کد مطلب: 286150
چی؟ می‌خوای بری ایران؟ دیوونه شدی؟
تاریخ انتشار : جمعه ۹ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۵۵
خبرنگار «دویچه وله» به عنوان یکی از معتبرترین رسانه‌های آلمان، اندکی پس از انجام توافق هسته‌ای راهی ایران شد و شگفتی خود را از آنچه مشاهده کرده در قالب یادداشتی منتشر کرده است.
دویچه‌وله این مطلب را با چنین مقدمه‌ای به چاپ رسانده: «حالا که توافق بر سر برنامه‌های هسته‌ای ایران شکل گرفته، احتمال می‌رود به زودی تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور برداشته شده و این ممکن است نیروی تازه‌ای به گردشگری این کشور وارد کند.
به گزارش ایسنا «دن هیشفلد» از تجربه اخیر خود در سفر به تهران نوشته است: «چی؟ می‌خوای بری ایران؟ دیوونه شدی؟» این واکنش دوستانم تا یک هفته بعد از شنیدن برنامه سفرم به ایران بود. ۱۳ سال است ایران و مردم ۷۵ میلیونی‌اش "مثلا" در انزوای بین‌المللی به سر می‌برند. غفلت و تعصب زیادی در این جریان وجود دارد.
اگر حروف اختصاری «IKA» روی بلیت‌تان نوشته شده باشد، هواپیمایتان در فرودگاه بین‌المللی جدید امام خمینی در کلانشهر ۱۵ میلیون نفری تهران فرود می‌آید. با تاکسی تا مرکز شهر حدود یک ساعت راه است. اولین چیزی که متوجهش می‌شوید، این است که یک چیزی کم است. حتی ترافیک ساعات شلوغی هم هرج و مرجی را که در کشورهای عربی و شهرهای بزرگی چون بانکوک و بمبئی می‌بینیم، ندارد. ماشین‌ها به هم گره نخورده‌اند و هیچ پیاده‌ای جانش را برای رفتن به آن سمت خیابان به خطر نمی‌اندازد. همه‌چیز به نوعی اروپایی به نظر می‌رسد.
رفتار دوستانه و حمایت‌گرانه
در راه هتل متوجه شدم تهران چقدر پرجمعیت است. بیشتر جمعیت زیر ۳۰ سال هستند. از ارتباط گرفتن با غریبه‌ها نمی‌ترسند و به من خوش‌آمد می‌گویند. چنان راحت و دوستانه برخورد میکنند که حتی یک جهانگرد خبره را هم شگفت‌زده می‌کند. غریبه‌ها در خیابان من را به چای دعوت می‌کردند. یک نفر موبایلش را به من داد تا منِ خارجی که گم شده بودم، با هتلم تماس بگیرم. او حتی با یکی از آشنایانش تماس گرفت که انگلیسی دست و پا شکسته‌ای حرف می‌زد تا به من کمک کند.
تهران کلانشهری مدرن است که خیلی زود با آن احساس راحتی کردم. سیستم حمل و نقل عمومی پیشرفته‌ای دارد. اتوبوس‌ها در همه گوشه‌های شهر گسترده‌اند و طی چند سال اخیر هم مترو راه‌اندازی شده است.
اما خیلی زود هم متوجه شدم که در یک کشور اسلامی هستم. واگن‌های قطار با درهای شیشه‌ای به دو بخش آقایان و بانوان تقسیم شده و مسلما من در قسمت اشتباه سوار شدم! مشکلی پیش نیامد، خیلی سریع به بخش آقایان رفتم. با این حال از یک نفر شنیدم که حساسیت به تفکیک جنسیتی در مترو چندان زیاد نیست و اگر کسی در واگن اشتباه بنشیند، هیچ‌کس ناراحت نمی‌شود.
سنت و پیشرفت
زنان جوان به ویژه دوست دارند شلوار صورتی و لباس‌های مدرن بپوشند. تهران بدون شک یک متروپلیس مدرن است. و گرچه برای منِ اروپایی دیدن زنان پشت فرمان خودرو طبیعی به نظر می‌رسد، اما در مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی دیدن این صحنه در ایران نشان از ترقی زیاد این کشور دارد. در عربستان اگر زنی بدون داشتن مجوز رانندگی ویژه براند، مجازات می‌شود.
