10 سوال در باره دوتابعیتی ها و پاسخ سید حسین موسویان

گروه،   3970319128 ۲۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

به گزارش الف، حسین موسویان، دیپلمات سابق ایران و استاد کنونی دانشگاه پرینستون آمریکا اولین نفری بود که بعد از انتشار گزارش هیئت تحقیق و تفحص مجلس از مدیران ارشد دولتی 2 تابعیتی ها و دارای گرین کارت در 23 اردیبهشت، بلافاصله و در کمتر از فاصله زمانی یک روز نسبت به این گزارش واکنش نشان داد و در نامه ای سرگشاده به علی لاریجانی رئیس مجلس نوشت «من دو تابعیتی نیستم».

 در گزارش تحقیق و تفحص مجلس آمده «به کارگیری این افراد در مناصب دولتی به دلیل وابستگی‌های پیش‌گفته؛ می‌تواند بالقوه و بالفعل متضمن تهدیدات جدی باشد به طوری که تاثیرات اقتصادی و سیاسی این افراد در بروز تهدیدات بسیار عمیق و بعضاً غیرقابل جبران است، به طور مثال افرادی چون سید حسین موسویان از جمله این موارد است که به اتهام جاسوسی و همکاری با دول متخاصم خارجی در پرونده مذاکرات هسته‌ای تحت تعقیب قرار گرفته و محکوم گردید و هم‌اکنون در اندیشکده‌های آمریکایی مشغول فعالیت می‌باشد».

موسویان بلافاصله با رد این گزارش خطاب به علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی  ضمن یاد آوری تبرئه شدن از اتهام جاسوسی، نوشت «من دارای تابعیت هیچ کشور خارجی نیستم و همیشه یک تابعیت داشته ام و آنهم تابعیت ایران است و لاغیر. من نه دردروران 30 سال خدمت رسمی خود در دولت ، مجلس شورای اسلامی، شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلت نظام، دارای تابعیت کشور خارجی بوده ام و نه بعد از آن. امروز هم تابعیت هیچ کشور خارجی را ندارم و به تابعیت ایرانی خود هم افتخار میکنم.

 

متعاقب این پاسخ که در سایت الف نیز منتشر شد  خبرنگار الف با ارسال 10 سوال برای سید حسین موسویان خواستار شفاف سازی مسایل و چگونگی حضور وی در آمریکا گردید .

با تشکر از آقای موسویان  سوالها و پاسخهای وی را میخوانید:

 

1-آقای موسویان، تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی هم شامل مقامات و مدیران 2 تابعیتی است و هم شامل افراد دارای گرین‌کارت در حوزه مسئولان و مدیران ارشد. اقامت در آمریکا مستلزم داشتن تابعیت یا گرین کارت است. با قبول این اظهارات شما که تابعیت2 گانه ندارید، چگونه در آمریکا زندگی می کنید؟ آیا گرین کارت دارید؟ اگر می گوئید که گرین کارت ندارید، سوال این است که هر ایرانی بدون داشتن تابعیت آمریکا و گرین کارت می تواند استاد دانشگاه آمریکا باشد و در آمریکا زندگی کند؟

ج: اولا اینکه اظهار داشته اید اقامت در آمریکا مستلزم داشتن تابعیت یا گرین کارت است برداشتی کاملا اشتباه است. انواع بسیاری از ویزا برای اقامت در آمریکا وجود دارد. برای افرادیکه بعنوان استاد یا محقق و پژوهشگر در دانشگاههای آمریکا اشتغال دارند، ویزای از نوع "جی" صادر میشود، برای دانشجویان ویزای از نوع "اف" صادر میشود، برای کسانیکه دارای حرفه تخصصی بوده و برای کار استخدام میشوند ویزای از نوع "اچ" صادرمیشود، برای کسانیکه دررشته های دینی اشتغال دارند ویزای از نوع " آر" صادرمیشود و قس علهیذا. انواع این نوع ویزاها هم با "حق اقامت" و "حق تردد مکرر" صادر میشود. یعنی دارنده گان این نوع ویزاها میتوانند بطور مکرر از آمریکا خارج و به آمریکا وارد شوند.

