از 100 تن از سرنشینان و خدمه پرواز، جان خود را از دست دادند و در این سقوط 67 خبرنگار، عکاس و تصویربردار رسانه های کشور به مقام شهادت نایل آمدند.

سرنشینان این هواپیما را خبرنگاران، عکاسان رسانه های مختلف و مسوولان روابط عمومی ارتش تشکیل می دادند که برای پوشش رزمایش آبی- خاکی «عاشقان ولایت»، راهی منطقه چابهار می شدند.

درد و غم ناشی از این رخداد و شهادت فعالان عرصه خبر و کارکنان رسانه ای نیروی دریایی ارتش جمهوری باعث شد تا مجامع بین المللی، این رخداد را بدترین حادثه سال لقب دهند و اینگونه نام و یاد آنان در خاطر مردم این دیار کهن مانا و جاودان باقی ماند.

خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) نیز در این رویداد دو تن از خبرنگاران توانمند خود به نام های «سپهدار ساجدی رییسی» و «سید مهدی میرافضلی» را از دست داد. اینک به مناسبت سالروز شهادت این دو شهید والامقام، زندگی و خاطرات آنان را مرور می کنیم.

** شهید سپهدار رییسی ساجدی
سپهدار ساجدی در 1347 خورشیدی در روستای رییس کلای منطقه لفور شهرستان سوادکوه مازندران دیده بر جهان گشود و تا مقطع راهنمایی در زادگاه خویش به سر برد و سپس برای تحصیل در دوره دبیرستان به بابل رفت و با پذیرش در رشته تاریخ دانشگاه تهران به پایتخت آمد. وی با پایان تحصیل به منظور کار به خبرگزاری ایرنا رفت و فعالیت حرفه ای خویش را آغاز کرد.

سپهدار ساجدی به مدت سه سال در گروه بولتن خبری ایرنا به کار مشغول و پس از آن مسوول دفتر خبرگزاری در آستارا، گیلان، دماوند شد و سپس به عنوان خبرنگار ایرنا در دفتر ریاض عربستان فعالیت کرد. علاقه فراوان به بازتاب موضوع های اجتماعی و پیگیری مسایل جامعه از ویژگی های این خبرنگار و گزارشگر ایرنا بود و به همین دلیل بیشتر دوره خدمت خود را در عرصه اطلاع رسانی بخش اجتماعی گذراند تا آنکه در سانحه سقوط هواپیمای سی 130 به شهادت رسید.

ندا ساجدی همسر شهید سپهدار ساجدی در ارتباط با ویژگی های اخلاقی این شهید به پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا، گفت: ساجدی بسیار خوش اخلاق و خوشرو بود و از غیبت کردن پرهیز می کرد و می کوشید تا هر رفتاری را به موقع و سنجیده انجام دهد. زندگی کوتاه ما با آرامش بسیاری سپری شد. گاهی که به وی مأموریت خارج از کشور پیشنهاد می شد، امتناع می کرد و می گفت؛ «شاید فرد با سابقه تری از من وجود داشته باشد» در پاسخ می گفتم «شاید شما را از نظر تجربه تان انتخاب کرده باشند.» عنوان می کرد:«به هر حال حاضر نیستم حق فردی ضایع شود».

وی درباره انتخاب حرفه خبرنگاری به وسیله شهید ساجدی بیان داشت: او خیلی پیشتر از آن که وارد دنیای خبرنگاری شود به این حرفه علاقه داشت و به همین دلیل در عرصه خبر مشغول به فعالیت شد و باید دانست ساجدی در تحلیل های خبری از مهارت های خاصی برخوردار بود.

همسر شهید ساجدی در ادامه افزود: یک ماه پیش از شهادت به همراه اقوام برای دیدن پدر و مادر این شهید راهی شهرستان سوادکوه شدیم. او در مسیر راه مشغول رانندگی بود که یک اتفاق رانندگی رخ داد و وی پس از آن گفت: «می بینید چقدر مرگ راحت است؟ آدم وقتی با خدا باشد، مرگ را راحت می بیند».

هنگام وقوع سقوط هواپیما من در راه سفر بودم که یکی از همکاران وی با من تماس گرفت و موضوع سانحه را بیان کرد.
من همسرم را از روی دندان هایش شناختم. از خدا خواستم که کمی از صبر حضرت زینب(س) را به من هم بدهد. آسیه دخترمان با اینکه در هنگام شهادت پدرش بسیار کوچک بود دوران سختی را سپری می کند و هنوز هم شهادت پدر را باور نکرده است.

** شهید سیدمهدی میرافضلی
سیدمهدی میرافضلی در 1347 خورشیدی در یزد متولد شد و پس از پایان تحصیلات متوسطه در ‪ ۱۳۶۸‬خورشیدی به استخدام خبرگزاری جمهوری اسلامی در آمد و از همان ابتدا در امور هنری، گرافیکی و در روابط عمومی سازمان به فعالیت پرداخت و پس از مدت کوتاهی خبرنگار و عکاسی توانا و حرفه ای شد. از یادگارهای وی مجموعه های گوناگون عکس با موضوع های مختلف به ویژه اجتماعی محسوب می شود که بارها تجدید چاپ شده است.