تبلیغات و سانسور
وقتی در شهر می‌گشتم، مسحور زیبایی خانه‌ها و کاخ‌هایی از دوره‌های تاریخی کشور پارسیان شدم. فهمیدم که این کشور چقدر باشکوه است. اما مردم بیشتر مرا تحت تأثیر قرار دادند. آن‌ها علاقه بسیار زیادی به اخبار جهانی دارند...
بعد از گردش روزانه در شهر اغلب خسته به هتل برمی‌گشتم. اگر بخواهم در این‌باره حرف بزنم، باید بگویم اقامتگاه‌های بسیاری حداقل در تهران وجود دارد، از مسافرخانه‌های جمع‌وجور تا هتل‌های پنج ستاره. اصلی‌ترین موضوعی که دوستان باتجربه درباره ایران به من هشدار داده بودند، نحوه پرداخت پول بود. به خاطر تحریم‌ها، ایران از سیستم تجارت بین‌المللی جدا شده و کارت‌های اعتباری خارجی اینجا کاربرد ندارند. باید پول نقد کافی همراه خود داشته باشید.
گردشگری به عنوان یک تجربه
با همه این احوال من با هر کسی که صحبت کردم امیدوار بود این مسائل به زودی پس از توافق با غربی‌ها حل شود. مردم امید زیادی به پایان تحریم‌ها بسته‌اند. آن‌ها به من گفتند که می‌خواهند با پیشرفت اقتصاد، کسب و کار خودشان را راه بیاندازند. همه در آرزوی یک زندگی بهتر، اشتراک نظر دارند. البته نرخ بیکاری به نظر همچنان بالاست و بسیاری از جوانان تحصیل‌کرده نمی‌توانند کار پیدا کنند.
در کل، تعداد گردشگرانی که از ایران دیدن میکنند طی یک سال اخیر دو برابر شده و کشوری که جنگل‌ها، بیابان‌ها، سواحل و کوه‌های بلندش را به چشم دیدم، منتظر کشف شدن است. مثلا در تهران سوار یک تله‌کابین شدم و به ارتفاع ۴۰۰ متری بالای سطح دریا رفتم و آنچه که کوهنوردان «ارتفاع‌زدگی» می‌نامند را تجربه کردم.
اما هرجور حساب کنید یک هفته خیلی کم بود. برای این کشور باید خیلی بیشتر وقت گذاشت. یا این که دوباره به اینجا برگشت.
دویچه‌وله این مطلب را با چنین مقدمه‌ای به چاپ رسانده: «حالا که توافق بر سر برنامه‌های هسته‌ای ایران شکل گرفته، احتمال می‌رود به زودی تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور برداشته شده و این ممکن است نیروی تازه‌ای به گردشگری این کشور وارد کند.
به گزارش ایسنا «دن هیشفلد» از تجربه اخیر خود در سفر به تهران نوشته است: «چی؟ می‌خوای بری ایران؟ دیوونه شدی؟» این واکنش دوستانم تا یک هفته بعد از شنیدن برنامه سفرم به ایران بود. ۱۳ سال است ایران و مردم ۷۵ میلیونی‌اش "مثلا" در انزوای بین‌المللی به سر می‌برند. غفلت و تعصب زیادی در این جریان وجود دارد.
اگر حروف اختصاری «IKA» روی بلیت‌تان نوشته شده باشد، هواپیمایتان در فرودگاه بین‌المللی جدید امام خمینی در کلانشهر ۱۵ میلیون نفری تهران فرود می‌آید. با تاکسی تا مرکز شهر حدود یک ساعت راه است. اولین چیزی که متوجهش می‌شوید، این است که یک چیزی کم است. حتی ترافیک ساعات شلوغی هم هرج و مرجی را که در کشورهای عربی و شهرهای بزرگی چون بانکوک و بمبئی می‌بینیم، ندارد. ماشین‌ها به هم گره نخورده‌اند و هیچ پیاده‌ای جانش را برای رفتن به آن سمت خیابان به خطر نمی‌اندازد. همه‌چیز به نوعی اروپایی به نظر می‌رسد.
