کد مطلب: 491783
کم شدن نوآوری در شلوغی شهر
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۳۸
روزنامه ابتکار در گزارشی نوشت: در سالهای اخیر خلاقیتهای زیادی در آثار هنری شهری دیده میشود. اما نکته قابل توجه این است که آیا مفهوم جایی در این آثار دارد یا خیر.در گزیده ای از این گزارش می خوانیم: اگر در خیابانهای شهر قدم بزنیم، در گوشه و کنار خیابان آثار هنری تزئینی زیادی میبینیم. آثاری که گاهی از آنها به سادگی عبور میکنیم و گاهی هم ذهنمان را تا ساعتها درگیر میکند.
در سالهای اخیر خلاقیتهای زیادی در آثار هنری شهری دیده میشود. اما نکته قابل توجه این است که آیا مفهوم جایی در این آثار دارد یا خیر. در شهری مثل تهران که ترافیک و حرکت تند عقربههای ساعت بخش جدانشدنی از آن است، آیا آثار هنری شهری سعی در این دارند که در پس این شلوغیها پیامی رابه مخاطب برسانند یا نه؟
یکتا اصغرزاده، گرافیست و استاد دانشگاه در مورد آثار هنری شهری میگوید: اول باید ببینیم با چه شهری سروکار داریم. تهران جزو کلانشهرهای دنیاست. در این شهر که ما با ترافیک سروکار داریم مهم است که چه میبینیم. اتفاقی که در آثار هنری شهری میافتد، نیمی خوب است و نیمی بد. وقتی در خیابان به عنوان یک بیننده رفتوآمد میکنم، احساسم این است که ژوژمان پایان ترم دانشجویان را میبینیم. بعضی کارها خیلی عالی هستند و کار دیگری انقدر بد است که باید جمع شود. خصلت کارهای شهری این است که من را مجبور میکنند ببینمشان.
فضا در مقابل، من را مجبور میکند به دیدن. اگر کار مفهوم و نگاه مثبتی داشته باشد، من را به صورت ناخودآگاه مجبور میکند که در کل مسیر به آن فکر کنم. یکی از نمونههای خوب در زیباسازی شهری و مفهوم داشتن استفاده از دورریزها در ساخته هاست. این المانها خیلی ذهن را به خودش مشغول میکند. این آثار قابل ارزش هستند و اهمیت دارند. اما چیزی که در کارها خیلی کم میبینم استفاده از هویت ملیمان است. بخشی از فرهنگ ما به ملیت و تاریخ ما گره خورده، کسی نمیگوید برای من بیارزش است. اما آن چنان که باید و شاید در منظر شهری به آن پرداخته نشده.
او معتقد است گاهی کارهایی کاردستی هستند و ادامه میدهد: گاهی اگر روی یک اثر رنگ ماندگاری استفاده نشود ممکن است با یک باران از بین برود. یعنی آنچنان صحنه زیبایی هم نمیبینم اما گاهی یک اثر انقدر خوب است که به عنوان بخشی از هویت شهری به حساب میآید. دربند یا خیابان مولوی برای خودشان هویت و حال وهوای خاص خودشان را دارند بهتر است ما از همین هویت استفاده کنیم. از المانهایی استفاده نکنیم که با بافت محیط در تضاد است.
اصغرزاده با تاکید بر وجود روانشناس در گروه تولید آثار هنری شهری، میافزاید: به نظرم بهتر است غیر از کارشناسان هنری، گرافیستها و معماران شهری، کسی در گروه طراحی باشد که روانشناسی مجموعه شهری بداند. بداند در محیطی که جرم زیاد است، چه تصویری استفاده شود تا آن را کم کند. یا در خیابانی که پرترافیک است از چه رنگی استفاده شود که مردم آرام شوند.
اما همه کارشناسان چنین نظری ندارند، برخی مفهومی بودن یا نبودن اثر هنری را خیلی حائز اهمیت نمیدانند. کیانوش غریبپور، عضو شورای هنری نقاشی دیواری سازمان زیباسازی شهرداری تهران معتقد است لزومی ندارد آثار شهری مفهومی باشد، او میگوید: در هیچ جای دنیا روند از پیش تعیین شدهای وجود ندارد که تعیین کنیم هنر شهری نقطه عزیمتی دارد و قرار است به منطقه ایدهآلی به نام «مفهومی شدن» برسد. در آثار شهری عوامل زیادی اهمیت دارند مثل عوامل محیطی، تاریخی، زمانی، فضای اجتماعی و سیاسی آن ملت، امکانات اجرایی و برایند بازخوردهای مردمی و... این عوامل مسیر هنرمند یا جمع هنرمندان را به این سمت میبرد که مفهومی کار کنند یا فقط درفضای زیباییشناسی مسلط روزگار خود حرکت کنند.
این استاد دانشگاه ضمن بیان این نکته که دنیا و خصوصا ایران هنرمندان در فضای جدید هنرهای شهری مشغول تمرین کردن هستند ، میافزاید: مختصات شهری هم یکی از عوامل مهم درزیباسازی شهری است. مختصات شهر عبارت است از معماری شهری و مختصات معابر، نور، ساختمانهایی مجاور اثر، فضای سبز، شهروند سواره و پیاده، منظر شهری، افق شهری، ارتفاع دید ناظر و مانند اینها. عوامل محیطی شهر چنان روی کار اثر میگذارد که موضوع مفهوم در اولیتهای خیلی پایینتری قرار میگیرد. البته نه اینکه بیاهمیت باشد یا انتظاری در این زمینه وجود نداشته باشد اما بیشتر از مفهومی بودن، انتظار داریم یک اثر شهری تعاملی باشد. یعنی با شهر و مخاطب تعامل داشته باشد.
این از جهاتی مهمتر از مفهومی بودن است چون موضوع مفهوم، موضوع گستردهای است و حتی به موقت یا دائمی بودن اثر هم بستگی دارد. ما در تهران و یکی دو شهر بزرگ دیگر در حال تجربه کردن فضای هنرهای شهری هستیم و در این تجربه با محدودیتهایی مواجهیم: محدودیتهایی ناشی از دانش، تجربه، مواد و روشهای اجرایی و محدودیتهای ناشی از شهرسازی و مدیریت شهری. ما در شهرهایمان پیادهروهای عریض یا خیابانهای بیاتومبیل نداریم، میدان به معنای واقعی نداریم، بیشتر فلکه داریم که در اشغال اتومبیلهاست تا میدانی که محل حضور انسان و عابر باشد. پس ما هنوز به دنبال پیدا کردن مدل هنر شهری خودمان هستیم.
کلمات کلیدی : نوآوری ،شلوغی شهر، مدیریت شهر