داخلی صفحه یادداشت بینندگان آرشيو يادداشت

۵۴

كلاهبرداري بسيار ناجوانمردانه

بخش تعاملی الف - محمد رضا حيدری، 4 مهر 94

بنده و يكي از دوستانم كه به شدت به مشكل مالي برخورد كرده ايم نزديك به يكسال است كه تصميم گرفتيم براي گرفتن وام به آگهي هاي موجود در روزنامه مراجعه كنيم چون به خوبي مي دانستيم كه دريافت وام از بانك ها به طور مستقيم براي ما امكان ناپذير است زيرا نه " آشناي مربوطه " را مي شناختيم و نه قطعا شرايطش را داشتيم!

بدين ترتيب شروع كرديم به اصطلاح كار كارشناسي كردن و يكي يكي به آگهي هاي مربوطه زنگ زدن و يكي از شركت ها را كه به نظرمان شرايطش بهتر بود انتخاب كرديم و البته آگهي هايش را به مدت يكماه زير نظر گرفتيم و همين طور سوابق آگهي هايش را كه متوجه شديم مدت هاست كه آگهي مي دهد و گفتيم اگر كلاهبردار باشد احتمالا نمي تواند چندين ماه هرروز آگهي بدهد.

بدين ترتيب به ايشان مراجعه كرديم و در تاريخ۲۷ فروردين امسال يعني (۲۷/۱/۹۴) براي وام نود ميليون توماني درخواست داديم كه گفتند حدود سي تا چهل روز كاري طول مي كشد و خودمان هم تامين ضامن مي كنيم و حدود ده ميليون تومان مخارج دارد كه بخشي از آن را ابتدا دريافت مي كنيم و مابقي را پس از اخذ وام و طي چندين مرحله مبلغ سه ميليون و سيصد و شصت هزارتومان از ما دريافت كردند. مدتها گذشت و از وام خبري نشد و هربار كه پيگيري مي كرديم و اظهار ميكرديم كه وضعيت ما بحراني است و چرا اينهمه طول كشيد به بهانه هاي مختلف كه قير نيست و قيف نيست و رئيس بانك عوض شده و منتظر نتايج تحريم ها هستيم و ... ما را معطل مي كردند تا اينكه اوايل شهريور به ما گفتند كه تاريخ وامتان را زده اند ۲۵/۸/۹۴ يعني آبانماه!

ما كه طاقتمان طاق شده بود باور نكرديم و از ايشان درخواست ارائه ي مدارك كرديم كه باز بهانه جويي كردند و كار به كمي پرخاشگري رسيد و البته از آنجا كه مي دانستيم هرگونه برخورد فيزيكي شري است كه نهايتا گردن خودمان را مي گيرد از اينكار اجتناب كرديم و گفتيم بايد تا يكي دو روز آينده تكليف مارا مشخص كنيد و ايشان هم قول مساعد دادند ! تا اينكه با ما تماس گرفتند و گفتند به دليل مشكل دادگاهي اي كه برايشان پيش آمده توانايي گرفتن وام از بانك ها را ندارند و گفتند شماره حساب بدهيد پولتان را پس بدهيم و سه ميليون را برگرداندند و بابت مابقي آن ديگر به تماس هايمان پاسخ ندادند!

بعد از مدتي متوجه شديم كه اين شخص دوباره به آگهي هايش در روزنامه ادامه مي دهد! با پيگيري هايي كه كرديم و سوابقي كه از نحوه كارشان در اين مدت به دست آورديم متوجه شديم كه اصولا كار ايشان همين است يعني به وعده ي وام از مردم مبالغي مي گيرد و با جمع آوري اين مبالغ و معطل كردن مردم به بهانه هاي واهي سرمايه اي جمع آوري مي كند و به معاملات ماشين و اتومبيل و غيره مي پردازد و نهايتا خيلي كه طرف سروصدا كرد پولش ( آنهم نه همه را ) بر مي گرداند و البته بعضي ها هم هستند كه قيدش را مي زنند ! ما كه در اين مدت به شدت وقت و زمانمان را از دست داده بوديم و اعصابمان فرسوده شده بود و طلبكارانمان هم به ما فشار مي آوردند از سر ناچاري گفتيم به يكي ديگر از اين آگهي ها مراجعه كنيم شايد همه شان كلاهبردار نباشند و به دو شركت ديگر مراجعه كرديم كه يكي شان مي گفت بايد ابتدا ۵۰۰ هزارتومان پرداخت كنيد و ثبت نام نماييد و سپس سه ضامن بياوريد كه به طور اتفاقي با كساني برخورديم كه قبلا صابون اين شركت به تنشان خورده بود و فهميديم كه اينها هم كلاهبردارند و هرضامني ببريد به بهانه هاي مختلف رد مي كنند و پولتان هم سوخت مي شود چون در ابتداي قرارداد با شما طي مي كنند كه اگر طي مدت يك هفته ضامن مورد نظر را معرفي نكرديد پولتان مسترد نمي شود!

