به گزارش الف فرانسه بعد از آغاز برنامه کاهش تعهدات تدریجی ایران در برجام، تلاش نموده است ایران را با ارائه طرحی راضی به ماندن در برجام و آمریکا را راضی به برداشتن بخشی از تحریمها نماید. در این باره مذاکراتی بین ایران و فرانسه صورت گرفت و پیشنهادهایی بین طرفین رد و بدل شد. هر چند جزییات پیشنهادها مشخص نیست، اما از سوی فرانسویهای اعطای خط اعتباری 15 میلیارد دلاری در شکل وام به ایران پیشنهاد شده1 و به نظر میرسد دولت ایران این پیشنهاد را تاکنون نپذیرفته است2. از طرفی دیگر آمریکا مواضع ضد و نقیضی نسبت به پیشنهادات فرانسه داشته و ترامپ در ابتدا میانجیگری فرانسه را رد میکند و بعد از آن اخباری منتشر میشود که ترامپ پیشنهاد خط اعتبار 15 میلیاردی فرانسه را پذیرفته است3.
دولتمردان میگویند باید از تمام ظرفیتهای دیپلماسی بهره گرفت، اما به نظر میرسد توجه ندارند که میانجیگری فرانسه تنها خدعهای برای کلید زدن مذاکرات موشکی و منطقهای است و فرانسه به نیابت از آمریکا وارد این بازی شده است و نمیتوان به آن اعتماد کرد. با بررسی رفتار و عملکرد فرانسه در بزنگاهها و نقاط عطف مهم طی چند سال اخیر، میتوان متوجه شد که فرانسه در قبال ایران یا به نفع آمریکا عمل میکرده است و یا به نیابت از او.
کارشکنی فرانسه در مذاکرات منتهی به برجام
در طول مذاکرات منتهی به برجام چندین بار فرانسه در روند مذاکرات اختلال ایجاد کرد، به طوری که به گفته جان کری این کارشکنیها تعجبآور بود. جانکری، وزیر خارجه سابق آمریکا در فصل هجدهم کتاب خاطراتش «هر روز یک موهبتی است» در مورد مذاکرات هستهای ماجرای یک تماس تلفنی از لوران فابیوس، وزیر خارجه سابق فرانسه را در روز اجرای برجام شرح داده است. او مینویسد: «وقتی که به وین برگشتیم؛ درحالیکه آماده نهایی کردن اسناد برجام میشدیم، فدریکا موگرینی پیامی دریافت کرد مبنیبر اینکه برای لوران فابیوس سوالهای جدیدی ایجاد شده که میخواهد قبل از آنکه موگرینی سند را به نیابت از اتحادیه اروپا امضا کند، پاسخ داده شوند4» . این کارشکنیها در واقع همان بازی چماق و هویج بود، با این تفاوت که چماق به جای آمریکا در دست فرانسه بود.
اقدام دولت ایران برای جلوگیری از رفتارهای کارشکنانه فرانسه در مذاکرات برجامی
بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات و حصول توافق برجام ، دولتمردان با این فکر که با دادن امتیازهای کلان اقتصادی میتوانیم فرانسه را به خود وابسته کنیم تا دیگر کارشکنی نکند، 90 درصد قراردادهای پسابرجامی از نظر ارزش قرارداد را با فرانسه و شرکتهای فرانسوی امضا کرد. در این راستا، میتوان به قرارداد خرید 100 فروند هواپیما از شرکت فرانسوی ایرباس، خرید 20 فروند هواپیما از شرکت فرانسوی ایتالیایی ATR، توافق ایران خودرو با پژو سیتروئن در زمینه تولید خودرو و تاسیس شرکت مشترک، توافق سایپا با پژو سیتروئن، قرارداد 20 ساله توسعه فاز 11 پارس جنوبی با شرکت توتال فرانسه اشاره نمود5.
یکی از ایرادات اساسی که درباره قرارداد توتال و اینجور قرارداد ها مطرح میشد، عدم درنظرگرفتن تمهیدات لازم در قرارداد برای شرایطی بود که تحریمهای آمریکا مجددا اعمال بشود و شرکتهای خارجی به دلیل ترس از نقض تحریمهای آمریکا و مواجه شدن با تبعات آن، قرارداد را لغو و همکاری را رها کنند. در واقع مسئولین در آن زمان علیرغم هشدارهایی که داده شده بود، فکری برای شرایط فعلی کشورمان (خروج آمریکا از برجام) نکردند. در این راستا، بیژن زنگنه، وزیر نفت در جلسه 21 تیرماه 1396 صحن علنی مجلس درباره قرارداد توتال درباره این موضوع گفت: «برخی مطرح میکنند با تحریمها این شرکت ایران را ترک میکند در حالی که تعدد حضور این شرکتها موجب میشود تحریمها هرگز اتفاق نیفتد؛ زیرا خود آنها ضرر میکنند6».
این مسئله نشان میدهد ایدهی دولت برقراری رابطهی اقتصادی بر پایهی قراردادهای کلان و با تعداد زیاد اقتصادی با شرکتهای بزرگ فرانسوی بود. اما دولتمردان توجه نداشتند که تنها از فرانسه شرکتهای بزرگ برای عقد قراردادهای طولانی مدت به ایران آمده بودند و این اتفاق نمیتواند بدون چراغ سبز آمریکا رخ داده باشد. شرکتهای فرانسوی با اجازهی آمریکا به ایران آمدند و زمانی که اجازه آمریکا برداشته شد، زودتر از بقیه شرکتها از ایران رفتند.
