نظر منتشر شده
۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 434876
فیلم یتیم‌خانه‌ی ایران؛ روایت گسسته‌ی تاریخی فراموش شده
علی نبوی، 25 دی 95
تاریخ انتشار : شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۸
ابوالقاسم طالبی  در آخرین ساخته ی خود به موضوعی پرداخته که متاسفانه در سینمای ایران نسبت به مضامین اینچنینی بی مهری می شود. نپرداختن و یا کمتر پرداختن به اتفاقات مهم تاریخی و ملی در سینمای یک کشور موضوع تلخی است که حتی پس از پیروزی انقلاب و تغییر فضای حاکم بر سینمای ایران؛ بازهم بهبود نیافت و در این سی و چند سال عزم و حرکتی برای ساخت تولیدات سینمایی در آن حوزه صورت نگرفته است.
 
علت نپرداختن به تاریخ ایران در آثار سینمایی؛ هم  به دلایل ساده ای نظیر ضعف های مدیریتی است و هم نتیجه ی حکمرانی جریانی قدرت مند بر بدنه ی سینمای کشور است. این جریان چنین تولیداتی را برنمی تابد و متاسفانه پایه های سینمای کشور را نیز در چنبره ی خود گرفته است. جالب آنکه شخصیت های به اصطلاح روشنفکر و یا ملی گرایان بدنه ی سینما هم در زمین همین جریان بازی می کنند و ادعا و صدای بلندشان عمدتاً به ابراز علاقه های پرستش گونه نسبت به آثار باستانی و شخصیت های تاریخی محدود می شود.

در وضعیتی که شاهد مظلوم واقع شدن تاریخ و فرهنگ ایران در مرزهای جغرافیایی خودش هستیم؛هر از چند گاهی شاهد تولید اثری هنری با داشتن دغدغه ی تاریخ کشور هستیم. آثار سینمایی در این حوزه نیز عمدتاً از حیث بهره بردن از فیلنامه ای قوی واستفاده از جلوه های بصری در به تصویر کشیدن موضوعات ضعیف بوده اند و فیلم ها بسیار مهجورانه و با امکاناتی محدود ساخته شده اند.
 
یکی از وجوه تمایز ساخته طالبی بهره مندی نسبی از امکانات سخت افزاری و تخصیص بودجه ی نسبتاً خوب به آن بوده است. اما نباید فراموش کرد که این فیلم یک مورد خاص محسوب می شود و هر کسی در جامعه ی سینمایی کشور از ارتباطات منتج به بودجه ای مطلوب بهره مند نیست.
از این مسائل بگذریم و به ساخته ی طالبی بپردازیم؛ اثری که فارغ از ضعف و قوتش؛ وجود و ساخت آن سالهای سال است که حیاتی بوده و غفلت در پرداختن به آن دلیلی جز اعمال نظر مافیا گونه ی جریانات و اشخاصِ خاص در بدنه ی سینمای کشور نیست. موضوع قحطی سراسری و انتشار بیماری های مهلک در ایران از جمله ظلم هایی است که در طول تاریخ به ندرت رخ داده و نسل کشی آنهم در ابعاد گسترده در یک کشور؛ موضوعی است که اوج ددمنشی استعمارگران را نشان می دهد.
 
یتیم خانه ایران در آغاز با قصه گویی یک پیرزن آغاز می شود. بازی تصنعی پیرزن، ناهمخوانی چهره ی پیرزن با صدای صدا پیشه و ایجاد حس قصه گویی یک مادربزرگ برای فرزندان اجزای تشکیل دهنده ی این ورود ضعیف هستند. اگرچه که طالبی با استفاده از روایت قصه از زبان یک پیرزن سعی در تداعی قصه های دوران کودکی را داشته است؛ اما همین موضوع حس دیگری را نیز تداعی می کند و آن شعاری و سطحی بودن روایت قصه است.
 
 متاسفانه طالبی از این صدای تصنعی باز هم در طول فیلم استفاده کرده و در قسمت هایی فیلم را تبدیل به یک نوار کاست کمک آموزشیِ یک کلاس درس تاریخ کرده است. مطلب دیگر در مورد نریشن فیلم؛ بکارگیری آن در بیان عمق فاجعه و میزان ظلم روا داشته شده به جامعه ی ایران است؛ حال آنکه بهترین وسیله برای انتقال پیام مظلومیت ایران تصویر است و وقتی که این اتفاق در فیلم نسبتاً خوب رخ می دهد؛ استفاده ازنریشن تبدیل به توضیح واضحات می شود و فیلم را وارد قالب شعاری می کند.
ورود به قصه پس از نریشن ابتدایی با حرکت تصویر بر فراز آسمان آغاز می شود و با فرود در دل جنگل ادامه می یابد؛ گویی طالبی می خواهد برای روایت سرگذشت تلخ ایران؛ ما را به اعماق جنگل ببرد. از همان ابتدا جنس تصویر مطلوب است و فیلمساز با استفاده از رنگ های طبیعی اجزای صحنه حس مستند و باورپذیری به مخاطب می دهد؛ در واقع به جای آنکه با سیاه سفید و یا استفاده از افکت های اغراق شده حس قدیمی بودن به فیلم بدهد؛ اجزا و ادوات صحنه این وظیفه را به دوش می کشند و حس و حال آن فضا و تاریخ را به بیننده منتقل می کنند. جلوه های ویژه میدانی نیز یکی دیگر از نقاط قوت فیلم  است و نسبتاً در استفاده از آن اغراقی صورت نمی گیرد.