ثانیا: اصل و اساس گزارش مجلس درمورد افرادیست که در گذشته یا حال در جمهوری اسلامی متصدی پست های دولتی بوده و دردوران خدمت دوتابعیتی بوده یا گرین کارت داشته اند.  دوران خدمت بنده از اولین ماههای انقلاب با مسئولیت جهاد سازندگی کاشان در سال 1358 آغاز شد و درسال 1389 هم بازنشسته شدم. بنده در طول سی سال خدمت خود در جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی،مجلس شورای اسلامی، وزارت خارجه و شورای امنیت ملی و غیره دارای تابعیت هیچ کشور خارجی نبودم و اقامت دائم هیچ کشورخارجی را هم نداشتم. لذا طرح نام بنده در گزارش مذکور اساسا هیچ موضوعیتی نداشت. حتی اگر من بعد از بازنشستگی و پایان دوران خدمت تابعیت یک  یا صد کشوردیگری را هم میگرفتم باز هم شامل این گزارش نبودم  چون گزارش مربوط به دوران خدمت است و نه دوران بازنشستگی.

2  با توجه به این که  ترامپ در اولین هفته ریاست جمهوری خود ویزای شهروندان هفت کشور از جمله ایران به آمریکا را لغو کرد . چگونه قوانین منع تردد شهروندان ایرانی به آمریکا  شامل حال شما نشد؟ ؟ هر چند این دستور ترامپ بعدا لغو شد اما چطور شما  به عنوان یک شهروند ایرانی   بدون داشتن تابعیت و گرین کارت، در آن زمان در آمریکا حضور داشتید؟

 

ج: دستور ترامپ صراحت نداشت که شامل دارنده گان انواع ویزاهای صادر شده قبلی با حق کار در مشاغل مختلف میشود یاخیر. بعد ازدستورترامپ، ویزای دارنده گان ویزاهای قبلی با حق اشتغال هم لغو نشد. ضمن اینکه بنده در همان دوره موقت دستور ترامپ هم ازباب احتیاط از آمریکا خارج نشدم و تمام سفرهایم به خارج از آمریکا را لغو کردم. برای مثال با تلاش سفارت جمهوری اسلامی در مسکو، از طرف کنفرانس "والدای" درروسیه دعوت شده بودم، بلیط و ویزا هم صادر شده بود اما من عذر خواهی کرده و نرفتم چون اوضاع فرودگاهها بهم ریخته و نامعلوم بود.

 

3-چطور شما در 9 سال هجرت و کار در دانشگاه پرینستون، آنقدر از نظام ایران دفاع کردید که مدعی هستید احدی از متصدیان در کل نظام نه به اندازه اینجانب ازمنافع و حقوق کشور و مردم رنج دیده و مظلوم ایران در سطح رسانه ها و افکار عمومی جهان دفاع کرده و نه تا این حد مورد هجمه و تهدید گروهک منافقین و گروههای وابسته به صهیونیسم و اعراب تکفیری بوده است. همگان از روابط نزدیک آمریکا و رژیم صهیونیستی و نفوذ صهیونیسم در هیئت حاکمه آمریکا مطلع هستند. حال چطور صهیونیسم شما را تهدید کرده به خاطر دفاع از منافع ایران، اما تا کنون گزندی به شما نرسید و جالب اینکه لابی صهیونیست هنوز نتوانسته حداقل مانع حضور شما در دانشگاه مذکور شود.

 

اولا اینکه بنده گفتم دردوران هجرت، احدی از متصدیان به اندازه من از منافع مردم و کشور درخارج از کشور دفاع نکرده، شاهد آن هزاران مصاحبه و مقاله و سخنرانی ها درکنفرانس ها و سمینار های بین المللی است که منتشر شده و مستند است. اگر شما فرد دیگری را سراغ دارید معرفی کنید تا دست اورا ببوسم.  اما این حرف من بدان معنی نیست که سایر ایرانیهای مقیم داخل یا خارج از کشوراز منافع کشورومردم دفاع نکرده اند. ایرانیهای غیرتمند و وطن دوست زیادی در آمریکا، اروپا و سایرکشورهای خارجی هستند که هرچه درتوان داشته اند در دفاع از کشوربخرج داده و درشرایط فعلی هم با مقالات و سخنرانیها و مصاحبه ها به تعهد وطن دوستی خود عمل میکنند. همینطور ایرانیهای زیادی از متصدیان مشاغل دولتی و علمی و ژورنالیستی در داخل کشورداریم که مستمرا دردفاع از منافع ایران در رسانه ها و مجامع بین المللی از منافع این کشور دفاع میکنند که من دست همه آنها در داخل و خارج کشور را میبوسم و مسئولین کشورهم باید قدردان آنها باشند. اگر جمهوری اسلامی آغوش خود را باز کند، هزاران ایرانی وطن دوست درداخل و خارج خواهد یافت که هرکدام از من برای دفاع از منافع این مرز و بوم به مراتب شایسته تر هستند وفعال تر هم خواهند بود.

