کد مطلب: 363578
هدیه ماهواره‌ای غرب به مجردهای ایرانی
تاریخ انتشار : شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۰
واقعیت امروز جامعه ما این است که بسیاری از دختران مجرد، از نظر تحصیلات و حتی جایگاه شغلی و اجتماعی یک سر و گردن بالاتر از پسران مجرد قرار دارند و رفته‌رفته بر این برتری افزوده میشود. این تعاریف و ویژگی‌ها البته مربوط به موقعیت اجتماعی دختران است و اگر وارد زندگی خصوصی و شخصی آنها بشویم، خواهیم دید تا حدی از وضعیت موجود گلایه‌مند هستند و این گلایه در برخی از آنها پررنگ‌تر و بیشتر است.
به گزارش وطن امروز،دختران مجرد و پسران مجرد؛ هر دو در صفت و عنوان «مجرد» مشترک هستند اما دلیل مجرد ماندن‌شان از زمین تا آسمان تفاوت دارد. اولی‌ها معمولا از خواستگار استقبال میکنند و دومی‌ها تقریبا از خواستگاری فراری هستند. بسیاری از آنها می‌گویند حاضرند با هر شرایطی کنار بیایند اما اینها نمی‌توانند چنین چیزی را باور کنند! اولی‌ها به جایی رسیده‌اند که دیگر عنوان «جنس دوم» را همراه ندارند اما دومی‌ها احساس میکنند این دو شماره نمی‌توانند به این سادگی‌ها کنار یکدیگر قرار گیرند.
در سال‌های اخیر دخترها توانسته‌اند به مدارج بالای علمی دست یابند و پسرها را با قدرت هرچه تمام‌تر پشت سر بگذارند. آمار قبولی دختران در کنکور مقطع کارشناسی، در برخی سال‌ها بسیار بیشتر از پسران بود و این برتری همچنان مشهود است؛ تا جایی که صندلی‌های بسیاری در کلاس‌های دانشگاه به دختران اختصاص دارد و در این کلاس‌ها پسران در اقلیت هستند.
یک طرف ازدواج نیست!
واقعیت امروز جامعه ما این است که بسیاری از دختران مجرد، از نظر تحصیلات و حتی جایگاه شغلی و اجتماعی یک سر و گردن بالاتر از پسران مجرد قرار دارند و رفته‌رفته بر این برتری افزوده میشود. این تعاریف و ویژگی‌ها البته مربوط به موقعیت اجتماعی دختران است و اگر وارد زندگی خصوصی و شخصی آنها بشویم، خواهیم دید تا حدی از وضعیت موجود گلایه‌مند هستند و این گلایه در برخی از آنها پررنگ‌تر و بیشتر است.
امروز بسیاری از دختران در آرزوی تشکیل زندگی و همسرداری و فرزندپروری هستند اما آنچه می‌تواند به این آرزو جامه عمل بپوشاند، اراده‌ای است که باید در نیمی از افراد جامعه مجردان (یعنی پسران) به وجود آید. بسیاری از پسرها اما نه تحصیلات بالا در حد دختران دارند و نه از موقعیت شغلی مناسبی برخوردار هستند؛ چراکه بازار کار و موقعیت‌های شغلی که قبلا در اختیار پسران بود، به مرور از دست آنها خارج و به دختران واگذار شد.
اما آیا می‌توان به پیشرفت دختران خرده گرفت؟ مگر جز این است که دختران به دنبال رسیدن به حقوق خود و برابری با پسران هستند؟ آیا گذر سریع از بافت سنتی و البته ملی و بومی جامعه ایران و شبیه شدن به سبک زندگی مدرن و پست‌مدرن (که در جامعه اروپایی در جریان است) ایراد دارد؟!
ماهواره و راه‌های اشتباه
معضل مجرد ماندن جوانان از زمانی آغاز شد که عده‌ای بدون توجه به بافت فرهنگی ایران، شعارهای گسترده و فراگیر درباره حقوق دختران و زنان مطرح کردند و تلاش آنها این بود که موقعیت‌های شغلی و تحصیلی هرچه سریعتر در اختیار خانمها قرار گیرد.
این خواسته‌ها به مدد همراهی شبکه‌های ماهواره‌ای که اتاق فکر آنها در کشورهای غربی و آمریکایی است، یکی پس از دیگری فراهم شد و کار به جایی رسید که آمار دانشجویان دختر در بسیاری از کلاس‌های دانشگاهی از پسران بیشتر شد.
با این حال، وقتی مسؤولان وزارت علوم و سیاستگذاران حوزه آموزش قصد داشتند این روند را متعادل کنند و به پسران نیز میدان بدهند، با مخالفت و اعتراض گسترده شبکه‌های ماهواره‌ای مواجه شدند و این اتهام به آنها وارد شد که حقوق زنان را نادیده می‌گیرند! بنابراین دختران همچنان پله‌های ترقی را در جاده و مسیری طی کردند که در آن خبری از جنس مخالف نبود. اگر در گذشته بنیان بسیاری از ازدواج‌ها در دانشگاه شکل می‌گرفت اما امروز دیگر این امکان فراهم نیست، چراکه یکی از طرف‌های ازدواج از صحنه خارج شده و گوی و میدان فقط در دست یک طرف است! در این میان، دختران هرچند با نگاه برابری جنسیتی پا به میدان گذاشته‌اند و نادیده گرفتن بافت سنتی جامعه ایرانی یک اصل و ضرورت مهم برای آنهاست، اما وقتی سخن از ازدواج میشود، دختران تحصیلکرده حاضر به ازدواج با پسری که تحصیلات عالی ندارد نیستند.
اینجاست که خانمها با یک تضاد مواجه می‌شوند؛ یعنی در زندگی اجتماعی قائل به برتری بر جنس مخالف و پیشی گرفتن از او هستند اما وقتی پای معیارهای ازدواج به میان می‌آید ناخواسته و ناخودآگاه دوست دارند مرد زندگی‌شان یک سر و گردن بالاتر از دیگران و خودشان باشد! در چنین شرایطی فقط تعداد بسیار اندک و معدودی از دختران هستند که می‌توانند به این آرزوی باورنکردنی خود برسند و مابقی دختران در طول زندگی مجردی خود یا به دنبال یافتن یک مقصر در خانواده و اجتماع برای مجرد ماندن خود می‌گردند یا با امیدواری و تلاش به راه خود برای یافتن شریک زندگی مناسب و جلب نظر یک پسر موفق و ایده‌آل ادامه میدهند؛ امیدی که هرچند بسیار پسندیده و لازمه لحظات زندگی است اما با واقعیت‌ها و شرایط موجود در جامعه بویژه جامعه پسران فاصله دارد؛ فاصله‌ای که حاصل اعتماد جوانان به شبکه‌های ماهواره‌ای غرب است.
