نظر منتشر شده
۴۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 90758
از کارگران محبوس شیلی تا کارگران مدفون کرمان
تاریخ انتشار : دوشنبه ۶ دی ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۱۸
محسن مهدیان



ماجرای کارگران "معدن سان خوزه شیلی" هیچ ارتباطی به کارگران "معدن هجک کرمان" ندارد.کارگران معدن شیلی "محبوس" شدند و اما کارگران معدن کرمان "مدفون".این تعبیر یکی از مسئولین است و البته تعبیری درست است. ٣٢ کارگر معدن شیلیائی و ١ کارگر بولیویائی معدن مس سان خوزه پس از 2 ماه تلاش دولت از معدن خارج و سوژه اول رسانه های داخلی و تیتر داغ رسانه های خارجی شدند.نجات کارگران شیلی به یک جشن ملی تبدیل شد.جشن و پایکوبی البته قابل پیش بینی بود.2 ماه زندگی از طریق کانال‌های باریک ارتباطی که بعضی‌ها به آن لقب «بند ناف» دادند.کارگران شیلی زنده بیرون آمدند و به قهرمانان ملی تبدیل شدند و تا ماهها جزئی از "شوی واقعی تلویزیونی" بودند. این واقعه باعث شد رئیس جمهور شیلی به مردم قول دهد که اداره عالی کنترل معادن را تشکیل می دهد و بازرسان را چندین برابر می کند.



این ماجرا با کمی تفاوت در هجک کرمان هم تکرار شد.البته این بار کارگران مدفون شده بودند و فقط باید جسد آنها پیدا می شد.طبیعی است که هزینه بیرون کشیدن این کارگران به 20 میلیون دلار نجات کارگران شیلی نمی رسید.برای نجات کارگران به فیبر نوری و دوربین و کانال های باریک و غیره نیازی نبود.فقط یک ماشین خاک برداری نیاز است تا جسد این کارگران را از دل خاک بیرون بکشد.جشنی هم در کار نیست.رسانه ای نیز حاظر نیست برای گزارش لحظه به لحظه این ماجرا گروه خبری بفرستد.پیام تسلیتی هم وجود ندارد.رئیس جمهور نیز در پای معدن حاضر نمی شود و کارگران کشته شده نیز قهرمان نامیده نمی شوند و برای رسانه ملی و "بالاتر از خبر" و "20و 30" نیز یک سوژه جذاب خبری محسوب نمی شوند. حرف مسئول محترم درست است. این ماجرا خیلی شبیه به داستان کارگران شیلی نیست.اما به نظر می رسد این قضیه از یک زاویه به هم نزدیک باشد و از این بابت فرقی بین کارگر محبوس با کارگر مدفون نباشد.آنچه محبوس شده است حقیقت این "ماجرای شب گرفته و غمرنگ" است و آنچه که مدفون شده نیز انسانیت و ارزش جان آدمی است. ماجرای شیلی خیلی ساده بود.قیمت مس بالا رفت.کارفرما هم تصمیم گرفت برای تولید بیشتر،کارگران تا روزی 12 ساعت اضافه‌کاری کنند .این درحالی بود که ازشرایط ایمنی کار هم خبری نبود.

ماجرای معادن کرمان نیز خیلی ساده است.معادن خصوصی می شوند و یا دردست مدیران ناکارامد دولتی قرار می گیرند و هر روز حادثه ای در اعماق زمین رخ می دهد و کارگر زحمتکشی که دستش بوسیدنی و عرقش متبرک است، جان خود را پای "هذیان گوئی بازار" و "افسانه بازرآزاد" می دهد.این "کازینوی سرمایه داری" همان "چپاول علنی" و "آوای وحشی" است که لباس "توسعه و مدنیت" به تن کرده است.



وقتی به گفته دیوان محاسبات معدن 1200 میلیارد تومانی را 180 میلیارد تومان می فروشند، روشن است که برای حق الناس و جان آدمی کمتر از تاراج بیت المال ارزش قائل شوند.



رئیس جمهور شیلی وعده می دهد که بازرسان را چندین برابر می کنیم و شرایط ایمن برای کار کردن در معادن را افزایش می دهیم. اما در کرمان از وعده رئیس جمهور هم خبری نیست.پیام زنده ماندن کارگران شیلی حمایت بیشتر از جریان کارگری بود اما کشته شدن کارگران کرمان، بدون هرگونه پیامی است.