ثانیا: منافقین به تمام اساتید و مسئولین دانشگاه پرینستون نامه نوشتند که من درترور میکونوس دست داشتم و مزدور جمهوری اسلامی هستم. من هم متقابلا ماهیت این گروهک تروریستی را برای دانشگاه با مدرک و سند افشاء کردم. آنقدر گزارش تلویزیونی و رسا نه ای توسط منافقین مثل گزارشهای حسن داعی علیه من و جود دارد که احتیاج به توضیح نیست. نامه سرگشاده منافقین به اوباما علیه من هم خاطرتان هست که مدعی شده بودند من جاسوس جمهوری اسلامی هستم و قصد براندازی حکومت آمریکا رادارم.

ثالثا: واقعیت این است که در آمریکا و اروپا در حدی آزادی هست که تحمل انتقاد را دارند و کسی را بخاطر اظهار عقیده یا انتقاد زندان نمیکنند یا از کشور اخراج نمیکنند. برای مثال انتقادهای خود آقای ترامپ از سیستم حکومتی آمریکا دردوره انتخابات بقدری گسترده بود که رسما "کل سیستم حکومتی آمریکا" رافاسد خواند. اما کسی مانع حضور او در انتخابات نشد و پیروز انتخابات هم بود.

اکنون هم میزان انتقاداتی که توسط آمریکایی ها و غیر آمریکاییهای مقیم این کشور علیه ترامپ وجود دارد در هیچ کشور دیگری مشاهده نمیشود. ترامپ شخص اول آمریکاست درعین حال افراد زیادی و بخش عظیمی از رسانه های بزرگ و بنام آمریکا، شبانه روز او را به "فساد اخلاقی"، "فساد مالی" و حتی "دیوانه و روانی" بودن متهم میکنند اما احدی دستگیر نشده است. کتابها و گزارشهایی که در آمریکا علیه نفوذ صهیونیسم و عربستان و امارات در سیستم حکومتی، اندیشکده ها، رسانه ها،ودانشگاههای و مراکز مالی آمریکا منتشر شده، درهیچ کشور دیگری نمونه ندارد. اما منتقدین به صهیونیست ها و اعراب تکفیری را بازداشت یا اخراج نمیکنند.

رابعا:منطقی تر بنظرمیرسد کهصهیونیسم و یا اعراب تکفیری پروژه حذف من از صحنه دیپلماسی عمومی در دفاع از ایران در صحنه جهانی را ، از طریق نفوذی های خود، درداخل کشور عملیاتی کنند حال یا از طریق ترور شخصیتی و یا به شکل دیگر تا باضربه از داخل، اولا: به جامعه ایرانی در خارج ازکشور خواهند فهماند که حکومت جمهوری اسلامی ارزش دفاع ندارد چون خودشان شما را قربانی میکنند، ثانیا: در هرصورت یک ضربه حیثیتی درافکار عمومی جهانی به جمهوری اسلامی وارد میکنند و ثالثا: دایره اختلافات داخلی را گسترده تر میکنند.

 

4- شما در آمریکا 2 کتاب" بحران هسته ای ایران" و "روابط ایران و آمریکا" را منتشر کردید  و مدعی هستید که کشورهای امارات، عربستان و بحرین هر دو کتاب را درلیست سیاه قرار داده و به کتابخا نه هایشان دستور داده اند که حق نگهداری این 2 کتاب را ندارند. سوال این است امروز که روابط عربستان و آمریکا بسیار نزدیک شده چطور مقامات عربستان وقتی به کتابخانه های خود دستور می دهند کتاب شما را نگهداری نکنند، در پس این روابط نزدیک، نمی توانند درخواستی علیه شما از دولت آمریکا داشته باشند؟.