دوستی‌هایی که به ازدواج نمی‌رسد
تبلیغ گسترده دوستی با جنس مخالف در دوران مجردی توسط شبکه‌های ماهواره‌ای، موضوع دیگری است که با فرهنگ و بافت فرهنگی و اعتقادی ایرانی‌ها همخوانی نداشته و ندارد. این تبلیغات آنچنان در ۲ دهه گذشته شدت گرفت که دوستی با جنس مخالف در دوران مجردی را به یک نیاز اساسی در برخی دختران و پسران تبدیل کرد؛ موضوعی که جایی در باورهای خانواده‌های ایرانی نداشت و هنوز هم ندارد. تبلیغ این دوستی‌ها آنقدر بود که پسران را از احساس نیاز به ازدواج رها کرد و حتی در موارد زیادی شاهد سوءاستفاده پسران از این نوع دوستی‌ها بوده و هستیم. به همین خاطر است که بسیاری از دوستی‌های دختران و پسران به ازدواج نمی‌رسد؛ یعنی یا خانواده‌ها با چنین ازدواجی موافق نیستند و آن را با فرهنگ ایرانی ناهمگون و غریبه می‌دانند یا اینکه پسران با توجه به نگاه فرهنگی غالب بر جامعه، در نهایت نمی‌توانند با ازدواجی که بنیان آن بر دوستی است کنار بیایند. نمی‌خواهیم بگوییم دختران در این شرایط مقصر هستند؛ بلکه علت و ریشه اصلی این معضلات را باید در شبیخون فرهنگی جست‌وجو کرد که آرام‌آرام با تحمیل خود به افکار جوانان، آنها را به بن‌بست‌هایی کشانده که خروج از آنها نیازمند پرداخت هزینه از سوی همین جوانان است!
پسرهای پایین‌تر از خودم را درک نمی‌کنم
مرضیه دختر مجرد ۳۴ ساله است و مدرک کارشناسی در رشته شیمی دارد. او میگوید: «مدرک لیسانس را زمانی گرفتم که هنوز تحصیلات تا این حد فراگیر نشده بود. به سختی درس خواندم و به سختی در کنکور قبول شدم. ۴ سال را با بهترین و سختگیرترین استادها گذراندم و بلافاصله جذب بازار کار شدم».
مرضیه ادامه می‌دهد: «در زندگی چیزی کم ندارم، پول هست، کار هست، موقعیت اجتماعی هست اما مجرد بودنم واقعا آزارم می‌دهد. در کمتر جمع فامیلی یا دوستانه هست که کنایه‌ای به خاطر مجرد بودنم نشنوم! اگر حرف فامیل نبود، مشکلی با مجردی نداشتم».
وی می‌افزاید: «دخترهایی که در فامیل ما درس نخوانده‌اند و بی‌خیال دانشگاه شده‌اند، خواستگارهای بیشتری از من دارند و دست‌شان برای انتخاب باز است. اما خواستگارهای من کم هستند و ضمنا من نمی‌توانم به سادگی به آنها جواب مثبت بدهم. چون وقتی درس می‌خوانی و مدرک دانشگاهی می‌گیری، واقعا نمی‌توانی حرف‌ها و خواسته‌های یک پسر دیپلمه را درک کنی».
مرضیه این سوال را از خودش طرح می‌کند که «ادامه تحصیل بهتر بود یا ازدواج؟!» او میگوید: «من در ۳۴ سالگی نمی‌توانم پاسخی برای سوال خودم بیابم و از تصمیمی که ۱۰ سال قبل گرفتم دفاع کنم». او در پاسخ به این سوال که نقش شبکه‌های ماهواره در ایجاد وضعیت کنونی چه بوده است، اظهار می‌دارد: «متاسفانه خودم مشتری برخی از این شبکه‌ها بودم و ناخودآگاه از برخی دیالوگ‌ها و نقش‌های ارائه‌شده در محصولات آنها تقلید می‌کردم. مجرد ماندن، موضوعی است که مدام از سوی این شبکه‌ها به عنوان ارزش معرفی میشود و حال که جوانی‌ام را پشت سر گذاشته‌ام و وارد دوران میانسالی شده‌ام، می‌فهمم که آدرس ماهواره اشتباه بود!»
خانم دکتر با من ازدواج نمی‌کند!
میثم پسر مجرد ۳۶ ساله است. او به‌تازگی مدرک دکترای خود را گرفته و جایگاه شغلی بسیار خوبی دارد. میثم درباره علت مجرد ماندنش تا امروز میگوید: «وقتی دانشجوی مقطع کارشناسی بودم ۲ بار به خواستگاری رفتم و از هر ۲ جواب منفی گرفتم. یکی از آنها به موقعیت مالی من ایراد گرفت و دیگری که مدرک کارشناسی ارشد داشت گفت نمی‌تواند با من ازدواج کند».
او می‌افزاید: «حالا اما شرایط تفاوت کرده است. من که روزگاری به فکر ازدواج بودم حالا سختگیرتر شده‌ام. هم پول دارم و هم مدرک تحصیلی و هم شغل خوب؛ اما از ازدواج می‌ترسم. چند وقت پیش از یک خانم که مثل خودم مدرک دکترا دارد خواستگاری کردم اما بعد از چند جلسه صحبت، متوجه شدم آن خانم به خاطر موقعیت شغلی بهتری که دارد حاضر به ازدواج با من نیست».
میثم میگوید: «من هم دیگر نمی‌توانم و نمی‌خواهم با دختری که مدرک لیسانس دارد ازدواج کنم چون احساس میکنم نمی‌توانیم حرف‌های همدیگر را بفهمیم. ادامه تحصیل برای من خیلی خوب بود و موقعیت اجتماعی خوبی برایم ایجاد کرد اما از سوی دیگر کاستی‌هایی را به همراه داشت که الان به این سادگی نمی‌توان آنها را به دست آورد».
قربانی شعارهای پوچ شدیم
احمد جوان مجرد ۳۵ ساله است. به قول خودش دیگر با این سر بی‌مو نمی‌تواند نظر مثبت دخترها را جلب کند! او به بیان دردها و مشغله‌های ذهنی پسرهای متولد دهه ۶۰ می‌پردازد: «همیشه تصور می‌کردم خیلی زود ازدواج میکنم و برای انتخاب همسر مشکلی ندارم. فقط یک چیز را پیش‌بینی نمی‌کردم که آن هم تغییر ناگهانی سبک زندگی بود. این تغییر تمام برنامه‌ها و افکار مرا نابود کرد. انتظارم این بود که دخترهای متولد دهه ۶۰ از این تغییرات تاثیر نپذیرند تا ما پسرها بتوانیم انتخاب خوبی مطابق با ایده‌آل‌هایی که با آنها بزرگ شده‌ایم، داشته باشیم».
احمد ادامه می‌دهد: «اما این موج تغییر که توسط شبکه‌های ماهواره‌ای ایجاد شده بود، بیشتر پسرها و دخترهای دهه ۶۰ را هم با خود برد؛ بویژه دخترها را؛ ما هم در یک خانواده سنتی با آداب و عقاید خاص بزرگ شده بودیم و مادرم می‌گفت سبک زندگی دخترهای امروزی با ما جور نیست. راهی دانشگاه شدم و آنجا در کنار درس خواندن نیم‌نگاهی هم به ازدواج داشتم تا شاید بتوانم دختری مطابق با فرهنگ خانواده خودم پیدا کنم. اما راستش را بخواهید خیلی سخت بود، چراکه دخترها و پسرها به بهانه‌های مختلف و به خاطر چیزهایی که تازه مد شده بود، با هم ارتباط عاطفی برقرار می‌کردند و در مسیرهایی قرار داشتند که مطابق پسند و میل من و خانواده‌ام نبود».
او اینچنین به صحبت‌های خود پایان می‌دهد: «مشکل نسل من این است که نتوانست «خودش باشد و خودش باقی بماند». نسل من مدام با تبلیغات این‌طرف و آن‌طرف رنگ عوض کرد. برخی از افراد همسن و سال من قربانی حرف‌ها و شعارهایی شدند که از آنسوی آب‌ها می‌آمد و توخالی و پوچ بود».