سرانجام این خبرنگار توانمند به همراه سپهدار ساجدی و جمعی از نمایندگان رسانه در 15 آذر 1384 هجری خورشیدی در سانحه سقوط هواپیمای سی 130 ارتش جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید.

فاطمه ابوالحسنی همسر شهید سیدمهدی میرافضلی با بیان ویژگی های این شهید والامقام گفت: وی در خانواده ای مذهبی متولد شد و در خردسالی پدر خود را از دست داد و همواره به دنبال خاطره ای از پدر خویش بود، به گونه ای که همیشه ضبط خبرنگاری و دوربین فیلمبرداری را به همراه داشت تا در این خصوص اطلاعاتی جمع آوری کند. او به صله رحم اهمیت می داد و بسیار متواضع و با ادب بود و اگر از فردی ناراحت می شد موضوع را بدون نام فرد بازگو می کرد و اگر می دید اصرار برای دانستن نام شخص وجود دارد، به طور کلی از ادامه گفت و گو خودداری می کرد.

شهید میرافضلی دوران خدمت سربازی خود را در تهران گذراند و در پی آن در 1368 خورشیدی وارد خبرگزاری جمهوری اسلامی و در بخش روابط عمومی مشغول به کار شد و همزمان کارهای گرافیکی را انجام می داد. وی همیشه با جان و دل برای انجام دادن وظایف خویش وقت می گذاشت و خدماتی را که فراتر از امور محوله به او بود، انجام می داد.

ابوالحسنی با اشاره به چگونگی ارتباط و رفتار این شهید با فرزندان خود بیان داشت: شهید میرافضلی بی نهایت فرزندانش را دوست داشت و روابط بسیار گرمی با آنها برقرار می کرد. همیشه با غرور خاصی دخترمان را «زینب السادات» نام می برد و حتی اسم زینب را خودش در شناسنامه با خط زیبای خویش نوشت. برای رعایت نظم و خواندن نماز خیلی به او تاکید می کرد. پسرم، سیدعلی وقتی دوسال و نیم داشت روزانه چندین بار به پدرش زنگ می زد و با زبان کودکانه با وی صحبت می کرد اما در کودکی از نوازش های پدرانه محروم شد. پس از شهادتش برای بچه ها دوره بسیار سختی بود، به خصوص زینب که بیشتر با او خاطره داشت.

وی درباره فعالیت های شهید میرافضلی اظهار کرد:‌ او رشته کارگردانی را در منطقه باغ فردوس خواند و در این حرفه تبحر داشت. در زمینه نقاشی و خطاطی توانا بود و در زمینه گرافیک هم فعالیت داشت و در این حوزه به برپایی نمایشگاهی اقدام کرد. نماد کبوتر در کارهای وی همیشه دیده می شد، پس از شهادتش دریافتم، این کبوترها همان سرنشینان هواپیمای سی 130 هستند که در راه محبوب خویش به شهادت رسیدند.

شهیدمیرافضلی احساس مسوولیت بالایی داشت و هر کاری که به او محول می شد خوب و کامل انجام می داد. بارها وی را در برنامه های مختلف خبری به عنوان عکاس و فیلمبردار دیده بودم، گر چه این امور ماهیت و محتوای کاری متفاوتی دارند و کمتر خبرنگاری است که عکاس و فیلمبردار هم باشد.

ابوالحسنی در پایان گفت: شب قبل از پرواز خیلی دیر آمد و گفت که برایش ماموریت ناگهانی پیش آمده است و به جای فرد دیگری باید برود. فردای آن روز با تماس یکی از آشنایان متوجه شدم که هواپیمایی در تهران دچار سانحه شده است و با شنیدن این خبر به همکاران شهید میرافضلی زنگ زدم اما هیچ کدام پاسخ درستی نمی دادند تا آن که یکی از همکاران وی گفت: «آقای میرافضلی میان افراد بوده اند اما همراه با 12 تن دیگر در این سانحه زخمی شده اند و گفتند آماده شوید ما می آییم دنبالتان و با هم به بیمارستان می رویم که شما را ببیند تا خوشحال شود.»

پس از مدتی از طرف سازمان خبرگزاری چند ماشین به دنبال ما آمد. یکی از همکاران او به من عنوان کرد: «من نمی خواهم به شما دروغ بگویم و دلتان را خوش کنم، فکر کنم میرافضلی در سانحه فوت کرده و شهید شده است.» این طور بود که از خبر شهادت وی مطلع شدم. برخی مواقع در خانه بوی عطری را که استفاده می کرد من و بچه ها حس می کنیم و باور داریم که او هنوز حضور دارد.
 
کلمات کلیدی : خبرنگاران، هواپیمای سی 130
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.