به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بارگاه منور رضوی روزانه میزبان سیل عظیم مشتاقان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است، کسانی که از شهرها و کشورهای دور و نزدیک به پابوسی امام رضا (ع) میآیند.
حرم مطهر رضوی علاوه بر آن که دارای مکانهای خاص و معماری منحصر به فرد است محل دفن بسیاری از علما و بزرگانی است که در این حریم امن جای گرفته اند، هرساله بسیاری از زائران ومجاوران که به حرم مطهر امام هشتم (ع) مشرف میشوند علاوه بر زیارت آن امام همام با مدفن این علمای برجسته و بزرگ نیز آشنا میشوند.
شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی یکی از همین افراد است، شیخ حسنعلی نخودکی در پنجم ذی القعده ۱۲۴۹ هجری شمسی متولد شد و بعد از حدود ۸۰ سال زندگی در ۱۷ شعبان ۱۳۲۱ هجری شمسی دارفانی را وداع گفت، برای او تشییع بینظیری ترتیب یافت و در صحن عتیق (صحن انقلاب کنونی) در جنب ایوان شاه عباس مقابل غرفهای که غرب ایوان است، دفن شد.
هم اکنون نیز این عالم بزرگ در همان صحن انقلاب دفن است و تصمیم گرفتم تا برای زیارت قبر ایشان راهی حرم امن رضوی شوم.
از بست نواب صفوی وارد حرم میشوم، نزدیک غروب است و باز هم صحن انقلاب، این بار صدای نقارهها همه جا پیچیده همان موسیقی دل نشین حرم امام رضا (ع)، همه سرها به سمت نقارهخانه میچرخد. در میان شادی کودکان و صدای نقارهها به دنبال فردی میگشتم تا سرگفت و گو را با او باز کنم.
ابتدا با خانمی صحبت کردم که میگفت: از اصفهان آمده است، وقتی از او پرسیدم که برای چه به زیارت قبر شیخ حسنعلی نخودکی آمده است با همان لهجه زیبای اصفهانی این گونه پاسخ داد امثال شیخ نخودکی انسانهای بززگی بودند که سرتاسر زندگی آنان برای ما درس است، وقتی همراه با فرزندانم به زیارت قبر ایشان میآیم میتوانم برای آنها از زندگی این عالم بزرگ تعریف کنم.
حرم مطهر رضوی علاوه بر آن که دارای مکانهای خاص و معماری منحصر به فرد است محل دفن بسیاری از علما و بزرگانی است که در این حریم امن جای گرفته اند، هرساله بسیاری از زائران ومجاوران که به حرم مطهر امام هشتم (ع) مشرف میشوند علاوه بر زیارت آن امام همام با مدفن این علمای برجسته و بزرگ نیز آشنا میشوند.
شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی یکی از همین افراد است، شیخ حسنعلی نخودکی در پنجم ذی القعده ۱۲۴۹ هجری شمسی متولد شد و بعد از حدود ۸۰ سال زندگی در ۱۷ شعبان ۱۳۲۱ هجری شمسی دارفانی را وداع گفت، برای او تشییع بینظیری ترتیب یافت و در صحن عتیق (صحن انقلاب کنونی) در جنب ایوان شاه عباس مقابل غرفهای که غرب ایوان است، دفن شد.
هم اکنون نیز این عالم بزرگ در همان صحن انقلاب دفن است و تصمیم گرفتم تا برای زیارت قبر ایشان راهی حرم امن رضوی شوم.
از بست نواب صفوی وارد حرم میشوم، نزدیک غروب است و باز هم صحن انقلاب، این بار صدای نقارهها همه جا پیچیده همان موسیقی دل نشین حرم امام رضا (ع)، همه سرها به سمت نقارهخانه میچرخد. در میان شادی کودکان و صدای نقارهها به دنبال فردی میگشتم تا سرگفت و گو را با او باز کنم.