ادامه کارشکنی فرانسه بعد از خروج آمریکا از برجام
شرکتهای فرانسوی خیلی سریع از ایران خارج شدند ولی کارشکنی و بدعهدی فرانسه به اینجا ختم نشد. فرانسه که یکی از واردکنندگان نفت ایران بود، بنا به اعلام سایت SPglobal واردات نفت خود را در تابستان 97 (جولای و اوت سال 2018 میلادی) به صفر رساند. طبق آمار نشریهی SPglobal7، در ماه جولای کشورهای فرانسه، کرهی جنوبی واردات خود را به صفر رساندهاند، در حالی که چین، هند، ژاپن، یونان، ایتالیا به واردات خود افزوهاند.
کارشکنیها فرانسه تنها منحصر به فضای اقتصادی نیست، بلکه در فضای سیاسی نیز فرانسه در قبال ایران کارشکنی کرده است. در تاریخ 7 شهریور دولت فرانسه به دلیل یک نقشهی ناکام در بمبگذاری در مراسم منافقین و رفتار خصمانهی تهران نسبت به فرانسه، به دیپلماتها و مقامات وزارت امور خارجه اش گفته است که تمام سفرهای غیرضرروی خود به ایران را به عقب بیاندازند. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به این خبر گفته است که محدودیتهای اعمال شده بر روی دیپلمات های فرانسوی صحیح نیست و روابط بین ایران و اروپا، و به طور خاص بین ایران و فرانسه دشمنانی دارد که باید نسبت به آن هوشیار باشیم8.
البته این پایان ماجرا نبود و در دهم مهر ماه وزارت کشور، اقتصاد و امور خارجهی فرانسه طی انتشار اعلامیهای خبر دادند مقامات فرانسه داراییها وزارت اطلاعات ایران و دو ایرانی را در فرانسه مسدود کردهاند. در اعلامیه مذکور آمده است:«فرانسه با اتخاذ چنین تصمیمی،حمایت خود از مبارزه با تروریسم در همه انواع آن به ویژه در خاک خود را به نمایش می گذارد9». به دنبال این اتفاق رویترز اعلام نمود که دولت فرانسه در مهرماه 97 یک دیپلمات ایرانی را در پاسخ به نقشهی بمبگذاری اخراج کرده است10.
فرانسه در اقدامات سیاسی و دیپلماتیک آمریکا علیه برنامه موشکی ایران، کاملا با آمریکا همراستا و همراه بود. آذر ماه سال 97، برایان هوک، نمایندهی ویژه آمریکا در امور ایران که ماموریت هماهنگی کمپین فشار سیاسی و دیپلماتیک به ایران را دارد، در حضور خبرنگاران و نمایندگان کشورهای کرهی جنوبی، ژاپن، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه، آلمان، هلند، ایتالیا، بحرین، امارات و یمن و افغانستان با راه انداختن نمایش رسانهای از ماکت موشکهای ایران اقدام به عملیات دیپلماتیک و رسانهای علیه کشورمان نمود11. به دنبال نمایش رسانهای و سیاسی برایان هوک، 10 آذر ماه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا ایران ادعا نمود آزمایش موشکی ایران نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت است چرا که ایران موشک بالستیک میان بردی را آزمایش نموده که قابلیت حمل سلاح هستهای دارد. همراه با آمریکا، در 13 آذر ماه نمایندگان فرانسه و انگلیس در سازمان ملل درخواست کردند که جلسات مشورتی شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با آزمایشهای موشکی ایران برقرار شود و این جلسه فورا برگزار گردید. یک دیپلمات روس در رابطه با این جلسه گفت12: « انگلیس و فرانسه خواستار برگزاری نشست شورای امنیت به خاطر اخبار منتشره درباره آزمایش موشکهای بالستیک در ایران شدند، در حالی که هیچ دلیل و مدرکی برای نقض قطعنامه شورای امنیت از سوی مقامات تهران ارائه نکردند».
مذاکره برای مذاکره
با توجه به توضیحاتی که در مورد مواضع و عملکرد فرانسه داده شد، به طور قطع میتوان گفت فرانسه مهرهی آمریکاست و در پازل آمریکا بازی میکند. بنابراین میانجیگری فرانسه بین ایران و آمریکا، حرکت فریبکارانهای جز برای کلید زدن مذاکرات موشکی و منطقهای نیست. به این صورت که ارائه خط اعتباری 15 میلیارد دلاری برای مدت کوتاه، بودجه معتاد به نفت ایران را که در اثر تحریمها دسترسی خود به درآمدهای نفتی را از دست داده است، مدتی از نظر اقتصادی سرخوش خواهد کرد و این سرخوشی زمینه را برای مذاکرات منطقهای و موشکی فراهم میآورد. این برنامهی غربیهاست و قبل از خروج آمریکا از برجام نیز برنامه همین بوده است.
شاید در این برهه دولت آمریکا از سوی خود نرمشی نشان بدهد، اما دولتمردان باید بدانند که این نرمش و کوتاه آمدن یک حرکت تاکتیکی ناظر به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است و بعد از انتخابات فشارها بیشتر خواهد شد. بنابراین چراغ سبز نشان دادن برای مذاکره، نه تنها فشارها را کاهش نخواهد داد بلکه طرف مقابل با این محاسبه که دولت ایران به تنگ آمده است، فشارها را افزایش خواهد داد.
دولت نباید ناظر به شرایط انتخاباتی در داخل آمریکا و همچنین در داخل ایران تصمیمگیری نماید، چرا که تحریم برای دولتهای آمریکا چه جمهوریخواه و چه دموکرات، یک ابزار راهبردی است و در برابر این راهبرد بایستی راهبرد مقاومت و خنثیسازی تحریم را در پیش گرفت. مذاکره، بیشتر از یک ابزار تاکتیکی برای برداشتن میوه راهبرد مقاومت در برابر تحریم نیست. مذاکره راهبرد نیست و راهبرد مذاکره مقصدی جز سراب ندارد.