به گزارش وطن امروز،دختران مجرد و پسران مجرد؛ هر دو در صفت و عنوان «مجرد» مشترک هستند اما دلیل مجرد ماندن‌شان از زمین تا آسمان تفاوت دارد. اولی‌ها معمولا از خواستگار استقبال میکنند و دومی‌ها تقریبا از خواستگاری فراری هستند. بسیاری از آنها می‌گویند حاضرند با هر شرایطی کنار بیایند اما اینها نمی‌توانند چنین چیزی را باور کنند! اولی‌ها به جایی رسیده‌اند که دیگر عنوان «جنس دوم» را همراه ندارند اما دومی‌ها احساس میکنند این دو شماره نمی‌توانند به این سادگی‌ها کنار یکدیگر قرار گیرند.
در سال‌های اخیر دخترها توانسته‌اند به مدارج بالای علمی دست یابند و پسرها را با قدرت هرچه تمام‌تر پشت سر بگذارند. آمار قبولی دختران در کنکور مقطع کارشناسی، در برخی سال‌ها بسیار بیشتر از پسران بود و این برتری همچنان مشهود است؛ تا جایی که صندلی‌های بسیاری در کلاس‌های دانشگاه به دختران اختصاص دارد و در این کلاس‌ها پسران در اقلیت هستند.
یک طرف ازدواج نیست!
واقعیت امروز جامعه ما این است که بسیاری از دختران مجرد، از نظر تحصیلات و حتی جایگاه شغلی و اجتماعی یک سر و گردن بالاتر از پسران مجرد قرار دارند و رفته‌رفته بر این برتری افزوده میشود. این تعاریف و ویژگی‌ها البته مربوط به موقعیت اجتماعی دختران است و اگر وارد زندگی خصوصی و شخصی آنها بشویم، خواهیم دید تا حدی از وضعیت موجود گلایه‌مند هستند و این گلایه در برخی از آنها پررنگ‌تر و بیشتر است.
امروز بسیاری از دختران در آرزوی تشکیل زندگی و همسرداری و فرزندپروری هستند اما آنچه می‌تواند به این آرزو جامه عمل بپوشاند، اراده‌ای است که باید در نیمی از افراد جامعه مجردان (یعنی پسران) به وجود آید. بسیاری از پسرها اما نه تحصیلات بالا در حد دختران دارند و نه از موقعیت شغلی مناسبی برخوردار هستند؛ چراکه بازار کار و موقعیت‌های شغلی که قبلا در اختیار پسران بود، به مرور از دست آنها خارج و به دختران واگذار شد.
اما آیا می‌توان به پیشرفت دختران خرده گرفت؟ مگر جز این است که دختران به دنبال رسیدن به حقوق خود و برابری با پسران هستند؟ آیا گذر سریع از بافت سنتی و البته ملی و بومی جامعه ایران و شبیه شدن به سبک زندگی مدرن و پست‌مدرن (که در جامعه اروپایی در جریان است) ایراد دارد؟!
ماهواره و راه‌های اشتباه
معضل مجرد ماندن جوانان از زمانی آغاز شد که عده‌ای بدون توجه به بافت فرهنگی ایران، شعارهای گسترده و فراگیر درباره حقوق دختران و زنان مطرح کردند و تلاش آنها این بود که موقعیت‌های شغلی و تحصیلی هرچه سریعتر در اختیار خانمها قرار گیرد.
این خواسته‌ها به مدد همراهی شبکه‌های ماهواره‌ای که اتاق فکر آنها در کشورهای غربی و آمریکایی است، یکی پس از دیگری فراهم شد و کار به جایی رسید که آمار دانشجویان دختر در بسیاری از کلاس‌های دانشگاهی از پسران بیشتر شد.
با این حال، وقتی مسؤولان وزارت علوم و سیاستگذاران حوزه آموزش قصد داشتند این روند را متعادل کنند و به پسران نیز میدان بدهند، با مخالفت و اعتراض گسترده شبکه‌های ماهواره‌ای مواجه شدند و این اتهام به آنها وارد شد که حقوق زنان را نادیده می‌گیرند! بنابراین دختران همچنان پله‌های ترقی را در جاده و مسیری طی کردند که در آن خبری از جنس مخالف نبود. اگر در گذشته بنیان بسیاری از ازدواج‌ها در دانشگاه شکل می‌گرفت اما امروز دیگر این امکان فراهم نیست، چراکه یکی از طرف‌های ازدواج از صحنه خارج شده و گوی و میدان فقط در دست یک طرف است! در این میان، دختران هرچند با نگاه برابری جنسیتی پا به میدان گذاشته‌اند و نادیده گرفتن بافت سنتی جامعه ایرانی یک اصل و ضرورت مهم برای آنهاست، اما وقتی سخن از ازدواج میشود، دختران تحصیلکرده حاضر به ازدواج با پسری که تحصیلات عالی ندارد نیستند.
اینجاست که خانمها با یک تضاد مواجه می‌شوند؛ یعنی در زندگی اجتماعی قائل به برتری بر جنس مخالف و پیشی گرفتن از او هستند اما وقتی پای معیارهای ازدواج به میان می‌آید ناخواسته و ناخودآگاه دوست دارند مرد زندگی‌شان یک سر و گردن بالاتر از دیگران و خودشان باشد! در چنین شرایطی فقط تعداد بسیار اندک و معدودی از دختران هستند که می‌توانند به این آرزوی باورنکردنی خود برسند و مابقی دختران در طول زندگی مجردی خود یا به دنبال یافتن یک مقصر در خانواده و اجتماع برای مجرد ماندن خود می‌گردند یا با امیدواری و تلاش به راه خود برای یافتن شریک زندگی مناسب و جلب نظر یک پسر موفق و ایده‌آل ادامه میدهند؛ امیدی که هرچند بسیار پسندیده و لازمه لحظات زندگی است اما با واقعیت‌ها و شرایط موجود در جامعه بویژه جامعه پسران فاصله دارد؛ فاصله‌ای که حاصل اعتماد جوانان به شبکه‌های ماهواره‌ای غرب است.
دوستی‌هایی که به ازدواج نمی‌رسد
تبلیغ گسترده دوستی با جنس مخالف در دوران مجردی توسط شبکه‌های ماهواره‌ای، موضوع دیگری است که با فرهنگ و بافت فرهنگی و اعتقادی ایرانی‌ها همخوانی نداشته و ندارد. این تبلیغات آنچنان در ۲ دهه گذشته شدت گرفت که دوستی با جنس مخالف در دوران مجردی را به یک نیاز اساسی در برخی دختران و پسران تبدیل کرد؛ موضوعی که جایی در باورهای خانواده‌های ایرانی نداشت و هنوز هم ندارد. تبلیغ این دوستی‌ها آنقدر بود که پسران را از احساس نیاز به ازدواج رها کرد و حتی در موارد زیادی شاهد سوءاستفاده پسران از این نوع دوستی‌ها بوده و هستیم. به همین خاطر است که بسیاری از دوستی‌های دختران و پسران به ازدواج نمی‌رسد؛ یعنی یا خانواده‌ها با چنین ازدواجی موافق نیستند و آن را با فرهنگ ایرانی ناهمگون و غریبه می‌دانند یا اینکه پسران با توجه به نگاه فرهنگی غالب بر جامعه، در نهایت نمی‌توانند با ازدواجی که بنیان آن بر دوستی است کنار بیایند. نمی‌خواهیم بگوییم دختران در این شرایط مقصر هستند؛ بلکه علت و ریشه اصلی این معضلات را باید در شبیخون فرهنگی جست‌وجو کرد که آرام‌آرام با تحمیل خود به افکار جوانان، آنها را به بن‌بست‌هایی کشانده که خروج از آنها نیازمند پرداخت هزینه از سوی همین جوانان است!
