«زنی از مصر»
نویسنده: جهان سادات
ترجمه: مریم بیات
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1397
616 صفحه، 72000 تومان
****
در سال 1938 وقتی ولیعهد ایران (محمد رضا پهلوی)به عنوان داماد خانواده سلطنتی مصر، بالای سکو در کنار بلندپایهترین مقامات حکومتی، به تماشای مراسم رژه نیروهای ارتشی این کشور ایستاده بود، هیچ فکر نمی کرد چهل سال بعد یکی از همین سربازان ساده که اسلحه بدست جلوی او رژه می روند؛ در روزگار از دست دادن تاج و تخت و دربهدری بعد از ترک ایران، تنها پناه واقعی او خواهد بود.
سربازی ساده و روستازاده به نام انور سادات که مدارج ترقی را به سرعت پیمود. پس از انقلاب مصر و سرنگونی سلطنت خاندان محمد علی پاشا، او سومین رئیس جمهور مصر بود که بعد از مرگ ناگهانی جمال عبدالناصر، قدرت را در دست گرفت. همسر او جهان سادات روایت می کند: او در دیدارهایی که با شاه و ملکه ایران داشت از بازگو کردن خاطره نخستین دیدارهایشان سیر نمیشد. محمدرضا پهلوی و سادات، دومین بار سی سال بعد در اجلاس سران کشورهای اسلامی یکدیگر را دیدند و مشاجرهای لفظی میان شاه و سادات (بر سر اسرائیل) درگرفت. سادات بعدها این ضرب المثل عربی را برای شاه بازگو کرد که: هیچ دوستی بدون دشمنی به وجود نمیآید!
«شاه و شوهر من ، با وجود تفاوت های فاحش در گذشتههایشان، از قضای روزگار، تشابهات بسیاری هم با یکدیگر داشتند. هردو متولد 1918 بودند، هر دو در سال 1938 با درجه ستوان دومی از دانشکده افسری فارغ التحصیل شده بودند و اکنون هر دو رهبر کشورهایی کهنسال با قدیمیترین تمدنها در منطقه بودند...» اینها بخشهایی از کتاب «دختری از مصر» نوشته جهان سادات است که با ترجمه مریم بیات، به همت نشر نو وارد بازار کتاب شده است.
جهان سادات در اصل این کتاب را برای خواننده غربی نوشته تا به زعم خود تصویری واقعبینانهتر از مصر (به عنوان کشوری با تمدنی کهن که مردمانش به سنن و باورهای اسلامی پایبند هستند)، به آنها ارائه کند. بنابراین در متن کتاب کوشیده تا حد امکان خواننده را با سنت و مذهب حاکم برکشورش آشنا کند، در ابتدای کتاب نوشته: «چندین سال پیش که به فکر نگارش کتابی درباره زندگی مشترک خودم با همسرم افتادم، تصور کتاب کمحجمی را در ذهن داشتم. اما با سفرهای بیشتر، و گفتوگوهای بیشتر با مردم خارج از مصر، بیش از پیش متوجه شدم خارجیها چه تصورات اشتباهی از فرهنگ مصر دارند. بسیاری از غربیها ما را هنوز شترسوار و پشتپردهنشین میپندارند، مانند داستان لاورنس عربستان، که ربطی به مصر امروز ندارد. ازاینرو با پرداختن به تاریخ مصر از زمان انقلاب 1952 تا سفر تاریخی شوهرم به بیتالمقدس در 1977، صلح با اسرائیل در 1979، و سرانجام ماجرای ترور انور در 1981، به حجم کتاب افزوده شد. این کتاب همچنین شامل شرحی از دین ما اسلام، و سنن گوناگونی است که نقش مهمی در زندگی ما مصریها و جامعه خانواده محرومان دارد...».
سادات توسط اسلامگرایان مصری ترور شد، اما همسرش در تلاش باوجود تصویر سکولاری که از او ارائه می کند، سادات را فردی مذهبی، حافظ قرآن اما طرفدار صلح و دوری از خشونت به خواننده ارائه کند. اگر چه او چهره در خور ستایش از سادات نشان داده و از کنار اشتباهات سیاسی همسرش نیز به راحتی گذشته است؛ اما به دلیل نقش مهمی که همسرش به لحاظ سیاسی بر عهده داشته، نمی توان از ارزشهای کتاب به عنوان اثری خواندنی و منبعی تاریخی صرف نظر کرد.