رفتار دوستانه و حمایت‌گرانه
در راه هتل متوجه شدم تهران چقدر پرجمعیت است. بیشتر جمعیت زیر ۳۰ سال هستند. از ارتباط گرفتن با غریبه‌ها نمی‌ترسند و به من خوش‌آمد می‌گویند. چنان راحت و دوستانه برخورد میکنند که حتی یک جهانگرد خبره را هم شگفت‌زده می‌کند. غریبه‌ها در خیابان من را به چای دعوت می‌کردند. یک نفر موبایلش را به من داد تا منِ خارجی که گم شده بودم، با هتلم تماس بگیرم. او حتی با یکی از آشنایانش تماس گرفت که انگلیسی دست و پا شکسته‌ای حرف می‌زد تا به من کمک کند.
تهران کلانشهری مدرن است که خیلی زود با آن احساس راحتی کردم. سیستم حمل و نقل عمومی پیشرفته‌ای دارد. اتوبوس‌ها در همه گوشه‌های شهر گسترده‌اند و طی چند سال اخیر هم مترو راه‌اندازی شده است.
اما خیلی زود هم متوجه شدم که در یک کشور اسلامی هستم. واگن‌های قطار با درهای شیشه‌ای به دو بخش آقایان و بانوان تقسیم شده و مسلما من در قسمت اشتباه سوار شدم! مشکلی پیش نیامد، خیلی سریع به بخش آقایان رفتم. با این حال از یک نفر شنیدم که حساسیت به تفکیک جنسیتی در مترو چندان زیاد نیست و اگر کسی در واگن اشتباه بنشیند، هیچ‌کس ناراحت نمی‌شود.
سنت و پیشرفت
زنان جوان به ویژه دوست دارند شلوار صورتی و لباس‌های مدرن بپوشند. تهران بدون شک یک متروپلیس مدرن است. و گرچه برای منِ اروپایی دیدن زنان پشت فرمان خودرو طبیعی به نظر می‌رسد، اما در مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی دیدن این صحنه در ایران نشان از ترقی زیاد این کشور دارد. در عربستان اگر زنی بدون داشتن مجوز رانندگی ویژه براند، مجازات می‌شود.
تبلیغات و سانسور
وقتی در شهر می‌گشتم، مسحور زیبایی خانه‌ها و کاخ‌هایی از دوره‌های تاریخی کشور پارسیان شدم. فهمیدم که این کشور چقدر باشکوه است. اما مردم بیشتر مرا تحت تأثیر قرار دادند. آن‌ها علاقه بسیار زیادی به اخبار جهانی دارند...
بعد از گردش روزانه در شهر اغلب خسته به هتل برمی‌گشتم. اگر بخواهم در این‌باره حرف بزنم، باید بگویم اقامتگاه‌های بسیاری حداقل در تهران وجود دارد، از مسافرخانه‌های جمع‌وجور تا هتل‌های پنج ستاره. اصلی‌ترین موضوعی که دوستان باتجربه درباره ایران به من هشدار داده بودند، نحوه پرداخت پول بود. به خاطر تحریم‌ها، ایران از سیستم تجارت بین‌المللی جدا شده و کارت‌های اعتباری خارجی اینجا کاربرد ندارند. باید پول نقد کافی همراه خود داشته باشید.
گردشگری به عنوان یک تجربه
با همه این احوال من با هر کسی که صحبت کردم امیدوار بود این مسائل به زودی پس از توافق با غربی‌ها حل شود. مردم امید زیادی به پایان تحریم‌ها بسته‌اند. آن‌ها به من گفتند که می‌خواهند با پیشرفت اقتصاد، کسب و کار خودشان را راه بیاندازند. همه در آرزوی یک زندگی بهتر، اشتراک نظر دارند. البته نرخ بیکاری به نظر همچنان بالاست و بسیاری از جوانان تحصیل‌کرده نمی‌توانند کار پیدا کنند.
در کل، تعداد گردشگرانی که از ایران دیدن میکنند طی یک سال اخیر دو برابر شده و کشوری که جنگل‌ها، بیابان‌ها، سواحل و کوه‌های بلندش را به چشم دیدم، منتظر کشف شدن است. مثلا در تهران سوار یک تله‌کابین شدم و به ارتفاع ۴۰۰ متری بالای سطح دریا رفتم و آنچه که کوهنوردان «ارتفاع‌زدگی» می‌نامند را تجربه کردم.
اما هرجور حساب کنید یک هفته خیلی کم بود. برای این کشور باید خیلی بیشتر وقت گذاشت. یا این که دوباره به اینجا برگشت.