ابتدا با خانمی صحبت کردم که میگفت: از اصفهان آمده است، وقتی از او پرسیدم که برای چه به زیارت قبر شیخ حسنعلی نخودکی آمده است با همان لهجه زیبای اصفهانی این گونه پاسخ داد امثال شیخ نخودکی انسانهای بززگی بودند که سرتاسر زندگی آنان برای ما درس است، وقتی همراه با فرزندانم به زیارت قبر ایشان میآیم میتوانم برای آنها از زندگی این عالم بزرگ تعریف کنم.
با خانم دیگری که از یزد آمده بود نیز کمی صحبت کردم، همان طور که فرزند کوچکش را در آغوش گرفته بود و بخاطر سرمای هوا با چادرش فرزندش را میپوشاند تا سرما نخورد گفت: بخاطر کرامات زیادی که از این بزرگوار شنیده ام به این جا آمده ام، شیخ حسنعلی نخودکی آدمی بود که به خلق خدا خدمت میکرد و عبادتهای طولانی داشت و زمان دفن خودش را میدانست، همیشه روی نماز اول وقت تاکید داشت و همینها دلایل خوبی است برای این که به زیارت ایشان بیاییم و انشالله سعی کنیم مثل ایشان در زندگی نماز اول وقت را اولویت قرار دهیم.
کنار در ورودی صحن، پیرخادمی ایستاده بود و به مردم خوش آمد میگفت؛ درباره شیخ حسن علی نخودکی از او پرسیدم: ایشان وقتی ازاصفهان به مشهد مسافرت کرد در این سفر برایش مکاشفهای روی داد که او را مجبور کرد تا آخر عمر در مشهد و در مجاورت حضرت امام رضا (ع) باشد برای همین به اصفهان برگشت و هرچی داشت فروخت و دوباره به مشهد برگشت. آیتالله اصفهانی نخودکی از هفت سالگی تا آخر عمر همه شبهای جمعه را بیدار میماند و تا صبح به عبادت مشغول میشد.
برای این که با زندگانی این شخصیت بزرگ بیشتر آشنا شویم به سراغ حجت الاسلام رجبی مدرس حوزه و مسئول آموزش حوزه علمیه امام علی بن ابیطالب (ع) مشهد رفتم.
این کارشناس مذهبی گفت: عمده عمر ایشان در اصفهان، نجف و مشهد سپری شد گرچه در شهرهای دیگر هم زندگی کردند، ولی نکته قابل توجه زندگی ایشان این است که این بزرگوار در ۳۰ و چند سال آخر عمرش، خودش را به وجود حضرت رضا (ع) متصل کرده بود.
وی افزود: حتی وقتی وی قصد کردند تا دوباره از مشهد به نجف بروند در خواب امام رضا (ع) را دیدند، دیدند که امام رضا (ع) در صحن انقلاب روی سکویی نشسته اند و درهای حرم بسته است که ناگهان درهای حرم باز میشود؛ عدهای با صورت حیوانات میآمدند و پس از اشاره حضرت دوباره صورت انسان به خود میگرفتند و عدهای هم با صورت انسان آمده و مورد رحمت خاصّه حضرت قرار میگرفتند. وی که در این صحنه رحمت خاصّ حضرت را دیدند، وصیت فرمودند تا در آنجا دفن شوند.
وی افزود: حتی وقتی وی قصد کردند تا دوباره از مشهد به نجف بروند در خواب امام رضا (ع) را دیدند، دیدند که امام رضا (ع) در صحن انقلاب روی سکویی نشسته اند و درهای حرم بسته است که ناگهان درهای حرم باز میشود؛ عدهای با صورت حیوانات میآمدند و پس از اشاره حضرت دوباره صورت انسان به خود میگرفتند و عدهای هم با صورت انسان آمده و مورد رحمت خاصّه حضرت قرار میگرفتند. وی که در این صحنه رحمت خاصّ حضرت را دیدند، وصیت فرمودند تا در آنجا دفن شوند.
