هر چند پيرامون حقانيت رسالت قدسي نبي مكرم حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي (ص( كتب بي شماري به دست انديشمندان عالم اسلام به نگارش درآمده و حوادث دوران پر رمز و ماجراي وجود مقدس آن چشمه جوشان رحمت از زواياي گوناگون مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. ليكن بشارت ظهور آن حضرت در كتب مقدسه تورات و انجيل كه از جمله معجزات آسماني است دراثرسكوت سنگين و معنادارعلماي قوم يهود و جهان مسيحيت در طول تاريخ به دلیل تعصب و تعلق خاطر آنان به دين و آيين خود از يك سو و عدم تبيين جدي این پيش گويي شگفت انگيز بدست پژوهشگران مسلمان به زبان بشر سرگردان امروزین از ديگر سو ، قرن ها فطرت عطشناک ديگر ملل غيرمسلمان را از نعمت شناخت شخصيت تابناك پيامبر اكرم (ص) محروم نگاه داشته است.
در عصر پيامبر اكرم (ص) وضوح بشارت كتب تورات و انجيل به آمدن رسولي با نام «احمد» تا بدان پايه بود كه كلام ا... مجيد بي آن كه به مباحث پيچيده كلامي دست يازد اين گونه صريح و روشن قوم يهود و نصاري را به جرم کتمان چنين حقيقت روشن و مسلمي به شدت مورد نكوش قرار مي دهد:
"كساني كه كتب آسماني به آنان داده ايم او (پيامبر) را همچون فرزندان خود مي شناسند (اگرچه) جمعي از آنان حق را آگاهانه كتمان مي كنند." ١
يقينا در صورت عدم وجود مشخصات پيامبر گرامي (ص) در تورات و انجيل نه حكمت كلام الهي ايجاب مي كرد تا قران كريم با چنان قطعيتي چنين ادعايي عظيم را عنوان سازد و نه آنكه علماي لجوج يهود و نصاري در صورت كذب بودن ادعاي قران آنسان ساكت وآرام مي نشستند . به شهادت تاريخ ، علماي اين اديان حتي يك بار نيز درصدد مقابله كتب خويش با دعاوي قرآن كريم و تكذيب اين آيت عظماي الهي برنيامدند.
بنابراين مي توان چنين استنباط نمود كه عليرغم برخي تحريفات موجود در كتب عهدين هنوز آيات دست نخورده اي مبني بر حقانيت رسالت نبي گرامي اسلام (ص) پس از حضرت موسي كليم ا... و عسيي بن مريم (عليهم السلام) وجود مي داشت كه قرآن كريم بي هيچ خوفي با استناد به آن آيات، اقوام يهود و نصاري را مكرر متذكر چنين حقيقت روشني مي نمود. قرآن كريم يكي از ويژگي هاي بارز كساني را كه مشمول رحمت پروردگارند ، پيروي نمودن از پيامبري مي داند كه وصفش در تورات و انجيل آمده است:
"آنها كه از فرستاده (خدا) پيامبر «امي» پيروي مي كنند. كسي كه صفاتش را در تورات و انجيلي كه نزدشان است مي يابند..." ۲
پيش گويي های كتب عهدين درباره ظهور يك شخصيت عظیم الهی از آن چنان صراحت و قطعيتي برخوردار بود كه بسياري از يهوديان مومن براي پيوستن و ياري به اين پيامبر موعود ، گوي سبقت از يكديگر ربوده و به سمت محل ظهور پيامبر مهاجرت نمودند. ولي همان گونه كه خواهيم ديد پس از نشر اخبار بعثت پيامبر گرامي (ص) در سرتاسر جزيره العرب، بسياري از اقوام متعصب يهود عليرغم سالها انتظار و پي بردن به حقانيت رسول خدا، غيريهودي بودن پيامبر را بهانه كرده و به تكذيب حضرت پرداختند. قرآن كريم مي فرمايد:
"و هنگامي كه از طرف خداوند كتابي براي آنها آمد كه موافق نشانه هايي كه با خود داشتند و پيش از اين جريان به خود نويد فتح مي دادند (كه با كمك او بر دشمنان پيروز گردند، با اين همه) هنگامي كه اين كتاب و پيامبري را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد به او كافر شدند، لعنت خدا بر كافران باد." ٣
در تفسير اين آيه از امام صادق (ع) روايت است كه فرمودند٤: " قوم يهود كه در كتاب هاي خويش ديده بودند هجرت گاه پيامبر اسلام در سرزميني ميان كوه «عير» و «احد» است (دو كوه در دو سوي مدينه) بدان جا هجرت نموده و در اطراف آن سرزمين متفرق شدند تا به محض ظهور پيامبر به ياري حضرتش بشتابند. اين اقوام بدليل گردآوردن اموال فراوان پيوسته از سوي قبائل «اوس» و «خزرج» مورد تجاوز و تعدي قرار داشتند. يهوديان در برابر تعرضات دشمنان، آنها را تهديد به ظهور پيامبري مي كردند كه با آمدنش انتقام آنان را خواهد ستاند ولي هنگامي كه پيامبر (ص) ظهور كرد اوس و خزرج كه به انصار معروف شدند به حضرت رسول (ص) ايمان آوردند و قوم يهود كه پيامبر را از غير نژاد يهود مي ديدند به انكار وي پرداختند."