بازیگران فیلم یتیم‌خانه ایران اگرچه که از لحاظ اسم‌ورسم در یک سطح نیستند؛ اما جنس بازی‌ها تقریباً در یک سطح است و به نوعی کسی در فیلم سوپر استار نیست. البته اگر بازی‌ها زیرپوستی تر اجرا می‌شد حس نفرت از نیروهای متخاصم و تلخیِ مرور جفاهای صورت گرفته در ذهن بیننده ماندگار تر می‌شد.

پروراندن احساس نفرت نسبت به کشوری که همچنان در همان مسیر قدم بر می‌دارد؛ موجب می‌شود تا مرور تعدی های پیشین او باعث بیداری ملت در بزنگاه تاریخی حساسی چون این روزها شود. شاید اگر ظلم های روا شده بر ملت ایران از سوی بریتانیا برای جامعه‌ی ایران آشکار می‌شد؛ دیگرکسی دهانش برای کشوری چون انگلیس آب نمی‌افتاد و در این ایام تحصیل آقازادگان و فرزندان رجال سیاسی جمهوری اسلامی در کشور مذکور به‌جای آنکه مایه‌ی مباهات و افتخار باشد؛ خفت و سرافکندگی تلقی می‌شد.

از جزئیات بصری  فیلم که بگذریم به ضعف بزرگ فیلم یعنی خط روایت آن و فیلم‌نامه‌ی پر تلاطم آن می‌رسیم. همان طور که تنش، تلاطم، و پر افت‌وخیز بودن روایت یک قصه می‌تواند زمینه‌ساز بالا رفتن اکت و جذاب شدن کار بشود؛ استفاده‌ی بی‌رویه و بی‌جا و بی‌منطق از این قابلیت موجب کاسته شدن مفاهیم جدی در فیلم و ایجاد روندی سینوسی در اثر می‌شود. سینوسی بودن فیلم و روایت کردن پراکنده موضوعات ابتری را به وجود آورده که موجب طولانی شدن زمان فیلم و هم پرداختن به مسائل غیر ضروری در روایت قصه شده است.

آهنگ روایت فیلم یتیم‌خانه ایران بیشتر از آنکه شبیه به یک اثر سینمایی باشد؛ مانند پخش خلاصه‌ای از چند ده قسمت از یک سریال تلویزیونی آن هم به‌صورت یکجاست. شاید بهتر بود برای پرداختن به این موضوع حساس و مهم؛ قالب دیگری برای روایت قصه در نظر گرفته می‌شد یا لااقل در نگارش فیلم‌نامه در پرداختن به جزییات فراوان؛ ضرب‌آهنگ بهتری برای روایت کلیات در نظر گرفته می‌شد؛ به‌عنوان مثال می‌توانست سریالی قدرتمند و در زمره‌ی کارهای الفِ ویژه ساخت و یا فیلمی دو یا سه قسمتی به‌شرط ایجاد کشش در مخاطب برای پیگیری آن ساخته می‌شد.

به طور کلی توجه به‌کارهایی با مضامینی این‌چنین بسیار بالاست و همین موجب می‌شود تا توقعات نیز بالا برود. همان طور که پیش‌ازاین نیز گفته شد موضوع فیلم بسیار مهم است و بکر بودن آن در کنار نیاز جوامع بشری به آگاه شدن از تاریخ ملی موجب می‌گردد تا این‌گونه موضوعات همواره پرمخاطب باشند و نه تنها تاریخ مصرفی نداشته باشند؛ بلکه همچون قلبی در سینه‌ی انسان‌های حقیقت جو بتپد.

سابقه‌ی اندک و تقریباً ضعیف در آثار با مضامینِ ملی در سینمای کشور موجب می‌شود تا در مقابل فیلم های چون یتیم‌خانه ایران رویه‌ای متفاوت از برخورد با دیگر فیلم‌ها صورت گیرد؛ که منطقی هم به نظر می‌آید چرا که لزوم پرورش و فعالیت هنرمندان در حفظ فرهنگ و تاریخ این مرزوبوم باید سرلوحه‌ی سیاست های فرهنگی کشور به‌ویژه در هنر صنعت سینما باشد.