شاید بپرسید برای مخاطب ایرانی خواندن خاطرات همسر رئیس جمهور مصر که بیش از سه دهه از ترور او توسط اخوان المسلمین میگذرد، چه جذابیتی دارد؟ به گمانم سطور نخستین این نوشته میتواند گویای بخشی از اهمیت این خاطرات باشد. ایران و مصر در چند دهه اخیر روابط بسیار پرتنشی را پشت سر گذاشتند، در حالی که روزگاری رابطه ای بسیار نزدیک و دوستانه داشتند و اوج آن در دوران زمامداری سادات در مصر بود. انعکاس این رابطه دوستانه را در شرح سفرهای سادات و همسرش به ایران یا بازدید شاه و فرح از مصر در این کتاب، می توان دید. همچنین فرح دیبا و جهان سادات به عنوان بانوان اول دو کشوری با تمدن کهن که در حال گذار از سنت به تجدد و غربی شدن بودند، نقش همانندی برای خود در احقاق حقوق برابر میان زنان و مردان احساس میکردند و همین مسئله چالشهایی همانند را نیز میان آنها با قشر سنتی و اسلامگرایان به دنبال داشت. جهان سادات در خاطراتش نشان می دهد که رابطه میان این دو خانواده فراتر از روابط دیپلماتیک معمول میان سران دو کشور دوست، از جنبههای شخصی نیز برخوردار بوده است. تماسهای تلفنی جهان سادات با فرح دیبا که در کتاب آمده گوشههایی دیگر از دوستی نزدیک میان آنها را بازتاب میدهد. بیشک به دلیل همین نزدیکی در دوران خطیر پس از انقلاب اسلامی ایران، سادات با وجود فشارهای بسیار زیاد داخلی و خارجی حاضر شد به شاه ایران در مصر پناه بدهد.
جهان سادات در نوشتن این خاطرات از آلیس میهیو، به عنوان ویراستار انگلیسی کتاب کمک گرفته است و حاصل کار صرف نظر از جذابیتهای محتوایی به لحاظ روایی نیز پرکشش و خواندنی از کار درآمده است. جهان سادات داستان خود را از نقطه اوج آن آغاز کرده است. اتفاقی که منجر می شود زندگی راوی دگرگون شده و همه آرزوهایش بربادرفته بنماید. انور سادات همانند هر سیاست مردی مخالفان و موافقان خود را داشت. مخالفان او بیشتر در بین اسلامگرایان تندرویی بود که با رویکردهای سکولار او مخالفت شدیدی داشتند. امضای پیمان صلح با اسرائیل در کمپ دیوید باعث شد موجی تازه از مخالفت علیه او بهپا شود که با صادر شدن فتوای قتل او توسط روحانیان مصری، بیش از هر زمان دیگری خطر ترور او احساس میشد. اما این اتفاق در روزی ملی رخ داد که سادات نقش مهمی در آن ایفا کرده بود، روزی که همسر همیشه نگران او نیز از بابت امنیت جان او دلواپسی نداشت، چرا که سادات به مراسمی در میان نیروهای ارتشی رفته بود که اغلب رابطهای بسیار نزدیک با او داشتند و به قول همسرش: رابطهای پدر و فرزندی میان آنه برقرار بود، اما تقدیر چنین بود که این پدر در میان فرزندانش کشته شد!
فصل ترور در این کتاب، بسیار زنده و تاثیر گذار روایت شده و چنان خواننده را مجذوب می کند که پای روایت جهان سادات بنشیند، با خاطراتش همراه شود و در فصل دوم نیز ماجرای تولد، کودکی، آشنایی و ازدواجش با سادات، نشستن در جایگاه بانوی اول مصر و...را دنبال کند.
«دختری از مصر» را هم می توان همانند یک رمان با شخصیت هایی واقعی و حوادثی پرفراز و فرود خواند و هم مثل یک اتوبیوگرافی خواندنی که نکات تاریخی ارزنده ای درباره تاریخ معاصر مصر، چالشهای کشورهای غربی با مسئلهای به نام اسرائیل، رویارویی زنان در کشورهای اسلامی با مسئلهای به نام تجدد و اصطکاک آن با سنت های مذهبی و تلاش زنانی از جنس جهان سادات برای احقاق حقوق مدنی زنان در دل یک حکومت سکولار و... دارد.
چنانکه اشاره شد دوستی شاه و سادات باعث شده که در جای جای کتاب اشاره هایی به شاه و فرح و اوضاع احوال آنها و حکومت ایران شود و از آنجا که شاه ایران آخرین ماههای عمر خود را در این کشور به عنوان میهمان سادات و همسرش گذراند نکات قابل توجهی نیز در رابطه با این مقطع از زندگی آخرین پادشاه ایران و خانواده اش در کتاب آمده است.
نکته جالب اینکه جهان سادات ضمن اشاره به خاطراتش از واپسین سفرهایش به ایران، پیشرفت های حکومت شاه در مدرنیزاسیون بدون در نظر گرفتن خواست سیاسی توده مردم و شکاف عمیق میان فقیر و غنی را به عنوان نشانههایی از نارضایتی مردم و امکان وقوع انقلاب یاد میکند. در یکی از این سفرها جهان سادات میخواهد انتقاداتش را با شاه مطرح کند اما انور سادات مانع از آن می شود.
پرفسور سید حسن امین در مقدمه ای کوتاه در ابتدای «دختری از مصر»، ضمن تاکید بر خواندنی بودن کتاب، به این نکته اشاره دارد که بسیاری از مسلمانان مصری انور سادات را به خاطر امضای صلح با اسرائیل خائن محسوب میکردند. اما این دیدگاه غالب با تصویر ارائه شده از سوی همسرش در این کتاب، متفاوت است. اما این مانع از اهمیت کتاب نمی شود، حتی از این منظر که می توان دریافت تلقی و نگاه سادات نسبت به صلح با اسرائیل چگونه بوده است که از دید او یک عمل قهرمانانه و از دید مردم یک خیانت محسوب میشده است. بدیهی است هر کتاب را باید در چهارچوب خاص خود آن دید و چنین تفاوت ها ضامن جذابیت بیشتر یک اثر نیز هست.