کرمان به این نوع حوادث عادت کرده است. ۱۶ آذر ماه حادثه مشابهی در همین معدن اتفاق افتاده بود و طی آن تعدادی از معدنچیان جان خود را از دست داده بودند.از ابتدای سال ۱۳۸۹ تا به‌حال بیش از ۲۰ کارگر هنگام کار در معدن‌های زغال‌سنگ استان کرمان کشته شده‌اند که ۱۲ کارگر تنها در حادثه معدن بابنیزو بودند.به گزارش خبرگزاری ها در سال ۱۳۸۸ نیز حداقل ۲۱ کارگر هنگام کار در معادن زغال‌سنگ استان کرمان به علت حوادث مختلف جان خود را از دست داده‌اند. طبق آمار، تعداد کشته‌شدگان در حوادث معدن به يک نفر در ماه و تعداد مجروحان نيز به يک نفر در هر روز می‌رسد. دليل عمده اين سوانح در معادن کرمان، عمق بسيار زياد معادن زغال سنگ، عدم توجه صاحبان معادن در خصوص رعايت نکات ايمنی و همچنين بهره برداری از روش های سنتی برای استخراج زغال سنگ است.



بنابرانی ماجرای شیلی-کرمان هر دو بریک پاشنه می چرخد.سود بیشتر با کم کردن هزینه ها. مرگ کارگر بی ارتباط با سود نیست. هر چند در مواردی ظاهر ماجرا بی دقتی و بی احتیاطی است اما باید ریشه این مرگ ها را در سود و نفع و مطلوبیت عده ای دیگر دید .این حرف به معنای زیر سوال بردن کسی نیست.قرار نیست خدای نکرده قشر زحمتکش و مومن و انقلابی در بخشی از بدنه جریان سرمایه دار کشور مورد اتهام قرار گیرند. صحبت بر سر نظام است. ریشه مرگ ها را باید در "بازار" دید. ریشه در کالایی شدن جامعه و حاکمیت قیمت ها است .همه چیز در کارایی خلاصه می شود و کارایی هم از نظر برخی جز با یله سازی قیمت ها محقق نمی شود. در این میان عده ای هم قربانی رقابت و کارایی می شوند. و البته این نیز گریز ناپذیر است. دلسوز ترین های قشر مدهوش و شیفته بازار، معتقدند طردشدگان و از بین رفته های بازار را باید با پول نقد و اعانه حمایت کرد. آنچه در این میان بی اعتبار است انسانیت و شرف ادمی است که به سادگی در مقراض دوتکه بازار قیمت می گیرد و تعدیل و تسویه و مبادله می شود.
 
اكبر رفاهي
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۰:۰۰:۰۰
به نظر می رسد ما در بعضی بخشها به جای مدیریت بحران دچار بحران مدیریت شده ایم . (383142)
 
محمد ولائي
۱۳۸۹-۱۰-۰۸ ۱۱:۲۶:۰۹
اشتباه ميكني برادر!
اينجا نقش رسانه است كه خودنمايي ميكند. فكر ميكنيد اگر رسانه هاي ما هم مثل رسانه هاي آنجا در موارد اينچنيني بست بنشينند و آن را به مسأله اي ملي تبديل كنند و از مديران مطالبه كنند، مديران ما (همچون سران شيليايي) حتي براي خودنمايي و تبليغ هم كه شده اين شوها را راه نمي اندازند؟ اينجور كارها در همه جاي جهان شوي تبليغاتي است، وگرنه آيا اولويت ديگري در كشور فقير شيلي وجود ندارد كه اين 20 ميليون دلار و هزاران ساعت وقت و انرژي مملكت را براي نجات جان هزاران نفر (به جاي 33 نفر!) هزينه كنند؟ (383951)
 
امیر همتا توسّلی
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۰:۰۴:۳۳
کاملا با تلاش برای مقایسه شرایط معدن شیلی و ایران مخالفم. این بحث بسیار غیر کارشناسانه و سطحیست. شرایط هر معدن با معدن دیگر متفاوت است و شرایط محیطی‌ کاملا متفاوتی دارد. در تمام کشور‌های صاحب معدن ریزش و کشته شدن معدنچیان اتفاق افتاده و می‌‌افتد. با قیاس این دو مورد کاملا متفاوت تنها باعث ایجاد حس خود کم بینی‌ در دیگر هموطنان میشوید که همینطوری هم بسیاری از ایرانیان در برابر بقیه کشور‌ها دارای احساس خود کم‌بینی و کمبود اعتماد به نفس هستند. مثلا فکر کرده آید که شیلی خیلی‌ پیشرفت تر از ماست و حساب و کتاب داره؟ درسته که کشته شدن حتی یک نفر هم زیاد است و باید برای جلوگیری از آن برنامه ریزی کرد، اما اتفاق و حادثه همیشه هم قابل جلوگیری نیست. لطفا اینقدر تو سر مال(ایران عزیز و مدیران هموطن) نزنید، حتما باید زاغ و بور باشند تا شما قبول کنید که این عزیزان ایرانی‌ هم توان مدیریت دارند؟ (383144)
 