پسرهای پایین‌تر از خودم را درک نمی‌کنم
مرضیه دختر مجرد ۳۴ ساله است و مدرک کارشناسی در رشته شیمی دارد. او میگوید: «مدرک لیسانس را زمانی گرفتم که هنوز تحصیلات تا این حد فراگیر نشده بود. به سختی درس خواندم و به سختی در کنکور قبول شدم. ۴ سال را با بهترین و سختگیرترین استادها گذراندم و بلافاصله جذب بازار کار شدم».
مرضیه ادامه می‌دهد: «در زندگی چیزی کم ندارم، پول هست، کار هست، موقعیت اجتماعی هست اما مجرد بودنم واقعا آزارم می‌دهد. در کمتر جمع فامیلی یا دوستانه هست که کنایه‌ای به خاطر مجرد بودنم نشنوم! اگر حرف فامیل نبود، مشکلی با مجردی نداشتم».
وی می‌افزاید: «دخترهایی که در فامیل ما درس نخوانده‌اند و بی‌خیال دانشگاه شده‌اند، خواستگارهای بیشتری از من دارند و دست‌شان برای انتخاب باز است. اما خواستگارهای من کم هستند و ضمنا من نمی‌توانم به سادگی به آنها جواب مثبت بدهم. چون وقتی درس می‌خوانی و مدرک دانشگاهی می‌گیری، واقعا نمی‌توانی حرف‌ها و خواسته‌های یک پسر دیپلمه را درک کنی».
مرضیه این سوال را از خودش طرح می‌کند که «ادامه تحصیل بهتر بود یا ازدواج؟!» او میگوید: «من در ۳۴ سالگی نمی‌توانم پاسخی برای سوال خودم بیابم و از تصمیمی که ۱۰ سال قبل گرفتم دفاع کنم». او در پاسخ به این سوال که نقش شبکه‌های ماهواره در ایجاد وضعیت کنونی چه بوده است، اظهار می‌دارد: «متاسفانه خودم مشتری برخی از این شبکه‌ها بودم و ناخودآگاه از برخی دیالوگ‌ها و نقش‌های ارائه‌شده در محصولات آنها تقلید می‌کردم. مجرد ماندن، موضوعی است که مدام از سوی این شبکه‌ها به عنوان ارزش معرفی میشود و حال که جوانی‌ام را پشت سر گذاشته‌ام و وارد دوران میانسالی شده‌ام، می‌فهمم که آدرس ماهواره اشتباه بود!»
خانم دکتر با من ازدواج نمی‌کند!
میثم پسر مجرد ۳۶ ساله است. او به‌تازگی مدرک دکترای خود را گرفته و جایگاه شغلی بسیار خوبی دارد. میثم درباره علت مجرد ماندنش تا امروز میگوید: «وقتی دانشجوی مقطع کارشناسی بودم ۲ بار به خواستگاری رفتم و از هر ۲ جواب منفی گرفتم. یکی از آنها به موقعیت مالی من ایراد گرفت و دیگری که مدرک کارشناسی ارشد داشت گفت نمی‌تواند با من ازدواج کند».
او می‌افزاید: «حالا اما شرایط تفاوت کرده است. من که روزگاری به فکر ازدواج بودم حالا سختگیرتر شده‌ام. هم پول دارم و هم مدرک تحصیلی و هم شغل خوب؛ اما از ازدواج می‌ترسم. چند وقت پیش از یک خانم که مثل خودم مدرک دکترا دارد خواستگاری کردم اما بعد از چند جلسه صحبت، متوجه شدم آن خانم به خاطر موقعیت شغلی بهتری که دارد حاضر به ازدواج با من نیست».
میثم میگوید: «من هم دیگر نمی‌توانم و نمی‌خواهم با دختری که مدرک لیسانس دارد ازدواج کنم چون احساس میکنم نمی‌توانیم حرف‌های همدیگر را بفهمیم. ادامه تحصیل برای من خیلی خوب بود و موقعیت اجتماعی خوبی برایم ایجاد کرد اما از سوی دیگر کاستی‌هایی را به همراه داشت که الان به این سادگی نمی‌توان آنها را به دست آورد».
قربانی شعارهای پوچ شدیم
احمد جوان مجرد ۳۵ ساله است. به قول خودش دیگر با این سر بی‌مو نمی‌تواند نظر مثبت دخترها را جلب کند! او به بیان دردها و مشغله‌های ذهنی پسرهای متولد دهه ۶۰ می‌پردازد: «همیشه تصور می‌کردم خیلی زود ازدواج میکنم و برای انتخاب همسر مشکلی ندارم. فقط یک چیز را پیش‌بینی نمی‌کردم که آن هم تغییر ناگهانی سبک زندگی بود. این تغییر تمام برنامه‌ها و افکار مرا نابود کرد. انتظارم این بود که دخترهای متولد دهه ۶۰ از این تغییرات تاثیر نپذیرند تا ما پسرها بتوانیم انتخاب خوبی مطابق با ایده‌آل‌هایی که با آنها بزرگ شده‌ایم، داشته باشیم».
احمد ادامه می‌دهد: «اما این موج تغییر که توسط شبکه‌های ماهواره‌ای ایجاد شده بود، بیشتر پسرها و دخترهای دهه ۶۰ را هم با خود برد؛ بویژه دخترها را؛ ما هم در یک خانواده سنتی با آداب و عقاید خاص بزرگ شده بودیم و مادرم می‌گفت سبک زندگی دخترهای امروزی با ما جور نیست. راهی دانشگاه شدم و آنجا در کنار درس خواندن نیم‌نگاهی هم به ازدواج داشتم تا شاید بتوانم دختری مطابق با فرهنگ خانواده خودم پیدا کنم. اما راستش را بخواهید خیلی سخت بود، چراکه دخترها و پسرها به بهانه‌های مختلف و به خاطر چیزهایی که تازه مد شده بود، با هم ارتباط عاطفی برقرار می‌کردند و در مسیرهایی قرار داشتند که مطابق پسند و میل من و خانواده‌ام نبود».
او اینچنین به صحبت‌های خود پایان می‌دهد: «مشکل نسل من این است که نتوانست «خودش باشد و خودش باقی بماند». نسل من مدام با تبلیغات این‌طرف و آن‌طرف رنگ عوض کرد. برخی از افراد همسن و سال من قربانی حرف‌ها و شعارهایی شدند که از آنسوی آب‌ها می‌آمد و توخالی و پوچ بود».