ج: اینکه من گفتم که دو کتاب من در عربستان و امارات و بحرین در لیست سیاه کتابخانه قرار گرفته، یک واقعیت است. محققین زیادی از داخل این کشورها با من تماس گرفته که با مراجعه به کتابخانه های کشورمتوقف فیه، متوجه شده اند که این دوکتالب درلیست سیاه قرار گرفته است.

اما اینکه توقع دارید عربستان از مقامات آمریکا بخواهند که کتاب من را در آمریکا ممنوع کنند، نشان میدهد که شناخت شما از آمریکا خیلی ضعیف است. حتی ریئس جمهور آمریکا هم نمیتواند چنین دستوری بدهد. کتابخانه های موجود در آمریکا در مورد تاریخ و فرهنگ  و اقتصاد و سیاست ایران و اسلام از همه کتابخانه های ایران و جهان اسلام غنی تر هستند. کتابهای منتشره در مورد ایران قبل و بعد از انقلاب اعم از موافق یا مخالف را میتوانید در کتابخا نه های آمریکا پیدا کنید. برای مثال درزمینه مطالعات خاورمیانه و نسخ تاریخی قرآن، کتابخانه دانشگاه پرینستون از غنی ترین کتابخانه های جهان است و از کلیه کتابخانه های ایران هم غنی تر است. یا کتابخانه کنگره آمریکا غنی ترین کتابخانه جهان است. سیستم کتابخانه ها در آمریکا و اروپا و بسیاری از دیگر کشورها مثل ژاپن وهند این است که کتابهای موافق  و مخالف سیستم حکومتی خودشان را نگه میدارند تا محققین بتواند تحقیق واقعی داشته باشند.

5- چطور آمریکا حتی شهروندان خود را به اتهام ارتباط با ایران بازداشت و زندانی می کند اما با  شما به عنوان یک ایرانی که در خاک آمریک وا در حمایت از ایران کتاب می نویسید و علیه مقامات این کشور موضع می گیرید، کاری ندارند؟

ج: تا کنون دولت آمریکا کسی را بخاطرارتباط باایران دستگیر نکرده است. صدهاهزار ایرانی مقیم آمریکا هم به ایران تردد دارند و هم ارتباط فعال دارند و دستگیر هم نشده اند. شهروندان آمریکایی و غیر آمریکایی اگر تحریمهای اقتصادی آمریکا را نقض کنند، دستگیر شده و میشوند. من هم درزمینه های اقتصادی هیچ فعالیتی نداشته و ندارم.

کتاب هسته ای من دردفاع از حقوق هسته ای ایران و تشریح دیدگاه های ایران است که دردوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد  در آمریکا منتشر شد. اما توجه کنید که آقای گرث پورتر نویسنده آمریکایی  کتابی تحت عنوان "بحران ساختگی" در آمریکا منتشرکرد وبه صورت کاملا مستند و مستدل به بررسی مسائلی مختلف از جمله سیاست آمریکا برای محروم سازی ایران از انرژی هسته‌ای در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، نیات و اهداف صلح آمیزتهران از برنامه هسته‌ای، سیاست تغییر نظام سیاسی ایران توسط دولت آمریکا و ارتباط آن با برنامه هسته‌ای و نقش دستگاه های امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در ایجاد یک بحران ساختگی، پرداخت.

کتاب او تمام عیار در دفاع از ایران وضد دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی است.خبرگزاری فارس این کتاب را به فارسی ترجمه کرد، گرث پورتر را برای شرکت درمراسم رونمایی از کتاب رسما به ایران دعوت کرد. مقامات عالیرتبه درسطع معاون ریئس جمهور هم درمراسم شرکت و سخنرانی و از او تقدیرکردند. دولت و سیستم های امنیتی آمریکا هم بخوبی میدانستند که خبرگزاری فارس متعلق به ارگانهای نظامی ایران است. اما دولت و دستگاههای امنیتی آمریکا کمترین مزاحمتی برای او بخاطر سفر به ایران یا اینکه چرا کتابش اینگونه مورد استقبال دستگاههای امنیتی-نظامی -هسته ای ایران قرار گرفته و درمراسم آنها شرکت کرده، بوجود نیاوردند. کتاب گرث پورتر درواقع یک مستند از سوی یک آمریکایی است که افشاء کننده همه توطئه های دستگاههای امنیتی آمریگا و اسرائیل درمورد ایجاد یک بحران ساختگی هسته ای علیه ایران است. اما نه تنها کتاب او ممنوع نشده بلکه خود او هم شبانه روز مقاله مینویسد و سخنرانی میکند و همه مقالات و سخنرانیهایش هم علیه آمریکا و اسراییل و عربستان و امارات است.

