توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 178015
هیس دخترها فریاد نمی زنند
ز-عیسی خانی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۵۹
نام فیلم که بوی فمنیسم از آن به مشام می رسید به تنهایی کافی بود تا بتواند تماشاگران زیادی به خصوص زنان ودختران را به سینما بکشاند که با وجود نام کارگردان این اشتیاق دوچندان شد.
برخلاف برخی فیلمها اکران شده در شهر ما که سالن نمایش جای خالی زیادی داشت فیلم خانم درخشنده همه صندلی ها را پر کرده بود.موضوع نو ، نحوه پرداختن به موضوع ، کارگردانی و بازی نسبتآ خوب بازیگران به خصوص هنرپیشه نقش اول زن (طناز طباطبایی) ، به شدت حس ترحم و دلسوزی تماشاچیان را برانگیخت.

وقتی صحبت از مشکلی است که به دختر بجه ها مربوط می شود آنهم تجاوز به دختر ان کوچک که صدمات روحی و جسمی زیادی دارد ، طبیعی است که بیننده عمیقآ احساساتی شود و در این فوران عاطفی ، هرچه به او ارائه می شود را می پذیرد.در چنین شرایطی تماشاگر آنقدر تحریک عاطفی شده (که بسیار هم خوب است) که کمتر می تواند موضوع فیلم را تجزیه و تحلیل کند و ایراد و انتقادی به محتوای فیلم داشته باشدتا جایی که آن را مستحق دریافت عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگر می داند.
از طرفی تماشاگر این فیلم، از این دست مسائل در صفحه حوادث زیاد خوانده است و می داند که شاید عین این حادثه اتفاق نیفتاده باشد اما به یقین شبیه آن در همه جای دنیا هرروز در جریان است و همه اینها دلائلی است که بیننده هیس ! دختر ها فریاد نمی زنند چند پیام مهم فیلم را که مورد نظر فیلمسازان بوده است رابه راحتی بپذیرد:

۱-این باور که موضوع تجاوز باید پنهان باشد و موجب آبروریزی است ، باعث افزایش این جرم در جامعه است.

۲--خانواده ها ارتباط خوبی با فرزندان خود ندارند به شکلی که آنها بدون هیچ ترسی مسائل این چنینی خود را بیان کنند.

۳-مسئولین مدرسه در برقراری ارتباط مفید با دانش آموزان ضعیف هستند.

۴-خانواده ها و به خصوص مادران باید نسبت به این خطر ها هشیار باشند.

۵- سیستم قضایی از آنجا که تنها مبتنی بر شواهد و مدارک عینی حکم می کند و از برخی ریزبینی ها غافل است خطاکار است.

شاید بیشتز پیام های فیلم حرفهای درست و به جایی باشد که باید مطرح شود اما اگر کمی از نقد فمنیستی مشکلات دختران فاصله بگیریم، می توان به گونه ای دیگر این مسأله را واکاوی نمود.

اینکه آمار واقعی تجاوز با آمارهای اعلام شده فاصله زیادی با هم دارند به همه جای دنیا مربوط می شود و تنها به کشور مااختصاص ندارد و در تجاوز به دختران هم محدود نمی شود. تنها باور های جامعه نیست که در این کتمان کردن نقش دارد بلکه قربانیان ، بیان نمی کنند تا بتوانند فراموش کنند از یادآوری آن اکراه دارند پس ترجیح می دهند در مورد آن صحبت نکنند.

هرچندمفهومی به نام آبرو به ویژه در مسائل جنسی در فرهنگ ما گاهی دست و پاگیر است و لازم است آسیب شناسی شود ، اما در جوامعی هم که در مسائل جنسی قائل به سانسور نیستند و حساسیت های ما را هم ندارند به گفته خودشان آمار درستی از این مشکلات ندارند.

فرض کنیم بتوانیم همه را توجیه کنیم که قربانیان باید شکایت کنند و همه مجرمین مجازات شوند آیا این مشکل حل می شود؟
پسرجوانی در یک فروشگاه لباس عروس مشغول کار است محیطی کاملأ محرک که یک جوان سست ایمان و لاابالی را بیشتر و بیشتر تحریک می کند ، موقعیتی که نویسنده به خوبی از آن استفاده کرده اما این مشکل برای بیننده پررنگ نمی شود و ساده از کنار آن عبور می شود در حالیکه کمی تمرکز فیلم برروی آن می توانست اثر تربیتی مثبتی داشته باشد.

در اصل مشکل، شکی نیست امادر آسیب شناسی مسئله، از دیدگاه فمنیسم به آن پرداخته شده است. از نگاه فمنیست ها مردان دیو صفت و پدران سختگیر نسبت به دختران موحب می شوند تجاوز اتفاق بیفتد، دو عاملی که فیلم هم برروی آن تأکید دارد.

اما براساس اعتقادات ما مرزهای اخلاقی اسلام که برای ارتباط با نامحرم قرار داده شده و حتی دختر بچه های به تکلیف نرسیده را هم شامل می شود از روشهای پیشگیرانه برای این دست مشکلات است.

انتظاری هم که مردم شهید داده از این نظام دارند این است که موازین شرع در جامعه پیاده شود اما متأسفانه حدودی که در شرع اسلام برای ارتباط میان دو جنس قرار داده شده ، در همین سینمایی که امروز منتقد برخی فسادها در جامعه است ، بارها و بارها به تمسخر گرفته شد تا جایی که به جرئت می توان گفت سینما در عادی سازی روابط محرم و نامحرم در جامعه و گسترش مشکلات این چنینی سهم زیادی داشته است.

خیلی جالب است که یک سینما گر به این مسائل دامن می زند و همان سینماگر ویا دیگری آن را آسیب قلمداد می کند.در این میان آنکه ضرر کرده ما مردم کوچه و بازاریم که بازیچه دست سینماگران و اهل هنر شده ایم. هنرمندانی که مرتب به ما گوشزد می کنند مدیون آنها هستیم.

همانطور که در فیلم به درستی مطرح شده است خانواده ها با فرزندان دختر و پسر خود رابطه خوبی ندارند، حتی زن و شوهر هم مهارتهای گفتگو با یکدیگر را بلد نیستند ، اما در کدام فیلم مهارت گفتگو آموزش داده شده است ؟

این سینمای منتقد به مسائل اجتماع ،چه قدمی در راه نبیین روش صحیح زندگی برداشته است؟و چه زمانی قرار است خودش را نقد کند و ببیند با جامعه چه کرده است و چقدر در ترویج آرمانهای انقلاب نقش داشته است؟

سینما و هنرمند اگر دلسوز این مردم انقلابی بود مشکلات را محرمانه به مسئولین منتقل می کرد و با استفاده از کازشناسان بومی ، راه حل مواجهه با مشکل را به میان مردم می برد.

سینمای ما با نگاه آسیب شناسی دقیق معضلات را موشکافی می کند و پس از بزرگنمایی آن را منعکس می کند که البته هر چه بیشتر بتواند در بیان معضل بیشتر اغراق کند شانس بیشتری برای مطرح شدن در جهان دارد.

فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند هم از این نوع فیلم هایی است که با طرح یک ناهنجاری ، و بزرگنمایی آن با استفاده از احساسات مخاطب، در دل آنها جا باز می کند و سپس در این فضای عاطفی ،تحلیل و راهکاری را به حورد بیننده می دهد که اگر نگوییم فمنیستی است اما دینی هم نیست.
امیدوارم این فیلم به ابزار ی برای ارائه چهره منفی و سیاه از جامعه در جشنواره های خارجی نشود هر چند که پتانسیل آن را دارد.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.