بازهم از سر بيچارگي و استيصال به يكي ديگر مراجعه كرديم كه آن ها هم گفتند كه ابتدا بايد ۱۷۰ هزارتومان بپردازيد و ماهم پرداختيم بعد گفتند ۵۰ هزارتومان بابت مشاوره فلان بپردازيد ماهم ناچارا پرداختيم و بعد گفتند بايد حساب بانكي اي داشته باشيد كه گردش بالاي ۲۱۰ ميليون داشته باشد! تشريف بياوريد و يك ميليون و ۲۵۰ هزارتومان بپردازيد و تا ما برايتان حساب باز كنيم و با آن گردش كاري كنيم تا شما بتوانيد وامتان را بگيريد كه گفتيم خيلي ممنون خداحافظ شما!

بدين ترتيب متوجه شديم كه كلا اين شركت ها كارشان لگد به افتاده زدن است و منتظر زخم خورده اي هستند تا به زخمش بچسبند و جيفه اي هم خودشان ببرند! به كلانتري مراجعه كرديم گفتند به ما مربوط نيست و بايد برويد دادسرا به دادسرا مراجعه كرديم و گفتند زير پنج ميليون كلاهبرداري به حساب نمي آيد ضمن اينكه بايد چندين نفر مراجعه كنند تا براي ما مسلم بشود كه كلاهبرداري صورت گرفته وما هم مي دانستيم كه كسان بسياري كه همچون ما زخمشان عميقتر شده به خاطر گير و گرفتاري ها و مكافات هايش هيچگاه مراجعه نمي كنند و قيد همه چيز را مي زنند ...

به هر حال من و دوستم به اين نتيجه رسيديم كه ظاهرا چاره اي جز فروش كليه و كبد و غيره مان نداريم اگر بخرند اما تنها چيزي كه اين ميان باقي مانده اميدي ست كه به رسانه ها يي همچون شما دارم كه شايد با بررسي اين مساله بتوانيد راهكاري بينديشيد يا لااقل با معرفي اين معظل و سرنوشت امسال من به ساير مردم به ايشان هشدار دهيد كه در دام ناجوانمردانه چنين مردارخواراني نيفتند.

در ادامه مشخصات خود و شركت هايي كه به آنها مراجعه كرده ام را صرفا براي مسئولين محترم سايت قرار مي دهم تا درصورتي كه امكان داريد پيگيري بفرماييد:

(آگهي ها در روزنامه همشهري درج شده اند)

شركت اول:
مشاوره انواع وام بانكي با چندين سال سابقه درخشان ...
خيابان جمهوري- ساختمان آلومينيوم- طبقه ۱۰ واحد ... ( آقاي ...)

شركت دوم:
مشاوره وام بانكي خودرو كالا اشتغال سال ها سابقه درخشان
شريعتي – ميرداماد – بعد از ميدان محسني – ساختمان ...

شركت سوم:
مشاوره انواع وام بانكي زير نظر كارشناسان بانكي بانك هاي دولتي و خصوصي
آفريقاي شمالي- خيابان نلسون ماندلا- كوچه طاهري ...

اشاره: آگهی های فوق توسط نویسنده بطورکامل برای الف ارسال شده اند و آدرس کامل و شماره تماس آن ها موجود است. الف آمادگی دارد در صورت تمایل افراد حقیقی و حقوقی برای پی گیری ماجرا، شماره ها و آدرس ها را بطور کامل در اختیار آن ها قرار دهد.