فلین لورت که سابقه خدمت در سطح بالای سازمان سیا، شورای امنیت ملی و وزارت خارجه آمریکا را دارد، دردوران آقای احمدی نژاد به ایران دعوت شد، صدها مقاله و سخنرانی در دفاع از ایران داشته ودر سطح جناب حسین شریعتمداری مدیر محترم کیهان هم در آمریکا از ایران دفاع کرده اما کسی متعرض او نشده و نمیشود. خانمش هیلاری لورت هم سابقه خدمت در شورای امنیت ملی آمریکا راداشت و دردوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم به ایران دعوت شد و مستمرا جانانه از ایران دفاع کرده و کسی هم متعرض او نشده است.   

6- در نامه به آقای  علی  لاریجانی نوشتید که بعد از حکم پنج سال محرومیت و بعد هم بازنشستگی تحمیلی، به آمریکا هجرت کردید. آیا هر ایرانی می تواند با همین اندازه عتاب نظام، با داشتن تابعیت ایرانی به آمریکا هجرت کند؟

ج: مقامهای سابق  زیادی از ایران بعد از بازنشستگی به آمریکا و اروپا هجرت کرده اند و اکنون هم زندگی و کارمیکنند. مقاماتی که دارای پست هایی درحد معاون رئیس جمهور ایران را داشته اند به آمریکا هجرت کرده و اکنون هم دردانشگاههای آمریکا تدریس میکنند. امثال بنده که ارزشی نداریم منتهی حقیقت تلخ این است که مقصد اول اکثر فارغ التحصیلان نخبه دانشجویان دانشگا های برتر کشور مثل دانشگاه صنعتی شریف، آمریکاست و سالانه خیل عظیمی از این نخبگان وارد آمریکا و کانادا و اروپا میشوند و بالافاصله هم از بهترین امکانات کاری و تحقیقاتی هم بهره مند میشوند. کافی است به بهترین دانشگاههای آمریکا سربزنید تا هزاران دانشجوی فارغ التحصیل نخبه ایرانی را زیارت کنید. باید توهم را کنار گذاشت و شرایط داخلی برای کار و زندگی این افراد را اصلاح کرد تا از این پدیده تاسف بار که باعث از دست رفتن سرمایه های کشور شده و میشود، جلوگیری کرد. 

 7- در نامه به رییس مجلس به صراحت پیشنهاد می دهید که مجلس شورای اسلامی با تصویب قوانینی از ظرفیت افراد 2 تابعیتی استفاده کنند و به صراحت می نویسید که برخی کشورها با گماردن افراد 2 تابعیتی در پست هایی، از این ظرفیت بعنوان فرصت استفاده نموده و با برنامه ریزی و هدایت این افراد، در راستای منافع ملی خود از آنها بهره میگیرند. چگونه می‌توان این روند را در خصوص شما و دولت آمریکا متصور نشد؟

 

ج: اولا من گفتم بکار گیری افراد دو تابعیتی در برخی از کشورها مجاز و دربرخی از کشورها ممنوع است و این تصمیم بعهده مجلس است و نه امثال بنده.

ثانیا:این موضوع شامل من نمیشود چون من دوتابعیتی نیستم ضمن اینکه به لطف خدا از کودکی درخانواده ای متمول بدنیا آمدم و لذا هیچگاه حتی به پول دولت جمهوری اسلامی هم نیاز نداشتم چه رسد به دولت خارجی.