ازاین‌رو باید در نقد و پرداختن به فیلمی چون یتیم‌خانه ایران؛ این نکته را در نظر داشت که نیاز به تقویت این طفل نو پا در سینمای کشور بسیار مهم است و در نقدها نیز این اصل رعایت شود. البته در آن سو سیاست‌گذاران و تصمیم گیران دلسوز حوزه سینما نیز باید زمینه ساخت چنین فیلم‌هایی را چه از لحاظ بودجه و چه از حیث باز گذاشتن فضا؛ برای همگان فراهم کنند.
 
 
کلمات کلیدی : یتیم خانه ی ایران
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۱۰-۲۵ ۱۳:۵۲:۰۴
دامون میسوزه از این همه بی تفاوتی و غفلت حاکم بر بدنه سینمای شبه روشنفکران ایران. (4115976) (alef-6)
 
مسعود
Switzerland
۱۳۹۵-۱۰-۲۵ ۱۴:۳۲:۴۰
جدای از نقد فنی فیلم و عوامل ساخت آن که کار علی نبوی است من نکته ای را تذکر می دهم و آن خارج شدن انقلاب و مردم از باورهای ابتدای انقلاب است. امروز بسیاری بر این باور هستند که راه رضا شاه و محمد رضا شاه کاملا درست بود. رضا شاه تاریخی را به ما تلقین کرد که فقط بر پایه خود بزرگ بینی دوره هایی است که ساخته همان عواملی است که ایران را به نواخانه ای بزرگ تبدیل کردند. امروز ما با خیال و توهمات دوره ها و تاریخ ساخته شده در 100 سال یش دلخوش هستیم و تمام دوره ها را با آن ترازو می سنجیم. اما آیا تصویر ما از گذشته درست است از این منظر کار آقای طالبی با هر عیب و ایراد و اشکال در چهره و صدای پیر زن ارزش دارد. (4116066) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۱۰-۲۵ ۱۴:۵۵:۳۵
باز در آن زمان اوضاع آنقدر بد نبود که مردم گور خواب شوند.. (4116104) (alef-3)
 
Russian Federation
۱۳۹۵-۱۰-۲۵ ۱۶:۱۴:۱۸
ایران همواره تیم خانه بوده و هست
دولت ها می آیند و میروند و اطرافیانشان را بالا میکشند
پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر میشوند البته گاهی اوقات برای تظاهر و شعارگرایی و جو زدگی کمی متفاوت میشود (4116300) (alef-3)
 
United States
۱۳۹۵-۱۰-۲۵ ۲۱:۴۹:۰۸
دولت انگلستان همیشه دور از اصول انسانی عمل کرده است نه تنها در ایران بلکه در کل جهان و مزورترین حکومت هاست و واقعا اگر عملکرد ضد بشریش بدرستی تشریح گردد جنایت علیه بشریت است
در خصوص ایران تنها می شود به متقاعد کردن امریکا برای کودتا علیه مرحوم دکتر مصدق، بوجود اوردن قحطی در زمان جنگ جهانی اول و از بین بردن میلیونها ایرانی، غرق کردن کشتی های المانی باری در خلیج که ذوب اهن خریداری شده توسط رضا شاه از المان را حمل می کردند، توافق با روسیه برای تقسیم ایران بین خودشان و ....
در سطح جهان نیز فراوان که نمونه اخر ان تجهیز کشور های درحال جنگ و طرفین در گیر جنگ های داخلی نظیر یمن (4116870) (alef-6)
 
Romania
۱۳۹۵-۱۰-۲۶ ۰۱:۱۸:۰۰
سکانس افتتاحیه یعنی نشستن پیرزن سر قبر میرزاکوچک بد است و بدتر از آن سه دو یک حرکت گفتن کارگردان!یعنی چه!
سکانس جنگل بسیار عالی است ولی بعد از آن فاجعه بار است.روایت از هم گسیخته است و اصلا معلوم نیست ما در فیلم دنبال کی را باید بگیریم..صدای صداپیشه زن که مثل آثار عروسکی زن جوانی سعی دارد به صدایش خش بدهد و آنرا پیر کند فیلم را نابود میکند.تصویربرداری عالی است.بازی ها خوب..ولی عنصر کارگردانی و فیلمنامه کلیت اثر را ضعیف و شعاری میکند..خصوصا سکانس پایانی و ال سی دی های نصب شده کنار قبر میرزا کوچک خان که فیلم دستگیری ملاوانان انگلیسی را بنمایش می گذارد. (4117113) (alef-6)
 
صالحی
Romania
۱۳۹۵-۱۰-۲۶ ۲۰:۲۳:۱۱
بی نهایت از تمایشای این فیلم لذت بردم (4118590) (alef-6)
 
m.roein
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۱۰-۲۷ ۱۵:۴۰:۴۳
با تشکر از نقد خوب و بجای شما آقای نبوی سخن شما در مورد اینکه این فیلم باعث بیداری ملت ما در وقت حساس تاریخ ایران در مورد انگلیس شده بسیار شایسته و متین بود (4119939) (alef-6)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.