سامان نعمتی
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۴۹:۲۷
برادر امیر فکر کنم درست نخوندی.ماجرا اصلا حادثه نبود.درست است که حادثه همیشه ایجاد می شود.اما نگرانی از قربانی شدن نیروی کار بر سر سود سرمایه دار است.واگر نه طبیعی است که حادثه در کمین بشر است. (383253)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۳:۰۰:۴۴
دوست عزیز ظاهرا شما به این متن دقت نکرده اید . اتفاقا تمام بدبختی ما هم همین است که شیلی که به هیج وجه کشور پیشرفته و مطرحی در دنیا نیست و به قول شما حساب و کتاب هم ندارد برخوردش با این حادثه آنطور بوده که رئیس جمهور شخصا در محل حضور پیدا میکند معدنچیان لقب قهرمان میگیرند از آنها و خانودشان دلجویی میشود و از این حادثه درس عبرت گرفته میشود و اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از حوادث بعدی انجام میشود . اما در کرمان چطور ؟ ایا آنها خدائی نکرده انسان نبودند ؟ این یک واقعیت تلخ است و ربطی به خود کم بینی ندارد . لطفا کمی عمقی به این قضیه نگاه کنید باید از این حادثه درس گرفت . (383256)
 
مسعود
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۲۲:۲۵:۰۰
چرا مغلطه می کنی
بحث سر توان مدیریت نظامند در کشور هست نیاز نیست یک مدیر زاغ و بور باشد بلکه توان مدیریت زیر مجموعه خود را داشته باشد و به اعضای زیر مجموعه خود به عنوان یک انسان نه یک برده نگاه کند
که متاسفانه در کشور ما این یک رویه فراگیر است (383455)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۰:۲۱:۵۵
کارگر گوشت قربانی است
از یادداشت خوب آقای مهدیان متشکرم
اگر از حقوق کارگر دفاع شود فورا برچسب ...می خوری
از پیامدهای خصوصی سازی بیکاری بیگاری وبرد ه داری است کدام کشور برای کارگری که سرمایه اشت تنها نیروی کارش است برای استخدام چک 10 میلیونی بدون تاریخ می گیرند تا لب هاش دوخته شود
به عنوان مثال می توان به شرکت چینی مقصود اشاره کرد. (383150)
 
آزاده
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۱۴:۵۸:۳۳
خیلی چیزها در ایران هست که اگر از آن صحبت کنی متهم می شوی. اگر از حقوق کارگر صحبت کنی متهم به کمونیست بودن می شوی، اگر از حق مردم بر سرنوشتشان صحبت کنی متهم به لیبرال بودن می شوی اگر از ظلم و تبعیض بر زنان صحبت کنی متهم به فمنیست بودن می شوی، (.....)
الف جان، عزیز دل، سانسور نکن لطفا (383611)
 
آشنا
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۰:۳۹:۱۴
اينجا ايران است و همه چيزمان به هم مي آيد

اين مديران راه آهن روي زمين ميزنند (شيراز) اينجوري مي شود واي به حال زير زمين

تونل در خشكي ميزنند(تونل توحيد) نشتي آب مي دهد

باران مصنوعي كه توضيحي ندارم...

هواپيماها كه تا چندي پيش يكي در ميان سالم فرود مي آمدند

وضعيت كشته ها در جاده ها كه....

انسان ها در خودرو مي سوزند(پژو405) و ايران خودرو در هفته نامه داخلي خود كاريكاتور دشمني مردم با خودرو را مي كشند

و.... (383161)
 
مسعود
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۴۱:۰۵
چرا انجمنهای کارگری و اتحادیه های کارگری در ایران وجود ندارند یا اگر وجود دارند توسط حکومت ضعیف نگه داشته شده اند و نمی توانند از حقوق قشر عظیم کارگری دفاع کنند؟
پدر من هم یک کارگر بود نزدیک بازنشستگی اش بر اثر فشار و سنگینی کار مریض شد و به رحمت خدا رفت..
اکنون یک حقوق بخور و نمیر می دهند دست مادرم...
کجای این عدالت است؟ مسوولان فقط بلدند وعده و وعید بدهند و بگویند ما در قله ها هستیم و دشمنان منکوب شده اند و در حال فروپاشی اند!!
اصلا آمریکا و انگلیس از صفحه زمین محو شوند چه سودی به حال ما دارد؟!! با این شیوه مدیریتمان؟!
چرا من زمانی که دبستان بودم از من شغل پدرم را می پرسیدند شرمم می آمد بگویم کارگر راه آهن می گفتم : کارمند راه آهن ؟!!!
مگر پیامبر اکرم(ص) بر دستان کارگر بوسه نمی زد؟ پس کو آن کرامت کارگری؟!
کارگران قشر مظلوم و فراموش شده این کشور هستند....
امیدوارم به ضدیت با نظام اسلامی و آمریکایی بودن متهم نشوم!! (383250)
 