ثالثا: هیچگاه مایل به داشتن پست در جمهوری اسلامی نبودم. در سال 1366 وقتیکه مجلس را ترک کردم، دیگر به وزارت خارجه برنگشتم و سراغ زندگی خودم رفتم. اقای دکتر ولایتی مراخواست و اصرار کرد. وقتی از ماموریت آلمان برگشتم بازهم به وزارت خارجه نرفتم. آقای دکتر خرازی وزیر خارجه  وقت من را دعوت کرد و پیشنهاد پست معاونت اقتصادی وزارت خارجه را داد که نپذیرفتم. بعد از مدتی اقای دکتر روحانی اصرار کرد و نهایت با قول ایشان که فقط برای چند ماه تا شخص مناسب پیدا کند، مسئولیت پذیرفتم که چند سال گرفتار شدم چون بحرانهای عراق و افغانستان و هسته ای پیاپی بوجود آمد. اواخر دوره ریاست جمهوری اقای خاتمی، جناب خرازی باز هم پست سفارت مسکو را پیشنهاد کرد که باز هم نپذیرفتم.

دردوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم پیشنهاد ایشان برای تصدی پست وزارت خارجه ، هم پیشنهاد جنا ب متکی وزیر خارجه برای تصدی مسئولیت کل امور هسته ای در وزارت خارجه و هم پیشنهاد جناب دکتر لاریجانی دبیر وقت شورای امنیت ملی برای پذیرش مسئولیت سفارت ایران درچین رارد کردم. بنابراین  باید دنبال کسانی گشت که کشته و مرده پست و مقام درجمهوری اسلامی بوده وهستند.

رابعا: این بستگی به هنر و توانمندی دستگاههای ذیربط ایران دارد که تا چه حد میتوانند از ظرفیت چند میلیون تبعه ایرانی در خارج ازکشور استفاده کند.

خامسا: اگر مقداری تحقیق و بررسی کنید خواهید دید که کشورهایی مثل چین و هند چگونه از ظرفیت اتباع خود درآمریکا و سایر کشورها استفاده کردند. اگرعلل اینکه امروز چین در روابط اقتصادی با آمریکا دست بالا را دارد، بررسی کنید خواهید دید که اتباع چینی مقیم آمریکا نقش اول را ایفاء کرده و مازاد تجاری چند صد میلیارد دلاری درروابط با آمریکارا برای کشور و ملت شان به ارمغان آورده اند و امروز اقای ترامپ را در موضع ضعف درمقابل چین قرار داده اند.  یک همسایه هندی دارم که تابعیت آمریکا راگرفته و پاسپورت هندی خود را هم پس داده است. او به من میگفت که چون درزمینه صادرات هند به آمریکا کار میکنم، دولت هند یک کارتی به من داده که هروقت میخواهم به هند سفر کنم و احتیاج به ویزا هم نداشته باشم. هرکس در آمریکا زندگی میکند بخوبی لمس میکند که چگونه اتباع هندی و چینی بتدریج و آرام درحال تسخیر اقتصاد آمریکا هستند.

8- در خصوص استفاده ازظرفیت دو تابعیتی‌ها آیا دولت ایران می‌تواند از فردی که برای گرفتن تابعیت زیر پرچم آمریکا قسم یاد می کند که مدافع منافع ملی این کشور باشد و حتی برای دفاع از ایالات متحده تفنگ به دست بگیرد استفاده کند؟

 

اولا اکثر قریب به اتفاق ایرانیهای و غیر ایرانیهایی که تابعیت کشور خارجی میگیرند برای الزامات شغلی و کاری است و نه وطن فروشی. این فرضیه که هر ایرانی که مهاجرت میکند و مقیم خارج میشود، وطن فروش است، یک توهم خطرناک و ضد منافع ملی ایران است چون اکثر قریب به اتفاق آنها وطنشان را دوست دارند و عاشق خدمت به ایران هستند.

ثانیا پیشنهاد من درمورد دادن پست به دوتابعیتی ها نبود. پیشنهاد من درمورد استفاده از ظرفیت میلیونها ایرانی مقیم خارج بود. ما حدود 6-7 میلیون ایرانی درخارج داریم که مجموعه ثروت علمی وتخصصی و سرما یه ای آنها بیش از یک کشوری مثل سوئد و دانمارک است. هرکس دلش به حال کشور و مردم میسوزد باید به فکر استفاده از این ظرفیت عظیم خدادادی باشد.

