الف در نظر دارد در چند يادداشت به واكاوي دقيق تر مباني، افكار و بنيانگذاران داعش بپردازد. قسمت اول مطلب دیروز با عنوان «
طرح کندوی زنبور عسل چه بود/ چرا پرچم داعش سیاه است» منتشر شد. یادداشت دوم به زندگینامه ابوبکر البغدادی،شکل گیری جبهه النصره و داعش و تسویه حساب این دو گروه می پردازد.
انتصاب ابوبکر البغدادیدر تاریخ ۱۹/۰۴/۲۰۱۰ نیروهای مشترک عراقی و آمریکایی در عملیاتی در منطقه الثرثار منزلی را که ابوعمر البغدادی و عدهای دیگر از سران گروه تکفیری از جمله ابوحمزه المهاجر، وزیر جنگ دولت اسلامی عراق، در آن پناه گرفته بودند، مورد حمله قرار داده و در این حمله عمر البغدادی و همراهانش کشته میشوند.
ابوعمر البغدادیاین گروه یک هفته بعد طی بیانیهای که در اینترنت منتشر کرد، ابوبکر البغدادی را بهعنوان و سرکرده جدید دولت اسلامی عراق معرفی کرد.
شرح حال ابوبکر البغدادیدر مورد ابوبکر بغدادی اطلاعات کاملی منتشر نشده است. آنچه در مورد وی گفته میشود این است که نام اصلی وی، «ابراهیم بن عواد بن ابراهیم البدری السامرایی» است و در سال ۱۹۷۲ در شهر سامرا به دنیا آمد. وی از قبیله بوبدری است و پس از فراگیری دروس اولیه وارد دانشگاه بغداد شد و در رشته حقوق اسلامی با مدرک دکترا فارغ التحصیل شده است.
طبق گفته واشنگتن پست، بغدادی فارغالتحصیل دوره دکترای علوم اسلامی دانشگاه اسلامی بغداد است. گفته میشود که او تا سال ۲۰۰۳ و پیش از حمله آمریکا به عراق، به کار «وعظ و موعظه» در مسجد امام احمد بنحنبل در سامرا، مشغول بوده است. آمریکا پس از اشغال عراق،در سال ۲۰۰۳ «جیش اهل السنه و الجماعه» را تشکیل میدهد. پس از چندی این گروه با زرقاوی بیعت میکند و به شورای المجاهدین میپیوندد و به عنوان عضو هیئت شرعی در دولت اسلامی عراق و پس از چندی به عنوان شورای مجاهدین انتخاب میشود.
نیروهای آمریکایی در ماه فوریه سال ۲۰۰۴، البغدادی را بازداشت و پس از چندی بدون هیچ قید و شرطی او را آزاد میکنند. بغدادی در سال ۲۰۰۵ مجدداً توسط نیروهای آمریکایی دستگیر میشود و به مدت ۴ سال در اردوگاه بوکا واقع در جنوب عراق بازداشت میماند تا این که در سال ۲۰۰۹ آزاد میشود.
ابوبکر البغدادی در زندان بوکا
وی پس از آزادی از زندان مجدداً به گروههای تکفیری میپیوندد و به عنوان معاون عمر البغدادی به فعالیت میپردازد. پس از کشته شدن ابوعمرالبغدادی در سال ۲۰۱۰ بهجای وی به ریاست دولت اسلامی برگزیده میشود. وی مدعی است که نسبش به امام حسن بن علی (ع) باز میشود، البته این انتساب نه از روی اعتقاد به فرزندان پیامبر (ص)، بلکه از این جهت است که قریشی بودن خود را اثبات کند تا بتواند خلافت و امارت اسلامی را که یکی از شرایط فرماندهی در میان گروههای سلفی و جهادی است به دست بیاورد. البته نسبشناسان در سال ۲۰۰۹ م با صدور بیانیهای اعلام کردند که بوبدری منتسب به هاشمیون نیست.
باروی کار آمدن ابوبکر البغدادی، دامنه عملیات و حملات این گروه گسترش قابلتوجهی میکند و دولتهای همجوار نیز کمکها و حمایتهای مالی و لجستیکی بیشتری به آن میکنند که موجب تقویت بیشتر آن میشود. حمایتهای و کمکهای دولتهای خارجی بارها مورد اعتراض دولت عراق شده است.
کشورهای عربستان، قطر، ترکیه، اردن همگام با آمریکا، انگلستان، فرانسه و اسرائیل بهصورت همهجانبه به حمایت و پشتیبانی از شورشیان پرداخته اند.
بحران سوریه و نقش آن در به وجود آمدن داعش با شروع بیداری اسلامی در برخی از کشورهای عربی، شورش سوریه نیز با اعتراض عدهای از مردم درعا بدلیل دستگیری چند نفر در ژانویه ۲۰۱۱ آغاز شد. این اعتراضات بهعلت اشتباهات و سوء مدیریت برخی از مسئولین و دخالتهایی که از سوی برخی کشورهای خارجی صورت میگرفت خیلی سریع به برخی دیگر از شهرهای سوریه کشیده شد و به دنبال آن آتش جنگ و خونریزی در این کشور شعلهور شد. به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی و نظامی،درواقع بحران سوریه، پس از جنگ سیوسه روزه اسرائیل علیه حزب الله لبنان و شکست اسرائیل طراحی شد و در سال ۲۰۱۱ اجرایی شد.