حجت الاسلام رجبی گفت: میرزا جهانگیرخان قشقایی، سید مرتضی کشمیری، آخوند کاشی و دیگر اساتید آن زمان کسانی بودند که شیخ حسن نخودکی از برکت وجودی آنها در زمینه علمی استفاده کرد.
وی با بیان این که وی تا آخر عمرشان مشغول فراگیری علم، تدریس و تعلیم و تالیف کتب بودند افزود: به طورمثال کتاب ارشاد البیان و اسرار نامه عطار نیشابوری را جناب شیخ حسن نخودکی تصحیح کرد و به چاپ رساند، هم چنین ایشان کتاب ترجمه الصلاه مرحوم فیض کاشانی را درباره نماز به چاپ رساند.
وی با بیان این که وی تا آخر عمرشان مشغول فراگیری علم، تدریس و تعلیم و تالیف کتب بودند افزود: به طورمثال کتاب ارشاد البیان و اسرار نامه عطار نیشابوری را جناب شیخ حسن نخودکی تصحیح کرد و به چاپ رساند، هم چنین ایشان کتاب ترجمه الصلاه مرحوم فیض کاشانی را درباره نماز به چاپ رساند.
این کارشناس مذهبی با بیان این که کمالات تقوایی این بزرگوار بسیار پر رنگ است گفت: با توجه به ۲ نکته میتوان کمالات تقوایی این بزرگوار را درک کرد، یکی این که مرحوم آیت الله خویی به شدت جویای مقامات و کمالات عملی ایشان در عراق بودند و نکته دوم این که امام خمینی هم وقتی در سن ۴۰ سالگی به مشهد سفر کردند و به شیخ حسن نخودکی میگفتند که از شما علم کیمیا میخواهم و شیخ حسنعلی نخودکی به ایشان گفتند اگر علم کیمیا به شما بدهند و چنان قدرتی پیدا کنید که کوهها را طلا کنید آیا مطمئن هستید که از همه آن در مسیر خدا استفاده کنید؟ امام میفرمایند معلوم نیست لذا شیخ حسن نخودکی میفرمایند من چیزی را به شما خواهم داد که از علم کیمیا هم بهتر باشد؛ بعد از هر نماز واجبت یک مرتبه آیت الکرسی، تسبیحات حضرت زهرا (س)، ۳ مرتبه توحید، ۳ مرتبه صلوات و ۳ مرتبه هم آیه ۲ و ۳ سوره طلاق را بخوان.
خاطره ای خواندنی خادم حرم رضوی از شیخ حسنعلی نخودکی
نماز اول وقت «شاه کلید» است
حجت الاسلام رجبی افزود: اگر میخواهیم ما نیز به این درجه از تقوا برسیم باید به چند نکته توجه کنیم؛ امثال شیخ نخودکیها در مباحث تقوایی و عملی به شدت دقت و توجه داشته و زحمت کشیده اند به طوری که یکی از خدام حرم مطهر علی بن موسی الرضا (ع) می گوید: یک شب برای بستن درب پشت بام حرم از پله ها بالا رفتم. مرحوم حاج شیخ حسنعلی را بالای بام و در کنار گنبد مشغول نماز و در حال رکوع دیدم. رکوعش طولانی شد. چند بار رفتم و برگشتم؛ ولی او همچنان در حال رکوع بود. طبق دستور سپس درب پشت بام را بستم و پایین آمدم و به خانه رفتم. آن شب برف سنگینی بارید. هنگام سحر به حرم برگشتم. نگران جناب شیخ بودم و با عجله از پله های بام بالا رفتم، دیدم شیخ حسنعلی در همان رکوع آغاز شب است و پشت ایشان با سطح برف برابر است.
