این روزها و با شدت گرفتن تنش میان ایران اسلامی و ایالات متحده آمریکا بازار گمانهزنی در مورد اینکه؛ آیا این تنشها به جنگ منتهی میشود یا خیر؟ داغتر از همیشه شده است. چه اینکه ملاحظه میشود این حدس و گمانهزنیها از میان گردونه سیاسیون ملی و بینالمللی نیز خارج شده و به کوچه و بازار نیز کشیده شده است.
فارغ از تحلیلهای نظامی و بحث در مورد تاکتیکهای رزمی، توان موشکی و غیره و ذالک؛ آن چیزی که مورد تاکید در این یادداشت است، نقش رهبری جامعه و بویژه آیت الله سید علی خامنهای در این برهه حساس است.
موضوع مذاکره ذهن بسیاری را مشغول کرده است اما دقیقترین پاسخ به حامیان داخلی و سردمداران آمریکا را باید در سخنان رهبر انقلالب در جمع مسئولین کشور جستجو کرد : «مذاکره با امریکا تا وقتی به تعبیر حضرت امام آدم نشده سمّ است ضمن اینکه مذاکره با دولت فعلی این کشور سمّ مضاعف است. معنای حقیقی مذاکره، معامله و بده بستان است و آنها دقیقاً در این معامله، دنبال نقاط قوت ایران هستند. می گویند بیایید درباره موشک مذاکره کنیم، معنای حقیقی این حرف این است که شما باید بُرد و دقت موشک هایتان را کم کنید تا اگر روزی شما را هدف قرار دادیم، نتوانید جواب بدهید.
اما بی شک و با مرور سخنان و حرفهای برخی مطلعین، سیاستمداران و چهرههای خاص، دوست و دشمن نقش و چهره رهبرانقلاب بیش از پیش مشخص میگردد.
به طور مثال کوفی عنان و پس از ملاقات با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی میگوید:در ملاقات با (حضرت آیتالله العظمی) خامنهای احساس کردم که کسی را مثل او ندیدهام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا گرفت که از خود پرسیدم چرا شخصیتی مثل من دبیر کل سازمان ملل باشد و از معنویات چیزی نداشته باشد؟ با دیدن آقای خامنهای هم آن شخصیتهایی که مرا جلب کرده بودند فراموش کردم و تحت تأثیر شخصیت معنوی ایشان قرار گرفتم. من شخصیتهای معنوی در دنیا زیاد دیده بودم، ولی هیچیک، از مسائل سیاسی اطلاع نداشتند. با دیدن آقای خامنهای قداست آن شخصیتهای سیاسی از ذهن من پاک شد. من تعجب میکنم ایران با چنین شخصیتی چرا در بعضی جاها میلنگد. بعید میدانم به سازمان ملل هم بروم شخصیت ایشان از ذهن من پاک شود.
کاندولیزا رایس وزیر سابق امور خارجه آمریکا و مشاور ارشد جرج بوش گفته بود: رهبر ایران میتواند نقشههایی را که بهترین ذهنها، با صرف بیشترین بودجهها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند، با یک سخنرانی یکساعته خنثی کند.
خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل در بحبوحه جنگ تحمیلی به ایران آمد، دیداری هم با رهبر ایران که در آن دوران رئیسجمهور وقت بودند داشت.
دکوئیار پس از آن دیدار پرسیده بود: رئیسجمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است. دکوئیار افزوده بود من مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و ۳۰ سال است کار سیاسی میکنم و چند سال است دبیرکل سازمان ملل هستم، در این مدت شخصیتهای سیاسی و رئیسجمهورهای بسیاری را دیدهام اما تاکنون شخصیتی به سیاستمداری و هوشمندی او ندیدهام.
ابوالحسن بنیصدر رئیس جمهور مخلوع نیز در گفت و گو با آبزرور میگوید:اگر ایشان [امام خمینی(ره)] زنده بود، صدها بار به آقای خامنهای احسنت میگفت. دلیل این تحسین این است که آقای خامنهای به خوبی توانسته نظامی که آقای خمینی ایجاد کرد را حفظ کند.
بنیصدر در حالی این اعتراف را انجام داده که پیش از آن نیز وابستگان آمریکا و رژیم صهیونیستی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بارها تأکید کردهاند که مدیریت راهبردی آیتالله خامنهای موجب شکست طرحهای آنان شده است.