سوالي كه به ذهن متبادر مي گردد اين است كه آيا كتب تورات و انجيل امرزوين ، عينا ماخوذ از متون كتب عهدين عصر نبي اكرم (ص) است يا خير؟ شواهد و قرائن حاكي است نه تنها در عهد پيامبر گرامي ، برخي علماي يهود و نصاري به دليل عناد ، مبادرت به تحريف و سست كردن آيات كتب مقدسه خود كردند بلكه بدليل گذشت زمان و استنساخ هاي مكرر و دور گشتن ترجمه هاي اين كتب از زبان اصلي يعني – عبري و آرامي – تدريجا بسياري از واژه ها مفاهيم حقيقي خود را نيز از دست دادند هر چند بايد معترف بود كه از لابلاي انبوه ابرهاي تيره و تار آيات تحريف شده اين متون كهن، نور نبوي حضرت سيد المرسلين محمد بن عبدا... (ص) در طي قرون متمادي هماره بر جان هاي حقيقتجو پرتو افكنده و بسياري از متدينين و رهروان منصف اقوام يهود و مسيحي و پيروان ديگر آيين ها را به سرچشمه جوشان و حيات بخش خويش كشانده است.
پرفسور عبدالاحد داود (اسقف سابق بنيامين كلداني) يكي از ره يافتگان مسيحي بود كه عليرغم نائل شدن به مقام اسقفي پس از سالها انجام مطالعات وسيع و دامنه دار پيرامون پيامبر موعود تورات و انجيل از سر صدق و صفا به اسلام روي آورد و به آيين و سنت محمد (ص) سر سپرد.
كشيش بنيامين ، اين شخصيت موحد و خداجوي قبل از گردش به سمت قبله مسلمين براي رسيدن به كنه حقايق نهفته در پس آيات تحريف شده تورات و انجيل با تلاشي حيرت انگيز مبادرت به فراگيري زبان هاي عبري ، آرامي (سرياني ) ، لاتيني ، يوناني ، ارمني، انگليسي، فرانسه، تركي، عربي و فارسي نمود و سپس به فلسفه روي آورد و بدنبال آن با تسلطي شگفت آور بر اصول و مباني علم زبان شناسي به ره گيري نام مقدس محمد (ص) در متون ديني قديم و جديد يهود و مسيحيت پرداخت و سرانجام خورشيد حقيقيت از بلنداي فطرت پاكش طلوع كرد و اسقف اسبق و كليساي كاتوليك رم به مبلغي تمام عيار در خدمت به اسلام و مسلمين مبدل گشت.
وي در اثبات مدعاي بزرگ خويش دست به نگارش سلسله مقالاتي محققانه در باب حقانيت رسالت حضرت رسول (ص) زد كه بعدها در قالب كتابي تحت عنوان «محمد(ص) در تورات و انجيل» به چاپ رسيد كه ذيلا چكيده اي از اين كتاب پرقدر و ارزشمند از نظر خوانندگان ميگذرد.