کلمات کلیدی : شبکه‌های ماهواره‌ای
در حسرت ازدواج
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۰۹:۰۵:۳۴
به خدا راست میگه. دلیل ازدواج نکردن خیلی ها تغییر سبک زندگی و انتظارات از روابط زناشوییه وگرنه اگه دو نفر عاشق همدیگه باشن با درامد کم هم میشه زندگی شادی داشت. من مشکلم اینه که اصلا گرایش جنسی به دخترها ندارم ظاهرا به این دلیل که بی پدر بزرگ شدم به جاش از بچگی مجذوب مردهای سن بالایی میشم که قیافش شبیه پدرهاست. دخترهایی هستن که ازشون خوشم میاد فقط این علاقه رنگ و بوی جنسی نداره. خیلی دوست دارم ازدواج کنم و صاحب زن و بچه بشم ولی پیش هر روانکاوی رفتم گفت نمی شه این حالت رو تغییر داد مطئن باشن اگه ازدواج کنی همون سال اول کارت به طلاق میکشه. قدیم ها کسی نمی دونست روابط جنسی یعنی چی. همه ازدواج می کردن. ولی حالا که میبینم اکثر ازدواج ها سر نارضایتی جنسیه نمیتونم ریسک کنم اونم با این تعهدات مالی سنگین که پسرها مجبورن تقبل کنن. کاش دولت یه نیم نگاهی هم به امثال من مینداخت و کمک می کرد بتونیم زوجی رو پیدا کنیم که با این شرایط کنار بیاد چون من که نمیتونم برم در خونه یه دختر این حرفو بهش بگم اگر هم نگم گناه داره. دلم رضا نمیده با زندگی یه دختر اینطوری بازی کنم. (3767019) (alef-11)
علی کریمی
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۰۹:۰۸:۳۹
مسئول محترم صفحه اجتماعی الف
نقش اختلاف سطح تحصیلات دختران و پسران در افزایش سن ازدواج در مقایسه با عوامل اساسی بسیار ناچیز می باشد. این فرافکنی و فرار از مشکل است. (3767029) (alef-11)
نقش اختلاف سطح تحصیلات دختران و پسران در افزایش سن ازدواج در مقایسه با عوامل اساسی بسیار ناچیز می باشد. این فرافکنی و فرار از مشکل است. (3767029) (alef-11)
سعيدي
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۰۹:۲۰:۱۱
سلام
خدايي نكرده اصلا موضوع اقتصادي و بيكاري كه دربين نيست خداشكر همه سر كارن وضعيت مسكن عالي دوستان چرا ازدواج نميكنيد چيه ازدواجتون نمياد آقاي نويسنده حكايت داور دقت كن حكايت شماس (3767051) (alef-11)
خدايي نكرده اصلا موضوع اقتصادي و بيكاري كه دربين نيست خداشكر همه سر كارن وضعيت مسكن عالي دوستان چرا ازدواج نميكنيد چيه ازدواجتون نمياد آقاي نويسنده حكايت داور دقت كن حكايت شماس (3767051) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۰۲:۰۴
آره همه اش تقصیر‌ماهواره است،بیکاری و بی پولی و عدم امنیت شغلی و نداشتن ثبات در زندگی و سربازی و .... که اصلا نقشی ندارند.شب می خوابی صبح پا میشی می بینی دلار. و به تبع آن همه چیز سه برابر و چهار برابر شد و تو شوت شدی به ده سال قبلت از نظر مالی.بچه ای که تو این مملکت به دنیا میاد هیچ آینده ای نداره.ببخشید این قدر رک گفتم. (3767130) (alef-11)
سحر
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۱۶:۱۴
چه جالب که مقصر فقط ماهواره است و بس!!!!
تا کی قرار بود دخترهای شصت مثل مادراشون زندگی کنن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا مقصر دولت نیست که بستر مناسب رو برای کارافرینی ایجاد نکرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مقصر دختران شصت هستند که توی صف های طولانی مصاحبه بهترین موقعیت های شغلی رو با حقوق کمتر مال خودشون کردن
ما مقصریم همیشه (3767166) (alef-11)
تا کی قرار بود دخترهای شصت مثل مادراشون زندگی کنن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا مقصر دولت نیست که بستر مناسب رو برای کارافرینی ایجاد نکرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مقصر دختران شصت هستند که توی صف های طولانی مصاحبه بهترین موقعیت های شغلی رو با حقوق کمتر مال خودشون کردن
ما مقصریم همیشه (3767166) (alef-11)
ali
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۲۵:۰۷
دوست عزیز
پسران چون علم در کشور ما به یک تجارت تبدیل شده، دیگه خیلی دنبالش نمیرن. رتبه های برتر مهمه که اکثراً پسرا در اون جا هستن. باز شدن دانشگاه های بی حد و حساب باعث شده همه دختران دنبال تحصیلات بروند. (3767183) (alef-11)
پسران چون علم در کشور ما به یک تجارت تبدیل شده، دیگه خیلی دنبالش نمیرن. رتبه های برتر مهمه که اکثراً پسرا در اون جا هستن. باز شدن دانشگاه های بی حد و حساب باعث شده همه دختران دنبال تحصیلات بروند. (3767183) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۲۶:۲۳
دولت سهمیه کنکوردختران راکم کند وبجایش سهمیه هنر مثل اشپزی وخیاطی وگلیم وفرش وجاجیم بافی وغیره طراحی ومدرک بدهد مشکل حل میشود!!!!! (3767187) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۲۷:۵۵
لیاقت ایرانی همین است که وجود دارد بیشتر و کمتر هم نداره همینه (3767193) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۳۷:۲۶
نباید همه چی رو گردن ماهواره انداخت. دلیل اصلی طفره رفتن پسران از ادامه تحصیل فقط اینه که امید چندانی به پیدا کردن شغل مناسب در آینده ندارن. تازه واسه یک پسر خیلی بیشتر از یک دختر افت داره که با سن بالا سر سفره باباش بشینه و درآمدی نداشته باشه. لذا باید شرایط اقتصادی بهتر شه و نرخ بیکاری بیاد پایین. آخه آدمی که تو 20 سالگی ممکنه عاشق بشه و تو سن 28 به بالا کار با درآمد متوسط به پایین پیدا کنه دیگه دل و دماغ ازدواج نداره. (3767218) (alef-11)
مجتبی
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۳۸:۳۲
دخترا سربازی دارن؟
استرس داشتن درآمد و خرجی دادنو تو این هزینه ها دارن؟
راحت با جیب باباجون ادامه تحصیل میدن اونم تو دانشگاههایی ک دوزار اعتبلر ندارن (3767222) (alef-11)
استرس داشتن درآمد و خرجی دادنو تو این هزینه ها دارن؟
راحت با جیب باباجون ادامه تحصیل میدن اونم تو دانشگاههایی ک دوزار اعتبلر ندارن (3767222) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۵۲:۱۵
یعنی حتی اگه تو کشور سنتی مثل افغانستان هم این مقاله چاپ بشه، با واکنش شدید فعالان مدنی مواجه می شه. خانم ملاوردی بد نیست شما هم گاهی یه واکنشی به این مقاله های فله ای نشون بدین.