در بررسیهای انجامشده از سوی کمیته وینوگراد که متشکل از یک گروه ۸۰ نفری از شخصیتهای حقوقی، نظامی، سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی بود یکی از مهمترین علل شکست ارتش اسرائیل، کمکهای تسلیحاتی سوریه به حزبالله اعلام شد. تحلیل گران سیاسی و امور نظامی در آن زمان اعلام داشتند که اگر قرار باشد معادله امنیتی به نفع اسرائیل تغییر یابد، باید نظام سوریه دگرگون شود.
گروههای سلفی و تکفیری نیز بهصورت سازمان یافته و هدفمند هر کدام با اعزام تعدادی از نیروهای خود، در پی ایجاد پایگاهی در بین مخالفین، جهت به دست آوردن جایگاهی در نظام آینده و همچنین جذب بخشی از کمکهای ارسالی از کشورهای خارجی برای جنگجویان سوریه برآمدند.
در مقابل جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان باهدف حفظ محور مقاومت، ازنظام سوریه حمایت و پشتیبانی کرده اند. غولهای تبلیغاتی با دلارهای نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس خصوصاً عربستان و قطر، عملاً جنگ داخلی سوریه را نماد جنگ شیعه و سنی تبدیل کردند. آنان با این شیوه توانستند عده زیادی از جنگجویان تکفیری از عراق و سایر کشورهای اسلامی را جهت شعلهور کردن جنگ داخلی و حمایت از گروههای تکفیری به سوریه جذب کنند.
گروههای سلفی و تکفیری نیز بهصورت سازمان یافته و هدفمند هر کدام با اعزام تعدادی از نیروهای خود، در پی ایجاد پایگاهی در بین مخالفین، جهت به دست آوردن جایگاهی در نظام آینده و همچنین جذب بخشی از کمکهای ارسالی از کشورهای خارجی برای جنگجویان سوریه برآمدند.
ابوبکر البغدادی نیز با هدایت ایمن الظواهری، رهبر القاعده، در سال ۲۰۱۱ ابومحمد الجولانی را بهعنوان نماینده گروه دولت اسلامی عراق همراه با تجهیزات و نیروهای قابلتوجهی جهت کمک به شورشیان و سقوط نظام بشار اسد به سوریه اعزام کرد.
شکلگیری گروه النصره لاهل الشامابومحمد الجولانی در اواخر سال ۲۰۱۱ پس از ورد به سوریه گروه تروریستی «جبهه النصره لاهل الشام»را با حضور عدهای از تحصیلکردگان مراکز دانشگاهی و رهبران معترض به نظام سوریه که با عفو عمومی از زندان آزاد شده بودند تشکیل داد. حمایتهای مالی، اطلاعاتی و لجستیکی دولت اسلامی عراق و کشورهای خارجی نظیر عربستان، قطر و کشورهای اروپایی و آمریکا موجب شد این گروه بهسرعت مناطقی از سوریه از جمله برخی از مناطق نفت خیر را اشغال کند.
گستردگی سرزمینهای تصرفشده، اشغال مناطق نفتخیز، دریافت کمکهای کشورهای خارجی موجب قدرتمند شدن روزافزون جبهه النصره و همین امر موجب شد عده زیادی از شورشیان داخلی و جنگجویان خارجی که وارد سوریه میشدند، جذب این گروه شوند.
بهمرور زمان جبهه النصره تحت امر جولانی قدرتمندتر و از قابلیتهای بسیار بالا و پیچیده عملیاتی، تبلیغی و ارتباطی برخوردار شد.
جبهه النصره در طی قریب دو سال مبارزه علیه دولت سوریه توانست در ۱۱ استان، از ۱۴ استان سوریه بهویژه در ادلب، حلب و دیرالزور حضور فعال داشته باشد و بخشهایی از مناطقی شمالی سوریه را نیز تصرف کند.
اختلاف دولت اسلامی عراق با جبهه النصره لاهل شامگسترش سریع و قدرت روزافزون جبهه النصره و تسلط بر برخی از مناطق نفتخیز سوریه نگرانیهای زیادی برای البغدادی و فرماندهان دولت اسلامی عراق ایجادکرد بهطوریکه آن را تهدیدی جدی برای آینده خود تلقی کردند بههمینعلت در صدد برآمدند تا این گروه را مهار و تحت کنترل خود درآورند.
بنابراین البغدادی از جولانی خواست طی اطلاعیهای رسماً اعلام کند که جبهه النصره شاخهای از دولت اسلامی عراق است. جولانی در جواب وعده داد که درباره این موضوع فکر خواهد کرد اما مدتی گذشت و جولانی جواب روشنی نداد. در مقابل البغدادی او را مورد سرزنش قرار داد و خواستار اعلام وابستگی النصره به دولت اسلامی عراق شد.
