نوشته: سایمون کریچلی
ترجمه: سیاوش آقازاده مسرور
ناشر: ققنوس، چاپ اول 1398
151 صفحه،15000 تومان
****
در ایام نوجوانی هروقت که می نشستیم به تماشای فوتبال، مادربزرگ می گفت چرا این همه آدم می دوند دنبال یک توپ؟ به هر کدام یک توپ بدهند که این بیچاره ها خودشان را اینقدر خسته نکنند!
معلوم نبود آن را جدی میگوید یا اینکه، چون همیشه میگفت و این تکرار نشان میداد، هرچه هست آن را کاری بیهود می داند، چه ماکه تماشایش میکردیم و چه آنها که بازی میکردند
شاید تصور کنید این صرفا یک لطیفه از سر مزاح باشد؛ اما نه. این ماجرا بیش از هر چیز حکایت از عدم درک نسبت به چیستی فوتبال دارد. چنانکه هنوز هم بسیاری فوتبال را صرفا یک بازی ورزشی و نهایتا یک سرگرمی پولساز تصور می کنند اما واقعیت این است که فوتبال چیزی فراتر از آن است که اغلب ما فکرش را میکنیم.
در سال 1990 تیم آلمان غربی یکی از بهترین دوران های خود را میگذراند. بدون شکست تا فینال رفت و سپس در یک بازی دشوار رو در روی آرژانتین قرار گرفت که با مارادونای افسانهایاش برای دفاع از عنوان قهرمانی به میدان آمده بود، آلمان که فینال قبلی را واگذار کرده بود.توانست با غلبه بر این تیم در یک موقعیت تاریخی جام جهانی را فتح کند.
چرا که این پیروزی تنها در مستطیل سبز محدود نماند، ابعاد گوناگون تاثیرگذاری اش چنان بود که نمی توان از کنار نقش تعیین کننده آن در فروریختن دیوار برلین در سال بعد به سادگی گذشت. فوتبال با احیای غرور ملی ژرمنها روند اتحاد دو آلمان را تا حد زیادی تسریع کرد.
بنابراین تردید نکنیم فوتبال چیزی بیش از تصور مادر بزرگم، یعنی دویدن یک دوجین آدم بیکار دنبال یک توپ است؛ چیزی فراتر از آنچه خود من فکر می کردم یا حتی خیلی فراتر است از تصور شما که خواننده این یادداشت هستید! بنابراین واقعا نیازمند یک بازنگری جدی است که با ما چه می کند و امروز من می خواهم کتابی را معرفی کنم که بدرد این کار می خورد.
واقعیت این است که اغلب ما شناختی یک بعدی از فوتبال داریم، در حالی که فوتبال ورزشی است با ابعاد گوناگون و در هم تنیده شده و بسیار تاثیر گذار در جهان امروز چرا که برخی از مهمترین مولفهها همانند شهرت، ثروت و قدرت در حاشیه و متن آن حضور دارد؛ پس همانقدر که اقتصادی است، سیاسی هم می تواند باشد. کتاب «به چه فکر میکنیم وقتی به فوتبال فکر میکنیم» نوشته سایمون کریچلی با ترجمه سیاوش آقازاده مسرور که به همت نشر ققنوس منتشرشده و در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی می شود، به همین موضوعات می پردازد؛ یعنی فوتبال از دریچه ای که تا کنون از آن غافل بوده ایم.
باید اعتراف کنم پیش از خواندن کتاب، تصور می کردم کتابی که به فوتبال می پردازد، چقدر میتواند حرف جدی برای گفتن داشته باشد. حسن این کتاب در آن است که نویسنده فردی است اهل اندیشه و فلسفه بنابراین از نقطه نظرهایی به بحث درباره فوتبال و نقش آن در جهان امروز پرداخته که تاکنون کمتر نوشته شده است.