پسران جوان به مرور دارن یاد می گیرن که نگاه برتری جویانه در زندگی زناشویی دوره اش گذشته، ولی قلم بدستان ما دونکیشوت وار به جنگ با ارزش های اصیل انسانی رفته اند. (3767257) (alef-11)
پسران جوان به مرور دارن یاد می گیرن که نگاه برتری جویانه در زندگی زناشویی دوره اش گذشته، ولی قلم بدستان ما دونکیشوت وار به جنگ با ارزش های اصیل انسانی رفته اند. (3767257) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۰:۵۵:۳۴
دخترها همه چیز را آماده می خواهند حاضر نیستند زندگی را بسازند .آن عده ای هم که مایلند خانوده شان مخالف این نوع ازدواج است.مثلا من 35 ساله ./فوق لیسانس /ماشین 25 میلیونی /خانه 70 متری با وام دارم. ویک شغل با درآمد ماهانه 2.5 میلیون . ولی هیچ پس انداز پولی ندارم دخترهای که رفتم همه عروسی مجلل و خرج های آنچنانی میخواهند (3767265) (alef-11)
امید
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۱:۰۸:۱۲
با سلام
متن و تحقیق خوبی است. واقعیت جامعه همین است و گاها بدتر از این. این واقعیت را باید بپذریم تکنولوژی و پیشرفت تحصیل و دانش به حق یا ناحق این تاثیرات را گذاشته است. سوال این است که آیا این وضعیت برگشت پذیر است؟ تجربه تاریخی بشر می گوید این مسیر قابل برگشت نیست. بنابراین ما در مقابل فعل انجام شده قرار گرفته ایم. به عبارت دیگر روح جمعی جامعه (جوانان) آن را پذیرفته است یا به ان به هر تقدیر و تدبیر تن داده است. راهاین است که برای شرایط ایجاد شده برنامه و راهکار داشته باشیم. اینکه بخواهیم برگردانیم جوانان را به 20 یا 30 سال قبل محال است. (3767311) (alef-11)
متن و تحقیق خوبی است. واقعیت جامعه همین است و گاها بدتر از این. این واقعیت را باید بپذریم تکنولوژی و پیشرفت تحصیل و دانش به حق یا ناحق این تاثیرات را گذاشته است. سوال این است که آیا این وضعیت برگشت پذیر است؟ تجربه تاریخی بشر می گوید این مسیر قابل برگشت نیست. بنابراین ما در مقابل فعل انجام شده قرار گرفته ایم. به عبارت دیگر روح جمعی جامعه (جوانان) آن را پذیرفته است یا به ان به هر تقدیر و تدبیر تن داده است. راهاین است که برای شرایط ایجاد شده برنامه و راهکار داشته باشیم. اینکه بخواهیم برگردانیم جوانان را به 20 یا 30 سال قبل محال است. (3767311) (alef-11)
فاطمه
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۱:۰۸:۲۳
ازدواج امری خداپسند است ولیکن بایدشرایط فراهم باشد هم اقتصادی وهم اجتماعی ودرضمن زنان باید پشتوانه داشته باشند وگرنه هنگا م لرزش زندگی چکار کنند همین جامعه معلول چنین مسائلی ا ست پس به فکر باشید فردا دیر است همه چیز به باد است (3767312) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۱:۱۳:۱۱
تحلیل بسیار ساده انگارانه ای بود. اگر یک خانم باشی در تمام مراحلی که در اجتماع حضور داری به وضوح شاهد انواع تبعیض ها خواهی بود. اما حالا که بعد از پشت سر گذاشتن آن همه نابرابری خانم ها جایگاهی برای خودشان پیدا کرده اند و به نوعی در این رقابت نابرابر پیروز شده اند جوری القا می شود که انگار هیچ نابرابری وجود نداشته است. حتی اگر رقابت برابری هم بوده باشد آقایان هم می توانستند با تلاش بیشتر از این قافله عقب نمانند. در هر صورت انسان فقط یکبار متولد می شود و فرصت زندگی دارد. نمی توان به بهانه مونث بودن فرصت رشد و تحصیل را از خانمها گرفت و از آنها خواست زندگی با ارزش خود را در انتظار خاستگار سپری کنند و گلدوزی یاد بگیرند!!! (3767322) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۱:۳۸:۵۱
بیان مسئله ات خوب بود اما ربط دادن علت مساله به صرف ماهواره، خرابش کرد (3767380) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۱:۵۴:۴۵
عشق است مجردی ...چرا ادم باید یه مسئولیتی رو بپذیره که هیچ لزومی بر اون نیست تازه بعد ازدواج دعوا و طلاق و زندان واسه نداشتن مهریه ...نگید در انتخاب خوب دقت کن ما که هر کی رو دیدیم کارشون به دادگاه ختم شده با یکی دو تا بچه طلاق خلاصه اینکه سری که درد نمیکنه رو دستمال نمی بندن (3767409) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۲:۲۵:۴۱
ماهواره چیه دوست عزیز؟
شما سربازی رو برای پسرها بردارید می بینید که خیلی از فرصت های شغلی و به دنبالش استقلال مالی و کاهش سن ازدواج فراهم میشه. الان هر جا برای کار میری میگن سربازی نرفتی تکلیفت مشخص نیست و ال و بل.... (3767515) (alef-11)
شما سربازی رو برای پسرها بردارید می بینید که خیلی از فرصت های شغلی و به دنبالش استقلال مالی و کاهش سن ازدواج فراهم میشه. الان هر جا برای کار میری میگن سربازی نرفتی تکلیفت مشخص نیست و ال و بل.... (3767515) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۲:۵۶:۱۰
هر اداره دولتی میری پر شده از دخترا، بابا بزارین پسرا برن سر کار که بتونن تشکیل زندگی بدن (3767586) (alef-11)
ایرانی
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۳:۰۱:۳۲
علت و ریشه اصلی این معضلات را باید در شبیخون فرهنگی جست‌وجو کرد که آرام‌آرام با تحمیل خود به افکار جوانان، آنها را به بن‌بست‌هایی کشانده که خروج از آنها نیازمند پرداخت هزینه از سوی همین جوانان است!!!!!!
ببخشید یه سوال ؟؟؟؟
چه اتفاقی در این مملکت افتاده که شبیخون فرهنگی تاثیر بیشتری روی فرهنگ غالب جوانهای ما گذاشته؟؟؟؟؟
انقدر خودتون رو بخواب نزنید .......انقدر دنبال مقصر خارج از مرزهای ایران نگردید....
مشکل داخل همین مملکته..... (3767594) (alef-11)
ببخشید یه سوال ؟؟؟؟
چه اتفاقی در این مملکت افتاده که شبیخون فرهنگی تاثیر بیشتری روی فرهنگ غالب جوانهای ما گذاشته؟؟؟؟؟
انقدر خودتون رو بخواب نزنید .......انقدر دنبال مقصر خارج از مرزهای ایران نگردید....
مشکل داخل همین مملکته..... (3767594) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۳:۰۳:۲۱
په نه په ماه عسل خوبه که فقط مردم رو به یاد بد بختی ها و در به دری ها و خود کشی می ندازه (3767602) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۳:۳۵:۳۷
حالا میگی چی؟ دخترا بشینن تو خونه و بی‌سواد بمونن به امید خواستگار و شوهری که حق داره سرشون چند تا هوو بیاره و حق طلاق و کتک زدن در صورت تمکین نکردن هم داره؟ (3767697) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۴:۱۱:۰۲
درتحلیل مسایل اجتماعی سهم یک عامل به تنهایی نمی تواند باشد عوامل فرهنگی اقتصادی....مطرح است.به نظرم کاستن همه عوامل به ماهواره اسان گیری و فرار از تعقل است (3767757) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۴:۳۴:۳۵
چرا ما بدنبال انداختن مشكلاتمان به گردن امريكا وبعد ماهواره وبعد اينترنت و.... هستيم چرا نميگويم ما نتوانسته ايم با سرعت علوم بيشرفت اجتماعى كنيم چرا كه با هرگونه تغييرات اول مخالفت ميكنيم اما سر انجام با اجبار كوتاه ميايم مانند ويدئو وحجاب وديه زن ومرد و..... (3767800) (alef-11)
محمد
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۴:۴۵:۰۵
خبرگذاری الف بخدا قسم خیلی بی وجدانی اگه نظر من را در معرض دید همگان نذاری یا سانسور کنی ، انقدر شبکه های ماهواره ای را متهم نکنید ، من خودم بخاطر دلایل مذهبی از مخالفان سرسخت وجود ماهواره در خانواده ها هستم ولی خداوکیلی همه چیز تقصیر شبکه های ماهواره ای نیست ، متاسفانه دولت برای اینکه انگشت اتهام را از روی خودش بردارد این گونه افکار مردم را منحرف می کند ، هم دختران و هم پسران حق دارند که تحصیلات عالیه داشته باشند و پس از اون جذب بازار کار بشن ، حق دارن که از آموخته هاشون در زندگی و کار استفاده کنن ، اینطوری سطح آگاهی و فرهنگ جامعه بالا میره و کل جامعه از نادانی و بی سوادی نجات پیدا میکنن و کشور پیشرفت میکنه ، باور کنین در مقابل دختران تحصیل کرده ، پسران تحصیل کرده هم کم نداریم ولی مشکل اینجاست که متاسفانه بخاطر بی خردی و خودخواهی و جاه طلبی و نادانی و سیاست های غلط دولت های گذشته در حال حاضر برای بسیاری از دختران و پسران تحصیل کرده کار و منبع تامین معاش و تامین اجتماعی و اقتصادی وجود ندارد بنابراین طبیعی هستش که پسران برای ازدواج پا پیش نذارن چون کار و منبع درآمدی ندارن که بخواهند مسئولیت یک زندگی را بپذیرند ، خوب معلومه دیگه وقتی ازدواجی صورت نگیره جوانان به دوستی و روابط نامشروع رو می آورند ، گروههای خلاف و فاسد تشکیل می دهند و... در حال حاضر بخاطر تعداد جوانان زیاد و مجردی که داریم آمار جرم و فساد و فحشا و اعتیاد بالاست ، اگه دولتهای محترم هرچه سریعتر راه حلی برای اشتغال جوانان پیدا نکنند در چند سال آینده آمار خودکشی زیاد میشه و گروهی از همین جوانان که قصد مردن ندارند کشور را به هرج و مرج می اندازند تا حق پایمال شده و عمر برباد رفته خودشون را از مملکت بگیرن . (3767826) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۴:۴۸:۰۴
مشکل مهریه. بر خلاف تصور پسرها هر چند شغل و درامد برایشان مهم است ولی مهریه و زندان و برباد رفتن زندگی شان ترس مضاعف کرده. مهریه ریسک ازدواج چند برابر کرده است.