محمد
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۲:۰۳:۰۳
اگر برخورد مردم ما با جهانگردان خوب باشد تبلیغات منفی تا اندازه زیادی خنثی خواهد شد.
ضمنا صدا و سیما باید تمام قد به میدان بیاید و به زبان انگلیسی برنامه های تبلیغی وسیعی برای معرفی جاذبه های کشورمان به جهانگردان تدارک ببیند و از شبکه های مختلف پخش کند
توسعه توریسم در ایران بسیار به اقتصاد ایران کمک خواهد کرد زیرا توریسم، صنعتی اشتغالزا است. (3082885) (alef-1)
ضمنا صدا و سیما باید تمام قد به میدان بیاید و به زبان انگلیسی برنامه های تبلیغی وسیعی برای معرفی جاذبه های کشورمان به جهانگردان تدارک ببیند و از شبکه های مختلف پخش کند
توسعه توریسم در ایران بسیار به اقتصاد ایران کمک خواهد کرد زیرا توریسم، صنعتی اشتغالزا است. (3082885) (alef-1)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۷:۰۲:۲۸
تنها یکی از منافع توریسم اقتصادی ومسائل مالی است هر کشوری که توریسم زیاد دارد منافع سیاسی آن بیشتر از اقصادی است وتمامی تبلیغات منفی دشمنان ایران را نقش بر آب می کند!یا علی (3083285) (alef-13)
تبریزی
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۲:۴۰:۲۷
شاید ایران برای توریست ها جالب باشه ولی برای مردم خودش اصلا جای جالبی نیست و دلیل اصلیش غیر از دلایل اقتصادی نبود آزادی های فردی و حق تصمیم گیری برای زندگی خوده. ایران حتی اگه مثل دوبی هم بشه باز مشکل نبود آزادی زندگی رو به کام مردم تلخ و برای یه عده از مردم غیرممکن می کنه. (3082951) (alef-1)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۴:۴۱:۰۲
ولی برای مردم خودش اصلا جای جالبی نیست برای این که مردم ایران اصولا یاد گرفتن غر بزنن و از زمین و زمان ناله کنند. همه امکانات هم که براشون فراهم باشه باز هم شاد نیستند. آزادی فردی و تصمیم گیری برای زندگی خود هم فقط شعاره وگرنه مثال هم بیارید نه مثل سوئیس ولی از خیلی از کشورهای منطقه و فراتر از منطقه هم فرصت های بیشتری برای زندگی خوب اینجا فراهم ه. (3083129) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۵:۰۵:۳۶
مهاجرت رو برای شما گذاشتن!!!!!!!!!!!!
ولی هرجا بری مطمئن باش که یه سری دارن به جای تو تصمیم میگیرن و تو همیشه ناراحتی!!!!!!!!!
ولی یه پیشنهاد عالی برات دارم و اون زندگی کردن تو یک غار بیابانی است!!!! (3083169) (alef-13)
ولی هرجا بری مطمئن باش که یه سری دارن به جای تو تصمیم میگیرن و تو همیشه ناراحتی!!!!!!!!!
ولی یه پیشنهاد عالی برات دارم و اون زندگی کردن تو یک غار بیابانی است!!!! (3083169) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۷:۰۷:۴۱
تا آزادی را چطور معنی کنی جناب تبریزی ؟حتما سن وسال کمی داری ویا عاشق دختر همسایه که دوست داری با آزادی دستش وبگیری برید گردش بازار وخلاصه ...!!!اتفاقا آزادی فردی بیش از حد جهانی آن است این همه تبهکار وانواع جرائم مخصوصا در تهران همش یه نوعی آزادیه!مگه نه؟ (3083294) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۱۰ ۰۹:۱۳:۳۵
دقیقا منظورتون از آزادی فردی و جق تصمیم گیری برای زندگی خود چیه؟؟ هر کشوری قوانینی داره و همه مردم خودشون را موظف می دونن که فوانین رو رعایت کنن. من ایران زندگی نمی کنم اما ایران رو در مورد آزادی فردی و جق تصمیم گیری برای زندگی خود، جزء بهترین کشورها می دونم. تنها فرقش اینه که بعضی مردم در ایران به شدت قانون گریز هستن. این ربطی به آزادی نداره (3084084) (alef-3)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۲:۵۱:۵۷