محمد (ص) در تورات
درتورات آمده است:
"خداوند لشگرها مي فرمايد: كه تمامي ملل را تكان خواهم داد و «حمده » همه ملت ها خواهد آمد و من اين خانه را مملو از جلال خواهم كرد. خداوند لشگرها مي فرمايد، كه نقره از آن من است و طلا از آن من است. خداوند لشگرها مي فرمايد: كه خانه آخرين من از خانه اولين من جلال و عزت عظيم تري خواهد داشت و خداوند لشگرها مي فرمايد: كه در اين مكان به شما «شالوم» خواهم بخشيد." ٥
پرفسور عبدالاحد با استناد به آيات فوق كه با استفاده از يك تورات به خط كهن آرامي ترجمه گشته مي گويد كلمات عبري «حمده» و «شالوم» در ترجمه هاي انگليسي به ترتيب) desire آرزو) وpeace (صلح) آمده است. مفسران يهودي و عيسوي همگي اهميت فوق العاده اي براي وعده های دوگانه مذكور در اين پيش گويي پيامبر بني اسرائيل قائل شده اند. هر دو گروه كلمه «حمده» را نوعي پيشگويي مبني بر آمدن يك «مسيحا» دانسته اند. وي در ادامه مي نويسد عقلا و منطقا بايد اعتراف كرد كه پيشگويي مذكور در شخص «احمد» و در استقرار»اسلام» به حقيقت پيوسته است. ۶
وي با تكيه بر علم زبان شناسي مي گويد از نظر ريشه شناسي، كلمات عبري «شالوم» و «شلامه» به صورت كلمات عربي «سلام» و »اسلام» تغيير شكل يافته اند كه هر دو از يك ريشه واحد مشتق شده و به مفهوم «صلاح و تسليم و رضامندي» هستند. همچنين واژه عربي «احمد» و «حمده« عبري ، هر دو ريشه «حمد» يعني «ستايش كردن» آمده اند.
در آيه اي ديگر از تورات آمده است كه حضرت موسي (ع) مي فرمايد: " و خداوند به من گفت ... پيامبري را براي ايشان از ميان برادران ايشان مثل تو مبعوث خواهم كرد و كلام خود را به دهانش خواهم گذارد و هر آن چه به او فرمايم به ايشان خواهد گفت و هر كس كه سخنان مرا كه او به اسم من گويد نشنود من از او مطالبه خواهم كرد." ۷ در اين آيه يقينا منظور از پيامبر موعود، عيسي بن مريم (ع)نيست ، چرا كه حضرت مسيح هرگز ادعا نكرد من همان پيامبر موعودم. از سوي ديگر حواريون ايشان نيز نه تنها هرگز چنين ادعايي نكردند بلكه خود منتظر ظهور ثانوي حضرت عيسي (ع) براي تحقق اين پيشگويي بودند. در يك پيش گويي ديگر ، حضرت موسي (ع) در مورد پيامبر موعود در تورات چنين مي فرمايد: " اين بركتي است كه موسي، مرد خدا قبل از وفاتش به بني اسرائيل داد. گفت «يهوه«از سينا آمد و از «سعير» بر ايشان طلوع نمود. و از جبل «فاران » درخشان گرديد و با ده هزار مومنين و مقدسين آمد. و از دست راست براي ايشان شريعت آتشين پديد آمد." ۸ پرفسور عبدالاحد در ادامه بحث خود مي نويسد با توجه به آيات فوق هيچ يك از افراد بني اسرائيل و از آن جمله حضرت عيسي (ع) كوچكترين ارتباطي با «جبل فاران» نداشته اند. اين فقط حضرت هاجر بود كه همراه فرزندش اسماعيل در بيابان «بئرشبع» سرگردان شد و سپس در حوالي «فاران » اسكان گرفت ۹. حضرت اسماعيل نيز با زني مصري ازدواج كرد و از طريق فرزندان خود طايفه اي بنام قوم عرب پديد آورد كه از آن زمان تاكنون دربيابان هاي فاران ساكنند. حال چنانچه بپذيريم اين تنها پيامبر اكرم (ص) بود كه از بيابان هاي «فاران» ظهور كرد و با ده هزار مومن بار ديگر به مكه آمد و شريعتي آتشين براي مردم به ارمغان آورد سخن به گزافه نگفته ايم.
نكته جالب توجه آن كه تمامي نسخه هاي كتاب مقدس به زبان هاي انگليسي، فرانسه، آلماني و غيره كه هم اكنون در سراسر جهان رسميت دارند . رقم همراهان مومن آن پيامبر را ده هزار قيد كرده اند كه با تعجب در نسخه فارسي اين كتاب مقدس به جاي رقم ده هزار ، مترجم از كلمه «کرورها» استفاده كرده است.