قوانینی که نفقه بر گردن بر مد نهاد و حتی میگوید اگر زن بخواهد بابد مردم علاوه مهریه و نفقه و خرج و خانه، حتی پول برای کار درمنزل و پول برای شیر دادن بچه و پول برای گرفتن دایه!!!!! کدام پسری دیگر جرات ازدواج دارد. همین که پسرها به سن میان سالی برسند اندک عطش ازدواج ازددس میدهند. بعد سی سالگی تقریبا نگیزه صفر میشود.
خود دانید هی بگویید نه و هی حذف کنید و منتشر نکنید. (3767835) (alef-11)
قوانینی که نفقه بر گردن بر مد نهاد و حتی میگوید اگر زن بخواهد بابد مردم علاوه مهریه و نفقه و خرج و خانه، حتی پول برای کار درمنزل و پول برای شیر دادن بچه و پول برای گرفتن دایه!!!!! کدام پسری دیگر جرات ازدواج دارد. همین که پسرها به سن میان سالی برسند اندک عطش ازدواج ازددس میدهند. بعد سی سالگی تقریبا نگیزه صفر میشود.
خود دانید هی بگویید نه و هی حذف کنید و منتشر نکنید. (3767835) (alef-11)
برزو
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۵:۲۷:۳۶
بازم مشکل ازدواج رو گردن ماهواره انداختید که!
بابا به خدا کار نیست شغل نیست پول نیست! اگه واسه پسرها شغل ایجاد کنید مشکل ازدواج حل میشه.
این پسرهایی هم که میبینید مشکل مالی ندارن اما تن به ازدواج نمیدن اینا تو هر صد مورد شاید یک مورد باشه.
شما رسانه ای ها با این یادداشتها ادرس غلط دارید میدید.
الف لطفا تاییدش کنید کامنت من رو (3767936) (alef-11)
بابا به خدا کار نیست شغل نیست پول نیست! اگه واسه پسرها شغل ایجاد کنید مشکل ازدواج حل میشه.
این پسرهایی هم که میبینید مشکل مالی ندارن اما تن به ازدواج نمیدن اینا تو هر صد مورد شاید یک مورد باشه.
شما رسانه ای ها با این یادداشتها ادرس غلط دارید میدید.
الف لطفا تاییدش کنید کامنت من رو (3767936) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۶:۱۸:۱۶
اما خواستگارهای من کم هستند و ضمنا من نمی‌توانم به سادگی به آنها جواب مثبت بدهم. چون وقتی درس می‌خوانی و مدرک دانشگاهی می‌گیری، واقعا نمی‌توانی حرف‌ها و خواسته‌های یک پسر دیپلمه را درک کنی
چرا بعضی دخترها فکر میکنند با یک مدرک لیسانس که اخذ اون در این دور و زمانه مثل آب خوردن شده اختلاف فاحشی با پسرهای دیپلمه پیدا کردن؟دیپلمه های زیادی داریم که اهل مطالعه و کسب دانش فارغ از مدرکهای تزئینی دانشگاهی هستند. این خانم هم اینقدر صبر کنه تا زیر پاش علف سبز بشه. (3768050) (alef-11)
چرا بعضی دخترها فکر میکنند با یک مدرک لیسانس که اخذ اون در این دور و زمانه مثل آب خوردن شده اختلاف فاحشی با پسرهای دیپلمه پیدا کردن؟دیپلمه های زیادی داریم که اهل مطالعه و کسب دانش فارغ از مدرکهای تزئینی دانشگاهی هستند. این خانم هم اینقدر صبر کنه تا زیر پاش علف سبز بشه. (3768050) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۶:۳۹:۱۱
ماهواره باعث فروپاشی خانواده است؟! پس چرا دهه هفتادی ها که از ده سالگی با ماهواره بزرگ شدن الان همشون دارن تو سن 20 سالگی زن می گیرن؟ (3768086) (alef-13)
علی
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۲۲:۱۱:۰۴
همشون دارن تو سن 20 سالگی ازدواج میکنن؟ این از اون داستانییه که احتمالاً فقط باید بیایم تو محله شما ببینیم. چون اگر این طور بود، مسئولین علاقه‌مند به آمار حتماً با افتخار اعلام می‌کردند. بعد هم لطفاً بین همونایی که دارند تو 20 سالگی زن می‌گیرند، مطالعه بفرمایید چندتاشون تو 21 سالگی جدا می‌شن. (3768661) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۱۹:۴۶:۳۴
يك زن هستم زن نيمه سنتي وقتي زنان ميگويند با مردان برابر هستند بس انتظار تامين مخارج از جانب مردان نداشته باشند يا انتظار خريد طلا از جانب مردان نداشته باشند اگر برابر هستند از نظز تحصيلات يا بالا تر هستند بس وقت منافعشان سنتي نباشند مثل كشورهاي متمدن دنيا انتظار نداشته باشند كه چيزي به نامشان باشد و مهريه هم بگيرند همه چيز مساوي باشد در اين صورت برابر خواهند بود با مردان نه اينكه تحصيلات خود را به رخ بكشند و بعد مثل زنان همسن من كه 53 سال سن دارم و با توقع كم ازدواج كردم و انتظار هيچ نداشتم كمتر از همسرم نبودم اما انتظاري نداشتم و نداشتيم جز ارامش زندگي انان هم توقع تامين زندگي از جانب مردان نداشته باشند و اگر خود را برابر ميدانند برابر با مرد كار كنند در مخارج شركت كنند و اگر خداي ناكرده زندگي به هم خورد همه چيز مساوي تقسيم شود اين ميشود برابري اين منفعت طلبي است نه برابري خواهي (3768427) (alef-11)
حمید
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۲۰:۳۱:۵۳
دلایل اقتصادی هیچ نقشی نداره؟ تو روز روشن به ملت دروغ میگین؟ (3768488) (alef-11)
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۲۱:۳۹:۵۴
با جمله آخر موافقم . بعضی از ما دهه شصتی ها نتوانستیم از عقایدمون بگذریم و از هم سن و سال هامون خیلی فاصله گرفتیم.
