نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 256603
شاید ما پزشکان از بهشت رانده شدیم
بخش تعاملی الف - فیروزه گل سرخی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۱۱
سال ها است که یک سوال ذهنم را درگیر خودش نموده است. سال ها است که فکر می کنم و به نتیجه نمی رسم که چرا پزشکان و شاغلین رشته های وابسته، تا این حد مورد تنفر، انزجار و سوقضاوت عمومی قرار دارند؟ چرا مردم، رسانه ها، صدا و سیما و حتی فیلمسازان و هنرمندان؛ پزشکان را مغرور و خونسرد و مال دوست می پندارند؟ چرا پزشکان بابت درآمد یا رفاه یا توانمندی هایشان، مورد لعن و طعنه اند در حالیکه هزارها تاجر هزار ها ساختمان ساز و هزاران مدیر پایه و میانه غیر دولتی وجود دارند که بسی بیشتر از پزشکان در آمد دارند.

اگر کمی به ذهنمان فشار بیاوریم هر یک از ما می تواند ده ها و صدها ساختمان زشت و نامربوط را در شهر نشان دهد که یک نفر در زمانی، با بی مسئولیتی با بدترین سلیقه و مصالح ساخته است. نقشه های بد، نا ساز و بدساخت .داغ چنین ساختمان هایی حداقل چهل سال تا زمانی که شاید تخریب شود بر چهره شهر و محله ما می ماند. بسیاری از ما سازندگانی را می شناسیم که با هر مدرکی از سیکل تا دکتر معماری به ساختمان سازی مشغولند و هر کس بهره خویش را از این خوان گسترده می برد. نمونه اش آپارتمانی که در آن ساکن هستم و سازنده اش با مدرک سیکل جرات کرده و چندمین عمارت بلند مرتبه را در محله بنا کرده است و اتفاقا به نام مهندس شناخته می شود.

فلان تاجر پسته و چای و زیره و استکان و لیوان که بر مسند حجره پدری سلطنت می کند، گستره تاج و تختش را هر روز وسعت می دهد و با ارقامی بازی می کند که پزشک نه می داند و نه خواهد دانست.

با این همه، فقط پزشک است که مورد سوال و شکایت است. در هر بوقی، از هر کاغذی، در هر صفحه ای این گناهان و خطاهای پزشکان است که مورد بررسی قرار می گیرد. پزشکی که بابت دریافت تیترش حداقل هفت سال به طور شبانه روزی در دانشگاه سپری کرده و حداقل دو سال در هر کجای میهنمان، ایران خدمت کرده است. در جاهایی که نه مهندسین و نه تاجران و نه هیچ یک از منتقدان شبانه روزی پزشکان، این مکان ها را حتی روی نقشه ایران پیدا نمی کنند. با این همه، با وجود درس سنگین و کار پر استرس و دست انداز، باز هم این پزشکان نیستند که در گلایه و شکایتند. این بیماران و رسانه ها و در صدر ایشان صدا و سیما است که پزشک را زیر ذره بین خود داغ کرده و می سوزانند.

این همهمه درد آور، روال سال های متمادی است. مردم عادت دارند که در مطب پزشکان مثل معروف اول خدا دوم شما را بر زبان جاری کنند و بعد در تنهایی جور دیگر قضاوت کنند. پزشک هم اتفاقا به بی عمقی این تعارفات پی برده است ولی فغان از جائی است که این تنفر، این برخورد با غیر خودی و این مجرم پنداری به وزارت بهداشت و دستگاه قضا هم سرایت کرده است.

نمونه اش همین امروز. صبح یکشنبه وقتی عازم مطب بودم شوهرم تماسی گرفت و گفت لطفا مدارکم و کارت ملی را با خود همراه کن زیرا دوست پزشکم را که به جهت شکایت بیمار برای توضیحات و دادرسی، خواسته اند هم اکنون جلب کرده و فقط با ضامن معتبر آزاد می کنند. با شنیدن این جمله حس کردم عرق سردی بر روی پیشانی ام نشست. عرق سردی که اگر بر صورت قاضی، روزنامه نگار یا هر فردی از افراد این جامعه بنشیند، امیدش این است که نجات دهنده ای به نام پزشک در جایی هست اما برای شاغلین حرفه پزشکی این درد درمان ندارد. این عرق سردی است که همچون خنجری بر دل می نشیند.

از خودم پرسیدم آیا آنگاه که می توانستم با قبول شدن در رشته های ساده تر و کوتاه تر در دانشگاه جوانی شیرین تری داشته باشم اشتباه کردم؟ آیا ما شاغلین رشته های گروه پزشکی از دایره خودی به دایره غیر خودی پرتاب شده ایم؟ آیا امنیت شغلی و حرمت شغلی هنوز هم دارای معنی است؟ آیا همه خطاکاران در جواب خطاهایشان پاسخ در خور می گیرند؟ آیا اصلا کسی خطایشان را پیگیری می کند؟ آیا ما فقط گناهکاران رانده شده از بهشت هستیم؟
کلمات کلیدی : فیروزه گل سرخی
 
۱۳۹۳-۱۰-۲۹ ۲۲:۳۰:۲۳
این زیر میزی ها بشدت احترام و منزلت پزشگان را تنزل داد (2620238) (alef-11)
 
محمد
۱۳۹۳-۱۱-۰۲ ۰۸:۵۶:۲۱
با سلام خوتون فكر كرديد با مردم چه كرديد كه غير خودي شده ايد براي يك جراحي يك ميليوني بايستي 5 ميليون مستقيم كارت به كارت كنيم تا پذيرش بشويم حالا خودتان ببنيد همكارانتان با مردم چگونه رفتار ميكنند . (2624336) (alef-11)