جولانی در جواب طی نامهای خطاب به البغدادی اعلام کرد: شورای جبهه النصره، این اقدام را به نفع انقلاب نمیداند و در نتیجه با نظر البغدادی مخالفت کرد.
البغدادی پس از دریافت جواب منفی الجولانی خود رأساً تصمیم میگیرد و گروه دولت اسلامی عراق را با گروه النصره ادغام و از هر دو آنها گروه واحدی باعنوان «دولت اسلامی عراق و شام » که مختصر آن میشود«داعش» تشکیل میدهد. البغدادی جهت اجرایی کردن این طرح یکی از اعضای شورای دولت اسلامی را برای ملاقات با جولانی به سوریه فرستاد؛ اما جولانی اعلام میکند به دلایل امنیتی نمیتواند وی را بپذیرد و این ملاقات به مصلحت نیست.
در مقابل الجولانی به این اقدام متعرض بود و اعلام کرد: در این موضوع با ما مشورتی نشده است و در نتیجه ادغام النصره با دولت اسلامی عراق را نپذیرفت.
جولانی در مصاحبه با الجزیرهپس از پیام ابوبکر البغدادی جنگجویان جبهه النصره به سه بخش تقسیم شدند. گروهی که اکثر آنها از جنگجویان خارجی بودند، به داعش ملحق شدند، گروه دیگری که اکثراً جنگجویان سوری بودند، الجولانی را انتخاب کردند و گروه سوم نیز از هردو گروه بریدند و در نتیجه یا انزوا را برگزیدند یا به گروههای دیگری پیوستند.
با اوجگیری اختلاف ابوبکر البغدادی و الجولانی، ایمن ظواهری طی پیام صوتی اختلافات و درگیریهای بوجوده آمده را فتنهای دانست که در سرزمین شام ایجاد شده است و از همه گروههای اسلامی مستقر در سوریه خواست از اختلافات و درگیریها دوری جسته و باهم متحد شوند و در نهایت جبهه النصره را گروهی مستقل از داعش و تحت فرماندهی القاعده اعلام کرد.
ابوبکر البغدادی در واکنشی تند به سخنان ایمن الظواهری، ضمن متهم کردن وی به خیانت به اسامه بنلادن و انحراف از اصول القاعده گفت:«این حکم اشکالات شرعی و سازمانی دارد» وی در ادامه تأکید کرد: «تا خون در بدن داریم نخواهیم گذاشت داعش از میان برود».
موضعگیریهای تند ابوبکر البغدادی علیه فرماندهی القاعده موجب شد که ایمن الظواهری بهعنوان فرماندهی کل سازمان القاعده در روز سوم فوریه ۲۰۱۳ اعلام کند که سازمان دولت اسلامی عراق و شام «داعش»، ارتباطی با سازمان القاعده ندارد.
پیام ایمن الظواهری آتش درگیریهای بین البغدادی و الجولانی را شعلهورتر کرد و عملاً آنان تبدیل به دو دشمن خونی شدند ودر مقابل هم قرار گرفتند و جنگهای خونینی بین آنان به وجود آمد که تعداد زیادی از نیروهای همدیگر را کشتند. البغدادی جهت تضعیف قدرت جبهه النصره و از بین بردن تواناییهای آن، اقدام به اعزام تیمهای عملیاتی برای تصرف انبارهای تسلیحاتی جبهه النصره و ترور جولانی و فرماندهان جبهه النصره کرد.
تیمهای عملیاتی داعش با بمبهای چسبانی که زیر خودروها نصب میکردند، توانستند برخی از رهبران کلیدی و تأثیرگذار جبهه النصره را ترور کنند. ازجمله افرادی که ترور شدند، المهاجر القحطانی نفر دوم جبهه النصره، دو نفر از معاونان جولانی بهنامهای ابو حفص الجندی (عمر المحیسنی) و ابو عمر الجزراوی (عبدالعزیز العثمان) و ابوخالد السوری که از دوستان و همرزمان نزدیک بنلادن بودند.
بنا به نظر برخی از تحلیلگران مسائل داخلی گروه القاعده، ریشه اصلی اختلافات بین جبهه النصره و داعش به اختلافات داخلی ابوبکر البغدادی و ایمن الظواهری بر سر جانشینی اسامه بنلادن برمی گردد.
ایمن الظواهری در کنار بن لادنالبغدادی خود را شایسته جانشینی اسامه بنلادن میدانست زیرابه علت داشتن قدرت عملیاتی بالا و سابقه اقدامات تروریستی در عراق، باید مسئولیت القاعده را در نیز دست گیرد، اما معادلات داخلی سازمان القاعده و بهویژه شخصیت و سابقه همکاری نزدیک الظواهری با اسامه بنلادن، وزنه وی را برای تصدی این سمت سنگینتر کرد.