انتخاباتی دیگر در کشور فرا می رسد، کاندیداها ثبت نام میکنند، پرونده آنان به هیئتهای اجرایی و سپس هیئت های نظارت شورای نگهبان میرود. فریاد اصلاح طلبان با عنوان تکراری«رد صلاحیت های گسترده» بلند می شود.
انتخابات برگزار می شود اصلاح طلبان عنوان میکنند که در انتخابات لیست نخواهند داد. اما بالاخره لیست میدهند.
انتخابات برگزار می شود. یا اصلاح طلبان موفق به کسب اکثریت کرسی های مجلس میشوند یا نمی شوند. اگر موفق شدند که می گویند علیرغم رد صلاحیت های گسترده و قلع و قمع نیروهای ما، مردم به ما اعتماد کردند و باز هم رای دادند و اگر موفق به کسب آراء مردم نشدند که می گویند به علت« رد صلاحیت های گسترده اصلاح طلبان» نتوانستیم در مجلس حضور پیدا کنیم.!
حالا اگر توانستند در مجلس اکثریت پیدا کنند ولی نتوانستند به وظایف قانونی خود عمل نموده و کارآمدی لازم را نداشتند، می گویند« دولت پنهان» و « نیروهای نظامی »نگذاشتند ما به وظایف خودمان عمل کنیم.
می گویند اساسا مجلس دیگر در راس امور نیست. می گویند نمایندگان از ترس رد صلاحیت توسط شورای نگهبان در دوره های بعدی، محتاط شدند.
میگویند وجود دستگاه های موازی، مجلس را از حیز انتقاع ساقط کرده است. می گویند اقلیت مجلس اجازه و مجالی برای فعالیت اکثریت ندارند.
می گویند احضارهای قوه قضاییه، نمایندگان را از حریّت انداخته است. می گویند اساسا ساختار نظام اشکال دارد و نمی تواند موتور محرک برای توسعه کشور باشد. می گویند... و این داستان تکراری برای تمامی انتخابات و ادوار مجلس تکرار میشود.