توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 435686
گزارش کتاب/ پنجمین نشست تخصصی کتاب‌خوان هنر برگزار شد
محملی برای شناساندن شهرهای ناشناخته
بخش فرهنگی الف؛ 27 دی 1395
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۴
پنجمین نشست تخصصی کتاب‌خوان هنر با حضور اهالي هنر، نویسندگان اثر و جمعی از علاقه‌مندان در سالن استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
 
به گزارش الف کتاب، پنجمین نشست تخصصی کتاب‌خوان هنر که به معرفی کتاب «خاطره‌ی شهر: بازخوانی سینماتوگرافیک شهر ایرانی (دهه‌های 1340 – 1350)» اختصاص داشت با حضور دکتر «سیدمحسن حبیبی»، «حمیده فرهمندیان» و «نوید پورمحمدرضا» برگزار شد.

در ابتدای نشست سید محسن حبیبی با تشکر از مسئول انتشارات ناهید که این اثر را منتشر کرده است به معرفی کتاب پرداخت و گفت: شکل‌گیری این اثر با این سوال بود که سینمای ایران در صد سال گذشته چه بهره‌ای از فضای شهر برده است. ما در این اثر به دنبال بازنمایی شهر و زندگی شهری در سینمای ایران بودیم. ما این باور را داریم که سینمای مدرن همزمان با شکل‌گیری شهر مدرن در حوالی سال 1300 به وجود آمده است. در واقع شهر مدرن صحنه‌ای است برای اتفاقات سینمایی. در این دوران همانقدر که مدرنیسم پویا است سینما هم در حال رشد و پویایی است.

حبیبی با تأکید بر اینکه سینما محملی برای شناساندن شهرهای ناشناخته است، گفت: از این دوران به بعد شهرها تنها به وسیله شهروندانش درک نمی‌شوند، بلکه افراد دیگری که در نقاط دوردست کشور هم زندگی می‌کنند از شهرهای بزرگ درک مناسبی پیدا می‌کنند.
وی افزود:‌ سینما، شهر مدرن را با تمام زوایا معرفی می‌کند و این ادراک را به ما می‌دهد که بتوانیم در خیال‌مان به فضاهای نو بیندیشیم. اگر به فیلم‌های دوران مظفری نگاه کنیم، می‌بینیم زندگی روزمره در حال دگرگونی است و مدرنیزاسیون در حال شکل‌گیری است. در حوالی سال 1300 تا 1320 اولین تلاش‌های سینما شروع می‌شود. اوانس اوگانیانس در فیلم آبی و رابی،‌ اولین فیلم صامت سینمای ایران که از بین رفته است، سعی می‌کند شهر را به تصویر بکشد. او در فیلم حاجی آقا آکتور سینما نیز کافه‌ها و خیابان‌ها را به تصویر می‌کشد و شهر جدید را به نمایش می‌گذارد. ما در این آثار می‌بینیم که این خیابان ها و ساختمان‌ها دیگر خیابان‌ها و ساختمان‌های قدیم نیستند. زندگی عوض شده و اتومبیل جزیی از زندگی انسان و شهر شده است.

حبیبی در ادامه با اشاره به فیلم دختر لر ادامه می‌دهد: دختر لر اولین فیلم ناطق فارسی است که در آن عکس‌العمل شخصیت‌ها نسبت به شهر را می‌بینیم. در این فیلم دختر لر می‌گوید: «تهران جای قشنگی است اما مردمش بَدَن!» این جمله نشان از تغییری است که در زندگی به وجود ‌آمده است. در حالی که خانه‌های کاهگلی روستا جای خود را به بناهای شکوهمند شهری داده‌اند، صمیمیت‌های روستایی نیز جای خود را به بی‌تفاوتی‌های شهرنشینی داده است.
وی تأکید کرد: سال‌های 1330 و 1340 زمانی که کشور دچار تحولات سیاسی می‌شود، سینمای ایران در دو وجه تصاویر خبری و مستند شهر را به تصویر می‌کشد. در این سال‌ها یأس اجتماعی در سینما، ادبیات و دیگر هنرها حکم‌فرما می‌شود و سینما به دنبال فیلم‌های تخدیری می‌رود. ما در این دوران می‌بینیم که به جای تصویر واقعی زندگی، آروزی زندگی مدرن، شیوه‌های جدید زندگی و... را به تصویر می‌کشد و در فیلم‌های این روزگار فضای عمومی شهر کمتر دیده می‌شود نمای فیلم‌ها به داخل فضاهای بسته کشیده می‌شود.

حبیبی ادامه داد: دهه چهل دهه شگفت‌انگیزی برای سینما است. در این دهه که تا سال 1350 به طول می‌انجامد نوپردازی‌ها و نگاه آزاد به موضوعات آغاز می‌شود. سوژه‌ها قدرت پیدا می‌کنند، شخصیت‌ها دارای ذکاوت و هوش بالایی می‌شوند و برای نخستین بار ما در فیلم‌ها با کلانشهرها آشنا می‌شویم و تهران شهری می‌شود که در آن می‌توان به راحتی پول پیدا کرد. در عین حال شهر محلی برای نمایش درماندگی انسان می‌شود.