علی
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۰:۳۹:۴۱
مرحبا....تحلیل خوبی بود..و این داستان همچنان ادامه دارد. (383163)
 
moderator8
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۰:۴۶:۱۸
کسانی که قیمت بنزین را یک شبه از 100 تومان به 700 تومان رساندند دراین ماجرا و داغ کاگران عزیزمان همدست هستند.آزاد سازی به این شیوه بی سابقه و ناشی از شیفتگی بیش از حد افراد است (383169)
 
احسان
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۱:۳۰:۱۱
چه ربطی داشت الان این؟ (383194)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۲۱:۱۳:۱۵
ببینم، اگه یه ماه پیش این اتفاق میافتاد، ( این که دیگه ربطی به هدفمندی نداشت) باز هم این حرف رو میزدی؟ (383426)
 
پیمان حاج محمودعطار
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۰:۴۷:۳۱
برابرقانون هم مجلس شورای اسلامی وهم دیوان محاسبات کشورمی توانندچنانچه درمعامله اموال دولتی رعایت صرفه و صلاح دولت و بیت المال نشده باشدآن معامله راباطل کنند. حال اگربرابرفرمایش رئیس دیوان محاسبات مهدن کرمان به نرخی کمترازارزش واقعی آن فروخته شده است دادسرای دیوان محاسبات به اتهام تبانی درمعاملات دولتی و سایراتهامات علیه متعاملین این معامله اعلام جرم نمایدنه اینکه صرفابه مصاحبه دررسانه هابسنده نماید.پیمان حاج محمودعطار- وکیل پایه یک دادگستری (383171)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۲۱:۲۰
بازم گلی به گوشه جمال دیوان محاسبات که در این وا نفسا که هیچ کس جرات نداره علیه دولت حرف بزنه اونها حداقل اعلام میکنن مثل قضیه یک میلیون دلار نفت (383229)
 
آشنا
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۳:۲۶:۰۸
آقا پيمان چه انتظار هايي داري؟!!
انگار در ايران زندگي نميكني!!
خود ديوان محاسبات و دستگاه هاي دولتي هستند كه.... (383263)
 
جواد
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۱:۰۵:۲۶
یادتون میاد قرار بود ارازل و اوباش رو ببرن معدن کار کنن تا آدم بشن؟
وقتی این کارگران رو آدم میبینه، بیشتر دلش از اون توهین می سوزه (383179)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۱:۲۲:۴۴
ای کاش مسئولین در کنار رد و بدل کردن مکرر نامه های اداری،و عزل و نصبها و نمایشگاه عکس رفتنها، کمی هم به مردم بیچاره و نیازمند توجه میکردن.مگه اون بیچاره ها انسان نبودن؟خونواده هاشون انسان نیستن؟!!! (383187)
 
محمدرضائی
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۱:۳۳:۳۱
از اینکه به این موضوعات توجه می کنید واقعا جای شکرگزاری دارد.مدتها است که شما ها هم درگیر فتنه و مورادی از این دست شدید.آقای توکلی عزیز فتنه تمام شد.اسمال هم سالگردشون را 9 دی می گیریم.مهم این است که این دست موضوعات در حاشیه فتنه و غیر فتنه کمتر دیده می شوند.به داد این مردم بی صدا برسید. (383197)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۰۵:۵۹
به جاي پرداختن به مسايل رفاه اجتمايي،بهداشت،درمان،محيط زيست،تمام حرفو فكرو كار مسئولين شده رياكاري،استكبارجهاني،رانت خواري وحعل مدرك تحصيلي و شعار مبارزه با فساد. (383216)
 