اگر بخواهیم موارد اینچنینی را به عنوان مثال و مصداق ذکر کنیم موارد بیشتری را میتوان از لابهلای تاریخ معاصر انقلاب اسلامی ایران برشمرد. اما؛ هدف این یادداشت ذکر موارد اینچنینی نیست. بلکه غرض نقش رهبری در تحولات ملی، منطقهای و بینالمللی است.
از روزی که رئیس دولت ایالات متحده آمریکا دستور خروج از مهمترین و تازهترین معاهده بینالمللی دنیا؛ یعنی برجام که بین ایران و قدرتهای مطرح جهان منعقد شده است را صادر کرد؛ کمتر کسی بود که پیشبینی این روزهای نسبتا سخت ولی آرام را داشته باشد. چه اینکه به محض خروج آمریکا و یا بهتر اینکه بگوئیم مدتها قبل از برجام؛ در داخل ایران و در بین برخی نخبگان و بخشی از مردم نگرانی از آینده به چشم میخورد .
همزمان با خروج آمریکا از برجام و شروع یک جنگ تمام عیار اقتصادی، رسانههای معاند جمهوری اسلامی ایران و همسوی با دولت دونالد ترامپ؛ در مقام تخریبچی بر آمدند، تخریب و نابودی جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود کار قرار دادند. دونالد ترامپ هر روز چنگ و دندان نشان داد و گروه "بی" هر طلوع روز را به امید نابودی حکومت ایران آغاز میکردند. اما به تدریج و پس از گذشت زمان و با همزبانی و وفاق شکل گرفته در داخل نه تنها خروج از برجام و تحریمهای افراطگرایان آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران کم اثر شد؛ بلکه تا حدودی و با رهبری مقام معظم رهبری سایه جنگ نیز از کشور ایران اسلامی دفع شد.
شاید کمتر سیاستمداری تغییر رفتار یک ماهه اخیر رئیس جمهور آمریکا و اعضای کابینه دولت وی را پیش بینی میکرد. به طوریکه لحن دونالد ترامپ در برابر ایران بینهایت تغییر کرده و تلطیف شده، پمپئو پیشنهاد مذاکره بی قید و شرط میدهد و از همه مهمتر میان جانبولتون، گروه "بی" و دونالد ترامپ نیز انشقاق و فاصله افتاده است.
چنانچه همه این اتفاقات را در کنار خروج ناو دریایی یواساس آبراهام لینکلن ایالات متحده آمریکا از خلیج فارس و پهلو گرفتن این ناو ۴۰۰ مایل دورتر از خلیج فارس را باهم جمع بزنیم؛ حاصل جمع آن میشود احترام قدرتها و یا قدرت به اصطلاح برتر جهان به کشور، خاک و سرزمین و حاکمیت ایران اسلامی که در صحبتهای اخیر دونالد ترامپ تحت این عنوان که "آمریکا قصد تغییر حکومت" ایران را ندارد بروز کرد .
این عزت را میتوان مهمترین و برجستهترین ثمره انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام روحالله (ره) دانست. بی شک در این پرونده نیز چون سایر رویدادهای داخلی و خارجی نقش برجسته ولایت فقیه در طراحی استراتژیهای مربوطه آشکار و برجسته است . چنانچه ایشان مدتها قبل به صراحت اعلام فرمودند که: جنگ نمیشود، مذاکره هم نمیکنیم.
در پایان نگارنده تاکید دارد بر این نکته که:
اگر نبود اینگونه تحلیلها و آینده نگریهای رهبر فرزانه انقلاب و تاکید بر تقویت بنیه نظامی کشور در کنار سایر حوزهها چه بسا امروز کشور ایران(در نهایت ضعف) درگیر دفاع نظامی از کیان خود بود. از دولت و تمام بخشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انتظار میرود در این زمان و در راستای فرامین رهبر انقلاب اسلامی، جهد و کوششی مضاعف داشته باشند، تا در سایه اینگونه تلاشها شاهد تقویت سایر حوزهها در کنار توان نظامی کشورمان باشیم. یقینا و به عنوان نمونه اگر در سالهای قبل از این؛ توجه لازم به اقتصاد مقاومتی مورد نظر مقام معظم رهبری شده بود؛ امروز شاهد بیاثر بودن تحریمهای آمریکا علیه ایران اسلامی بودیم.