نویسنده کتاب خاطره‌ی شهر: بازخوانی سینماتوگرافیک شهر ایرانی در ادامه با ارائه دیدگاهش نسبت بعضی فیلم‌های ساخته شده بین سال‌های 1350 تا امروز می‌گوید: از دهه 50 به بعد سینما به ما نشان می‌دهد که شهر به روزمرگی افتاده است، مفاهیمی چون شمال شهر و جنوب شهر مطرح می‌شود و سینما به ما نشان می‌دهد شهرها به صورت مداوم در حال تخریب و نوسازی هستند. از این دهه به بعد دوربین‌ها در خیابان حرکت ندارند و بر روی نام خیابان‌ها تمرکز نمی‌کنند. در این دوران موضوع بازگشت به اصل را می‌بینیم تا شهروندان بتوانند از خودبیگانگی رهایی یابند.
 
 
این کتاب علاوه‌بر پیش‌گفتار، از سه برداشت تشکیل شده است. در پیش‌گفتار، شرحی مختصر و مروری گذرا بر تاریخ سینما و نظریاتی درباره‌ی نسبت سینما و شهر بیان شده است. برداشت اول: شهر و سینمای ایران از آغاز تا دهه‌ی پنجاه خورشیدی، هم دربردارنده‌ی تاریخ پیدایش و گسترش سینما در ایران است و هم به توصیف اجمالی بازنمایی شهر در برخی از آثار سینمای ایران، اعم از فیلم‌فارسی‌ها و آثار روشنفکرانه می‌پردازد. در برداشت دوم: بازخوانی فیلم‌ها، برخی از آثار شاخص سینمای موسوم به موج نوی ایران در دو دهه‌ی چهل و پنجاه خورشیدی نظیر «خشت و آینه»، «قیصر»، «آرامش در حضور دیگران»، «آقای هالو»، «رگبار»، «تنگنا»، «کندو»، «گوزن‌ها»، «دایره مینا» و... از منظر تصویری که از مناسبات شهری به نمایش می‌گذارند، بررسی شده‌اند. برداشت سوم: سخن آخر، به شرح و تبیین معیارهایی برای جمع‌بندی بحث می‌پردازد و نتیجه‌گیری نهایی را ابراز می‌دارد.

«نوید پورمحمدرضا» یکی دیگر نویسندگان اثر با طرح این موضوع که در موردرابطه سینما و شهر در همه جای دنیا تحقیقات مفصلی انجام می‌شود گفت:‌ ما در این اثر به دنبال این بودیم که رابطه شهر و سینما را روش مند مطالعه و بررسی کنیم. در این موضوع ما با دو قلمرو مواجه بودیم اول اینکه سینما را از منظر مطالعات شهری ببینیم و دوم اینکه سینما را در قلمرو مطالعات سینمایی بررسی کنیم. ما در این اثر تلاش کردیم این دو قلمرو به هم نزدیک شوند. ما سوال‌های متعددی داشتیم که آیا می‌توان به سینما به عنوان بازتاب‌دهنده واقعیت شهر اعتماد کرد یا نه. در این قسمت سینما را از منظر مکتب‌ها و ژانرها بررسی کردیم و متوجه شدیم واقعیتی که سینما به نمایش می‌گذارد چندان با واقعیت بیرونی تطبیق ندارد و آنچه از فیلم‌ها برداشت می‌کردیم چندان قطعی نبود. به همین دلیل باید برای بیان شخصی هنرمند و ایده‌آل‌های او هم جایی باز می‌کردیم.

«حمیده فرهمندیان» از نویسندگان اثر نیز در ادامه گفت:‌ این کتاب دنباله کتاب قصه شهر است که البته می‌تواند قسمت‌های دیگری هم داشته باشد. ما در این کتاب واقعا به دنبال این سوال بودیم که در 100 سال اخیر چه اتفاقی برای شهر و شهروندانش افتاده است. درست است که سینمای ایران فاصله زیادی با سینمای جهان دارد اما زمانی که 100 سال از عمر این سینما گذشته است،‌می‌توانیم به عنوان گزاره از آن استفاده کنیم. نکته جالب اینجاست که در صد سال گذشته  ما نتوانسته‌ایم زندگی شهری و شهروندی را به ظهور برسانیم. این موضوع این سوال را مطرح می‌کند که چرا در این صد سال شهر در فیلم‌های ما غایب است. چرا وقتی در سال‌های اخیر دوربین به داخل شهر می‌رود خیلی عجول و آشفته است. شاید این به فرهنگ ما بر می‌گردد که هنوز نتوانستیم دوربین را بپذیریم و به عنوان عنصر بیگانه‌ای در شهر به آن نگاه می‌کنیم. چرا وقتی سینماگران دوربین را از کشور خارج می‌کنند،‌نماهای باز و فضای گسترده شهرهای خارج از کشور را به تصویر می‌کشند، اما وقتی داخل کشور هستند داخل خانه‌ها و فضاهای بسته حرکت می‌کنند. به هر حال امیدوارم این پژوهش سرآغاز مطالعات دیگری باشد تا شهر جای بهتری برای زندگی شهروندان باشد.

در پایان این نشست نیز حاضران با نویسندگان اثر به گفت‌وگو و پرسش و پاسخ پرداختند.
گفتنی است نشست‌های تخصصی کتاب‌خوان از سلسله نشست‌هایی است که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در سال ۱۳۹۵ به‌عنوان «سال خواندن» با هدف اشاعه آگاهی‌های تخصصی و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در موضوعات مختلف برگزار می‌کند. پیش از این نشست‌های تخصصی کتاب‌خوان در موضوعاتی همچون «مطالعات قرآنی»، «اقتصاد مقاومتی»، «امام و انقلاب اسلامی»، «نشست تخصصی شعر» و ... برگزار شده است.
کلمات کلیدی : كتاب خوان هنر
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
محملی برای شناساندن شهرهای ناشناخته