نادعلی
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۲۰:۴۲
یک روز از در دروازه و یک روز از سر سوزن . متاسفانه افراط و تفریط در کارها و تصمیمات زیاد است اقتصاد یک کشور اسلامی باید در اعتدال باشد نه دولتی دولتی و نه سرمایه داری سرمایه داری . واگذاری همه بخش اقتصاد به بخش خصوصی مشکلات خاص خودش را دارد که یک مورد آن بهر ه کشی غیر معمول و استاندارد از کارگران و صرفه جوی غیر معقول در کاهش هزینه است تا سود خود را حداکثر نماید . در هر حال با تعریف یک جامعه سرمایه داری خیلی منافات ندارد اما با جامعه اسلامی مدنی چرا . سیستم باید این مشکل را حل نماید . البته نکته مهم این است که در سیستم سرمایه داری هم ارزش والا برای انسان قائل هستند که در این مقاله خوب بدان اشاره شده است . اما متاسفانه سرمایه دار های ما کمی بی انصاف هستند و باید بیشتر کنترل شوند . (383228)
 
علي
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۲۹:۱۹
آقا شما هم وقت گير آوردي به اقتصاد آزاد و نظم بازار حمله کني! آقا جان پيامبر هم تجارت مي کرد و مال التجاره را هم از صحرا مي بردند و امکان داشت دچار طوفان شن بشوند کارگرها يا در دريا غرق بشوند ملاح ها پس ايراد به پيامبر هم بگيريد که چرا تجارت مي کني؟ چرا به دنبال سود هستي؟ آقا جان بايد به جان انسان ها اهميت بدهيم درست اما وسط دعوا نرخ تعيين نکن. يادتان است يک زيردريايي روس در اعماق به گل نشسته بود ولي پوتين عزيز اجازه نداد ساير کشورها به کمک بروند و صد انسان کشته شدند جلوي دوربين ها؟ (383235)
 
عباس نیری
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۵:۴۵:۰۹
اتفاقا تمام دعوا ها سر همین موضوع است.مشکل اقتصاد بازار ازاد است.آنچه که باعث می شود این قبیل حوادث با اقتصاد پیوند ساختاری بخورند در وجود همین نظام بازار است.واگرنه قرار نیست که گزارش حوادث داده شود (383313)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۴۸:۵۹
وقتی به گفته دیوان محاسبات معدن 1200 میلیارد تومانی را 180 میلیارد تومان می فروشند، روشن است که برای حق الناس و جان آدمی کمتر از تاراج بیت المال ارزش قائل شوند.
(383154)
 
محبوبه ناطقی
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۲:۵۹:۳۲
به نظر من هدف اینطور مطالب صرفا زنده نگه داشتن این موضوعات است.اینکه از لابه لای خبرها بگردی و موضوعی عدالتخواهی پیدا کنی یک وظیفه برای رسانه ها است.اما مشکل اساسی تز نحوه برخورد نظام با بدنه کاگری است که روش اصلاح آن از این نوع برخوردهای رسانه ای در نمی اد.نمی دونم چکار باید کرد اما فکر می کنم اساسا دغدغه مسئولین نیست که بخواهند راه حلی پیدا کنند (383255)
 
مصطفی بروجن
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۱۴:۰۶:۵۰
متاسفم
ولی بگذارید اینجوری بگم که حق کارگر همیشه پایمال شده نه این دوره بلکه در تمام دولت ها
1- حقوق بسیار پایین و هر کارفرمای هر وقت پول دارد حقوق می دهند آن هم با گرفتن وام دولتی
2- نوع قراردادها : یکساله، 6 ماهه،1 ماهه و بدون تاریخ
3- کوچک ترین اعتراض برابری با اخراج
4- درد ناچاری سوکت کارگر
5- هیچگونه نظارتی که هم نمی شود
پس دیگر چه جای بحثی دارد غیر تاسف خوردن؟؟؟؟ (383283)
 
داریوش
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۲۱:۱۴:۰۹
تو چند وقت اخیر 2 تا مطلب جالب خوندم که
یکیش همین بالایی بود
و دیگری
نهضت آهستگی در مقابل فست فود ها (383427)
 
منصور از تهران
۱۳۸۹-۱۰-۰۶ ۲۱:۴۷:۴۶
برادران من . موضوع تنها کسب سود بیشتر نیست. موضوع فقط عدم رعایت مسائل ایمنی هم نیست. موضوع تنها عدم مدیریت کارامد هم نیست. موضوع عدم وجود قانون هم ایضا\". موضوع فقط و فقط وجود مدیران نا لایق هم نیست.موضوع اینست که تمامی موضوعات فوقالذکر اصل موضوع است وبس. بیائید خودمان را گول نزنیم. باور کنید همه چیزمان به همه چیزمان جور در میاید. عاقبت کار هم بهمین منوال میگذرد فردا همه فراموش میکنند که منسئولین چه قولهای جورواجور دادند و به هیچکدام هم عمل نکردند.پایدار باشیدو (383448)
 