محمد (ص) در انجيل:
انجيل نيز همچون تورات در آيات متعددي ظهور پيامبري موعود را پس از عيسي بن مريم(ع) پيش بيني نموده و مسيحيان مومن را به پيروي از آن حضرت دعوت نموده است. يكي از اناجيل معروف بنام «انجيل بارنابا» در آيه اي به صراحت از رسالت حضرت محمد (ص) چنين ياد مي كند: " پس خدا عطا نمود به انسان روان خود را و فرشتگان مي سرودند كه بار خدايا پروردگار ما خجسته به نام قدوس تو، پس چون آدم برخواست بر گام هاي خود ، در هوا نوشته اي ديد كه مثل آفتاب مي درخشيد كه نص عين او لااله ا... و محمد رسول ا... بود." ۱۰
اين انجيل در كنار ذكر نام مقدس نبي اكرم (ص) به موضوعات ديگري از جمله نفي الوهيت عيسي مسيح (ع) و رد پسر خدا بودن حضرت، طرح داستان قرباني شدن حضرت اسماعيل به دست ابراهيم پيامبر (ع) و نفي قرباني شدن حضرت اسحاق بنا بروايت كتب عهدين، رد موضوع مصلوب شدن حضرت مسيح (ع) مي پردازدكه قرآن كريم نيز صراحتا بر اين حقايق تاكيد مي ورزد . استفاده از اين انجيل بدليل مخدوش نمودن برخي مندرجات كتب عهدين، در اواخر قرن پنجم ميلادي ، قبل از بعثت پيامبر اكرم (ص) به دستور پاپ ژول «گلاسیوس اول» تحريم شد و ارباب كليسا نشر و ترويج تعاليم اين كتاب را غيرقانوني اعلام نمودند. ما نيز مي كوشيم در اين نوشتار عليرغم ميل باطن با چشم پوشي از اين سند معتبر، بحث پيرامون رسالت نبي اكرم (ص) را با استناد به انا جيلي كه از ديدگاه علماي مسيحيت معاصر مورد قبولند ادامه دهيم.
در تاريخ آمده است پس از عروج حضرت مسيح(ع) ، تعاليم ايشان كه سالها شفاها سينه به سينه نقل مي گشت بتدريج توسط پيروان حضرت به كتابت درآمده ودر سرتاسر عالم منتشر گرديد. در پي گرايش»کنستانتين» امپراطور روم به آيين مسيحيت با صدور فرماني از سوي وي جز چهار انجيل « متي» ، «مرقس»، «لوقا» و «يوحنا» تمامي اناجيل به عنوان كتب غير معتبر گردآوري گرديده و از ميان برده شدند.
لذا آن چه در ذيل مي آيد برگرفته از اناجيل مورد تاييد علماي عالم مسيحيت است . اينك با ذكر چند آيه شريفه از قرآن كريم و مقايسه آنها با آيات انجيل بحث پيرامون وجود نام مقدس «احمد» در كتاب مقدس مسيحيان را پي مي گيريم.
" و هنگامي كه عيسي گفت اي بني اسرائيل ، من رسول خدا هستم كه نزد شما فرستاده شده ام تا حقانيت شريعت تورات را كه مقابل من است تاييد كنم و به شما بشارت دهم كه بعد از من رسول خدا خواهد آمد كه نامش «احمد » است. پس هنگامي كه او (احمد)با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنها آمد گفتند اين سحري است آشكار." ۱۱
قرآن کریم در آیات دیگری با به کارگیری کلماتی همچون "خاتم النبیین" و یا "للعالمین نذیرا" ضمن اعلام رسمی ختم نبوت، ابدی و جهانی بودن رسالت حضرت محمد (ص) را گوشزد مي سازد:
"محمد پدر هيچ يك از مردان شما نبود، ولي رسول خدا و خاتم و آخرين پيامبران است و خداوند به هر چيز آگاه است" ۱۲
"زوال ناپذير و پر بركت است كسي كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد تا جهانيان را انذار دهد و از عذاب الهي بترساند" ۱۳
با عنايت به آيات فوق دريافتيم پيامبري خواهد آمد «احمد » نام كه «آخرین پيامبر» است و ماموريتي «جهاني» بر عهده اوست.
اينك با توجه به موارد فوق به آيه اي از انجيل كه به طور شگفت انگيزي پرده از راز نام مقدس «احمد» بر مي دارد نظر مي افكنيم:
" و من از پدر خواهم خواست و او «فريقليط» ديگري به شما خواهد داد كه تا «ابد» با شما خواهد ماند. " ۱۴
کلمه «فريقليط» در فرهنگ هاي معتبر مختلف يوناني به معني «ستوده ترين ، برگزيده ترين و ارجمندترين » آمده است. اين كلمه لغتي است كه پس از تغيير صورت در اناجيل مختلف به معاني «تسلي دهنده، شفيع ، مدافع ، حامي و ... » ترجمه شده است.
