توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 272182
۳ واقعیت پنهان از جنگ یمن
تاریخ انتشار : جمعه ۱ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۰۰
پایداری جبهه داخلی یمن در برابر تجاوزات عربستان سعودی، محاسبات ریاض در فروپاشی جبهه داخلی یمن بعد از حملات هوایی و هجمه تبلیغاتی را به شکست کشاند و سه واقعیت مخفی را به منصه بروز گذاشت.

به گزارش تسنیم به نقل از پایگاه خبری العهد، عربستان سعودی برای حفظ آبروی خود چاره ‌ای جز پذیرش پیشنهاد آمریکا نداشت؛ آتش بس به عنوان برون رفتی برای توقف عملیات توفان قاطعیت مطرح شد. عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعی کرد هیبت خود را در این رابطه حفظ کند و گفت: کشورش آتش‌بس ۵ روزه را آغاز می‌کند ولی در صورتی که شبه ‌نظامیان الحوثی و نیروهای صالح به آن پایبند نباشند، موشک باران را ادامه خواهد داد.

اما جان کری وزیر خارجه آمریکا بلافاصله راه خودکامگی الجبیر را بست و تصریح کرد که آتش ‌بس در یمن به معنی سازش نیست و همه گروه‌ ها باید به مذاکرات برگردند تا سازش محقق شود. این در زبان دیپلماتیک به این معنا است که آتش ‌بس چیزی کمتر از صلح است.

حقایق سه‌گانه

عربستان سعودی محاسبات خود را بر فروپاشی جبهه داخلی یمن در نتیجه حملات هوایی به همراه جنجال تبلیغاتی پر سر و صدا و مبتنی بر روش غافلگیری و ترساندن قرار داده بود، این همان استراتژی جنگی است که آمریکا در عراق دنبال کرد، اما پایداری جبهه داخلی یمن محاسبات عربستان سعودی را به هم ریخت. این پایداری ۳ واقعیت را مشخص کرد.

اول: ساختارهای جریان انقلابی یمن از یک گروه مشخص فراتر رفته و جریان‌ های سیاسی و قبایل دیگری غیر از حوثی ها را شامل شده است. به نظر می ‌رسد این موضوع از قبل سازماندهی شده بود و حوثی ها خود را برای این روند آماده کرده بودند. پیش ‌از این نیز تعدادی از کارشناسان از جمله نجیب غلاب تحلیلگر و نویسنده یمنی و رئیس کنگره الجزیرة العربیة یک سال پیش در روزنامه الشرق ‌الاوسط وابسته و عربستان مقاله ای با این مضمون نوشت که "آیا موفقیت حوثی ها در نفوذ به ساختار قبیله ای و مذهبی در یمن قابل تفسیر است؟". همچنین گزارش‌ های متعدد دیگری به وجود گروهک ‌های خفته در داخل جنبش جنوبی یمن اشاره کرده و ثابت شد که تحرک آن‌ ها در زمان موعود، تلاش‌ های انقلابیون برای تسلط بر شهر عدن را تسهیل می کند.

با پیگیری این روند می ‌توان به این نتیجه رسید که خشم روزافزون قبایل یمنی از جریان اخوان‌ المسلمین موسوم به تجمع یمنی الاصلاح که وابسته به عربستان سعودی است، بیش از پیش شده و این گروه در یمن منزوی شده است. علاوه بر اینکه گروه مذکور از سوی تعدادی از عناصر ایزدی دچار شکاف شده که از روی اعتقاد قلبی وارد این گروه نشده اند، بلکه تنها به دنبال پول هستند.

دوم: خون مردم یمن که در حملات هوایی جنگنده‌ های رژیم صهیونیستی به زمین ریخت، کینه و نفرت جامعه قبیله ‌ای و انتقام ‌جوی یمنی را افزایش داده و حساسیت‌ ها و نفرت فزاینده‌ ای در قبال عربستان سعودی ایجاد کرده است. در نتیجه انتقام ‌جویی از عربستان به احساس فراگیر در یمن تبدیل شده که تمامی تناقض‌های قبیله ای را پشت سر گذاشته است، به ویژه اینکه برخلاف ادعای عربستان سعودی این حملات هوایی گزینشی نبوده، بلکه بعد از ناامیدی عربستان سعودی از تحقق اهداف جنگی، حملات انتقام جریانه و فراگیر را شامل شده که مبتنی بر این اصل است که "اگر ما نتوانیم در یمن حکومت کنیم، آن را برای نسل بعدی به ویرانه ‌ای تبدیل خواهیم کرد".

این موضوع در اظهارات برخی عناصر افراطی از خاندان حاکم عربستان سعودی مطرح شده که گفته اند: نمی‌ گذاریم ایران از اموالی که بعد از توافق هسته‌ ای آزاد خواهد شد ، برای بازسازی یمن استفاده کند.