محمد پيام
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۰۲:۰۰:۳۱
برادر امیر فکر کنم درست نخوندی.ماجرا اصلا حادثه نبود.درست است که حادثه همیشه ایجاد می شود.اما نگرانی از قربانی شدن نیروی کار بر سر سود سرمایه دار است.واگر نه طبیعی است که حادثه در کمین بشر است. (383500)
 
محمد
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۰۸:۱۰:۴۹
آقای محسن مهدیان اگر ادعای شما در مورد فروش آن معدن صحیح باشد اول باید به حال مجلس تاسف بخوری و بعد نهادهای نظارتی و قضایی.
ضمنا آقای توکلی درباره این ادعا پیشنهاد بدهند تا در کمیسیون مربوطه بررسی گردد و صحت و سقم این ادعا مشخص گردد. (383523)
 
شهرام
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۱۵:۰۴:۴۶
بنده این معادن را از نزدیک دیده ام . معادن بزرگ زغال سنگ در زرند، راور وکوهبنان . معادنی که به نام خصوصی سازی در حقیقت تاراج وویران شده اند . هزاران کارگر اخراج شده اند وبهره وری تا صفر پایین آمده است . (....)اما به بهای استثمار حیرت آور کارگران . کافی است تا سری به شهر کارگری پابدانا در نزدیکی کوهبنان بزنید تا بفهمید من چه می گویم . سوال اینجاست : حالا که فساد پیش آمده در خصوصی سازی این معادن از پرده برون افتاده آیا وظیفه دادگستری ومجلس نیست که پیش قدم شده ودفع ظلم نمایند ، آقای توکلی ؟؟؟ (383424)
 
نادعلي مجد پناهي
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۱۵:۰۶:۳۶
به نام خدا
با سلام. مقاله فوق را شاعر بزرگوار در يك بيت زير خلاصه فرموده است.
بستند عهد الفت، گلچين و باغباني
بيچاره عندليب و افسوس بر گلستان
حالا معدن اينطوري شد و بايد ديد برسر چيزهاي ديگر چه آمده است. مخابرات، سايپا، كارخانجات فولاد، نيروگاهها (انشااله)
(.....) (383530)
 
محمد
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۱۵:۰۷:۵۱
هر اتفاقی که می افتد بهانه ای می شود که هر کسی به خود اجازه بدهد رئیس جمهور را تخریب کند.
(383522)
 
الف
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۱۵:۰۸:۴۵
زیاد نگران نباشید درعوض معدنچیان شیلی درآن دنیادرجهنم ولی معدنچیان ایرانی دربهشت مورد پذیرایی واقع خواهند شد (383409)
 
سينا
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۱۶:۰۰:۴۲
من حزب اللهي نيستم اما
با چنين مقايسه اي مخالف هستم.

شرايط كشور شيلي با ايران متفاوت است:

1 - سياسي
از نظر سياسي كشور شيلي بيش از 50 سال رنج و مشقت و بدبختي كشيده و مردمش از اندكي رفاه و خوشبختي بدور بوده اند. آنها شديدترين و نكبت بارترين ديكتاتوريها را پشت سر گذاشته اند. آنها بيش از 80000 دانشجو را در اين ديكتاتوريها ازدست داده اند خبرنگارها - روشنفكرها زن و مرد و پير وجوان ... مصيبتهاي مردم شيلي بي حد و حساب بوده است و مردم ما درمقابل آنها مانند يك نوزاد شيرخواره در مقابل پيرمردي فرتوت ميباشند به عبارت ديگر ما هيچيك از سكانسهاي آن مصيبتها را طي نكرده ايم.

ما حتي نميدانيم اتحاد را چگونه معني ميكنند - همبستگي يعني چه خيانت آمريكا در حق آنان بسي بيشتر از مملكت ما و وقيحانه تر و بدون ذره اي رودربايستي بوده است.

نجات كارگران شيليايي براي آن مردم بزرگ بسيار معاني و بيار پرفكرتر و پر مغز تر از آن است كه بنظر آيد . بسي گرانقدر و سهمگينتر از آن است كه به قلم آيد.

شما نگاه كنيد كه رييس جمهور آنها از ابتدا تا انتها با خانمش در آنجا حضور داشتند و در انته نيز هيچيك از كارگران سراسيمه به آغوش او نپريد و داد و فرياد هاي او را خيلي متين و استوار پاسخ دادند و معلوم بود كه در اين زمينه با هم مشورت كرده اند تا حركت نسنجيده اي ابراز نكنند.

مردم آنها حضور رييس خود را نه از روي منت بلكه از روي وظيفه بي برو و برگرد ميدانند و آن را حد اقلي از كار ها و خرجهاي مالي ميدانند.