وی ادامه داد: روزی از شیخ نخودکی سوال شد که شما چطور به این کمالات رسیده اید؟ گفت: هرچه بدست آوردم را نگاه داشتم. این نکته بسیار با اهمیتی است، زیرا بعضیها ممکن است کارهای خوب انجام دهند، اما با یک کار بد آن را از بین ببرند؛ نکته دیگر که در بالا رفتن درجات انسان تاثیر دارد اهمیت به نماز است؛ نقل است جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگیام وجود دارد و سه کلید از شما میخواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم. شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان؛ و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟! شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت «شاه کلید» است.
این مدرس حوزه علمیه با بیان این که یکی دیگر از اولویتهای شیخ حسنعلی نخودکی خدمت به خلق بوده است افزود: فرزند ایشان نقل میکند:پدرم، در کلیه ساعات روز و شب، برای رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان؛ آماده بودند. روزی عرضه داشتم: خوبست برای مراجعه مردم وقتی مقرر شود. پاسخ داد پسرم، «لیس عند ربّنا صباح و لا مساء»: آن کس که برای رضای خدا، به خلق خدمت میکند، نباید که وقتی معین کند. پدرم در ابتدای شبها پس از انجام فریضه، به نگارش پاسخ نامهها و انجام خواستههای مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه میپرداخت. از نیمههای شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند. پس از طلوع خورشید اندکی استراحت میکرد و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران مینشست و بالاخره عصرها برای تدریس به مدرسه میرفت و پس از آن نیز به پاسخگوئی و رفع نیازمندی محتاجان و گرفتاران مشغول بود و در تمام سال به تفاوت ایام و اختلاف احوال پس از طلوع آفتاب و یا ساعتی بعد از ظهر، استراحتی کوتاه میکرد.
اینها فقط گوشهای از زندگانی پربرکت شیخ حسنعلی اصفهانی بود، قاعدتا واضح و روشن است که انسان میتواند با مطالعه در زندگانی این بزرگواران برای سعادت و خوشبختی خود گام بردارد و به همین مقدار اندک بسنده نکند؛ به عنوان کلام آخر این که این بزرگوار معیار و طریقت زندگی خود را بر ۳ محور میدانست که اولین محور شب زنده داری، دومین محور لقمه حلال و سومین محور را توجه ویژه به نماز اول وقت تشکیل میداد.
این مدرس حوزه علمیه با بیان این که یکی دیگر از اولویتهای شیخ حسنعلی نخودکی خدمت به خلق بوده است افزود: فرزند ایشان نقل میکند:پدرم، در کلیه ساعات روز و شب، برای رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان؛ آماده بودند. روزی عرضه داشتم: خوبست برای مراجعه مردم وقتی مقرر شود. پاسخ داد پسرم، «لیس عند ربّنا صباح و لا مساء»: آن کس که برای رضای خدا، به خلق خدمت میکند، نباید که وقتی معین کند. پدرم در ابتدای شبها پس از انجام فریضه، به نگارش پاسخ نامهها و انجام خواستههای مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه میپرداخت. از نیمههای شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند. پس از طلوع خورشید اندکی استراحت میکرد و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران مینشست و بالاخره عصرها برای تدریس به مدرسه میرفت و پس از آن نیز به پاسخگوئی و رفع نیازمندی محتاجان و گرفتاران مشغول بود و در تمام سال به تفاوت ایام و اختلاف احوال پس از طلوع آفتاب و یا ساعتی بعد از ظهر، استراحتی کوتاه میکرد.
اینها فقط گوشهای از زندگانی پربرکت شیخ حسنعلی اصفهانی بود، قاعدتا واضح و روشن است که انسان میتواند با مطالعه در زندگانی این بزرگواران برای سعادت و خوشبختی خود گام بردارد و به همین مقدار اندک بسنده نکند؛ به عنوان کلام آخر این که این بزرگوار معیار و طریقت زندگی خود را بر ۳ محور میدانست که اولین محور شب زنده داری، دومین محور لقمه حلال و سومین محور را توجه ویژه به نماز اول وقت تشکیل میداد.