سوم: آمادگی ملموس انقلابیون یمن از طریق انبار کردن مهمات و تجهیزات و آذوقه و سوخت کافی برای عملیات نظامی علاوه بر تامین لوازم پایداری در برابر جنگ فرسایشی و طولانی مدت که احتمال دارد بر ضد آن‌ ها تحمیل شود. از سوی دیگر همه و به ویژه متحدان عربستان سعودی می ‌دانند این کشور وارد درد زایمانی شده که کنترل آن را از دست داده است. یمن از مدت ‌ها پیش بنا به موقعیت جغرافیایی خود و صعب ‌العبور بودن مناطق کوهستانی و بلند در خود ، مقبره مهاجمان بوده است. تاریخ دهه‌ های اخیر شاهد تجربه ناامیدانه مصر بوده که در دهه ۶۰ قرن گذشته میلادی به دنبال تسلط بر یمن بودند. همچنین دوره حاکمیت عثمانی ‌ها بر منطقه نشان می ‌دهد که هیچ حاکمیت پادشاهی در یمن بدون حالت تقریبا صوری و با راضی کردن طرف های محلی امکان پذیر نیست.

عربستان امید زیادی به تحقق پیروزی در جنگ یمن از طریق حملات هوایی بسته بود، شاید این کشور از تجربه آمریکا در ویتنام و تجارب شکست خورده اسرائیل در لبنان و نوار غزه درس نگرفته بود و نمی ‌دانست که نیروی هوایی نمی ‌تواند در شرایطی که اراده پایداری در نزد دشمن وجود داشته باشد، به تنهایی این اراده را بشکند و حذف این اراده نیازمند مهارت در استفاده از حملات زمینی و پوشش و مخفی شدن و مانور در این حملات است. به این ترتیب حساب کردن بر روی نیروی هوایی به عنوان تنها عامل سرنوشت ‌ساز بدون محاسبه درگیری‌ های زمینی نوعی حماقت است.

موضوعی که عربستان سعودی تصمیم گرفت بر اساس این رویکرد آن هم در سرزمینی مانند یمن این جنگ را دنبال کند. به نظر می ‌رسد تصمیم‌ سازان خاندان آل سعود تاریخ جنگی خود را مطالعه نکرده‌ اند، چرا که عبدالعزیز پادشاه اسبق و مؤسس خاندان آل سعود وقتی که متوجه شد نیروهای عربستان سعودی به سمت یمن حرکت کرده اند، به فرزندش فیصل دستور عقب ‌نشینی داد، چرا که می ‌دانست آن‌ ها وارد دامی کشنده شده اند.

سه عامل اساسی باعث شد که عربستان سعودی مجبور به پذیرش آتش بس موقت در یمن شود. عامل اول این بود که این حملات پیشروی حوثی ها و حامیان عبدالله صالح در تمامی محورهای مبارزه را به ویژه در عدن و تنگه باب المندب متوقف نکرد. عامل دوم درگیری بین گروه‌های یمنی ‌بود که منجر به سقوط گروه هوادار عبد ربه منصور هادی و نیروهای صالح شد تا به زبان نظامی این گروه ها در خارج از معادلات جنگی قرار گیرند.

این موضوع به ‌خودی ‌خود زمینه را برای توسعه نیروهای القاعده فراهم نمود و باعث نگرانی آمریکا شد، چرا که به این ترتیب نیروهای القاعده در آستانه ورود به شبه جزیره عربستان خواهند بود ، یعنی منطقه ‌ای که منافع نفتی واشنگتن در آن قرار دارد. این محاسبات احتمالاً از ذهن تصمیم ‌سازان ریاض دور شده بود. چشم استراتژیست ‌های عربستان هیچ موضوع مرتبط با محاسبات استراتژیک شامل کینه و انتقام‌ جویی مردم یمن را نمی‌دید، درست مانند استراتژی که در سوریه دنبال می‌ کند.

عامل سوم اظهارات مطرح شده از سوی جان کری برای ملک سلمان و بن نایف و بن سلمان است که به نقل از محافل تأثیرگذار در مسکو تأکید کرده بود که حوثی ها به دنبال استفاده از موشک‌های اسکاد بر ضد برخی اهداف در جنوب عربستان سعودی هستند. آمریکا اعلام کرده بود که در این شرایط نمی ‌خواهد وارد شنزار عربستان سعودی شود، البته تا زمانی که این موشک‌ ها چاه‌ های نفتی و تأسیسات پمپاژ نفت را هدف قرار ندهند.

واقعیت این است که عدم کشیده شدن رهبران انقلاب یمن به واکنش سریع به حملات هوایی عربستان سعودی، آن‌ها را در چهره یک قربانی نشان می ‌دهد و تلاش های عربستان برای ارائه جنگ خود به عنوان یک جنگ پیش دستانه در برابر افزایش نفوذ ایران را به شکست می ‌کشاند، این موضوع باعث می‌ شود هر واکنش احتمالی انجام شده از سوی ملت یمن در شرایط کنونی تصویری متفاوت در برابر افکار عمومی جهان داشته باشد، چرا که واکنش طرف ضعیف بر ضد طرف قوی و متجاوز به شمار می رود. این از آثار همان صبر استراتژیک است که دبیر کل حزب ‌الله لبنان در سخنرانی خود از آن خبر داد.

این اولین اشتباهی نیست که سیاست ‌مداران آل سعود مرتکب می ‌شوند و قطعاً آخرین اشتباه نیز نخواهد بود و مجموعه ای از اشتباهات این کشور باعث شده عربستان به سرباری برای متحد آمریکایی خود تبدیل شود.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.