هيچيك از مردم آنها نسنجيده در آغوش مسولان دولتي نميپرند و كلامي نسنجيده نميگويند.

شاه و فرح زمان قبل به آنجا رفتند و سفير كبير ايران در حضور آنها از رييس دولت آنجا درخواست كرد كه يك خيابان را به نام شاه و فرح بنامند كه بلافاصله آنها پاسخ دادند كه انجام جنين نامگذاري براي افراد زنده مقدور نميباشد و به چاپ يك تمبر اكتفا شد،

فرداي آن روز فرح براي بيرون آمدن در خيابان برنامه ريزي كرد و از كاركنان خواست تا جهت حركت در ازدحام استقبال كنندهگان كمك كنند و پاسخ شنيد كه مردم شيلي به دنبال مسولين مملكتي راه نميروند و او ميتواند با خيال راحت به خيابان برود.

نجات كارگران در دام افتاده كه من آن را لحظه به لحظه دنبال ميكردم و آثاري از آن نيز در اخبار روزانه ايران بسختي مشاهده ميشد براي آن مردم نمادي از همبستگي و پايداري و اتحاد و نبض زندگي پر مغز و بدون بدهكاري به دولت و دولتها ميباشد.

من زمين شناس هستم و از اينكه شما به اين مطلب پرداختيد بسيار از شما تشكر ميكنم، اما...

2-از نظر اقتصادي
اما ازنظر اقتصادي نيز شيلي با ايران قابل مقايسه نيست. روابط انها با آمريكا خوب است و آمريكا و ناسا ميخواهند جبران مافات كنند...

اميدوارم كه شما اين مطالب را پست كنيد و اگر ملاحظه اي نيز داريد آن را اعمال كنيد و پست كنيد . مطالبم زياد است ولي سر شما را درد نميآورم.

با تشكر از توجه شما كه تا اينجا را خوانديد.
سينا (383685)
 
ناشناس
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۲۰:۲۳:۵۵
نه اینکه کارمندان پول پارو میکنن .........کیه کیه کیه......... (383775)
 
حمیدشهریاری
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۲۱:۵۵:۱۷
من خودم اهل راورم.این چندمین حادثه این چندسال هست.برای پیمانکاران تنهاچیزی که اهمیت نداره جون عزیزانی است که به ناحق اسیرجبرمعادن میشوند.اگه خانواده این عزیزان روببینیدبه عمق فاجعه بیشترپی میبرید. (383784)
 
۱۳۸۹-۱۰-۰۷ ۲۳:۳۸:۵۱
ایکاش آقای احمدینژادازآن صدهاسکه ایکه به ورزشکاران برای جلب محبوبیت تقسیم میکردسالی یکی هم به کارکران میداد (383819)
 
بهرام
۱۳۸۹-۱۰-۰۸ ۲۳:۲۳:۵۰
من ازجناب اقای سینا بابت اطلاعات که دراختیارعموم گذاشتندتشکرمیکنم امافکرمیکنم قدری درموردملت ایران کم لطفی میکنند شمابایدتوجه داشته باشید هرکشوری فرهنگ واداب ورسوم اجتماعی وسیاسی خودرادارد امااینکه مردم شیلی بدنبال مسیولین نمیدوند ویاابرازاحساسات نمی کنند دلیل بررشدعقلانی ویاسیاسی اجتماعی انان نیست درخیلی ازجوامع مترقی هم این مسایل رخ میدهدوکسی خرده نمیگیردمن فکرمیکنم اصل مطلب درحال فراموشی است وانهم انتقادبه عملکردسیستم امداد ونجات کشورمیباشد نه انتقاد به نحوه برخوردباکارگران یاسیستم حقوق ودستمزد کشورویاقس علی هذا (384230)
 
ناشناس
۱۳۸۹-۱۰-۰۹ ۱۰:۱۸:۵۶
جناب اقاي بهرام خان از خدمتتان چند سوال داشتم 1- در كدام جوامع مترقي مردم دنبال مسولين در خيابان ميدوند؟ 2-دويدن در خيابان دنبال مسولين دليل بر چيست؟ 3-چرا بايد مردم دنبال مسولين بدوند؟ 4- بهتر نيست مسولين دنبال مردم بدوند؟. (384321)
 
سينا
۱۳۸۹-۱۰-۱۱ ۰۹:۰۰:۳۶
مجتمع سعادت آباد در سال قبل فرو ريخت.
در سعادت آباد - تهران - پايتخت!
و پس از 19 ساعت امداد و نجات شروع بع عمليات نمود

واي به حال شهرستان - آن هم كرمان - آن هم معدن متروكهذغال سنگ هجدك

در همان منطقه بعضي وقتها ريزش ميكند و اصلا\" خبرش هم منتشر نميشود

آقاي بهرام عزيز ريشه سيستم امداد و نجات - و خيلي چيزهاي ديگر در يك آب است و اسم آن آب فرهنگ است.