سایمون کریچلی کتاب خود را در شانزده بخش نوشته است که عناوین آن بدین قرارند: سوسیالیسم، وجد حسانی، سوژهزدایی از فوتبال، توپبودن چه حس و حالی دارد؟، تکرارِ بیخاستگاه، تئاتر هویت و ناهویت، موسیقی باید طنینانداز شود، تئوری و پراکسیس، بلاهت، ذکاوت، زیزو، نوستالژی مربیگری، کلوپتایم، تاریخگرایی فوتبال، فراخواندن، انزجار. ساختار کتاب مبتنی بر فصولی نسبتا کوتاه است که با وجود پرداخت جدی و فلسفی نویسنده به متن هم خواندنی اند و هم از زبانی همه فهم برخوردارند. افزون براین کرایچلی کتاب را به تصاویری ماندگار از تاریخ پرفراز و نشیب فوتبال مزین ساخته است که دقیقا با تناسبی مضمونی با مباحث کتاب و در راستای درک بهتر آن انتخاب شده اند.
سایمون کریچلی اگرچه به عنوان یک اهل فلسفه شناخته می شود، اما در عین حال او یک هوادار دو آتیشه فوتبال است، یک هوادار سنتی لیورپول که به خوبی درون و بیرون مستطیل سبز زا می شناسد؛ بنابراین با آگاهی از زیر و بم فوتبال و مسائل ریز و درشت حاشیه و متن آن قلم بدست گرفته و واقعا می داند وقتی از فوتبال حرف میزند دقیقا از چه سخن میگوید.
او معتقد است که فوتبال درباره خیلی چیزهاست، چیزهای پیچیده، متناقض و متعارض بسیار: حافظه، تاریخ، مکان، طبقه اجتماعی، جنسیت با تمامی تنوع پرمسالهاش، هویت خانوادگی، هویت قبیلهای، هویت ملی، ماهیت گروهها، همگروه بازیکنان و هم گروه طرفداران، و روابط اغلب خشونتآمیز ولی گاه آرام و تحسینبرانگیز بین گروه ما و گروههای دیگر.
بی شک همین ویکرد ویژه و نگاه فلسفی نویسنده به فوتبال است که از کتاب او اثری منحصز به فرد ساخته است، او در پشت این بازی گروهی روحی سوسیالیستی می بیند و از این منظر تحلیل خاص خود را نیز از این بازی ارائه می کند. ورزشی که به دلیل ویژگی هایش آدمهایی از طیف های مختلف را در سراسر جهان وادار به تماشا می کند.
فوتبال به دلیل ویژگیهایش نظام جدیدی از زیباشناسی را میسازند که میتواندتماشاگرانش را مجذوب کرده تا از آن لذت ببرند، و در عین حال فوتبال به زعم کرایچلی بازتاب دهنده تصویری از جهانی است که در آن زندگی می کنیم، تصویری که در عین حال زشتی ها و زیبایی های این جهان را نیز در خود دارد.
هنر کرایچلی این است که در آثار خود از زبان فلسفه برای پرداختن به موضوعات عامه پسند استفاده می کند؛ این بار پارا فراتر گذاشته و یکی از عامه پسند ترین ورزش ها را دستمایه کتاب خود قرار داده است، ورزشی که به زعم او بالهی طبقه کارگر محسوب می شود.
او با نگاهی پدیدارشناسانه به فوتبال، کوشیده نقاط مشترک میان فلسفه و فوتبال را شناسایی و مورد توجه قرار دهد، به نظر او بسیاری از چیزها که در حوزه فلسفه مصداق پیدا میکنند، از حیث فوتبالی نیز صادقند مثلا زمان، مکان، فضا عقل، زیبایی شناسی و حتی اخلاق و سیاست. با این حال او نمی خواهد بگوید که فلسفه می تواند درک فوق العادهای از فوتبال در اختیار ما قرار دهد؛ اما فوتبال میتواند درکی از فلسفه و معنای انسانبودن در جهان به ما عرضه کند.