  البته چنانچه ما به ایرانیهای مقیم خارج از کشور بعنوان یک تهدید نگاه کنیم، نه تنهاقادر به بهره برداری از این ظرفیت نخواهیم بود بلکه بخشی از این ظرفیت را هم به سمت جریان مخالف سوق خواهیم داد. از نظر من کلیت ایرانیهای مقیم خارج یک فرصت برای کشور هستند و نه یک تهدید. افراد خائن هم در بین ایرانی در داخل و هم درخارج پیدا میشود مثل گروهک منافقین.

امسال من جمعی از ایرانیهای مقیم شهرپرینستون را برای مراسم افطار واحیاء شب قدر به منزل دعوت کرده بودم. یکی از دانشجویان قبلی دانشگاه صنعتی شریف درحضور جمع میگفت ما حدود یکصد نفر هم دوره ای در دانشگاه شریف بودیم که نود نفر آنها مهاجرت کردند واز آن ده نفر، هشت نفرهم  خانم بودند که بخاطر ازدواج در ایران ماندند. دانشجویی دیگر که از نیویورک آمده بود میگفت در دانشگاه ما هشتاد دانشجوی ایرانی دوره بالای لیسانس است که جملگی نخبگان دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاههای برتر ایران هستند. این مصیبتی است که باید بخاطر آن خون گریه کرد واگر هم نمیتوانیم حل کنیم واز مهاجرت آنها جلوگیری کنیم، حداقل از توان و ظرفیت آنها درراستای خدمت به مردم کشور استفاده کنیم.

9 9- شما هم در نامه به آقای لاریجانی و هم در مصاحبه با روزنامه ایران از مقامات ایران مصرا خواستید در برجام بمانند. برخی معتقدند ماندن ایران در برجام (بدون هیچ دستاوردی) خواست آمریکا ست؟

 

ج: اولا: تردیدی نداشته باشید که آمریکا ، اسرائیل و عربستان سه دشمن اول برجام هستند و از تمام ظرفیت خود برای نابودی برجام استفاده کرده و خواهند کرد چون هدف آنها این است که شرایط را به قبل برگردانند، ایران را مجدد روی میز شورای امنیت سازمان ملل بعنوان کشورتهدید صلح و امنیت جهان نشانده، تحریمهای قبلی علیه نفت و بانک مرکزی و سوئیفت رامجدد احیاء کنند تا به اهداف شوم خود برای ساقط کردن حکومت و تجزیه ایران نزدیکتر شوند. مواضع رسمی و علنی آنها هم دراثبات این ادعا بقدری واضح است که برای همگان روشن است.

ثانیا: من دوسه هفته قبل از تصمیم آمریکا به خروج از برجام، درمصاحبه ای که توسط رسانه های داخلی منتشر شد، پیشنهادکردم که ایران پایبندی به برجام و معاهده ان پی تی را به اجرای کامل برجام توسط طرف های مقابل مشروط کند زیرا معتقد بودم در آن مقطع  ما باید مواضع قاطع تری میگرفتیم.

اکنون هم که آمریکا از برجام خارج شده، این مجموعه نظام است که باید درمورد ماندن و یا خروج از برجام ارزیابی و تصمیم بگیرد. من در این مورد تا کنون هیچ پیشنهادی نداده ام ضمن اینکه کاره ای هم نیستم.

10- در نامه به رییس مجلس می نویسید که  حتی بعد از خروج آمریکا از برجام، کلیت نظام جمهوری اسلامی تصمیم گرفته که در برجام بماند تا توطئه های دشمن خنثی شود، منظور از کلیت نظام چیست؟ آیا کلیت نظام چنین تصمیمی گرفته یا فقط دولت؟

 

ج: حرف من بر اساس اصل 176 قانون اساسی بود. طبق این اصل همه تصمیماتی که به امنیت ملی ایران مربوط میشود باید ابتدا درشورایعالی امنیت ملی مطرح و بعد از تصویب مقام معظم رهبری اجراء شود. اینکه کلیت نظام تصمیم گرفته یا دولت، من بیخبرم اما فرض من این است که طبق اصل 176 قانون اساسی باید کلیت نظام تصمیم گرفته و رئیس جمهور که ریئس شورایعالی امنیت ملی هم هستند طبق قانون اساسی عمل کرده اند. اگرشما خبری غیر از این دارید، بنده را اصلاح کنید.