متاسفانه كشورهاي مترقي با ولع و تمايل بسيار شديدي علاقه مند هستند كه ايران و مردمش را با وضعيت معمولي فعلي بسنجند و اگر به آنها ياد آور شويد كه ما فرهنگي كهن نيز داريم آنچنان برافروخته و ميشوند كه كار را به جنجال ميكشانند و حتي براي اينكه در بحث پيروز شوند از عبارات با زبان محلي خود استفاده ميكنند تا ضعف زبان انگليسي ما را به رخ بكشند و نهايتا\" اصلا\" قبول ندارند كه ما داراي فرهنگ كهني هستيم.

آنها ما را با اخبار خود بصورت طالبان به بچه ها و مردم خود معرفي ميكنند.

آنها براي ما كوچكترين ارزشي قايل نيستند مگر آنكه ما در لفظ و عمل براي آنها بحالت ذلالت قرار گيريم تازه آن وقت از روي بخشش ما را ميشناسند و مثلا\" ميگويند آري ايران همان كه همسايه طالبان است!؟

متاسفانه ما كارهايي ميكنيم كه بهانه را دو دستي براي مقاصد نفرت انگيز آنان فراهم ميكنيم. (384972)
 
سينا
۱۳۸۹-۱۰-۱۱ ۱۳:۲۵:۱۲
از شما عزيزان خواهشمندم كه بياد بياوريد بيش از 3000 خبرنگار براي دوماه در آن كمپ اردو زده بودند!

براي رويدادي مثل جام جهاني فوتبال در آفريقاي جنوبي كمتر از 1000 خبرنگار وجود داشت.

آيا فكر ميكنيد كه دليل تجمع اين همه خبرنگار آن هم براي مدت دو ماه و بدون هيچ امكانات اسقرار يافته چه دليلي داشت آيا فقط جان آنها مهم بوده است؟

البته و صد البته بله ، جان آنها مهم بوده است اما مهمتر و يا در كنار آن وجود پيشينه سمبليك زجر و فلاكت طولاني براي بدست اوردن اتحاد مردم شيلي براي ارزش قايل شدن وجود كارگران زحمت كش كه بنيان آن مردم ميباشند براي همبستگي و استواري در برابر ناملايمات و ديكتاتوريها و خيلي چيزهاي ديگر كه رسانه هاي ما به آن نپرداختند، بلكه اصلا\" نپرداختند آن همه خبرنگار آگاه در آنجا جمع شده بودند.

من از سايت الف بسيار تشكر ميكنم كه اين پست را گذاشت و اين بر ارزشهاي رسانه اي اين سايت صد در صد ميافزايد.
تمام كساني كه كامنت ميگذارند براي اين پست صرف نظر از موافق و يا مخالف انسانهاي آگاهي هستند كه اخبار را سطحي برداشت نميكنند...

مطمئن باشيد كه آن اخبار براي مردم جهان بسيار مهم بوده است كه اين همه خبرنگار را در آنجاجمع كرده است.

من با اطمينان ميگويم كه اگر در كشور ما چنين اتفاقي بيفتد( تا حالا نيفتاده است)

سربازان ارتش ما- سپاهيان پاسدار - بسيجيان - جهاديان سازندگي بسي تلاشي محكم و استوار در رهايي محبوس شدگان بخرج خواهند داد حالا چه خبر نگار بيايد يا نيايد.

موضوع اين است كه اين دو اتفاق با هم فرق ماهيتي دارند.

در شيلي براي 14 روز فكر ميكردند كه آن 32 نفر مرده اند و حتي خبر مرگ آنها را به خانوتده هايشان داده بودند.

بصورت كاملا\" اتفاقي از يك شكاف كه 500 متر بصورت طبيعي در زمين وجود داشت (درزه) يك لوله مجهز به دوربين را به پناهگاه آنها اللاه بختكي فرستادند و ديدند كه آنها آنجا هستند و به قول معروف سورپرايز شدند و سپس به تكافو افتادند...

كه از نظر فني كار بزرگي در مراحل بعدي انجام دادند و پيشدرامد اين كار بزرگ حضور و تجمع خانواده هاي آنها بصورت شبانه روزي در آن محل بوده است!

... (385101)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.