پرفسور عبدالاحد مي گويد نكته قابل تامل اين است كه واژه فوق از پيشوند
«پري (peri) «و كلمه «كلوس»» (kleos)حاصل گشته است. در فرهنگ يوناني كلمه «پري» كاربردي معادل «خيلي» و به عبارتي مفهوم پسوندهاي «تر» و »ترين»فارسي را در بر دارد. كلمه «كلوس» نيز به معناي «ستايش و حمد و شكوه و جلال» است. بنابراين در معناي «ستوده ترين ، با شكوه ترين و ارجمندترين« عينا و دقيقا مي توان ترجمه كلمه «احمد» يا «محمد» در عربي را مشاهده كرد.۱۵ تنها مشكلي كه باقي مي ماند آن است كه براستي اصل اين كلمه در زبان »آرامي» يا «عبري» كه حضرت عيسي بدان سخن مي گفته چيست؟ با نگاهي به نسخه هاي زبان آرامي در مي يابيم كه اين واژه به صورت هاي «محمده» و « حميده» كه عينا معادل «محمد» و «احمد» در عربي و «پركليت» در يوناني است مورد استفاده قرار گرفته است.
اين كلمات متاسفانه توسط كاتبان انجيل – به عمد يا به سهو – از «پركليت» (ستوده ترين) به «پركليت» (تسلي دهنده) تحريف يافته و به تدريج از اصل خود دور گشته است. يادآور میشويم كلمه جعلي «پركليت«از دو جزء «پر» و «كالو»(para-qalo)
حاصل گشته است. بشارت قرآن مجيد از زبان حضرت عيسي بن مريم (ع) خطاب به بني اسرائيل كه مي فرمايد:
" من براي شما مژده ظهور رسول ديگري را آورده ام كه پس از من خواهد آمد و نامش احمد است."
يكي از محكم ترين براهين حقانيت رسالت حضرت محمد مصطفي (ص) و الوهيت آيات قرآن كريم است. زيرا براي حضرت محمد (ص) جز از راه وحي و الهام ممكن نبود بداند» پركليت» به معناي « احمد» است. بدين ترتيب واژه يوناني در همه ابعاد دقيقا با « احمد» و «محمد» تطابق دارد. شگفت آن كه اين لغت بي نظير هرگز قبلا در مقام اسم بكار نرفته و به نحو معجزه آسايي براي نام گذاري «ستوده ترين و ارجمندترين» رسول خداوند ذخيره شده و هرگز در هيچ يك از آثار يوناني با كسي كه نامش «پريكليت» بوده باشد، مواجه نمي شويم و در ميان اعراب نيز هرگز كسي تا آن زمان به «احمد» مسمي نبوده است. آیا براستي مي توان با شواهدي چنين روشن و و اشکار جز محمد مصطفي (ص) كسي ديگري را پيامبر موعود تورات و انجيل دانست؟
ولله العزه و لرسوله و للمومنين
پی نویس:
۱ – سوره بقره ایه شریفه ١٤۶
۲ – سوره اعراف ایه شریفه ۱۵۷
۳ – سوره بقره ایه شریفه ۸۹
۴- تفسیر المیزان ، ج دوم ، ص ۷
۵ – تورات ، صحیفه حگی نبی ، فصل دوم ، جملات ۷ الی ۹
۶ – کتاب محمد(ص) در تورات و انجیل نوشته پرفسور عبدالاحد داود، ترجمه
فضل الله نیک ائین، فصل سوم ، ص ۲۰
۷- تورات ، سفر تثنیه ، فصل ۱۸،جملات ۱۸و۱۹
۸ – همان ، فصل ۳۳،جملات ۱الی ۳
۹- همان ، سفر پیدایش ، فصل ۲۱ ، جمله ۲۱
۱۰- انجیل بارنابا ، فصل ۳۹، جمله ۱۳
۱۱- سوره صف ، ایه شریفه ۶
۱۲- سوره احزاب ، ایه شریفه ۴۰
۱۳- سوره فرقان ، ایه شریفه ۱
۱۴- انجیل یوحنا ، فصل ۱۴، جمله ۱۶
۱۵- کتاب محمد (ص) در تورات و انجیل ، فصل۲۰ ،صفحات۲۳۴ به بعد