ایرانی ها خارجی پرست هستند و مهمان نوازیشان فقط مخصوص خارجی هاست،اما با مردم خودمان چنان بد رفتار می کنیم و موقع خرید گوش بری می کنیم که ... از ماست که بر ماست. (3082978) (alef-1)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۳:۱۴:۴۰
موافقم. اینقدر بعضی ها وحشی اند که کاری جز داد زدن ندارن. البته باز شکرش باقیه که آبرو ریزی نمیکنن جلوی این خارجیها. (3083020) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۴:۳۶:۴۱
خارجی هم بستگی داره.مثلا باید دید اونطوری که به یک راه گم کرده آلمانی کمک میکنند به یک راه گم کرده افغانستانی هم کمک میکنند یا خیر (3083119) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۷:۴۱:۳۸
مردم ما عاشق غربی ها هستند. نژاد پرستی ما بیداد میکنه (3083335) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۶:۵۶:۳۰
اینجوریا هم که میگی نیست. من فکر می کنم بالاخره مردم ایران مسلمونن و هنوز اونقدر بی فرهنگ نشدن (3083278) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۳:۲۱:۲۵
چند جا مشکل داره اما معلومه خوب در بین مردم گشته (3083030) (alef-13)
ایمان
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۴:۴۵:۴۲
خانم عزیز خبرنگار دلیل این خوش گذشتنت این بوده که یک هفته بیشتر نبودی بلاشک اگر چندروزه دیگر بیشتر میموندی برا همیشه از ایران خداحافظی میکردی و نظرت الان این چیزهاییکهگفتی دیگر نبود (3083135) (alef-13)
آریابان
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۶:۰۴:۴۶
((الف : روایت خارجیها از توالت‌های ایران - جمعه ۲ مرداد ساعت ۰۱:۱۵))؛
از اصول اولیۀ جذب گردشگر ، علاوه بر امنیت ، اطلاع یابی درست و به موقع ، بهره مندی از امکانات رزرواسیون دقیق برای آینده و..... ، در عین حال موارد رفاهیست همچون دسترسی به توالت (البته از نوع فرنگی !!!! برای اونها )؛
همۀ ما ها که در تهران (بقیۀ جا ها هم حتما !!!) و بویژه خانم ها ، عادت داریم که پس از دریافت اولین پالس مربوط به نیازضروری خود به سرویس بهداشتی تا زمان برطرف کردن آن نیاز، دقایق که هیچ حتی گهگاه ساعتها !!!! مقاومت کرده و نفس اماره رو سرکوب کنیم و... در نهایت هم معمولا چاره ای نداریم جز آنکه در خود خونۀ خودمون !!!! پاسخ مثبتی به پالس دریافتی بدهیم ؛
حالا ما ها که اینجور .... و حتی نوع سنتی و خودمونی توالت هم گیرمون نمیاد ، وای به حال فرنگی-نیازان !!! (3083226) (alef-13)
از اصول اولیۀ جذب گردشگر ، علاوه بر امنیت ، اطلاع یابی درست و به موقع ، بهره مندی از امکانات رزرواسیون دقیق برای آینده و..... ، در عین حال موارد رفاهیست همچون دسترسی به توالت (البته از نوع فرنگی !!!! برای اونها )؛
همۀ ما ها که در تهران (بقیۀ جا ها هم حتما !!!) و بویژه خانم ها ، عادت داریم که پس از دریافت اولین پالس مربوط به نیازضروری خود به سرویس بهداشتی تا زمان برطرف کردن آن نیاز، دقایق که هیچ حتی گهگاه ساعتها !!!! مقاومت کرده و نفس اماره رو سرکوب کنیم و... در نهایت هم معمولا چاره ای نداریم جز آنکه در خود خونۀ خودمون !!!! پاسخ مثبتی به پالس دریافتی بدهیم ؛
حالا ما ها که اینجور .... و حتی نوع سنتی و خودمونی توالت هم گیرمون نمیاد ، وای به حال فرنگی-نیازان !!! (3083226) (alef-13)
خنیا گر
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۷:۴۴:۱۸
آقای آریا بان خوب بود توالت بان میشدی که اینقدر به امورات توالت علاقمندی . (3083341) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۵-۰۹ ۱۷:۵۶:۰۱
من درک دوسال در آمریکا و سنگاپور زندگی کردم ولی ایران و ایرانی چیز دیگری است. منصف باشید. مشکلات همه جا است. (3083362) (alef-13)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