متاسفانه علیرغم وجود شغل و درآمد پیدا کردن همسر مطابق عقاید خیلی سخت شده. (3768597) (alef-11)
متاسفانه علیرغم وجود شغل و درآمد پیدا کردن همسر مطابق عقاید خیلی سخت شده. (3768597) (alef-11)
علی
۱۳۹۵-۰۳-۲۹ ۲۳:۲۰:۰۴
بله دیگه، همیشه غرب مقصره. کلا ما خیلی خوبیم، این خارجی ها مانع خوشبختی ما هستن. (3768820) (alef-11)
رضا-فوق لیسانس عمران-مجرد
۱۳۹۵-۰۳-۳۰ ۰۰:۱۴:۳۵
باز آقایون به خودشون اومدن و دیدن خواب تشریف داشتن و یک "ولنگاری فرهنگی" اتفاق افتاد و اینا هم گفتم خب علت چیه؟ ماهواره!!
یعنی برخوردی که دولت یازدهم در مواجهه با مشکلات داره یعنی انداختن مشکلات گردن دولت قبل، نظام هم در برخورد با مشکلاتی داره که علت اصلیش تصمیمات نادرست و ناکارآمدی های خود نظامه بعد می خوان عمدش رو به سبک زندگی و ماهواره و... ربط بدن!
1-به عنوان یه جوون مجرد 27 ساله که قراره چند وقت دیگه برم "سربازی" میپرسم: تأثیر خدمت سربازی با توجه به این که اگر آقایون در دو سال کنکور قبول نشن باید برن سربازی و خانم ها که اگه دلشون بخواد می تونن 10 سال هم پشت کنکور بمونن تو این مسأله چقدره؟
2- من که به عنوان یه پسر مذهبی که حداقل 5 ساله دوست دارم ازدواج کنم (از 22سالگی)، ولی نه کار دارم نه پول دارم دارم نه سربازی رفتم نه دولت کمکی میکنه، نه حتی ستاد کل برای ازدواج حداقل 1 روز کسری میده! به چه امید باید برم ازدواج کنم؟
3- حداقل 100 مورد از سریال ها و فیلم های دهه های 70 و 80 سینما و تلویزیون بودن که میشه نام برد که این دیالوگ معروف دختر فیلم بوده وقتی که خواستگار براش اومده: "من میخام ادامه تحصیل بدم!" که در دختران نسل ما این امر رو نهادینه کردن! دهه 70 کی ماهواره داشت آخه؟؟
4- خیلی از دختران و پسران مجرد ما هم هستن که با الآن که سنشون کمتره حداقل ها حاضرند ازدواج کنن اما معلوم نیست امثال من وثتی که سنمون بالاتر رفت و ان شالله شرایطمون هم بهتر شد ویگه با هر کسی ازدواج کنیم!
5- نقش نظام در مقابل این همه مشکلات چیه؟ فقط وایسه و فرافکنی کنه؟ دیگه برای چندمین بار رهبری باید شبیخون و ناتو ... فرهنگی رو بگه؟
6- تا هر کس به سهم خودش زیر بار مسئولیت نره اوضاع بهتر که نمیشه هیچ بدتر هم میشه! چندین بار سایت خود شما مصاحبه هایی از مسئولین امر در مورد ازدواج جوانان منتشر کرد که از خودشون سلب مسئولیت کردن و مشکلات ازدواج رو کلاً انداختن گردن جوانان و تغییر سبک زندگی آن ها!(یکیش همین هفته قبل)!!
7- من به عنوان یه آقا نه تنها میگم و بلند میگم بلکه از دولت مجلس شورای نگهبان و همه نظام التماس میکنم آقا شرایط رو مساوی کنید به معنای واقعی کلمه برای آقایون و خانم ها چون اوضاع فعلی فقط به ظاهر به نفع خانم ها شده و در باطن از جمله همین مورد ازدواج به ضرر همه شده!!
اگه واقعا نظام رو تا این مرحله از لیبرالیسم جلو آوردن خب مثل خیلی دیگه از کشورها که خانم ها هم سربازی میرن خب خانم ها رو هم سربازی ببرن...
8- سخن بسیاره ولی حوصله تایپ کردن ندارم.......... (3768951) (alef-13)
یعنی برخوردی که دولت یازدهم در مواجهه با مشکلات داره یعنی انداختن مشکلات گردن دولت قبل، نظام هم در برخورد با مشکلاتی داره که علت اصلیش تصمیمات نادرست و ناکارآمدی های خود نظامه بعد می خوان عمدش رو به سبک زندگی و ماهواره و... ربط بدن!
1-به عنوان یه جوون مجرد 27 ساله که قراره چند وقت دیگه برم "سربازی" میپرسم: تأثیر خدمت سربازی با توجه به این که اگر آقایون در دو سال کنکور قبول نشن باید برن سربازی و خانم ها که اگه دلشون بخواد می تونن 10 سال هم پشت کنکور بمونن تو این مسأله چقدره؟
2- من که به عنوان یه پسر مذهبی که حداقل 5 ساله دوست دارم ازدواج کنم (از 22سالگی)، ولی نه کار دارم نه پول دارم دارم نه سربازی رفتم نه دولت کمکی میکنه، نه حتی ستاد کل برای ازدواج حداقل 1 روز کسری میده! به چه امید باید برم ازدواج کنم؟
3- حداقل 100 مورد از سریال ها و فیلم های دهه های 70 و 80 سینما و تلویزیون بودن که میشه نام برد که این دیالوگ معروف دختر فیلم بوده وقتی که خواستگار براش اومده: "من میخام ادامه تحصیل بدم!" که در دختران نسل ما این امر رو نهادینه کردن! دهه 70 کی ماهواره داشت آخه؟؟
4- خیلی از دختران و پسران مجرد ما هم هستن که با الآن که سنشون کمتره حداقل ها حاضرند ازدواج کنن اما معلوم نیست امثال من وثتی که سنمون بالاتر رفت و ان شالله شرایطمون هم بهتر شد ویگه با هر کسی ازدواج کنیم!
5- نقش نظام در مقابل این همه مشکلات چیه؟ فقط وایسه و فرافکنی کنه؟ دیگه برای چندمین بار رهبری باید شبیخون و ناتو ... فرهنگی رو بگه؟
6- تا هر کس به سهم خودش زیر بار مسئولیت نره اوضاع بهتر که نمیشه هیچ بدتر هم میشه! چندین بار سایت خود شما مصاحبه هایی از مسئولین امر در مورد ازدواج جوانان منتشر کرد که از خودشون سلب مسئولیت کردن و مشکلات ازدواج رو کلاً انداختن گردن جوانان و تغییر سبک زندگی آن ها!(یکیش همین هفته قبل)!!
7- من به عنوان یه آقا نه تنها میگم و بلند میگم بلکه از دولت مجلس شورای نگهبان و همه نظام التماس میکنم آقا شرایط رو مساوی کنید به معنای واقعی کلمه برای آقایون و خانم ها چون اوضاع فعلی فقط به ظاهر به نفع خانم ها شده و در باطن از جمله همین مورد ازدواج به ضرر همه شده!!
اگه واقعا نظام رو تا این مرحله از لیبرالیسم جلو آوردن خب مثل خیلی دیگه از کشورها که خانم ها هم سربازی میرن خب خانم ها رو هم سربازی ببرن...
8- سخن بسیاره ولی حوصله تایپ کردن ندارم.......... (3768951) (alef-13)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
